یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
1⃣ «تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ»
🔹قرآن «نازل شده» است؛ یعنی یک حقیقت متعالی در ماوراء دارد که هرچه دارد از آنجا فرو آمده است؛
آن هم نازل شده از محضر خداوند عزیز و رحیم.
🔹چون فرستندهاش عزیز و شکستناپذیر است، قرآن چنان متقن است که هیچکس نمیتواند در آن نقصی بیابد و بر آن غلبه کند؛
و
🔹چون فرستندهاش رحیم و دارای رحمتی همیشگی است، تا ابد برای انسانها رحمت به ارمغان میآورد.
@yekaye
یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
2⃣ «تَنْزيلَ الْعَزيزِ»
قرآن نازل شده از جانب خداوند عزیز است، خداوندی که همواره قاهر است و هیچگاه مغلوب نمیشود؛ پس اعراض کافران از آن اندک لطمهای به اعتبار آن نمیزند
📚(المیزان، ج17، ص73)
گر جمله کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
@yekaye
یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
3⃣ «تَنْزيلَ الْعَزيزِ»
اگر قرآن کریم از عزت خدا ریشه گرفته، هیچگاه کسی نمیتواند در آن خدشهای بیابد و باطلی از پیش و پس در آن راه پیدا نکند:
🔖«لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ» (فصلت/42)
@yekaye
یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
4⃣ «تَنْزيلَ... الرَّحيمِ»
رحیم، رحمت همیشگی خداست؛
🔹اگر قرآن از رحمت جاودانه خدا ریشه گرفته، پس کتاب جاودان است و برای همه زمانها به کار میآید و با آمدن آن میشود که نبوت ختم شود.
🔹قرآن از رحمت جاودانه خدا ریشه گرفته، که همواره تازه و با طراوات است و هیچگاه غبار کهنگی بر آن ننشیند.
🔖جلسه749، حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/959
@yekaye
یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
5⃣ «الْعَزيزِ الرَّحيمِ»
خداوند نسبت به معاندان، عزيز؛ و نسبت به اولياى خود، رحيم است.
📚(تفسير نور، ج9، ص521)
در میان ما انسانها رحمت و مهربانی غالبا ناشی از تحت تاثیر احساسات و عواطف قرار گرفتن است؛
از این رو، غالبا افراد یا عزتمند و نفوذناپذیرند و یا مهربان و دلرحم؛
اما خداوند در آن واحد هر دوی این صفات را دارد.
@yekaye
یک آیه در روز
752) 🌺 تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ 🌺 💐 ترجمه فروفرستادن [یا: فروفرستاده، از جانب خداوند] شکستناپ
.
6⃣ «تَنْزيلَ الْعَزيزِ الرَّحيمِ»
سرچشمهى نزول قرآن، قدرت و رحمت است و كسى كه به آن تمسك كند به عزّت و رحمت مىرسد.
📚(تفسير نور، ج9، ص522)
@yekaye
753) 🌺 لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ 🌺
💐ترجمه
تا انذار دهی قومی را که به پدرانشان انذار داده شد، چرا که آنان غافلاناند.
یا
تا انذار دهی قومی را که به پدرانشان انذار داده نشد؛ از این رو، آنان غافلاناند.
سوره یس (36) آیه6
1397/3/1
6 رمضان 1439
@yekaye
🔹تُنْذِرَ ؛ أُنْذِرَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «نذر» در اصل بر ترساندن ویا ترسیدن دلالت دارد؛ و به تعبیر دیگر، «انذار» به معنای ابلاغ و بیانی است که با ترساندن توأم باشد (در فارسی: هشدار دادن) چنانکه «تبشیر» هم خبری است که مشتمل بر امر مسرتبخش باشد.
▪️البته عموما «انذار» (أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛ بقره/۶) را اخص از «ترساندن» (تخویف) دانستهاند:
▫️برخی گفتهاند ترساندنی است از طریق سخن انجام میشود؛ و
▫️برخی توضیح دادهاند که ترساندنی است که موضع ترس، و چرایی ترسناک بودن را برای مخاطب آشکار میکند و ناشی از نوعی احسان و خیرخواهی از جانب انذاردهنده است و هرچه آن امری که سزاوار ترسیدن است عظیمتر باشد، این احسان بیشتر است.
▪️همچنین در ماده «انذار» نوعی معنای توصیه کردن نهفته است با این تفاوت که «انذار» نسبت به خود به کار نمیرود اما کلمه «وصیت» نسبت به خود به کار میرود (اوصیتُ نفسی) و دیگر اینکه «انذار» برای برحذر داشتن از کار قبیح انجام میشود، اما «توصیه» میتواند هم برای برحذر داشتن از کار بد باشد و هم تشویق به کار خوب.
🔖جلسه 723 http://yekaye.ir/al-fater-35-23/
🔷«ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ»
«ما» در این عبارت را،
▫️میتوان آن را «ما»ی مصدری گرفت، که در نتیجه مفعول دوم برای «تنذر» میشود و حرف «فـ» در «فهم غافلون» برای تقطیع کلام است از جمله قبل
(یعنی جمله قبل که میفرمود: تو از فرستادهشدگانی، تمام شد؛ و اکنون میفرماید: برای اینکه انذار دهی آنان را به چیزی که به پدرانشان انذار داده شد، چرا که آنان در غفلت بسر میبرند)؛
و
▫️ میتوان «ما»ی نافیه گرفت، که در این صورت صفت میشود برای «قوماً» و آنگاه جمله «فهم غافلون» متعلق به نفی میشود
(یعنی پدرانشان انذار داده نشدند و بدین جهت غافل بودند)؛
و
▫️برخی علاوه بر این دو احتمال، احتمال سومی را هم مطرح کردهاند؛ و آن اینکه «ما» را «ما»ی تنکیر بدانیم و عبارت «قوماً ما» شبیه باشد به عباراتی نظیر «جماعةٌ ما»،
(یعنی تا انذار دهی یک قومی را، که انذار داده شدند پدرانشان)
📚(أمالي المرتضى، ج2، ص324)
▪️در میان دو قول اول، که رایجتر است،
▫️در قدما، قتاده آن را مای نافیه گرفته و
▫️عکرمه (و ابن عطیه) آن را مای مصدری
📚(البحر المحيط، ج9، ص49) ؛
▪️همچنین
▫️برخی از بزرگان تفسیر مانند مرحوم طبرسی 📚(مجمع البيان، ج8، ص649) و علامه طباطبایی 📚(المیزان، ج17، ص63) ، نافیه بودن را مناسبتر دانستهاند؛
▫️ولی بزرگانی با توجه به برخی از احادیث (حدیث1) موصوله بودن را ترجیح دادهاند📚 (شرح الكافي (للمولى صالح المازندراني)، ج7، ص107)؛
🔸اما با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا ضرورتی به چنین ترجیح دادنی نیست و همه این معانی میتواند مستقلا مورد نظر بوده باشد چرا که همگی میتوانند معانی درستی باشند.
@yekaye