هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه احادیث بند 11
☀️8. و امام جعفر صادق ع فرمودند: کسی که همّ و غمّش درهم شکستن ناصبیهایی باشد که سراغ درماندگان از موالیان ما اهل بیت رفتهاند و آنان را درهم شکند و از ترفندهای آنان پرده بردارد و نقطه ضعفهایشان را آشکار سازد و امر حضرت محمد و آل او را برتری دهد؛ خداوند همّ و غمّ فرشتگانش را در بنا کردن قصرهای بهشتی برای او قرار دهد، به طوری که به ازای هر حرفی از حروف حجتهای او بر آن دشمنان خداوند فرشتگانی بیش از تعداد اهل دنیا باشد که توان هریک بیش از توان حمل آسمانها و زمین است؛ پس چه بسیار نعمتها و قصرهایی که قدرش را جز پروردگار عالمین نمی داند.
☀️9. و امام موسی کاظم ع فرمودند:
کسی که دوستداران ما را بر دشمنان ما یاری کند، و او را تقویت و تشجیع نماید تا حقی که دلالت بر برتری ما دارد را به بهترین وجه ابراز نماید و باطلی که دشمنان ما با آن کنار زدن حق ما را میجویند به بدترین وجه ممکن براند به طوری که غافلان متنبه گردند و متعلمان چشمشان باز شود و عاملان بر بصیرتشان افزوده گردد، خداوند متعال روز قیامت او را در برترین منازل بهشتی برانگیزاند و فرماید: ای بنده من! ای که درهمشکننده دشمنان و یاور دوستانم بودی و برتریِ محمد ص که برترین پیامبرم است و شرافت علی ع که برترین ولیّ من است را واضح نمودی و با کسی که با این دو دشمنی کرد دشمنی کردی و اسم آن دو و اسم جانشینان آن دو و لقبهای آنها را بر زبانها جاری ساختی!
☀️پس این را فرماید و به جمیع اهل آن عرصهها این را برساند، و آنگاه هیچ فرشته و جبار و شیطانی [یعنی هیچ شخص خوب یا بدی] نمیماند مگر اینکه بر این درهمشکننده دشمنان حضرت محمد ص صلوات و درود میفرستد و ناصبیهایی از دشمنان حضرت محمد ص و علی ع را که با وی دشمنی میکردند لعنت کند.
☀️10. و امام رضا ع فرمود: برترین چیزی که هر عالِمی از دوستداران و موالیان ما برای روز فقر و درماندگی و ذلت و مسکنتش میفرستد این است که در دنیا به فریاد آن دوستداران درمانده ما که در دست ناصبیای از دشمنان خدا و رسولش گرفتار آمده، برسد. چنین کسی از قبرش برمیخیزد در حالی که فرشتگان از کنار قبرش تا مکان آماده شدهاش در بهشتهای خداوند صف کشیدهاند و او را بر بالهای خود میبرند و میگویند: مرحبا بر تو! خوشا به حالت، خوشا به حالت! ای دورکننده سگها از خوبان؛ و ای که نسبت به ائمه خوبان تعصب میورزیدی!
☀️11. و امام محمد جواد ع فرمود:
همانا حجتهای خداوند بر دنیش بزرگترین سلطتنتی است که خداوند آن را بر بندگانش مسلط فرماید؛ پس هرکه بهرهاش از این مطلب پر و پیمان شد، مبادا گمان کند که کسی که چنین بهرهای نبرده را داوند به او برتری داده، ولو آن کس در اعلا مراتب شرف و مال و زیبایی باشد؛ که اگر چنین گمانی کند عظیمترین نعمتهای خداوند بر وی را کوچک شمرده است. و همانا هر دشمنی از ناصبیهای دشمن ما را که با آنچه از دانشهای ما فراگرفته دفع کند برایش برتر از هر مال و ثروتی است که هرکس [از جهت برخورداری از آن مال و ثروت ظاهرا] بر او برتری دارد ولو که آن کس هزار برابر آن را صدقه دهد.
@yekaye
👇ادامه احادیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه احادیث بند 11
☀️12. و به امام علی الهادی ع خبر رسید که مردی از فقهای شیعه با برخی از ناصبی بحث کرده و با استدلالهایش بر وی پیروز گشته چنانکه مفتضح شدن آن ناصبی بر همگان آشکار گردیده است. وی بر امام هادی ع وارد شد در حالی که در صدر مجلس ایشان پُشتی بزرگی [محلی که بزرگان محفل بر آن تکیه میزدند] نهاده شده بود و وی در فاصلهای از آن پُشتی نشست و در محضر حضرت جماعت زیادی از علویان [= شیعیان امیرالمومنین ع] و بنیهاشم [= سادات، کسانی که سید محسوب میشدند] حضور داشتند؛ حضرت ع مرتب او را بلند میکرد و میفرمود که نزدیکتر بیاید تا اینکه در آن محل که به آن پشتی تکیه بزند نشست؛ و حضرت به او روی کرد [با او خوش و بش نمود].
این مطلب بر اشراف و بزرگان مجلس سخت آمد؛ البته علویان حضرت را برتر از این میدیدند که بر ایشان اعتراض کنند؛ اما بنی هاشم، این طور نبودند؛ پیرمردشان گفت: یا ابن رسول الله! آیا یک فرد عامی [= غیر سادات] را بر سادات بنیهاشم اعم از طالبیین [= آنان که نَسَبشان به ابوطالب، عموی پیامبر ص میرساند] و عباسیین [= آنان که نَسَبشان به عباس، عموی پیامبر ص میرسد] برتری میدهی؟
فرمودند: مبادا از کسانی باشند که خداوند متعال در موردشان فرمود: «آيا به كسانى كه بهرهاى از كتاب به آنها داده شده ننگريستى كه به سوى كتاب خدا دعوت مىشوند، تا در ميان آنها حکمیت و داورى كند، سپس گروهى از آنها در حالى كه عادتشان بر اعراض [از حق] است روى مىگردانند؟» (آل عمران/23). آیا رضایت میدهید که کتاب الله حَکَم و داور باشد؟
گفتند: بله.
فرمود: آیا خداوند متعال نمیفرماید: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر گاه به شما گفته شد در مجلسها جا باز كنيد، پس جا باز كنيد تا خدا هم برای شما جا باز کند، و چون گفته شد [براى وسعت جا و تقدم اهل فضل] برخيزيد، پس برخيزيد؛ خداوند رفعت دهد كسانى از شما را كه ايمان آوردهاند؛ و كسانى را كه به آنها علم داده شده به درجاتى» (مجادله/11)؟ پس رضایت نداد برای مومن عالم، مگر اینکه وی را بر مومن غیر عالم رفعت بخشد، همان گونه که رضایت نداد برای مومن مگر اینکه او را بر غیر مومن رفعت بخشد؛ حال بگویید: آیا خداوند فرمود: «خداوند رفعت دهد ... كسانى را كه به آنها علم داده شده به درجاتى» ویا فرمود: «خداوند رفعت دهد آنان که اشراف و بزرگانند به درجاتى»؟ آیا خداوند نفرمود: «بگو: آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسانند؟» (زمر/9)؟ پس چگونه رفعت دادن من در حق وی را ناخوش می دارید در حالی که خداوند وی را رفعت داد؟ همانا درهم شکستن فلان ناصبی به استدلالهایی که خداوند به او آموخته است از هرگونه شرافت حاصل از نَسَب برتر است.
یکی از بنیعباس [که نَسَبش به عباس، عموی پیامبر ص میرسید] گفت: یا ابن رسول الله! کسی را بر ما شرافت دادی که به لحاظ نَسَب کمتر از ما بود و نَسَبی همچون نَسَب ما نداشت؛ و از ابتدای اسلام همواره فرد شریف [دارای نَسَبِ برتر] بر غیر او مقدم شمرده میشد.
امام ع فرمود: سبحان الله! آیا عباس با ابوبکر بیعت نکرد، در حالی که وی تیمی [از قبیله بنیتیم، از قبایل حقیر عرب] بود و عباس هاشمی [از بنیهاشم] بود؟ آیا عبدالله بن عباس در خدمت عمر بن خطاب نبود در حالی که وی هاشمی و پدر خلفا بود [منظور، خلفای عباسی است که آن موقع در اوج قدرت بودند] در حالی که عمر، عَدَويّ [از قبیله بنیعدی؛ از قبایل حقیر عرب] بود؟ آیا عمر افرادی دوری از قریش [افرادی که در قریش جزءقبایل اصلی شمرده نمیشدند] را وارد در شوری نکرد در حالی که عباس را در شوری وارد نکرد؟ پس هرکس که اقدام ما در رفعت بخشیدن یک غیرهاشمی بر هاشمی را خوش ندارد، باید بیعت عباس با ابوبکر و خدمت کردن عبدالله بن عباس به عمر بعد از بیعت با او را هم بر آنان خرده بگیرد؛ اگر آن جایز بود این هم جایز است.» و با این سخن امام گویی سنگ در دهان آن هاشمی گذاشته شد!
@yekaye
👇ادامه احادیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه احادیث بند 11
☀️13. و گروهی از موالیان و دوستداران خاندان رسول الله ص در محضر امام حسن عسکری گرد آمده بودند و گفتند: یا ابن رسول الله! ما همسایهای ناصبی داریم که اذیتمان میکند و علیه ما بر برتری اولی و دومی و سومی بر امیرالمومنین دلیل میآورد و استدلالاتی میآورد که نمی دانیم چگونه جوابش دهیم و از اشکالاتش رهایی یابیم.
امام ع فرمود: کسی را نزد شما میفرستم که از شما دفاع کند و جایگاه وی را نزد شما حقیر گرداند. سپس یکی از شاگردان خود را خواندند و فرمودند: یکبار که اینان برای بحث جمع شده بودند بر آنان بگذر و به سخنان بین آنها گوش بده و اینان از تو دعوت میکنند که وارد بحث شوی؛ پس وارد شو و بر آن همنشینشان چیره شو و عزتش را در هم بشکن و تیزیاش را کند گردان و چیزی برایش باقی نگذار.
پس وی رفت و در محضر آنان حاضر شد و با آن مرد بحث کرد و بر وی چیره شد چنانکه او نفهمید که الان در زمین است یا در آسمان!
آنان گفتند جز خداوند متعال کسی نمیداند که چقدر خوشحال و شادمان شدیم و همان قدر که ما خوشحال شدیم این مرد و پیروانش غمگین و ناراحت شدند. پس چون نزد امام ع برگشتیم به ما فرمود: همانا آن مقدار خوشی و شادمانی که در آسمانها به خاطر درهم شکسته شدن این دشمن خداوند پدید آمد بیش از آن چیزی بود که در شما پدید آمد؛ و آن غم و اندوهی که بر ابلیس و پیروانش از شیاطین وارد شد بیش از آن غم و اندوهی بود که بر آنان که شما در مقابلشان بودید وارد شد. و بر این بنده درهمشکننده، فرشتگان آسمان و حُجُب و کرسی صلوات و درود فرستادند و خداوند کار وی را جواب داد: جایگاه وی را گرامی داشت و ثوابش را عظیم قرار داد و آن فرشتگان دشمن درهمشکسته شده را لعنت کردند و خداوند هم کار وی را جواب داد: حساب و کتابش را سختتر و عذابش را طولانیتر نمود.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص346-353؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص18-20
@yekaye
👇متن احادیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹12) درباره حق همسایه روایات فراوانی ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
☀️الف. از رسول الله صلّى اللَّه عليه و آله و سلم روایت شده است:
همسایگان تو سه دستهاند:
همسایهای که سه حق بر تو دارد: حق همسایگی و حق خویشاوندی و حق مسلمانی؛
و همسایهای که دو حق بر تو دارد: حق همسایگی و حق مسلمانی؛
و همسایهای که یک حق بر تو دارد: حق همسایگی؛ و آن مشرکِ [= غیرمسلمان] اهل کتاب است.
📚مجمع البيان، ج3، ص72؛ روضة الواعظين، ج2، ص389؛ مشكاة الأنوار، ص213
الْجِيرَانُ ثَلَاثَةٌ. فَجارٌ لَهُ ثَلَاثَةُ حُقُوقٍ: حَقُّ الْجِوَارِ وَ حَقُّ الْقَرَابَةِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ؛ وَ جارٌ لَهُ حَقَّانِ حَقُّ الْجِوَارِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ؛ وَ جارٌ لَهُ حَقٌّ وَاحِدٌ حَقُّ الْجِوَارِ؛ و هو المشرك من أهل الكتاب.
📚این حدیث در بسیاری از منابع اهل سنت نیز آمده است؛ مثلا در مسند الشاميين (للطبراني) ج3، ص339 ؛ الكشف والبيان (تفسير الثعلبي) ج3ص305؛ تفسير القرطبي، ج5، ص184؛ أنوار التنزيل (بیضاوی) ج2، ص74.
✅ضمنا در پایان این حدیث، هم در برخی از نقلهای شیعه (مثلا: روضة الواعظين، ج2، ص389؛ مشكاة الأنوار، ص213) و هم در برخی نقلهای اهل سنت (مثلا تفسير القرطبي، ج5، ص184) به جای «مشرک من اهل الکتاب»، تعبیر «الکافر» آمده که عملا فرقی نمیکند چون واضح است که مقصود کافر ذمی است که همان اهل کتاب میباشد.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
خوب همسایهداری کردن روزی را میافزاید.
📚الكافي، ج2، ص666
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حُسْنُ الْجِوَارِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ.
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
خوب همسایهداری کردن سرزمینها را آباد میکند و عمرها را به تاخیر میاندازد (= طولانی میکند).
📚الكافي، ج2، ص667
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: حُسْنُ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ.
☀️د. از امام کاظم ع روایت شده که فرمودند:
خوب همسایهداری کردن به خودداری کردن از اذیت نیست؛ بلکه خوب همسایهداری کردن به این است که در برابر اذیت صبر پیشه کنی.
☀️الكافي، ج2، ص667؛ تحف العقول، ص 409
عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ ع قَالَ: لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى.
☀️ه. از امام صادق ع روایت شده که در حالی که منزلشان مملو از نزدیکانشان بود فرمودند:
بدانید که از ما نیست کسی که خوب همسایهای نباشد برای کسی که مجاور و همسایه وی است.
📚الكافي، ج2، ص668
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَ الْبَيْتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ:
اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ.
☀️و. از امام باقر ع روایت شده که:
شخصی خدمت پیامبر ص رسید و از اذیت و آزار همسایهاش گلایه کرد. رسول الله ص به او فرمود: صبر و تحمل کن.
دوباره خدمت حضرت آمد و باز فرمودند: صبر و تحمل کن.
دفعه سوم برگشت پیامبر ص به او فرمود: وقتی که مردم برای نماز جمعه عازم میشوند وسایلت را در مسیر قرار بدهد به طوری که هرکس عازم نماز جمعه است ببیند و وقتی از تو سوال کردند واقعه را به آنان خبر بده.
وی چنین کرد، و همسایه اذیتکنندهاش آمد و به او گفت: وسایلت را برگردان! به خدا سوگند که دیگر تکرار نمیکنم.
📚الكافي، ج2، ص668
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَشَكَا إِلَيْهِ أَذًى مِنْ جَارِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص اصْبِرْ.
ثُمَّ أَتَاهُ ثَانِيَةً فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص اصْبِرْ.
ثُمَّ عَادَ إِلَيْهِ فَشَكَاهُ ثَالِثَةً فَقَالَ النَّبِيُّ ص لِلرَّجُلِ الَّذِي شَكَا: إِذَا كَانَ عِنْدَ رَوَاحِ النَّاسِ إِلَى الْجُمُعَةِ فَأَخْرِجْ مَتَاعَكَ إِلَى الطَّرِيقِ حَتَّى يَرَاهُ مَنْ يَرُوحُ إِلَى الْجُمُعَةِ فَإِذَا سَأَلُوكَ فَأَخْبِرْهُمْ.
قَالَ فَفَعَلَ فَأَتَاهُ جَارُهُ الْمُؤْذِي لَهُ فَقَالَ لَهُ: رُدَّ مَتَاعَكَ فَلَكَ اللَّهُ عَلَيَّ أَنْ لَا أَعُودَ.
☀️ز. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
تا چهل خانه از پیش و پس و راست و چپ همسایه محسوب میشود.
📚الكافي، ج2، ص669
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: كُلُّ أَرْبَعِينَ دَاراً جِيرَانٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ.
@yekaye
🔹 13) درباره حق همصحبتی و همسفری نیز روایات متعددی آمده است که برخی از آنها تقدیم میشود:
☀️الف. عمار بن مروان میگوید: امام صادق ع به من سفارشاتی کردند و فرمودند:
تو را سفارش میکنم به تقوای الهی و ادای امانت و راستگویی در سخن و نیکویی در همنشینی با هرکس که همنشین شدی؛ و لا قوة الا بالله.
📚الكافي، ج2، ص669
أَوْصَانِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ:
أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
هیچ دو نفری همنشین و همصحبت نشدند مگر اینکه مأجورترین و دوستداشتنیترینِ آن دو نزد خداوند عز و جل کسی بود که با همنشینش بیشتر مدارا میکرد.
📚الكافي، ج2، ص669
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ.
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که از قول پدرانشان فرمودند:
همانا یک بار امیرالمومنین همراه و همصحبت با یک فرد ذمی (اهل کتاب) شد. او پرسید: ای بنده خدا! کجا میروی؟
حضرت فرمود: به کوفه میروم.
چون به دوراهی رسیدند که مسیرشان جدا میشد، امیرالمومنین راه خود را کج کرد و با وی همراه شد. وی گفت: مگر نمیخواستی به کوفه بروی؟
فرمود: بله.
گفت: پس راه را اشتباه میآیی!
فرمود: میدانم!
گفت: اگر مسیر را میدانی چرا راهت را به سمت راهی که من میروم کج کردی؟
امیرالمومنین ع فرمود: از مصادیق به اتمام رساندن نیکی در همنشینی این است که انسان وقتی از همنشلنش خواست جدا شوند مقداری وی را مشایعت کند؛ و پیامبرمان به ما چنین دستور داده است.
گفت: واقعا این طور فرموده؟
فرمود: بله.
گفت: پس لاجرم کسانی که از او پیروی میکنند به خاطر این کارهای بزرگمنشانهاش است که از او پیروی میکنند؛ پس من شهادت میدهم که من هم بر دین تو هستم.
و همراه با امیرالمومنین ع برگشت و چون ایشان را شناخت اسلام آورد.
📚الكافي، ج2، ص670
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع:
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّيّاً فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ أَيْنَ تُرِيدُ يَا عَبْدَ اللَّهِ؟
فَقَالَ أُرِيدُ الْكُوفَةَ.
فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِيقُ بِالذِّمِّيِّ عَدَلَ مَعَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع. فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: أَ لَسْتَ زَعَمْتَ أَنَّكَ تُرِيدُ الْكُوفَةَ؟
فَقَالَ لَهُ بَلَى.
فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ فَقَدْ تَرَكْتَ الطَّرِيقَ.
فَقَالَ لَهُ قَدْ عَلِمْتُ.
قَالَ فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِي وَ قَدْ عَلِمْتَ ذَلِكَ؟
فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: هَذَا مِنْ تَمَامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَيْئَةً إِذَا فَارَقَهُ وَ كَذَلِكَ أَمَرَنَا نَبِيُّنَا ص.
فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ هَكَذَا قَالَ؟
قَالَ نَعَمْ.
قَالَ الذِّمِّيُّ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْكَرِيمَةِ فَأَنَا أُشْهِدُكَ أَنِّي عَلَى دِينِكَ.
وَ رَجَعَ الذِّمِّيُّ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️14) از امام صادق ع از پدرانشان از رسول الله ص روایت شده است که درباره تعبیر «ابن السبیل» که در قرآن کریم آمده است فرمودند:
«ابن السبیل» [= در راه مانده] شخصی است که در سفر است و هزینه سفرش تمام میشود ویا آن را از دست میدهد [گم میکند] ویا اینکه دزدان آن را از وی میربایند.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص261
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ:
«وَ ابْنِ السَّبِيلِ» الرَّجُلِ يَكُونُ فِي السَّفَرِ فَيُقْطَعُ بِهِ نَفَقَتُهُ أَوْ تَسْقُطُ أَوْ يَقَعُ عَلَيْهِ اللُّصُوصُ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️15) از امام سجاد ع و امام باقر ع روایت شده است که در فرازی از وصیتنامهای که امیرالمومینن ع برای امام حسن و امام حسین ع نوشتند، آمده است:
و خدا را و خدا را در مورد یتیمان در نظر بگیرید! مبادا نزد شما گرسنه بمانند!
و خدا را و خدا را در مورد در راه ماندگان در نظر بگیرید! مبادا آنان به خاطر اینکه از عشیرهشان [دور افتاده و] نزد شما هستند دچار وحشت شوند!
و خدا را و خدا را در مورد میهمان در نظر بگیرید! مبادااز نزد شما بروند مگر اینکه سپاسگزار شما باشند ...
📚دعائم الإسلام، ج2، ص352
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُمَا ذَكَرَا وَصِيَّةَ عَلِيٍّ ص ... ثُمَّ كَتَبَ كِتَابَ وَصِيَّةٍ وَ هُوَ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ لآِخِرِ أَيَّامِهِ مِنَ الدُّنْيَا ...
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا يَجُوعَنَّ بِحَضْرَتِكُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي ابْنِ السَّبِيلِ فَلَا يَسْتَوْحِشَنَّ مِنْ عَشِيرَتِهِ بِمَكَانِكُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الضَّيْفِ لَا يَنْصَرِفَنَّ إِلَّا شَاكِراً لَكُم ...
@yekaye
☀️16) این واقعه معروف است که در ابتدای خلافت امیرالمومنین ع برخی از شیعیان به ایشان پیشنهاد میکنند که فعلا کاش از دادن سهم ما و تقسیم مساوی بیت المال صرف نظر میکرد و سهم بزرگان و اشراف را بیشتر قرار میداد تا پایههای حکومتش محکم گردد؛ و حضرت بشدت مخالفت میکند.
در ادامه امیرالمومنین توصیه میکنند که اگر خودتان هم مالی داشتید چگونه استفاده کنید که بناحق نباشد؛ تا بدینجا که میفرمایند:
پس هرکس از شما اموالی داشت با آن پیوند با خویشاوندان را برقرار کند و بخشی از آن را خرج میهمان کردن قرار دهد و با آن مشکل افراد درمانده و اسیر و در راه مانده را برطرف نماید؛ که همانا به این خصلتها دست یافتن مایه کرامت در دنیا و شرف آخرت است.
📚الكافي، ج4، ص32
... فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ لَهُ مَالٌ فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْعَانِيَ وَ الْأَسِيرَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ فَإِنَّ الْفَوْزَ بِهَذِهِ الْخِصَالِ مَكَارِمُ الدُّنْيَا وَ شَرَفُ الْآخِرَةِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹فرخنده میلاد مبارک #أم_أبیها #حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها #کفو_امیزالمومنین علیهالسلام بر تمامی عاشقان و دلسوختگانش مبارک باد🌹
☀️فایل ضمیمه مدیحهسرایی است در مدح #حضرت_فاطمه سلام الله علیها در همین روز سال قبل
اما
گویی برای #جشن_میلاد امسال که با یاد آن عاشق دلباختهی حضرت، #حاج_قاسم_سلیمانی عجین است، سروده شده.
@souzanchi
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
1️⃣«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبی وَ الْيَتامی وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً»
اگر دقت شود محور اصلی بحث در آیات قبل، مسائل ناظر به خانواده بود.
🤔به نظر میرسد این آیه با یک نحوه جمعبندی از مطالب قبل، و یک نحوه زمینهسازی برای اتصال بین مسائل خانوادگی و مسائل بیرون از خانواده، پلی باشد از مسائل خانواده به مسائل جامعه و امت.
🔹طبیعتا مساله از توحید و عبودیت، که مهمترین مساله برای هر فرد است، شروع میشود،
🔹سپس به رابطه «احسان» میپردازد که فراتر از «عدالت» است و برای هرکس ابتدا در افق روابط خانوادگی مطرح میشود؛
▪️و این احسان را از پدر و مادر شروع میکند، چهبسا از آن جهت که مهمترین واسطه در به دنیا آمدن ما بودهاند و از این جهت بیش از هرکسی برای ما تداعی خالق را میکنند؛
▪️سپس به سراغ خویشاوندان میرود که خانواده اساساً با آنها بسط مییابد و به افق اجتماع میرسد،
▪️در گام بعد سراغ یتیمان و نیازمندان میرود که در آیات قبل هم بدانها اشاره شد و از زاویه «احسان» طبیعی است که انسان، بعد از خانوادهاش از اینها شروع کند،
▪️بعد سراغ همسایهها میرود؛ یعنی کمکم وارد فاز روابط اجتماعیِ بیرون از خانواده میشود؛ اما از جایی شروع میکند که به خاطر موقعیت مکانی، بیشترین تاثیر و تاثر را با خانواده انسان دارد؛ در میان همسایهها هم از نزدیک و خویشاوند شروع میکند تا به دور و بیگانه میرسد؛
▪️سپس سراغ همنشنینان آدمی میرود، یعنی دیگر هرکس که یک نحوه رابطه جدیای در جامعه با انسان برقرار میکند؛
▪️سپس سراغ کسانی که به صورت مقطعی نیازمند شدهاند و اتفاقا فعلا از کمک همسایه و خویشاوند محروماند؛ توجه شود که در راه مانده، فقیر نیست؛ بلکه به خاطر اینکه از بلاد خود دور افتاده و مشکل مالی پیدا کرده، الان نیازمند شده؛ وگرنه اگر در بلاد خودش بود چهبسا براحتی با مراجعه به نزدیکان و خویشان خود مشکلش حل میشد؛
▪️سپس سراغ کسانی که کاملا حالت زیردست نسبت به ما دارند و میخواهد اینها را هم در همین روابط احسانی خود قرار دهیم.
🔹اگر دقت کنید، بعد از تذکر به عبودیت (رابطه ما با خدا، که مبنای همه روابط ماست) به سراغ رابطه نیکوی ما با دیگران (احسان) میرود؛ چتر روحیه احسان از نزدیکان شروع میشود و به دورترینها و ضعیفترینها میرسد؛
🔹 و بلافاصله آیه در مقام مذمت کسانی برمیآید که به خاطر غلبه خودخواهی و خودبزرگبینی، اهل احسان نیستند؛
در آیات بعد ابتدا سراغ اینها میرود وتدریجا بحثهای ناظر به امت را باز میکند.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً»
🔹ابتدا فرمود «خدا را بپرستید»
🔹سپس اضافه کرد «هیچ چیز را با او شریک مگردانید»
این نشان می دهد که عبودیت خداوند غیر از موحد بودن است؛
🤔 یعنی ممکن است کسی بندگی خدا را در پیش گیرد، اما در عین حال بنده دیگران ویا بنده امور دیگر (بنده پول، بنده شهوت، بنده مقام، و ...) هم باشد و برای خداوند شریکی قرار دهد❗️
حقیقت این است که این صرفاً یک احتمال نیست بلکه یک واقعیت است که بسیاری از مومنان، بهرهای از شرک دارند؛ و خداوند صریحا میفرماید: «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» (و بيشتر آنها به خدا ايمان نمىآورند مگر آنكه در همان حال مشركاند؛ یوسف/106)
🔸در واقع، در نسبت با خداوند دو امر را باید در خود بپرورانیم:
🔺اول اینکه عبد خداوند باشیم؛ یعنی در برابر امر و نهیهای خداوند کاملا مطیع و نرم باشیم و در برابر خداوند سرکشی نکنیم؛
🔺دوم اینکه در این مقام کسی را شریک خدا نگردانیم؛ این گونه نباشد که گاهی و در برخی از امور بندهی خدا باشیم و گاهی ویا در برخی امور دیگر بندهی غیر خدا.
@yekaye