🔹ج. روایت علمای شیعه از شأن نزول آیات اول سوره عبس:
در موارد فوق دیدیم برخی علمای شیعه (شیخ طوسی، شیخ مفید، ابن شهر آشوب، و سید بن طاووس) صرفا اشاره کرده بودند که مقصود از کسی که «عبس و تولی» شخصی غیر از پیامبر ص بوده و برخی هم بیان کرده بودند از بنیامیه بوده است.
اما در تفسیر قمی به نام وی تصریح شده است:
📜۵) مرحوم قمی مینویسد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. عَبَسَ وَ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى. این آیات درباره عثکن* و ابن ام مکتوم که موذن رسول الله و نابینا بود نازل شد؛ وی سراغ رسول الله ص آمد در حالی که اصحابشان گرد ایشان بودند و عثکن هم آنجا بود. پس رسول الله ص وی را بر او مقدم نمود و او چهرهاش را در هم کرد و از او رویگرداند؛ سپس خداوند نازل فرمود: «چهره درهم کشید] و رویگردان شد» یعنی عثکن؛ «از اینکه نابینایی نزد او آمد؛ و تو چه میدانی شاید او تزکیه شود» یعنی طاهر و پاک باشد؛ «یا متذکر شود» یعنی رسول الله ص وی را متذکر سازد؛ سپس عثکن را مخاطب قرار داد و فرمود: أ«اما کسی که احساس بینیازی میکند؛ تو متصدی کار او میشوی؛ یعنی وقتی ثروتمندی سراغ تو میآید متصدی کار او میشوی و او را بالا میبری؛ «و برعهده تو نیست اینکه او پاک نباشد» یعنی برایت مهم نیست که او قرد پاکی است یا پاک نیست همین که ثروتمند باشد کافی است». «و اما کسی که شتابان به سراغت میآید» یعنی ابن ام مکتوم «در حالی که خاشع است؛ پس تو از او تلهّی میجویی» یعنی بیخیال میشوی و التفاتی به او نمیکنی.
📚تفسير القمي، ج2، ص404-405
* عثکن:
در متن کنونی تفسیر قمی به این صورت نوشته شده است؛ اما در کتابهایی که بعدا از وی نقل قول کردهاند به صورت «عثمان» ثبت شده است؛ مثلا ر.ک:
تفسير الصافي، ج5، ص284؛
البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص582؛
بحار الأنوار، ج17، ص85، و ج۳۰، ص۱۷۴، و ج۳۱، ص۵۹۸)؛
تفسير نور الثقلين، ج5، ص508.
📜۶) مرحوم طبرسی نیز پس از اینکه قول مشهور مفسران اهل سنت را نقل میکند و نقدهای سید مرتضی را عینا تکرار مینماید، دو حدیث از امام صادق که موید شأن نزول فوق است میآورد که آن احادیث را در قسمت احادیث خواهیم آورد
📚مجمع البيان، ج10، ص663-664
@yekaye
در پایان روایت اهل سنت از شأن نزول این آیات اول سوره عبس تبصرهای مطرح شد که این تبصره به صورت زیر اصلاح و تکمیل میشود:
✅تبصره
💢الف. درباره اینکه آن شخصی که پیامبر ص مشغول گفتگو بود در میان خود اهل سنت اختلاف نظر فراوان است. فقط قرطبی (م۶۷۱) تا زمان خود ۷ قول متفاوت را در این زمینه از تفاسیر مختلف اهل سنت نقل کرده است: (۱) ولید بن مغیرة؛ (۲) أمية بن خلص؛ (۳) أبي بن خلف؛ (۴) عتبة بن ربيعة و شيبة بن ربيعة و أبي بن خلف؛ (۵) عتبة بن ربيعة؛ (۶) عباس بن عبدالمطلب؛ (۷) عتبة بن ربيعة و شيبة بن ربيعة و أبوجهل و عباس بن عبدالمطلب، و أمية بن خلف، و الوليد بن المغيرة.
📚الجامع لأحكام القرآن، ج20، ص212
💢ب. با توجه به اسامی راویان این واقعه که مدعیاند خود پیامبر چهره ترش کرد و رویگردان شد میبینیم که هیچیک از راویان مستقیم ماجرا، امکان این را نداشتهاند که خودشان در این ماجرا حضور داشته باشند. توضیح مطلب اینکه اجماع است که این سوره از سورههای مکی است؛ و قبلا اشاره شد که زمان نزول این سوره را بعد از هجرت به حبشه دانستهاند (هجرت به حبشه مربوط به سال پنجم تا هفتم بعثت است). در حالی که راویان این واقعه، یا از تابعیناند که اصلا محضر رسول الله ص را درک نکردهاند؛ و در میان کسانی که محضر پیامبر ص را درک کردند و این واقعه را به این صورت در منابع اهل سنت نقل کردهاند فقط اسم ابن عباس و عایشه و انس بن مالک دیده میشود که در میان این سه هم، انس بن مالک هم که اساسا اول بار در مدینه خدمت پیامبر میرسد و مسلمان میشود؛ پس قطعا در این واقعه حاضر نبوده، ابنعباس (متولد ۱۰ بعثت) است که هنوز این واقعه رخ نداده، و عایشه (متولد ۴ یا ۵ بعثت) نیز در زمان واقعه کودکی حداکثر دو سه ساله بوده که معلوم است که اگر گزارشی از این واقعه میدهد بر اساس تجربه خودش نیست.
@yekaye
#عبس
☀️ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصومینَ عَلَيْهِمُ السَّلَام☀️
🌹عید سعید غدیر بر همه شیعیان و موالیان و دوستداران حضرت امیرالمومنین ع مبارک باد🌹
@yekaye
@souzanchi
☀️۱) از امام صادق ع روایت شده است:
این آیات درباره مردی از بنیامیه نازل شد که کنار پیامبر ص بود وقتی که ابن ام مکتوم آمد؛ آن شخص تا وی را دید از آمدنش احساس بدی کرد و خود را جمع و جور کرد و چهرهای را از او برگرداند. پس خداوند سبحان این مطلب را حکایت کرد و بر او خرده گرفت.
📚مجمع البيان، ج10، ص664
قد رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع:
أَنَّهَا نَزَلَتْ فِي رَجُلٍ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَ عِنْدَ النَّبِيِّ ص فَجَاءَهُ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ، فَلَمَّا رَآهُ تقذر [نَفَرَ] مِنْهُ وَ جَمَعَ نَفْسَهُ وَ عَبَسَ وَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْهُ، فَحَكَى اللَّهُ سبحانه ذَلِك وَ أَنْكَرَهُ عَلَيْه.
@yekaye
☀️۲) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
رسول الله ص هرگاه عبدالله بن ام مکتوم را میدید میفرمود: مرحبا، مرحبا، به خدا سوگند که خداوند هرگز مرا در خصوص تو عتاب نکرد؛ و بقدری به وی لطف میکرد که گاه وی بخاطر این برخوردها [= ابراز محبتهای شدید پیامبر ص به وی] از اینکه محضر پیامبر ص برسد خودداری میکرد.
📚مجمع البيان، ج10، ص664
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَى عَبْدَ اللَّهِ ابْنَ أُمِّ مَكْتُومٍ قَالَ: مَرْحَباً مَرْحَباً لَا وَ اللَّهِ لَا يُعَاتِبُنِي اللَّهُ فِيكَ أَبَداً وَ كَانَ يَصْنَعُ به [فِيهِ] مِنَ اللُّطْفِ حَتَّى كَانَ يَكُفُّ عَنِ النَّبِيِّ ص مِمَّا يَفْعَلُ بِهِ.
@yekaye
☀️۳) با سندهای مختلف و در مقاطع مختلف از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
اگر کسی به برادر ایمانیاش «أف» بگوید*، ولایتی که بین آنهاست از هم میگسلد...
✳️* أف گفتن در عربی برای ابراز ناراحتی و کراهت به کار میرود؛ مانند آن است که در فارسی بگوید: «آخ، از دست تو!»
📚الكافي، ج2، ص170
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
... وَ إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ أُفٍّ انْقَطَعَ مَا بَيْنَهُمَا مِنَ الْوَلَايَة ...
📚الكافي، ج2، ص361
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلَايَتِهِ ...
📚الكافي، ج8، ص365
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ التَّيْمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
إِذَا قَالَ الْمُؤْمِنُ لِأَخِيهِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلَايَتِهِ ...
@yekaye
یک آیه در روز
۱۰۸۶) 📖 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّى ترجمه 💢به نام خداوند رحمتگستر که
.
1️⃣ «عَبَسَ وَ تَوَلَّى»
از سیاق آیه واضح است که این آیه ناظر به یک واقعه خاصی است که شخصی در برابر یک فرد نابینا چهره درهم و به او پشت کرده است؛ و خداوند در مقام مذمت این رفتار برآمده است.
چنانکه در شأن نزول آیه بیان شد
▫️آن مقدار که مسلم است این است که پیامبر اکرم ص در حال دعوت یک یا چند نفر از سران مشرکین بوده، و در این حال ابن ام مکتوم، که مسلمانی نابینا بود سراغ پیامبر ص میآید و سوالاتی از ایشان میپرسد.
▫️اما اختلاف است که چه کسی در این واقعه با عبوس کردن چهرهاش ناراحتی خود را ابراز داشت؟ مفسران اهل سنت بر این باورند که خود پیامبر ص بود که چنین کرد؛ و مفسران شیعه آن را شخصی دیگر میدانند، برخی وی را شخصی از بنیامیه دانسته و برخی هم به طور خاص از عثمان نام بردهاند.
⛔️در خصوص روایاتی که در کتب اهل سنت نقل شد در قسمت شأن نزول توضیح دادیم که هیچیک از راویان مستقیم این ماجرا امکان اینکه خودش واقعه را دیده باشد وجود ندارد.
این نشان میدهد که تمام نقلهای اینچنینی این واقعه، اصطلاحا روایت مسند است (یعنی در اهل سنت هیچ راویای که خودش ماجرا را دیده و روایت کرده باشد وجود ندارد)؛ و لذا این احتمال بسیار تقویت میشود که اینها برداشت و یا شنیده خود را بیان کرده باشند نه مشاهده خویش را؛ و اینجاست که این قول تقویت میشود که این روایت از ماجرا را منافقان (تفسير الصافي، ج5، ص285 ) و به احتمال زیاد بنیامیه، برای از یاد بردن نقش عثمان در این واقعه ساخته و پرداخته و ترویج کردهاند (حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، ج7، ص170 ).
💢اگرچه شیعیان برای روایت صحیح از واقعه، احادیثی از امام صادق ع دارند، اما آنچه مورد تاکید شدید آنان است این است که این مذمتها درباره هرکس باشد، درباره شخص پیامبر اکرم ص نیست؛ زیرا چنین مواجههای با نابینایی که برای طلب هدایت آمده، از جانب شخص پیامبر ص - که اساسا وظیفهاش نرمخویی در دعوت افراد بوده با شأن پیامبری وی ناسازگار است، بویژه که خداوند هم صریحا این نرمحویی وی با مومنان را مورد تاکید قرار داده است: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» (آل عمران/۱۵۹).
برخی از علمای اهل سنت هم اصل اشکال را پذیرفتهاند، بویژه که خود آنها از جملات معروفی که در وصف پیامبر ص نقل کردهاند (و این جمله بقدری معروف شده که در کتب لغت آن را شاهد مثال میآورند) این است که ایشان را «لا عَابِسٌ و لا مُفَنَّد : نه چهره درهم میکشد و نه سخن بیفایده میگوید» (الطبقات الكبير، ج1، ص198؛ أنساب الأشراف، ج1، ص391؛ بلاغات النساء، ص49؛ الثقات لابن حبان، ج1، ص127؛ دلائل النبوة للبيهقي، ج1، ص279؛ النهاية (ابن أثیر)، ج3، ص171؛ لسان العرب، ج3، ص339؛ و ...) ویا «لَا عَابس وَلَا مُعْتَد: نه چهره درهم میکشد و نه بر کسی ستم میکند» (غريب الحديث (ابن قتيبة)، ج1، ص463؛ أخبار أبي القاسم الزجاجي، ص64؛ دلائل النبوة لأبي نعيم الأصبهاني، ص339؛ الفائق في غريب الحديث، ج1، ص95؛ و ...) معرفی میکنند؛ اما سعی کردهاند با انواع بیانات توجیه کنند که چرا چنین رفتاری از پیامبر ص سر زد و وقوع این رفتار منافاتی با شأن پیامبری ایشان ندارد .
💢اگر مطلب در حد همین دو آیه اول بود چهبسا توجیهی برای وقوع این رفتار از پیامبر ص میشد ارائه داد که: ابن ام مکتوم نابینا بود، و اخم کردن و روی گرداندن، دو عملی است که شخص بینا متوجه آنها میشود، و اگر خدا پیامبر ص را برای اینها عتاب کرد با توجه به اوج محاسن اخلاقی است که از پیامبر ص انتظار میرفت، نه اینکه ایشان با عملش موجب رنجش یک مسلمان نابینا شده باشد (مجمع البيان، ج10، ص664 )؛
💢اما شاید نکته مهمی که به نظر میرسد علت اصلی حساسیت شیعه در نپذیرفتن روایت فوق است آيات بعدی است که علت این اقدام آن فردی که اخم کرده را نشان میدهد که این توضیحات، نهتنها خلاف توصیفاتی است که خداوند از پیامبر ارائه کرده، بلکه حتی از یک مومن اخلاقمدار بعید است چه رسد به کسی در مقام نبوت.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه تدبر ۱
🖌علامه طباطبایی در این باره میگویند:
« همان طور که سید مرتضی توضیح داده این آیات هیچ ظهوری ندارد که مراد از این کسی که اخم کرد پیامبر ص باشد؛ بلکه این آیات صرفا یک خبرند که نه تنها درباره کسی که از او خبر داده میشود هیچ صراحتی ندارند، بلکه در آن مطالبی هست که دلالت دارد که مقصود کس دیگری است؛ زیرا عبوس بودن حتی از ویژگیهای پیامبر ص در قبال دشمنان فرومایهشان نیست، چه رسد به مومنانی که برای هدایت به ایشان مراجعه میکردند؛ سپس در آیه بیان کرده که آن شخص خود را متصدی ثروتمندان میکرده و از فقرا دوری میگزیده است و این هیچ نسبتی با اخلاق کریمانه پیامبر ص ندارد.
علاوه بر اینها، خداوند قبل از نزول این سوره، در سوره قلم خلق و خویی متعالی پیامبر ص را ستوده است هنگامی که فرمود: «وَ إِنَّك لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ: و راستى كه تو را خويى والاست!» (قلم/۴)؛ و همه اتفاق نظر دارند که سوره قلم بعد از سوره علق [و لذا پیش از سوره عبس] نازل شده است و چگونه فرض دارد که خداوند وی را در ابتدای بعثتش این گونه بستاید و اندکی بعد وی را به خاطر اموری عتاب کند همچون اینکه وی عطف توجه به ثروتمندان میکند و از فقیران هرچند که مومن و دنبال هدایت باشند رویگردان است!
به علاوه که خداوند در سوره مکی دیگری فرمود: «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ؛ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ و خويشانِ نزديكت را هشدار ده؛ و بال [مهر و فروتنی] خود را براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كردهاند، فرو گستر.» (شعراء/214-215) و ایشان را به خفض جناح در برابر مومنان دعوت کرد؛ و خود عبارت «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» هم دلالت دارد که این هم از آیات نازل شده در اوایل بعثت است. همچنین در سوره مکی دیگری فرمود: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ: و چشمان خود را به سوى آنچه گروههايى از آنان را از آن برخوردار كردهايم مدوز، و بر آنها غمگين مباش و بال تواضعت را براى مؤمنان فرو گستر» (حجر/88) و این آیه هم در حال و هوای آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ: پس آنچه را كه بدان امر مىشوى آشكارا بيان كن و از مشركان روى برتاب» (حجر/۹۴) نازل شده؛ آنگاه چگونه متصور است که ایشان علیرغم این دستور خداوند به مومنی عبوس شود و از او اعراض کند و چشمش به سوی اهل دنیا باشد.
از همه اینها گذشته، اساسا بدی ترجیح دادن ثروتمندان بر فقرا و رویگردان شدن از فقرا و اقبال به ثروتمندان خودش به قدر کافی قبیح و مخالف اخلاق کریمانه انسانی است و نیازی به نهی کردن هم ندارد.»
(الميزان، ج20، ص203 )
اینجاست که روایت امام صادق ع از سخن پیامبر ص به ابن ام مکتوم بسیار معنیدار است؛ یعنی پیامبر ص پیشبینی میکرده که بعدها چنین برداشت نادرستی از آیه شایع شود؛ و لذا در عین اینکه ابن ام مکتوم را بسیار تکریم میکرده (که نشان دهد رفتار کسی که در قبال وی اخم کرده و رویگردان شده چقدر بد بوده)، به وی میگفته: خداوند هرگز مرا به خاطر تو مورد عتاب قرار نداد (حدیث۲).
@yekaye
#عبس_1
یک آیه در روز
۱۰۸۶) 📖 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّى ترجمه 💢به نام خداوند رحمتگستر که
.
2️⃣ «عَبَسَ وَ تَوَلَّى»
خداوند چهره درهم کشیدن و پشت کردن به یک طالب هدایت را مذمت کرد، ولو در مورد شخصی که نابیناست و احتمالا متوجه این رفتار نشود.
این نشان میدهد که اقدامات ناپسند اخلاقی را صرفا از حیث تاثیری که بر مخاطب میگذارد نباید تحلیل کرد.
انجام کار بد در حق دیگران، بد است و بر خود شخص تأثیر سوء میگذارد، ولو خود آن دیگران متوجه این اقدام نشوند.
📚اقتباس از تفسير نور، ج10، ص384
@yekaye
#عبس_1
یک آیه در روز
۱۰۸۶) 📖 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّى ترجمه 💢به نام خداوند رحمتگستر که
.
3️⃣ «عَبَسَ وَ ...»
نابینایی برای سوال کردن از پیامبر ص میآید و شخص ثالثی به این نابینا اخم میکند و خداوند این اخم کردن را ذکر و مذمت میکند.
این یعنی حتی کمترین حرکات چهره، که مخاطبِ مستقیمش هم متوجهاش نمیشود، نهتنها در رصد دستگاه الهی است، بلکه برایش آیه نازل شده است.
📝ثمره #اخلاقی
همین آیه آیا کافی نیست که نظارت شدید الهی بر اعمال و رفتار خود را باور کنیم و خیلی جدی مراقب تک تک حرکات و سکنات خود باشیم؟
آیا واقعا این اندازه مراقب حرکات و سکنات خویش هستیم؟
@yekaye
#عبس_1