eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️علاوه بر موارد فوق، خواص دیگری در برخی کتب برای این دو سوره ذکر شده است که ذکر نشده این روایات از کیست؛ اما با توجه به اینکه سنخ این روایات غالبا از معصوم است، یک مورد از کتب شیعه و یک مورد از کتب اهل سنت در این باب تقدیم می‌شود: ☀️۴) در برخی کتب شیعی درباره این سوره نقل شده است: کسی که آن را حمل کند در راهش خوبی به او برسد و از آنچه نگرانش کرده کفایت شود؛ و کسی که آن را بر چشمه‌ای که آبش خشک شده سه روز و هر روز هفت بار بخواند چشمه پر آب شود؛ و کسی که آن را بر مدفونی که [محل قبر] او را گم کرده بخواند خداوند متعال او را به سمت وی راهنمایی کند. 📚المصباح للكفعمي، ص459 📚خواص القرآن، ص155 مَنْ حَمَلَهَا أَصَابَ الْخَيْرَ فِي طَرِيقِهِ وَ كُفِيَ مَا أَهَمَّهُ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَلَى عَيْنٍ قَدْ نَضَبَتْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعاً غَزُرَتْ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَلَى مَدْفُونٍ ضَلَّ عَنْهُ أَرْشَدَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْه‏ ☀️۵) در برخی کتب اهل سنت درباره این سوره نقل شده است: کسی که آن را بر پوستی بنویسد و با خود حمل کند هیچ راهی را نرود مگر اینکه خوبی ببیند و از عاقبت آن راه کفایت شود؛ و اگر آن در جزیی از مهریه زن باکره‌ای نوشته شود و بر او آویخته گردد از کید مکاران و ستم ستمگران کفایت شود و کار خوب را دوست بدارد. 📚الزيادة والإحسان في علوم القرآن، ج2، ص410 ‌‌سورة (عبس): من كتبها في رق وحملها لم يسلك طريقا إلا رأى خيرا، وكفى عاقبة الطريق، وإن كتبت في قطعة من صداق بكر وعلقها عليه، كفى كيد الكائدين، وبغي الباغين، وأحب فعل الخير. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 غرض سوره عبس و مروری بر محتوای کلی آن
1️⃣علامه طباطبایی پس از اشاره به اینکه درباره مخاطب عتاب اولیه سوره عبس، که آیا مقصود خود پیامبر ص است یا شخصی از بنی‌امیه، دو دسته روایت وجود دارد، توضیح می‌دهند که هرچه باشد غرض سوره، عتاب كسى است كه ثروتمندان را بر ضعفاء و مساكين از مؤمنين مقدم مى‏دارد، اهل دنيا را احترام مى‏كند و اهل آخرت را خوار مى‏شمارد، بعد از اين عتاب اشاره‌ای می‌شود به اینکه وضعیت آفرینش انسان و اینکه در تدبير امورش سراپا نیازمند خداوند است و با اين حال به نعمت پروردگار و تدبير عظيم او كفران مى‏ورزد، و در آخر سخن را با هشداری به برانگیخته شدن و جزای او به پایان می‌برد (الميزان، ج‏20، ص199 ). @yekaye
2️⃣در حدی که جستجو شد اغلب مفسران بیان کلی‌ای درباره مفاد این سوره و اینکه بخواهند محوری برای کل سوره بیان کنند نداشتند؛ تنها برخی مفسران شیعه (همچون مرحوم طبرسی) و سنی (همچون آلوسی) به همین بسنده کرده‌اند چون سوره قبلی بحث را با انذار و هشدار نسبت به کسی که نگران وضعیت آخرتش است پایان برد، این سوره را با بیان انذار کسانی که امیدی به اسلامشان می‌رود و رویگردانی از کسی که می‌ترسد (مجمع البيان، ج‏10، ص661 ) یا به تعبیر دیگر، بیان اینکه این انذار به چه کسی سود می‌رساند و برای چه کسانی بی‌فایده است شروع کرد (روح المعانى، ج‏15، ص241 ). البته مقصود اینها از سوره قبلی، سوره نازعات است که سوره قبلی در ترتیب مصحف است، اما اگر بر اساس ترتیب نزول هم نگاه کنیم، آیات پایانی سوره نجم هم که ظاهرا آخرین سوره نازل شده پیش از این سوره است نیز ناظر به همین مساله انذار است (هذا نَذيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى‏؛ نجم/۵۶). @yekaye
3️⃣ اگر بخواهیم یک نگاه کلی به این سوره داشته باشیم باید گفت این سوره با اشاره به واقعه‌ای شروع می‌شود که در آن مواجهه‌ای رخ داده است از جانب یک فرد متدین، که وی در مواجهه با فردی که احساس بی‌نیازی می‌کرده و فردی که مشتاق بوده، دو برخورد متفاوت داشته؛ برای اولی اهتمام ورزیده اما نسبت به دومی رغبت چندانی نشان نداده است؛ و به خاطر این نوع مواجهه‌اش مورد عتاب واقع شده است. بعد از این عتاب این مطرح می‌شود که اساسا این قرآن برای تذکر آمده است وبا اشاره‌ای به نحوه نزول آن از جانب خداوند، انسان را که - به جای تذکر گرفتن از سیر زندگی خویش که از نطفه شروع و به قبر و حشر ختم می‌شود- در غفلت بسر می‌برد شدیدا مذمت می‌کند؛ و از او می‌خواهد که به همین طعام خویش بنگرد که خداوند با چه روندی آن را برای بهره‌وری او مهیا کرده است؛ و آنگاه هشدار می‌دهد به وقوع قیامت، که در آنجا این روابط صمیمانه دنیوی که بر مدار نگاه دینی رقم نخورده، به فرار از همدیگر منجر می‌شود و هرکس در گروی ایمان داشتن یا نداشتن، و نیز در گروی عمل خویش است و انسانها بر همین اساس سفیدرو و سیاه‌رو محشور می‌شوند. 💢با این توصیف چه‌بسا بتوان گفت محور این سوره هشداری است به انسان، که در روابط و مواجهه‌اش با دیگر انسانها را تا چه اندازه بر مدار نگاه آخرت‌اندیشانه تنظیم کرده است: ▪️بحث را با عتابی نسبت به نمونه‌ای از تنظیم رابطه با دیگران که بر اساس معادلات دنیوی تنظیم شده آغاز می‌کند؛ و ▪️بعد از تذکری به چگونگی نزول قرآن (به عنوان مهمترین ابزار هدایت تشریعی)، توجه انسان را جلب می‌کند ▪️اولا به سیر وجودی خویش از نطفه تا مرگ، و ▪️ثانیا به اینکه نظام عالم دست به دست هم داده تا طعام وی (آنچه تکوینا برای ادامه یافتن حیات دنیوی او لازم است) مهیا شود؛ ▪️و در پایان با تذکری به وقوع قیامت و برچیده شدن روابط اجتماعی دنیوی و قرار گرفتن انسانها در دو دسته سفیدبخت و تیره‌بخت عملا از وی خواسته است که این وضعیت اخروی را مبنای جهت‌گیریهای خود قرار دهد. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۸۶) 📖 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّى ترجمه 💢به نام خداوند رحمت‌گستر که رحمتش همیشگی است. اخم کرد [چهره درهم کشید] و رویگردان شد؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۱ ۱۴۰۲/۴/۱۲ ۱۴ ذی‌الحجه ۱۴۴۴ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹عبَسَ درباره ماده «عبس» اغلب اهل لغت با اشاره به کلمه «العَبَس» (پشگل و مدفوع و ادرار گوسفند و شتر و ... است که به دم و باسن آنها می‌چسبد) به توضیح اصل معنای این ماده پرداخته‌اند؛ ▪️ابن فارس بر این باور است که اصل این ماده دلالت بر احساس ناخوشایندی نسبت به چیزی دارد: «عَبَسَ وَ تَوَلَّى» (عبس/۱) 📚معجم المقاييس اللغة، ج‏4، ص210-211 ▪️مرحوم مصطفوی اصل این ماده را یک نحوه انقباضی می‌داند که با حزن همراه باشد و علت تسمیه العبس را هم این دانسته که [برای انسان با دیدنش] یک نحوه انقباض و کراهتی حاصل می‌شود 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏8، ص20 ▪️راغب هم با همین توضیح درباره کلمه «العبس» معنای این ماده را درهم کشیده شدن چهره به خاطر به تنگ آمدن سینه دانسته است 📚مفردات ألفاظ القرآن، ص544 ▪️اما حسن جبل در هنگام توضیح خود مقداری متفاوت موضع گرفته است. وی در هنگام بحث از ماده «عبس» به کلمه «عابس» اشاره کرده که به معنای شیری است که همه از ترس از او فرار می‌کنند و به تبع آن، معنای محوری آن را در هم شدن چهره دانسته است به نحوی که وحشت در دل انسان بیندازد همانند چهره آن شیر؛ و البته در ادامه به همین کلمه «العبس» اشاره کرده و گفته وجه تسمیه آن به خاطر آن حالت تنفری که دیدن آن به انسان دست می‌دهد آن را چنین نامیده‌اند 📚المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۳۹۳ ▫️اما خود وی وقتی در اول باب مربوط به دو حرف «ع» و «ب» از تک تک کلمات مربوطه بر اساس ویژگی تک‌تک حروف آنها سخن می‌گوید توضیحی داده که نشان می‌دهد همان تحلیلی که اغلب اشاره کرده‌اند درست‌تر است. وی در آنجا بیان می‌دارد که حرف «ع» اشاره به یک نحوه پیوستگی رقیق دارد و حرف «ب» برای جمع شدنی سست و یک نحوه چسبندگی به کار می‌رود و این دو در کنار هم برای تراکم یک ماده رقیق سست همانند مایعات در یک مکان یا درون چیزی استفاده می‌شود؛ و حرف «س» هم دلالت بر یک نحوه نفوذ با دقت و حدت دارد و ترکیبش با آن دو برای اشاره به چیزی که خشک و خشکیده به کار می‌رود 📚المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۳۸۵-۱۳۸۶ چنان که مشاهده می‌شود این توضیحات با همان کلمه «العبس» تناسب بیشتری دارد. 🔸برخی در توضیح این ماده به جایگاه آن در قبال ماده‌های مشابه اشاره کرده و گفته‌اند: «عبس» به چهره خشمگین گفته می‌شود؛ اگر خشم به حدی برسد که شخص دندانهایش را هم نشان دهد از تعبیر «کلح» استفاده می‌شود. اگر این خشم و ناراحتی با دلمشغولی و اندیشیدن درباره موضوع همراه شود از تعبیر «بسر» استفاده می‌شود که خداوند هم در جایی اشاره کرد «عَبَسَ وَ بَسَرَ» (مدثر/22) و اگر علاوه براین اخم کردن، عصبانیت هم در چهره‌اش هویدا شود می‌گویند «بسل»؛ و اگر علاوه بر اینها بین دو چشمش هم چین و چروک بیفتد تعبیر «قطب» استفاده می‌شود. 📚كتاب العين، ج‏1، ص343 ▪️در هر صورت از این تعبیر، کلمه «یوم عبوس» به معنای روزی که بشدت ناخوشایند است گرفته شده: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَريراً» (انسان/10) 📚معجم المقاييس اللغة، ج‏4، ص211 که برخی همین آیه را شاهد گرفته‌اند که کلمه «عبوس» برای غیر ذوی العقول هم به کار می‌رود و این حالت گرفتگی و ناخوشایندی در هر چیزی به فراخور خودش است و «عبوس» در خصوص روز عبارت است از انقباض و عسرت در جریان امور آن روز 📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏8، ص20 📿ماده «عبس» تنها همین ۳ بار در قرآن کریم به کار رفته است. 📖اختلاف قرائت ▪️در قراءات معروف به همین صورت فعل ثلاثی مجرد است؛ ▪️اما در قرائتی غیرمشهور (زید بن علی) به صورت فعل باب تفعیل «عَبَّسَ» قرائت شده است؛ که تشدید در اینجا را علامت شدت و مبالغه دانسته‌اند. 📚معجم القراءات ج ۱۰، ص۳۰۱ 📚 المغنی فی القراءات، ص۱۸۸۹ @yekaye