۱۱۳۴) 📖 قدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ 📖
ترجمه
💢قطعا برای شما در ابراهیم و کسانی که با اویند اسوه خوبی هست هنگامی که به قومشان گفتند یقینا ما بیزاریم از شما و از آنچه جز خدا میپرستید، به شما کفر ورزیدیم و همواره بین ما و شما دشمنی و بغض [= کینه] پدیدار است تا وقتی که به خداوند که یکتاست ایمان آورید؛ به جز گفتار ابراهیم به پدرش که من حتما برای طلب آمرزش میکنم با آنکه برای تو از خداوند [اختیار] هیچ چیزی را ندارم؛ پروردگارا [فقط] بر تو توکل کردیم و [صرفا] به سوی تو بازگشتیم و بازگشت [فقط] به سوی توست.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۴
۱۴۰۳/۶/۱۲
۲۸ صفر ۱۴۴۶ (🏴شهادت پیامبر اکرم ص و امام حسن مجتبی ع تسلیت باد🏴)
@yekAaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
060_momtahaneh-4.mp3
147.9K
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ»
بعد از اینکه از مومنان خواست که با دشمنان خود و خدا در خلوت یا آشکارا، طرح دوستی، نریزند؛ و چنین کاری نه در دنیا به نفع آنان خواهد بود (چرا که دشمنان اگر بر شما قدرت پیدا کنند دشمنی خود را نشان خواهند داد) و نه در آخرت (چرا که فرزندان و خویشانی که به خاطر آنان به دوستی با دشمنان خدا روی آوردهاید در قیامت کاری برای شما نخواهند کرد)؛
در این آیه سراغ حضرت ابراهیم ع میرود و از مومنان میخواهد که وی و همراهان وی را اسوه خویش قرار دهند که قاطعانه از قوم خویش و معبودهای دروغینشان تبری جستند و صراحتا بیان کردند که بین ایشان و آنها همواره - مادامی که دست از شرک خویش برندارند و به خدای واحد ایمان نیاورند- دشمنی و بغض برقرار خواهد بود؛ و در پایان آیه تذکر میدهد که آنان با توکل و انابه به درگاه خداوند و جدی گرفتن بازگشت به او بود که چنین موضعی اتخاذ کردند؛ و البته در میانه آیه اشارهای به یک استثناء میکند، که حضرت ابراهیم ع وعده استغفاری به پدرش داد که در این باره جداگانه بحث خواهد شد.
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ...»
▪️وقتی کلمه «اسوة» به وصف «حسنة» متصف میشود به طور غیرمستقیم نشان میدهد که اسوه لزوما خوب نیست، و «بعضى الگوها نيكو و بعضى زشت هستند» (تفسير نور، ج9، ص580) .
▪️توجه به اینکه هم اسوه خوب داریم و هم اسوه بد، از دو زاویه اهمیت دارد:
▫️یکی از زاویه خود انسان، که بداند صرف اینکه دیگران او را اسوه بدانند و از کارهای او پیروی کنند لزوما دلیل بر خوب بودن او نیست؛ و
▫️دوم اینکه در مقام پیروی کردن از دیگران، صرف اینکه کثیری از افراد جامعه، شخصی را اسوه خود قلمداد کنند و از او پیروی کنند دلیل موجه و کافیای برای اینکه ما هم از او پیروی کنیم نیست؛ بلکه ابتدا باید نیکو بودن آن اسوه احراز شود.
📝تأملی در جایگاه #هنرپیشگان بازیگر به عنوان #اسوه
یکی از انحطاطهای دوره مدرن این است که
کلمه ارزشمند #هنر (که به معنای فن و توانایی در انسان در خلق یک اثر بدیع و زیبا و ارائه یک کار ارزشمند است) در ذهن بسیاری از افراد در حد #بازیگری و ادای نقش دیگران را درآوردن منحصر و فروکاسته شده،
و از آن بدتر اینکه بسیاری از این بازیگران (به ویژه با هویت سلبریتیشان در فضای مجازی) اسوه و الگوی افراد فراوانی در زمینههای مختلف قرار گرفتهاند و با آنان همچون افراد صاحبنظر در عرصههای مختلف که شایسته است اسوه همگان قرار گیرند برخورد میشود و سخن و رفتار آنها در زمینههای مختلف مبنای تصمیم و رفتار بسیاری از انسانها شده است❗️
💢ابتذال اصلی ماجرا در این است که به طور عقلایی، کسی شایستگی اسوه بودن دارد که نقش خود را بروز دهد و کمال و هنری در خود شکوفا کرده باشد که صلاحی را در خود یا دیگران رقم بزند، یعنی کمالی زیبا و ارزشمند در وجودش باشد که انسانها به خاطر به دست آوردن آن کمال، به وی اقتدا کنند؛ اما کسی که مهمترین حرفهاش بازیگری است عملاً اعلام میکند که جز اینکه رفتار و نقش دیگران را – چهبسا بهتر از خودشان- تکرار کند، هنر و کمال خاصی ندارد که ناظر به نقشآفرینی خودش در زندگی خودش باشد و به شکوفایی درونی خویش منجر شده باشد (بازیگر خوب یعنی کسی که چنان نقش دیگری را بازی کند که مخاطب گمان کند او واقعا همان شخص است).
⛔️آیا ابتذالی از این بالاتر میتوان یافت که انسانها سخنان و رفتار کسانی را در عرصههای مختلف زندگی مبنای تصمیمگیری و رفتار خویش قرار دهند که عمده هنرشان این است که نقش واقعی خود در زندگی را کنار بگذارند و نقش دیگران را بازی کنند؟!
✅تبصره
واضح است که غرض از این تأمل، به هیچ وجه زیر سوال بردن شغل و حرفه بازیگری نیست. این حرفه همچون سایر حرفهها و مشاغل، مادام که فعل حرامی مرتکب نشود میتواند مسیری برای هنرنمایی و کسب روزی حلال باشد و هرکس که در مسیر کسب روزی حلال قدم برمیدارد از این جهت شایسته تقدیر است. سخن صرفا ناظر به نقد ابتذال فرهنگی و رکود شدید عقلانیتی است که در پیروی مدپرستانه از هنرپیشگان بازیگر و سلبریتیها مشاهده و بدان افتخار میشود.
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7️⃣ «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ»
هم انبيا الگو هستند و هم پيروان و تربيت شدگان آن بزرگواران (تفسير نور، ج9، ص580).
📝نکتهای درباره #تفاوتهای_انسانها و #عدل_الهی
یکی از شبهاتی که در زمینه عدل الهی مطرح میشود و شاید در ذهن بسیاری از افراد باشد وجود تفاوتها بین انسانهاست. بسیاری از افراد با خود میگویند چرا ما جای فلان شخص آفریده نشدیم؛ و بهویژه این اشکال در مورد معصومان بیشتر است؛ یعنی بسیاری گمان میکنند که چون عصمت در پیامبران و امامان یک عطیه الهی است، نعوذ بالله پارتی بازیای رخ داده است و خدا از اول کسانی را با امتیاز بیشتری آفریده است و نهایتا هم آنها بهتر از همه میشوند❗️
💢پاسخ این بحث مفصل است؛ فقط آن مقدار که به این آیه مرتبط میشود این است که
🔺آنچه معیار ارزشگذاری بین انسانها در دستگاه الهی است به سعی و تلاش و اخلاصی که خود شخص از خود بروز داده مربوط میشود نه امتیازهای ابتداییای که خداوند به افراد داده است.
در واقع، اگر خداوند میتواند انسانهای متعدد بیافریند،
و تعدد بدون تفاوت فرض ندارد؛
و لذا صرف متفاوت آفریدن تبعیض نیست؛ بلکه تبعیض آنجاست که هنگام ارزش گذاری و پاداش دادن به صرف تفاوتهای غیرارادی افراد امتیازی برای آنها در نظر گرفته شود؛
و این چیزی است که صریحا در آیات متعدد انکار شده است؛ خداوند تصریح کرده که معیار برتری و کرامت انسانها نزد خداوند فقط به تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/۱۳)؛ و آشکار است که تقوا به عمل و اراده خود شخص برمیگردد نه به اراده و فعل الهی؛ و تنها معیار پاداش را هم سعی و تلاش خود افراد معرفی کرده است: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى؛ ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى» (نجم/39-41).
اکنون در این آیه تصریح میکند که اگر کسی مثل ابراهیم ع پیامبر بود و عصمت داشت، دیگرانی هم هستند که چون همراه او بودند و از او پیروی کردند چنان در عرض او جایگاه پیدا کردهاند که خداوند مومنان را همان طور که به پیروی از حضرت ابراهیم ع دعوت کرد به پیروی از آنان هم دعوت میکند.
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3️⃣1️⃣ «وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً»
کلمه «ابدا» دلالت دارد که دشمنی و بغض بین حزب الله و حزب شیطان تا روز قیامت ادامه دارد و هیچگونه آشتی و دوستی جدی و واقعیای بین این دو متصور نیست. مصلاصدرا بعد از اذعان به این نکته، این را از نکاتی دانسته که در حدیث معروف «عقل و جهل» نیز بدان اشارهای شده است
📚شرح أصول الكافي (صدرا)، ج1، ص410
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣1️⃣ «إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا»
از سویی خیلی قاطع و محکم از قوم خود تبری جستند و بدانها ابراز کردند که دشمنیای همیشگی بین ما برقرار خواهد بود؛ از سوی دیگر، این دشمنی و نفرت همیشگی را مقید کرد به «حتی تؤمنوا». این نشان میدهد:
«برائت بايد مكتبى و هدفدار باشد نه انتقامى» (تفسير نور، ج9، ص580).
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣1️⃣ «تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ»
با توجه به اینکه قرآن کریم در آیات دیگر، ایمان به پیامبران و قیامت و ... را هم علاوه بر ایمان به خدا، از ما خواسته است، واضح میشود که مقصود از «وحده» در اینجا در مقابل شرک ورزیدن است و میخواهد بفرماید «ايمان به خدا، بايد از هرگونه شرك، خالص باشد» (تفسير نور، ج9، ص580)؛ نه اینکه فقط به خدا ایمان بیاورند و به لوازم آن (همچون نبوت و معاد و ...) نیازی نیست ایمان بیاورند.
📝تأملی در تهمت شرک به شیعه به استناد برخی آیات❗️
با اینکه بسیاری از بزرگان اهل سنت ذیل آیه فوق تذکر دادهاند که این «وحده» در این آیه هیچ منافاتی ندارد که ایمان به خداوند واحد لوازمی داشته باشد که ایمان به آنها هم در امتداد ایمان به خدا لازم باشد (مثلا فخر رازی در مفاتيح الغيب، ج29، ص519 )؛
اما در کمال تعجب، برخی از اهل سنت (مانند وهابیت) شیعه را مشرک معرفی میکند به خاطر باور به ولایت و شفاعت و علم به غیب اهل بیت❗️
در حالی که شیعه برخورداری اهل بیت از همه اینها را به اذن و عنایت خداوند و در طول توحید میدانند.
جالب اینجاست که همان طور که در اینجا در خصوص ایمان بر «تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ» تصریح کرد اما در جای دیگر امور دیگری را بر ایمان به خداوند عطف کرد و فرمود «الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِه»، در خصوص ولایت و شفاعت و علم غیب هم به نحوی سخن گفت که توحید در اینها منافاتی با اینکه خداوند عدهای را از اینها برخوردار کرده باشد ندارد؛
یعنی:
🌴الف. همان خدایی که از قبول ولایت غیر خدا نهی کرد «ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ» (بقره/۱۰۷)، خودش ما را به ولایت کسانی غیر از خدا دعوت کرد: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون» (مائده/۵۵)؛
🌴ب. همان خدایی که شفاعت را منحصر در خداوند دانست: «وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيع» (انعام/۷۰)، «ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ» (سجده/۴)، «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاء» (زمر/۴۳)، همان خداوند هم از تاثیر شفاعت شافعان به اذن خداوند سخن گفت: «مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِه» (بقره/۲۵۵)، «ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِه» (یونس/۳)، «لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً» (مریم/87)، «يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً» (طه/109)، «لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ» (انبیاء/28).
🌴ج. همان خدایی که علم غیب را منحصر به خویش دانست: «قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّه» (نمل/۶۵)، خودش از آشکار کردن این علم برای برخی از انسانهای برگزیده سخن گفت: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً؛ إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن/۲۶-۲۷).
@yekaye
#ممتحنه_4
هدایت شده از یک آیه در روز
تکمله تدبر ۱۷
📝استغفار پیامبر ص برای حضرت ابوطالب و حضرت عبدالله و حضرت آمنه
فضای تفکر اهل سنت که عصمت انبیاء را چندان جدی نمیگیرد به تبع اینکه این آیات را مذمت حضرت ابراهیم ع قلمداد می کنند با افزودن مطالب نادرستی در خصوص پدران پیامبر اکرم ص همین مذمت را در حق پیامبر اکرم ص هم تسری میدهند:
در بسیاری در کتب اهل سنت روایاتی آمده است که پیامبر ص برای ابوطالب یا برای مادرش استغفار میکرد و به دیگران هم تشویق میکرد که اگر پدر و مادرشان آدمهای خوبی بودهاند ولو مشرک باشند برایشان استغفار کنند، تا این آیه محل بحث یا آیه «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ وَ لَوْ كانُوا أُولي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحيم» (توبه/۱۱۳) نازل شد و پیامبر ص را از این کار بازداشت.
🤔جالب اینجاست که در تفاسیر متقدم اینها به عنوان نظر خود مفسر بیان میشود (مثلا: تفسير مقاتل بن سليمان، ج2، ص199 )؛ اما در تفاسیر متاخرتر اینها را به عنوان حدیث در دهان پیامبر و حضرت علی ع میگذارند (مثلا: تفسير الطبري (چ14، ص509-513 ).
📛در حالی که این دیدگاه قطعا نادرست است؛ زیرا:
🔻اولا نهی در این دو آیه (بهویژه آیه سوره توبه) ناظر به جایی است که برای شخص احراز میشود که آن مشرک، جهنمی است؛ یعنی عالما عامدا شرک میورزیده و جاهل قاصر نبوده است؛ و به هیچ وجه در مورد حضرت عبدالمطلب و حضرت آمنه و حضرت عبدالله که قبل از ظهور اسلام از دنیا رفتند نمیتوان چنین سخنی گفت، که بخواهیم آنها را مصداق این مساله بدانیم.
🔻ثانیا طبق روایات متعدد هم حضرت ابوطالب ع و هم حضرت آمنه و هم حضرت عبدالله موحد، و بنا به نقلهای متعدد بر دین حنیف بودند و هرگز به خداوند شرک نورزیدند و بت نپرستیدند؛ و حتی یک نقل معتبر وجود ندارد که آنها به هیچ بتی سجده کرده باشند؛ یعنی نه فقط در حال شرک از دنیا رفتن آنها (ولذا جهنمی بودنشان) قطعی نیست بلکه شواهد فراوانی علیه آن هست. به تعبیر دیگر، ایمان نداشتن به نبوت پیامبر ص (که در مورد حضرت آمنه و حضرت عبدالله سالبه به انتفای موضوع بوده) به معنای مشرک بودن آنها نبوده است. بله؛ در مورد حضرت ابوطالب ع که بعد از بعثت پیامبر ص زنده بود، چون ایشان ایمان خود به پیامبر ص را مخفی میکرد امکان دارد برای برخی شائبه مشرک بودن پیش آید؛ در حالی که کسی که تاریخ مطالعه کند بخوبی با مشاهده نوع و کثرتدفاعهای حضرت ابوطالب ع از پیامبر ص میفهمد که ایشان از باب تقیه و برای اینکه بتواند اعتبار اجتماعی خود را برای دفاع از پیامبر ص به کار گیرد ایمانش را مخفی میکرده است؛ و اقدامات ایشان هیچ تناسبی با اقدامات یک مشرک و منکر نبوت پیامبر ص ندارد؛ و لذا پیامبر اکرم ص تا آخر عمر برای همه آنها طلب مغفرت میکردند. برای اثبات این مطلب شیخ مفید (۳۳۶-۴۱۳ ه.ق) کتابی با نام «ایمان ابوطالب» نوشته است که چندین بار ترجمه شده است. همچنین مرحوم طبرسی به مناسبتی احادیث متعددی در منابع اهل سنت و شواهد متعددی از اشعار خود حضرت ابوطالب که به وضوح بر ایمان وی دلالت دارد ارائه میکند؛ و شاید همین جمله ابتدای بحث ایشان برای اهل انصاف کافی باشد که: «ایمان ابوطالب به اجماع اهل بیت ع ثابت است و اجماع ایشان قطعا حجت است زیرا آنها یکی از دو ثِقلی هستند که پیامبر اکرم ص توصیه به تمسک بدانها فرمود.» (مجمع البيان، ج4، ص444-۴۴۶ ).
📜کسی که با تاریخ آشنا باشد بخوبی میفهمد که این روایات جعلی است و عمدتا توسط دستگاه بنیامیه برای تنقیص پیامبر ص و حضرت ابوطالب و پدر و مادر پیامبر اکرم ص ساخته شده است.
@yekaye
#ممتحنه_4