eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» برخی از مفسران بر آن‌اند که این تعبیر «و أنتم لاتشعرون» مربوط به قبل از نزول این آیه است؛ یعنی زمانی که آنها به این توجه داشتند که این کار، کار بدی است؛ اما احساس نمی کردند که این اندازه بد است که موجب حبط اعمالشان شود و از این جهت شبیه آیاتی است همچون «وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ: آن را کم‌اهمیت حساب می‌کنید در حالی که نزد خداوند عظیم است» (نور/15) و «وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ: و برایشان از جانب خداوند چیزی آشکار شد که حسابش را نمی‌کردند» (زمر/47) 📚 (الميزان، ج‏18، ص310 ). در عین اینکه شباهت بین این آیات قابل قبول است؛ اما اینکه بگوییم چون آیه نازل شد اکنون دیگر می‌دانند موجب حبط عمل می‌شود؛ و لذا این مربوط به قبل از نزول آیه بوده، چندان قابل قبول نیست؛‌بویژه که آیه از تعبیر «لا تشعرون» استفاده کرد؛ نه «لا تعلمون». و حقیقت این است که بسیاری از انسانها حتی اگر به نحو علم حصولی مطلبی را بدانند کاملا محتمل است که در هنگام عمل واقعا متوجه آن مطلب نباشند و لذا «انتم لا تشعرون» حتی بعد از نزول این آیه هم در بسیاری از موارد صدق می‌کند. @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. 3️⃣1️⃣ «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» آیه دیگری که دستور به رعایت ادب در پیشگاه پیامبر اکرم ص دارد و به لحاظ مضمونی به این آیه نزدیک است آن است که می‌فرماید «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً: مبادا خطاب قرار دادن پیامبر ص در میان شما به نحوی باشد که همدیگر را مورد خطاب قرار می‌دهید» (نور/۶۳)؛ تا حدی که برخی بر این باورند که اصلا معنای این آیه نیز همین است که ایشان را مثل همدیگر خطاب نکنید، بلکه با تعظیم و تجلیل ایشان را خطاب کنید 📚(به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص196 ) با توجه به اینکه این معنا به عنوان یکی از احتمالات آیه می‌تواند مطرح باشد، در اینجا حکایتی تقدیم می‌شود که افراد بتوانند مقایسه کنند بین آن بلند کردن صدا توسط برخی از صحابه در پیشگاه رسول الله ص ، و این رعایت حرمت ایشان از جانب اهل بیت علیهم‌السلام. 📜حکایت از امام صادق ع روایت شده است که خود حضرت زهرا س فرمودند: وقتى آيه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً: خطاب قرار دادن رسول الله ص را در میان خود همچون خطاب دادنی که نسبت به همدیگر دارید قرار ندهید» (نور/۶۳) نازل شد، من که تا پیش از این پيامبر را با تعبیر «يا ابتِ» (معادل تعبیر خودمانی «بابا جونم» در فارسی) خطاب می‌کردم، تصمیم گرفتم از آن پس با عنوان «يا رسول اللَّه» ایشان را صدا کنم. دو سه بار چنین گفتم و پیامبر ص جوابم را نداد؛ سپس به من فرمود: فاطمه جان! اين آیه نه در مورد تو نازل شده و نه در مورد خانواده و نسل تو؛ تو از منی و من از توام؛ همانا این در مورد افراد جفاپیشه و خشن و متکبر و خودبزرگ‌بینِ قریش نازل شده است. تو به من «بابا جونم» بگو که این برای زنده شدن دل و رضایت پروردگارم بهتر است. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص320 الْقَاضِي أَبُو مُحَمَّدٍ الْكَرْخِيُّ فِي كِتَابِهِ عَنِ الصَّادِقِ ع: قَالَتْ فَاطِمَةُ: لَمَّا نَزَلَتْ «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً»، هِبْتُ رَسُولَ اللَّهِ أَنْ أَقُولَ لَهُ «يَا أَبَتِ»، فَكُنْتُ أَقُولُ «يَا رَسُولَ اللَّهِ». فَأَعْرَضَ عَنِّي مَرَّةً وَ اثْنَتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً؛ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ: يَا فَاطِمَةُ إِنَّهَا لَمْ تَنْزِلْ فِيكِ وَ لَا فِي أَهْلِكِ وَ لَا فِي نَسْلِكِ أَنْتِ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكِ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِي أَهْلِ الْجَفَاءِ وَ الْغِلْظَةِ مِنْ قُرَيْشٍ أَصْحَابِ الْبَذَخِ وَ الْكِبْرِ. قُولِي «يَا أَبَتِ» فَإِنَّهَا أَحْيَا لِلْقَلْبِ وَ أَرْضَى لِلرَّبِّ. @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» در این دو آیه سه دستور داد؛ چرا برای دستور دو بار (برای دستور اول و و دوم) تعبیر «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» را تکرار کرد؛ اما در مورد دستور سوم تکرار نکرد؟ 🔹الف. دو دستور دوم و سوم هر دو از یک جنس (قول: بلند کردن صدا) بود، اما دستور دوم از جنسی دیگر (فعل: جلو افتادن) بود (التفسير الكبير، ج‏28، ص94 ) 🔹ب. ... @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. 4️⃣1️⃣ «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ» در آیه قبل که می‌خواست از تقدم و جلو افتادن از پیامبر نهی کند تعبیر «رسول» را به کار برد (لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) و در این آیه که می‌خواهد از بالا بردن صدا فوق صدای پیامبر نهی کند از تعبیر «نبی» استفاده کرد. این تفاوت تعبیر برای چیست؟ 💢یادآوری: در نکات ادبی بیان شد که کلمه «نبیّ» اگر از ماده «نبو» باشد دلالت دارد بر «کسی که مقامی رفیع دارد»، و اگر از ماده «نبأ» باشد دلالت دارد بر «کسی که خبر مهمی به او داده شده»؛ یعنی در هر دو صورت، ناظر است به شخصیت خود پیامبر ص؛ اما کلمه «رسول» دلالت دارد بر رساندن یک رسالت و ابلاغ یک پیام؛ ‌به تعبیر دیگر درتعبیر «نبی» تاکید بر این مقام معنوی خود آن شخص است و در تعبیر «رسول» برعهده گرفتن بار رسالت و وظیفه اجتماعی وی مورد تاکید است. 🔹الف. چه‌بسا بتوان گفت که می‌خواهد نشان رعایت ادب در پیشگاه پیامبر اکرم ص از هر جهت لازم است؛ چه از این جهت که وی پیام خدا را ابلاغ می‌کند و چه از جهت جایگاه معنوی شخص او. (موید این برداشت آیه بعد است که باز از تعبیر «رسول» استفاده می کند؛ و نیز آیه بعد که اساسا از تعبیر «ک: تو» استفاده می‌کند. 🔹ب. آنجا که بحث تقدم و جلو افتادن مطرح است، از کلمه «رسول» استفاده کرد که نشان دهد که این تقدم به خاطر این نارواست که به نحوی دارد دین الهی را کنار می‌زند (شاهدش هم اینکه در آیه قبل «رسول» را به «الله» عطف کرد و از پرهیز از تقدم بر هر دو سخن گفت)؛ اما اینجا که بلند کردن صداست جنبه بی‌احترامی نیز در آن برجسته می‌شود؛ از این رو از تعبیر «نبی» که دلالت بر مقام ارزشمند پیامبر دارد، که بنوعی تشویق بیشتر به رعایت ادب دارد؛ چرا که هر عاقلی وقتی در برابر یک شخصیت متعالی قرار می‌گیرد بیشتر رعایت ادب می‌کند تا در برابر افراد عادی. 🔹ج. چه‌بسا با عوض کردن تعبیر در این آیه می‌خواهد جلوی این تلقی نادرست – که متاسفانه در زمان پیامبر ص به کرات مشاهده می‌شد- را بگیرد که وقتی پیامبر ص توصیه‌ای می‌کرد بین رسالت وی و شخصیت ایشان فرق می‌گذاشتند و می‌گفتند اگر این دستور خداست اطاعت می‌کنیم اما اگر نظر شخصی خودت است ما هم برای خود نظری داریم. یعنی نه‌تنها از این نظر که او رسول است و پیامی ابلاغ می‌کند نباید از او جلو بیفتید، بلکه از نظر شخصیت خود وی نیز نباید صدایتان را بر او بلند کنید و با بهانه‌هایی مانند اینکه کتاب الله در دست ما هست و همان کافی است، نظر او را تحت‌الشعاع قرار دهید. 📜نکته – عقیدتی: مخالفت با پیشنهاد پیامبر ص! احادیث پیامبر اکرم ص درباره تعیین حضرت علی ع به عنوان جانشین خود بقدری فراوان است که بسیاری از منصفان اهل سنت این را منکر نیستند (مثلا تواتر حدیث غدیر که بویژه بعد از تلاش گرانسنگ مرحوم علامه امینی دیگر امروزه جای انکار ندارد). لیکن یکی از توجیهاتی که می‌آورند این است که این فرمایشات صرفا یک پیشنهاد بود و چون صحابه این پیشنهاد را قبول کردند و حضرت علی ع هم اگرچه ابتدا مخالفت کرد اما بعد از شهادت حضرت زهرا از ایشان بیعت گرفته شد، لذا ایشان خلیفه چهارم است نه خلیفه اول. 📚(مثلا به توضیحات ابن‌ابی‌الحدید در دفاع از مشروعیت خلفای سه‌گانه مراجعه کنید: شرح نهج البلاغة، ج‏10، ص۲۱۲-۲۳۱؛ ‌بویژه ص227) به نظر می‌رسد این دو آیه دقیقا همین منطق را زیر سوال می‌برد؛ یعنی با اینکه در همان واقعه غدیر خم تاکید شد که این دستور و رسالت الهی است: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» (مائده/۶۷)، اما حتی اگر انتصاب حضرت علی ع یک نظر شخصی بود این آیات سوره حجرات صریحا می‌فرماید نه فقط از او از این جهت که ابلاغ رسالات الهی می‌کند نباید جلو بیفتید، بلکه به خاطر نبی و مقام ارجمندی که وی دارد نیز نباید صدایتان را روی صدای او بلند کنید و نظر او را تحت‌الشعاع رأی خودتان قرار دهید. @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. ◾️ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ...» در آیه قبل با تعبیر «جلو نیفتید» از اینکه مومنان خودشان را هم‌وزن رسول الله ببینند و جایگاهی برای امر و نهی‌های خودشان در قبال امر و نهی رسول الله قرار دهند برحذر داشت. در این آیه هم با تعبیر «صدایتان را روی صدای پیامبر بلند نکنید» به نظر می‌رسد عملا بر همین مضمون توصیه می‌کند. ثمره این تکرار چیست؟ 🔹الف. فخر رازی چند ثمره بر این تکرار مترتب دانسته است: - دلالت بر شدت مهربانی دارد نسبت به مخاطبی که قرار است هدایت شود شبیه تعبیر لقمان به فرزندش که فرمود: «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ» (لقمان/13) و «يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ ...» (لقمان/16) و «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ» (لقمان/17)؛ - این ندای مجدد موجب می‌شود که شنونده کاملا حواسش جمع شود؛ - موجب می‌شود که شنونده گمان نکند که مخاطب مطلب قبل غیر از مخاطب این آیه است. 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص92-93 ) 🔹ب. در آیه اول دارد مساله کلی را مطرح می‌کند، اما در آیه دوم یکی از مصادیق بارز آن که بسیار مورد ابتلاست و در حفظ دینداری بسیار اساسی است برمی‌شمرد. 🔹ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
. 5️⃣1️⃣ «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون» اعمال آثار وضعی دارد و این آثار ربطی به دانستن و ندانستن ما ندارد 📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۵۷). به تعبیر دیگر، تعبیر «و انتم لا تشعرون» اشاره دارد که مواظب باشید که این حبط عمل به نحوی رخ می‌دهد که شما متوجهش نیستید؛ و این از آن جهت مهم است که گاه انسان گناه می‌کند اما متوجه گناه خود هست و در مقام توبه برمی‌آید؛ اما در این مورد، به گونه‌ای است که توبه هم نمی‌کند و اعمالش همگی تباه می‌شود در حالی که خودش می‌پندارد ترازوی عملش سنگین است. 📚(التفسير الكبير، ج‏28، ص94) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۶۸) 📖 إنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى‏ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظيمٌ 📖 ترجمه 💢همانا کسانی که صداهایشان را نزد رسول الله ص فرومی‌کاهند، همانان‌اند که خداوند دلهایشان را برای تقوا امتحان کرده؛ برایشان مغفرت و پاداشی عظیم است. سوره حجرات (۴۹)، آیه۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷ ۵ شعبان ۱۴۴۳ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹يَغُضُّونَ درباره ماده «غضض» ▪️برخی بر این باورند که این ماده در اصل برای دو معنا به کار رفته است؛ ▫️یکی دلالت دارد بر خودداری کردن و کاستن، چنانکه کاربردش در مورد دیدن (غضُّ البصر) معروف است؛ و ▫️دوم در معنای طراوت و تازگی است چنانکه به شکوفه‌ای که تازه شکفته است «غضیض» گویند 📚(معجم مقاييس اللغه، ج‏4، ص383 )؛ و چیزی که تاحدودی می‌تواند موید این تفاوت باشد این است که اگرچه مصدر «غَضّ» برای هر دو معنا به کار می‌رود، اما به طور خاص برای تازگی و طراوت از مصدر «غَضِيض» و برای کاستن از نگاه از مصدر «غَضاضة» استفاده می شود 📚(كتاب العين، ج‏4، ص341 ) اما بسیاری از اهل لغت کوشیده‌اند این دو معنا را به یکی برگردانند: ▪️برخی گفته‌اند اصل معنای این نقصان در نگاه و صوت و هرچیز دیگری است و کاربردش در مورد شکوفه از این جهت است که مدت چندانی بر او نگذشته است 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص608 ) به تعبیر دیگر، یک نحوه خودداری کردنی است که با کوتاه آمدن همراه باشد؛ و به همین مناسبت هم بر چیزی که تازگی دارد و حالت نرمی و عدم مقاومتی در او هست اطلاق می‌شود 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏7، ص235 ) یا به تعبیر سوم، «غض» به معنای درهم شکسته شدنی است که از باب کوچکی باشد؛ چنانکه وقتی که کسی در برابر دیگری کوچکی کند می‌گویند «غض فلان من فلان» و یا هنگامی که از تند و تیز نگاه کردن درماند تعبیر «غض بصر» به کار می‌رود 📚(مجمع البيان، ج‏9، ص194 ). ▪️برخی گفته‌اند اصل این ماده دلالت دارد بر یک نحوه سستی در یک شیء‌ متراکم و تازگی‌ای که ناشی از نو بودن و عدم نضج کافی در آن است 📚 (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۵۸۶ ). 📿این ماده فقط ۴ بار در قرآن کریم به کار رفته است: دو بار در خصوص دیدن «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» (نور/30) «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ» (نور/31) و دوبار هم در خصوص نحوه سخن گفتن «وَ اقْصِدْ في‏ مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ» (لقمان/19) «إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ» (حجرات/3)؛ و در همه کاربردهایش همین معنای فروکاستن مد نظر بوده است؛ فروکاستن از نگاه، که نقطه مقابل تند و تیز نگاه کردن است؛ و فروکاستن از بلندی صدا در هنگام سخن گفتن، که به معنای آرام و با احترام سخن گفتن است. @yekaye
🔹امْتَحَنَ ▪️درباره ماده «محن« برخی بر این باورند که در اصل بر سه معنای متفاوت دلالت دارد:‌ ▫️یکی همین معنای رایج آزمودن و امتحان کردن (اختبار) [= بررسی کردنی که صحت و سقم خبری را به دست آورد]؛ ▫️دوم به معنای عطا کردن و چیزی را به کسی بخشیدن، چنانکه گفته می‌شود «أتيتُه فما مَحَنني شيئًا: سراغش رفتم اما چیزی به من نبخشید»؛ و ▫️سوم به معنای زدن، چنانکه «محنه سوطاً» یعنی او را شلاقی زد 📚(معجم مقاييس اللغه، ج‏5، ص302 ). ▪️اما به نظر می‌رسد که محور اصلی این ماده همان معنای اول باشد؛ یعنی آزمودن و امتحان کردنی که با این کار بخواهد چیزی را معلوم کند 📚(كتاب العين، ج‏3، ص253 ) تا حدی که برخی آن را معادل «ابتلاء» دانسته‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص762 ). به تعبیر دیگر، برخی گفته‌اند ماده «محن» بر یک نحوه آزمودن و خبر کسب کردنی است که حاصل یک نحوه رویه و جدیت در عمل است و تفاوتش با ماده‌های «فتن» و «بلی» و «خبر» نیز در همین دو قید «خبر گرفتن» و «وجود یک رویه معین» است؛ درحالی که کلمه «اختبار» به معنای خبر گرفتنی است که با هر وسیله‌ای حاصل شود؛ و در «افتنان» یک نحوه ایجاد اختلال و اضطرابی برای تحصیل مطلوب در کار است؛ ‌و در ماده «بلو» و کلمه «ابتلاء» هم یک نحوه زیر و رو کردن و تحول نهفته است 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص42-43 ) شاید بهترین تعبیر درباره این ماده آن است که این ماده دلالت دارد بر شدت برملا شدن حقیقت چیزی با ازاله کردن آنچه وی را مشوب کرده و پوشانده است ؛ و به همین مناسبت کاربردش در مورد «زدن» یک نوع استفاده مجازی است که فقط بر شدت عملی که در این ماده نهفته است استفاده شده؛ و در خصوص عطا کردن هم شاید بتوان گفت همین معنا به صورت مجازی برای «رساندن به چیزی» به کار رفته؛ اما یک احتمال قویتر این است که اینجا قلبی رخ داده است؛ یعنی عطا کردن معنای ماده «منح» است؛ که گاه این تعبیر را به صورت مقلوب به کار می‌برند و «محن» بیان می‌کنند 📚(المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۰۳۹-۲۰۴۰) 📿این ماده در قرآن کریم فقط در همین باب افتعال و تنها در ۲ آیه به کار رفته است؛ یکی همین آیه؛ و دیگری آیه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ» (ممتحنه/۱۰) @yekaye