eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۳۳) از امیرالمومنین ع روایتی نقل شده که در یک مجلس ۴۰۰ باب از آنچه دین و دنیای مسلمان را آباد می‌کند تعلیم دادند که قبلا فرازهایی از آن گذشت. دو مورد از آن که به بحث ما مربوط می‌باشد چنین است: 🔸الف. برای «رفتار نادرست] برادر [دینی] خود، عذری بجوی؛ و اگر عذری نیافتی خودت بهانه‌ای برایش دست و پا کن. 🔸ب. به هم بدبین نباشید و وء ظن را در میان خودتان کنار بگذارید که خدای عزّوجلّ از آن نهی کرده است. 📚الخصال، ج‏2، ص622 و 624 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ‏ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع: ...‏ ☀️الف. اطْلُبْ لِأَخِيكَ عُذْراً فَإِنْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذْراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْرا ... ☀️ب. اطْرَحُوا سُوءَ الظَّنِّ بَيْنَكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَهَى عَنْ ذَلِك‏ ... @yekaye
🔸۳۴) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: ☀️الف. انسان بد، به کسی گمان نیک نمی‌برد زیرا دیگران را هچون خویش می‌بیند. ☀️ب. بدترین مردم کسی است که به خاطر سوء‌ظنش به کسی اعتماد نمی‌کند و کسی هم به خاطر کارهای بدش به او اعتماد نمی‌کند. 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص263 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: ☀️الف. الرَّجُلُ السُّوءُ لَا يَظُنُّ بِأَحَدٍ خَيْراً لِأَنَّهُ لَا يَرَاهُ إِلَّا بِوَصْفِ نَفْسِهِ. ☀️ب. شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا يَثِقُ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَا يَثِقُ بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ. @yekaye
☀️۳۵) الف. عایشه از رسول الله ص روایت کرده که فرمودند: کسی که به برادرش گمان بد ببرد به پروردگارش بدی کرده است؛ چرا که خداوند متعال می‌فرماید: «از بسیاری از گمانها اجتناب کنید» (حجرات/۱۲). 📚الدر المنثور، ج‏6، ص92 أخرج ابن مردويه عن عائشة و أخرج ابن النجار في تاريخه عن عائشة قالت: قال رسول الله ص: و من أساء بأخيه الظن فقد أساء بربه عز و جل ان الله تعالی يقول «اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ‏». ☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده است: خداوند روا نمی‌دارد که در مورد مومن جز گمان نیک برده شود؛ و شکستن استخوان مومنی که از دنیا رفته همانند شکستن او در حال حیاتش است. 📚المؤمن، ص67 عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: أَبَى اللَّهُ أَنْ يُظَنَّ بِالْمُؤْمِنِ إِلَّا خَيْراً وَ كَسْرُ عَظْمِ الْمُؤْمِنِ مَيِّتاً كَكَسْرِهِ حَيّاً. ☀️ج. و باز از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: هرگاه فرد مؤمنی برادرش را مورد اتّهام قرار دهد، ایمان در قلبش ذوب و مضمحل خواهد شد چنان که نمک در آب حل می‌شود. 📚الكافي، ج‏2، ص361 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ‏ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ. ☀️د. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: هرکس برادر مؤمنش را متّهم به بی‌دینی کند، دیگر میان آن‌ها هیچ حرمتی نخواهد بود؛ و کسی‌که با برادر دینی‌اش مانند سایر مردم برخورد و تعامل کند، او بری از دینی است که به آن تظاهر می‌کند [یعنی اگر واقعا دینش همان دین اوست باید حرمت وی را بیشتر نگه دارد]. 📚الكافي، ج‏2، ص361 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏: مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِي دِينِهِ فَلَا حُرْمَةَ بَيْنَهُمَا وَ مَنْ عَامَلَ أَخَاهُ بِمِثْلِ مَا عَامَلَ‏ بِهِ النَّاسَ فَهُوَ بَرِي‏ءٌ مِمَّا يَنْتَحِلُ‏. @yekaye
☀️۳۶) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: هم‌نشینی با بدان سوء ظن به نیکان را به ارث می‌گذارد. 📚الأمالي( للصدوق)، ص446؛ 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص53 حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الصُّوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو تُرَابٍ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ [مُوسَى‏] الرُّويَانِيُّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا ع: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَدِّثْنِي بِحَدِيثٍ عَنْ آبَائِكَ ع ... فَقَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَار. ☀️ب. در نقل دیگری مطلب فوق بدین صورت آمده است: هم‌صحبتی با بدان موجب سوء‌ظن به خوبان می‌شود. 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص431؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص302 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: صُحْبَةُ الْأَشْرَارِ تُوجِبُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ. @yekaye
🔸۳۷) از امیرالمومنین ع روایت شده است: ☀️الف. سوء‌ظن به شخص نیکوکار بدترین گناه و قبیح‌ترین ظلم است 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص263؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص284 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: سُوءُ الظَّنِّ بِالْمُحْسِنِ شَرُّ الْإِثْمِ وَ أَقْبَحُ الظُّلْمِ. ☀️ب. سوء‌ظن به کسی که خیانت نمی‌کند، ناشی از پستی و لئامت است 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص263؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص284 سُوءُ الظَّنِّ بِمَنْ لَا يَخُونُ مِنَ اللُّؤْمِ. ☀️ج. از علائم پشت کردن [خوبی‌ها به شخص]، سوء‌ظن به کسی است که خیرخواه است. 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص226؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص470 مِنْ عُنْوَانِ الْإِدْبَارِ سُوءُ الظَّنِّ بِالنَّصِيحِ. ☀️د. کسی که سوء‌ظن بر او غلبه کند، صلح و صفایی بین او و هیچ دوست صمیمی‌ای باقی نمی‌گذارد. 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص264؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص433 مَنْ غَلَبَ عَلَيْهِ سُوءُ الظَّنِّ لَمْ يَتْرُكْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلِيلٍ صُلْحاً. @yekaye
☀️۳۸) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: وضع و حال برادر [دینی] خود را بر بهترین وجه حمل کن، مگر زمانی که خلاف آن برایت ثابت شود. هرگز به خاطر سخنی که از جانب او رسیده گمان بد مبر، مادامی که محمل خوبی برای آن می‌توانی بیابی. 📚الكافی، ج‏2، ص362 ؛ 📚الأمالی( للصدوق)، ص304 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی كَلَامٍ لَهُ‏: ضَعْ أَمْرَ أَخِیكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یأْتِیكَ مَا یغْلِبُكَ مِنْهُ‏ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیرِ مَحْمِلًا. ☀️ب. عبارت اخیر در نقل دیگری چنین آمده است: درباره سخنی که از هرکس می‌شنوی گمان بد مبر مادامی که احتمال خوبی برای آن می‌توانی بیابی. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص264 لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ بَدَرَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیرِ مُحْتَمَلًا. @yekaye
🔸۳۹) از امیرالمومنین ع روایت شده است: ☀️الف. کسی که حسن ظن نداشته باشد از هرکسی می‌ترسد و نگران است. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص254 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ لَمْ یحْسِنْ ظَنَّهُ اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ. ☀️ب. و نیز روایت شده: کسی که نسبت به آنکه اهل خیانت نیست سوء ظن داشته باشد نسبت به کسی حسن ظن پیدا می‌کند که سزاوار نیست. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص263 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ سَاءَ ظَنُّهُ بِمَنْ لَا یخُونُ [لَا یخُونُهُ‏] حَسُنَ ظَنُّهُ بِمَا لَا یكُونُ [بِمَا لَا یخُونُهُ‏]. ☀️ج. و نیز روایت شده: کسی که اهل سوء‌ ظن باشد، به خیانت کسی که به او خیانت نمی‌کند معتقد می‌شود. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص264 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ سَاءَتْ ظُنُونُهُ اعْتَقَدَ الْخِیانَةَ بِمَنْ لَا یخُونُهُ. @yekaye
☀️۴۰) از امیرالمومنین ع روایت شده است: کسی که به تو گمان نیک برد گمانش را تصدیق کن [= کاری کن که گمانش صادق از آب درآید]. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص253 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ ظَنَّ بِكَ خَیراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ. @yekaye
☀️۴۱) از امیرالمومنین ع روایت شده است: کسی که سوء ظن به برادرش را تکذیب کند [= به چنین سوء ظنی اعتنا نکند] صاحب عقلی صحیح و قلبی راحت و آسوده است. 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص417؛ 📚عیون الحكم و المواعظ (للیثی)، ص461 قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ كَذَّبَ سُوءَ الظَّنِّ بِأَخِیهِ كَانَ ذَا عَقْلٍ صَحِیحٍ وَ قَلْبٍ مُسْتَرِیحٍ. @yekaye
☀️۴۲) الف. از رسول الله ص و نیز از امام صادق ع روایت شده است: دوراندیشی و احتیاط، [نوعی] سوء ظن است. 📚نهج الفصاحة، ص450، حدیث ۱۰۴۸؛ 📚شهاب الأخبار، حدیث ۱۷؛ 📚النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج‏1، ص379؛ 📚نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص111 الْحَزْمُ سُوءُ الظَّنِّ. ☀️ب. از امیرالمومنین ع روایت شده است: حسن ظن چه نیکوست، جز اینکه در آن عجز و ناتوانی‌ای نهفته است؛ و سوء‌ظن چه زشت است، جز اینکه در آن دوراندیشی و احتیاطی هست. 📚شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏20، ص294 (حکمتهای منسوب به حضرت، حکمت 359) قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: ما أحسن حسن الظن إلا أن فیه العجز و ما أقبح سوء الظن إلا أن فیه الحزم. @yekaye
☀️۴۳) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده است: هنگامی که صلاح و درستی بر زمانه و مردم آن مسلط باشد آنگاه اگر کسی به دیگری - که از او فضیحتی آشکار نشده - گمان بد برد، ستم کرده و از حد خود خارج شده است. و هنگامی که فساد بر زمانه و مردم آن غالب باشد و کسی به دیگری گمان نیک برد، خود را فریفته است. 📚نهج البلاغة، حکمت 114؛ 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص263 و ۲۵۴ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ [/الظَّنَّ رَجُلٌ بِرَجُلٍ] لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ [/خِزْیةٌ] فَقَدْ ظَلَمَ [وَ اعْتَدَى]؛ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ الرَّجُلُ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غُرِرَ [/غَرَّرَ]. ☀️ب. از امام هادی ع نیز روایت شده که فرمودند: هنگامی که زمانه به طوری باشد که عدل در آن بیش از جور باشد حرام است که به احدی گمان بد ببری مگر اینکه آن بدی را [به طور قطعی] در او سراغ داری؛ و هنگامی که در زمانه‌ای جور و ستم بیش از عدل باشد سزاوار نیست کسی به دیگری گمان نیک بَرَد، مگر اینکه [به طور خاص] آن نیکی در او بارز و معلوم باشد. 📚الدرة الباهرة، ص 42؛ 📚نزهة الناظر، ص142؛ 📚أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص312 عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع قَالَ: إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْعَدْلُ فِیهِ أَغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرَامٌ أَنْ تَظُنَّ بِأَحَدٍ سُوءاً حَتَّى تَعْلَمَ [یعْلَمَ] ذَلِكَ مِنْهُ؛ وَ إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْجَوْرُ فِیهِ أَغْلَبُ مِنَ الْعَدْلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَنْ یظُنَّ بِأَحَدٍ خَیراً حَتَّى یبْدُوَ [مَا لَمْ یعْلَمْ] ذَلِكَ مِنْهُ. ☀️ج. به امام رضا ع منسوب است که فرموده باشند: هنگامی که شخصی شخص دیگری را در سرزمین کفر مورد اتهام قرار دهد [= به وی بدگمان باشد و اعتماد نداشته باشد] در حالی که او را نمی‌شناسد، چیزی براو نیست؛ ‌زیرا در آنجا سزاوار نیست به احدی گمان نیک برده شود مگر کسی که از ایمان داشتنش مطمئن باشی؛ و هنگامی که شخصی شخص دیگری را در سرزمین ایمان مورد اتهام قرار دهد در حالی که او را نمی‌شناسد، حد برعهده‌اش می‌آید، زیرا در اینجا سزاوار نیست که کسی به دیگری گمانی جز گمان نیک داشته باشد. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص285 وَ رُوِی إِذَا قَذَفَ رَجُلٌ رَجُلًا فِی دَارِ الْكُفْرِ وَ هُوَ لَا یعْرِفُهُ فَلَا شَی‏ءَ عَلَیهِ، لِأَنَّهُ لَا یحِلُّ أَنْ یحْسَنَ الظَّنُّ فِیهَا بِأَحَدٍ إِلَّا مَنْ عُرِفَتْ إِیمَانُهُ؛ وَ إِذَا قَذَفَ رَجُلًا فِی دَارِ الْإِیمَانِ وَ هُوَ لَا یعْرِفُهُ فَعَلَیهِ الْحَدُّ، لِأَنَّهُ لَا ینْبَغِی أَنْ یظُنَّ بِأَحَدٍ فِیهَا إِلَّا خَیرا. @yekaye
☀️۴۴) از امام باقر علیه السّلام از پدرش از جدّش از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده كه فرمودند: هم‌نشینی با بدان، سوء ظن به نیکان را در پی دارد؛ و همنشینى با نیكان، بدان را به خوبان ملحق مى‌گرداند؛ و همنشینى فاجران با نیکوکاران، آنان را به خوبان ملحق مى‌سازد. پس هر كس، امرش بر شما مشتبه شد و از دینش آگاهى نداشتید، به همنشینانش نگاه كنید: پس اگر اهل دیانت بودند، او هم بر دین خداست، و اگر اهل دیانت نبودند، او نیز بهره‌اى از دین خدا ندارد. همانا رسول الله ص مى‌فرمودند: هر كس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگز با كافرى، برادرى نكند و با هیچ فاجری، همنشین نشود. و هر كس با كافرى برادرى نمود و یا با فاجری همنشینى كرد، خود او نیز كافر و فاجر است. 📚صفات الشیعة، ص6 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْیارِ؛ وَ مُجَالَسَةُ الْأَخْیارِ تُلْحِقُ الْأَشْرَارَ بِالْأَخْیارِ؛ وَ مُجَالَسَةُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ تُلْحِقُ الْفُجَّارَ بِالْأَبْرَارِ. فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیكُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ؛ فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِینِ اللَّهِ، فَهُوَ عَلَى دِینِ اللَّهِ؛ وَ إِنْ كَانُوا عَلَى غَیرِ دِینِ اللَّهِ، فَلَا حَظَّ لَهُ فِی دِینِ اللَّهِ. إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ یقُولُ: مَنْ كَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلَا یؤَاخِینَّ كَافِراً وَ لَا یخَالِطَنَّ فَاجِراً؛ وَ مَنْ آخَى كَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً، كَانَ كَافِراً فَاجِراً. @yekaye
🔸مساله حسن ظن و سوء ظن در نسبت بین مردم و حاکمان ظرایف متعددی دارد. حاکمان باید خودشان به گونه ای رفتار کنند که در معرض سوء‌ظن مردم واقع نشوند و خودشان هم نسبت به عموم مردم بر اساس حسن ظن عمل کنند اما در خصوص کسانی که به مسئولیتی منصوب می‌کنند اصلا بر اساس حسن ظن خود عمل نکنند. ☀️۴۵) فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر که به این ابعاد مربوط به حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت مربوط می‌شود در ادامه تقدیم می‌شود [لازم به ذکر است: عباراتی که داخل کروشه آمده است فقط در تحف العقول آمده و در نهج‌البلاغه نیامده است]: فراز اول: ... سپس بدان كه هیچ چیز برای تقویت حسن ظن مردم به حاکم، به اندازه نیكى كردن وی به آنان، و پایین آوردن هزینۀ زندگى‌شان، و پرهیز از واداشتن آنان به كارى كه برای آن ساخته نشده‌اند و از عهده‌اش برنمی‌آیند، موثر نیست. پس بكوش تا در این موضوع روشى را پیش گیرى كه حسن ظن به مردم تحت امرت را برایت فراهم آورد، كه حسن ظن، بار زحمتی طولانی را از دوش تو برمی‌دارد؛ و همانا سزاوارترین شخص برای اینکه به او حسن ظن داشته باشی، همان است که در ابتلاءاتی که گریبانگیر تو شده، با تو خوب بوده [تو را تحمل کرده]، و سزاوارترین شخص برای اینکه به او سوء ظن داشته باشی آن كسی است که در ابتلاءاتی که گریبانگیر تو شده، با تو بد بوده [تو را تحمل نکرده] است، [پس این منزلت را هم له و هم علیه خود بشناس تا بر بصیرت تو بیفزاید، هم برای خوش‌رفتارى [با مردم]، و هم برای زیاد شدن مواردی که عامه در ابتلائاتی که گریبانگیر تو می‌شود با تو خوب باشند، به علاوه آنچه كه خداوند بدین سبب در معاد برایت تدارك می‌بیند] ... 📚تحف العقول، ص130؛ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه على مصر و أعمالها ... وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَیسَ شَی‏ءٌ بِأَدْعَى إِلَى [ل‍] حُسْنِ ظَنِّ [وَالٍ‏] رَاعٍ بِرَعِیتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَیهِمْ وَ تَخْفِیفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَیهِمْ وَ تَرْكِ [قِلَّةِ] اسْتِكْرَاهِهِ إِیاهُمْ عَلَى مَا لَیسَ لَهُ قِبَلَهُمْ، فَلْیكُنْ مِنْكَ فِی ذَلِكَ أَمْرٌ یجْتَمِعُ لَكَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِیتِكَ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ یقْطَعُ عَنْكَ نَصَباً طَوِیلًا؛ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ حَسُنَ بَلَاؤُكَ عِنْدَهُ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ سَاءَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ سَاءَ بَلَاؤُكَ عِنْدَهُ‏ [فَاعْرِفْ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ لَك‏ َ وَ عَلَیكَ لِتَزِدْكَ بَصِیرَةً فِی حُسْنِ الصُّنْعِ وَ اسْتِكْثَارِ حُسْنِ الْبَلَاءِ عِنْدَ الْعَامَّةِ مَعَ مَا یوجِبُ اللَّهُ بِهَا لَكَ فِی الْمَعَاد] ... برای مطالعه فراز دوم کلیک کنید برای مطالعه فراز سوم کلیک کنید @yekaye
☀️ ادامه فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت فراز دوم: ... سپس روابط‍‌ خود را با افراد باشخصیت و اصیل و خاندانهاى صالح و خوش سابقه برقرار ساز، و پس از آن با مردمان دلاور و شجاع و سخاوتمند و بخشنده، چرا كه آنان مجمع كرامت‌ها و نمونه‌های بارز درک عرفی و عمومی مى‌باشند [كه انسان را به حسن ظن به خدا و ایمان به قضا و قدر او هدایت می‌نمایند]. سپس همچون والدینی كه به امور فرزندانشان رسیدگى مى‌كنند به امورشان رسیدگى كن و مبادا آنچه كه ایشان را بدان تقویت مى‌نمایى در دیده‌ات بزرگ آید، ویا لطف و محبّتى را که درباره آنان روا شمرده‌ای -گر چه اندك باشد- کم‌اهمیت بشماری [و ادامه ندهی]، زیرا همین آنان را به خیرخواهى و حسن ظنّ‌ نسبت به تو سوق می‌دهد. و مبادا به صرف اینكه به كارهاى بزرگشان رسیدگى مى‌كنى از رسیدگى به جزییات امور آنان غافل شوى! چرا كه آن لطف و محبّتهاى جزئى نفع خودش را دارد و كارهاى بزرگ نیز موقعیت مخصوص به خودش را دارد كه از آن بى‌نیاز نیستند ... 📚تحف العقول، ص۱۳۲؛ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْمُرُوءَاتِ وَ الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْكَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ [یهْدُونَ إِلَى حُسْنِ الظَّنِّ بِاللَّهِ وَ الْإِیمَانِ بِقَدَرِهِ] ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا یتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا [الْوَالِدُ مِنْ وُلْدِهِ] وَ لَا یتَفَاقَمَنَّ فِی نَفْسِكَ شَی‏ءٌ قَوَّیتَهُمْ بِهِ وَ لَا تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ وَ إِنْ قَلَّ فَإِنَّهُ دَاعِیةٌ لَهُمْ إِلَى بَذْلِ النَّصِیحَةِ لَكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِكَ وَ لَا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِیفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالًا عَلَى جَسِیمِهَا فَإِنَّ لِلْیسِیرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً ینْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِیمِ مَوْقِعاً لَا یسْتَغْنُونَ عَنْهُ ... برای مطالعه فراز سوم کلیک کنید @yekaye
☀️ ادامه فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت (برای مطالعه فراز اول اینجا را کلیک کنید) (برای مطالعه فراز دوم اینجا را کلیک کنید) فراز سوم: ..... سپس در وضع دفتردارانت نظر كن، و حال و روز هریک از آنان را در مواردی که بدانها نیاز می‌شود خوب بشناس، و برایشان پایه و رتبه‌اى قرار ده، و كارهایت را به بهترینشان بسپار، و نامه‌هاى حاوى تدابیر و اسرار خود را به افراد دارای صلاحیت اخلاقی بسپار، همان کسانی که [صاحبنظر و خیرخواه و باهوش‌اند و براى گفتگو در كارهاى حسّاس و مهمّ‌ شایستگى لازم را دارند و از همگان رازدارترند و] تکریم کردنشان آنان را به خودسری نمی‌کشاند، [و گستاخى و دلیرى آنان را به وادى هلاكت نكشاند] - كه در خلوت با تو مخالفت كند و در حضور مردم خلاف آن را اظهار نماید- و از کسانی نباشد که به خاطر غفلت و بی‌توجهی، در خواندن گزارشهائى كه از کارگزارانت برایت مى‌رسد و پاسخ دادن آنها به وجه مناسبی از جانب تو، و نیز در خصوص آنچه از طرف تو می‌گیرد یا از جانب تو می‌دهد، کم‌کاری کند، و نیز قراردادهایى كه براى تو تنظیم می‌كند سست و آسیب پذیر نباشد، و اگر قراردادى به زیان تو بسته شده باشد در گسستن آن درنماند؛ و ارزش خویشتن را خوب بشناسد و از آن بى‌اطّلاع نباشد، چه، آن كس كه از منزلت خود بى‌خبر است از ارزش و مقام دیگرى بمراتب ناآگاهتر است. [در مرتبه بعد، برای نامه‌ها و دفاتر خراج و دفاتر نظامى و لشكریت گروهى را بگمار كه در انتخاب ایشان تمام تلاشت را مصروف داشته‌اى، - چرا كه آنان مسئولین حكومت و ولایت تو هستند – کسانی را كه سود ایشان براى تو جامعتر، و براى عموم همگانى‌تر باشد.] 🤔اما در انتخاب این منشیان هرگز به زیرکی و اطمینان و حسن ظنِ خودت تكیه مكن، زیرا انسانها مى‌دانند كه چگونه با ظاهرسازى و خوش خدمتى نظر زمامداران را جلب نمایند، در حالی که در پشت آن ظاهرسازی، اثری از خیرخواهى و امانتداری نیست. بلکه آنان را با توجه به مسئولیتهائى كه از قِبَلِ صالحانِ پیش از تو عهده‌دار بوده‌اند بیازماى، و به افرادی از آنها که (در زمان مسئولیتشان) اثر بهتری از خود برجای گذاشته‌اند و بیشتر به نجابت و امانت شناخته می‌شوند اعتماد كن، که همانا این دلیلی بر خیرخواهی تو نسبت به (رعایت دستور) خدا و خیرخواهی تو نسبت به كسانى است كه ولایت و حکومت بر آنها را عهده‌دار شده‌ای، [سپس ایشان را به نیکویی در حکومتداری و نرمى در سخن فرمان ده]، و براى محور هر یك از كارهایت باید رئیسى از آنان انتخاب كنى كه او را نه بزرگىِ آن كارها درمانده‌اش سازد و نه كثرت آنها پریشان و خسته‌اش كند، [سپس آن دسته از حالات آنان که غالبا از تو پنهان می‌ماند و نیز کارهای آن دسته از منصوبانت را که فرستادگانی از جانب او سراغت می‌آیند خوب بررسی کن و (از آن سو) ارباب رجوع را زیر نظر بدار، و ببین كه تولی و میزان پذیرش و نحوه اظهارنظر کردنهای آنان درباره والىِ (منصوب تو) چگونه است، زیرا تنگدلی (ملولى) و عزّت طلبی و خودبزرگ‌بینی از جانب بسیارى از دفترداران و منشیان - جز آنان كه خدا نگاهشان دارد - سرمی‌زند، در حالی که ارباب رجوع چاره‌اى جز اینکه در پی حاجاتشان برود ندارد* و باید بدانى هر عیبى كه در منشیان (دفترداران) تو باشد و تو از آن چشم پوشى كنى شخصا مسئول آن خواهى بود، و در مقابل، هر گونه فضیلتى كه در آنان باشد نیز به حساب تو خواهد بود، افزون بر ثواب نیكویى كه در پیشگاه خدا دارى. ✳️* ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است که برای فهم درست اوضاع و احوال این کارگزاران، سراغ کسانی که کارشان به اینها می‌افتد برو، زیرا آن منشیان و دفترداران غالبا مطالب را طوری جلوه می‌دهند که گویی حق به جانب آنهاست، در حالی که اگر واقعا نارسایی‌ای در کار آن منشیان و دفترداران باشد، مردم چون بالاخره نیاز و کارشان به خاطر قصور و تقصیر آنان، لنگ می‌ماند نارسایی‌های مذکور را برایت بازگو خواهند کرد. 📚تحف العقول، ص۱۳۹ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ [موارد داخل کروشه، عباراتی است که در تحف‌العقول آمده، اما در نهج‌البلاغه نیامده است] @yekaye 👇متن اصلی این فراز از کلام امیرالمومنین ع:👇 .
متن فراز سوم از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه على مصر و أعمالها ... ثُمَّ انْظُرْ فِی حَالِ كُتَّابِكَ [فَاعْرِفْ حَالَ كُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ فِیمَا یحْتَاجُ إِلَیهِ مِنْهُمْ فَاجْعَلْ لَهُمْ مَنَازِلَ وَ رُتَباً] فَوَلِّ عَلَى أُمُورِكَ خَیرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِی تُدْخِلُ فِیهَا مَكَایدَكَ [مَكِیدَتَكَ] وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ [صَالِحِ الْأَدَبِ مِمَّنْ یصْلُحُ لِلْمُنَاظَرَةِ فِی جَلَائِلِ الْأُمُورِ مِنْ ذَوِی الرَّأْی وَ النَّصِیحَةِ وَ الذِّهْنِ أَطْوَاهُمْ عَنْكَ لِمَكْنُونِ الْأَسْرَارِ كَشْحاً] مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ [وَ لَا تَمْحَقُ بِهِ الدَّالَّةُ] فَیجْتَرِئَ بِهَا عَلَیكَ فِی خِلَافٍ لَكَ بِحَضْرَةِ مَلٍا [فَیجْتَرِئَ بِهَا عَلَیكَ فِی خَلَاءٍ أَوْ یلْتَمِسَ إِظْهَارَهَا فِی مَلَاءٍ] وَ لَا تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِیرَادِ مُكَاتَبَاتِ عُمِّالِكَ [كُتُبِ الْأَطْرَافِ] عَلَیكَ وَ إِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا [جَوَابَاتِكَ] عَلَى الصَّوَابِ عَنْكَ [وَ] فِیمَا یأْخُذُ لَكَ وَ یعْطِی مِنْكَ وَ لَا یضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَكَ وَ لَا یعْجِزُ عَنْ إِطْلَاقِ مَا عُقِدَ عَلَیكَ وَ لَا یجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِی الْأُمُورِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ یكُونُ بِقَدْرِ غَیرِهِ أَجْهَلَ. [وَ وَلِّ مَا دُونَ ذَلِكَ مِنْ رَسَائِلِكَ وَ جَمَاعَاتِ كُتُبِ خَرْجِكَ وَ دَوَاوِینِ جُنُودِكَ قَوْماً تَجْتَهِدُ نَفْسُكَ فِی اخْتِیارِهِمْ فَإِنَّهَا رُءُوسُ أَمْرِكَ أَجْمَعُهَا لِنَفْعِكَ وَ أَعَمُّهَا لِنَفْعِ رَعِیتِكَ] ثُمَّ لَا یكُنِ اخْتِیارُكَ إِیاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ [حُسْنِ‏ الظَّنِ‏ بِهِمْ]‏ فَإِنَّ الرِّجَالَ یتَعَرَّفُونَ [یعْرِفُونَ] لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ [حَدِیثِهِمْ‏] خِدْمَتِهِمْ وَ لَیسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ النَّصِیحَةِ وَ الْأَمَانَةِ شَی‏ءٌ وَ لَكِنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِینَ قَبْلَكَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ كَانَ فِی الْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً [وَ أَعْرَفِهِمْ فِیهَا بِالنُّبْلِ وَ الْأَمَانَةِ] فَإِنَّ ذَلِكَ دَلِیلٌ عَلَى نَصِیحَتِكَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ أَمْرَهُ [ثُمَّ مُرْهُمْ بِحُسْنِ الْوَلَایةِ وَ لِینِ الْكَلِمَةِ] وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ كُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِكَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یقْهَرُهُ كَبِیرُهَا وَ لَا یتَشَتَّتُ عَلَیهِ كَثِیرُهَا [ثُمَّ تَفَقَّدْ مَا غَابَ عَنْكَ مِنْ حَالاتِهِمْ وَ أُمُورِ مَنْ یرِدُ عَلَیكَ رُسُلُهُ وَ ذَوِی الْحَاجَةِ وَ كَیفَ وَلَایتُهُمْ وَ قَبُولُهُمْ وَلِیهُمْ وَ حُجَّتَهُمْ‏ فَإِنَّ التَّبَرُّمَ وَ الْعِزَّ وَ النَّخْوَةَ مِنْ كَثِیرٍ مِنَ الْكُتَّابِ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّه‏ وَ لَیسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِنْ طَلَبِ حَاجَاتِهِمْ] وَ مَهْمَا كَانَ فِی كُتَّابِكَ مِنْ عَیبٍ فَتَغَابَیتَ عَنْهُ أُلْزِمْتَهُ [أَوْ فَضْلٍ نُسِبَ إِلَیكَ مَعَ مَا لَكَ عِنْدَ اللَّهِ فِی ذَلِكَ مِنْ حُسْنِ الثَّوَاب‏]. @yekaye
🔸۴۶) در دعائم الاسلام عهدنامه‌ای از امیرالمومنین ع روایت شده است که ایشان با خویش عهد کرده‌اند و اصل آن عهدی بین رسول الله با ایشان بوده است؛ که با مقایسه آن با عهدنامه معروف مالک اشتر به نظر می‌رسد همان باشد هرچند تعابیرشان گاه اندک تفاوتی با هم دارند. در اینجا ابتدا روایت دعائم که در آن از تعبیر «سوء ظن» یاد شده تقدیم می‌شود سپس آن فرازی از عهدنامه مالک اشتر که به نظر می‌‌رسد معادل همین فراز باشد تقدیم می‌گردد: ☀️الف. فراز مربوطه در دعائم الاسلام چنین است: در دسترس نبودنت طولانی نشود که همانا این باب سوء‌ظن به تو را می‌گشاید و زمینه‌ساز فساد امور بر علیه توست؛ و مردم انسانهایی هستند که آنچه از آنان غایب باشد را نمی‌دانند؛ و دربانان خود را [درست] انتخاب کن و هرکس از ایشان که برای مردم زحمت زیادی ایجاد می‌کند و چپاولگر و کم‌انصاف است را از خود دور کن... 📚دعائم الإسلام، ج‏1، ص367 وَ عَنْ عَلِی ع أَنَّهُ ذَكَرَ عَهْداً فَقَالَ الَّذِی حَدَّثَنَاهُ أَحْسَبُهُ مِنْ كَلَامِ عَلِی ص إِلَّا أَنَا رُوِّینَا عَنْهُ أَنَّهُ رَفَعَهُ فَقَالَ عَهِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَهْداً كَانَ فِیهِ بَعْدَ كَلَامٍ ذَكَرَهُ ... وَ لَا تُطِلِ الِاحْتِجَابَ فَإِنَّ ذَلِكَ بَابٌ مِنْ سُوءِ الظَّنِّ بِكَ وَ دَاعِیةٌ إِلَی فَسَادِ الْأُمُورِ عَلَیكَ وَ النَّاسُ بَشَرٌ لَا یعْرِفُونَ مَا غَابَ عَنْهُمْ وَ تَخَیرْ حُجَّابَكَ وَ أَقْصِ مِنْهُمْ كُلَّ ذِی أَثَرَةٍ عَلَی النَّاسِ وَ تَطَاوُلٍ وَ قِلَّةِ إِنْصَاف‏ ☀️ب. فراز مربوطه در عهدنامه مالک اشتر (در نهج‌البلاغه و تحف العقول) چنین است: ... و نکته دیگر اینکه مبادا اینکه در دسترس مردمان تحت حکومتت نباشی به درازا كشی، زيرا در دسترس نبودن زمامداران موجب نوعی در تنگنا قرار گرفتن و كم اطّلاعی از امور است، و این در دسترس نبودن‌شان آنان را از آنچه كه در اطرافشان می‌گذرد بی‌خبر نگه می‌دارد، و موجب می‌شود كه در نظرشان بزرگ كوچك، و كوچك بزرگ، و نيكو زشت، و زشت نيكو جلوه كند، و حقّ‌ با باطل آميخته شود، چرا كه زمامدار در هر حال يك بشر است و به كارهائی كه مردم از او پنهان می‌دارند پی نمی‌برد، و روی حق هیچ برچسبی گذاشته نشده که بدان وسیله راستی از دروغ متمایز شود؛ پس با كم کردن فاصله با مردم خود را از تضییع حقوق آنان مصون بدار، که همانا تو از اين دو حال خارج نيستی: يا شخصی هستی سخاوتمند كه جان خود را صرف بذل در حق کرده‌ای، پس چرا برای دادن حقّی است كه باید ادا کنی و يا کردار شايسته‌ای كه باید از عهده‌اش برآیی، در دسترس مردم نباشی‌؟ و يا مردی هستی بخيل و تنگ نظر، در اين صورت هم خیلی زود مردم به خاطر همین تنگ‌نظری‌ات از مراجعه به تو ناامید می‌شوند به علاوه اينكه بيشتر نيازهایی مردم بابت آنها به تو مراجعه می‌کنند از آن دسته اموری است که هیچ مؤونه‌ای برای تو ندارد، مانند شكايت از ستمی که بدانها رفته، يا طلب انصاف در برخوردی که با آنها می‌شود [پس از آنچه برايت شرح دادم بهرۀ لازم را ببر، و در آن بدانچه ان شاء الله بهره و رشد خودت را تأمين می‌كند بسنده كن] 📚نهج البلاغة،📚نامه ۵۳؛ 📚تحف العقول، ص144 و من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی [رحمه الله‏] لما ولاه علی مصر ... وَ أَمَّا [بَعْدَ هَذَا] بَعْدُ فَلَا تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَكَ عَنْ رَعِیتِكَ فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ وَ قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ وَ الِاحْتِجَابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِیرُ وَ یعْظُمُ الصَّغِیرُ وَ یقْبُحُ الْحَسَنُ وَ یحْسُنُ الْقَبِیحُ وَ یشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ إِنَّمَا الْوَالِی بَشَرٌ لَا یعْرِفُ مَا تَوَارَی عَنْهُ النَّاسُ بِهِ مِنَ الْأُمُورِ وَ لَیسَتْ عَلَی الْحَقِّ سِمَاتٌ تُعْرَفُ بِهَا ضُرُوبُ الصِّدْقِ مِنَ الْكَذِبِ [یعْرَفُ بِهَا الصِّدْقُ مِنَ الْكَذِبِ فَتَحَصَّنْ مِنَ الْإِدْخَالِ فِی الْحُقُوقِ بِلِینِ الْحِجَابِ فَ‍] وَ إِنَّمَا أَنْتَ أَحَدُ رَجُلَینِ: إِمَّا امْرُؤٌ سَخَتْ نَفْسُكَ بِالْبَذْلِ فِی الْحَقِّ فَفِیمَ احْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِیهِ أَوْ فِعْلٍ [خُلُقٍ] كَرِیمٍ تُسْدِیهِ؟ أَوْ [وَ إِمَّا] مُبْتَلًی بِالْمَنْعِ فَمَا أَسْرَعَ كَفَّ النَّاسِ عَنْ مَسْأَلَتِكَ إِذَا أَیسُوا مِنْ بَذْلِكَ مَعَ أَنَّ أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَیكَ [مَا] مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِیهِ عَلَیكَ مِنْ شَكَاةِ مَظْلِمَةٍ أَوْ طَلَبِ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَةٍ [إِنْصَافٍ فَانْتَفِعْ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ وَ اقْتَصِرْ فِیهِ عَلَی حَظِّكَ وَ رُشْدِكَ إِنْ شَاءَ اللَّه‏] @yekaye
☀️۴۶)ج. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: کسی که خویش را در معرض اتهام قرار دهد اگر کسی به او بد گمان شد فقط خودش را سرزنش کند؛ و کسی که سر خویش را مخفی بدارد اختیارش به دست خویش است. 📚الكافی، ج‏8، ص152؛ 📚الأمالی( للصدوق)، ص304 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّكُونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه‏ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلتُّهَمَةِ فَلَا یلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ وَ مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِیرَةُ فِی یدِهِ. @yekaye
☀️۴۷) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: از گمان‌های مومنان خود را حفظ کنید؛ که همانا خداوند حق را بر زبان آنها جاری می‌سازد. 📚نهج‌البلاغه، حکمت۳۰۹؛ 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص91؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص88 وَ قَالَ عَلَیهِ السَّلَامُ: اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِینَ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْحَقَّ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ. @yekaye
☀️۴۹) از رسول الله ص روایت شده است: بدترین مردم کسانی هستند که اهل ظن و گمان‌اند؛ و بدترین بدگمان‌ها، افرادی‌اند که اهل تجسس‌اند؛ و بدترین اهل تجسس، ورّاج‌ها [پرحرف‌ها] هستند؛ و بدترین ورّاج‌ها، پرده‌دران‌اند. 📚لبّ اللُّبَاب‏ (الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِی؛ به نقل از مستدرك الوسائل، ج‏9، ص147) وَ قَالَ ص: شَرُّ النَّاسِ الظَّانُّونَ؛ وَ شَرُّ الظَّانِّینَ الْمُتَجَسِّسُونَ؛ وَ شَرُّ الْمُتَجَسِّسِینَ الْقَوَّالُونَ؛ وَ شَرُّ الْقَوَّالِینَ الْهَتَّاكُونَ. @yekaye
☀️۵۰) الف. از امام باقر ع و نیز از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: نزدیکترین اوقات بنده به کفر آن وقت است که با کسی برادری و دوستی کند ولی پیوسته لغزشها و خطاهای او را نزد خود به شمار آورد تا روزی به رخ او بکشد و بدان سبب از وی عیبجویی به عمل آورد. 📚الكافی، ج‏2، ص354؛ 📚المحاسن، ج‏1، ص104 ؛ 📚الأمالي (للمفيد)، ص23 مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ وَ الْفَضْلِ ابْنَی یزِیدَ الْأَشْعَرِی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَیرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا: أَقْرَبُ مَا یكُونُ الْعَبْدُ إِلَی الْكُفْرِ أَنْ یوَاخِی الرَّجُلَ عَلَی الدِّینِ فَیحْصِی عَلَیهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِیعَنِّفَهُ بِهَا یوْماً مَا. 📚در معاني الأخبار، ص394 این حدیث از امام صادق ع با تعبیر «أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ: کمترین چیزی که انسان را از ایمان خارج می‌کند» آمده است. ☀️ب. وباز از ایشان روایت شده که فرمودند: دورترین حال بنده به خدا این است که با کسی برادری کند و لغزش‌های او را حفظ کند تا روزی او را به‌وسیله‌ی آن‌ها سرزنش کند. 📚الكافی، ج‏2، ص355 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْعَدُ مَا یكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ أَنْ یكُونَ الرَّجُلُ یوَاخِی الرَّجُلَ وَ هُوَ یحْفَظُ عَلَیهِ زَلَّاتِهِ لِیعَیرَهُ بِهَا یوْماً مَا. ☀️ج. و در منابع اهل سنت از رسول الله ص روایت شده است: کسی که امر پنهان و ناخوشایند مسلمانی را افشا کند تا بدین وسیله بناحق آبروی وی را ببرد، خداوند به همان وسیله آبروی وی را روز قیامت در میان خلق خواهد برد. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص93 و أخرج البیهقی عن أبی ذر رضی الله عنه عن النبی صلی الله علیه [و آله] و سلم قال: من أشاد علی مسلم عورته یشینه بها بغیر حق شانه الله بها فی الخلق یوم القیامة. @yekaye
☀️۵۱) الف. ‌با سندهای متعدد از امام باقر ع و امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: ای جماعت کسانی که به زبان اسلام آورده‌اند ولی ایمان در دلشان خالص نشده است، مسلمانان [مؤمنان] را مذمت نکنید و امور نهان [نقل دیگر: لغزش‌های] مسلمانان [مؤمنین] را تعقیب نکنید، زیرا هرکه امور نهان [لغزش‌های] آنان را تعقیب کند، خداوند امور نهانش [لغزش‌هایش] را دنبال می‌کند، و هرکه را خداوند امور نهانش [لغزش‌هایش] را دنبال کند رسوایش می‌سازد؛ گرچه در درون خانه‌اش باشد. 📚الكافی، ج‏2، ص354-355 📚المحاسن، ج‏1، ص104 ☀️ب. عین همین عبارات با طرق مختلف در کتب اهل سنت نیز از رسول الله ص روایت شده است 📚الدر المنثور، ج‏6، ص93 در اینجا فقط یک مورد را که ادامه جالبی دارد اشاره می‌کنیم: روایت شده که روزی رسول الله ص برای نماز صبح به مسجد آمد. وقتی نمازش تمام شد رو به مردم کرد و با صدای بلندی که زنان پشت پرده هم بشنوند فرمود: ای کسانی که به زبان اسلام آورده‌اند و ایمان در دلشان خالص نشده است، مسلمانان را اذیت نکنید و از آنان عیب‌جویی ننمایید و لغزش‌های آنان را تعقیب نکنید، زیرا هرکه لغزش‌های آنان را تعقیب کند، خداوند لغزش‌هایش را دنبال می‌کند، و هرکه را خداوند لغزش‌هایش را دنبال کند رسوایش می‌سازد؛ گرچه در درون خانه‌اش باشد. شخصی گفت: یا رسول الله ص! آیا بر مومنان ستر و پرده‌ای هست؟ فرمودند: ستر و پرده‌های خداوند بر مومن بیش از آن است که به شمار آید. مومن گناهاتی مرتکب می‌شود که این پرده‌ها یکی یکی از او دریده می‌شود تا جایی که از آنها چیزی باقی نمی‌ماند. پس خداوند به فرشتگانش فرماید: بنده مرا از مردم بپوشانید که همانا مردم عیب‌ می‌گیرند و غیرت ندارند. پس فرشتگان با بالهای خویش وی را از مردم می‌پوشانند. پس اگر توبه کرد خداوند از او قبول می‌کند و پرده‌هایش را بر او برمی‌گرداند و همراه هر پرده‌ای نُه پرده است. پس اگر باز پشت سر هم مرتکب گناهانی شد فرشتگان می‌گویند: پروردگارا! او بر ما غلبه کرد و عذر ما را خواست. پس خداوند به فرشتگانش فرماید: بنده مرا از مردم بپوشانید که همانا مردم عیب‌ می‌گیرند و غیرت ندارند. پس فرشتگان با بالهای خویش وی را از مردم می‌پوشانند. پس اگر توبه کرد خداوند از او قبول می‌کند و اگر باز برگشت فرشتگان می‌گویند: پروردگارا! او بر ما غلبه کرد و عذر ما را خواست. پس خداوند به فرشتگانش فرماید: دیگر او را رها کنید؛ و کارش به جایی می‌رسد که اگر در خانه‌ای تاریک در شبی ظلمانی در حجره‌ای گناهی مرتکب شود خداوند وی و عیوب نهان وی را رسوا می‌کند. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص93-94 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👇