eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ توجه قرائت این آیه («وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا ...) در ضمن بسیاری از ادعیه آمده است نه‌تنها در ادعیه ناظر به حفظ دارایی‌های خود (📚مثلا: الأصول الستة عشر، ص131) و جان خود از شر دشمنان (📚مثلا: مصباح المتهجد، ج1، ص235؛ مكارم الأخلاق، ص416؛ إقبال الأعمال، ج2، ص546) بلکه در مقام دعا برای شفای برخی از مشکلات مانند سر درد و ... (📚مثلا مكارم الأخلاق، ص373) متن این ادعیه در صفحه وب قرار داده شده است http://yekaye.ir/ya-seen-36-9/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 6⃣ ) «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا» حرکت انسان غالبا رو به جلوست و اینکه در مسیر آنان سدی قرار داده شد، در مورد سدی که پیش روی آنهاست کاملا قابل فهم است. اما چرا پشت سرشان هم سد قرار داده شده است؟ 🍃الف. انسان یک هدایت فطری دارد و یک هدایت نظری و فکری و اکتسابی. راه پیش رو آن است که با فکر و نظر و از طریق دعوت پیامبران و ... به هدایت برسند که این بر آن بسته شده است؛ و به خاطر عنادورزی‌شان حتی نمی‌توانند برگردند و برای حرکت کردن به هدایت فطری‌شان تکیه کنند. 📚(مفاتیح الغیب (فخر رازی)، ج26، ص255) 🍃ب. انسان مبداش از خداست و غایتش هم به سوی اوست. آنها نه به سوی غایت حقیقی خویش حرکت می‌کنند و نه به مبدا خویش برمی‌گردند. 📚(مفاتیح الغیب، ج26، ص255) 🍃ج. وقتی کسی مسیری را می‌رود و به مانعی برخورد می‌کند که مسیرش بن‌بست می‌شود به نقطه آغاز برمی‌گردد و دوباره از آنجا حرکت خویش را شروع می‌کند، و می‌داند که اگر در همانجا بماند به هیچ مقصدی نمی‌رسد و هلاک می‌شود؛ وقتی علاوه بر راه پیش رو، راه پشت سر هم بسته شده باشد هلاکت قطعی است و خداوند با این تعبیر می‌خواهد به هلاکت قطعی آنها اشاره کند. 📚(مفاتیح الغیب، ج26، ص255) 🍃د. پشت سر و پیش رو به لحاظ زمانی همان گذشته و آینده است، که دیگر چپ و راست ندارد؛ یعنی می‌خواهد بگوید غافلان بى ايمان، نه از گذشتهى كفّار عبرت مىگيرند، و نه از معجزه و استدلالى كه پيش روى آنان است. 📚(تفسیر نور، ج9، ص524) 🍃ه. ... @yekaye
7⃣ «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا» چرا فقط از قرار دادن سد در جلو و عقبشان سخن گفت و به چپ و راستشان اشاره نکرد؟ 🍃الف. چون انسان [از درون خویش] دو مسیر هدایت بیشتر ندارد: هدایت با فکر و نظر، و هدایت فطری؛ که اینها به ترتیب راه جلو و پشت سر است 🔖تدبر6، بندالف https://eitaa.com/yekaye/1142 و وقتی این دو راه مسدود شود راه دیگری برای هدایت شدن نمی‌ماند. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256) 🍃ب. انسان وقتی می‌خواهد حرکت کند به سمت جلو یا عقب حرکت می‌کند و وقتی بخواهد به طرفین هم حرکت کند ابتدا رویش را به آن سو می‌کند. پس هر حرکت به چپ و راست هم به حرکت جلو و عقب برمی‌گردد؛ و اگر او همواره در جلو و عقبش مانع باشد عملا جلوی همه حرکاتش مسدود می‌شود. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256) 🍃ج. این دو مانع جلو و عقب چنان به وی نزدیکند که امکان حرکت و چرخش را از او سلب کرده‌اند و او عملا نمی‌تواند بچرخد و مسیر چپ یا راست را در پیش گیرد. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256) 🍃د. اگر توجه شود که حرکت انسان در زندگی‌اش یک حرکت دائمی است و انسان هیچ لحظه‌ای توقف ندارد، آنگاه شاید با این تعبیر می‌خواهد به اینکه آنها اساسا مذبذب‌اند و در مسیر معوج و غیرمستقیم قدم برمی‌دارند، اشاره کند: هر حرکتی که می‌کنند راه جلو و پشت‌شان بسته می‌شود پس جز چپ یا راست راهی برایشان نمی‌ماند و در حرکت بعدی نیز همین رخ می‌دهد؛ یعنی به جای اینکه یک مسیر مستقیم را طی کنند دائما در حال تغییر جهت دادن هستند؛ به تعبیر دیگر، نه فقط در صراط مستقیم نیستند بلکه هیچ سبیل و راه معینی را هم در زندگی‌شان ندارند: 🔖«لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلا: نه چاره‌ای می‌یابند و نه به راهی هدایت می‌شوند» (نساء/98) و ظاهرا به همین جهت است که وقتی در برابر راه خدا (سبیل الله) قرار می‌گیرند، از آن اعراض می‌کنند و به جای آن راهی کج و معوج در پیش می‌گیرند 🔖(یبغونها/ تبغونها عوجاً؛ آل‌عمران/99 و اعراف/45 و 86 و هود/19 و ابراهیم/13 ) . 📝نکته تخصصی و ( ناصواب) تشتت انسان مدرن بقدری در تمامی عرصه‌های زندگی او غلبه کرده و امر رایجی شده است که به نام هر گونه صراط مستقیمی که برای همه بشریت رهگشا باشد را انکار می‌کنند؛ بلکه بلکه به بهانه ❗️ و ❗️این را که برای یک نفر هم در طول زندگی‌اش یک صراط مستقیم وجود داشته باشد مورد انکار قرار می‌دهند‼️ 🔻اما یادمان باشد که این یک مغالطه است که «چون داریم می‌بینیم که انسانهای مختلف راه‌های مختلفی را در زندگی خود در پیش گرفته‌اند، پس راه سعادت حقیقی و صراط مستقیمی برای همگان وجود ندارد» 🔻ریشه مغالطه‌اش هم این است که اختیار انسان و توان بیراهه رفتن او را نادیده گرفته‌اند: وجود اختیار در انسان، یعنی او می‌تواند راه درست را برنگزیند، حتی اگر بداند که آن راه درست است؛ پس برنگزیدن راه درست توسط بسیاری از انسانها منطقا دلیل نمی‌شود که راه درستی در کار نباشد؛ از این رو، 🔸از اینکه افرادی اختلاف نظر دارند و همگان یک راه را نمی‌پویند، منطقا نتیجه نمی‌شود که واقعیتی هم در کار نیست و راه صحیحی هم وجود ندارد.🔸 💠 تکمله 1 نقد تکثرگراییِ ناصواب بدین معنا نیست که هر تکثرگرایی‌ای ناصواب است. عرصه‌هایی از زندگی هست که اساسا روحیات و اقتضائات انسانها متفاوت است و این تفاوت‌ها چون در متن آفرینش انسانهاست، درست و غلط دانستن آنها معنی ندارد، که نمونه بارزش عرصه تنوع سلیقه‌هاست. 🔺تکثرگرایی ناصواب آن است که در جایی که حقیقت واحدی در کار است، به بهانه تشتت‌هایی که پیش آمده، منکر حقیقت واحد شویم.🔺 💠 تکمله 2 صرف اینکه خود شخص گمان کند که راهش درست است نیز منطقا دلیل بر درستی راه او نیست؛ به تعبیر دیگر، اینکه برخی افراد در تشخیص راه درست خطا کنند، دلیل نمی‌شود که هیچکس نمی‌تواند راه درست را بشناسد. از این رو، کسی از این واقعیت که بسیاری از افرادی هم که راه‌های گوناگون در پیش گرفته‌اند از نظر خودشان راه درست را می‌روند، نیز نمی‌تواند نتیجه بگیرد که راه درستی واقعا در کار نیست. ه. ... @yekaye
. 8⃣ «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ» «أغشیناهم» را با حرف «ف» - و نه با حرف «و» به جملات قبل عطف کرد، نشان می‌دهد که این پوشاندن متفرع بر مطلب قبل است. اما چگونه؟ 🍃الف. این «ف» می‌تواند «ف» ترتب مطالب باشد نه «ف» تفریع، یعنی می‌خواهد گام به گام محدود شدن دایره دید آنها را بیان کند: ابتدا فرمود که در گردن‌هایشان غل و زنجیرهایی گذاشته‌ایم که سرشان را رو به بالا نگهداشته‌، یعنی جلوی پایشان را نمی‌بینند، و مقداری دایره دیدشان محدود شد؛ بعد می‌فرماید و در پیش رویشان و پشت سرشان هم مانعی نهاده‌ایم، پس دیدشان از جلو عقب هم کاملا مسدود شد و فقط چپ و راست ماند؛ در آخر هم می‌فرماید کاملا آنان را پوشاندیم، پس دیگر آنان نمی‌بینند. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256) 🍃ب. اگر «ف» تفریع باشد می‌تواند بدین معنا باشد که وقتی مانعی کاملا جلوی چشم انسان قرار گیرد و در عین حال مانعی هم پشت سر باشد [که این دو مانع با همدیگر امکان چرخش سر را منتفی کنند] عملا دید انسان کاملا در حجاب قرار می‌گیرد. 📚(مفاتيح الغيب، ج26، ص256) 🍃ج. می‌تواند «ف» تفریع باشد و مترتب بر کل جملات قبل، نه فقط جمله اخیر؛ یعنی غل و زنجیرها سرشان را ثابت کرده و مانع پیش رو و پشت سر هم دیگر دایره دید آنها را کاملا مسدود نموده است؛ و این یعنی پوشیده شدن کامل دایره دید. 🍃د. این مانع، مانعی در وجودشان است که راه پس و پیش را بسته است، و شاهدش هم اینکه با اینکه نهایتا از «لا یبصرون» سهن گفت اما نفرمود «أغشینا ابصارهم»، بلکه فرمود «أغشیناهم». 🔖توضیح در تدبر9 https://eitaa.com/yekaye/1145 🍃ه. ... @yekaye
. 9⃣ «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ» چرا با اینکه از «فهم لا یبصرون» سخن گفت و ندیدن آنها را ناشی از موانعی دانست که در پیش و پس آنها قرار داده، اما نفرمود «أغشینا ابصارهم»، بلکه فرمود «أغشیناهم»؟ 🍃الف. شاید می‌خواهد توجه دهد که آن غل و زنجیرها و این سد‌هایی که قرار داده شده، همگی در متن وجود اوست، نه صرفا در خارج از او و جلوی چشمش. 🍃ب. ... @yekaye
. 🔟 «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ» کارکرد اصلی سد و مانع، این است جلوی حرکت را می‌گیرد. با اینکه از موانع پیش رو و پشت سر سخن گفت، اما چرا نتیجه‌اش را «ندیدن» معرفی کرد، نه «حرکت نکردن»؟ 🍃الف. چون حرکتی که مبتنی بر بصیرت نباشد ارزشی ندارد. به تعبیر دیگر، 🔸مانعی که مانع دیدن و انسان شود بسیار مهمتر است از مانعی که مانع حرکت شود. 🔸 🔺اگر کسی راه را درست تشخیص ندهد، حرکت کردنش ضررش بیشتر است. 🔺 از این رو 🔹«آزادی معنوی» نه‌تنها مقدم بر «آزادی اجتماعی» است، بلکه شرط تحقق «آزادی اجتماعیِ» واقعی است🔹 و اگر افراد مسیر و مقصدشان را درست درک نکنند، ممکن است ظاهرا آزادی اجتماعی داشته باشند؛ اما چون در بیراهه بسر می‌برند حقیقتا از آزادی محروم‌اند. 📚(تفصیل این بحث در کتاب ، شهید مطهری) 📝نقدی بر و انسان مدرن امروزه شعار از مهمترین شعارهای انسان‌ها شده است؛ در حالی که 🔹آزادی، یعنی نبودن مانع؛ 🔹و نبودن مانع، تنها و تنها به ازای هدف معنی دارد؛ 🔹و تا هدف معلوم نباشد سخن از آزادی فریبی بیش نیست (مثلا اگر هدف من نوشتن باشد این میز کمک‌کار من است؛ اما اگر هدفم راه رفتن باشد این میز مانع من است). پس تا وقتی انسانها به هدف خود نیندیشند و بدان بصیرت پیدا نکنند، شعاری است که فقط برای فریفتن آنها به کار می‌آید؛ 🚫و به نظر می‌رسد یکی از علل اینکه بسیاری از به‌اصطلاح روشنفکران بر کلیدواژه «آزادی» اصرار می‌کنند بدون اینکه مخاطب خود را متوجه «هدف زندگی» کنند، این است که «آزادیِ» بی‌هدف در واقع همان هوسرانی است و اینکه افراد بتوانند هوسرانی‌شان را ذیل یک تعبیر ارزشمند انجام دهند، برایشان خیلی مطلوبتر است.❌ 🍃ب. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
757) 🌺 وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 🌺 💐 ترجمه و یکسان است بر آنان، چه انذارشان بدهی یا ندهی، ایمان نمی‌آورند. سوره یس (36) آیه10 1397/3/6 11 رمضان 1439 @yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا