هدایت شده از یک آیه در روز
.
7⃣ «فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ»
این آیه به صراحت در مورد افرادی که به بلوغ رسیدهاند اما رشد عقلی و تدبیر صحیح اموال خود را ندارند، دستور «حجر» (ممانعت از استفاده شخص از اموال خودش) را میدهد. برخی این را شاهدی گرفتهاند بر رد کسانی که میپندارند فرد بالغ را نمیتوان از اموالش محجور کرد.
💠ثمره #حقوقی
با این توضیح میتوان نتیجه گرفت که برداشت کسانی که میپندارند هرکس به سن قانونی رسیده باشد حق دارد هرگونه تصرف در اموال خویش انجام دهد نیز باطل است.
به تعبیر دیگر،
مالكيّت، همواره همراه با جواز تصرّف نيست. يتيم مالك هست، امّا تا رشد نيابد، حقّ تصرّف ندارد. (تفسير نور، ج2، ص245)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8⃣ «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ»
اسلام برای بسیاری از احکام خویش، از احکام عبادی گرفته تا اجرای حدود و دیات، رسیدن به بلوغ را کافی دانسته است؛ اما در مسائل اقتصادی، به رشد رسیدن را هم شرط کرده است؛ چرا که دادن اموال به دست فرد رشدنایافته هم به ضرر خودش است و هم وضعیت جامعه را دچار اختلال میکند.
📚(المیزان، ج4، ص173)
💠تاملی در جامعه خویش
امروزه پدیدهای به نام #لاکچری و ولخرجیهای نامعقول و ... در میان افرادی که اصطلاحاً #بچه_پولدار نامیده میشوند رواج یافته است.
🤔آیا این پدیده مصداق بارزی از تخلف از این آیه قرآن نیست؟
🤔وقتی کسی که متکفل یتیم است، مادام که احتمال به هدر دادن اموال در او میرود، اجازه ندارد اموال یتیم را به او بدهد، آیا پدرانی که پول خود را در اختیار چنین فرزندانی قرار میدهند، واقعا خلاف تعالیم قرآن رفتار نمی کنند⁉️
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
🔟 «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا»
مقام آیه (تصرف شخصی در اموال یتیم برای رفع نیاز خود) در جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که میخواهد حقوق خود را تعیین کند. واضح است که آیه نمیخواهد بگوید اگر مال یتیم در دست شماست و نیازمندید حق دارید از آن استفاده کنید؛ چرا که معلوم است که این مستلزم ظلم به یتیم است. (در خصوص افراد غیریتیم حق نداریم به صرف اینکه نیازمندیم، از اموال دیگران استفاده کنیم؛ چه رسد به اموال یتیم که حساسیتش بیشتر است).
بلکه چنانکه در احادیث فراوانی مورد تاکید قرار گرفته (مثلا احادیث 5 تا 13) جواز استفاده، در جایی است که اشتغال شخص به نگهداری از اموال یتیم، وی را از امرار معاش خود بازداشته است و این در واقع، حق الزحمه کار وی است؛ یعنی، علاوه بر اینکه نیازمند است، کاری هم دارد انجام میدهد.
با این توضیحات میتوان نتیجه گرفت که خداوند متعال،
🔹از اینکه فرمود «مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ» انتظار دارد افراد متمكّن، خدمات اجتماعی را حتیالامکان بدون چشمداشت انجام دهند. (تفسير نور، ج2، ص245)
🔹و از اینکه فرمود «فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ» انتظار دارد در گرفتن حقّ الزّحمه، حدّ متعارف را در نظر بگيريم. (تفسير نور، ج2، ص245)
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
🤔با توجه به اینکه آیه ناظر به جایی است که حساب و کتاب کاملا دست خود کسی است که میخواهد حقوق خود را تعیین کند. آیا از این آیه نمیتوان استفاده کرد که کسانی هم که اموال بیت المال را در اختیار دارند، و خودشان میزان حقوق و دستمزد خود را تعیین میکنند، اگر تمکن مالی دارند در درجه اول نباید از بیت المال حق الزحمه بگیرند و اگر تمکن مالی ندارند، شرعاً وظیفه دارند که برای حقوق خود حد متعارف را در نظر بگیرند، نه بیش از آن؟
به تعبیر دیگر،
🤔آیا نباید گفت که آنچه در اوایل انقلاب در بسیاری از مسئولین مشاهده میشود و متاسفانه از دورهای رو به افول نهاد، که بسیاری از مسئولان، شغل دولتی را صرفاً یک تکلیف، و نه غنیمت خود میدانستند و شاهدش هم این بود که در ازای انجام مسئولیتشان یا چیزی دریافت نمیکردند یا دریافتی اندک و در حد متعارف زندگی قشر متوسط داشتند، صرفاً یک اقدام مستحب نبوده است؛ بلکه یک وظیفه و تکلیف واجب شرعی بوده است؟
🤔 و آیا هشداری که درباره فرصت غنیمت شمردن در ریخت و پاش و حتی استفادهی ظاهرا مجاز از مال یتیم شده («وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا؛ توضیح در تدبر 9) شامل این دسته از مسئولان نمیشود؟!
✅تبصره
این نکته ظاهرا در مورد تمامی مسئولیتهای حکومتی نباشد، چنانکه در نامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر بر تامین مالی مناسب قضات تاکید دارند؛ بلکه ناظر به کسانی است که خودشان حقوق و دستمزد خود را تعیین میکنند؛ مانند نمایندگان مجلس، اعضای هیات دولت، بسیاری از رؤسای ادارات دولتی و ... .
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣1⃣ «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ»
با اینکه ظاهرا در این آیه، شرط دادن مال یتیم به وی را رشد یافتن وی معرفی کرده، اما بسیاری از مفسران با توجه به اینکه آزمون رشد را برای زمان بلوغ مطرح کرده، دو شرط را برای پس دادن مال یتیم به او مطرح کرده: یکی رسیدن به حد بلوغ و امکان ازدواج؛ و دیگری دیدن رشدی در وی. (مجمع البيان، ج3، ص16)
و برخی توضیح دادهاند که رسیدن به بلوغ به منزله وجود مقتضی برای استفاده از اموال است؛ ولی این مقتضی بتنهایی کافی نیست، بلکه این مقتضی زمانی اثر میکند که مانعی به نام سفاهت در کار نباشد. (المیزان، ج4، ص173)
🌀شبهه
از قدیم، برخی از دشمنان اهل بیت ع چنین شبهه میکردند که اگر به یتیم غیربالغ نمیتوان در خصوص مال خودش اعتماد کرد چگونه می توان کل امورات مسلمانان را به امامی داد که در طفولیت به امامت رسیده داد.
🔆پاسخ
🔹پاسخ ساده و واضحی که بزرگان شیعه (مانند شیخ مفید در الفصول المختارة، ص149-153 ) میدادهاند این است که این حکم عام، مثل بسیاری از احکام دیگر تخصیص خورده و شامل این حالت نمیشود؛
🔸شاهدی که میتوان در تایید چنین تخصیصی آورد کسانیاند مثل حضرت عیسی و یحیی، که قرآن کریم صریحا از به نبوت رسیدن حضرت عیسی ع در زمان نوزدای (قَالُواْ كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كاَنَ فی الْمَهْدِ صَبِيًّا؛ قَالَ إِنّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِی الْكِتَابَ وَ جَعَلَنی نَبِيًّا؛ مریم/29-30) و یا برخورداری از حُکم و شأن حکومتی برای حضرت یحیی در سنین کودکی (يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا؛ مریم/12) سخن گفته است.
🔹اما پاسخ دیگری که میتوان افزود این است که امری که مانع از دادن مال یتیم به وی میشده را در همانجا سفاهت و رشد قرار داده نه سن. در واقع، اینکه مقتضای تصرف در اموال، این باشد که به سن بلوغ رسیده باشد، صرفاً یک برداشت از آیه است که نمیتوان آن را برداشتی قطعی دانست. آیه در مقام دادن اموال یتیمان به آنهاست؛ و روال معمول این است که رشدی که برای تصرف عاقلانه در اموال لازم است، عموما بعد از بلوغ حاصل میشود؛ و قرآن کریم در مقام تذکر به این است که به بلوغ بسنده نکنید و رشد را هم احراز کنید. اما آیه ظهوری ندارد که اگر کسی به رشد رسید اما بالغ شد، لزوما حق تصرف در اموالش را نداشته باشد.
به تعبیر فلسفی، اثبات شیء، نفی ماعدا نمی کند؛ و به تعبیر اصولی، مفهوم مخالف، حجت نیست.
از این رو، اگر کسی بخواهد تصرف در اموال را منوط به بلوغ کند، نمیتواند صرفاً به این آیه استناد کند؛ چه رسد به اینکه بخواهد این را به تصرف در اموال دیگران هم تسری دهد. مثلا چرا عموم همان افرادی که تصرف فرد غیربالغ در اموال خود را جایز نمیدانند، وکالت فرد ممیز غیربالغ در امور اقتصادی را بلااشکال میدانند؟!
@yekaye
932) 📖 لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصيباً مَفْرُوضاً 📖
💢ترجمه
مردان را از آنچه والدین و خویشان بر جای گذاشتند سهمی است؛ و زنان را [نیز] از آنچه والدین وخویشان برجای گذاشتند، سهمی؛ [اعم] از آنچه کم باشد یا زیاد، سهمی واجب و معین.
سوره نساء (4) آیه 7
1398/3/21
7 شوال 1440
@YekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🕋 شأن نزول
در شأن نزول این آیه گفتهاند که عرب در دوران جاهلیت ارث را فقط بین وارثان مذکر توزیع میکرد و به زنان ارث نمیداد و این آیه در رد این سنت جاهلی نازل شد و تاکید کرد که هردو از ارث حق دارند (مجمع البيان، ج3، ص18 ؛ تفسير الصافي، ج1، ص425).
و در همین راستا حکایتی شبیه حکایت دومی که در ذیل حدیث قبلی گذشت، درباره این آیه نیز نقل شده که است. (أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص148)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) روایت شده است که مامون از امام رضا درخواست کرد که مختصر و مفید بنویسد که اسلام خالص چیست؟
حضرت از «شهادت بر لا اله الا الله شروع کردند و در فرازی از پاسخ خود نوشتند :
و فرائض [= ارثهایی که در قرآن تعیین شده] بر اساس آن چیزی است که خداوند متعال در کتابش نازل فرموده است و هیچ کم و زیاد کردنی در آن راه ندارد؛ و همراه با فرزند و والدین احدی جز زن و شوهر ارث نمیبرد؛ و کسی که سهم دارد [=سهمش در قرآن تعیین شده] بر کسی که سهم ندارد سزاوارتر است؛ و «عُصبَة»* هم در دین خداوند پذیرفتنی نیست.
✳️* عُصبة: این کلمه به معنای خویشاوندان پدری است. گاه پیش میآید که متوفی، کسی که سهمالارثش در قرآن معین شده، ندارد (مثلا وارثش فقط پسرعموهایش است) ویا وارثان چنان هستند که مجموعه سهام تعیین شدهی قرآنیِ آنها از مجموع ارث کمتر میشود. (مثلا اگر وارثان او، پدر و مادر و یک دختر او باشند؛ که در این صورت سهم هر یک از پدر و مادر یکششم و سهم دختر یکدوم است که مجموع سهام ورثه پنجششم میشود و یکششم از میراث باقی میماند.) طبق نظر اهل سنت، در حالت اول، ارث فقط به «عصیبه میت» (و نه تمامی خویشاوندان وی) میرسد؛ و در صورت دوم، در این صورت، آن مقدار اضافه بدون رعایت طبقه و درجه به «عصبه میت» تعلق میگیرد. در حالی که اهل بیت تذکر دادهاند که برا اسساس آیات قرآن (که یکی از آنها همین آیه میباشد) نه تبعیض اول جایز است؛ و نه رعایت نکردن اولویت طبقات قبل (یعنی در صورت دوم نیز، مابقی ارث هم بین همان طبقه تقسیم میشود؛ و خویشاوندان پدری اولویت خاصی ندارند)
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 125
حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَه:
وَ الْفَرَائِضُ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ وَ لَا عَوْلَ فِيهَا وَ لَا يَرِثُ مَعَ الْوَلَدِ وَ الْوَالِدَيْنِ أَحَدٌ إِلَّا الزَّوْجُ وَ الْمَرْأَةُ وَ ذُو السَّهْمِ أَحَقُّ مِمَّنْ لَا سَهْمَ لَهُ وَ لَيْسَتِ الْعَصَبَةُ مِنْ دِينِ اللَّهِ تَعَالَى.
@yekaye
☀️1) روایت شده است که مامون از امام رضا درخواست کرد که مختصر و مفید بنویسد که اسلام خالص چیست؟
حضرت از «شهادت بر لا اله الا الله شروع کردند و در فرازی از پاسخ خود نوشتند :
و فرائض [= ارثهایی که در قرآن تعیین شده] بر اساس آن چیزی است که خداوند متعال در کتابش نازل فرموده است و هیچ کم و زیاد کردنی در آن راه ندارد؛ و همراه با فرزند و والدین احدی جز زن و شوهر ارث نمیبرد؛ و کسی که سهم دارد [=سهمش در قرآن تعیین شده] بر کسی که سهم ندارد سزاوارتر است؛ و «عُصبَة»* هم در دین خداوند پذیرفتنی نیست.
✳️* عُصبة: این کلمه به معنای خویشاوندان پدری است. گاه پیش میآید که متوفی، کسی که سهمالارثش در قرآن معین شده، ندارد (مثلا وارثش فقط پسرعموهایش است) ویا وارثان چنان هستند که مجموعه سهام تعیین شدهی قرآنیِ آنها از مجموع ارث کمتر میشود. (مثلا اگر وارثان او، پدر و مادر و یک دختر او باشند؛ که در این صورت سهم هر یک از پدر و مادر یکششم و سهم دختر یکدوم است که مجموع سهام ورثه پنجششم میشود و یکششم از میراث باقی میماند.) طبق نظر اهل سنت، در حالت اول، ارث فقط به «عصیبه میت» (و نه تمامی خویشاوندان وی) میرسد؛ و در صورت دوم، در این صورت، آن مقدار اضافه بدون رعایت طبقه و درجه به «عصبه میت» تعلق میگیرد. در حالی که اهل بیت تذکر دادهاند که برا اسساس آیات قرآن (که یکی از آنها همین آیه میباشد) نه تبعیض اول جایز است؛ و نه رعایت نکردن اولویت طبقات قبل (یعنی در صورت دوم نیز، مابقی ارث هم بین همان طبقه تقسیم میشود؛ و خویشاوندان پدری اولویت خاصی ندارند)
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 125
@YekAaye