eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
339 دنبال‌کننده
112 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۲) ابو ربیع شامى نقل مى‏كند كه مى‏گوید: نزد امام باقر- علیه السّلام- نشسته بودم كه برخاست و سرش را بلند كرد و فرمود: اى ابو ربیع! شیعیان حدیثى را روی زبانشان مضمضه می‌کنند ولى كنه آن را درك نمى‏كنند. گفتم: فدایت شوم! آن چیست؟ فرمود: فرمایش على بن ابى طالب- علیه السّلام- است كه فرمود: «به راستى كه كار ما صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.» اى ابو ربیع! آیا ندیده ای كه گاهى فرشته‌ای هست ولى مقرّب نیست، و فقط مقرّب آن را تحمّل می‌كند؛ و گاه پیامبرى هست که مرسل نیست، و فقط مرسل آن را تحمّل مى‏كند؛ و گاه مؤمنى هست که امتحان نشده است؛ و فقط مؤمنى كه خدا قلبش را با ایمان امتحان كرده باشد مى‏تواند آن را تحمّل كند. 📚📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص26؛ الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص794 حَدَّثَنَا یعْقُوبُ بْنُ یزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ مُخَلَّدِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ نَصْرٍ عَنْ أَبِی رَبِیعٍ الشَّامِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: كُنْتُ مَعَهُ جَالِساً فَرَأَیتُ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع قَدْ قَامَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ وَ هُوَ یقُولُ: یا أَبَا الرَّبِیعِ حَدِیثٌ تَمْضَغُهُ الشِّیعَةُ بِأَلْسِنَتِهَا لَا تَدْرِی مَا كُنْهُهُ. قُلْتُ: مَا هُوَ جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاكَ؟ قَالَ: قَوْلُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ. یا أَبَا الرَّبِیعِ! أَ لَا تَرَى أَنَّهُ یكُونُ مَلَكٌ وَ لَا یكُونُ مُقَرَّباً وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُقَرَّبٌ؛ وَ قَدْ یكُونُ نَبِی وَ لَیسَ بِمُرْسَلٍ وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُرْسَلٌ؛ وَ قَدْ یكُونُ مُؤْمِنٌ وَ لَیسَ بِمُمْتَحَنٍ وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُؤْمِنٌ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۳) روایت شده است که یکبار ابوذر به سلمان گفت: ای ابوعبدالله! معرفت امیرالمومنین ع به نورانیت چیست؟ سلمان گفت: جندب! بیا برویم و در این باره سوال کنیم. گفت: نزد آن حضرت آمدیم و او را نیافتیم. منتظرشان ماندیم تا تشریف آوردند حضرت فرمود: چه چیزی شما را به اینجا آورده است؟ گفتند : ای امیرالمومنین! نزد شما آمدیم تا از معرفت شما به نورانیت سوال كنیم. فرمودند: خوش آمدید ای دوستان من كه در دین او مورد اعتمادید وكوتاهی نمی‌كنید. به جان خودم سوگند، این برهرمرد مومن وزن مومنی واجب است. سپس فرمودند: ای سلمان و ای جندب! گفتند: جانم! ای امیرمومنان! فرمودند: ایمان مومن كامل نمی‌گردد تا به کنه معرفت من به نورانیت مرا بشناید؛ و وقتی مرا به چنین بشناسد خداوند قلب اورا برای ایمان امتحان وسینه اش را برای اسلام گشاده كرده وعارف آگاه شده است؛ وكسی كه از معرفت آن کوتاهی كند؛ او اهل شک و تردید خواهد بود. سپس فرمودند: ای سلمان و ای جندب! گفتند: جانم! ای امیرمومنان! فرمودند: معرفت من به نورانیت، [لازمه‌اش] معرفت خداوند عز و جل است؛ و معرفت خداوند عز و جل، [لازمه‌اش] معرفت من به نورانیت است؛ و این همان دین خالصی است كه خداوند متعال فرمود: «و بدانان دستور داده نشد جز به آنكه خدا را بپرستند در حالى كه دین خود را براى او خالص نمایند حق‏گرایانه، و نماز را برپا دارند و زكات بدهند، و این است دین پایدار» (بینه/5). می‌فرماید: بدانان دستور داده نشد جز به نبوت حضرت محمد صلی الله علیه وآله، واین همان دین حنیفِ [=حق گرایانه] محمدیِ سهل وآسان است؛ و اینکه فرمود «نماز را برپا دارند» پس هركس ولایت مرا برپا داشت نماز را برپا داشته است؛ و برپا داشتن ولایت من صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.» پس فرشته اگر مقرب نباشد آن را تحمل نکند؛ وپیغمبر اگر مرسل نباشد آن را تحمل نکند؛ ومومن اگر كه امتحان شده نباشد آن را تحمل نکند. سلمان می‌گوید: گفتم: ای امیرمومنان. به من از مومن امتحان شده خبر دهید و اینکه نهایتش و حدش چیست تا آن را بشناسم. فرمود: سلمان! گفتم: جانم ای برادر رسول الله! فرمود: مومن امتحان شده، كسی است كه از امر ما چیزی به او نمی‌رسد مگر اینكه خداوند سینه اش را برای قبول آن باز می‌كند بدون هیچگونه شك وتردیدی. ابوذر! من بنده خداوند عز و جل هستم و او مرا خلیفه بر بندگانش قرار داد؛ ما را رب قرارندهید و آنگاه آنچه می‌خواهید درفضیلت ما بگویید و بدانید [که هرچه بگویید باز] به کنه آنچه ما در آنیم ونهایت آن نخواهید رسید؛ که همانا خداوند عز و جل بیشتر و عظیمتر ازآنچه وصف‌کنندگان شما وصف كنند یا به قلب هر یك از شما خطور كند مرحمت فرموده است، و وقتی مارا اینگونه شناختید شما مومن هستید... 📚المناقب (للعلوی) [الكتاب العتیق]، ص67 @yekaye 👇متن حدیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/9311
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۴) الف. امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌های خویش فرمودند: ... برخى ایمان در دلها برقرار است، و برخى دیگر میان دلها و سینه‏ها عاریت و ناپایدار. تا روزگار سرآید [و مرگ در آید]. پس اگر از كسى بیزارید [می‌خواهید بیزاری و برائت بجویید]، او را واگذارید تا مرگ او را دریابد، آن گاه است که حد و مرز برائت معلوم می‌شود [که می‌توان بیزاری جست یا نه]... امر ما كارى است سخت، و تحمّل آن دشوار، كسى آن را بر نتابد جز بنده مؤمنی که كه خدا دل او را به ایمان آزموده. و حدیث ما را فرا نگیرد جز سینه‏هاى امانتدار، و خردهاى بردبار. مردم! از من بپرسید پیش از آنكه مرا نیابید، كه من راههاى آسمان را بهتر از راههاى زمین مى‏دانم، پیش از آنكه فتنه‏اى- پدید شود- كه همچون شتر بى صاحب گام بردارد، و مهار خود پایمال كند و مردمان را بكوبد و بیازارد، و عقل صاحب خردان را ببرد- و در حیرتشان گذارد. 📚نهج‌البلاغه، خطبه۱۸۹ (با اقتباس از ترجمه شهیدی، ص۳۰۶) ☀️ب. از امام باقر ع روایت شده است: جماعتی به حضرت علی ع گفتند: یا امیرالمومنین! ای کاش به ما چیزی نشان می‌دادی که با آن درباره آنچه رسول الله ص درباره مقام شما فرموده دلمان مطمئن می شد. فرمود: اگر شما چیز عجیبی از عجایب مرا می‌دیدید کافر می‌شدید و می‌گفتید که این ساحری دروغگو و کاهن است؛ و تازه، این بهترین سخنان شما [درباره من] می‌بود. گفتند: هیچیک از ما نیست مگر اینکه می داند تو میراث‌برِ رسول الله ص هستی و علم او به تو رسیده است. فرمود: علمِ عالم شدت و حدت دارد و کسی تحملش را ندارد مگر مومنی که خداوند دل او را برای ایمان آزموده و با روح خود وی را تایید کرده باشد ... 📚الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص862 ☀️ج.‏ مثیم تمار می‌گوید: یکبار در بازار بودم که اصبغ بن نباته نزدم آمد و گفت: وای میثم! الان از امیرالمؤمنین ع حدیث صعب و دشواری شنیدم اگر واقعا مطلب همان گونه باشد که بیان شد. گفتم: آن چه بود؟ گفت: شنیدمش که می‌فرمود: «بدرستی که حدیث ما اهل بیت صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.» بلافاصله بلند شدم و خودم را به امیرالمؤمنین ع رساندم و گفتم: امیرالمؤمنین! فدایت شوم! اصبغ حدیثی را از شما برایم روایت کرد که سینه‌ام تنگ آمده است. فرمود: آن چیست؟ به او مطلب را عرض کردم. لبخندی زد و گفت: بنشین میثم! آیا کل علم علماء را می‌توان تحمل کرد؟ خداوند متعال به فرشتگانش فرمود: «به‌یقین من در زمین خلیفه‌ای خواهم گذاشت...» تا آخر آیه (بقره/۳۰) آیا به نظرت می‌رسد که فرشتگان تحمل آن علم را داشتند؟ گفتم به خدا سوگند این از آن سنگین‌تر است. فرمود: دیگری را از حضرت موسی ع برایت بگویم؛ خداوند تورات را بر او نازل کرد و وی گمان می‌کرد که در زمین عالمتر از او کسی نیست؛ پس خدا به او خبر داد که در مخلوقاتم از تو عالمتر هم هست، و این در جایی بود که خداوند بر پیامبرش ترسید که مبادا دچار عُجب و غرور شود. پس او از پروردگارش خواست که وی را به سوی آن عالم راهنمایی کند؛ پس خدا بین او و خضر جمع کرد و او کشتی را معیوب ساخت و موسی نتوانست تحمل کند؛ او بچه را کُشت و باز تحملش نکرد؛ او دیوار را برپاداشت و آن را هم تحمل نکرد. اما مؤمن، همانا پیامبر ما حضرت محمد ص دست مرا در روز غدیر خم گرفت و فرمود: «خدایا هرکس که من مولایش هستم پس علی مولای اوست.» آیا به نظرت مؤمنون این را تحمل کردند، جز کسانی که خداوند آنها از میان مؤمنان عصمت بخشید؟ پس بشارت باد و بشارت، که خداوند شما را به خاطر آنچه از امر رسول خدا ص تحمل کردید به چیزی اختصاص داد که فرشتگانش و پیامبران و مؤمنانش را بدان اختصاص نداد. 📚تفسیر فرات الكوفی، ص55-56 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/9314
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱۵) الف. جابر بن یزید جعفی از جابر بن عبد اللَّه انصارى روایت کرده است: هنگامى كه آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ: ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا اطاعت کنید و از رسولش و اولی‌الامری که از شماست اطاعت کنید» (نساء/۵۹) نازل گردید خدمت حضرت رسول عرض كردم: ما خدا و رسول را شناختیم و اكنون می‌خواهیم بدانیم این اولی‌الامر كه اطاعت آنان با اطاعت خدا و رسول قرین شده چه کسانی‌اند؟ فرمود: جابر! آنان جانشینان من و ائمه‌ی مسلمانان بعد از من هستند؛ اولین آنها على بن ابى طالب ع است، پس از وى حسن ع و بعد از او حسین ع سپس على بن الحسین ع، سپس محمد بن على ع كه در تورات به باقر معروف است و تو او را درك خواهى كرد و هر گاه وى را ملاقات نمودى سلام مرا به او برسان، بعد از او جعفر بن محمد صادق ع، سپس موسى بن جعفر ع، سپس على بن موسی ع، سپس محمد بن على ع، سپس على بن محمد ع، سپس حسن بن على ع؛ پس از اینها هم‌نام و هم‌كنیه من، كه حجت خدا در زمین و باقیمانده خدا برای بندگانش است، محمد بن حسن بن علی عج كه از شیعیان و دوستان خود غیبت خواهد كرد، و كسى در امامت او ثابت‌قدم نخواهد ماند جز افرادى كه خداوند قلب آنان را برای ایمان آزموده باشد. جابر می‌گوید: گفتم: یا رسول الله! آیا برای شیعیان به خداوندى بهره‌مندی‌ای از او در دوره غیبتش هست؟ فرمود: بله، به کسی که مرا به نبوت برانگیخته سوگند، قطعا آنان از نور او روشنایی می گیرند و از ولایتش در زمان غیبتش استفاده خواهند كرد همان طور كه مردم از خورشید استفاده می‌کنند و لو که ابرها آن را پوشانده باشند. اى جابر این مطالب از اسرار مکنون و علم مخزون خداوند است؛ پس آن را جز از اهلش مخفی بدار. 📚إعلام الورى بأعلام الهدى، ص397؛ قصص الأنبیاء علیهم السلام (للراوندی)، ص361؛ الإحتجاج، ج‏1، ص68-69 ☀️ب. از انس بن مالک روایت شده است: همانا رسول الله ص روزی آمد و دستش در دست علی ع بود و با شخصی برخورد کرد و به او فرمود: ای فلانی! به علی ع دشنام نده؛ که هرکس به او دشنام دهد مرا دشنام داده است؛ و کسی که مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده است؛ فلانی! به خدا سوگند به آنچه از علی و فرزندان علی ع در آخرالزمان است کسی ایمان نمی‌آورد مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است. فلانی! همانا فرزندان عبدالمطلب را بلایی شدید و کشته شدن و مجروح شدن و آوارگی‌ای خواهد رسید! ای فلانی! خدا را؛ خدا را در نظر بگیرید در خصوص اصحاب و ذریه و ذمه من؛ که همانا خداوند را روزی است که در آن حق مظلوم از ظالم گرفته خواهد شد. 📚📚تفسیر فرات الكوفی، ص425 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/9317
➖دو طرف ابتلاء: ریاست‌طلبی و تبعیت‌طلبی ☀️۱۶) ابوحمزه ثمالی می‌گوید: امام صادق ع به من فرمود: بپرهیز از طلب ریاست؛ و بپرهیز از اینکه پشت سر بزرگان قدم برداری! گفتم: فدایت شوم! درباره ریاست، مقصودتان را فهمیدم؛ اما درباره اینکه پشت سر بزرگان قدم بردارم، حقیقت این است که دو سوم آنچه در دست دارم، نیست مگر به خاطر اینکه پشت سر بزرگان قدم برداشته‌ام! فرمود: مقصودم آنچه تو گمان کردی نبود؛‌ بلکه بپرهیز از اینکه شخص بزرگی را - غیر از حجت خدا [= امام معصوم ع]- پیش روی خود برافراشته بداری و وی را در هر آنچه که می‌گوید تصدیق کنی. 📚الكافي، ج‏2، ص298 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عَقِيلَةَ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا كَرَّامٌ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِيَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ! قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِي يَدِي إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ! فَقَالَ لِي: لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِيَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ...» در ذیل آیه ۲ (جلسه ۱۰۶۷ تدبر۱۴) نکاتی درباره عوض شدن تعبیر نبی و رسول اشاره شد. در ادامه آن، این سوال دوباره مطرح می‌شود که چرا در این آیه دوباره تعبیر «نبی» به تعبیر «رسول» تغییر کرد؟ 🔹الف. این در مقام بیان ملاک حکم است؛ ‌یعنی می‌خواهد بفرماید که چون رسول از این حیث که رسول است هر احترامی که در برخورد با او انجام شود در واقع احترام به کسی است که او را فرستاده است 📚(الميزان، ج‏18، ص310 ). 🔹ب. اگر «نبی» را ناظر به شخصیت خود پیامبر بدانیم و «رسول» را ناظر به آن حیثیتی که بازتاب‌دهنده ارتباط او با خداست؛ آنگاه در آیه قبل مساله اصلی این بود که صدای انسان از صدای پیامبر ص بلندتر نشود؛ و این مساله ای است که رعایتش از باب ادب در پیشگاه هر انسان بلندمرتبه‌ای مطلوب است؛ اما در این آیه مطلق پایین آوردن صدا (حتی اگر به حد سکوت برسد؛ ر.ک: تدبر۱) مدح شده است؛ واین در برابر پیام خداست که انسان هرچه صدایش را در برابر پیام خدا پایین بیاورد مطلوب است و اوج این مطلوبیت در جایی است که اصلا در برابر صدای پیام الهی، هیچ صدایی از او انسان شنیده نشود و انسان کاملا تسلیم محض پیام الهی باشد. 📚(التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏7، ص235). 🔹ج. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣ «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ» انسان وقتی خود را بر دیگری مقدم می‌دارد و صدایش را بلند می‌کند به این وسیله می‌خواهد برتری خود را اثبات کند؛ گویی با این کار دارد خویش را اکرام می‌نماید؛ در حالی که خداوند متعال در این آیات نشان می‌دهد که با ترک این خودبزرگ‌بینی در پیشگاه خدا و پیامبر ص است که احترام و اکرام واقعی برای انسان حاصل می‌شود؛ یعنی اگر شما چنین نکردید بلکه صدایتان را در محضر پیامبر ص فروکاستید این نشانگر تقوای شماست؛ و می‌دانیم که مهمترین ارزش و احترام در گروی تقواست چنانکه در همین سوره فرمود: «و إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات/13) بزرگی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 5️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ» از اینکه فعل مضارع (یغضون) که دلالت بر استمرار دارد به کار برد می‌توان نتیجه گرفت: 🔹الف. ادب‌های مقطعی و لحظه‌ای، نشان‌دهنده عمق تقوا نیست 📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۶۴). 🔹ب. این استمرار در احترام به پیامبر ص است که دلالت بر تخلق به تقوای الهی و سربلند شدن در امتحان الهی دارد 📚(الميزان، ج‏18، ص310 ) یعنی کسانی که گاه در محضر پیامبر ص رعایت فروکاستن صدای خود را کرده باشند، اما در موقعیتی دیگر صدایشان را بر ایشان بلند کرده باشند مشمول این آیه نمی‌شوند. 📝نکته : عدم اشتمال این آیه بر ابوبکر و عمر در کتب اهل سنت هم از ابوبکر و هم از عمر نقل قولهایی شده است که ما بعد از نزول این آیه رعایت می‌کردیم که صدایمان از پیامبر ص بلندتر نشود؛ تا حدی در بسیاری از تفاسیر اهل سنت، این را که این دو نفر گفته‌اند که ما در برابر پیامبر ص صدایمان را بلند نکردیم، به عنوان شأن نزول آیه ذکر شده است! اما هم در قسمت شأن نزول آیه اول این سوره نشان دادیم که بر اساس احادیث متواتر در منابع اهل سنت، بلند کردن صدا توسط این دو نفر در محضر پیامبر ص بود که موجب نزول این آیه شد (یعنی تا پیش از این آیات، این دو نفر این مساله را رعایت نمی‌کردند، تا حدی که نیاز شد خداوند آیه‌ای بفرستد و به آنها هشدار دهد)؛ و هم در قسمت احادیث ذیل آیه دوم (بویژه ذیل حدیث شماره ۵) نشان دادیم که باز بر اساس احادیث فروانی در منابع اهل سنت، این دو نفر در آخرین ساعات عمر پیامبر اکرم ص با بلند کردن صدای خود بر صدای پیامبر ص مانع نوشتن مهمترین وصیت ایشان شدند. 💢پس حتی اگر طبق ادعای خودشان گاهی هم رعایت این را کرده باشند که صدایشان از صدای پیامبر ص بلندتر نشود باز چون این آیه دلالت بر استمرار دارد این دو نفر مشمول این آیه نمی‌شوند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون؛ إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ» در آیه قبل کسانی که صدایشان را از صدای پیامبر بلندتر می‌کنند ویا همان طور که صدایشان در قبال هم است با پیامبر سخن می‌گویند تهدید به حبط اعمال (یعنی بدترین عاقبتی که برای یک انسان ممکن است) شدند. در مقابل، در این آیه کسانی که صدایشان را در برابر پیامبر ص فرومی‌کاهند با برترین اوصاف و مقاماتی که برای یک انسان ممکن است توصیف شدند. 💢اینها نشان می‌دهد که مهمترین عامل سعادت و شقاوت انسان به نوع ارتباطاتی که انسان با پیام و پیام‌آور الهی برقرار می‌کند برمی‌گردد: تنظیم صدا در گفتگوی با یک نفر، بارزترین نشانگر نوع ارتباطاتی است که خود فرد در مقام ارتباط با او برای خود تعریف کرده است؛ ➖اگر بنا را بر این گذاشته که اگر لازم شد نزد او صدایش را بلند کند یعنی او را در عرض خود ببیند و صدایش هنگام گفتگو وی فرقی با گفتگوی با دیگران نداشته باشد، چنین کسی روی سعادت نخواهد دید و همان اعمال خوبی هم که انجام داده در معرض حبط و نابودی قرار می‌گیرد؛ ➖و اگر بنا را بر این گذاشته باشد که همواره صدای خود را پایین‌تر از صدای او قرار دهد و خود را تابع وی گرداند، به عالی‌ترین مقامات می‌رسد و اگر گناهی هم کرده باشد مغفرت خداوند آن را پاک خواهد کرد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 8️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ» 💢کسانی که این رویه را در زندگی‌شان دارند که در پیشگاه رسول خدا ص صدایشان را فرومی‌کاهند، مدال افتخار عظیمی دارند: ➖قلوب چنین کسانی برای اینکه واقعا تقواپیشه باشد امتحان شده و سرافراز بیرون آمده است، ➖آن هم در امتحانی که امتحان‌گیرنده‌ای که نمره قبولی به اینها داده، خود خداوند است (الميزان، ج‏18، ص310 )، ➖و بقدری موفقیت در این امتحان عظیم است که مشمول مغفرت الهی می‌شوند، یعنی اگر در زندگیشان گناه و خطایی مرتکب شده باشند بخشیده می‌شود، ➖و علاوه بر همه اینها پاداشی عظیم نیز در انتظارشان است. 🤔اگر توجه کنیم که هدف اصلی آفرینش انسان در زمین (انعام/۱۶۵ ؛ ملک/۲)، و بلکه آفرینش آسمانها و زمین (هود/۷)، امتحان و ابتلای انسان بوده است، آنگاه معلوم می‌شود شود تعبیر «امتحن الله قلوبهم» از عالی‌ترین تعابیری است که در مدح انسان مومن در ادبیات دینی می‌توان مشاهده کرد؛ هم در قرآن کریم و هم در احادیث: 🔹در قرآن کریم: با اینکه تعبیر امتحان و ابتلاء و تمحیص و ... در آیات فراوانی به کار رفته است؛ اما اینکه فاعل این کار خود خداوند، و محل این امتحان، قلب (یعنی عمیق‌ترین لایه وجودی انسان) معرفی گردد، تنها و تنها در این آیه دیده می‌شود. شاید تنها تعبیری که در قرآن بتواند با این تعبیر رقابت کند آیه «وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في‏ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في‏ قُلُوبِكُمْ: تا خداوند آنچه در سینه‌های شماست را ابتلا نماید و آنچه در دلهای شماست را محض و خالص کند» (آل عمران/154) است؛ که باز هم ظاهرا شدت آن، به گرد آیه محل بحث نمی‌رسد؛‌ زیرا اولا در آنجا تعبیر «ابتلا» درباره «آنچه در سینه‌ها» است نه قلوب؛ ثانیا تمحیص هم در خصوص «ما فی القلوب» است نه خود قلوب؛ و ثالثا و مهمتر از همه اینکه صرفا می‌فرماید که خداوند با آن کار می‌خواست آنچه را درون قلوب شماست خالص کند، اما از متن آیه معلوم نمی‌شود که بالاخره آیا آنها خالص شدند یا خیر؛ در حالی که در آیه محل بحث، با آوردن فعل ماضی از سویی، و آوردن تعبیر «اجر عظیم» از سوی دیگر، بوضوح از حصول ثمربخش این امتحان خبر می‌دهد. 🔹اما در احادیث، این تعبیر در خصوص برترین انسانها به کار رفته است: از سویی این مقام خاصی است که به حضرت علی ع اعطا شد، با کارهای بسیار ویژه‌ای همانند فداکاری‌های آنچنانی ایشان، از جمله خوابیدن در بستر پیامبر ص برای حفظ جان ایشان (احادیث ۳و ۴)؛ و از سوی دیگر در وصف کسانی مطرح شد که در ردیف فرشتگان مقرب و انبیای مرسل (و بالاتر از سایر فرشتگان و سایر انبیاء) هستند (احادیث۱۰ تا ۱۲)، همه جنود عقل را در خود حاصل نموده‌اند (حدیث۷)، و تا اوج پیری ذره‌ای دلبستگی به دنیا در وجودشان رخنه نکرده است (حدیث۵)، و در یک کلام شیعیان حقیقی قرآن و اهل بیت ع (احادیث۸ تا ۱۶) هستند. 📝ضرورت انحصاری تسلیم محض بودن در برابر معصومان اگر از سویی به کاربرد انحصاری این تعبیر قرآنی در این آیه، و از سوی دیگر به کاربرد آن در احادیث در خصوص چنان مقاماتی توجه کنیم، چه‌بسا بتوان گفت فروکاستن صدا در محضر رسول الله ص برترین عملی است که یک انسان می‌تواند انجام دهد و این عمل است که انسان را به اوج جایگاهی که برای یک انسان ممکن است می‌رساند.🤔 از این رو، این فروکاستن صدا نمی‌تواند منحصر در عملی فیزیکی باشد که تنها در زمان حیات دنیوی رسول الله ص فرض داشت (وگرنه هم این آیه بعد از شهادت ایشان لغو و بی‌خاصیت می‌شد؛ و هم در قرآن کریم آموزه‌ای برای یافتن راه ممتحن القلب شدن باقی نمی‌ماند)؛ بلکه علی‌القاعده (بویژه با توضیحی که در تدبر ۶ بیان شد) به معنای آن است که انسان، عمیق‌ترین لایه وجودی خود (قلب) را تسلیم محض در برابر سخنان رسول الله ص قرار دهد؛ آن هم تسلیم بودنی که هیچ چیز هم‌عرض و همتای آن قرار نگیرد. واضح است که این تسلیم بودن محض در برابر پیامبر ص، شامل قرآن و اهل بیت ع هم می‌شود؛ قرآن، از این جهت که اساسا تسلیم محض در برابر «رسول» خدا بودن، همان تسلیم محض در برابر «سخن» خدا بودن است؛ و اهل بیت ع هم از این جهت که همچون خود پیامبر ص، به نص قرآن کریم، برخوردار از مقام عصمت‌اند (احزاب/۳۳)، ونیز بر اساس احادیث متواتری از رسول الله ص (بویژه حدیث ثقلین)، آنان هم‌عرض قرآن و تنها معلمان حقیقی قرآن‌اند که پیام قرآن را بدون کمترین خطا و اشتباهی بیان می‌کنند و اطاعت از آنان عین اطاعت از رسول الله ص است. @yekaye 👇ادامه مطلب👇