🔹بَصیرٌ
درباره ماده «بصر» قبلا بیان شد که
▪️برخی بر این باورند که این ماده در اصل بر دو معنای متفاوت دلالت دارد:
یکی به معنای علم به چیزی است چنانکه وقتی میگویند «بصرت بالشیء» یعنی نسبت بدان علم و بصیرت پیدا کردم و خود «بصر» به معنای چشم به کار میرود و وقتی چیزی را ببینند تعبیر «أبصرته» را به کار میبرند؛ و «بصیرة» به معنای زره و سنگر گرفتن هم ناظر به همین معناست؛ معنای
دوم به معنای غلظتی است که در چیزی هست چنانکه تعبیر «بُصرِ» کوه و آسمان و دیوار و مانند آن به کار میرود و «بَصرَه» به معنای سنگ سست ویا زمین گچی است؛ و گفتهاند شهر «بصره» را هم به همین جهت بصره نامیدند که وقتی مسلمانان آن را فتح کردند برای عمر نامه نوشتند که ما در «أرضاً بَصْرَةً» فرود آمدیم؛ و این اسم برای آنجا ماند.
▪️اما بسیاری کوشیدهاند یک معنای جامعی برای این ماده بیابند:
▫️اغلب این معنای جامع را ناظر به دیدن دانستهاند؛ مثلا راغب محور معنای این ماده را دیدن قرار داده و در خصوص کاربردهای دیگر آن هم معقتد است که یک نحوه به مساله دیدن گره میخورد مساله زمین «بصرة»، زمینی است که خاک نرم و گچمانند دارد به طوری که از دور به چشم میآید و …؛ و مرحوم مصطفوی هم این را به معنای علمی میداند که با نظر کردن حاصل میشود، خواه نظر کردن [ظاهری] چشم و خواه نظر کردن [باطنی] قلب؛ و همین دو مولفه (نظر + علم) را ممیزه این ماده از دو کلمه «نظر» و «علم» میداند که «نظر» مقید به علم نیست: «وَ تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ» (اعراف/۱۹۸) و «علم» هم مقید به «نظر» و دیدن نیست؛ اما «بصر» جایی است که این دو مولفه با هم لحاظ شده باشد و کاربرد آن در معنای غلظت هم شاید بدین جهت بوده که همواره اول چیزی که به چشم میآید جسم است که غلظتی دارد و کاربردش در خصوص سنگهای نرم و گچی هم به خاطر آن سفیدیای است که در آنها هست و به چشم میآید.
▫️اما حسن جبل این معنای محوری را «امساک (نگه داشتن) یا التقاط (درهمآمیختن) در اثنای یک امر جمعشده ویا ممتد» معرفی کرده چنانکه در دیدن همه صورتها در چشم جمع میشود و بصیرت به معنای زره هم همین است و در خصوص سنگهای نرم هم در واقع سنگریزههایی درون گِل احاطه و نگه داشته شده است.
▪️البته اغلب اتفاق نظر دارند که عموم کاربردهای قرآنی این ماده ناظر به همان دیدن و درک کردن است. برخی گفتهاند کلمه «بَصَر» (که جمع آن «أبصار» است) به خود چشم (که عمل دیدن را انجام میدهد) و نیز به قوه بینایی اطلاق میگردد؛ مانند «كَلَمْحِ الْبَصَرِ» (نحل/۷۷) و «وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ» (أحزاب/۱۰)« فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ» (أحقاف/۲۶) -هرچند که مقصود دیدن با چشم باطنبین باشد؛ مانند «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» (ق/۲۲) یا «ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى» (نجم/۱۷) – ولی به درک قلبی و قوه درک قلبی علاوه بر «بصر» از تعبیر «بصیرة» هم استفاده میشود: «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي» (يوسف/۱۰۸) «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ» (قيامة/۱۴) که جمع آن «بصائر» است: «قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُم» (انعام/۱۰۴) و برای دیدن غالبا از فعل «أبصر» استفاده میشود اما برای درک قلبی هم از «ابصر» استفاده میشود و هم فعل ثلاثی مجرد (بصر) و گفتهاند حتی آنجا که فعل «بصر» که برای دیدن به کار میرود غالبا زمانی است که مساله در افق حس محدود نشود و درک قلبیای هم همراهش باشد: «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا» (سجدة/۱۲) «وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ» (يونس/۴۳) «وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ» (لصافات/۱۷۹) «بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ» (طه/۹۶)
هرچند برخی فرق این دو را در این میدانند که «ابصار» بر نظر کردن دقیق که با یک نحوه اشراف همراه و نتیجهاش حصول علم و معرفت باشد اطلاق میگردد و متعدی است در حالی که «بصر» [و نیز کلمه «بصیر»] لازم است و دلالت بر یک نحوه ثبوت و استمرار دارد؛ و به همین مناسبت است که کلمه «مبصر» و ابصار در مورد خداوند به کار نمیرود (إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ اعراف/۲۰۱) اما «بصیر» و «بصر» برای خداوند به کار میرود...
▪️اشاره شد که ماده «بصر» به یک نحوه به معنای «علم» دلالت دارد؛ تفاوت «بصر» و «علم» را در عام بودن علم نسبت به بصر معرفی کردند؛ خوب است اشاره کنیم که تفاوت «بصیرت» و «علم» را هم در این دانستهاند که بصیرت تکامل علم و معرفت به چیزی است؛ و لذا کلمه «بصیرت» هم برای خداوند به کار نمیرود.
🔖جلسه ۱۰۵۲ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-85/
@yekaye
🔹یعْلَمُ / تَعْمَلُونَ
درباره ماده «علم» قبلا در آیه ۱ و ۱۶ همین سوره توضیحاتی گذشت:
🔖جلسه ۱۰۶۶ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-01/
🔖جلسه ۱۰۸۱ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-16/
🔹اختلاف قرائت
📖 تعْمَلُونَ / یَعْمَلُونَ
▪️این کلمه در اغلب قرائات به صورت فعل مخاطب (تَعْمَلُونَ) قرائت شده است؛ که در این صورت عطف است به تعبیر «لا تمنوا»؛
▪️اما در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و روایتی از قرائت کوفه (روایت أبان از عاصم، و نیز روایت حمزه بن قاسم از حفص از عاصم) و برخی قرائات اربعه عشر (ابن محیصن) به صورت فعل غایب «یَعْمَلُونَ» قرائت شده است؛
که وجه این را مرحوم طبرسی امتداد کاربرد غایب در آیه ۱۵ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا»، و قرطبی ردی بر ادعای «قالت الاعراب» (آیه۱۴) دانستهاند.
تبصره:
قرطبی قرائت اخیر را قرائت اهل بصره (ابو عمرو) نیز دانسته؛ اما با توجه به اینکه کس دیگری چنین مطلبی را نگفته واضح است که وی استباه کرده و برخی همچون عبداللطیف خبیر (مولف معجم القراءات) نیز این خطای وی را گوشزد کردهاند.
📚مجمع البیان، ج9، ص208
📚المغنی فی القراءات، ص۱۷۰3
📚الجامع لأحكام القرآن، ج16، ص350
📚معجم القراءات ج۹، ص93
@yekaye
#حجرات_18
☀️۱) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که میفرماید «[خداوند] عالم غیب و شهادت [است]» (انعام/۷۳؛ توبه/۹۴ و ۱۰۵؛ و ...) سوال شد.
فرمودند: غیب چیزی است که نبوده است؛ و شهادت آن چیزی است که موجود است.
📚معاني الأخبار، ص146
حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» فَقَالَ:
الْغَيْبُ مَا لَمْ يَكُنْ وَ الشَّهَادَةُ مَا قَدْ كَان.
@yekaye
☀️۲) ابن مسکان میگوید: از امام صادق ع سوال کردم درباره اینکه خداوند تبارک و تعالی آیا مکان را میدانست پیش از اینکه مکان را بیافریند یا علم او هنگامی است که آن را آفرید و بعد از آفرینشش است؟
فرمود: خداوند برتر است؛ بلکه همواره به مکان عالم بوده است قبل از اینکه آن را ایجاد کند همانند علم وی بدان بعد از ایجاد کردنش؛ و علمش به همه اشیاء نیز شبیه علم او به مکان است.
📚التوحيد (للصدوق)، ص137
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْأَصْفَهَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ كَانَ يَعْلَمُ الْمَكَانَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْمَكَانَ أَمْ عَلِمَهُ عِنْدَ مَا خَلَقَهُ وَ بَعْدَ مَا خَلَقَهُ؟
فَقَالَ: تَعَالَى اللَّهُ بَلْ لَمْ يَزَلْ عَالِماً بِالْمَكَانِ قَبْلَ تَكْوِينِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا كَوَّنَهُ وَ كَذَلِكَ عِلْمُهُ بِجَمِيعِ الْأَشْيَاءِ كَعِلْمِهِ بِالْمَكَانِ.
@yekaye
☀️۳) الف. از امام صادق ع از پدرشان روایت شده که فرمودند:
همانا خداوند متعال علمی خاص و علمی عام دارد. اما علم خاص او همان علمی است که نه فرشتگان مقربش و نه پیامبران مرسل خویش را بدان آگاه نکرده است؛ و اما علم عامش همان علمی است که فرشتگان مقربش و پیامبران مرسل خویش را بدان آگاه کرده و از جانب رسول الله ص به ما رسیده است.
📚التوحيد (للصدوق)، ص138
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ:
إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِي لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِي أَطْلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَيْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص.
☀️ب. وباز از امام باقر ع روایت شده است:
همانا خداوند دو علم دارد:علمی که بذل میکند و علمی که آن را نگه میدارد. اما علمی که بذل میکند پس چیزی از آن نیست که فرشتگان و پیامبرانش بدانند مگر اینکه ما هم میدانیم؛ و اما علمی که نگهداشته شده است پس آن چیزی است که نزد خداوند عز و جل در أمّ الکتاب است و هنگامی که بیرون آید نافذ میگردد.
📚الكافي، ج1، ص255-256
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ صَالِحِ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ ضُرَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ. فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْءٍ تَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا نَحْنُ نَعْلَمُهُ؛ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ.
@yekaye
☀️۴) هشام بن حکم روایتی از گفتگوی امام صادق ع با زندیقی را روایت کرده است. فرازی از آن گفتگو چنین است:
زندیق گفت: آیا میگویی او سمیع [شنوا] و بصیر [بینا] است؟
امام صادق ع فرمود: او سمیع و بصیر است؛شنواست بدون هیچ عضوی و بیناست بدون هیچ ابزاری؛ بلکه به نفس خود میشنود و به نفس خود میبیند و وقتی میگویم به نفس خود میشنود منظورم این نیست که او چیزی است و نفس چیز دیگری است؛ بلکه منظورم از نفس همان خود است، همان گونه که میگوییم: خودم، هنگامی که مورد سوال واقع میشوم و [میگوییم] خودت، هنگامی که وقتی سوال میکنی و میخواهم چیزی را به تو تفهیم کنم؛ و مرجع من در تمام اینها چیزی نیست جز اینکه او شنوای بینای عالم خبیر است بدون اختلافی و در ذات و اختلافی در معنا.
📚الكافي، ج1، ص109
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ فِي حَدِيثِ الزِّنْدِيقِ الَّذِي سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع:
أَنَّهُ قَالَ لَهُ: أَ تَقُولُ إِنَّهُ سَمِيعٌ بَصِيرٌ؟
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: هُوَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ سَمِيعٌ بِغَيْرِ جَارِحَةٍ وَ بَصِيرٌ بِغَيْرِ آلَةٍ بَلْ يَسْمَعُ بِنَفْسِهِ وَ يُبْصِرُ بِنَفْسِهِ. وَ لَيْسَ قَوْلِي إِنَّهُ سَمِيعٌ بِنَفْسِهِ أَنَّهُ شَيْءٌ وَ النَّفْسُ شَيْءٌ آخَرُ وَ لَكِنِّي أَرَدْتُ عِبَارَةً عَنْ نَفْسِي إِذْ كُنْتُ مَسْئُولًا وَ إِفْهَاماً لَكَ إِذْ كُنْتَ سَائِلًا فَأَقُولُ يَسْمَعُ بِكُلِّهِ لَا أَنَّ كُلَّهُ لَهُ بَعْضٌ لِأَنَّ الْكُلَّ لَنَا لَهُ بَعْضٌ وَ لَكِنْ أَرَدْتُ إِفْهَامَكَ وَ التَّعْبِيرُ عَنْ نَفْسِي وَ لَيْسَ مَرْجِعِي فِي ذَلِكَ كُلِّهِ إِلَّا أَنَّهُ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ الْعَالِمُ الْخَبِيرُ بِلَا اخْتِلَافِ الذَّاتِ وَ لَا اخْتِلَافِ مَعْنًى.
@yekaye
☀️۵) محمد بن مسلم روایت کرده است که امام باقر ع در وصف خداوند فرمود: همانا او واحد و صمد است، تک معناست نه دارای معانی متعدد مختلف.
گفتم: فدایت شوم! قومی از اهل عراق گمان می کنند که شنیدن او [به وسیله چیزی] غیر از آنچیزی است که با آن میبیند و دیدنش با چیزی غیر از آن است که با آن میشنود. [یعنی همچون ما برای دیدن و شنیدن از ابزار و آلات مختلف استفاده میکند].
فرمود: دروغ گفتند و الحاد ورزیدند و خدا را تشبیه کردند و خداوند برتر از اینهاست. همانا او شنوای بیناست؛ با آنچه میبیند میشنود و با آنچه میشنود میبیند.
گفتم: گمان میکنند که او بناست بر اساس آنچه تعقلش میکنند.
فرمود: خداوند برتر از این است؛ همانا کسی تعقل میکند که ویژگی مخلوقات را داشته باشد و خداوند چنین نیست.
📚الكافي، ج1، ص108
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ فِي صِفَةِ الْقَدِيمِ: إِنَّهُ وَاحِدٌ صَمَدٌ أَحَدِيُّ الْمَعْنَى لَيْسَ بِمَعَانِي كَثِيرَةٍ مُخْتَلِفَةٍ.
قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَزْعُمُ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّهُ يَسْمَعُ بِغَيْرِ الَّذِي يُبْصِرُ وَ يُبْصِرُ بِغَيْرِ الَّذِي يَسْمَعُ.
قَالَ فَقَالَ: كَذَبُوا وَ أَلْحَدُوا وَ شَبَّهُوا تَعَالَى اللَّهُ عَنْ ذَلِكَ إِنَّهُ سَمِيعٌ بَصِيرٌ يَسْمَعُ بِمَا يُبْصِرُ وَ يُبْصِرُ بِمَا يَسْمَعُ.
قَالَ قُلْتُ: يَزْعُمُونَ أَنَّهُ بَصِيرٌ عَلَى مَا يَعْقِلُونَهُ.
قَالَ فَقَالَ: تَعَالَى اللَّهُ إِنَّمَا يَعْقِلُ مَا كَانَ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِ وَ لَيْسَ اللَّهُ كَذَلِكَ.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
1️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
به نظر میرسد این آیه تعلیلی برای مطالبی است که بیان شد، که این تعلیل، میتواند ناظر باشد به:
🌴الف. آیه قبل، یعنی اگر طاعت و معصیت و کفر و ایمان داشته باشید خداوندی که غیب همه چیز را میداند و بر تمام آنچه میکنید آگاه است از آن خبر دارد (مجمع البيان، ج9، ص209 )؛
🌴ب. فرازهای پایانی (آیه ۱۴-۱۷)، یعنی اینکه این اعراب ادعای ایمان کردند و خداوند فرمود که ایمان در دل شما وارد نشده، حالا تاکید میکند که خدایی که غیب همه امور را میداند و بر تمام کارهای که در آشکار و نهان میکنید آگاه است. چگونه ضمایر شما بر او مخفی باشد و صدق و کذب شما را متوجه نشود (الكشاف، ج4، ص379 ).
🌴ج. کل سوره، یعنی تمام آن امر و نهیهایی که در این سوره شد و حقایقی که در آن بیان شد از جمله اینکه برخی ایمانشان در حد ادعاست و برخی ایمان واقعی دارند، همه اینها بر اساس علم خداوندی است که غیب همه چیز را میداند و بر تمام کارهایی که میکنید آگاه است (الميزان، ج18، ص331 ). به عبارت دیگر، سوره را با توصیه به تقوا و هشدار به اینکه خداوند شنوا و علیم است آغاز کرد و در پایان تذکر میدهد که مواظب باشید که در محضر خدایی هستید که خداوندی است که غیب همه چیز را میداند و بر تمام کارهایی که میکنید آگاه است (مفاتيح الغيب، ج28، ص: 119 ).
🌴د. کل معارف قرآن باشد با همین تحلیل فوق.
@yekaye
#حجرات_18
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
2️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
خداوند غیب آسمانها و زمین را میداند.
این تعبیر، تذکر میدهد که «در آسمانها و زمين، اسرار نهفته و نامكشوف بسيارى است (تفسير نور، ج9، ص202)؛
و جدی گرفتن این تذکر، نیاز انسان به دین و هدایت الهی را بیشتر میکند.
از این جهت این سوره که بحث را با خطاب قرار دادن مومنان به رعایت تقوا شروع کرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ» (حجرات/۱) و با تذکر به اینکه خداوند غیب آسمانها و زمین را میداند به پایان برد؛ شبیه است به ابتدای سوره بقره، تقواپیشگان را کسانی معرفی کرد که ایمان به غیب دارند: «هُدىً لِلْمُتَّقين؛ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/۲-۳).
@yekaye
#حجرات_18
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
3️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
در مدار توحيد، ارزشها بر اساس تظاهر، منّت وشعار نيست، بلكه بر اساس اخلاص قلبى است كه آگاهى بر آن مخصوص خداست: خداوندى كه غيب و پنهان هستى را مى داند، چگونه ايمان درونى ما را نداند؟
(تفسير نور، ج9، ص202)
@yekaye
#حجرات_18
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
5️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
انگيزه هاى پنهان بشر، گاهى به مراتب پيچيده تر از غيب آسمانها و زمين است؛ جالب اینجاست که در مورد آسمانها، واژه «يَعْلَمُ» به كار رفته و در مورد عمل انسانها، واژه «بَصِيرٌ» آمده است.
📚تفسير نور، ج9، ص202
📝ثمره #اخلاقی
اگر انسان به علم و بصيرت خداوند ايمان داشته باشد، در رفتار و گفتار خود دقّت مىكند. (اگر بدانيم از روزنهاى فيلم ما را مىگيرند و يا صداى ما را ضبط مىكنند، در كلمات وحركات خود دقّت بيشترى مىكنيم.)
(تفسير نور، ج9، ص202)
@yekaye
#حجرات_18
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
6️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
وقتی کسی غیب آسمانها و زمین را میداند معلوم است که همه اعمال ما را هم میداند، پس چرا در اینجا این جمله دوم را آورد؟
🌴الف. چهبسا میخواهد تأکید کند که ابعاد نهان انسان چهبسا از غیب آسمانها و زمین پیچیدهتر است (تدبر۵).
🌴ب. اگرچه این ذکر خاص بعد از عام است، اما به یک لحاظ میتواند دو مطلب متفاوت باشد؛ و آن اینکه وقتی میگویند فلانی به غیب علم دارد تلقی اولیه افراد این است که او هم از آن امور غایب است و کسی که غایب است اگر به چیزی علم دارد، علمش غیر از طریق دیدن است، در اینجا میخواهد این شبهه را در مورد خداوند نفی کند که او در عین حال که به غیب علم دارد، اما بصیر و بیناست و همه کارها و جهتگیریهایتان (حتی آنچه شما آن را کاملا در درون خود مخفی میکنید) را مستقیما میبیند؛ و اتفاقا با این تعبیر، آن قول کسانی که علم خدا صرفا در افق کلیات میدانند و علم او به جزییات را منکرند رد کند (التحرير و التنوير، ج26، ص227 ).
🌴ج. چون موضوع بحث این سوره روابط انسانها و اعمال انسان بود؛ از این رو، این فراز آخر مطلب اصلی است و فراز اول آیه مقدمه آن است؛ یعنی مساله اصلی این است که خداوند به همه اعمال شما بیناست و آنگاه به عنوان مقدمهاش میفرماید این همان خدایی است که غیب آسمانها و زمین را میداند پس مطمئن باشید که به همه اعمال آشکار و پنهان شما آگاهی کامل دارد.
🌴د. ...
@yekaye
#حجرات_18
یک آیه در روز
۱۰۸۳) 📖 إنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ 📖 ترجم
.
7️⃣ «إِنَّ اللَّهَ یعْلَمُ غَیبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللهُ بَصیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»
در آیه ۱۶ فرمود که «خداوند آنچه را که در آسمانهاست و آنچه را که در زمین است میداند و خداوند به هر چیزی داناست».
اما در اینجا فرمود: «خداوند غیب آسمانها و زمین را میداند و خداوند بدانچه میکنید بیناست».
در واقع در آیه ۱۶ مطلب را در هر دو زاویه کاملا عامتر بیان کرد:
در فراز اول آنجا، از علم خدا به هرچه در آسمانها و زمین است سخن گفت، اما در این آیه از علم خدا فقط درباره غیب آسمانها و زمین؛ و
در فراز دوم، هم آنجا از علم خدا به همه چیز، و اینجا فقط از بینایی خداوند به عمل ما.
چرا؟
(امری که مساله را پیچیدهتر میکند این است که عبارت آيه ۱۶ بعد از این بود که آنان را مذمت کرد که «بگو آیا خدا را به دینتان آگاه میکنید [به خدا دینتان را تعلیم میدهید]»؛ و آگاهی خداوند از حقیقت دینداری انسانها، از جنس آگاهی او به غیب و بصیرت او به اعمال انسانهاست (که با آیه ۱۷ تناسب بیشتری دارد)؛ اما آیه ۱۸ بعد از این بود که در آیه قبل آنان را از منت گذاشتن برحذر داشت و هدایت به ایمان را منتی از جانب خداوند دانست (که این یک آگاهی ساده و عمومی است که برای اشاره به آگاهی خدا به این، همان مقدار توضیحی که در آیه ۱۶ آمده بود، کافی بود.)
🌴الف. شاید این از باب ذکر خاص بعد از عام باشد که آگاهی و اشراف خداوند به ما را ملموستر و جدیتر میکند؛ که آمادگی ما را برای اینکه مراقب باورها و اندیشههایمان باشیم بیشتر میکند. یعنی در آیه ۱۶ یک مبنایی که هر مسلمانی و موحدی بدان باور دارد را بیان کرد که تذکر خداوند را جدی بگیریم؛ و در این مرحله، مقداری مطلب را دقیقتر کرد که آن جدی گرفتن حضور و احاطه خدا بر ما تقویت شود.
🌴ب. ...
🖊اگر تحلیل دیگری به ذهن شما خطور میکند لطفا در قسمت دیدگاه صفحه زیر بگذارید تا دیگران هم استفاده کنند.
https://yekaye.ir/al-hujurat-49-18/
@yekaye
#حجرات_18
۱۰۸۴) 📖 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ.
إِنَّ الَّذينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظيمٌ.
إِنَّ الَّذينَ يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ؛
وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُكُمْ في كَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛
فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ.
وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتي تَبْغي حَتَّى تَفيءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ؛
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ.
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ؛
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ.
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ.
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ.
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِما تَعْمَلُونَ.📖
سوره حجرات
۱۴۰۲/۳/۳۱
۲ ذی الحجه ۱۴۴۴
@yekaye
#حجرات
ترجمه آیات سوره حجرات
💢به نام خداوند رحمتگستر رحیم
ای کسانی که ایمان آوردند [خودتان را /چیزی را] در پیشگاه خداوند و رسولش جلو نیندازید و در برابر خداوند تقوا پیشه کنید؛ چرا که خداوند شنوا و دانای مطلق است.
ای آن کسانی که ایمان آوردند، صداهایتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید، و همانند صدا بلند کردنتان برای همدیگر، با صدای بلند با او سخن مگویید، تا در حالی که شما احساس نمیکنید اعمالتان نابود شود!
همانا کسانی که صداهایشان را نزد رسول الله ص فرومیکاهند، هماناناند که خداوند دلهایشان را برای تقوا امتحان کرده؛ برایشان مغفرت و پاداشی عظیم است.
بیتردید آنان که از پسِ حجرهها تو را صدا میزنند، اکثرشان تعقل نمیورزند.
و اگر آنان صبر میکردند تا [تو خود] به نزد آنان درآیی، مسلماً برایشان بهتر میبود؛ و خداوند بسیار بامغفرت و رحیم است.
ای آن کسانی که ایمان آوردند! اگر فاسقی برای شما خبر [قابل توجهی] آورد پس بررسی کنید [یا: درنگ نمایید] که [مبادا] با عدهای بهنادانی برخورد کنید [= به آنان آسیب برسانید]، آنگاه بر آنچه کردهاید پشیمان شوید.
و بدانید که همانا [آنکه] در [میان] شماست پیامبر خدا [است]؛ اگر در بسیاری از آن امور از شما فرمان برد، قطعا [خودتان] به دردسر میافتید؛ ولیکن خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست و کفر و فسوق [= پلیدکاری] و عصیان [= سرکشی] را نزدتان ناپسند نمود؛ آناناند که راشدین [= رشدیافتگان] اند.
[به خاطر] تفضلی است از جانب خداوند، و نعمتی [از جانب او]؛ و خداوند بسیار دانا و حکیم است.
و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید. پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز میکند بجنگید، تا به امر خدا برگردد؛ پس اگر بازگشت، بین آن دو به عدل آشتی دهید، و دادگری بورزید که همانا خداوند اهل قِسط را دوست دارد.
در واقع مؤمنان برادرند؛ پس میان دو برادرتان آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید؛ امید است که شما مورد رحمت قرار گیرید.
ای کسانی که ایمان آوردند! قومی قوم دیگر را مسخره نکند، چهبسا آنان بهتر از اینان باشند؛ و زنانی هم زنانی دیگر را، چهبسا آنان بهتر از اینان باشند؛ و از خودهایتان [= از یکدیگر] عیبجویی نکنید، و القاب [زشت] بر همدیگر نگذارید؛ چه بد نامی است این فسوق [= پلیدکاری] بعد از آن [اتصاف به] ایمان؛ و کسی که توبه نکند، پس آناناند که ظالماناند.
ای کسانی که ایمان آوردهاند! بسیار از گمان [یا: از بسیاری از گمانها] اجتناب کنید، که همانا بعضی از آن گمانها گناه است، و [در کار مردم] تجسس نکنید، و برخی از شما غیبت برخی را نکنند؛ آیا یکی از شما دوست دارد که از گوشت برادرش که مرده، بخورد؛ قطعاً از آن کراهت دارید؛ و تقوای الهی پیشه کنید، که بهیقین خداوند بسیار اهل توبه و رحیم است.
ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است. بیشک خداوند بسیار دانا و خبره است.
اعراب بادیهنشین گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردهاید ولکن بگویید اسلام آوردیم، و هنوز ایمان در دلهایتان وارد داخل نشده است؛ و اگر خدا و پیامبرش را اطاعت کنید از عملهایتان چیزی کم نمیکند؛ بیشک خداوند آمرزنده مهربان است.
در حقیقت مؤمنان فقط کسانیاند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند، آنگاه شک و تردیدی نورزیدهاند و با اموالشان و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند؛ آنان هستند که راستگویاناند.
بگو آیا خدا را به دینتان آگاه میکنید [به خدا دینتان را تعلیم میدهید]، در حالی که خداوند میداند آنچه را که در آسمانهاست و آنچه را که در زمین است و خداوند به هر چیزی داناست.
بر تو منت میگذارند که اسلام آوردهاند؛ بگو اسلامتان را بر من منت ننهید؛ بلکه [این] خداوند است که بر شما منت میگذارد که شما را به ایمان هدایت کرد، اگر که راستگویید.
مسلما خداوند است که غیب آسمانها و زمین را میداند و خداوند [است که] بدانچه میکنید بیناست.
@yekaye
#حجرات
درباره فضیلت و جایگاه این سوره احادیثی در اولین جلسهای که بحث از این سوره را آغاز کردیم گذشت (جلسه ۱۰۶۵) که مروری بر مضامین آنها قبل از تدبر در کلیت سوره، ان شاء الله ما در فهم کلیت این سوره کمک کند:
امام صادق ع مداومت بر خواندن سوره حجرات را به مثابه زیارت پیامبر اکرم معرفی کردند (حدیث۱ https://eitaa.com/yekaye/9128)؛ و
خود پیامبر اکرم ص –بنا به نقل شیعه و سنی- پاداشی به تعداد مطیعان و عصیانگران خداوند (یا ده برابر تعداد آنها) را بر خواندن این سوره مترتب دانستند (حدیث۲ https://eitaa.com/yekaye/9129)؛
و در روایات دیگری از پیامبر علاوه بر این، همراه داشتن این سوره موجب ایمن شدن انسان در جنگها و باز شدن باب همه خوبیها بر انسان معرفی شده (حدیث۳ https://eitaa.com/yekaye/9130) و این خاصیت ایمن شدن، در حدیثی از امام صادق ع، برای ایمن شدن از دست شیطانی که دنبال انسان است ویا به نحو خاص برای هرگونه ترس و بلایی که ممکن است بر یک زن وارد شود (بویژه حفظ زن از سقط شدن جنین ویا جاری شدن شیرش) نیز مطرح شده است. (حدیث۴ https://eitaa.com/yekaye/913۱)
درباره وجه این احادیث در همان مقدمه این احتمال مطرح شد که:
«ظاهرا هدف سوره تربیت جامعه اسلامی برای شکلگیری امت واحد ذیل شخصیت نبی اکرم ص است؛ پس کسی که بر این سوره (و در واقع بر رعایت مضامین آن) مداومت ورزد جزء زائران حضرت محمد ص محسوب میشود (حدیث۱)؛ و شاید چون نسبتش را با تمام انسانهای اهل طاعت و معصیت اصلاح میکند، از باب اینکه کسی که حسنهای بیاورد ده برابر پاداش میگیرد (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ انعام/۱۶۰) ده برابر تعداد همه افراد مطیع و عاصی ثواب میبرد (حدیث۲)؛ و چون تکلیف مؤمنان را در درگیریها و نزاعها و مطلق روابط اجتماعی معلوم کرده، درآویختن به این سوره و آویختن آن به خود، انسان را در نزاعها حفظ میکند و درب همه خوبیها را در جامعه باز میکند (حدیث۳)؛ و چون با اصلاح رابطه خود با پیامبر اکرم ص و با سایر مؤمنان، ذیل امت محمدی ص قرار میگیرد، از شیاطین جن هم حفظ میشود؛ و زایندگی (حفظ جنین) و توان پرورشدهندگیاش (جاری شدن شیر خشک شده) برقرار و تثبیت میگردد (حدیث۴).»
@yekaye
🔹الف) مروری اجمالی بر کل آیات این سوره
اکنون یک بار فرازهای این سوره را مرور میکنیم تا ببینیم اولا این پیشبینی از وضعیت سوره چقدر درست بوده و ثانیا چه ظرایف دیگری در این نگاه کلی دستگیر ما میشود: