eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
333 دنبال‌کننده
112 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) در حدیث «۲.الف» ذیل آیه ۱۷، روایتی از امام باقر ع گذشت. امام ع در ادامه آن فرمودند: سپس نسب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را وصف ‎کرد و چگونگی آفرینش وی و آنچه را خداوند با آن به وی کرامت داده ‎است بیان کرد و فرمود: «از چه چیزی وی را آفرید؛ [از نطفه]»؛ یعنی از طینت پیامبران «وی را آفرید؛ پس تقدیر وی را رقم زد» برای خوبی. 📚تفسير القمي، ج‏2، ص406؛ مختصر البصائر، ص163 أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ‏ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ... ثُمَّ نَسَبَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع فَنَسَبَ خَلْقَهُ وَ مَا أَكْرَمَهُ اللَّهُ بِهِ فَقَالَ: «مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ؛ [مِنْ نُطْفَةٍ]» يَقُولُ: مِنْ طِينَةِ الْأَنْبِيَاءِ «خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ» لِلْخَيْرِ. فرازهای بعدی این حدیث امام باقر ع ضمن آیات بعد خواهد آمد. (این حدیث با طول و تفصیل بیشتری ذیل آیه ۱۷ و به عنوان حدیث «۲.ب» گذشت) @yekaye
☀️۲) از یکی از اهل سنت روایت شده است که می‌گفت: من بارها در مجلس امام صادق ع حاضر می‌شدم و به خدا سوگند مجلسی پربارتر از مجالس وی ندیدم؛ وی روزی به من فرمود: عطسه از کجا بیرون می‌آید؟ گفتم: از بینی. فرمود: درست اشتباه کردی! گفتم: فدایت شوم؛ پس از کجا بیرون می‌آید؟ فرمود: از تمام بدن؛ همان طور که نطفه هم از تمام بدن بیرون می‌آید و البته محل خروج آن، آلت است. سپس فرمود: آیا ندیده‌ای که وقتی انسان عطسه می‌کند کل بدنش به حرکت درمی‌آید؟! 📚الكافي، ج‏2، ص657 @yekAaye
☀️۳) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا نطفه وقتی در رحم قرار می‌گیرد خداوند عز و جل فرشته‌ای را می‌فرستد که از خاکی که قرار است در آن دفن شود برمی‌گیرد و آن را در نطفه ذوب می‌کند؛ و همواره دل او بدان مایل است تا اینکه در آن دفن شود. 📚الكافي، ج‏3، ص203 @yekAaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا در بهشت درختی است به نام «مُزن»* که هنگامی که خداوند بخواهد مومنی را بیافریند قطره‌ای از آن می‌چکاند و آن قطره به هیچ سبزی یا مویه‌ای برخورد نمی‌کند که مومن یا کافری از آن بخورد مگر اینکه خداوند از صلب وی مومنی را بیرون می‌آورد. * پی‌نوشت: «مزن» در لغت به معنای ابر سفید و باران‌زا است که یکبار در قرآن کریم به کار رفته و درباره‌اش قبلا بحث شد؛ ر.ک: جلسه ۱۰۳۶ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-69/؛ و احتمال دارد کلمه مزن در آن آیه هم اشاره به این حقیقت ملکوتی باشد. 📚الكافي، ج‏2، ص14 @yekAaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۵) در فرازی از یکی از خطبه‌های امیرالمومنین ع آمده است: ... آنچه آفريد از مادّتى نبود كه ازلى است، و نه از نمونه‏ هايى كه ابدى است، بلكه آفريد آنچه را آفريد، و حدّ آن را بر پا داشت، و صورت داد آنچه را داد، و در نيكوترين صورتش نگاشت. هيچ چيز از فرمان او سر برنتابد، و او از طاعت چيزى سودى نيابد. علم او به مردگانى كه رفته‏ اند همچون علم او به زندگانى است كه مانده ‏اند، و علم او به آسمانهاى برين چون علم اوست به زمين فرودين. اى آفريده راست اندام، و پديده نگاهدارى شده در تاريكيهاى ارحام، و در پرده‏ هايى نهاده و هر پرده بر ديگرى فتاده. آغاز شدى از آنچه برون كشيده شد از گل و لاى، و نهاده شدى در آرامگاهى بر جاى (مومنون/۱۲-۱۳)، تا مدّتى كه دانسته است و زمانى كه قسمت شده است. در دل مادرت مى ‏جنبيدى، نه خواندن را پاسخى توانستى گفت، و نه آوازى را توانستى شنفت. سپس از قرارگاهت بيرون كردند [و به خانه ‏اى در آوردند] كه آن را نديده بودى، و راههايى كه سود آن را نشناخته... 📚نهج‌البلاغه، خطبه۱۶۳ (ترجمه شهيدى، ص166-167) ... لَمْ يَخْلُقِ الْأَشْيَاءَ مِنْ أُصُولٍ أَزَلِيَّةٍ وَ لَا مِنْ أَوَائِلَ أَبَدِيَّةٍ بَلْ خَلَقَ مَا خَلَقَ فَأَقَامَ حَدَّهُ‏ وَ صَوَّرَ فَأَحْسَنَ صُورَتَهُ لَيْسَ لِشَيْ‏ءٍ مِنْهُ امْتِنَاعٌ وَ لَا لَهُ بِطَاعَةِ شَيْ‏ءٍ انْتِفَاعٌ عِلْمُهُ بِالْأَمْوَاتِ الْمَاضِينَ كَعِلْمِهِ بِالْأَحْيَاءِ الْبَاقِينَ وَ عِلْمُهُ بِمَا فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى كَعِلْمِهِ بِمَا فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَى‏. أَيُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِيُّ وَ الْمُنْشَأُ الْمَرْعِيُّ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ‏ وَ مُضَاعَفَاتِ الْأَسْتَارِ! بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ وَ وُضِعْتَ فِي قَرارٍ مَكِينٍ إِلى‏ قَدَرٍ مَعْلُومٍ وَ أَجَلٍ مَقْسُومٍ تَمُورُ فِي بَطْنِ أُمِّكَ جَنِيناً لَا تَحِيرُ دُعَاءً وَ لَا تَسْمَعُ نِدَاءً، ثُمَّ أُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّكَ إِلَى دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا ... . @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۶) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: قدر و اندازه هر کس به قدر همت اوست. 📚نهج البلاغة، حکمت 47 وَ قَالَ امیرالمومنین ع: قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه‏. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ ‌«مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ؛ مِنْ‏ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ» به آفرينش خود از نطفه ناچيز بنگريد تا از كفر و غرور دست برداريد 📚تفسير نور، ج‏10، ص386 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ؛ مِنْ‏ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ» : از خاک یا از نطفه؟ در این آیه و برخی آیات دیگر (خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبينٌ، نحل/4؛أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبينٌ، یس/77؛ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً، انسان/2) بیان شده است که خداوند انسان را از نطفه آفرید؛ ولی در آیات دیگری بر خلقت وی از تراب (خاک) یا طین (گِل) تاکید شده است (مانند: مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ، روم/20؛ هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ طينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً، انعام/2؛ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ، مومنون/12؛ الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ، سجده/7؛ فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طينٍ لازِبٍ، صافات/11؛ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ، ص/71). چگونه بین این دو دسته آیات می توان جمع کرد: 🌴الف. آفرینش از تراب و طین، اشاره به خلقت اولین انسان است؛ و آفرینش از نطفه اشاره به روند آفرینش انسانهای بعدی؛ چنانکه تصریح آیه «الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهين»‏ (سجده/7-۸) و ظهور اولیه بسیاری از آیات (مانند: «قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً» (کهف/۳۷)، «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ في‏ رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ» (حج/۵) ، «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ» (روم/۲۰)، «‏وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً» (فاطر/۱۱)، «هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً» (غافر/۶۷)) بر این دلالت می‌کند. 🌴ب. اشاره به دو مرتبه از مراتب آفرینش انسان است؛ یک مرتبه مرتبه‌ای که وجود وی از خاک است، که تعبیر مادی آن شاید همین باشد که همه عناصر تشکیل دهنده بنده انسان عناصری است که در خاک و زمین یافت می‌شود؛ و دیگری مرتبه خاص آفرینش انسان است که از نظفه رقم خورده است؛ و به نظر می‌رسد ظاهر آیه «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طينٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً في‏ قَرارٍ مَكين» (مومنون/۱۲-۱۳)‏ و برخی از احادیث (مثلا حدیث۳) موید این نگاه باشند و در این صورت در توجیه آیات ذیل بند الف، شاید بتوان گفت تعبیر «ثم» در آیات فوق، دلالت بر تاخیر در مرتبه دارد نه دلالت بر تاخیر زمانی. 🌴ج. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6️⃣ «مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ؛ مِنْ‏ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ» با اینکه سوال فقط درباره این بود که این انسان از چه آفریده شده است؛ در پاسخ علاوه بر اینکه از نطفه آفریده شده، به اینکه تقدیری در او رقم خورده است اشاره کرد. این نشان می‌دهد برای شناخت حقیقت انسان همان طور که باید ابتدای آفرینش وی جدی گرفته شود، تقدیری که در او رقم خورده است نیز جدی گرفته شود؛ و بعید نیست که این تقدیر در متن خود همین نطفه باشد چنانکه در جای دیگر این نطفه را نطفه امشاج (نطفه‌ای که آمیزه‌ای از ظرفیتهای گوناگون است) نامید و فرمود: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً: ما انسان را از نطفه‏اى اندر آميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم» (انسان/2). 📝نکته : اساسا نظام آفرینش الهی چنین است که هر چیزی را که آفریده تقدیری در او رقم زده است: «خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْديراً: همه چيز را آفريده و هر يك را به تناسب حال او اندازه ‏گيرى كرده است» (فرقان/2)؛ و این بدان معناست که اساسا هر چیزی با قدر و اندازه معینی آفریده شده است: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ: ماييم كه هر چيزى را به اندازه‌ای آفريده‏ايم.» (قمر/49)؛ و در این آیه به اینکه انسان هم از این جهت شبیه سایر مخلوقات است اشاره شده است. در تلقی عوامانه قبول به معنای دانستن است؛ در حالی که در معارف قرآنی اصلا چنین تلازمی نیست؛ بلکه معنای تقدیر، اندازه معینی برای هر چیزی قرار دادن است، که آن چیز در آن حد و اندازه قدرت مانور دارد؛ و به همین مناسبت است که فلاسفه توضیح داده اند که اساسا اختیار داشتن در تقدیر انسان است؛ یعنی قدر و اندازه انسان چنین است که لازمه وجود او اختیار است؛ و اساسا اختیار نداشتن یعنی قدر و اندازه انسان را درست نفهمیدن. 💢به هر حال آنچه مهم است این است که هرمخلوقی باید قدر و اندازه خود را بشناسد تا بتواند حداکثر بهره‌برداری را از امکاناتی که خداوند به او داده است به عمل آورد؛ و نکته بسیار جالب در خصوص انسان این است که این تقدیر انسان یک تقدیر سیال است که در ادبیات دینی از این سیالیت تقدیر انسان با تعبیر یاد شده است؛ به تعبیر دقیق‌تر تقدیر نظام آفرینش انسان به گونه‌ای است که در حالی که از ابتدا برای او قدر و اندازه خاصی رقم خورده (که اگر چیزی قدر و اندازه‌ای معین نداشته باشد هیچ گونه تعینی نخواهد داشت)، در عین حال هر چیزی که برای انسان مقدر شده باشد ظرفیت این را دارد که عوض شود و تقدیر جدیدی برای او رقم بخورد (این حقیقت ویژه در وجود آدمی را می‌توان نامید که مهمترین ممیزه انسان از سایر موجودات است و آن را به تفصیل در مقاله‌ «فطرت به مثابه یک نظریه انسان‌شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن» توضیح داده‌ام: https://www.souzanchi.ir/fitrat-human-nature-as-a-competing-humanistic-theory-for-modern-humanities-and-social-sciences/). 🤔اینجاست که احادیثی همچون «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه» (حدیث۶) معنای عمیقتری از آنچه در نگاه بدوی دارند پیدا می‌کنند: اینکه قدر و اندازه هر کس به قدر همت اوست، یعنی همت و عزم و افق نگاه هرکس می‌تواند تقدیر وی را دگرگون سازد و هر انسانی با همت خویش می‌تواند به برترین افقهای ممکن در عالم برسد. 🤔و از این منظر تعبیر «ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ» در آیه بعد می‌تواند دلالتهای سلوکی بسیار جالبی داشته باشد، که ان شاء الله در تدبرهای آن آیه اشاره خواهد شد. @yekaye