هدایت شده از یک آیه در روز
.
4⃣ آیات 75-76
دوباره خداوند در فرازی کوتاه به پیامبرش تسلی خاطر میدهد که کسانی که معبودی غیری خدا برمیگزینند، سخنشان تو را محزون نسازد؛
چرا که
اولاً صرفاً حرف مفت است چون آن معبودهایشان توان یاریِ آنها را ندارند و آنان در برابر انسان مومنی که به خداوند تکیه دارد، هیچ کاری از دستشان برنمیآید!
و ثانیا خداوند از آشکار و نهانشان آگاه است و آنان را به سزای عملشان میرساند.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ آیات 76-83
در ادامه، خداوند ادعای یکی از منکران معاد را مطرح میکند که چگونه ممکن است انسانی که مرده و استخوانهایش پوسیده زنده شود؟!
و با استدلالها و تذکرات مختلف، ریشه هرگونه انکار و استبعاد منکران معاد درباره امکان و وقوع قیامت را میخشکاند.
🔹ابتدا خلقت نخستین خود آنان را یادآوری میکند، که این یادآوری نهتنها استبعاد کافران در احیای مردگان را کاملا درهممیشکند، بلکه از یک استدلال منطقی فراتر میرود و عملا هشداری میدهد که اگر انسان به سابقه خودش توجه کند و به ياد ضعف و حقارت خود باشد، دچار این گونه غرور و سرکشیها نمیشود.
🔹استدلال دوم یادآوری این است که خداوند کاری کرده که شما از درخت سبز بتوانید آتش برافروزید؛ چهبسا میخواهد تذکر دهد که وقتی خداوند کاری کرده که از درخت سبزی که رطوبت فراوان دارد، آتش (که نقطه مقابل آب است) بیرون میآید، پس برایش کاری ندارد که از دل جسم مرده، حیات و زندگی بیرون آورد.
🔹استدلال سوم، شاید بیش از دو استدلال قبلی، تناقض در افکار این کافران را برملا میسازد: منکران معاد، تنها دلیلشان بعید شمردن وقوع معاد و احیای مردگان و آفرینش مجدد انسانها است؛ با این حال آسمانها و زمین با این همه عظمت را میبینند. اگر آسمانها و زمین با این همه عظمت و پیچیدگی برپا شده است؛ آن که این چنین خلق پیاپی و شگرفی انجام داده (خلاق) و می داند که چه آفریده و به همه ریزهکاریهای مخلوقاتی که آفریده کاملا آگاه است (علیم)، آیا نمیتواند مانند آنها را دوباره بیافریند؟!!!
🔹استدلال چهارم علاوه بر اینکه استدلال است، آنان را میخواهد از غفلتی که بدان مبتلا شدهاند نیز بیرون آورد:
آنان احیای استخوان پوسیده را بعید و از این رو ناممکن میشمردند. غافل از اینکه خداوند برای انجام کارهایش مانند ما نیست که به انواعی از اسباب و وسایل نیازمند باشد بلکه هر کاری بخواهد انجام دهد صرفا آن را اراده میکند و فرمان تحقق آن را میدهد و بلافاصله آن ایجاد میشود.
🔹و استدلال پنجم مبتنی بر یادآوری کردن این نکته است که اصل و اساس و حقیقت و ملکوت هر چیزی تنها و تنها به دست اوست؛ و کسی که ملکوت همه چیز به دست اوست، منزه است از اینکه بخواهد معاد را برپا کند و نتواند.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅دیروز مروری داشتیم بر آیات 67 تا پایان سوره و امروز قرار شد تدبری در کل سوره داشته باشیم.
برای اینکه این تدبر آسان شود، کار را در دو گام پیش میبریم؛
🔹ابتدا مروری بر مضامین سوره در یک نگاه کلی خواهیم داشت؛
🔹و سپس به سراغ غرض و محور اصلی سوره خواهیم رفت؛ و در آنجا نیز ابتدا برداشت خود را بیان میکنیم سپس اقوال برخی از مفسران که در این زمینه نظری دادهاند را مطرح خواهیم کرد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️گام اول: مروری بر مضامین سوره یس در یک نگاه کلی
🔹شروع سوره با خطاب قرار دادن پیامبر و سوگند خوردن به قرآن است که تو بر صراط مستقیم هستی. سپس به دو گروه در مقابل انذار پیامبران اشاره میکند: یک اکثریتی که غافلاند و ایمان نمیآورند و عذاب و هلاکت بر آنان محقق میشود و یک افرادی که از ذکر پیروی میکنند و از خدا خشیت دارند که مشمول مغفرت و اجر کریمانه خواهند شد؛ و از آن پس شروع کرد به بیان مشکلاتی که گروه اول در مواجهه با پیامبران الهی پدید آوردند و چرایی این ایمان نیاوردن. ابتدا حکایت اهل قریهای را بیان کرد که نه سخن پیامبران الهی را گوش دادند و نه سخن کسی از خودشان که آنان را به همان راه دعوت میکرد و حکایت را با بیان عاقبت سعادتمندانه آن مرد از سویی و عاقبت شقاوتمندانه بقیه اهل قریه از سوی دیگر به پایان برد؛ و رمز ایمان نیاوردن انسانها را بیان کرد: اینکه پیام پیامبران و آخرت را جدی نمیگیرند؛ چنانکه در اواخر سوره دوباره هشدار میدهد که قرآن شعر (سخنی که واقعا جدی نیست و جدی نگرفتنش هیچ مشکلی پیش نمیآورد) نیست.
🔹سپس به سراغ آیاتی از خلق و تدبیر که بر ربوبیت و الوهیت خداوند متعال دلالت دارد رفت و آنان را به خاطر اینکه در آیات وحدانیت و معاد نمینگرند و از حقیقت رویگردانند و حق را مسخره میکنند و از انفاق بر فقرا و خودداری میکنند توبیخ میفرماید. این آیات همگی از تدبیری عظیم و پیچیده در عالم حکایت دارند که نشان میدهند چیزی عبث و بیهوده نیست؛ و اگر همه چیز عالم چنین حساب شده و دقیق و بابرنامه است، پس انسان نیز باید مراقب خویش باشد؛ که اگر مراقب خویش باشد امید است مورد رحمت خدا قرار گیرد: همان رحمتی که تمامی اجزای عالم را این چنین به سوی هدفهایشان میراند، انسان را نیز به سوی مقصد اصلیاش هدایت میکند. با این همه آیات متنوع، عدهای از انسانها هستند که هر گونه آیه و نشانه عظیمی هم که بر آنان عرضه شود باز بیتوجه و از آن رویگردانند. در عین حال، همین افراد، به همان توانا بودن خداوند استناد می کند تا از وظیفهای که خدا بر دوشش نهاده فرار کند.
🔹در ادامه ظاهرا دوباره میخواهد گزارشی دهد از وضعیت نهاییِ آن دو گروه؛ و مطلب را از انکار عدهای نسبت به وعده قیامت شروع کرد و اینکه چگونه با آن صیحه آسمانی همگی غافلگیر و به یکباره همه آنان قبض روح شدند و در میانه بیان حال و احوال اینان، یکدفعه گریزی میزند به وضعیت بیدغدغه بهشتیان و خوشی وصفناپذیر آنان در این موقف و دوباره برمیگردد به جدا شدن مجرمان و مواخذه شدید و همهجانبه آنان.
🔹در واقع میخواهد نشان دهد قیامت غایت و سرنوشتی است که در انتظار همه ماست؛ که اگر آن را جدی بگیریم، به گونهای دیگر زندگی خواهیم کرد. به تعبیر دیگر، صحنه حقیقیِ زندگی انسانها عبارت است از ما انسانها، و شیطانی که قصد اغوای ما را دارد، و صراطی که خداوند برای ما قرار داده، و عقلی که به ما داده تا به دام شیطان نیفتیم؛ و نهایتا بروز و ظهور همه اینها به صورت سعادت و شقاوت در آخرت؛ که اگر خدا میخواست میتوانست آن وضعیت کورباطنی یا مسخ شدهی پیروان شیطان را در همین دنیا برملا کند.
🔹در ادامه، هم پیر و فرتوت کردن انسانها بعد از گذر از دوره جوانی را به رخ انسانها میکشد؛ و هم نعمت بهرهمندی انسانها از چارپایان؛ و متذکر میشود که چرا انسان با این همه نعمتها از جانب خداوند، به معبودهایی دل میبندد که هیچ کاری از دستشان ساخته نیست؛ و سوره را با اشاره به استبعاد یکی از منکران معاد و پاسخ او ختم کرد: که اگر تو در سابقه خودت را به یاد میآوردی، و یا به عجایبی که پیرامون شما قرار داده (مانند برآمدن آتش از درختی سبز) مینگریستید؛ و یا به علیم بودن خداوند، یا به قدرت و نحوه آفرینش او که به محض اراده کردن ایجاد میکند، و یا به اینکه ملکوت هر چیز به دست خداست توجه میکردید میدیدید که زنده کردن مردگان برای خداوند هیچ زحمتی ندارد.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
📝گام دوم: بیان غرض سوره یس
1⃣ به نظر میرسد غرض سوره تثبیت پیامبر و مومنان است بر صراط مستقیمی که در آن ره میپویند و توجه دادن است به اینکه گمان مبر که در مقابل تو همگان برخوردی منطقی میکنند و ایمان میآورند؛ بلکه انتظار کفر ورزیدن را داشته باش
و ضمن بیان ریشههای کفرورزی، که در درجه اول جدی نگرفتن پیامبران و معاد است، به ارائه بیانات متعددی میپردازد که راه هر گونه انکاری را بر غایتمندی آفرینش و انسان، و وقوع قیامت میبندد؛
و در فرازهای متعدد پیامبر – و هر کسی که در راه تبلیغ دین میکوشد - را دلداری میدهد که
هم از کمی تعداد مومنان دچار هراس نشود و گمان نکند که کار از دست خدا در رفته!
و هم اینکه انتظار مواجهههای غیرمنطقی متعدد از جانب غافلان و دنیامداران را داشته باشد و بداند در برابر این مواجههها چه پاسخی بدهد و چگونه برخورد کند؛
که ظاهراً مهمترین نکته در این برخورد، جدی کردن باور به قیامت و بهشت و جهنم است؛
و این مطلب بقدری در این سوره پررنگ است که در بسیاری از احادیثی که در فضیلت این سوره آمده، اثرات آن بر کسی که در حال مرگ است، و یا بر مردگان در قبرها مورد تاکید قرار گرفته است؛ یعنی نهتنها مضامین سوره بشدت انسان را متوجه جدی گرفتن زندگی پس از مرگ میکنند، بلکه روایاتی هم که میخواهند اهمیت این سوره را به رخ بکشند غیرمستقیم جدی بودن مرگ را به انسان یادآوری میکنند.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
6⃣ برداشت عرفانی و انفسی از این سوره، به نقل از آلوسی:
برخی از اهل عرفان این سوره و مضامین آن را بر مطالب سلوکی تطبیق دادهاند، بویژه که شروع این سوره با خطاب قرار دادن پیامبر با حرف «س» (یاسین = ای سین) بوده که آن را اشاره دانستهاند به سیادت او بر جمیع مخلوقات و واسطه عُظمی بودن او در کائنات؛ که جایگاه او در عالَم همچون جایگاه قلب در بدن است؛ و از این رو، سورهای که قلب قرآن نامیده شده (جلسه 747، حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/924) با نام کسی شروع میشود که قلبِ عالَمِ امکان است و با سوگند به کتابی که بازتاب کل تکوین است؛ بر این اساس، حکایت مردم انطاکیه [قومی که سه پیامبر به سویشان فرستاده شد] را بر آنچه در نفس آدمی میگذرد تطبیق دادهاند که آن قریه اشاره به قلب است و اهل آن قریه، نفس و صفاتش است؛ و آن دو رسول اول، خاطر رحمانی و الهام ربانی است؛ و سومی جذبه الهی است؛ و آن کسی که از راه دور آمد حقیقتِ روح است؛ و بر همین اساس بقیه سوره را شرح دادهاند ...
📚(روح المعاني، ج12، ص61-62)
✅توجه:
این گونه شرحها اگر به معنای تفسیر آیات، در معنای دقیق آن باشد، چهبسا مصداق تفسیر به رایای است که حرام است؛ اما ظاهرا گویندگان این معانی چنین مقصودی نداشته و نام کار خود را نه تفسیر، بلکه تطبیق نهادهاند و منظورشان توجه دادن به معانی انفسی آیات است [چنانکه خود فرمود که این آیات را هم در آفاق [= عالم بیرون] بدانها مینمایانیم و هم در انفس [عالم درون] تا حق بر آنان آشکار شود: سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّی يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق؛ فصلت/53] تا انسان این آیات را بر حال خود تطبیق کند و بر مراقبت خویش بیفزاید. و از آنجا که به نظر میرسد مستند این شرح از سوره، ذوق عرفاست و نه حدیث و روایتی از معصوم [هرچند که گاه و در برخی از آیات دیگر، کلمات معصومین در چنین شرحی از آیات وارد شده و در واقع امکان چنین برداشتی از آیات را بر ما گشودهاند] به همین مقدار بسنده میکنیم و تطبیق بیشتر را برعهده خواننده می گذاریم.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم
مدتی بود که بنا را بر این گذاشته بودم که کار را سوره به سوره پیش ببرم؛
اما با توجه به #جنگ_اقتصادی ای که در کشور رخ داده، و به پیشنهاد برخی از دوستان به نظر رسید بهتر است فرازی را به آیاتی اختصاص دهیم که ناظر به تحولات روز باشد؛
و از این رو، ان شاء الله در روزهای آینده آیاتی از اواخر سوره آل عمران را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
(البته فرازهای متعددی از این سوره ناظر به مسائل و مشکلات اقتصادی در جامعه است؛ اما شاید این آیات ارتباط مستقیم تری با موضوع داشته باشند)
💐ضمنا برخی از دوستان پیشنهاد راهاندازی این کانال را در «پیامرسان بله» را پیشنهاد کرده بودند.🌹
ان شاء الله از امروز این کانال در آنجا به طور آزمایشی راه اندازی خواهد شد به آدرس:
https://ble.im/yekaye
@Yekaye
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
💢ترجمه
بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.
سوره آل عمران، (3) آیه 164
1397/7/12
24 محرم 1440
@YekAaye
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
ماییم کسانی که خداوند در میان ما پیامبری برانگیخت که آیاتش را بر ما تلاوت کند و ما را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به ما تعلیم دهد.
📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص945
https://eitaa.com/yekaye/3026
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) حضرت علی ع محمد بن ابوبکر را به ولایت مصر منصوب کرد و بعد از اینکه عمروعاص با حیلهگری توانست بر او غلبه کند و او را به شهادت برساند، حضرت نامهای خطاب به اهل مصر نوشت که آغازش چنین بود:
از بنده خدا علی امیرمومنان به هر کس از مومنان و مسلمانان که نامه مرا میخواند:
السلام علیکم؛ همانا من خدایی را حمد میگویم که هیچ معبودی جز او نیست.
اما بعد، همانا خداوند حضرت محمد ص را برانگیخت که هشداردهنده ا تمام جهانیان باشد و امانتدار وحی خداوند و شاهد بر این امت؛ و شما ای جماعت عرب، در آن روز بر بدترین دین و در بدترین سرا زندگی میکردید؛ بسترتان سنگهایی سخت و خشن و تیغهای بیابان بود، آبی کثیف مینوشیدند و غذایی نامطبوع میخوردید و خون همدیگر میریختید و فرزندانتان را میکشتید و پیوندهای خویشاوندی را میگسستید و اموالتان را بین خود به باطل میخوردید؛ راههایتان ترسناک بود و بتها در میانتان برقرار و گناهان در میانتان آشکار «و اکثرشان به خداوند ایمان نمیآورند مگر اینکه مشرک باشند» (یوسف/106)
پس خداوند با حضرت محمد ص بر شما منت نهاد و او را به عنوان پیامبری از خودتان به سوی شما برانگیخت و در کتابش فرمود «اوست آن كس كه در ميان مردمی اُمّی فرستادهاى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و آنان را تزکیه کند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد، و قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.» (جمعه/2) و فرمود «قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است. (توبه/128) و فرمود «بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.» و فرمود «آن فضل خداوند است كه به هر كه خواهد مىدهد، و خدا صاحب فضل بزرگ است» (حدید/21) پس این پیامبری بود به سوی شما و به زبان شما؛ و شما اولین مومنانی بودید که او و جایگاهش و قبیلهاش و کارش [یا: او و پیروانش و رویهاش] را دیدید پس به شما کتاب و حکمت و واجبات و مستحبات آموخت و شما را به صله رحم و حفظ خونتان و اصلاح بین همدیگر دستور داد ...
📚الغارات (ط - الحديثة)، ج1، ص303
@Yekaye
👇متن حدیث👇
☀️3) در منابع اهل سنت از امیرالمومنین ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
من از نفیسترین شما هستم به لحاظ نَسَب و حَسَب و خویشاوندی؛ و در پدران من تا حضرت آدم ع هیچ زنازادهای به دنیا نیامده و همگی با نکاح شرعی به دنیا آمدهاند و الحمدلله.
📚البحر المحيط، ج3، ص417
https://eitaa.com/yekaye/3033
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
همه نعمتهایی که انسان از آنها بهرهمند است، از جسم و روح و سلامتیِ تک تک اعضای آنها تا امکاناتی که خداوند به او داده و جهان پیرامون و هر چیزی که برای گذران زندگی و رشد او به کار میآید همگی نعمتهای خدا بر انسان است که انسان را رهین منت خداوند میسازد.
🤔در میان این همه نعمت، خداوند تنها سه مورد را برشمرده که دادن آن نعمتها را مصداق منت گذاشتن خدا بر انسان - نه بر فرد خاص - معرفی نموده است؛
یعنی این نعمتها، به نحو بسیار خاص برای انسان قرار داده شده؛
و اگر انسان این اندازه اهمیت پیدا کرده که بتواند به مقام خلیفةاللهی برسد ناشی از همین نعمتهای خاص است؛
▫️ آن نعمتها عبارتند از:
🔺الف. نعمت فرستادن پیامبر و بهرهمندی انسان از هدایت خاص الهی (آلعمران/164؛ نساء/94 ؛ حجرات/17 )
🔺ب. به عذاب الهی گرفتار نشدن (قصص/82 ؛ طور/27 )
▫️و جالب اینجاست که تمام مواردی هم که خداوند از منت گذاشتن بر شخص یا اشخاص خاصی سخن به میان آورده
🔺ناظر به همین مساله اعطای نبوت یا امامت به آنهاست (مثلا حضرت موسی ع: طه/34-41 و صافات/114 ؛ حضرت یوسف ع، یوسف/90 ؛ عموم پیامبران که خداوند آنان را مخاطب وحی خود گردانده: ابراهیم/11 ؛ ائمه ع که وارثان زمین خواهند بود: قصص/5 )
🔺و واضح است که کسی که به این مقام میرسد قطعا به عذاب خداوند گرفتار نخواهد شد.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
کسی که مومن باشد، یعنی باور داشته باشد که خدایی در کار است و زندگی به همین دنیا ختم نمیشود و عاقبتی عظیم در انتظار اوست، میفهمد که:
💢بزرگترین نعمت، نعمت هدایت و رستگاری است؛💢
و بدترین وضعیت، وضعیت گمراهیای است که پیش از رسیدن این نعمت بدان گرفتار بوده است.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
💐شکر هر نعمتی به آن است که
🔹اولا آن نعمت را به عنوان نعمت بشناسیم و
🔹ثانیا از آن نعمت آن گونه که شایسته و بایسته است،استفاده کنیم.
بسیاری از ما،
😴اگر در حالت عادی هم نسبت به بسیاری از نعمتهایی که خداوند داده، بیتوجه باشیم،
🤔دست کم وقتی هریک از آن نعمتها یا مقداری از آنها را از ما بگیرد، به اهمیت آن نعمت متذکر میشویم و از خدا میخواهیم که آن نعمت را برگرداند و بر از دست دادنش تاسف میخوریم❗️
❌نمونه این امر را در مورد نعمتهایی همچون نعمت سلامتی، نعمت ثروت، نعمت پدر و مادر ویا فرزند خوب، نعمت حافظه، نعمت و ... .
🚫اما آیا در قبال بزرگترین نعمتی که به ما داده – یعنی نعمت هدایت – این گونهایم⁉️
🤔آیا آن اندازه که برای از دست دادن ثروت یا نزدیکانمان ناراحت میشویم، از اینکه دینمان دارد از دست میرود، و هدایت الهی و نقشآفرینیِ خداوند در لحظهلحظههای زندگیمان پررنگ نیست، ناراحت میشویم⁉️
🤔آیا آن اندازه که با هیجانات اجتماعی و بالا و پایین رفتن #قیمت_دلار و ...، نگران کاهش سرمایهمان هستیم، از اینکه در میان امواج و جاذبههای رسانهها و شبکههای مجازی و در تلاطم زندگی روزمره و خوردن و خوابیدنمان، مبادا ایمانمان رو به افول نهد و #معنویت و #اخلاق در وجودمان کاستی گیرد، نگران میشویم⁉️
🤔آیا به بهانه باخبر شدن از همه چیز و همهجا، خودِ حقیقیمان را فراموش نکردهایم⁉️
🤔آیا به بهانه حفظ #سرمایههای_مادی، #سرمایههای_معنوی خود را به حراج نگذاشتهایم⁉️
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ به علت کثرت احادیث و نکات ناظر به این آیه، بقیه موارد فردا تقدیم میشود.
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️
4) از امام حسین ع روایت شده است که یهودیای از علمای شام که بر تورات و انجیل و زبور و صحف انبیای دیگر مسلط بود به مجلسی آمد که در آن مجلس، حضرت علی بن ابیطالب ع و ابنعباس و ابنمسعود و ابوسعید جُهَنی حضور داشتند.
او گفت: امت محمد! شما معتقدید که هر درجه و فضیلتی که هر پیامبری قبلا داشته، پیامبر شما هم از آن بهرهمند است. آیا اگر از شما سوال کنم جواب مرا میدهید؟
همگی عقب کشیدند و علی بن ابیطالب ع فرمود: بله، خداوند هیچ درجه و فضیلتی به هیچ پیامبری نداد مگر اینکه همه آنها را در حضرت محمد ص جمع کرد و به ایشان علاوه بر آن هم درجات و فضایلی بخشید.
یهودی گفت: پس تو جوابم را میدهی؟
فرمود: بله، و امروز از فضایل رسول خدا ص مطالبی برایت خواهم گفت که خداوند آن را مایه چشمروشنی مومنان قرار میدهد و شک را از شککنندگان در فضایل آن حضرت میزداید؛ او هرگاه خودش فضیلتی از خود را نقل میکرد در ادامهاش میفرمود «و این فخری نیست» و من برایت فضائلش را نقل کنم بدون اینکه توهینی به سایر انبیاء شود یا بخواهم از فضایل آنها بکاهم، بلکه از باب شکرگزاری به درگاه خداوند است بر اینکه شبیه آنچه بدانها داد را بر حضرت محمد ص عطا فرموده و اضافه هم داده است.
یهودی گفت: پس از تو سوال میکنم و برایش جواب آماده کن:
🔖فرازهایی از این روایت قبلا گذشت . در فرازی دیگر از آن حدیث آمده است:
یهودی گفت: این موسی بن عمران است که خداوند عز و جل به او توراتی بخشید که در آن حکم خداست!
حضرت علی ع فرمود: بله چنین بود، و به حضرت محمد ص از آن برتر را بخشید؛
🔹به حضرت محمد به ازای انجیل، سوره بقره و سوره مائده را بخشید؛
🔹و به ازای تورات سورههای «طواسین» (سورههایی که با «طس» شروع میشوند، یعنی شعراء، نمل و قصص) و «طه» و نیمی از سورههای مفصل [بنا بر قول مشهور، 68 سوره پایانی قرآن - از سوره محمد ص تا سوره ناس - به سور مفصل معروفند] و سورههای «حوامیم» [سورههایی که با «حم» شروع میشوند که 7 سورهاند، از سوره غافر تا احقاف] را؛
🔹و به ازای زبور نیمه دیگر سورههای مفصل و سورههای «تسابیح» [ظاهرا مقصود همان «مسبحات» است یعنی سورههایی که با تسبیح شروع میشوند که در مورد تعداد آنها اختلاف نظر است و ظاهرا عبارتند از سراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی] را؛
🔹و به ازای صُحُف ابراهیم و موسی ع، سوره بنیاسرائیل و سوره برائت [= سوره توبه] را؛
🔹و خداوند عز و جل برای حضرت محمد سورههای «سَبعِ طِوال» [= هفتتای طولانی، که منظور بقره ، آل عمران ، نساء ، مائده ، انعام ، اعراف و توبه است؛ که برخی به جای توبه، سوره یونس و برخی سوره کهف را برشمردهاند] و فاتحة الکتاب [= سوره حمد] که همان «سبع مثانی و القرآن العظیم» است (اشاره به آیه 78 سوره حجر] را افزون داد؛
🔹و به او کتاب و حکمت بخشید.
📚الاحتجاج (للطبرسی)، ج1، ص215
@Yekaye
👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
🔷مهمترین کارهایی که پیامبر انجام میدهد عبارت است از:
🔹الف. #تلاوت آیات الهی بر مومنان
🔹ب. #تزکیه و به پاکی رساندن مومنان
🔹ج. #تعلیم کتاب و حکمت به مومنان
غالبا وقتی از انسان و ابعاد وجودی او که باید مسیر رشد و تعالی الی الله را بپیماید سخن گفته میشود بر دو عرصه #معرفت و #اخلاق تاکید میشود و وظیفه اصلی پیامبران را ارتقای معرفتی و اخلاقی انسانها معرفی میکنند؛
اما در این آیه و نیز در تمامیِ آیاتی که ناظر به مقام فرستادن رسول برای رشد و ارتقای انسانها بوده، قبل از بیان این دو بعد (با تعبیر تزکیه و تعلیم)، از #تلاوت آیات بر افراد سخن گفته است. (بقره/129 و 151 ؛ آل عمران/164 و جمعه/2 )
چرا؟
🍃الف. این، مقدمه آن است؛ با این بیان که:
🌱الف.1. عبارت اول ناظر به این است که آیات و معجزات بر مردم عرضه شود و بدانند که او پیامبر خداست؛ و وقتی این حاصل شد امکان تعلیم و تزکیه مهیا میشود.
📚(مجمع البیان، ج1، ص395)
🌱الف. 2. تعلیم در ادامه تلاوت است؛ ابتدا باید آیات به گوش مخاطب برسد تا سپس آماده شود که مطالبش را به وی آموزش دهند.
📚(البحر المحیط، ج1، ص626)
🌱الف.3. تلاوت آيات خدا بر مردم، برای بيدار ساختن انديشهها در پرتو آيات گيرا و جذاب و كوبندهاى است كه از مجراى وحى بر قلب پيامبر ص نازل مىشود؛ هنگامى كه عباراتى را پشت سر هم و روى نظام صحيحى بخوانند، عرب از آن تعبير به «تلاوت» مىكند، بنا بر اين تلاوت منظم و پى در پى مقدمهاى است براى بيدارى و ايجاد آمادگى، براى تعليم و تربيت.
📚(تفسیر نمونه، ج1، ص456)
🌱الف.4. ...
🍃ب. این در عرضِ آن است؛ یعنی همان طور که مقدمه بودن تعلیم برای تزکیه، دلیل نمیشود که خود تعلیم معارف عظیم قرآنی موضوعیت نداشته باشد، تلاوت آیات هم اگرچه مقدمهای برای تعلیم و تربیت است؛ اما در عین حال خودش هم عرصه مستقلی است که اهمیت خودش به هیچ وجه کمتر از آن دو عرصه دیگر نیست؛
به تعبیر دیگر، تلاوت آیات ناظر به ارائه خود الفاظ قرآن است و از این جهت با تعلیم کتاب که بیان معانی و آموزههای قرآن است، متفاوت است
📚 (المیزان، ج1، ص330)
و اینکه [ارائه] قرآن [توسط پیامبر ص] را یکبار با کلمه «[تلاوت] آیات» یاد کرد و یکبار دیگر با کلمه «[تعلیم] کتاب» برای این است که نشان دهد خداوند با هریک از این عناوین یک منت خاصی متمایز از عنوان دیگر بر انسانها گذاشته است
📚(المیزان، ج19، ص265)؛
و آنچه موجب شده که خود تلاوت هم مستقلا مورد توجه قرار بگیرد، این است که:
🌱ب.1. خود الفاظ وحی عیناً باقی بماند و دچار تحریف نشود؛ بویژه که این الفاظ و نظم آنان یکی از معجزات پیامبر است.
📚(مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59)
🌱ب.2. خود تلاوت آنها مصداق عبادت و اطاعت خداوند است، چنانکه قرائت متن این آیات در نماز و برخی دیگر از عبادات واجب است (مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج4، ص59)
🌱ب.3. ساحت زبان و بیان، یکی از ساحات عظیم و اصلی وجود انسان است که موضوعیت و اهمیت آن به هیچ وجه کمتر از ساحت معرفت و اخلاق نیست:
📝نکته تخصصی #انسانشناسی و #معرفتشناسی
چنانکه قبلا در بحث «تعلیم اسماء» اشاره شد
🔖 (جلسه 221، تدبر3 http://yekaye.ir/baqare-2-31/)
اساساً بهرهمندی از ساحت زبان بوده که امکان تفاوت عظیم بین انسان و حیوانات را فراهم آورده [مثلا مهمترین عامل پیشرفت بشری، که حیوانات از آن محروماند، این است که اطلاعاتی که هرکس به دست میآورد از طریق زبان و کتابت، ثبت و در اختیار دیگران قرار میگیرد و معرفت هر انسانی بسیار بیش از آن که محصول تجربه و استدلال خودش باشد محصول مطالعه و دریافت مطالب از دیگران است] و چون این ساحت خودش موضوعیت دارد، معجزه جاویدان به گونهای است که الفاظش هم به نحو خاص از جانب خداوند معین شده است و تلاوت و صیانت از خود این الفاظ موضوعیت دارد.
در ادبیات قرآنی، شاید آن اندازه که به «بیان» (خَلَقَ الْإِنْسان؛ عَلَّمَهُ الْبَيان؛الرحمن/3-4) و تعلیم با قلم (الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ؛ علق/4-5) در آفرینش و دریافتِ علمی انسان اشاره کرده است، بر روشهای مستقیم تاکید نکرده باشد.
بدین ترتیب،
قرآن صرفا تجربه و کشف و شهود یک انسان متعالی نیست، تا اینکه بعدا شبهه #بسط_تجربه_نبوی پیش آید؛
بلکه اگر ملاک کشف و شهود معصوم باشد میدانیم که پیامبر شهودات فراوانی داشته و محصول آنها را با احادیث قدسی و مانند آن بیان کرده، ولی هیچگاه «حدیث قدسی» همتای «قرآن» نیست، و همه مومنان افق قرآن را بسیار بالاتر از حدیث قدسی و سایر کلمات معصومین میدانند.
اگر همین نکته را جدی بگیریم، مواجهه ما با قرآن بسیار تغییر خواهد کرد؛
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ... وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
مقصود از این گمراهی آشکار که قبلا بدان مبتلا بودند چیست؟
🍃الف. مقصود همان کافر بودن آنان پیش از آمدن اسلام است (مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃ب. با توجه به اینکه این تعبیر درباره «مومنان» آمده، ظهور اولیه کلام این است که آنان مومن بودند و این منت بر آنها نهاده شد؛
و موید این معنا،
🔹یکی این است که در بسیاری از روایات، مصداق اصلی این مومنان، اهل بیت ع معرفی شده است
(مثلا حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/3026)؛
🔹و دیگر اینکه در برخی از آیات دیگر، تعبیر «ضالّ» در مورد وضعیت برخی از پیامبران اولواالعزم پیش از نبوتشان به کار رفته است
(حضرت موسی ع: شعراء/20 ؛ حضرت محمد ص: ضحی/7 )؛
پس
چه بسا مقصود از این گمراهی، 🔸ندانستن راه سعادت پیش از آمدن وحی 🔸باشد.
در واقع،
🤔بسیاری از مومنان واقعی، انسانهاییاند که پیش از نزول وحی و برانگیخته شدن پیامبری از جانب خداوند، به خاطر همان فطرت پاکشان از وضعیت نابسامان اجتماعی خود به ستوه آمده بودند اما راهی برای نجات جامعه خویش نمییافتند و تلاشهایشان، همچون حرکت در بیراهه بود.
اینجاست که برانگیخته شدن پیامبری که از عالم غیب به او راه را نشان میدادند واقعا برترین منت خداوند بر اینان بود.
📚(این نکته با الهام از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن، سید علی خامنهای؛ بخش نبوت، جلسات 14 و 15 نوشته شد.)
🍃ج. ...
@Yekaye