eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥شهادت مظلومانه بزرگی مثل حاج قاسم در وقتی که همه خواب بودیم، سینه‌مان را مالامال از درد و خشم و انتقام کرده بود و می‌رفت آتشی که در وجودمان شعله‌ور شده بود کاخ ستم را در جهان براندازد. با این حال وقایعی رخ داد تا غرورمان ما را از خدا غافل نکند و عجز خود در پیشگاه او را فراموش نکنیم. این وقایع، منافقانی را که در اثر آن حضور میلیونی مردم، جرأت نُطُق کشیدن نداشتند به وجد آورد؛ یاوه‌گویی‌ها آغاز شد؛ و این یاوه‌گویی‌ها محمل را چنان مهیا کرد که در حالی که هنوز کفن حاج قاسم خشک نشده، عده‌ای کینه‌های بدری و خیبری و حُنَینی خود را بروز دادند؛ وحتی از پاره کردن عکس او، که توهینی مستقیم به میلیونها مردم عزادار بود، دریغ نکردند! خدا می‌داند؛ شاید قرار است آتش انتقامی که اندکی آرام گرفته بود با شدت بسیار بیشتر شعله‌ور شود. 🖌خواستم چند کلمه درباره این اوضاع و احوال‌مان در این ایام بنویسم؛ اما برای بیان آن، 📖سخنی رساتر از سخنان امام کاظم ع در دعای نیافتم: 🔹خدایا! چه بسیار دشمنی که را به روی من کشید و لبه تیغش را بر من تیز کرد و تیزیِ سلاحش را برایم آماده نمود و زهرهای کشنده‌اش را برای من درهم آمیخت و تیرهای بی‌خطایش را سوی من نشانه گرفت و چشم نگهبانش از من به خواب نرفت؛ و درصدد است که به من آزاری رساند و زهر جگر سوزش را به من بچشاند؛ خدایا! پس تو نگاهی افکندی به ناتوانی‌ام در تحمل حوادث ناگوار، و درماندگی‌ام از انتقام گرفتن از آن که با ستیزه‌جویی‌اش قصد مرا کرده، و در برابر بسیاریِ آنان ‌که آزار مرا در سر دارند و سرِ راهم کمین کرده‌اند و فکر من درخلاصى از آنها به جایى نمى‌رسد، پس به نیرویت مرا تأیید کردی، و با یاریت پشتم را محکم نمودی، و تیغ برنده او را بر من کُند نمودی، و او را پس از اینکه عِدّه و عُدّها گرد آورده بود، خوار کردی و موقعیت مرا بر او برتری دادی و شرِّ آن نقشه هاى شومى که براى من کشیده بود به خودش برگرداندى، در حالی که نه فرونشسته بود و نه هنوز دلش از کاری که می خواست با من بکند خنک شده بود؛ از بر من انگشت به دندان می‌گزید و پشت کرده، پا به فرار نهاد و تجهیزات و نفراتش شد. پس تو را سپاس ای پروردگار که مقتدری شکست ناپذیری و بردباری بدون شتاب! بر محمّد و آل محمّد صلوات فرست و مرا در برابر نعمت‌هایت از شکرگزاران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار ده؛ 🔹خدایا! چه بسیار ستمگری که با نقشه‌هایش به من ستم کرد، را در راهم نهاد و و مرا دقیقا زیر نظر گرفت و مانند درنده اى که براى شکار خود مى کند به دست آوردن در کمین من نشست، درحالی‌که در با من نشان می‌داد و گشاده‌روییِ بى‌حقیقتى به من مى‌نمود، پس چون باطنش و زشتی آنچه را حتی برای هم‌کیشان در دل نهفته کرده بود مشاهده نمودی و دیدی که چگونه مرا می‌خواهد مرا در دام ستم خود گرفتار آوَرَد، او را سرنگون ساختی و ریشه‌اش را از بیخ‌وبن برکندی و او را در چاهی که برای من کنده بود و در ژرفای گودال خودش انداختی و گونه‌اش را در ردیف خاک پایش قرار دادی؛ او را به بدن و روزی خودش سرگرم کردی و با سنگ خودش زدی و با زه کمان خودش خفه‌اش نمودی و با سر نیزه‌های خودش هلاک کردی و به رو به خاک مذلّت افکندی و حیله‌اش را به خودش برگرداندی و از فرط حسرت به باد فنایش دادی. ازاین‌رو، پس از کبر و نخوتش خوار گشت و به دنبال گردن‌فرازی‌اش درهم کوبیده شد و گرفتار در بند دامی که در آن هنگام غرورش آرزو داشت مرا در میان آن ببیند، و پروردگارا! اگر نبود که رحمتت بر من فرود آمد، نزدیک بود آنچه دامن او را فرا گرفت، بر من وارد آید؛ پس تو را سپاس پروردگارا که مقتدری شکست ناپذیری و بردباری بدون شتاب، بر محمّد و آل محمّد صلوات فرست و مرا در برابر نعمت‌هایت از شکرگزاران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار ده؛ 🔹خدایا! چه بسیار که از حسرت برافروخته گشت و دشمنی که افروخته شد و مرا در معرض قرارداد و [با نگاه بغض‌آلود] مژگانش را چون نیزه‌ای به بدنم فرو برد و مرا هدف تیرهای نمود و بود به گردنم انداخت؛ پروردگارا پناه‌جویانه تو را خواندم، درحالی‌که اطمینان به سرعت اجابت تو داشتم، و بدانچه همواره از می‌دانستم، کردم، آگاه به اینکه هرکس به سایه حمایت تو پناه بَرَد، تحت فشار نماند؛ و کسی که به قلعه مددجویی تو پناه آورد، هرگز حوادث روزگار او را درهم نکوبد، پس به قدرتت مرا از آزار او حفظ کردی. پس تو را سپاس پروردگارا که مقتدری شکست ناپذیری و بردباری بدون شتاب، بر محمّد و آل محمّد صلوات فرست و مرا در برابر نعمت‌هایت از شکرگزاران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار ده؛ 🔹خدایا! ... @souzanchi @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣1️⃣ «فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها» مشكلات مردم را با كمك خود مردم حل كنيم. در واقع، اسلام به مسائل شورايى وكدخدامنشى توجّه دارد؛ و نظرش این است که همه مسائل را به قاضى و دادگاه نكشانيد، [تا می‌توانید] خودتان درون‏گروهى حل كنيد. 📚(تفسير نور، ج‏2، ص64-65) @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣1️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا ... إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما» این تعبیر که «اگر قصد اصلاح داشته باشند خداوند توفیق می‌دهد»، 🔹از طرفی نشان می‌دهد که: «از آشتى دادن نااميد و مأيوس و نسبت به آن بى‏تفاوت نباشيم. هرجا حسن نيّت و بناى اصلاح باشد، توفيق الهى هم سرازير مى‏شود.» (تفسير نور، ج‏2، ص65) 🔹و از طرف دیگر نشان می‌دهد که: «دلها به دست خداست. به عقل و تدبير خود مغرور نشويد، توفيق را از خداوند بدانيد.» (تفسير نور، ج‏2، ص65) 💠ثمره اجتماعی 📝ضرورت در درست است که حکمین باید قصد اصلاح داشته باشند؛ اما این بتنهایی کافی نیست؛ توفیق خداوند باید همراه شود تا کار به ثمر برسد. در آیه دیگری فرمود بسیاری از افراد ادعای اصلاح‌گری و اصلاح‌طلبی دارند اما کارشان ثمره‌ای جز فساد ندارد هرچند که خودشان هم نفهمند (وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُون‏؛ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُون‏؛ بقره/11-12) و در اینجا آن نکته را کامل می‌کند و می‌فرماید اما اگر افرادی واقعا با نیت اصلاح وارد کاری شوند خداوند حتما بدانان توفیق خواهد داد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 9️⃣1️⃣ «إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما» اگر دو فردی که در مقام حکمیت قرار گرفته‌اند قصد اصلاح داشته باشند، خداوند بین آنان وفاقی حاصل می‌کند. پس، اگر دو نفر در مقام حکمیت قرار گرفتند و هیچ وفاقی (حتی بین خود آنان در اینکه زن و شوهر باید با هم بمانند یا طلاق بگیرند) حاصل نشد، در قصد اصلاح یکی از آنان ویا هردوی آنان، می‌شود تردید کرد. (جواهر الكلام، ج‌31، ص217 ) 📜حکایت📜 بین هشام بن حکم (از اصحاب امام صادق ع) و یکی از مخالفان شیعه درباره جریان حکمیتی که توسط عمروعاص و ابوموسی اشعری واقع شد اختلاف افتاد. آن شخص مدعی بود که آن دو نفر واقعا قصد اصلاح بین دو طایفه درگیر جنگ را داشتند؛ اما هشام می‌گفت که آنان چنین قصدی نداشتند. مخالف گفت: از کجا چنین مطلبی را می‌گویی؟ هشام گفت: از این سخن خداوند در مورد حَکَمین که می‌فرماید «اگر آن دو بخواهند اصلاح کنند خداوند بین آن دو وفاقی ایجاد می‌کند» پس چون با هم اختلاف کردند و اتفاقی بر یک امر واحد بین آن دو رخ نداد و خداوند بین آن دو وفاق ایجاد نکرد معلوم می‌شود که آن دو قصد اصلاح نداشتند❗️ 📚(من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص522 ) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ توجه: در دو آیه قبل، بحث نشوز از طرف زن و نشوز طرفینی مطرح شد. بحث نشوز از طرف مرد در آیه 128 همین سوره مطرح شده؛ از این رو به نظر می‌رسد بهتر باشد آن آیه نیز همینجا مورد بحث قرار گیرد:
964) 📖 و إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً 📖 💢ترجمه و اگر زنی از شوهرش بیم ناسازگاری و رویگردانی داشت، پس بر آنان باکی نیست که بین خودشان با صلح اصلاحی انجام دهند؛ و صلح بهتر است؛ ولی نفس‌ها در [پیشگاه] تنگ‌چشمی احضار شده‌اند؛ و اگر نیکی کنید و تقوا ورزید پس حتما خداوند همواره بدانچه می‌کنید بدقت آگاه است. سوره نساء (4) آیه 128 1398/10/23 17 جمادی الاولی 1441 @yek‌Aaye
📝دل‌نوشته‌ای از در فراق و این روزهای تلخ مسلّم ، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا می‌داند که کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! ... خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! ... و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! ... آری، دیروز بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش می‌آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم... در این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست. چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابر این نظام جبهه‌گیری کرده بودند ... و جیره‌خواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند ... و برای از بین بردن خون و نابودی عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند. که ان شاء الله ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیاری جواب همه را خواهد داد... خداوندا! تو می‌دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و و . ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا! را به _شیرینی_فرج_حضرت_بقیة_الله - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - و رسیدن به خودت جبران فرما. 📚صحیفه امام خمینی، ج21، ص92-95 @souzanchi @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🕋شأن نزول درباره شأن نزول این آیه چند قول وجود دارد. 1) معروف‌ترین اقوال، که از سعید بن مسیب و عبیده و سلیمان بن یسار، و نیز از امام باقر ع نقل شده این است که اين آيه در باره دختر محمد بن مسلمه نازل شد كه همسر رافع بن خديج بود. وی زنى مسنى بود؛ و رافع بن خديج همسر ديگرى داشت كه جوان بود، از اين رو زن پير را طلاق داد و موقعى كه نزديك بود عده‏اش به پايان رسد، به او گفت: اگر مايل هستى، بتو رجوع مى‏كنم، به شرطى كه اگر زن جوان را بر تو مقدم دارم، صبر كنى. او قبول كرد و با يكديگر آشتى كردند. اين همان صلحى است كه خداوند در باره آن آيه نازل فرمود. 📚مجمع البيان، ج‏3، ص183 ؛ أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص187 . البحر المحيط، ج‏4، ص85-86 . الدر المنثور، ج‏2، ص232 . 📙این داستان در تفسير القمي، ج‏1، ص154-155 از قول امام باقر با طول و تفصیل بیشتری نقل شده است. 2) قول دیگر مطلبی است که از قول عایشه [و نیز ابن عباس] نقل شده که رسول الله ص در تقسیم اوقاتش در ماندن شبها نزد زنانش مساوات را رعایت می‌کرد. سوده دختر زمعه، وقتی پا به سن گذاشت نگران بود كه پيامبر او را طلاق گويد! از اين رو به پیامبر گفت: روز مرا براى عايشه قرار ده، و پیامبر هم پذیرفت و اين آيه نازل گرديد. 📚الدر المنثور، ج‏2، ص232 ؛ مجمع البيان، ج‏3، ص183 ؛ البحر المحيط، ج‏4، ص86 3) دیدگاه سوم مطالبی است که از عایشه نقل شده که اسمی از شخص خاصی نبرده، بلکه گفته زنى شوهر داشت و شوهر او ديگر از او بچه‏دار نمى‏شد و مى‏خواست او را طلاق دهد و همسرى ديگر گيرد تا براى او فرزندى آورد. ولى آن زن دلش نمی‌خواشت طلاق داده شود. زن به او گفت: مرا طلاق مده و نگه دار و در كار من تو آزاد هستى. پس اين آيه نازل شد. 📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص188 ؛ الدر المنثور، ج‏2، ص232 @yekaye
یک آیه در روز. گزیده
📝دل‌نوشته‌ای از #امام_خمینی در فراق #حاج_قاسم و این روزهای تلخ مسلّم #خون_شهیدان، انقلاب و اسلام را
بسم الله الرحمن الرحیم 🔥چه کوته‌بین‌اند آنانکه و اثر کار شهید را نمی‌شناسند و می‌پندارند در پی این چند روز، اثر خون پاک این شهیدانمان در تثبیت انقلاب از بین رفت. 🌪اگر خون شوری در مردم ایجاد کرد، از اثرات اخلاص او در پیشگاه خداوند متعال بود که قلوب مردم را در دست دارد، نه یک شور رسانه‌ای که گذرا و مقطعی باشد. ☄️بله، روند حرکت نظام آفرینش در جامعه انسانی، بر اساس فتنه‌هایی است که رخ می‌دهد تا مومن از جدا شود (سوره عنکبوت، آیات 1-3). اما حاشا و کلا که شوری که به خاطر اخلاص یکی از در جان مردم بیدار شده، به این راحتی و با یک بازی رسانه‌ای بر باد رود. ☁️آن منافقانی که با دیدن موج عظیم حضور مردم در تشییع جنازه شهیدانمان دهان بستند و حتی خود را هم همراه نشان دادند؛ ولی بعد از این وقایع اخیر میدان را برای باز دیدند، منتظر باشند که که خون حاج قاسم و همرزمانش در حیات انقلاب جاری کرد، بزودی همه مسیر را با خود ببرد. ☀️به دوستان و دوست‌داران شهید عزیزمان حاج قاسم، همان سخنی را عرض می‌کنم که خداوند به پیروان راه حق وعده داد: 📖«فَاصْبِرْ صَبْراً جَميلاً؛ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً؛ وَ نَراهُ قَريباً: پس صبوری پیشه کن با صبری زیبا؛ همانا آنان آن را دور می‌بینند؛ و ما آن را نزدیک می‌بینیم» (سوره معارج، آیات 5-7). @souzanchi @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) الف. از امام کاظم ع درباره این سخن خداوند عز و جل «و اگر زنی از شوهرش بیم ناسازگاری و رویگردانی داشت ...» سوال شد. فرمودند: وقتی چنین باشد و آن مرد قصد طلاق این زن را داشته باشد؛ این زن می‌تواند بگوید مرا نگه دار و برخی از آنچه در قبال من برعهده توست را به خودت واگار می کنم و از شب و روزم آنچه برای تو حلال است همچنان حلال باشد؛ که در این حالت برای آن مرد این روابط حلال می‌باشد و بر آن دو [برای چنین توافقی] باکی نیست. 📚الكافي، ج‏6، ص145؛ تفسير العياشي، ج‏1، ص278 📚قریب به همین مضمون روایات متعددی از امام صادق ع روایت شده است. ☀️ب. به امام رضا ع منسوب است که فرمودند: اما نشوز، می تواند از جانب مرد باشد و یا از جانب زن؛ اما آنچه از جانب مرد است آن است که قصد طلاق دادن زنش را بکند و زن به او بگوید مرا به همسری خود نگه دارد و آنچه [در قبال من] برعهده توست نیز برای خودت؛ و شبم را هم به تو بخشیدم؛ و بر سر این مطلب با هم مصالحه کنند. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص245 ☀️ج. از امام باقر ع سوال شد درباره «زن نَهاریه» [یا: زن مهاریه]* سوال شد که با وی هنگام عقد نکاح شرط می‌شود که آن مرد هر وقت از هر ماه ویا هر روز جمعه‌ای خواست سراغش بیاید و سهم نفقه‌اش فلان مقدار باشد؟! فرمودند: این شرط اعتباری ندارد؛ و هرکس که با زنی ازدواج کرد؛ آن زن سهم شرعی خود از نفقه و قسمت [= سهم زن از اینکه چه اندازه شوهرش نزد وی باشد] را دارد ولیکن اگر زنی ازدواج کرد و از نشوز شوهرش نگران بود ویا می‌ترسید که شوهرش بر سر او با زن دیگری هم ازدواج کند و با شوهرش در خصوص مقداری از حق خودش، اعم از قسمتش و یا جزیی از آن، مصالحه کرد؛ این جایز است و اشکالی بدان نیست. [یعنی از ابتدا نمی توان در حین عقد زن را محدود کرد؛ اما اگر بعد از ازدواج زن از شوهرش نگران بود و بخشی از حقوق خود را بخشید تا شوهرش با وی همراهی کند، اشکالی ندارد] ✳️* درباره مقصود از «زن نَهاریه» [که در برخی از نسخه‌های روایت، به صورت «مهاریه» ثبت شده] از قول فاضل استرآبادی نقل شده که مقصود موردی است که مردی می‌خواهد زن دوم بگیرد اما نمی خواهد زن اولش بفهمد؛ و با زن دوم شرط می‌کند که فقط روزها سراغ وی می‌رود؛ که امام ع چنین شرطی را معتبر نمی‌دانند. (مرآة العقول، ج‏20، ص144) 📚الكافي، ج‏5، ص403؛ تهذيب الأحكام، ج‏7، ص372؛ تفسير العياشي، ج‏1، ص278 @yekaye
☀️2) الف. از امیرالمومنین ع وصایایی به شریح قاضی روایت شده که در فرازی از آن فرمودند: و بدان که صلح و مصالحه برقرار کردن بین مسلمانان جایز است؛ مگر مصالحه‌ای که بخواهد حلالی را حرام ویا حرامی را حلال کند. 📚الكافي، ج‏7، ص413 ☀️ب. و باز از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند: کسی که با زنش شرطی می‌کند [= آن زن در ازدواج با وی شرطی قرار می دهد] باید که بدان شرط وفا کند؛ که همانا مسلمانان پای‌بند قول و قرارهایشان هستند مگر شرطی که حلالی را حرام یا حرامی را حلال کند. 📚تهذيب الأحكام، ج‏7، ص467 ☀️ج. دو مضمون فوق در منابع اهل سنت، در یک حدیث از رسول الله ص روایت شده است؛ بدین بیان که ایشان فرمودند: صلح و مصالحه برقرار کردن بین مسلمانان جایز است؛ مگر مصالحه‌ای که بخواهد حلالی را حرام ویا حرامی را حلال کند؛ و مسلمانان پای‌بند قول و قرارهایشان هستند مگر شرطی که حلالی را حرام یا حرامی را حلال کند. 📚الدر المنثور، ج‏2، ص233 @yekaye
☀️3) الف. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: سه چیز هلاک‌کننده‌اند و سه چیز نجات‌بخش. اما نجات‌بخش‌ها عبارتند از: خشیت از خداوند عز و جل در پنهان و آشکار؛ و میانه‌روی در ثروت و فقر؛ و رعایت عدل در خوشحالی و عصبانیت؛ و آن سه هلاک‌کننده عبارتند از: شُحّ (تنگ‌چشمی؛ بخل همراه با حرص) ای که از آن اطاعت شود؛ و هوای [نفس] ای که از آن پیروی شود؛ و خودبزرگ‌بینی. 📚الخصال، ج‏1، ص84 ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: هیچ چیزی همانند نابودگریِ شُحّ (تنگ‌چشمی؛ بخل همراه با حرص) اسلام را نابود نکرد؛ سپس فرمودند: همانا این شُحّ حرکتی [ظریف و مخفی] دارد همانند حرکت مورچه، و شاخه‌هایی دارد همانند شاخه‌های شرک. (در برخی نسخه‌ها به جای «شاخه‌ها» «تیغ‌ها» آمده است) 📚الكافي، ج‏4، ص45 ☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که یکبار امیراالمومنین ع شنیدند که کسی می گفت: شحیح [= کسی که شُحّ (تنگ‌چشمی؛ بخل همراه با حرص) دارد] معذورتر است، تا ظالم. به او فرمودند: اشتباه می‌کنی! همانا ظالم گاه می شود که توبه و استغفار می‌کند و ظلمی را که کرده برای مظلوم جبران می‌کند؛ ولی شحیح وقتی شُحّ بورزد، صدقه و زکات و صله رحم و ضیافت از میهمان و خرج کردن در راه خدا را منع می‌کند و درهای نیکی را می‌بندد؛ و بر بهشت حرام شده است که «شحیح» در آن وارد شود. 📚الكافي، ج‏4، ص45 @yekaye
☀️2) د. معاویه بن عمار روایت کرده است که امام صادق ع به من فرمود: از قول من فلان و بهمان مطلب را ابلاغ کن، در خصوص چیزهایی که بدان دستور داد. گفتم: پس این مطالب را از جانب شما به آنها ابلاغ می‌کنم؛ و از جانب خودم آنچه به من فرمودید و چیزهای دیگری که نگفتید می‌گویم. فرمودند: باشد؛ همانا کسی که درصدد اصلاح برآمده، [اگر ناچار شود برای اصلاح دو نفر سخن غیرواقعی بیان کند] دروغگو محسوب نمی‌شود؛ بلکه این کار صلح و آشتی دادن است، نه دروغگویی. 📚الكافي، ج‏2، ص210 @yekaye
☀️4)الف. فضل بن ابی قره می‌گوید: امام صادق ع سوال کردند: آیا می دانی «شحیح» چه کسی است؟ گفتم: شخصی که بخیل باشد. فرمودند: «شُحّ» شدیدتر از بُخل است؛ شحیح کسی است که هم نسبت به آنچه در دست مردم است و هم نسبت بدانچه در دست خودش است حرص می‌زند تا حدی که چیزی را از آنچه در دست مردم است نمی‌بیند مگر اینکه آرزو دارد از راه حلال یا حرام، از آنِ او باشد؛ و بدانچه خداوند به او روزی کرده قانع نیست. 📚الكافي، ج‏4، ص45 ☀️ب. از امام حسن ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: همانا صلاح اولین [افراد] این امت با زهد و یقین است؛ و هلاک آخرین [افراد]ش با شُحّ (تنگ‌چشمی؛ بخل همراه با حرص) و آرزو. 📚الخصال، ج‏1، ص79؛ الأمالي (للصدوق)، ص227 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ صَلَاحَ أَوَّلِ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِالزُّهْدِ وَ الْيَقِينِ وَ هَلَاكَ آخِرِهَا بِالشُّحِّ وَ الْأَمَلِ. ☀️ج. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: شُحّ (تنگ‌چشمی؛ بخل همراه با حرص) و ایمان در قلب هیچ بنده‌ای جمع نشود. 📚الخصال، ج‏1، ص76 قالَ رَسُولِ اللَّهِ ص: لَا يَجْتَمِعُ الشُّحُّ وَ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِ عَبْدٍ أَبَداً. @yekaye
☀️5) درباره مراد از این صلح و مصالحه در کتب اهل سنت مطلبی از امیرالمومنین ع و برخی از صحابه نقل شده است که: مقصود از «صلح بهتر است» این است که آشتی کردن با چشم‌پوشی از برخی از حقوق بهتر از آن است که بعد از اینکه مدتی با هم الفت گرفته و زندگی مشترکی داشته‌اند از هم جدا شوند. البته این در جایی است که زن با طیب خاطر از برخی از حقوق خود چشم‌پوشی کند؛ اما اگر چنین نبود برای مرد جایز نیست که واجباتی که شرع برعهده‌اش گذاشته است، اعم از تامین پوشاک و نفقه و قسمت (= نسبت مساوی از حضور مرد نزد وی، در صورتی که مرد چند زن دارد)، را فروگذار کند؛ وگرنه باید طلاقش دهد. به نقل از: 📚مجمع البيان، ج‏3، ص184؛ التبيان في تفسير القرآن، ج‏3، ص346؛ فقه القرآن، ج‏2، ص190 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً» همان گونه که زن ممکن است در برابر مرد نشوز و سرکشی و گردن‌فرازی پیشه کند، مرد هم ممکن است، به سمت سرکشی و رویگردانی از زنش روی آورد. در جایی که نشوز از جانب زن بود، چون مرد قوّام و مسئول در خانواده بود در درجه اول خودش موظف بود با نرمی، و اگر نشد با تندی، و از موضع بالا مساله را حل کند (آیه 34) و اگر کار به شقاق می‌کشید دیگران (حَکَمین) وارد کار می‌شدند (آیه 35). 🤔 اما در اینجا، چون زن قوام و مسئول خانواده نیست، نمی‌تواند در گام اول خودش بتنهایی و از موضع بالا مساله را حل کند؛ پس خداوند پیشنهاد می‌دهد که هردو خودشان با هم بنشینند و بین خودشان اصلاحی برقرار کنند؛ و همانجا هشدار می‌دهد که در این گونه موارد هر دو بشدت مراقب نفس و نفسانیات خود باشید؛ زیرا که هرجا نفس بخواهد کاری انجام دهد تنگ‌نظری و خودخواهی در محضرش حاضر می‌باشد؛ پس شما مبنا را بر نیکوکاری و تقواپیشگی قرار دهید؛ و گمان نکنید که اگر برای حفظ خانواده از حق خود کوتاه آمدید، ضرر کرده‌اید؛ بلکه چون با این گذشت‌تان، یک پیوند مقدس الهی (زوجیت)‌را حفظ کرده‌اید در واقع با خداوند معامله کرده‌اید و خداوندی که هم پیوند دلها در دست اوست و هم آخرت و بهشت برین- از همه چیز به دقت باخبر است و نمی‌گذارد ذره‌ای ضرر کنید. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً ...» اگرچه اسلام قوامیت در خانواده را برعهده مرد قرار داده، اما نشوز و سرکشی کردن در خانواده، صرفاً امری نیست که از جانب زن رخ دهد. 💢این نشان می‌دهد که این قوامیت مرد به معنای ریاست مرد و زیردستیِ زن، آن گونه که در عرصه‌های اجتماعی رقم می‌خورد، نیست.💢 🌐بحث تخصصی : 📝 شاهدی دیگر بر با : امکان نشوز مرد❗️ 🔺در هر سازمان اجتماعی، شخصی مدیر و رئیس است و دیگران زیردست وی؛ و آنکه باید از دیگری اطاعت کند، فرد زیردست است؛ و از این رو، نشوز و سرکشی و گردن‌فرازی همواره از جانب فرد زیردست بروز می‌کند؛ 🤔و نشوز در مورد رئیس معنا ندارد؛ زیرا کسی فوق او نیست که بخواهد بر او گردن‌فرازی کند. 🔺اما در عرصه خانواده مساله متفاوت است؛ و همان قرآن کریم که از در خانواده سخن گفته است، از هم سخن گفته است‼️ 💢این نکته بخوبی نشان می‌دهد که قوامیت، با اینکه یک نحوه است، اما از جنس ریاست اجتماعی و دستور دادن نیست که تمرد و گردان‌فرازی، فقط از ناحیه زن ممکن باشد.💢 ظاهرا ریشه مطلب در همان نکته‌ای است که بارها گفته شد که پیوند خانوادگی، 🔻صرفا یک پیوند زمینی مبتنی بر منفعت طرفینی نیست؛ 🔺بلکه پیوندی آسمانی و در افق دلهاست؛ و طرفین قرار است در این پیوند، خود را بیابند و بسازند؛ نه اینکه صرفا نیازی از نیازهای شخص خودشان را رفع کنند. از این رو، بنای بر سرکشی و منیت گذاشتن و صرفاً خود را دیدن، از مهمترین عواملِ ناموفق شدن این پیوند است؛ و این سرکشی و خودبزرگ‌بینی و منیت، از هر دو طرف ممکن است رخ دهد. در واقع این پیوند، چون پیوندی آسمانی است و خداوند است که این نسبت بین زن و شوهر را برقرار کرده و رسمیت بخشیده (نه اینکه صرفاً محصول توافق خودشان باشد) پس هر گونه سرکشی و تمرد از انجام وظایفی که خداوند در این حکومت برعهده مرد قرار داده، مصداقی از منیّت‌طلبی و سرکشی در برابر خداست، و خداوند این سرکشی در برابر خود را، سرکشی‌ای در برابر طرف مقابل شمرده است. 💢این نشان می‌دهد که مشکلِ سرکشی زن در برابر شوهرش هم این است که این حقیقتاً سرکشی در برابر خداست؛ نه اینکه اسلام خواسته باشد به مرد امتیازی داده باشد که به زن نداده باشد. از همین روست که مرد نیز با اینکه حکومت دارد و ظاهرا دیگران‌اند که باید از او اطاعت کنند، اما می‌تواند چنان رفتار کند که رفتارش مصداق سرکشی شمرده شود. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً ...» در آیه 34 که مشکل از ناحیه زن بود، فقط از «بیم نشوز زن» (تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ) سخن گفت؛ اما اینجا که مشکل از ناحیه مرد است، هم از بیم نشوز و هم از بیم اعراض مرد (خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً) سخن گفت. 🤔چرا؟ در بحث تفاوت‌های روانشناختی احساسات زن و مرد نسبت به همدیگر گفته می‌شود که «مرد بنده شهوت خويشتن است و زن در بند محبت مرد ... مرد مي‌خواهد شخص زن را تصاحب كند و در اختيار بگيرد و زن مي‌خواهد دل مرد را مسخر كند و از راه دل او بر او مسلط شود؛ مرد مى‌خواهد از بالاى سر زن بر او مسلط شود و زن مى‌خواهد از درون قلب مرد مرد نفوذ كند؛ مرد مى‌خواهد زن را بگيرد و زن مى‌خواهد او را بگيرند ... احساسات مرد ابتدائى و تهاجمى است و احساسات زن انفعالى و تحريكى.» 📚(نظام حقوق زن در اسلام، ص207) در واقع، چون روحیات مرد ابتدایی است، از جانب زن عمدتاً سرکشی و نشوز و مقاومت کردن است که کانون خانواده را تهدید می‌کند؛ اما چون روحیات زن حالت واکنشی دارد و مورد توجه و محبت واقع شدن برایش موضوعیت دارد، نه‌تنها سرکشی و گردن‌فرازیِ مرد از وظایفش، بلکه صِرفِ محبت نکردن و رویگردان شدن و بی‌اعتنایی کردن مرد به زن هم برای زن شکننده است و تهدیدی برای بقای این پیوند مقدس می‌شود. 💠نکته تخصصی و : 📝چرایی تفاوت وظایف و تکالیف دنیوی (، ، ) در زن و شوهر ظاهر ادبیات دینی در خصوص عرصه مسائل مادی بین زن و مرد به گونه‌ای است که گویی از حیث مسائل مالی و جنسی نیز وظایف و تکالیف زن و مرد متفاوت است؛ ▪️تردیدی نیست که از حیث مسائل مالی، تکالیف و مسئولیتها عمدتا متوجه مرد است (یعنی مرد است که باید نیاز مالی زن را رفع کند)؛ ▪️اما به نظر می‌رسد از حیث مسائل و روابط جنسی، تکالیف و مسئولیتها بیشتر، متوجه زن است؛ یعنی گویی خطابهای دینی، بیشتر، بر وظایف زنان در تامین نیاز جنسی شوهرانشان اصرار دارد تا وظایف مردان نسبت به زنان در این زمینه. ▪️اکنون با توجه به این آیه، چه‌بسا بتوان نتیجه گرفت که علاوه بر ، از حیث نیز، تکالیف و وظایف مرد در قبال زن، بیش از تکالیف و وظایف عاطفی زن در قبال مرد است. 💢این مساله به لحاظ خیلی واضح است: اگر از حیث احساسات متقابل زن و شوهر به هم، مرد در درجه اول* خواهان شهوت است و زن در درجه اول*خواهان محبت و مورد حمایت واقع شدن، آنگاه مرد در درجه اول* موظف است این حمایتگری و محبت را برای زن تامین کند؛ و زن هم در درجه اول* آن نیاز جنسی را. ✳️* به قید «در درجه اول» توجه شود؛ نگفتیم «تنها»، یعنی نگفتیم که مرد محبت نمی‌خواهد و زن نیاز جنسی ندارد؛ هردو، هردو را می‌خواهند، بلکه بحث بر سر تفاوت در اولویتِ خواسته‌هاست. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣ «فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً» چرا در آیه 34 در مساله نشوز زن، حل مشکل را ابتدا برعهده مرد دانست؛ ولی در اینجا برای رفع نشوز مرد، از همان ابتدا کار را به هر دو طرف واگذار کرد و فرمود: «بین خودشان با صلح دادن اصلاحی انجام دهند»؟ 🍃الف. چون مرد قوّام و مسئول در خانواده است، پس اگر در هر عضو دیگری از این خانواده، مشکلی پیش آید، (چه این مشکل، ناظر به ارتباط آن فرد با خود مرد باشد یا ناظر به هر امر دیگری) وی به عنوان مدیر خانواده باید مساله را از موضع بالا حل کند؛ اما وقتی مشکل در خود این مدیر است، دیگر موضع بالایی وجود ندارد که وی را ملزم به اصلاح کند؛ پس قبل از اینکه نوبت به مداخله دیگران برسد، خداوند پیشنهاد می‌دهد که هردو خودشان با هم بنشینند و بین خودشان اصلاحی برقرار کنند. 💠شاهدی دیگر بر این نکته شاهد دیگری است بر اینکه مکانیسم و قواعد حاکم بر خانواده غیر از سایر نظامات اجتماعی است. در سایر نظامات اجتماعی هم این توصیه هست که خود افراد اگر به مشکلی خوردند ابتدا به طور داخلی حل کنند و اگر نشد پای دیگران را به میان بکشند؛ اما اولا این تقدم چندان ضرورتی ندارد (یعنی هیچ اشکالی ندارد که از همان ابتدا به حَکَم بیرونی مراجعه کنند) و ثانیا در نحوه اقدام برای حل داخلی تفاوتی بین طرفین نیست؛ اما در خانواده، اولا عدم مراجعه به افراد بیرونی تا حد امکان اولویت جدی دارد؛ و ثانیا در مقام راه حل داخلی، نحوه اقدام به راه حل، در خصوص زن با مرد فرق می کند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 7️⃣ «فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً» مگر اصلاح همواره بهتر از نزاع و جدایی نیست؟ پس چرا به جای اینکه با تعبیری که مشوق اصلاح کردن باشد، از تعبیر «لا جناح علیهما: گناهی بر آنان نیست» استفاده کرد؛ که گویی فقط رخصت و جواز اصلاح می‌دهد؟ 🍃الف. به نظر می‌رسد که این اصلاح دو بعد داشته باشد: یکی همان بُعد مثبت که شایسته تشویق است؛ و آن همان مطلبی است که در ادامه آیه فرمود «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ»؛ اما بعد دیگرش این است که مبادا کوتاه آمدن از حق خود مصداق ظلم‌پذیری و یک گناه باشد. (می‌دانیم که اسلام همان گونه که با ظلم کردن مخالف است، با انظلام (ظلم‌پذیری و تن به ظلم دادن) نیز مخالف است؛ ر.ک: سیری در سیره نبوی (مطهری)، ص97). غالبا وقتی بین دو نفر نزاعی رخ می‌دهد، همین نزاع نشان می‌دهد که دست کم از منظر طرفین، شخص مقابل در ارتباطش با وی حق را رعایت نکرده است؛ و وقتی افراد بخواهند برای آشتی اقدام کنند، باید [دست کم یکی از آنها] از آنچه حق خود می‌دانسته‌اند چشم‌پوشی نمایند. این چشم‌پوشی از آنچه حق خود می‌داند، ممکن است این شائبه را در ذهن رقم بزند که نکند با این چشم‌پوشی من به ظلم تن داده‌ام و خلاف وظیفه‌ام عمل کرده‌ام. شاید برای رفع این توهم است که در این آیه ابتدا می‌فرماید «گناهی بر آن دو نیست که با صلح و آشتی‌ای بین خودشان اصلاح کنند» و وقتی این شائبه برطرف شد بر وجه مثبت این صلح تاکید کرده، می‌فرماید: «و الصلح خیرٌ» به تعبیر دیگر، چه‌بسا می‌خواهد بفرماید: «گذشت از حقّى براى رسيدن به مصلحت بالاتر وحفظ خانواده، مانعى ندارد و بهتر از پافشارى براى گرفتن حقّ است.» (تفسير نور، ج‏2، ص176) 🍃ب. با آوردن این تعبیر می‌خواهد نشان دهد «بهره‏ى همسر از همسر، حقّى قابل گذشت است؛ حكمى نيست كه قابل تغيير نباشد.» (تفسير نور، ج‏2، ص176) 🍃ج. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ» درباره اینکه مقصود و مصداقِ «صلح»ی که در این آیه مورد تاکید است، چیست، به نظر می‌رسد دو تحلیل می‌توان داشت: 💠الف. اقدام زن برای جلوگیری از نشوز و اعراض مرد تحلیل اول که در اغلب کتب تفسیری آمده این است که چون بحث آیه درباره نگرانی زن از شوهر خودش است، پس این صلح ناظر به اقدامی از جانب زن است؛ مقصود آن است که زن از برخی از حقوق زوجیت خود صرف نظر کند تا همراهی شوهرش را به دست آورد و مانع نشوز، اعراض و نهایتا جدایی شود. 📚(مجمع البيان، ج‏3، ص184 ؛ الميزان، ج‏5، ص101 ) بر این اساس، اگر سوال شود که: چرا تعبیر «یصلحا» (آن دو نفر اصلاح کنند) آورد، و نه «تُصلِح» (آن زن اصلاح کند)؟ احتمالا چنین باید پاسخ داد که: چون قوامیت به دست مرد است، پس تا توافق مرد جلب نشود، اقدام زن فایده‌ای ندارد؛ و با تعبیر «بینهما» نیز بر طرفینی بودن خصوص این صلح تاکید شده و از این رو، اقدام طرفینی برای اصلاح را عنوان کرده است. 💠ب. اقدام طرفین برای رفع نگرانی زن درباره شوهرش تحلیل دوم آن است که چون فعل «یُصلحا» به صورت مثنی آمده، پس اساساً مساله اصلاح از طرفین ممکن است آغاز شود؛ یعنی مقصود نه صرفاً اقدام زن، بلکه هر اقدامی از طرفین است که «خوف زن از نشوز و اعراض مرد» را زایل کند. آنگاه اگر سوال شود: اگر اقدام طرفینی مد نظر است چرا ابتدای آیه از خوف زن درباره نشوز مرد سخن گفت؟ می‌توان در پاسخ گفت: همین که از «خوف» زن از این مساله- و نه از «علم زن» و نه مستقیما از «وقوع نشوز مرد» - سخن گفت، قرینه‌ای است که مساله اصلاح از طرفین مد نظر بوده است، نه فقط از جانب زن! در واقع، چنانکه در تدبر 3 گذشت (https://eitaa.com/yekaye/7047)، «خوف» قبل از «وقوع» فعل است؛ یعنی علائمی را زن مشاهده کرده که به نظرش می‌رسد مرد بزودی درصدد نشوز و اعراض برخواهد آمد. آنگاه: ممکن است این تشخیص زن درست باشد؛ که در این صورت، طبیعی است خود این زن به مصالحه اقدام کند و از برخی از حقوق خود چشم‌پوشی نماید تا جلوی رسیدن مرد به حد نشوز و اعراض را بگیرد. اما ممکن است تشخیص این زن خطا باشد؛ مثلا چون انتظارات زیادی از شوهرش دارد، عدم برآورده شدن آن حد از انتظارات موجب شده که وی نگران شود که مبادا شوهرش در شرف وقوع در نشوز یا اعراض قرار دارد؛ در این موارد، اقدام برای جلوگیری از نشوز و اعراض مرد، هم توسط خود زن می‌تواند حاصل شود (مثلا اینکه انتظارات خود را از شوهرش تصحیح کند) و هم چه‌بسا مردی که متوجه چنین خوفی در زنش می‌شود اقدام کند که از برخی از حقوق خود چشم‌پوشی نماید و انتظارات بیبش از حد زنش را تامین کند تا نگرانی زنش برطرف گردد (توجه شود که بیش از حد وظیفه کاری انجام دادن هم می‌تواند مصداق چشم‌پوشی از حقوق خود باشد؛ زیرا حق داشت این مقدار اضافه را انجام ندهد). @yekaye