هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر۶ (راه سعادت دشوار است یا آسان)
🔷ج. از حیث میزان عمل انسانها به دین
🔹ج.۱. اگر کسی در جبهه ایمان ایستاد و به ابعاد تشریعی دین عمل کرد، آنگاه:
▪️ج.۱.۱. خداوند در نظام تکوین برای وی آسانی فراهم میکند: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى؛ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى: امّا آنكه بخشش نمود و تقوا پیشه کرد، و آن نيكوتر را تصديق كرد، بزودى راهِ آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت» (لیل/۵-7) یا «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً: و هر كه تقوای الهی در پیش گیرد خدا براى او در كارهايش آسانى قرار مىدهد» (طلاق/۴).
▪️ج.۱.۲. بلکه همان وضعیت «عسر» برای وی، همراه و توأمان با «یسر» و سادگی میشود: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً؛ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً: پس [بدان كه] با دشوارى، آسانى است؛ آرى، با دشوارى، آسانى است» (انشراح/۵-۶)
▪️ج.۱.۳. و چهبسا از برخی آیات بتوان برداشت کرد که چنین کسی به لحاظ تشریعی هم برای وی گشایشهایی قرار داده میشود؛
چنانکه شاید آیه «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا: و كسانى كه در راه ما سخت كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم» (عنکبوت/۶۹)، به نحوی بر این دلالت داشته باشد؛
ویا آیه «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً: كسى كه داراى وسعت (مالى) است از دارايى خود هزينه كند، و كسى كه روزى بر او تنگ است از آن مقدار كه خدا به وى داده هزينه كند هرگز خداوند كسى را جز به آنچه توانش را داده مكلف نمىكند، خدا به زودى پس از سختى آسانى قرار مىدهد» (طلاق/7) در صورتی که مقصود از «یسر» بعد از «عسر» تسهیلهایی باشد که شارع برای افراد قرار داده است، مانند أکل به معروف از مال یتیم برای فقیر: «وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوف: و آن كس [از اولياء يتيمان] كه بىنياز باشد [از تصرف در اموال وی] خوددارى كند، و آن كه فقير باشد به مقدار متعارف [و حق الزحمه عادلانه] بخورد » (نساء/۶)
▪️ج.۱.۴. و البته متناسب با هر مرحله ایمانی که وارد میشود و هر رشدی که میکند، امتحانهای سختتری [= فتنه] از او به عمل میآید (أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُون: آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم، رها مىشوند و مورد آزمايش قرار نمىگيرند؟ عنکبوت/۲)؛
که هر امتحانی را با موفقیت طی کند بشارتی دریافت میکند و به رشد و وضعیت بالاتر و مطلوبتری میرسد و از غم و اندوه نجات مییابد (إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ: بىترديد كسانى كه (از ته دل) گفتند: پروردگار ما الله است، سپس پايدارى نمودند، فرشتگان بر آنها فرود آيند كه: هرگز مترسيد و غمگين نشويد و شما را مژده باد به بهشتى كه وعده داده مىشديد، فصلت/۳۰؛ إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون: محقّقاً كسانى كه گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس ايستادگى كردند، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهى خواهند داشت، احقاف/۱۳)
این اگرچه بهجت و سروری برای وی در پی دارد، اما وی را آماده امتحان سخت بعدی میکند (وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا، لِنَفْتِنَهُمْ فيه: و اگر در راه درست، استقامت ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم، تا در اين باره آنان را بيازماييم، جن/۱۶-۱۷)؛
این است که از منظر بیرونی این امتحانات بسیار سخت به نظر میرسد، هرچند برای خود او که مراتب قرب را طی کرده کاملا سهل و آسان است، چنانکه از امام حسین ع روایت شده که در اوج سختیها و مصیبتهای عاشورا فرمود: «هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ الله: آنچه بر من نازل میشود آسان است چرا که در مقابل دیدگان خداوند است.» (اللهوف على قتلى الطفوف، ص117).
🔹ج.۲. ولی اگر کسی در جبهه مخالف دین و فرار از عمل به شریعت قرار گرفت وضعیت تکوینیاش به سمت مواجهه روزافزون با سختی و گره در زندگی رقم خواهد خورد: «أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى؛ وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى: و امّا آنكه بخل ورزيد و خود را بىنياز ديد، و آن نيكوتر را به دروغ گرفت، بزودى راهِ دشوارى پيش پاى او خواهيم گذاشت» (لیل/۸-10)، «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا: و هر كه از ياد من روى گرداند حتما براى او زندگى تنگى خواهد بود» (طه/۱۲۴).
@yekaye
#عبس_20
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) در حدیث «۲.الف» ذیل آیه ۱۷، روایتی از امام باقر ع گذشت که انسان در این آیات را بر امیرالمومنین ع تطبیق میکرد.
امام ع در ادامه آن فرمودند:
«سپس وی را میراند» همچون میراندن پیامبران؛ «سپس هرگاه بخواهد وی را برمیانگیزاند».
📚تفسير القمي، ج2، ص406؛ مختصر البصائر، ص163
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ...
«ثُمَّ أَماتَهُ» مِيتَةَ الْأَنْبِيَاءِ «ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ».
✅فرازهای بعدی این حدیث امام باقر ع ضمن آیات بعد خواهد آمد. (این حدیث با طول و تفصیل بیشتری ذیل آیه ۱۷ و به عنوان حدیث «۲.ب» گذشت)
@yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
هنگامی که شخصی کفنش را آماده کند هربار که بدان بنگرد مأجور است.
📚الكافي، ج3، ص253 و 254
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِذَا أَعَدَّ الرَّجُلُ كَفَنَهُ فَهُوَ مَأْجُورٌ كُلَّمَا نَظَرَ إِلَيْهِ.
☀️ب. و باز از ایشان روایت شده که فرمودند:
کسی که کفنش همراه وی در خانهاش باشد در زمره غافلین ثبت نشود و هربار که بدان بنگرد مأجور باشد.
📚الكافي، ج3، ص256
مَنْ كَانَ مَعَهُ كَفَنُهُ فِي بَيْتِهِ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ وَ كَانَ مَأْجُوراً كُلَّمَا نَظَرَ إِلَيْهِ.
@yekAaye
☀️۳) از امام صادق ع سوال شد: چرا قبر را مربع درست میکنند؟
فرمود: به خاطر خانه؛ زیرا که به صورت مربع رها شد.
📚علل الشرائع، ج1، ص305
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ: لِأَيِّ عِلَّةٍ يُرَبَّعُ الْقَبْرُ؟
قَالَ: لِعِلَّةِ الْبَيْتِ لِأَنَّهُ تُرِكَ مُرَبَّعاً.
@yekAaye
☀️۴) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
حضرت امیر ع بر سر مقبرهها ایستاد و فرمود: ای اهل خاک و ای اهل غربت! اما خانهها[یتان] عدهای در آن ساکن شدند؛ اما همسران[تان] [بعد از شما] ازدواج کردند؛ و اما اموال[تان] پس تقسیم شد. این خبری است که نزد ما بود. چه خبری نزد شماست؟
سپس رو به اصحابشان کردند و فرمودند: اگر به آنان اجازه سخن گفتن داده میشود خبر میدادند که همانا بهترین توشه تقواست.
📚روضة الواعظين، ج2، ص493
☀️ب. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
قبر هنگامی که مردهای را در او میگذارند به او میگوید: وای بر تو ای فرزند آدم! چه چیزی تو را در مورد من فریفت؟! آیا نمی دانستی که من سرای فتنه و سرای ظلمت و سرای تنهایی و سرای کرمهای خاکی هستم؟! چه چیزی تو را در مورد من فریفت در حالی که بارها از من گذر کردی؟!
پس اگر وی انسان صالحی باشد جوابدهندهای از جانب او به قبر پاسخ دهد: آیا ندیدی که وی از کسانی است که امر به معروف و نهی از منکر می کردند؟
پس قبر گوید: همانا من برای وی سرسبز شوم؛
و پیکرش سراسر نور گردد و روحش به سوی خداوند بالا رود.
📚مجموعة ورام، ج1، ص288
@yekAaye
☀️۵) الف. روایت شده است که پیامبر همراه جنازهای بود تا به قبر رسید؛پس گریست تا حدی که لباسش از اشکهایش تر شد؛ سپس فرمود:
برادرانم! برای مثل چنین روزی آماده شوید.
📚روضة الواعظين، ج2، ص494
☀️ب. ابوصالح عجلان روایت کرده است که یکبار امام صادق ع به من فرمود:
اباصالح! هرگاه جنازهای را بر دوش کشیدی چنان باش که انگار تو را بر دوش میکشند و گویی که از پروردگارت درخواست رجوع به دنیا کردهای و او هم قبول کرده است؛ پس بنگر که چگونه از نو آغاز میکنی؟!
سپس فرمود: عجب از قومی که اولینشان از آخرینشان محبوس مانده [کنایه از اینکه دیهاند که گذشتگانشان از دنیا رفته و بازماندگان دیگر دسترسی به آنها ندارند] سپس در میانشان بانگ رحیل میزنند ولی آنان به بازی مشغولند.
📚الكافي، ج3، ص258؛ الزهد، ص77
@yekAaye
☀️۶) از امام باقر ع روایت شده است:
جوانانی از آقازادگان شاهان بنیاسرائیل بودند که افراد متعبدی بودند و تعبد در میان آقازادگان شاهان بنیاسرائیل رایج بود؛ آنان برای سیر در سرزمینها بیرون آمدند تا عبرت بگیرند؛ پس در راه به قبری رسیدند که خاک آن را پوشانده بود و جز نشانی از آن باقی نمانده بود. گفتند: خوب است الان از خداوند بخواهیم که صاحب این قبر را برانگیزاند تا از او بپرسیم که طعم مرگ را چگونه یافته است.
پس به درگاه خداوند دعا کردند و دعایشان این بود که: «أَنْتَ إِلَهُنَا يَا رَبَّنَا لَيْسَ لَنَا إِلَهٌ غَيْرُكَ وَ الْبَدِيعُ الدَّائِمُ غَيْرُ الْغَافِلِ وَ الْحَيُّ الَّذِي لَا يَمُوتُ لَكَ فِي كُلِّ يَوْمٍ شَأْنٌ تَعْلَمُ كُلَّ شَيْءٍ بِغَيْرِ تَعْلِيمٍ انْشُرْ لَنَا هَذَا الْمَيِّتَ بِقُدْرَتِكَ: پروردگارا! تو خدای ما هستی که ما را غیر از تو خدایی نیست؛ و تو نوپدیدآورنده همیشگی غیرغافل و زندهای هستی که هرگز نمیرد؛ تو را هر روزی شأنی است؛ همه چیز را میدانی بدون هرگونه آموختنی؛ به قدرت خویش این مرده را برای ما برانگیزان».
پس از آن قبر مردی برخاست که موهای سر و صورتش سفید بود و خاک را از سرش تکاند و چشمانش از ترس به آسمان خیره بود؛ بدانها گفت: چه چیزی شما را بر سر قبر من ایستادهاست؟
گفتند: ما برایت دعا کردیم تا از تو بپرسیم که طعم مرگ را چگونه یافتی؟
گفت: من نود و نه سال در قبرم بودم و نه درد و سختی مرگ از من زایل شد و نه تلخی طعم مرگ از حلقومم بیرون آمد.
گفتند: آیا وقتی مردی همین طور که الان تو را با موهای سفید در سر و صورتت میبینیم بودی؟
گفت: خیر؛ ولیکن وقتی آن صیحه را شنیدم که بیرون آی، خاک استخوانهایم نزد روحم جمع شد و من در آن [=قبر] قرار گرفتم و چنان ترسان و نگران و خیره به سوی صدایی که مرا میخواند بیرون آمدم که موهای سر و صورتم سفید شد.
📚الكافي، ج3، ص260-261
@yekAaye
☀️۷) ابوبصیر می گوید: به امام صادق ع از وسواس گلایه کردم.
فرمود: ای ابامحمد! به یاد آور تکهتکه شدن پیوندهای بدنت در قبرت را و اینکه کسانی که دوستشان داری هنگامی که تو را در قبر گذاشتند از نزد تو برگردند؛ و بیرون آمدن کرمهای ریزی که در بینیات جای خوش کردهاند و نیز کرمهایی را که گوشتت را میخورند؛ که همانا اینها تسلیبخش توست در خصوص این وضعیت [دشواری] که [در دنیا] هستی!
ابوبصیر میگوید: هیچگاه نشد که این را به یاد آورم مگر اینکه تسلی خاطری بود برایم در قبال هم و غم دنیویای که بدان گرفتار شده بودم.
📚الكافي، ج3، ص255
@yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣ «مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ؛ ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ؛ ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ»
خدا انسان را از نطفهای آفرید و قد و قواره زندگی اش را رقم زد؛ سپس راه پیمودنش را آسان کرد؛ سپس او را میمیراند و در قبر میکند.
اگر انسان این سیر را جدی بگیرد، مرگ و در قبر رفتنش را خیلی جدی میگیرد؛ و میفهمد که دنیا فقط مسیری است که باید بپیماید تا به مرگ و قبر برسد؛ و اصل کار و همه تلاشهایش برای بعد از آن است.
🤔همه مشکلات زندگی ما در این است که این مسیر و مسافرخانه را با خانه اشتباه گرفتهایم.
📜حکایت
ابونصر از ابوجید قمی از علی بن احمد دلال قمی حکایت کرده است که:
سراغ ابوجعفر محمد بن عثمان (دومین نائب از نواب اربعه امام زمان ع) رفتم که احوالش را بپرسم، در مقابلش تخته چوبی دیدم که حککنندهای در حال حک کردن بر آن بود و آیاتی از قرآن و اسماء ائمه ع را در حواشی آن مینوشت. گفتم: سرورم! این تخته چیست؟
فرمود: این برای قبرم است که در آن گذاشته شود و من را بر آن بگذارند – یا گفت: مرا بدان تکیه دهند. و امروز کارش تمام شد و من هر روز در این قبر میروم و مقداری قرآن میخوانم و بیرون میآیم. – [ابوجید ادامه میدهد:] و به گمانم علی بن احمد گفت که ابوجعفر دستم را گرفت و آن [قبر] را هم به من نشان داد - و گفت که در روز فلان و ماه فلان و سال فلان من به نزد خدایم میشتابم و در آن قبر دفن میشوم و این تخته همراهش گذاشته شد.
پس چون از نزد وی بیرون آمدم آنچه را گفته بود نوشتم و همواره مترقب آن بودم تا اینکه وی بیمار شد و درهمان روز از همان ماه از همان سالی که گفته بود رحلت کرد و در آن دفن شد.
ابونصر میگوید: این مطلب را از افراد دیگری، از جمله ام کلثوم دختر ابوجعفر هم شنیدم.
📚الغيبة (للطوسي)، ص365؛ فلاح السائل، ص74
@yekaye
#عبس_21
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) در حدیث «۲.الف» ذیل آیه ۱۷، روایتی از امام باقر ع گذشت. امام ع در ادامه آن فرمودند: ... «سپس هرگاه بخواهد وی را برمیانگیزاند».
گفتم: منظور از اینکه فرمود «سپس هرگاه بخواهد وی را برمیانگیزاند» چیست؟
فرمود: بعد از کشتهشدنش درنگی میکند در رجعت؛ پس آنچه خداوند وی را بدان دستور داده بود را محقق میکند.
📚تفسير القمي، ج2، ص406؛
📚مختصر البصائر، ص163
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ...«ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ».
قُلْتُ: مَا قَوْلُهُ: «ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ»؟
قَالَ: يَمْكُثُ بَعْدَ قَتْلِهِ فِي الرَّجْعَةِ فَيَقْضِي مَا أَمَرَه.
✳️فرازهای بعدی این حدیث امام باقر ع ضمن آیات بعد خواهد آمد. (این حدیث با طول و تفصیل بیشتری ذیل آیه ۱۷ و به عنوان حدیث «۲.ب» گذشت)
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۲) از مناجاتهای امام سجاد ع با پروردگار خویش مناجاتی است که برای بیان ذلت و خواری خویش در پیشگاه خداوند دارند. ایشان میفرمایند:
اى پروردگار من، گناهانم زبانم را بند آورده اند و از گفتار عاجز آمده ام و عذرى دارم. اسير بليّه خويشتنم و در گرو اعمال خود. در وادى خطاى خود سرگردانم و ندانم به كجا مىروم، چونان مسافرى از همه جا بريده و در راه مانده. خود را در جايگاه گنهكاران ذليل بر پاى داشته ام، در جايگاه شوربختانى كه در برابرت گستاخى كردهاند و وعده هاى عذابت را به چيزى نشمرده اند. منزهى تو، اى خداوند. به كدام جرأت با تو گستاخى كردم؟ به دمدمه كدام فريب خود را در ورطه هلاكت افكندم؟
اى مولاى من، مى بينى كه چسان لغزيده ام و به رو در افتاده ام، پس بر من رحمت آور و به حلم خود بر جهل من و به احسان خود بر بدكرداريم ببخشاى، كه به گناه خود اقرار مى كنم و به خطاى خود معترفم. اين دست من و اين پیشانی من، كه اكنون براى قصاص از نفس خود زاروار تسليم كرده ام. بار خدايا، بر پيرى من و پايان يافتن روزگار من و نزديك شدن اجل من و ناتوانى و بيچارگى من رحم كن.
اى مولاى من، بر من رحمت آور آنگاه كه نشان من از جهان بر افتد و یادم از ميان آفريدگان محو شود و در زمره فراموش شدگان در آيم.
اى مولاى من، بر من رحمت آور آنگاه كه چهرهام و حالتم دگرگون شود، آن هنگام كه پيكرم بپوسد و اعضايم پراكنده گردد و بند بندم از هم بگسلند. اى واى بر غفلت من از آنچه برايم مهيا كردهاند.
اى مولاى من، رحم كن بر من در آن روز كه زنده شوم و براى حساب حاضر آيم. در آن روز، جايگاه ايستادنم را در ميان اولياى خود قرار ده و بازگشتم را همراه با دوستانت و مسکنم در جوار خود قرار ده. يا رب العالمين.
📚الصحيفة السجادية، دعاء53 (ترجمه آيتى [با اصلاحات جزیی]، ص373-374)
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي التَّذَلُّلِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
رَبِّ أَفْحَمَتْنِي ذُنُوبِي، وَ انْقَطَعَتْ مَقَالَتِي، فَلَا حُجَّةَ لِي، فَأَنَا الْأَسِيرُ بِبَلِيَّتِي، الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِي، الْمُتَرَدِّدُ فِي خَطِيئَتِي، الْمُتَحَيِّرُ عَنْ قَصْدِي، الْمُنْقَطَعُ بِي. قَدْ أَوْقَفْتُ نَفْسِي مَوْقِفَ الْأَذِلَّاءِ الْمُذْنِبِينَ، مَوْقِفَ الْأَشْقِيَاءِ الْمُتَجَرِّينَ عَلَيْكَ، الْمُسْتَخِفِّينَ بِوَعْدِكَ سُبْحَانَكَ! أَيَّ جُرْأَةٍ اجْتَرَأْتُ عَلَيْكَ، وَ أَيَّ تَغْرِيرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسِي!
مَوْلَايَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي، وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي، الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي، وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي، أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي، ارْحَمْ شَيْبَتِي، وَ نَفَادَ أَيَّامِي، وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي.
مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْيَا أَثَرِي، وَ امَّحَى مِنَ الْمَخْلُوقِينَ ذِكْرِي، وَ كُنْتُ مِنَ الْمَنْسِيِّينَ كَمَنْ قَدْ نُسِيَ.
مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي عِنْدَ تَغَيُّرِ صُورَتِي وَ حَالِي إِذَا بَلِيَ جِسْمِي، وَ تَفَرَّقَتْ أَعْضَائِي، وَ تَقَطَّعَتْ أَوْصَالِي، يَا غَفْلَتِي عَمَّا يُرَادُ بِي.
مَوْلَايَ وَ ارْحَمْنِي فِي حَشْرِي وَ نَشْرِي، وَ اجْعَلْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مَعَ أَوْلِيَائِكَ مَوْقِفِي، وَ فِي أَحِبَّائِكَ مَصْدَرِي، وَ فِي جِوَارِكَ مَسْكَنِي، يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ»
در تمامی آیات قبل که درباره روند حضور انسان در متن هستی بود انتقال از هر مرحله به مرحله بعد را صرفا با تعبیر اینکه خدا چنین کرد بیان فرمود: « خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ؛ ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ؛ ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَه: او را آفرید؛ سپس تقدیرش را رقم زد؛ سپس راه را آسانش کرد؛ آنگاه او را میراند؛ سپس قبرش کرد»؛
اما در این آیه نفرمود خدا چنین کرد، بلکه انجام این کار را منوط به مشیت خداوند کرد، که اگر بخواهد چنین کند.
چرا؟
🌴الف. [میخواهد تاکید کند که] زمان وقوع قيامت تنها در اختيار خداست.
(تفسير نور، ج10، ص387)،
و میتواند آن را هر طور خواست جلو یا عقب بیندازد؛ در حالی که سایر احوال قبلی زمانش فی الجمله معلوم است؛ و حتی مرگ هم اگرچه انسان دقیقا از مرگ خود مطلع نیست اما حدودش تقریبا معلوم است یعنی عموما میدانند که زندگیشان از یک سنی بیشتر نخواهد بود؛ در حالی که در مورد وقوع قیامت هیچ وجهی از وقوعش بر ما معلوم نیست
(مفاتيح الغيب، ج31، ص58 ).
🌴ب. [چهبسا] میخواهد اشارهای کند به ناگهانی بودن وقوع این واقعه، که موعدش را هیچکس جز خداوند نمیداند و هر وقت او بخواهد چنین کند (الميزان، ج20، ص208 )؛
🌴ج. چون این واقعه در آینده است و هنوز رخ نداده و میخواهد با این تعبیر بفرماید که اگر وقتش برسد خدا این کار را خواهد کرد
(اقتباس از البحر المحيط، ج10، ص409 ).
🌴د. زیرا اگرچه همه آنچه در عالم میگذرد به مشیت خداوند است و چیزی از ملک او خارج نیست، اما در دنیا خیلی از افراد این مشیت را درک نمیکنند یا انکار میکنند؛ در حالی که قیامت عرصهای است که اینکه همه چیز تحت مشیت و به اراده خداست بر همگان آشکار میگردد: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ؟ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار» (غافر/۱۶).
🌴ه. شاید همین تعبیر یک نحوه تهدیدی در دل خود دارد؛ و اشاره به درنگی است که به عجلهای که برخی از افراد درباره قیامت دارند، خواه در دنیا از باب انکار و مسخره کردن: «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ؛ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين» (عنکبوت/۵۳-۵۴)، خواه در عالم برزخ، و درنگی که طبق بسیاری از احادیث چون هنوز یک نحوه بلاتکلیفی دارند آرزو میکنند که هرچه زودتر قیامت برپا شود و کارشان یکسره شود؛ و آیه تلویحا میفهماند این گونه نیست که چون شما عجله دارید بلافاصله وارد این مرحله شوید، بلکه هرگاه خدا بخواهد این نشر را انجام میدهد.
🌴و. ...
@yekaye
#عبس_22
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز