هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ»
🔻عذابی که برای قوم لوط آمده بود، بیبازگشت بود؛
🔺در حالی که میدانیم در تاریخ قوم یونس هم بودند که عذاب تا نزدیکیِ آنان آمد، اما خداوند عذاب را از آنان برداشت و مهلتی دوباره بدانان داده شد. (یونس/98)
و البته علت برطرف شدن عذاب از قوم یونس، این بود که آنان توبه کردند.
♦️این مقایسه نشان میدهد که هیچ امیدی به توبه قوم لوط نبود که عذابی اینچنین سراغشان آمد.
در نتیجه:
🔹از سویی، مادام که امید به توبه است، از دعوت و هدایتگری انسانها نباید دست برداشت.
🔹و از سوی دیگر، این گونه نیست که دعوت و هدایتگری همواره بتواند مایه هدایت شود؛ انسانها اختیار دارند، و از این رو ممکن است علیرغم دانستن حق، از حق پیروی نکنند؛ و عذاب برایشان اجتنابناپذیر و بیبازگشت گردد.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
آیا لازمه «حرمت نهادن به انسان» این است که #ناحق_بودن را به عنوان یک #حق به رسمیت بشناسیم؟! و در قبال امور ناحق بیخیال باشیم⁉️
برخی ادعا کردهاند:
"گوهر #ليبراليسم به رسميت شناختن «حقِ ناحقبودن» است. يعني افراد جامعه اين واقعيت را بهرسميت ميشناسند که ديگران لزوماً و هميشه ارزشها و باورهايي مشابه ما ندارند و مادام که التزام ايشان به آن روشها و باورها مخلّ حقوق اساسي ديگران نباشد، افراد حق دارند زندگي خود را بر وفق آنچه از منظر باورهاي ديگران ناحق مينمايد سامان بخشند. بهرسميت شناختن اين حق امري اخلاقي است. يعني ما به حکم اخلاق، و نه بهرغم آن، حق ديگران را در خصوص زيستن بر وفق ارزشها و باورهايشان بهرسمیت ميشناسيم. به رسميت شناختن اين حق اخلاقي را به هيچوجه نميتوان امري خلاف اخلاق و نشانة زوال يا نقصان يک جامعه دانست."
📰( #آرش_نراقی ، مقاله «مسئله #همجنسگرايي در انديشة شيعي ايران معاصر» ایراننامگ، بهار 97، ص97)
این ادعا
🔻هم پارادوکسیکال و نافی خویش است؛
🔻هم مبتنی بر خلط ناروای «هست» و «باید» است؛ و
🔻هم بر پیشفرضی ناصواب در عرصه شناخت انسان تکیه دارد:
🚫اول اینکه پارادوکسیکال و نافی خویش است؛ زیرا از طرفی «حق بودن یا نبودن» را امری کاملاً «وابسته به منظر این و آن» قلمداد کرده؛ و از طرف دیگر
ضابطهای به نام «مخلّ حقوق اساسي ديگران نباشد» را یک حق فراتر از هر منظری دانسته است! اگر حقِ فراتر از هر منظری میتوان داشت، پس آن «حق» بر «ناحق» برتری دارد و به «ناحق» نباید میدان داد و آن به رسمیت شناخت.
🚫دوم اینکه بین «اختیار» (که یک امر «تکوینی» و از مقوله «هستها»ست) با «حق» (که یک امر اعتباری و از مقوله «بایدها»ست) خلط نموده است: اینکه انسانها میتوانند (= اختیار دارند) به گونههای مختلف رفتار کنند منطقا دلیل نمیشود که حقِ انجام چنان رفتاری هم داشته باشند؛ چنانکه هرکس میتواند (= اختیار دارد) از باب تفریح سیلیای به گوش دیگری بزند، اما قطعا چنین «حق»ی ندارد؛
و
🚫سوم اینکه بر این پیشفرض واضحالبطلان متکی است که هر عملی که از شخصی سر بزند، حتما آن شخص به «حق بودن» و «سزاوار بودنِ» آن باور دارد؛ در حالی که سیگار کشیدنِ پزشکی که مضرات سیگار کشیدن را قبول دارد؛ ویا مبتلا شدنِ بسیاری از گناهکاران به عذاب وجدان، ویا پشیمانی افراد از اقدامی که در شرایط عصبانیت انجام دادهاند، بسادگی نشان میدهد که فردی ممکن است کاری را در عمق وجود خویش ناحق بداند، اما به خاطر غلبه عناصر غیرمعرفتیای همچون شهوت، غضب، و ...، در موقعیتی، و حتی سالیان متمادی به انجام آن عمل اقدام کند و حتی بدان شهره شود.
در واقع،
🤔در کلام فوق، «حق» (که امری فراتر از سلیقههاست و همگان ملزم به رعایتش هستند) در زمره «امور سلیقهای» (که حق و ناحق در آن معنا ندارد) وانمود شده است.
البته امور سلیقهای، اموری هستند که اخلاقاً حکمی ندارند (یعنی بهخودیِ خود نه خوبند و نه بد)؛
و از این روست که ملزم کردن دیگران به یک امر سلیقهای، اخلاقاً توجیهی ندارد؛
یعنی:
🔸چون «مداخله بیتوجیه در زندگیِ دیگران، اخلاقاً نارواست»،
پس:
🔶مجبور کردنِ افراد به امری که صرفاً سلیقه ماست، اخلاقاً ناروا میباشد.
💢اما #حق (از جمله همین حکمِ اخلاقی: «مداخله بی توجیه ...») به هیچوجه امور سلیقهای نیستند که الزام کردنِ انسانها بدان اخلاقاً ناروا باشد.💢
🤔 آن لیبرالیسمی که تکیهاش بر چنین خلطی است بین
«امور سلیقهای» (که به خودی خود حکم اخلاقی ندارد؛ و از این جهت، عرصه آزادیِ عملِ افراد است)
با
«حقِ» انسانها (که کاملا مشمول حکم اخلاقی است، ودیگران «باید» به مراعات آن پایبند باشند)،
آیا برای یک انسان حقیقتجو ذرهای می ارزد⁉️
@Yekaye
864) 📖 و لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ 📖
💢ترجمه
و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [سبب] آنان احساس بدی کرد [آمدن آنان را خوش نداشت] و با آنان در تنگنا قرار گرفت و گفت: امروز روزی سخت است.
سوره هود (11) آیه 77
1397/10/8
21 ربیعالثانی 1440
@YekAaye
☀️1) حدیثی از امام صادق ع در بحث آیه 74 (حدیث2) گذشت.
🔖https://eitaa.com/yekaye/3873
در ادامهاش فرمودند:
پس آن فرشتگان به نزد لوط آمدند در حالی که او در مزرعهاش در نزدیک شهر بود. بر او سلام گفتند در حالی که عمامهای بر سر داشتند؛ پس هنگامی که آنان را در آن شکل و شمایل نیکو با پیراهن سفید و عمامه سفید دید به آنان فرمود: منزل؟!
گفتند: بله.
پس پیشاپیش آنان حرکت کرد و دنبالش راه افتادند، اما از اینکه منزل را بدانان تعارف کرده بود پشیمان شد و [با خود] گفت: این چه کاری بود که کردم؟ ایشان را نزد قومم میبرم در حالی که آنان را میشناسم!
پس بدانان رو کرد و گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
جبرئیل گفت: بر [عذاب] آنان عجله نمیکنیم تا اینکه سه بار علیه آنان شهادت دهد؛ و این دفعه اولش بود.
سپس مدتی رفتند. دوباره بدانان رو کرد و گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
جبرئیل گفت: این دومیاش.
دوباره رفتند تا به دروازه شهر رسیدند. باز بدانان رو کرد و گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
جبرئیل گفت: این هم سومین بار.
سپس وی داخل شد و آنان نیز داخل شدند تا به منزل وی رسیدند. پس هنگامی که همسرش آنان را دید، آنان را در شکل و شمایی نیکو یافت؛ پس به پشت بام رفت و سوتی زد؛ اما نشنیدند؛ پس آتشی برافروخت...
📚الكافي، ج5، ص546 و ج8، ص329 ؛ تفسير العياشي، ج2، ص153؛ مجمع البيان، ج5، ص279
✅ان شاء الله ادامه حدیث ذیل آیه بعد خواهد آمد.
https://eitaa.com/yekaye/3962
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) واقعه ورود فرشتگان بر حضرت لوط ع در روایتی دیگر با اندکی تفاوت نقل شده است.
در ادامه حدیثی که در آیه 75 گذشت،
🔖https://eitaa.com/yekaye/3906
از امام صادق ع روایت شده است:
پس آن فرشتگان بر اسبهایشان سوار شدند و هنگام عصر بود که به نزدیکی شهرهایی که حضرت لوط در آنجا میزیست رسیدند. پس رباب، دختر لوط، و همسر اسحاق ع – که دختر بزرگتر بود – در حال آب کشیدن از چاه بود که آنان را دید. پس بدانان نگریست و آنان در جلوه مردمانی زیب و با شکل و شمایلی نیکو بودند. پس به نزدشان رفت و گفت: شما را چه شده که بر این قوم فاسق وارد شدهاید؟! جز آن شیخ اینجا کسی نیست که از شما پذیرایی کند؛ و او نیز از این قوم بسی سختی و مرارت کشیده است.
پس فرشتگان راه خود را به سوی لوط کج کردند و او تازه از کار مزرعه فارغ شده بود. چون لوط آنان را دید به خاطر آنان غمگین شد و بر آنان از قوم خویش بیمناک گشت و این همان است که خداوند متعال فرمود «و هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [سبب] آنان احساس بدی کرد [آمدن آنان را خوش نداشت] و با آنان در تنگنا قرار گرفت و گفت: امروز روزی «عصیب» است.» و «عصیب» یعنی شر و بدیاش شدید است. و در آیه دیگر فرمود: «پس هنگامی که آن فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند، گفت همانا شما گروهی ناشناس هستید!» (حجر/61-62) لوط آنان را نشناخت همان گونه که حضرت ابراهیم ع هم آنان را نشناخت. پس لوط ع بدانان فرمود: از کجا آمدهاید؟
جبرئیل – که هنوز خود را معرفی نکرده بود – گفت: از جایی دور؛ و اکنون در خدمت شما میخواهیم توقف کنیم؛ آیا می شود که این شب ما را میهمان کنید و نزد پروردگارت اجر و ثوابی ببری؟
گفت: بله، اما من از این قوم فاسق که لعنت خداوند بر آنان باد – بر شما میترسم!
جبرئیل به اسرافیل گفت: این یکی. و خداوند متعال بدانان دستور داده بود که آنان را زیر و رو نکنند مگر بعد از آنکه لوط چهار بار شهادت به فسق آنان دهد و آنان را لعنت کند.
سپس به او رو کردند و گفتند: ای لوط! شب به سراغمان آمد و اکنون ما میهمان توییم. پس به فراخور حال رفتار کن!
لوط گفت: من به شما خبر دادم که قوم من اهل فسق و فجورند؛ از روی شهوت سراغ مردان میروند و به سراغ زنان خویش نمیروند. لعنت خداوند بر آنان!
جبرئیل به اسرافیل گفت: این دومی!
سپس لوط گفت: از مَرکبهایتان پیاده شوید و اینجا بنشینید تا شب خود تاریک شود، سپس وارد شوید و کسی متوجه شما نشود که همانا اینان قومی فاسقاند، لعنت خداوند بر انان باد!
جبرئیل به اسرافیل گفت: این هم سومی!
سپس بعد از اینکه شب خوب تاریک شد لوط پیشاپیش آنان به سوی منزلش به راه افتاد و فرشتگان در پی وی روان شدند تا به منزل او وارد شدند؛ پس در را بر آنان قفل کرد و همسرش را – که به او قواب میگفتند – خواست و گفت: ای فلانی! تو چهل سال است که معصیت [مرا] کردهای و اینان میهمانان مناند که [با آمدنشان] دل مرا پر از ترس کردهاند؛ این یک شب مرا در امر اینان اذیت مکن تا من آنچه گذشته را یکجا بر تو ببخشم. او گفت: باشد!
و خداوند متعال میفرماید: خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثال زد که هر دو به عقد دو بنده صالح از بندگانم بودند ماا به آن دو خیانت کردند» (تحریم/10) و منظور از این خیانت، خیانت در بستر نبود، چرا که خدذاوند پیامبران را به چنین امری مبتلا نکند؛ بلکه ...
✅سپس حضرت شروع میکنند به توضیح خیانت این دو زن؛ که ان شاء الله، حکایت خیانت زن لوط و ادامه حدیث در بحث از آیه بعد خواهد آمد.
📚تحفة الإخوان، ص48 (نسخه خطی، به نقل از البرهان في تفسير القرآن، ج4، ص317-318)
@Yekaye
👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ»
فرشتگان الهی –بویژه فرشتگان مقربی همچون جبرئیل – چنان فضایی از معنویت همراه دارند که علیالقاعده دیدن آنان ،حتی اگر آنان را نشناسند، موجب سرور و انبساط خاطر میشود.
با این حال،
هنگامی که فرشتگان الهی نزد لوط آمدند، وی به جای اینکه از دیدن فرشتگان خوشحال و دچار انبساط خاطر شود، از حضور و آمدن آنان ناراحت شد و احساس بدی به او دست داد و با دیدن آنان، خود را در تنگنا یافت و گفت: امروز روزی سخت است.
🤔این نشان میدهد که گاه جو اجتماعی و مردم جامعه پیرامون بقدری پست و رذل میشوند و انسان موحد را -که دغدغه کرامت انسانها را دارد – بقدری نگران میسازند، که حتی اثر معنویت حضور فرشتگان (البته در چهره انسان) تحت الشعاع اضطراب و دلشوره او گم میشود.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصيبٌ»
خوش آمدن و بد آمدن ما از امور، صرفا تابع خود آن امر نیست؛
بلکه برآیند خود آن امر است و نسبتی که با پیرامونش درک میکنیم:
فرشتگان الهی، آن هم در قامت جوانانی رعنا و زیبا، کسانیاند که علیالقاعده حضورشان به خودی خود و در حالت عادی، آرامشبخش و شادیآور است،
اما وضعیت اجتماعی پیرامونی حضرت لوط چنان بود که دیدن آنان با این وضع، به خاطر نگرانیای که از جانب مردم خویش نسبت بدانان احساس میکرد، برای حضرت لوط ع موجب ناخوشایندی و احساس در مضیقه قرار گرفتن شد.
💠ثمره #معرفتشناختی
همواره در هنگام قضاوت کردنها و تحلیلها، صرفا به تحلیل خود شیء یا شخص بسنده نکنیم؛ گاه خود شیء یا شخصی خوب (یا بد) است، و اقتضای به استقبال او رفتن (یا از او دور شدن) دارد؛ اما با در نظر گرفتن مجموع شرایط، وضع کاملا معکوس میشود.
💠ثمره در #جامعهشناسی و تحلیلهای اجتماعی
بسیاری از تحلیلهای ناصواب و شبهات درباره اقدامات اشخاص و تحلیل مسائل اجتماعی، ناشی از این است که وضعیت شخص مورد نظر به خودی خود، و نه در نسبت با اوضاع و شرایط بسیار پیچیده جامعه تحلیل میشود.
این نکته را از وقایع صدر اسلام (چرا پیامبر با فلانی و بهمانی ازدواج کرد، چرا به فلانی در حکومت خود میدان داد، چرا امیرالمومنین ع در بسیاری از عرصهها از خلفا دفاع کرد، چرا در حکومت خود به فلان و بهمان شخص منصب داد، و ...) میتوان مورد توجه قرار داد تا وقایع امروز جامعه ما.
@Yekaye
865) 📖 و جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ 📖
💢ترجمه
و قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند و پیش از آن نیز کارهای زشت انجام میدادند؛ گفت: ای قوم من! اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید؛ آیا از شما مرد رشیدی [رشدیافتهای] نیست؟!
سوره هود (11) آیه 78
1397/10/10
23 ربیعالثانی 1440
@YekAaye
☀️1) در بحث از آیه قبل، حدیثی از امام صادق ع درباره آمدن فرشتگان به نزد لوط و آنچه رخ داد، گذشت.
🔖جلسه 864، حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/3962
ظاهرا همین حدیث را راوندی با اندک تفاوتی، و تتمهای متفاوت، چنین روایت کرده است:
هنگامی که آن فرشتگان برای هلاک کردن قوم لوط آمدند، رفتند تا به لوط رسیدند در حالی که او در مزرعهاش در نزدیک شهر بود. بر او سلام گفتند. هنگامی که او آنان را در آن شکل و شمایل نیکو با پیراهنهای سفید و عمامههای سفید دید به آنان فرمود: منزل؟!
گفتند: بله.
پس پیشاپیش آنان حرکت کرد و دنبالش راه افتادند، اما از اینکه منزل را بدانان تعارف کرده بود پشیمان شد! پس بدانان رو کرد و گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
و خداوند به جبرئیل گفته بود آنان را گرفتار عذاب مکن تا اینکه سه بار علیه آنان شهادت دهد. پس جبرئیل گفت: این یکی.
سپس مدتی رفتند. دوباره گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
جبرئیل گفت: این دوتا.
دوباره رفتند تا به شهر رسیدند. بدانان رو کرد و گفت: همانا نزد بد افرادی از آفریدگان خداوند آمدید!
جبرئیل گفت: این هم سه بار.
سپس وی داخل شد و آنان نیز همراه او به منزلش داخل شدند. پس هنگامی که همسرش آنان را دید، آنان را در شکل و شمایی نیکو یافت؛ پس به پشت بام رفت و سوتی زد؛ اما نشنیدند؛ پس آتشی برافروخت. چون آتش را دیدند روی آوردند «در حالی که به سویش هل داده میشدند» (هود/78) تا به درب منزل رسیدند.
لوط گفت «تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید» (هود/78) اما بر او هجوم آورده با او درگیر شدند تا به منزلش وارد گشتند.
پس جبرئیل صدا زد: لوط! رهایشان کن تا وارد شوند!
پس وارد شدند و جبرئیل با دو انگشتش اشارهای کرد و این همان سخن خداوند است که «پس دیدگان آنان را محو کردیم» (قمر/37).
سپس جبرئیل گفت: «همانا ما فرستادگان پروردگارت هستیم» (هود/81)
📚قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص120
https://eitaa.com/yekaye/3982
☀️3) از امام صادق ع درباره این جمله حضرت لوط که فرمود: «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» روایت شده است:
ازدواج [با دخترانش] را بر آنان عرضه کرد.
📚الكافي، ج5، ص548
https://eitaa.com/yekaye/3984
☀️4) از امام رضا ع درباره جواز رابطه با همسر از پشت سوال میشود. میفرمایند:
خداوند در آیهای از کتاب خویش با ذکر سخن حضرت لوط ع آن را حلال کرد آنجا که لوط فرمود: «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» در حالی که میدانست آنان رغبتی به رابطه طبیعی ندارند.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص415؛ الإستبصار، ج3، ص243 ؛ تفسير العياشي، ج2، ص157
https://eitaa.com/yekaye/3985
☀️5) ابوبصیر حدیثی را از یکی از دو امام باقر ع یا صادق ع روایت کرده است که:
هنگامی که جبرئیل نزد لوط آمد برای به هلاکت رساندن قوم او، و بر او وارد شد «قومش نزدش آمدند در حالی که به سویش هل داده میشدند» پس وی دستش را بر جلوی درب گذاشت و شروع به نصیحت کردن آنان نمود و فرمود: «تقوای الهی پیشه کنید و مرا در مورد میهمانانم شرمنده و سرشکسته مسازید»
گفتند: آیا ما تو را از [پناه دادن به] جهانیان نهی نکرده بودیم» (حجر/70) سپس وی دخترانش را برای نکاح به آنان عرضه کرد اما گفتند «ما در مورد دخترانت هیچ حقی نداریم؛ و تو خوب میدانی که ما چه میخواهیم»!
لوط گفت «آیا از شما مرد رشیدی [رشدیافتهای] نیست؟!» اما آنان [از پذیرش نصیحت او] سرباز زدند ...
و آنجا که فرمود : «اینان دخترانم؛ آنان برای شما پاکیزهترند» ازدواج [با دخترانش] را بر آنان عرضه کرد.
📚تفسير العياشي، ج2، ص156
https://eitaa.com/yekaye/3988
هدایت شده از یک آیه در روز
✅در سومین تدبر آیه قبل (آیه 76 سوره هود؛ جلسه 863) :
🔖https://eitaa.com/yekaye/3945
نکتهای درباره #حق_ناحق_بودن بیان شد.
در مقاله زیر به تفصیل پارادوکسیکال بودن نظریه «حقِ ناحق بودن» و از این رو، غیرقابل قبول بودن آن را توضیح دادهام.
✳️پس،
پیش از ورود به تدبرهای آیه حاضر، مناسب دانسته شد که این مقاله هم در اختیار اعضای محترم کانال «یک آیه در روز» قرار گیرد.
@Yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
تلاشی ناموفق در دفاع از پارادوکس «حق ناحق بودن.pdf
450K
💢#حق_ناحق_بودن عبارتی است که برخی از روشنفکران معاصر آن را گوهره #لیبرالیسم میدانند و کوشیدهاند از آن به رسمیت شناختن آن به عنوان یک امر #اخلاقی دفاع کنند. از جمله این افراد، آقای #آرش_نراقی است.
⭕️وی در مقاله #پارادوکس_مدارا بر این باور است که فضیلت #مدارا مبتنی بر یک #پارادوکس درونی است؛ و برای دفاع از مدارا، باید آن پارادوکس رفع شود. آنگاه به سراغ مفهوم #حق_ناحق_بودن میرود و میکوشد پارادوکس نهفته در این عبارت را نشان دهد، و رفع کند؛ و با رفع آن، از حکم اخلاقی مدارا دفاع کند.
🚫در مقاله ضمیمه خواهیم دید که صورتبندیِ وی از پارادوکسیکال بودنِ #حق #ناحق_بودن مناسب است، اما راه حل #نراقی برای خروج از این پارادوکس به هیچ عنوان قابل قبول نیست؛ و #حق_ناحق_بودن واقعا #نامعقول است؛
و البته پذیرش #حکم_اخلاقی ِ مدارا، نیاز به چنین تکلفاتی ندارد و به دو روش برای دفاع عقلی از حکم اخلاقی مدارا اشاره میشود.
🖊 #حسین_سوزنچی
@souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»
گاهى جامعهى انسانى چنان سقوط مىكند كه مردم با شتاب به سوى انحراف و گناه مىروند.
📚(تفسير نور، ج4، ص97)
♦️یعنی رواج این گناه در عرصه جامعه نهتنها این «منکَر» را عادی کرد، بلکه به صورت «معروف» و امری شایسته درآورد؛ تا حدی که:
🔺هم کسی که خودش نمیتوانست آن گناه را انجام دهد، وظیفه خود احساس میکرد که دیگرانی را که میتوانند، از این موقعیت مطلع سازد (زن لوط با دیدن مردانی خوشسیما، وظیفه خود میبیند که علیرغم دلخواه پیامبر خدا، که شوهرش هم هست - که علیالقاعده با توجه به اینکه یک پیامبر بوده، حتما بسیار با او خوشرفتار بوده است، و بهانهای نداشته که هدفش تلافی کردنِ آزار شوهرش باشد - به مردان قومش خبر دهد که مبادا از این فرصت بینصیب بمانند!)
🔺و هم خود آن افراد هم برای انجام عمل بیشرمانه لواط چنان شتاب بگیرند که در مسیر همدیگر را هل بدهند که مبادا از بقیه عقب بیفتند و فرصت از دست برود!
💠نکته #تاریخی
🚫برخی ادعا کردهاند که
پیش از #قوم_لوط نیز عمل #لواط وجود داشته است؛ و با توجه به آیه 80 سوره اعراف که میفرمود «آیا آن کار ناشایستی را میآورید که هیچ یک از جهانیان بدان بر شما سبقت نگرفته است؟!» نتیجه گرفتهاند که آنچه موجب نزول عذاب شده «نفس مناسبات جنسی میان دو مرد نیست، بلکه آن شیوه یا نوع خاصی از مناسبات است که در میان قوم رایج بوده است». آنگاه چون به نظر آنان، درباره این شیوه خاص قوم لوط در قرآن توضیحی نیامده، سراغ برخی روایات (که اغلب سند قویای هم ندارند) رفتهاند و کوشیدهاند ابعاد خاصی را به عنوان مولفههای شیوه خاص عمل قوم لوط معرفی کنند تا بدین وسیله بین عمل قوم لوط و معنای رایج لواط تفاوت بگذارند و از ترویج رفتارهای همجنسگرایانه دفاع کنند.
📚(آرش نراقی، مقاله «قرآن و مساله حقوق اقلیتهای جنسی»)
💢در پاسخ باید گفت:
🔺اولاً دلیل ایشان بر اصل این مدعا (که قبل از قوم لوط هم رواج داشته) این است که «از نظر کارشناسان عهد عتيق این عمل در ميان کنعانيان، بابليان، و ساير اقوام بت پرست هم یافت میشده است.»
اما این دلیل از اثبات این مدعا ناتوان است؛ زیرا فرض را بر این گذاشته که کنعانیان و بابلیان قبل از قوم لوط بودهاند؛ در حالی که کنعانیان، همان قومی بودند که حضرت ابراهیم ع به سوی آنان مبعوث شد و تا قرنها پس از وی باقی بودند؛ و بابلیان هم معاصر کنعانیان بوده و با آنها نبردها داشتهاند. و میدانیم که حضرت لوط ع هم از خویشاوندان و معاصران حضرت ابراهیم ع بوده است، پس معلوم نیست قبل از قوم لوط چنین کاری وجود داشته باشد.
🔺ثانیاً اگر به فرض، این ادعا درست باشد، آنگاه در خود قرآن، آن چیزی که میتواند اقدام آنان را خاص و متفاوت کرده باشد، بیان شده است.
در مورد همانچه وجودش قبل از قوم لوط ادعا شد، انجام این عمل یک رفتار بسیار محدود بوده؛ اما کار قوم لوط بسیار گسترده و علنی؛ و مشکل اصلیاش «معروف» شدنِ این «منکَر» در جامعه بوده است.
یعنی، در صورتی که ادعای فوق صحیح باشد، حضرت لوط ع میخواهد بگوید اگر قبلیها هم چنین کاری میکردند این اندازه بیحیا نبودند که این قدر علنی برای انجام این کار بر هم سبقت بگیرند و براحتی سراغ مردان رفتن را حق خود قلمداد کنند.
🌐 تطبیق بر روز
💢اگر فرض مذکور درست باشد، آنگاه، برخلاف ادعای آقای نراقی، واقعا رواج #همجنسگرایی در دوره معاصر - که حتی در بسیاری از کشورها ازدواج آنان را به رسمیت میشناسند و کشورهای مسلمان را به خاطر ممنوعیت این کار مورد بازخواست قرار میدهند، - دقیقا مصداق عمل قوم لوط است.
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5⃣ «وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ ... فَاتَّقُوا اللَّهَ»
عادّى شدن گناه، تكليف انسان در نهى از منكر را ساقط نمىكند؛
گاه با اينكه احتمال اثر بسيار كم است، ولى باز هم بايد نهى از منكر كرد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8⃣ «قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ في ضَيْفي»
چگونه حضرت لوط حاضر شد که به آن انسانهای بیشرم پیشنهاد ازدواج با دخترانش را بدهد؟
🍃الف. براى جلوگيرى از منكرات بايد ابتدا راههاى معروف را باز كرد و به مردم نشان داد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
🍃ب. براى هدايت جامعه، موعظه و راهنمايى كافى نيست، بايد در مواردى ايثار كرد.
📚(تفسير نور، ج4، ص98)
🍃ج. رعایت تقوای الهی و عدم وقوع گناه بقدری اهمیت دارد که حضرت لوط ع که یک پیامبر خداست برای جلوگیری از وقوع گناه حاضر میشود به ازدواج دخترانش با عدهای آدم همجنسباز رضایت دهد تا بلکه آنان برای یک مورد هم که شده، دست از گناه بردارند.
💠تاملی با خویش
آیا برای ما هم گناه کردن این اندازه قبح دارد؟ برای جلوگیری از گناه چه اندازه حاضریم هزینه کنیم؟
البته از ما به عنوان انسانهای عادیِ غیرپیامبر، انتظار ندارند برای جوگیری از گناه در جامعه، این اندازه هزینه کنیم، اما آیا اصلا برای جلوگیری از گناه حاضریم هزینهای (از مال، آبرو، و ...) پرداخت کنیم؟!
🤔یا اگر گناه در جامعه رایج شد و همه به انجام گناه افتخار کردند ما هم با آنان همراهی میکنیم؟!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 ) «وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ ... أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيدٌ»
حضرت لوط نفرمود «رجال»، بلکه فرمود «رجل». یعنی آرزو داشت حتی یک نفر مرد رشید و حقطلب در میان آنان باشد، و نبود.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
گاه افراد جامعه چنان در موضع باطل فرو می روند و کار بر پیامبر خدا ص چنان سخت میشود که حتی یک نفر هم با او همراهی نمیکند.
پس
نهتنها کثرت افراد، به خودیِ خود، دلیل بر حقانیت آنان نیست، بلکه اگر کسی حق قود و حتی یک نفر با او همراهی نکرد، نباید از موضعِ حق خویش منصرف شود.
🤔البته حتی اگر پیامبر هم باشی، این همراهی نکردن بر تو بسیار سخت میآید.
@Yekaye