eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۴۳) الف. از امیرالمومنین ع روایت شده است: هنگامی که صلاح و درستی بر زمانه و مردم آن مسلط باشد آنگاه اگر کسی به دیگری - که از او فضیحتی آشکار نشده - گمان بد برد، ستم کرده و از حد خود خارج شده است. و هنگامی که فساد بر زمانه و مردم آن غالب باشد و کسی به دیگری گمان نیک برد، خود را فریفته است. 📚نهج البلاغة، حکمت 114؛ 📚تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص263 و ۲۵۴ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ [/الظَّنَّ رَجُلٌ بِرَجُلٍ] لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ [/خِزْیةٌ] فَقَدْ ظَلَمَ [وَ اعْتَدَى]؛ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ الرَّجُلُ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غُرِرَ [/غَرَّرَ]. ☀️ب. از امام هادی ع نیز روایت شده که فرمودند: هنگامی که زمانه به طوری باشد که عدل در آن بیش از جور باشد حرام است که به احدی گمان بد ببری مگر اینکه آن بدی را [به طور قطعی] در او سراغ داری؛ و هنگامی که در زمانه‌ای جور و ستم بیش از عدل باشد سزاوار نیست کسی به دیگری گمان نیک بَرَد، مگر اینکه [به طور خاص] آن نیکی در او بارز و معلوم باشد. 📚الدرة الباهرة، ص 42؛ 📚نزهة الناظر، ص142؛ 📚أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص312 عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع قَالَ: إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْعَدْلُ فِیهِ أَغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرَامٌ أَنْ تَظُنَّ بِأَحَدٍ سُوءاً حَتَّى تَعْلَمَ [یعْلَمَ] ذَلِكَ مِنْهُ؛ وَ إِذَا كَانَ زَمَانٌ الْجَوْرُ فِیهِ أَغْلَبُ مِنَ الْعَدْلِ فَلَیسَ لِأَحَدٍ أَنْ یظُنَّ بِأَحَدٍ خَیراً حَتَّى یبْدُوَ [مَا لَمْ یعْلَمْ] ذَلِكَ مِنْهُ. ☀️ج. به امام رضا ع منسوب است که فرموده باشند: هنگامی که شخصی شخص دیگری را در سرزمین کفر مورد اتهام قرار دهد [= به وی بدگمان باشد و اعتماد نداشته باشد] در حالی که او را نمی‌شناسد، چیزی براو نیست؛ ‌زیرا در آنجا سزاوار نیست به احدی گمان نیک برده شود مگر کسی که از ایمان داشتنش مطمئن باشی؛ و هنگامی که شخصی شخص دیگری را در سرزمین ایمان مورد اتهام قرار دهد در حالی که او را نمی‌شناسد، حد برعهده‌اش می‌آید، زیرا در اینجا سزاوار نیست که کسی به دیگری گمانی جز گمان نیک داشته باشد. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص285 وَ رُوِی إِذَا قَذَفَ رَجُلٌ رَجُلًا فِی دَارِ الْكُفْرِ وَ هُوَ لَا یعْرِفُهُ فَلَا شَی‏ءَ عَلَیهِ، لِأَنَّهُ لَا یحِلُّ أَنْ یحْسَنَ الظَّنُّ فِیهَا بِأَحَدٍ إِلَّا مَنْ عُرِفَتْ إِیمَانُهُ؛ وَ إِذَا قَذَفَ رَجُلًا فِی دَارِ الْإِیمَانِ وَ هُوَ لَا یعْرِفُهُ فَعَلَیهِ الْحَدُّ، لِأَنَّهُ لَا ینْبَغِی أَنْ یظُنَّ بِأَحَدٍ فِیهَا إِلَّا خَیرا. @yekaye
☀️۴۴) از امام باقر علیه السّلام از پدرش از جدّش از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده كه فرمودند: هم‌نشینی با بدان، سوء ظن به نیکان را در پی دارد؛ و همنشینى با نیكان، بدان را به خوبان ملحق مى‌گرداند؛ و همنشینى فاجران با نیکوکاران، آنان را به خوبان ملحق مى‌سازد. پس هر كس، امرش بر شما مشتبه شد و از دینش آگاهى نداشتید، به همنشینانش نگاه كنید: پس اگر اهل دیانت بودند، او هم بر دین خداست، و اگر اهل دیانت نبودند، او نیز بهره‌اى از دین خدا ندارد. همانا رسول الله ص مى‌فرمودند: هر كس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگز با كافرى، برادرى نكند و با هیچ فاجری، همنشین نشود. و هر كس با كافرى برادرى نمود و یا با فاجری همنشینى كرد، خود او نیز كافر و فاجر است. 📚صفات الشیعة، ص6 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْیارِ؛ وَ مُجَالَسَةُ الْأَخْیارِ تُلْحِقُ الْأَشْرَارَ بِالْأَخْیارِ؛ وَ مُجَالَسَةُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ تُلْحِقُ الْفُجَّارَ بِالْأَبْرَارِ. فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیكُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ؛ فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِینِ اللَّهِ، فَهُوَ عَلَى دِینِ اللَّهِ؛ وَ إِنْ كَانُوا عَلَى غَیرِ دِینِ اللَّهِ، فَلَا حَظَّ لَهُ فِی دِینِ اللَّهِ. إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ یقُولُ: مَنْ كَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلَا یؤَاخِینَّ كَافِراً وَ لَا یخَالِطَنَّ فَاجِراً؛ وَ مَنْ آخَى كَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً، كَانَ كَافِراً فَاجِراً. @yekaye
🔸مساله حسن ظن و سوء ظن در نسبت بین مردم و حاکمان ظرایف متعددی دارد. حاکمان باید خودشان به گونه ای رفتار کنند که در معرض سوء‌ظن مردم واقع نشوند و خودشان هم نسبت به عموم مردم بر اساس حسن ظن عمل کنند اما در خصوص کسانی که به مسئولیتی منصوب می‌کنند اصلا بر اساس حسن ظن خود عمل نکنند. ☀️۴۵) فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر که به این ابعاد مربوط به حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت مربوط می‌شود در ادامه تقدیم می‌شود [لازم به ذکر است: عباراتی که داخل کروشه آمده است فقط در تحف العقول آمده و در نهج‌البلاغه نیامده است]: فراز اول: ... سپس بدان كه هیچ چیز برای تقویت حسن ظن مردم به حاکم، به اندازه نیكى كردن وی به آنان، و پایین آوردن هزینۀ زندگى‌شان، و پرهیز از واداشتن آنان به كارى كه برای آن ساخته نشده‌اند و از عهده‌اش برنمی‌آیند، موثر نیست. پس بكوش تا در این موضوع روشى را پیش گیرى كه حسن ظن به مردم تحت امرت را برایت فراهم آورد، كه حسن ظن، بار زحمتی طولانی را از دوش تو برمی‌دارد؛ و همانا سزاوارترین شخص برای اینکه به او حسن ظن داشته باشی، همان است که در ابتلاءاتی که گریبانگیر تو شده، با تو خوب بوده [تو را تحمل کرده]، و سزاوارترین شخص برای اینکه به او سوء ظن داشته باشی آن كسی است که در ابتلاءاتی که گریبانگیر تو شده، با تو بد بوده [تو را تحمل نکرده] است، [پس این منزلت را هم له و هم علیه خود بشناس تا بر بصیرت تو بیفزاید، هم برای خوش‌رفتارى [با مردم]، و هم برای زیاد شدن مواردی که عامه در ابتلائاتی که گریبانگیر تو می‌شود با تو خوب باشند، به علاوه آنچه كه خداوند بدین سبب در معاد برایت تدارك می‌بیند] ... 📚تحف العقول، ص130؛ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه على مصر و أعمالها ... وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَیسَ شَی‏ءٌ بِأَدْعَى إِلَى [ل‍] حُسْنِ ظَنِّ [وَالٍ‏] رَاعٍ بِرَعِیتِهِ مِنْ إِحْسَانِهِ إِلَیهِمْ وَ تَخْفِیفِهِ الْمَئُونَاتِ عَلَیهِمْ وَ تَرْكِ [قِلَّةِ] اسْتِكْرَاهِهِ إِیاهُمْ عَلَى مَا لَیسَ لَهُ قِبَلَهُمْ، فَلْیكُنْ مِنْكَ فِی ذَلِكَ أَمْرٌ یجْتَمِعُ لَكَ بِهِ حُسْنُ الظَّنِّ بِرَعِیتِكَ فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ یقْطَعُ عَنْكَ نَصَباً طَوِیلًا؛ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ حَسُنَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ حَسُنَ بَلَاؤُكَ عِنْدَهُ وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ سَاءَ ظَنُّكَ بِهِ لَمَنْ سَاءَ بَلَاؤُكَ عِنْدَهُ‏ [فَاعْرِفْ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ لَك‏ َ وَ عَلَیكَ لِتَزِدْكَ بَصِیرَةً فِی حُسْنِ الصُّنْعِ وَ اسْتِكْثَارِ حُسْنِ الْبَلَاءِ عِنْدَ الْعَامَّةِ مَعَ مَا یوجِبُ اللَّهُ بِهَا لَكَ فِی الْمَعَاد] ... برای مطالعه فراز دوم کلیک کنید برای مطالعه فراز سوم کلیک کنید @yekaye
☀️ ادامه فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت فراز دوم: ... سپس روابط‍‌ خود را با افراد باشخصیت و اصیل و خاندانهاى صالح و خوش سابقه برقرار ساز، و پس از آن با مردمان دلاور و شجاع و سخاوتمند و بخشنده، چرا كه آنان مجمع كرامت‌ها و نمونه‌های بارز درک عرفی و عمومی مى‌باشند [كه انسان را به حسن ظن به خدا و ایمان به قضا و قدر او هدایت می‌نمایند]. سپس همچون والدینی كه به امور فرزندانشان رسیدگى مى‌كنند به امورشان رسیدگى كن و مبادا آنچه كه ایشان را بدان تقویت مى‌نمایى در دیده‌ات بزرگ آید، ویا لطف و محبّتى را که درباره آنان روا شمرده‌ای -گر چه اندك باشد- کم‌اهمیت بشماری [و ادامه ندهی]، زیرا همین آنان را به خیرخواهى و حسن ظنّ‌ نسبت به تو سوق می‌دهد. و مبادا به صرف اینكه به كارهاى بزرگشان رسیدگى مى‌كنى از رسیدگى به جزییات امور آنان غافل شوى! چرا كه آن لطف و محبّتهاى جزئى نفع خودش را دارد و كارهاى بزرگ نیز موقعیت مخصوص به خودش را دارد كه از آن بى‌نیاز نیستند ... 📚تحف العقول، ص۱۳۲؛ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْمُرُوءَاتِ وَ الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْكَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ [یهْدُونَ إِلَى حُسْنِ الظَّنِّ بِاللَّهِ وَ الْإِیمَانِ بِقَدَرِهِ] ثُمَّ تَفَقَّدْ مِنْ أُمُورِهِمْ مَا یتَفَقَّدُ الْوَالِدَانِ مِنْ وَلَدِهِمَا [الْوَالِدُ مِنْ وُلْدِهِ] وَ لَا یتَفَاقَمَنَّ فِی نَفْسِكَ شَی‏ءٌ قَوَّیتَهُمْ بِهِ وَ لَا تَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعَاهَدْتَهُمْ بِهِ وَ إِنْ قَلَّ فَإِنَّهُ دَاعِیةٌ لَهُمْ إِلَى بَذْلِ النَّصِیحَةِ لَكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِكَ وَ لَا تَدَعْ تَفَقُّدَ لَطِیفِ أُمُورِهِمُ اتِّكَالًا عَلَى جَسِیمِهَا فَإِنَّ لِلْیسِیرِ مِنْ لُطْفِكَ مَوْضِعاً ینْتَفِعُونَ بِهِ وَ لِلْجَسِیمِ مَوْقِعاً لَا یسْتَغْنُونَ عَنْهُ ... برای مطالعه فراز سوم کلیک کنید @yekaye
☀️ ادامه فرازهایی از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت (برای مطالعه فراز اول اینجا را کلیک کنید) (برای مطالعه فراز دوم اینجا را کلیک کنید) فراز سوم: ..... سپس در وضع دفتردارانت نظر كن، و حال و روز هریک از آنان را در مواردی که بدانها نیاز می‌شود خوب بشناس، و برایشان پایه و رتبه‌اى قرار ده، و كارهایت را به بهترینشان بسپار، و نامه‌هاى حاوى تدابیر و اسرار خود را به افراد دارای صلاحیت اخلاقی بسپار، همان کسانی که [صاحبنظر و خیرخواه و باهوش‌اند و براى گفتگو در كارهاى حسّاس و مهمّ‌ شایستگى لازم را دارند و از همگان رازدارترند و] تکریم کردنشان آنان را به خودسری نمی‌کشاند، [و گستاخى و دلیرى آنان را به وادى هلاكت نكشاند] - كه در خلوت با تو مخالفت كند و در حضور مردم خلاف آن را اظهار نماید- و از کسانی نباشد که به خاطر غفلت و بی‌توجهی، در خواندن گزارشهائى كه از کارگزارانت برایت مى‌رسد و پاسخ دادن آنها به وجه مناسبی از جانب تو، و نیز در خصوص آنچه از طرف تو می‌گیرد یا از جانب تو می‌دهد، کم‌کاری کند، و نیز قراردادهایى كه براى تو تنظیم می‌كند سست و آسیب پذیر نباشد، و اگر قراردادى به زیان تو بسته شده باشد در گسستن آن درنماند؛ و ارزش خویشتن را خوب بشناسد و از آن بى‌اطّلاع نباشد، چه، آن كس كه از منزلت خود بى‌خبر است از ارزش و مقام دیگرى بمراتب ناآگاهتر است. [در مرتبه بعد، برای نامه‌ها و دفاتر خراج و دفاتر نظامى و لشكریت گروهى را بگمار كه در انتخاب ایشان تمام تلاشت را مصروف داشته‌اى، - چرا كه آنان مسئولین حكومت و ولایت تو هستند – کسانی را كه سود ایشان براى تو جامعتر، و براى عموم همگانى‌تر باشد.] 🤔اما در انتخاب این منشیان هرگز به زیرکی و اطمینان و حسن ظنِ خودت تكیه مكن، زیرا انسانها مى‌دانند كه چگونه با ظاهرسازى و خوش خدمتى نظر زمامداران را جلب نمایند، در حالی که در پشت آن ظاهرسازی، اثری از خیرخواهى و امانتداری نیست. بلکه آنان را با توجه به مسئولیتهائى كه از قِبَلِ صالحانِ پیش از تو عهده‌دار بوده‌اند بیازماى، و به افرادی از آنها که (در زمان مسئولیتشان) اثر بهتری از خود برجای گذاشته‌اند و بیشتر به نجابت و امانت شناخته می‌شوند اعتماد كن، که همانا این دلیلی بر خیرخواهی تو نسبت به (رعایت دستور) خدا و خیرخواهی تو نسبت به كسانى است كه ولایت و حکومت بر آنها را عهده‌دار شده‌ای، [سپس ایشان را به نیکویی در حکومتداری و نرمى در سخن فرمان ده]، و براى محور هر یك از كارهایت باید رئیسى از آنان انتخاب كنى كه او را نه بزرگىِ آن كارها درمانده‌اش سازد و نه كثرت آنها پریشان و خسته‌اش كند، [سپس آن دسته از حالات آنان که غالبا از تو پنهان می‌ماند و نیز کارهای آن دسته از منصوبانت را که فرستادگانی از جانب او سراغت می‌آیند خوب بررسی کن و (از آن سو) ارباب رجوع را زیر نظر بدار، و ببین كه تولی و میزان پذیرش و نحوه اظهارنظر کردنهای آنان درباره والىِ (منصوب تو) چگونه است، زیرا تنگدلی (ملولى) و عزّت طلبی و خودبزرگ‌بینی از جانب بسیارى از دفترداران و منشیان - جز آنان كه خدا نگاهشان دارد - سرمی‌زند، در حالی که ارباب رجوع چاره‌اى جز اینکه در پی حاجاتشان برود ندارد* و باید بدانى هر عیبى كه در منشیان (دفترداران) تو باشد و تو از آن چشم پوشى كنى شخصا مسئول آن خواهى بود، و در مقابل، هر گونه فضیلتى كه در آنان باشد نیز به حساب تو خواهد بود، افزون بر ثواب نیكویى كه در پیشگاه خدا دارى. ✳️* ظاهرا مقصود از این تعبیر آن است که برای فهم درست اوضاع و احوال این کارگزاران، سراغ کسانی که کارشان به اینها می‌افتد برو، زیرا آن منشیان و دفترداران غالبا مطالب را طوری جلوه می‌دهند که گویی حق به جانب آنهاست، در حالی که اگر واقعا نارسایی‌ای در کار آن منشیان و دفترداران باشد، مردم چون بالاخره نیاز و کارشان به خاطر قصور و تقصیر آنان، لنگ می‌ماند نارسایی‌های مذکور را برایت بازگو خواهند کرد. 📚تحف العقول، ص۱۳۹ 📚نهج‌البلاغه، نامه ۵۳ [موارد داخل کروشه، عباراتی است که در تحف‌العقول آمده، اما در نهج‌البلاغه نیامده است] @yekaye 👇متن اصلی این فراز از کلام امیرالمومنین ع:👇 .
متن فراز سوم از عهدنامه امیرالمومنین ع به مالک اشتر درباره حسن ظن و سوء‌ظن بین مردم و حکومت من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی رحمه الله لما ولاه على مصر و أعمالها ... ثُمَّ انْظُرْ فِی حَالِ كُتَّابِكَ [فَاعْرِفْ حَالَ كُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ فِیمَا یحْتَاجُ إِلَیهِ مِنْهُمْ فَاجْعَلْ لَهُمْ مَنَازِلَ وَ رُتَباً] فَوَلِّ عَلَى أُمُورِكَ خَیرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِی تُدْخِلُ فِیهَا مَكَایدَكَ [مَكِیدَتَكَ] وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ [صَالِحِ الْأَدَبِ مِمَّنْ یصْلُحُ لِلْمُنَاظَرَةِ فِی جَلَائِلِ الْأُمُورِ مِنْ ذَوِی الرَّأْی وَ النَّصِیحَةِ وَ الذِّهْنِ أَطْوَاهُمْ عَنْكَ لِمَكْنُونِ الْأَسْرَارِ كَشْحاً] مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ [وَ لَا تَمْحَقُ بِهِ الدَّالَّةُ] فَیجْتَرِئَ بِهَا عَلَیكَ فِی خِلَافٍ لَكَ بِحَضْرَةِ مَلٍا [فَیجْتَرِئَ بِهَا عَلَیكَ فِی خَلَاءٍ أَوْ یلْتَمِسَ إِظْهَارَهَا فِی مَلَاءٍ] وَ لَا تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِیرَادِ مُكَاتَبَاتِ عُمِّالِكَ [كُتُبِ الْأَطْرَافِ] عَلَیكَ وَ إِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا [جَوَابَاتِكَ] عَلَى الصَّوَابِ عَنْكَ [وَ] فِیمَا یأْخُذُ لَكَ وَ یعْطِی مِنْكَ وَ لَا یضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَكَ وَ لَا یعْجِزُ عَنْ إِطْلَاقِ مَا عُقِدَ عَلَیكَ وَ لَا یجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِی الْأُمُورِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ یكُونُ بِقَدْرِ غَیرِهِ أَجْهَلَ. [وَ وَلِّ مَا دُونَ ذَلِكَ مِنْ رَسَائِلِكَ وَ جَمَاعَاتِ كُتُبِ خَرْجِكَ وَ دَوَاوِینِ جُنُودِكَ قَوْماً تَجْتَهِدُ نَفْسُكَ فِی اخْتِیارِهِمْ فَإِنَّهَا رُءُوسُ أَمْرِكَ أَجْمَعُهَا لِنَفْعِكَ وَ أَعَمُّهَا لِنَفْعِ رَعِیتِكَ] ثُمَّ لَا یكُنِ اخْتِیارُكَ إِیاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ [حُسْنِ‏ الظَّنِ‏ بِهِمْ]‏ فَإِنَّ الرِّجَالَ یتَعَرَّفُونَ [یعْرِفُونَ] لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ [حَدِیثِهِمْ‏] خِدْمَتِهِمْ وَ لَیسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ النَّصِیحَةِ وَ الْأَمَانَةِ شَی‏ءٌ وَ لَكِنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِینَ قَبْلَكَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ كَانَ فِی الْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً [وَ أَعْرَفِهِمْ فِیهَا بِالنُّبْلِ وَ الْأَمَانَةِ] فَإِنَّ ذَلِكَ دَلِیلٌ عَلَى نَصِیحَتِكَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ أَمْرَهُ [ثُمَّ مُرْهُمْ بِحُسْنِ الْوَلَایةِ وَ لِینِ الْكَلِمَةِ] وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ كُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِكَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یقْهَرُهُ كَبِیرُهَا وَ لَا یتَشَتَّتُ عَلَیهِ كَثِیرُهَا [ثُمَّ تَفَقَّدْ مَا غَابَ عَنْكَ مِنْ حَالاتِهِمْ وَ أُمُورِ مَنْ یرِدُ عَلَیكَ رُسُلُهُ وَ ذَوِی الْحَاجَةِ وَ كَیفَ وَلَایتُهُمْ وَ قَبُولُهُمْ وَلِیهُمْ وَ حُجَّتَهُمْ‏ فَإِنَّ التَّبَرُّمَ وَ الْعِزَّ وَ النَّخْوَةَ مِنْ كَثِیرٍ مِنَ الْكُتَّابِ إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّه‏ وَ لَیسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِنْ طَلَبِ حَاجَاتِهِمْ] وَ مَهْمَا كَانَ فِی كُتَّابِكَ مِنْ عَیبٍ فَتَغَابَیتَ عَنْهُ أُلْزِمْتَهُ [أَوْ فَضْلٍ نُسِبَ إِلَیكَ مَعَ مَا لَكَ عِنْدَ اللَّهِ فِی ذَلِكَ مِنْ حُسْنِ الثَّوَاب‏]. @yekaye
🔹الف.۴) در معرض سوء ظن قرار دادن خویش
🔸۴۶) در دعائم الاسلام عهدنامه‌ای از امیرالمومنین ع روایت شده است که ایشان با خویش عهد کرده‌اند و اصل آن عهدی بین رسول الله با ایشان بوده است؛ که با مقایسه آن با عهدنامه معروف مالک اشتر به نظر می‌رسد همان باشد هرچند تعابیرشان گاه اندک تفاوتی با هم دارند. در اینجا ابتدا روایت دعائم که در آن از تعبیر «سوء ظن» یاد شده تقدیم می‌شود سپس آن فرازی از عهدنامه مالک اشتر که به نظر می‌‌رسد معادل همین فراز باشد تقدیم می‌گردد: ☀️الف. فراز مربوطه در دعائم الاسلام چنین است: در دسترس نبودنت طولانی نشود که همانا این باب سوء‌ظن به تو را می‌گشاید و زمینه‌ساز فساد امور بر علیه توست؛ و مردم انسانهایی هستند که آنچه از آنان غایب باشد را نمی‌دانند؛ و دربانان خود را [درست] انتخاب کن و هرکس از ایشان که برای مردم زحمت زیادی ایجاد می‌کند و چپاولگر و کم‌انصاف است را از خود دور کن... 📚دعائم الإسلام، ج‏1، ص367 وَ عَنْ عَلِی ع أَنَّهُ ذَكَرَ عَهْداً فَقَالَ الَّذِی حَدَّثَنَاهُ أَحْسَبُهُ مِنْ كَلَامِ عَلِی ص إِلَّا أَنَا رُوِّینَا عَنْهُ أَنَّهُ رَفَعَهُ فَقَالَ عَهِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَهْداً كَانَ فِیهِ بَعْدَ كَلَامٍ ذَكَرَهُ ... وَ لَا تُطِلِ الِاحْتِجَابَ فَإِنَّ ذَلِكَ بَابٌ مِنْ سُوءِ الظَّنِّ بِكَ وَ دَاعِیةٌ إِلَی فَسَادِ الْأُمُورِ عَلَیكَ وَ النَّاسُ بَشَرٌ لَا یعْرِفُونَ مَا غَابَ عَنْهُمْ وَ تَخَیرْ حُجَّابَكَ وَ أَقْصِ مِنْهُمْ كُلَّ ذِی أَثَرَةٍ عَلَی النَّاسِ وَ تَطَاوُلٍ وَ قِلَّةِ إِنْصَاف‏ ☀️ب. فراز مربوطه در عهدنامه مالک اشتر (در نهج‌البلاغه و تحف العقول) چنین است: ... و نکته دیگر اینکه مبادا اینکه در دسترس مردمان تحت حکومتت نباشی به درازا كشی، زيرا در دسترس نبودن زمامداران موجب نوعی در تنگنا قرار گرفتن و كم اطّلاعی از امور است، و این در دسترس نبودن‌شان آنان را از آنچه كه در اطرافشان می‌گذرد بی‌خبر نگه می‌دارد، و موجب می‌شود كه در نظرشان بزرگ كوچك، و كوچك بزرگ، و نيكو زشت، و زشت نيكو جلوه كند، و حقّ‌ با باطل آميخته شود، چرا كه زمامدار در هر حال يك بشر است و به كارهائی كه مردم از او پنهان می‌دارند پی نمی‌برد، و روی حق هیچ برچسبی گذاشته نشده که بدان وسیله راستی از دروغ متمایز شود؛ پس با كم کردن فاصله با مردم خود را از تضییع حقوق آنان مصون بدار، که همانا تو از اين دو حال خارج نيستی: يا شخصی هستی سخاوتمند كه جان خود را صرف بذل در حق کرده‌ای، پس چرا برای دادن حقّی است كه باید ادا کنی و يا کردار شايسته‌ای كه باید از عهده‌اش برآیی، در دسترس مردم نباشی‌؟ و يا مردی هستی بخيل و تنگ نظر، در اين صورت هم خیلی زود مردم به خاطر همین تنگ‌نظری‌ات از مراجعه به تو ناامید می‌شوند به علاوه اينكه بيشتر نيازهایی مردم بابت آنها به تو مراجعه می‌کنند از آن دسته اموری است که هیچ مؤونه‌ای برای تو ندارد، مانند شكايت از ستمی که بدانها رفته، يا طلب انصاف در برخوردی که با آنها می‌شود [پس از آنچه برايت شرح دادم بهرۀ لازم را ببر، و در آن بدانچه ان شاء الله بهره و رشد خودت را تأمين می‌كند بسنده كن] 📚نهج البلاغة،📚نامه ۵۳؛ 📚تحف العقول، ص144 و من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی [رحمه الله‏] لما ولاه علی مصر ... وَ أَمَّا [بَعْدَ هَذَا] بَعْدُ فَلَا تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَكَ عَنْ رَعِیتِكَ فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ وَ قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ وَ الِاحْتِجَابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِیرُ وَ یعْظُمُ الصَّغِیرُ وَ یقْبُحُ الْحَسَنُ وَ یحْسُنُ الْقَبِیحُ وَ یشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ إِنَّمَا الْوَالِی بَشَرٌ لَا یعْرِفُ مَا تَوَارَی عَنْهُ النَّاسُ بِهِ مِنَ الْأُمُورِ وَ لَیسَتْ عَلَی الْحَقِّ سِمَاتٌ تُعْرَفُ بِهَا ضُرُوبُ الصِّدْقِ مِنَ الْكَذِبِ [یعْرَفُ بِهَا الصِّدْقُ مِنَ الْكَذِبِ فَتَحَصَّنْ مِنَ الْإِدْخَالِ فِی الْحُقُوقِ بِلِینِ الْحِجَابِ فَ‍] وَ إِنَّمَا أَنْتَ أَحَدُ رَجُلَینِ: إِمَّا امْرُؤٌ سَخَتْ نَفْسُكَ بِالْبَذْلِ فِی الْحَقِّ فَفِیمَ احْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِیهِ أَوْ فِعْلٍ [خُلُقٍ] كَرِیمٍ تُسْدِیهِ؟ أَوْ [وَ إِمَّا] مُبْتَلًی بِالْمَنْعِ فَمَا أَسْرَعَ كَفَّ النَّاسِ عَنْ مَسْأَلَتِكَ إِذَا أَیسُوا مِنْ بَذْلِكَ مَعَ أَنَّ أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَیكَ [مَا] مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِیهِ عَلَیكَ مِنْ شَكَاةِ مَظْلِمَةٍ أَوْ طَلَبِ إِنْصَافٍ فِی مُعَامَلَةٍ [إِنْصَافٍ فَانْتَفِعْ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ وَ اقْتَصِرْ فِیهِ عَلَی حَظِّكَ وَ رُشْدِكَ إِنْ شَاءَ اللَّه‏] @yekaye
☀️۴۶)ج. از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: کسی که خویش را در معرض اتهام قرار دهد اگر کسی به او بد گمان شد فقط خودش را سرزنش کند؛ و کسی که سر خویش را مخفی بدارد اختیارش به دست خویش است. 📚الكافی، ج‏8، ص152؛ 📚الأمالی( للصدوق)، ص304 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّكُونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّه‏ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مَنْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلتُّهَمَةِ فَلَا یلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ وَ مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِیرَةُ فِی یدِهِ. @yekaye
☀️۴۷) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: از گمان‌های مومنان خود را حفظ کنید؛ که همانا خداوند حق را بر زبان آنها جاری می‌سازد. 📚نهج‌البلاغه، حکمت۳۰۹؛ 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص91؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص88 وَ قَالَ عَلَیهِ السَّلَامُ: اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِینَ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْحَقَّ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ. @yekaye
🔹ب. وَ لا تَجَسَّسُوا