هدایت شده از یک آیه در روز
.
1️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...»
یکی از کسانی که انسان روز قیامت از او فرار میکند همسرش است؛ جالب اینجاست که شدیدترین مصداق دوست داشتن، عشق است که بین زن و مرد رخ میدهد و آن عشقی که از منظر دینی مورد تأیید و تأکید است عشق زن و شوهر است؛
شاید این تعبیر نشان می دهد که شدت هول و ترس قیامت به نحوی است که کسانی که در دنیا چهبسا عاشق همدیگر هم بودهاند، هم از هم فرار میکنند.
🤔البته این در جایی است که این عشق در مسیر الهی قرار نگرفته باشد؛ وگرنه اگر این پیوند عمیق در مسیر عبودیت قرار گرفته باشد افراد مشمول این آیه نمیشوند؛
چنانکه در مورد خانواده چهار نفره امیرالمومنین ع و حضرت زهرا و حسن و حسین ع، قرآن کریم صریحا میفرماید که به خاطر اخلاص و عبودیتشان در جریان اطعام مسکین و یتیم و اسیر (انسان/۷-۹) خداوند آنان را از شر آن روز ایمن فرمود: « فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورا» (انسان/۱۱)؛
و این مطلب جزء قطعیات معارف قرآنی است که عدهای از مومنان (اولیاء الله، مخلَصین) به مقامی میرسند که هیچ ترس و اندوهی از مواقف قیامت متوجه آنان نمیشود: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ؛ لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْديلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ» (یونس/64)،
چرا که اصلا آنان را در آن موقف احضار نمیکنند: «فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصينَ» (صافات/128)؛
و معلوم است که در مورد کسی که در قیامت هیچ ترس و نگرانی ندارد و اصلا در آن موقف احضار نشود، فرار از همسر و فرزند معنا ندارد.
البته فرار از همسر و فرزند، به معنای همسر و فرزندی که اساسا در مسیر خدا نبوده حتی در مورد چنین اشخاصی فرض دارد
(همانند حضرت نوح؛ ر.ک: جلسه ۱۱۲۰، حدیث۳ https://yekaye.ir/ababsa-80-34/#_ftnref15 )؛
که آن هم منافاتی ندارد با اینکه گفته شود برای حضرت نوح هیچ ترس و نگرانیای در صحرای محضر نیست و او را آنجا احضار نمیکنند. (توضیح بیشتر در تدبر ۲ خواهد آمد).
@yekaye
#عبس_35
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...»
در قرآن کریم برای اشاره به همسر انسان، هم از تعبیر «زوج» استفاده شده است و هم از تعبیر «صاحبة»
(البته در حالتی که فقط زن بودن آن همسر مورد توجه بوده است از تعبیر «امرأة» [امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ؛ تحریم/۱۰] و در حالت جمع از تعبیر «نساء» [مانند: نِساءَ النَّبِيِّ؛ احزاب/۳۰] هم استفاده شده است).
🔻در این آیه که بحث فرار و جدایی از همسر در قیامت مطرح است (و نیز در جایی که شخص حاضر میشود همسرش را فدای خودش کند تا نجات یابد؛ معارج/۱۲) از تعبیر «صاحبة» استفاده شد؛
🔺اما در موارد دیگری که همراهی بین زوجین در مرتبه وجودی قیامت مد نظر است از تعبیر «زوج» استفاده شده است،
▪️چه این همراهی، قبل از دنیا باشد: «يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّة» (بقره/۳۹؛ اعراف/۱۹)؛
▪️یا بعد از دنیا،
▫️خواه هردو جهنمی باشند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)،
▫️خواه بهشتی: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (رعد/۲۳)، «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (غافر/۸)، «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ» (زخرف/70)؛
▫️و اساسا از همسران بهشتی (اعم از اینکه همسر دنیوی شخص بوده، یا نبوده و در آخرت به تزویج انسان درآمده: وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين؛ دخان/۵۴ و طور/۲۰)، همواره با تعبیر «زوج» یاد شده است: «لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» (بقره/۲۵)، «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛ و برای اشاره به همسران بهشتی از تعابیری همانند صاحبة و امرأة و نساء و ... استفاده نشده است
(البته این غیر از استفاده از تعابیری است که بر ویژگی خاصی از آنان تاکید دارد، مانند: حُورٌ عين؛ قاصِراتُ الطَّرْف، فُرُشٍ مَرْفُوعَة و ... ).
▪️جالب است که در مورد خداوند هم هرگاه بحث از این است که او همسری ندارد، از تعبیر «صاحبة» استفاده شده است، نه زوج: «أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ» (انعام/۱۰۱)، «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» (جن/3).
🔸اگر توجه کنیم که در کلمه «صاحبة» تأکید اصلی بر «مصاحبت و همنشینی» است (ر.ک: نکات ادبی)
اما کلمه «زوج» در اصل بر مقارنت و تداخل بین دو چیز به طوری که با هم مختلط و مرتبط و درهمتنیده شوند، به کار میرود (جلسه ۷۸۴ http://yekaye.ir/ya-seen-36-36/)؛
شاید بتوان نتیجه گرفت که ازدواجی که در این دنیا رخ می دهد دو گونه است:
▪️یکی ازدواجی که در حد مصاحبت و همنشینی میماند؛ که این گونه ازدواجهاست که در قیامت زن و شوهر از هم فرار میکنند و حاضرند برای نجات خود همدیگر را فدا کنند؛ و
▪️دوم ازدواجی که در آن پیوند روحی عمیقی بین زوجین برقرار میشود، که اگر این پیوند برقرار شد، وقتی پردهها کنار رفت معلوم میشود که این دو همواره با هم بودهاند؛ حتی در جهنم: «تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ ... وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» (مسد/4).
📝بحث تخصصی #خانوادهشناسی :
محوریت #خانواده بر #عشق» یا #مصاحبت_بالمعروف
▪️اگرچه یک مولفه مهم و مطلوب در خانواده آن است که پیوند عمیق عاطفیای به نام عشق بین زوجین برقرار شود،
▪️و این در حد خویش میتواند یک زندگی شیرین دنیوی را رقم بزند و از نظر اسلام هم ممدوح و مورد توصیه، و بلکه یک لطف و عنایت الهی است که اگر کسی اقدام به ازدواج کند شامل حالش میشود: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱)
▪️و چنین خانوادهای، اگر عبودیت را بتمامه رعایت کنند برترین خانواده خواهند بود (ر.ک: تدبر۱)؛
اما از نظر اسلام، این رابطه برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛ یعنی این گونه نیست که اگر رابطه به این حد نرسید یا در این حد نماند، پیوند خانوادگی بیارزش، و به هم زدن آن مطلوب شود:
@yekaye
👇توضیح در ادامه مطلب👉
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه بحث محوریت #خانواده بر #عشق» یا #مصاحبت_بالمعروف
💢وجود پیوند عمیق عاطفیای به نام عشق برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛
⛔️شرط لازم نیست، زیرا ممکن است چنین پیوند عمیق روحی بین زن و شوهر برقرار نشود، یا اگر هم در اول برقرار شده، در ادامه از بین برود؛ در عین حال آنها بتوانند به مصاحبت با همدیگر و زندگی مشرکشان در دنیا ادامه دهند؛ و با توجه به قداست بنیاد خانواده، اصرار و ضرورتی برای گسستن این پیوند در دنیا نیست؛
و اساسا اینجاست که اسلام برای زن و شوهری که ارتباط روحی و عاطفی بینشان فروکش کرده و تمایل به جدایی از هم دارند، «امساک به معروف» را مقدم میکند: «فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْريحٌ بِإِحْسان» (بقره/۲۲۹)، «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ» (بقره/۲۳۱) «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوف» (طلاق/۲)؛
که اوج مصادیق چنین خانوادهای را - که علیرغم تضاد بنیادین زن و شوهر به طلاق منجر نشد - در نمونههایی همچون پیوندهای زناشویی حضرت نوح ع و حضرت لوط ع و فرعون (تحریم/۱۰-۱۱)، و چهبسا برخی همسران پیامبر اکرم ص (تحریم/۳-۵) و برخی همسران ائمه اطهار ع (مانند امام حسن ع و جعده، یا امام جواد ع و أمّ فضل) مشاهده میکنیم؛
🚫و شرط کافی نیست، زیرا ممکن است چنین پیوند عمیق بین زن و شوهر برقرار باشد، اما هردو با هم جهنمی شوند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)، که شاید مصداق معروف قرآنی آن ابولهب و همسرش باشند که با هم مسیر سقوط در جهنم را میپیمایند (مسد/۱-۴).
🤔ظاهرا شرط لازم و کافی برای ادامه دادن زندگی مشترک بین زن و شوهر، #تراضی_بالمعروف و #معاشرت_بالمعروف و در یک کلام #مصاحبت_بالمعروف است: «فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوف» (بقره/۲۳۳)، «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (نساء/۱۹)، «وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ» (طلاق/۶)، همان توصیهای که در ارتباط با پدر و مادر (ولو مشرک باشند) شده است: «صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً» (لقمان/۱۵)؛
تعبیر دیگر این وضعیت، #صلح و #آشتی (أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً وَ الصُّلْحُ خَيْر؛ نساء /۱۲۸) است که در میانه عشقورزی و عدالتورزی قرار دارد؛ طرفین چهبسا عاشق همدیگر نباشند، اما صرفا همچون دو شریک (شریک زندگی!) نیستند که بخواهند همه چیز را صرفا بر مدار عدالت جستجو کنند و اگر لازم شد با هر زور و ترفندی حق خود را از حلقوم طرف مقابل بیرون کشند؛ بلکه حقوق متقابل خود را در فضای «معروف» [= آنچه در عرف ستودنی و قابل احترام است] پیگیری میکنند: «لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوف»(بقره/۲۲۸) و مراتبی از گذشت را در قبال هم در پیش میگیرند؛ و اگر گاهی بینشان نزاعی رخ داد زود به آشتی رو میآورند.
🔸البته تأکید میشود که اینکه این وضعیت «صلح» و آشتی - که نه به افق عشقورزی میرسد و نه در حد عدالتورزی خشک فروکاسته میشود - شرط لازم و کافی برای تداوم زندگی خانوادگی است، بدین معنا نیست که الگوی آرمانی خانواده در اسلام در همین حد باشد؛
#الگوی_آرمانی_خانواده در اسلام آن است که زوجین بکوشند، زیر سایه عبودیت، مودت و رحمتی را که خداوند پس از خطبه عقد بدانان هدیه داد، روز به روز شکوفاتر کنند و به حد عشقورزی برسانند.
💢پس عشق بین اعضای خانواده، اگر در سایه عبودیت باشد، خانواده را آرمانیترین خانواده در اسلام قرار میدهد، و به تبع خود، عالیترین روابط را بین والدین و فرزندان رقم میزند؛ و بدین جهت است که الگوی برتر خانواده در اسلام همان اصحاب کساء هستند؛ که عمده توصیف بهشت در سوره انسان، بهشتی است که برای این خانواده میها شده است (همچنین: ر.ک: تدبر۱).
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
هدایت شده از یک آیه در روز
.
4️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ بَنيهِ»
آخرین کسی از نزدیکان که انسان از او فرار میکند فرزندانش است. به نظر میرسد دلبستگی هرکس به فرزندش بیش از بقیه باشد؛ و بسیاری از افراد فرزندان خویش را امتداد وجود خویش به حساب میآورند؛
لذا اینکه انسان فرزند خود را در دنیا بر خویش در زمینههای مختلف مقدم کند یک پدیده بسیار شایع در جوامع انسانی است؛
تا حدی که بسیاری از افراد را میبینیم که به لحاظ اخلاق اجتماعی بسیار بدکارند، آزار و اذیتشان را از کسی دریغ نمیکنند و برای منافع خویش هر بلایی را بر سر دیگران میآورند اما همین افراد وقتی نوبت به فرزندانشان میشود همه چیز خود را فدای فرزندان خویش میکنند❗️
(شاید نمونه بارز چنین افرادی معاویه باشد؛ که با آن همه ظلمی که در حق عموم جامعه انجام داد همه هم و غماش این بود که حکومتش را به فرزندش برساند).
با این اوصاف، وقتی در عرصه قیامت بیان میشود که انسان از فرزند خویش هم فرار میکند میتوان فهمید که چه اوضاع دشواری در پیش روست.
@yekaye
#عبس_35
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ؛ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ؛ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ»
در این آیات افرادی از نزدیکان، که انسان از آنها فرار میکند را به این ترتیب برشمرد: برادر، مادر، پدر، همسر، و فرزندان. فلسفه چنین برشمردنی چیست؟
🌴الف. این ترتیب از باب مبالغه است (تفسير الصافي، ج5، ص288 )؛
یعنی هرچه جلوتر میرود میزان تعلق قلبی شدیدتر است؛ گویی آیه میخواهد بفرماید: روزی که آدمی فرار میکند از برادرش، بلکه از مادرش، بلکه از پدرش، بلکه از همسرش، بلکه از فرزندانش؛ بویژه که در آیه بعد، علت مساله را شدت گرفتاری و مشغولیت خود شخص معرفی کرد (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج31، ص61 ؛ الكشاف، ج4، ص705 ).
🌴ب. میتواند این ترتیب، با لحاظهای مختلف باشد: اول برادر را گفت که در مقام معاونت و قوت بر همه مقدم است؛ بعد مادر را گفت که از جهت شدت تعلق مقدم است؛ و در آخر همسر و فرزندان را گفت که انسان به خاطر رفق و مدارایی که به آنها دارد آخر از همه مشکلاتش را با آنها در میان میگذارد
(اقتباس از التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج9، ص57 ).
🌴ج. چهبسا از حیث میزان مسئولیتش در قبال آنهاست، که هر چه جلوتر میرود مسئولیت در قبال آنها بیشتر میشود؛ و از آنها فرار میکند از این جهت که مبادا از وی عدم ادای حق خود را مطالبه کنند
(اقتباس از مجمع البيان، ج10، ص668 ).
🌴د. اینان کسانیاند که انسان در دنیا از مشکلات به سوی اینها فرار میکرد، و بدینها پناه میبرد (مفاتيح الغيب، ج31، ص61)؛
در این پناهجویی، بهویژه در زمانه میانسالی، سراغ برادر رفتن، حتی بر مادر و پدر مقدم است، زیرا بسیاری از افراد شرم دارند از اینکه علیرغم این همه زحماتی که پدر و مادرشان در کودکی و نوجوانی برایشان کشیدهاند در سنین بالا هم برای آنها مزاحمت ایجاد کنند، و با برادرشان راحتترند؛ در مرتبه بعد مادر است که به خاطر مهربانی شدیدش، انسانها راحتتر از پدر میتوانند با وی دردهای خود را به میان بگذارند؛ در مرحله بعد همسر است و آخرین مرحله فرزندان؛ چرا که انسان همواره حالت سرپرستیای نسبت به فرزند خود احساس میکند و کسی که همواره تکیهگاه فرزندش بوده، شرم دارد از اینکه فرزندش تکیهگاه او شود. و این آیات میخواهد بفرماید روز قیامت همه چیز زیر و رو میشود؛ یعنی هرکس که در درجه اول به سوی او فرار میکرد، در قیامت اول از او فرار میکند!
🌴ه. ...
@yekaye
#عبس_35
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹لِكُلِّ امْرِئٍ ... شَأْنٌ يُغْنيهِ
با توجه به مرجع ضمایر فاعل و مفعول در کلمه «یغنیه»، دست کم دوگونه اعراب برای این تعبیر ممکن است که دو معنا میدهد و هر دو میتواند مد نظر بوده باشد:
▪️الف. فاعل «یغنی»، شأن باشد و ضمیر «ه» به «امرء» برگردد؛ یعنی این شأن او را از دیگران بینیاز میدارد و به خود مشغول میسازد.
▪️ب. فاعل «یغنی»، «امرء» باشد و ضمیر «ه» به شأن برگردد؛ یعنی او فقط بدین شأن میپردازد و این شأن را برآورده میکند.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) الف. در منابع اهل سنت از انس بن مالک روایت شده است که:
عایشه به رسول الله ص گفت: آیا روز قیامت ما عریان محشور میشویم؟
فرمود: بله!
گفت: وای از [آشکار شدن] شرمگاهها!
پس این آیه نازل شد: «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند» (عبس/۳۷)
📚اسباب نزول القرآن، ص472
👈سند و متن حدیث فوق👉
✅ اصل این حدیث درمعتبرترین منابع اهل سنت آمده، اما نه به عنوان شأن نزول این آیه، بلکه صرفا به عنوان گفتگویی بین عایشه و پیامبر ص؛ و از ظاهر برخی از نقلهای این حدیث هم معلوم میشود که ظاهرا واقعه به این صورت شأن نزولش نبوده است، بلکه پیامبر ص صرفا در پاسخ او بدین آیه استشهاد کردهاند (مثلا: ر.ک: البداية والنهاية، ج19، ص375 ).
☀️در هر صورت معتبرترین نقل این واقعه در متون اهل سنت این است که خود عایشه روایت کرده است:
رسول الله ص فرمود: شما پابرهنه و عریان و پوستنمایان محشور میشوید.
گفتم: یا رسول الله! آیا مردان و زنان به همدیگر نگاه میکنند؟
گفت: اوضاع دشوارتر از این است که این برایشان اهمیتی داشته باشد
📚صحيح بخاري، ج5، ص2391
📚صحيح مسلم، ج8، ص156
👈سند و متن حدیث فوق👉
📝نکته: آیا در حشر همگان عریاناند؟
در حدیث ۲ ذیل آیه قبل (جلسه ۱۱۲۲ https://yekaye.ir/ababsa-80-36/ ) اشاره شد که از آن حدیث منقول از عایشه، با توجه به سایر احادیث نبویای که در خود منابع اهل سنت آمده، میتوان فهمید مقصود پیامبر ص این بوده است که من در آن موقعیت برای تو کاری نمیکنم.
حدیث فوق نیز که باز در معتبرترین منابع اهل سنت آمده موید همان مدعاست؛
زیرا
🔹در این حدیث صراحت دارد که عایشه هم از آن دسته افرادی است که عریان محشور میشود و پیامبر ص هم صرفا به اینکه همه در آنجا مشغولاند بسنده کرد و نفرمود که من کاری برای عریان نبودن تو میکنم؛
🔹در حالی که در معتبرترین منابع اهل سنت، وقتی سخن از برهنه بودن همگان مطرح میشود بلافاصله تصریح میشود که ولی برخی پوشیده ظاهر میشوند؛
مثلا:
☀️ج. از ابن عباس روایت شده است که:
رسول الله ص فرمود: همانا شما پابرهنه و عریان و پوستنمایان محشور میشوید. سپس این آیه را تلاوت کردند: «همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمیگردانيم. وعدهای است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنيم.» (انبیاء/104). و روز قیامت اولین کسی که لباس بر او پوشیده میشود حضرت ابراهیم ع است؛ و همانا عدهای از اصحابم را از سمت چپشان میگیرند [که راهی جهنم کنند]. من میگویم: اصحاب من! اصحاب من! پس گفته میشود: آنها همواره از زمانی که از آنها جدا شدی به پشت سر خویش برگشتند؛ پس من همان سخنی را میگویم که آن عبد صالح فرمود: «و مادامی كه در ميان آنها بودم بر آنها گواه بودم و چون مرا [به سوی خود] برگرفتی تو خود بر آنها مراقب بودی و تو بر همه چيز آگاه و دانايی؛ اگر آنها را عذاب كنی آنان بندگان تواند و اگر بر آنها ببخشايی ،همانا تو خود شكستناپذير و حكیمی» (مائده/۱۱۷).
📚صحيح البخاري، ج3، ص1222و ۱۲۷۱ ؛ ج۴، ص۱۶۹۱ و۱۷۶۶ ؛ ج۵، ص۲۳۹۱ ؛
📚صحيح مسلم، ج8، ص157
👈سند و متن حدیث فوق👉
🔹 و این گونه احادیث در منابع اهل سنت فراوان است چنانکه
☀️د. در حدیث دیگری که در منابع اهل سنت آمده پیامبر ص میفرماید:
اول از همه خلعت و لباسی برای حضرت ابراهیم ع میآورند، سپس برای خود پیامبر اکرم ص، و سپس برای حضرت علی ع ؛ و ...
📚المعجم الأوسط للطبراني (ج4، ص171)
👈سند و متن حدیث فوق👉
🔹از طرف دیگر با استناد به احادیث متواتر نبوی، شیعه و سنی بر وقوع شفاعت پیامبر در قیامت توافق دارند؛
و در همین راستا، در منابع روایی آمده است که همین سوال را دیگران (به طور خاص حضرت فاطمه زهرا س و فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین ع که سالها همچون مادر مراقبت از حضرت محمد ص در دوره طفولیت را برعهده داشت) از پیامبر ص میپرسند، و ایشان به هر دو وعده میدهد که با شفاعت حضرت ص، ایشان و برخی پیروان راستین اسلام در محشر پوشیده ظاهر میشوند:
@yekaye
اما در مورد حضرت فاطمه زهرا س:
👈ادامه مطلب👉
ادامه بحث شأن نزول
روایات درباره اینکه حضرت فاطمه س و فاطمه بنت اسد پوشیده در محشر حاضر میشوند
اما در مورد حضرت فاطمه زهرا س:
☀️ه. روايت شده است كه روزی پيامبر اکرم ص نزد حضرت زهرا رفت و ایشان را محزون يافت. فرمود: دختر عزيز من! چرا ناراحتی؟
فاطمه گفت: پدرجان! به یاد محشر افتادم و اینکه مردم روز قیامت برهنه میایستند.
رسول الله فرمود: آری آن روز روز بسيار بزرگی است.ولیکن جبرئيل از خداوند خداوند به من خبر داد که فرمود: اوّل كسی كه روز قیامت از زمين خارج شود من هستم، بعد از من ابراهيم ع، بعد از او شوهرت علی بن ابی طالب ع، آنگاه خداوند جبرئيل را با هفتاد هزار ملك به سوی تو خواهد فرستاد، پس بر قبر تو هفت قبۀ نور نصب خواهد شد، سپس اسرافيل سه حلۀ نور برای تو میآورد و بالای سرت میایستد و صدا میزند: ای دختر حضرت محمّد! بيا به محشر خویش در امنیت خاطر و در حالی که بدنت پوشیده است! اسرافيل آن حلهها را به تو میدهد و تو آنها را میپوشی ...
[سپس پیامبر ص به توصیف نحوه عبور حضرت زهرا در عرصه قیامت و شفاعت حضرت زهرا س در خصوص پیروان راستین خویش میپردازند تا به اینجا میرسند که]
سپس جبرئيل میگويد: فاطمه! حاجت خود را بخواه!
تو میگويی: پروردگارا! شيعيانم!
پس خداوند میفرمايد: آنان را بخشیدم.
تو میگويی: خدايا! شيعيانِ فرزندانم!
پس خداوند میفرمايد: آنان را هم بخشیدم.
تو میگويی: خدايا! شيعيانِ شیعیانم!
خداوند میفرمايد: برو هر كدام از آنان را كه دست به دامن تو شد، با تو در بهشت خواهد بود!
آن موقع است که خلايق آرزو میكنند که كاش از فاطمیون بودند. پس تو به راه میافتی همراه با شیعیانت و شیعیان فرزندانت و شیعیان امیرالمومنین در حالی که از هر نگرانیای ایمناند و عورتهایشان پوشيده شده، سختیهای قيامت از آنان رخت بربسته و هول و هراس قيامت بر آنان آسان شده است؛ مردم ترسانند و آنان نمیترسند؛ مردم تشنهاند و ايشان تشنه نمیشوند...
[در ادامه پیامبر چگونگی ورود حضرت زهرا س به بهشت و جایگاه ایشان را توصیف میکنند؛ و این حدیث از همان دسته احادیثی است که در پایانش پیامبر ص به حضرت زهرا س وعده میدهد که تو اولین کسی از اهل بیت من هستی که به میپیوندی.]
📚تفسير فرات الكوفي، ص445-447
👈حدیث فوق همراه با سند و متن اصلی👉
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه بحث شأن نزول
روایت دیگری درباره پوشیده بودن حضرت زهرا س در قیامت
☀️و. روایت شده است که حضرت علی ع از حضرت فاطمه س پرسید: آیا در میان سوالاتی که از پدرت داشتی از او پرسیدی که روز قیامت کجا او را ملاقات میکنی؟
حضرت زهرا س فرمود: بله؛ و به من فرمود: مرا کنار حوض [کوثر] بجوی! گفتم: اگر شما را آنجا نیافتم؟ فرمود: پس مرا سایهگزیده به سایه عرش پروردگارم مییابی و غیر من در آنجا سایه نگزیند. گفتم: باباجان! آیا مردم دنیا روز قیامت برهنهاند؟ فرمود: بله، دخترم. فرمود: آیا من هم؟ فرمود: بله و در آنجا کسی به دیگری توجه نمیکند.
حضرت فاطمه ادامه داد: در اینجا بود که گفتم: آن روز وای از شرم و حیا در پیشگاه خداوند عز و جل. اما از نزد وی بیرون نیامده بودم که به من فرمود: حضرت حبرئیل روح الامین بر من هبوط کرد و گفت: ای محمد! به فاطمه سلام برسان و او را آگاه کن که همانا از خداوند تبارک و تعالی شرم و حیا کرد پس خداوند هم از او حیا کرد و به او وعده داد که روز قیامت با دو حِلِّه از نور او را بپوشاند.
حضرت علی ع به حضرت فاطمه فرمود: پس ای کاش در مورد پسرعمویت هم سوال میکردی!
فرمود: چنین کردم؛ و پیامبر ص فرمود: همانا علی ع نزد خداوند گرامیتر از آن است که خداوند روز قیامت او را برهنه سازد.
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص496-497؛
📚 طرف من الأنباء و المناقب، ص529
👈حدیث فوق همراه با سند و متن اصلی👉
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه بحث شأن نزول
روایاتی درباره پوشیده بودن حضرت #فاطمه_بنت_اسد (مادر #امیرالمومنین ع) در قیامت
☀️ز. امام صادق (عليه السّلام) روایت شده که فرمودند:
به راستى فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين (عليه السّلام) نخستين زنى بود كه به سوى رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) هجرت كرد و از مكه به مدينه با پاى پياده آمد و از مهربانترين مردم بود نسبت به رسول خدا (صلّى الله عليه و آله).
یکبار شنيد كه رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) مىفرمايد: همانا مردم روز رستاخيز برهنه محشور شوند همچون روزى كه به دنیا آمدند.
گفت: واى از اين رسوایى.
رسول الله (صلّى الله عليه و آله) فرمود: من از خدا مىخواهم كه تو را پوشیده محشور كند.
و از آن حضرت شنيد كه از فشار قبر ياد مىفرمود، گفت: واى از آن ضعف و ناتوانى.
رسول الله (صلّى الله عليه و آله) به او فرمود: من از خدا درخواست مىكنم كه تو را كفايت كند و از فشار قبر آسوده كند.
و روزى به رسول الله (صلّى الله عليه و آله) گفت: من مىخواهم اين كنيز خود را آزاد كنم.
فرمود: اگر چنين كنى خدا به هر عضوى از او عضوى از تو را از دوزخ آزاد كند.
و چون بيمار شد به رسول الله (صلّى الله عليه و آله) وصيت كرد و سفارش كرد كه خادم او را آزاد كند. زبانش بند آمده بود پس به اشاره با رسول الله (صلّى الله عليه و آله) سخن مىكرد و رسول الله (صلّى الله عليه و آله) وصيتش را پذيرفت.
در اين ميان روزى رسول الله (صلّى الله عليه و آله) نشسته بود، که امير المؤمنين (عليه السّلام) گريان نزد او آمد. رسول الله (صلّى الله عليه و آله) فرمود: براى چه گريه مىكنى؟
عرض كرد: مادرم فاطمه مرد.
رسول الله (صلّى الله عليه و آله) فرمود: و به خدا سوگند مادر من هم. وشتابان برخاست تا وارد شد و نگاهى به پیکر او كرد و گريست.
سپس به زنها دستور داد او را غسل دهند و فرمود: چون از غسل او فارغ شديد تا مرا خبردار نکردهاید كارى نكنيد.
چون فارغ شدند به ایشان خبر دادند و آن حضرت يكى از پيراهنهاى خود را كه به تن مىپوشيد داد تا او را در آن كفن كنند و به مسلمانان فرمود: چون ديديد من كارى مىكنم كه پيش از آن با مردهاى نكردم سبب آن را از من بپرسيد.
چون زنان از غسل و كفن او فارغ شدند، رسول الله (صلّى الله عليه و آله) آمد و جنازۀ او را بر دوش گرفت و زير جنازۀ او بود تا او را به قبرش رسانيد و او را در كنار قبرش نهاد. سپس خود وارد قبرش شد و در آن دراز کشید. سپس برخاست و با دست خود او را گرفت و در قبرش نهاد و بر او خم شد و مدتى طولانى با او نجواکنان سخن مىگفت. از جمله اینکه به او گفت: پسرت، پسرت، [پسرت] . سپس از قبرش برآمد و خشت بر آن چيد و خود را روى قبرش انداخت و شنيدند كه مىفرمود: «لا اله الا الله»، بار خدايا من او را به تو مىسپارم، سپس برگشت.
مسلمانان به آن حضرت گفتند: ما ديديم شما كارهایى كرديد كه پيش از امروز نكرده بوديد.
فرمود: امروز نیکوییِ ابوطالب را از دست دادم. چنین بود كه اگر نزد او چيزى بود، مرا بر خود و فرزندانش مقدم مىداشت. من روزى از قيامت ياد كردم و از اين كه مردم در آن برهنه محشور مىشوند، گفت: واى از اين رسوائى! من ضمانت كردم كه خدا او را با تنِ پوشيده محشور سازد. و من از فشار قبر ياد كردم، گفت: واى از ناتوانى! و من ضمانت كردم كه خدا او را کفایت کند. پس بدین جهت بود که او را در پيراهنم كفن كردم و در قبرش خوابيدم. و بر او خم شدم و به او تلقين كردم آنچه را از او پرسش مىشد. از او پرسش شد از پروردگارش و پاسخ گفت: و پرسش شد از پیامبرش، و پاسخ گفت؛ و پرسش شد از ولیّ و امامش، زبانش به لکنت افتاد. من به او گفتم: پسرت، پسرت، [پسرت].
📚الكافي، ج1، ص453-454؛
📚خصائص الأئمة عليهم السلام، ص64-66؛
📚الخرائج و الجرائح، ج1، ص90- 91؛
📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص306
👈سند و متن حدیث فوق👉
☀️ح. این واقعه به طور مختصرتر در منابع اهل سنت از طریق بریده چنین روایت شده است:
@yekaye
👈ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه بحث شأن نزول
ادامه روایاتی درباره پوشیده بودن حضرت #فاطمه_بنت_اسد (مادر #امیرالمومنین ع) در قیامت
☀️ح. این واقعه به طور مختصرتر در منابع اهل سنت از طریق بریده چنین روایت شده است:
بریده میگوید: فاطمه بنت اسد از رسول الله ص شنید که میفرمود: مردم روز قیامت عریان محشور میشوند؛ پس گفت: وای از این رسوایی!
رسول الله ص به او فرمود: از خداوند میخواهم که تو را پوشیده برانگیزاند.
و از پیامبر ص شنید که از فشار قبر یاد میکرد، پس گفت: وای از ضعف و ناتوانی!
فرمود: از خداوند میخواهم که تو را از این امر کفایت کند.
و او زن صالحی بود که آب به خانه فاطمه علیه السلام میبرد و برای کمک به آان میرفت. و رسول الله ص بسیار میشد که به سراغش میرفت و در خانهاش استراحت میکرد.
و هنگامی که از دنیا رفت رسول الله ص پیراهن خود را بر او پوشاند و همراه او در قبر او دراز کشید؛ اصحابش گفتند: ندیدیم با کسی چنین کنی که با این زن کردی.
فرمود: بعد از ابوطالب کسی با من مهربانتر از او نبود؛ و همانا پیراهنم را بر تن او پوشاندم تا اینکه از حُلّههای بهشتی بر او پوشانده شود؛ و همانا همراه او در قبر دراز کشیدم تا خداوند فشار قبر را بر او آسان گرداند.
📚مرآة الزمان في تواريخ الأعيان (ابن جوزی)، ج3، ص316-317
👈سند و متن حدیث فوق
☀️همچنین فراز پایانی این واقعه (یعنی از آنجا که حضرت علی ع خبر رحلت مادرشان را به پیامبر ص عرض میکنند) از ابن عباس روایت شده است؛
که این روایت را علاوه بر بزرگان شیعه (همچون شیخ صدوق (م۳۸۱) در الأمالي (ص314-315) با سند متصل ، و نیز فتال نیشابوری (م۵۰۸) در روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص142 ، و طبری آملی (م۵۵۰) در بشارة المصطفی لشيعة المرتضی( ص241-242)) ،
اهل سنت نیز با سندهای متعدد در منابع فراوانی نقل کردهاند، مثلا در:
📚سير أعلام النبلاء، ج2، ص118
📚الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج4، ص1891
📚مقاتل الطالبيين، ص28
📚مناقب علي لابن المغازلي، ص131
📚الجوهرة في نسب النبي وأصحابه العشرة، ج2، ص39
📚الجامع لما في المصنفات الجوامع من أسماء الصحابة، ج6، ص350 .
و در منابع اهل سنت هم این نقل منحصر به ابن عباس نیست، بلکه در منابع ایشان از قول دیگران نیز آوردهاند مثلا در
📚أسد الغابة في معرفة الصحابة (ج7، ص212)
علاوه بر ابن عباس با سند متصل از دیگران هم آورده است.
@yekaye
👈سند و متن احادیث فوق👇
☀️۱) از سوده، یکی از همسران پیامبر ص روایت شده است که:
رسول الله ص فرمودند: در روز قیامت مردم پابرهنه و عریان و ختنه نشده [یا: در حالی که از دیگران دوریگزیده] برانگیخته میشوند؛ [اما در شدت ازدحام] تا حدی که عرق بر آنان لگام زده و به بناگوش رسیده است. من [سوده همسر رسول الله ص] گفتم: ای رسول خدا! وای از این رسوایی! آیا عدّهای از ما به عدّهی دیگر نگاه میکنند؟
حضرت فرمود: مردم گرفتار کار دیگریاند؛ و سپس این آیه را تلاوت کردند: «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند [یا: فقط بدان میپردازد]» (عبس/۳۷).
📚مجمع البيان، ج10، ص668؛
📚مجموعة ورام، ج1، ص294؛
📚عدة الداعي و نجاح الساعي، ص175
✅در منابع اهل سنت شبیه این گفتگو را علاوه بر سودة، از قول عایشه و ام سلمه هم مطرح کردهاند. رک:
📚الدر المنثور، ج6، ص317
@yekaye
☀️۲) از ابنعباس روایت شده که پیامبر ص به یهودیان خیبر نامهای نوشت و آنان را به اسلام دعوت کرد. عالم ایشان به نام عبدالله بن سلام خدمت پیامبر ص آمد و سوالاتی پرسید که برخی از آنها قبلا ذکر شد. از جمله اینکه:
عبدالله بن سلام گفت: به من بگو مردم در قیامت چگونه از گور برانگیخته میشوند؟
فرمود: «ای ابن سلام! برانگیخته میشوند در حالی که عریانند، پاها برهنه، شکمها خالی، دیدهها تیره و تار، و هراسان
گفت: آیا مردان به زنان مینگرند و زنان به مردان؟
فرمود: «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند [یا: فقط بدان میپردازد]» (عبس/۳۷) از شدت ترس و هراس قیامت.
📚بحار الأنوار، ج57، ص259
@yekaye
☀️۳) حدیثی طولانی از پیامبر اکرم ص خطاب به ابنمسعود آمده که مجموعه وصایایی است از ایشان خطاب به ابنمسعود؛ و در واقع، خطاب به تمامی مومنان. فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فرازی دیگر از آن حدیث آمده است:
ای پسر مسعود! آنچه را که تو را کفایت نکند از خود واگذار و بر تو باد به آنچه که تو را کفایت کند. چراکه خدای تعالی میفرماید: «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند» (عبس/۳۷).
📚مكارم الأخلاق، ص451
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! دَعْ عَنْكَ مَا لَا يُغْنِيكَ وَ عَلَيْكَ بِمَا يُغْنِيكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يَقُولُ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيه.
✅عبارت اول این حدیث در الوافي (ج26، ص212) به صورت «دع عنك ما لا يعنيك» (یعنی حرف «ع» به جای حرف «غ») آمده است؛ که ترجمهاش میشود: «آنچه به تو مربوط نمیشود را واگذار».
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۴) در فرازی از دعای امام سجاد ع در شبهای ماه مبارک رمضان که به دعای ابوحمزه ثمالی معروف است آمده است:
چه کسی از من بدحالتر است اگر با مثل چنین حالی که الان دارم به قبرم منتقل شوم، در حالی که آن را برای آرمیدنم آماده، و با عمل صالح برای دراز کشیدنم فرش نکردهام؛
و چرا گریه نکنم در حالی که نمی دانم عاقبتم به مجا ختم میشود و نفسم را میبینم که به من خدعه میزند و روزگارم فریبم میدهد در حالی که بالهای مرگ را کنار سرم آماده پرواز است؛
پس چرا گریه نکنم؟
گریه میکنم برای بیرون شدن جانم؛ گریه میکنم برای ظلمت قبرم؛
گریه میکنم برای تنگی گورم؛ گریه میکنم برای سوالی که نکیر و منکر از من خواهند پرسید؛
گریه میکنم برای عریان و ذلیل بیرون آمدنم از قبرم درحالیکه بار سنگینم را بر پشتم حمل میکنم، یکبار بهسمت راستم و بار دیگر بهسمت چپم نگاه میکنم، زمانیکه خلایق در کاری غیر از کار من هستند؛ «برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند؛ رویهایی؛ چهرههايى در آن روز درخشان است؛ خندان و شادمان. و چهرههايى در آن روز بر آنها غبار و است؛ آن را پوشانده است تاريكي» (عبس/۳۷) و ذلت.
📚مصباح المتهجد، ج2، ص591
📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص72-73؛ (ط - الحديثة)، ج1، ص168
📚البلد الأمين، ص210
📚المصباح للكفعمی، ص596
رَوَی أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاء:
إِلَهِي لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِك ...
فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَءَ حَالًا مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَی مِثْلِ حَالِي إِلَی قَبْرِي لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي وَ مَا لِي لَا أَبْكِي وَ مَا أَدْرِي إِلَی مَا يَكُونُ مَصِيرِي وَ أَرَی نَفْسِي تُخَادِعُنِي وَ أَيَّامِي تُخَاتِلُنِي وَ قَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِي أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ فَمَا لِي لَا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ إِيَّايَ أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلًا حَامِلًا ثِقْلِي عَلَی ظَهْرِي أَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يَمِينِي وَ أُخْرَی عَنْ شِمَالِي إِذِ الْخَلَائِقُ فِي شَأْنٍ غَيْرِ شَأْنِي «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ» وَ ذِلَّةٌ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۵) در فرازی از دعایی که امام سجاد هنگام اصرار بر درخواستی از خداوند میخواندند آمده است:
خدایا! از تو درخواست میکنم به آن حقت که بر جمیع آفریدگانت واجب کردی و به آن اسم عظیمی که به پیامبرت ص دستورت دادی که با آن تو را تسبیح گوید، و به جلال وجه کریمانهات که نه فرسایش و تغییر در آن راه یابد و نه تحول و نابودی، که بر حضرت محمد ص و خاندانش درود فرستی، و مرا با عبادت خود از هر چیزی بینیاز کنی، و نفسم را با ترس از خودت، نسبت به [مصیبتهای] دنیا تسلی دهی، و به رحمت خود مرا با مقدار فراوانی از کرامت خویش مورد توجه قرار دهی.
📚الصحيفة السجادية، دعاء 52
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْإِلْحَاحِ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی:
... إِلَهِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ الْوَاجِبِ عَلَی جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ رَسُولَكَ أَنْ يُسَبِّحَكَ بِهِ، وَ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ، الَّذِي لَا يَبْلَی وَ لَا يَتَغَيَّرُ، وَ لَا يَحُولُ وَ لَا يَفْنَی، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُغْنِيَنِي عَنْ كُلِّ شَيْءٍ بِعِبَادَتِكَ، وَ أَنْ تُسَلِّيَ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا بِمَخَافَتِكَ، وَ أَنْ تُثْنِيَنِي بِالْكَثِيرِ مِنْ كَرَامَتِكَ بِرَحْمَتِكَ.
@yekaye
☀️۶) الف. روایت شده است که یکبار حضرت فاطمه س نشسته بود که پیامبر ص آمد و کنار ایشان نشست و به ایشان گفت: چه شده که تو را ناراحت و غمکین میبینم؟
حضرت زهرا س فرمود: پدرم و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریان و غمگین نباشم در حالی که تو قرار است از ما جدا شوی.
فرمود: فاطمه جان! گریه نکن و غمگین مباش چرا که چارهای از این جدایی نیست.
پس گریه حضرت فاطمه س شدت گرفت و گفت: پدرجانم! [در محشر] کجا شما را ملاقات کنم؟
فرمود: بر روی تپه «حمد» در حالی که دارم شفاعت امتم را میکنم.
گفت پدرجانم.! اگر آنجا نیافتمتان؟
فرمود: در صراط در حالی که جبرئیل سمت راستم است و میکائیل سمت چپم و اسرافیل دامن مرا گرفته است و فرشتگان پشت سرم هستند و من ندا می دهم «امتم»؛ پس حساب بر آنان آسان شود. سپس چپ و راست خود را می نگرم و نگاهم به امتم و به هر پایمبری در روز قیامت میافتد که همگان مشغول خویشاند و میگویند «پروردگارا! خودم! خودم» و من میگویم: «پروردگارا! امتم امتم» پس اولین کسانی که به من ملحق میگردند تو و علی و حسن و حسین هستید؛ پس پروردگار عز و جل فرماید: ای محمد! اگر امت تو گناهانی به اندازه کوهها با خود آورده باشند همگی را مورد مغفرت قرار خواهم داد مادامی که به من شرک نورزیده باشند و به ولایت دشمن [من] تن نداده باشند.
📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص121
👈متن حدیث👉
📚شبیه این مضمون، از حیث توجه پیامبر ص به حضرت فاطمه در قسمت شأن نزول (روایت «ه») گذشت وبا سند متصل اما بدون این فراز که پیامبر میفرماید همه به فکر خویشاند و من به فکر امتم، در كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر (ص36-38 ) آمده است؛
اما این فراز خاص که نشان میدهد پیامبر اکرم ص تنها کسی است که مشغولیت شدید روز قیامت، وی را به خود مشغول نکرده است، قبلا در حدیثی ذیل آیه ۵۶ سوره واقعه
(جلسه ۱۰۲۳، حدیث۱ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-56/)
گذشت؛
البته این مضمون در معتبرترین کتب اهل سنت ع هم آمده است؛ که در ادامه تقدیم میشود:
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ب. در معتبرترین منابع اهل سنت روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
من سید مردم هستم در روز قیامت؛ و آیا می دانید چرا؟
وقتی همه مردم از اولین و آخرین در محلی واحد گرد آیند و صدای دعوتکننده الهی را بشنوند و دیدگانشان نافذ گردد و خورشید نزدیک شود، مردم از شدت غم و دردسر به حدی میرسند که تحمل و طاقتشان تمام شود؛ پس به هم میگویند: آیا نمیبینید اوضاع به چه حدی رسیده است؟ آیا کسی را نمییابید که نزد پروردگارتان شفاعتتان کند؟
آنگاه برخی به برخی دیگر میگویند: سراغ آدم برویم. پس سراغ حضرت آدم ع میآیند و به او میگویند: تو پدر انسانها هستی و خداوند تو را به دست خویش آفرید و از روحش در تو دمید و به فرشتگان دستور داد که بر تو سجده کنند، شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم و حال و روزمان به چه حدی رسیده است؟
آدم ع میگوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و او مرا از خوردن میوه آن درخت نهی کرد اما من سرپیچی کردم. خودم؛ خودم؛ خودم [یعنی: وای بر من؛ و باید به کار خودم برسم]. سراغ غیر من بروید؛ سراغ نوح بروید.
پس سراغ حضرت نوح ع میآیند و به او میگویند: تو اولین پیامبران به سوی اهل زمین هستی و خداوند تو را بنده شکور نامید؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم؟
نوح ع میگوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و و اگر دعای مستجابی داشتم همان دعایی بود که علیه قوم خودم کردم. خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ سراغ ابراهیم ع بروید.
پس سراغ حضرت ابراهیم ع میآیند و به او میگویند: تو پیامبر خدا و خلیل او در میان اهل زمین هستی؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم؟
حضرت ابراهیم ع میگوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و من در سه موقعیت ناچار دروغ گفتم. خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ سراغ موسی ع بروید.
پس سراغ حضرت موسی ع میآیند و به او میگویند: تو پیامبر خدا هستی و خداوند تو را به رسالات خویش و به همصحبتی با خویش بر مردم برتری داد؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم؟
حضرت موسی ع میگوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و من شخصی را به قتل رساندهام که دستور به قتل رساندن وی را نداشتم؛ خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ سراغ عیسی ع بروید.
پس سراغ حضرت عیسی ع میآیند و به او میگویند: ای عیسی! تو «پیامبر خدا و كلمه او كه به مريم القا نموده و روحى از جانب او» (نساء/۱۷۱) هستی و با مردم در کودکی در گهواره سخن گفتی؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم؟
حضرت عیسی ع میگوید: همانا پروردگارم امروز غضبی کرده که تاکنون چنین غضب نکرده بود و بعدا هم هرگز چنین غضبی نکند؛ و گناهی را ذکر نمیکند فقط میگوید: خودم؛ خودم؛ خودم. سراغ غیر من بروید؛ سراغ حضرت محمد ع بروید.
پس سراغ حضرت محمد ص میآیند و به او میگویند: ای محمد! تو رسول الله و آخرین پیامبرانی، و «خداوند گناهان گذشته و آينده تو را آمرزید» (فتح/۲)؛ شفاعت ما را نزد پروردگارت بکن؛ آیا نمیبینی که در چه وضعیتی هستیم؟
پس راه میافتم و زیر سایه عرش میرسم و برای پروردگار عز و جل به سجده میافتم. سپس خداوند از محامد و حسن ثنای خویش ابوابی را بر من میگشاید که برای احدی پیش از من نگشوده بود. سپس میفرماید: ای محمد! سر بلند کن، بخواه که به تو عطا شود و شفاعت کن که پذیرفته شود.
پس سرم را بلند میکنم و می گویم: امتم، پروردگارا! امتم، پروردگارا!
پس خطاب شود: ای محمد! از امتم هرکس که حسابی بر آنان نیست را از درب راست از درهای بهشت وارد کن، و آنان در سایر درها هم شریک مردمند [= میتوانند از سایر درها هم وارد شوند].
سپس فرمود: به کسی که جانم به دست اوست بین دو لنگه از لنگههای [درهای] بهشت به اندازه بین مکه و حِمْيَر است؛ یا اینکه فرمود: بین مکه و بصره است.
📚صحيح البخاري، ج4، ص1745
📚صحيح مسلم، ج1، ص127
📚مسند ابن المبارك، ص61
📚مصنف ابن أبي شيبة، ج17، ص419
📚مسند إسحاق بن راهويه، ج1، ص227
📚سنن الترمذي، ج4، ص622
@yekaye
👇سند و متن حدیث فوق👉
☀️۷) در قیامت همه مشغول خویشاندن؛ اما زندگیشان در دنیا به نحوی بوده که لازمه این مشغولیتشان به خود، توجه و امداد نسبت به دیگران است:
☀️الف. از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند:
اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند.
سوال شد: یا رسول الله! چگونه؟
فرمودند: با تفضل و کرامتی که از جانب او در حق آنان میشود مورد مغفرت قرار میگیرند و آنان حسنات خود را به مردم میدهند و بدین سبب وارد بهشت میشوند؛ پس آنان در دنیا و آخرت اهل معروف بودند.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص182
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند. بدانها گفته میشود گناهان شما مورد مغفرت قرار گرفت، پس حسناتتان را به هرکس میخواهید ببخشید.
📚الكافي، ج4، ص29
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
اهل معروف در دنیا اهل معروف در آخرتند. بدانها گفته میشود؛ چون در آخرت حسنات برایشان زیاد میآید و آن را به گناهانکاران [ی که نیازمند ثوابی هستند تا ترازوی عملشان جبران شود] می بخشند.
📚الأمالي (للطوسي)، ص304
☀️د. از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
هنگامی که روز قیامت شد خداوند تبارک و تعالی دستور میدهد به منادیای که در پیشگاه او ندا دهد: کجایند فقرا؟
پس گروهی از مردم سر بلند میکنند.
خطاب میآید: بندگانم!
میگویند: پروردگارا!
خطاب میآید: من شما را به خاطر اینکه نزد من خوار بودید فقیر نکردم؛ ولیکن شما را برای مثل چنین روزی برگزیدم؛ به چهره مردم بنگرید و هرکس در حق شما معروف و خوبیای کرده است که این را فقط به خاطر من انجام داده از طرف من او را به بهشت ببرید.
📚الكافي، ج2، ص263-264؛ الزهد، ص32
👈احادیث فوق همراه با سند و متن👉
@yekaye