☀️۵) شیخ صدوق روایت کرده است:
هنگامی که این آیه نازل شد که «بپرهیزید از فتنهای که تنها به کسانی از شما که ظلم کردند اصابت نمیکند» (انفال/۲۵) پیامبر ص فرمود: کسی که به علی ع در این جایگاه من بعد از وفاتم ظلم کند، گویی که نبوت من و نبوت انبیای پیش از مرا انکار کرده است؛ و کسی که به ولایت ظالمی تن دهد خودش هم ظالم است که خداوند متعال میفرماید «اى كسانى كه ايمان آوردهاند، اگر پدرانتان و برادرانتان را به دسوتی و ولایت مگيريد اگر که كفر را بر ايمان ترجيح دادند، و هر كس از ميان شما به ولایت آنان تن دهد، آنان همان ستمكارانند.» (توبه/۲۳) و فرمود: « ای کسانی که ایمان آوردند! به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور» (ممتحنه/۱۳) و فرمود: «قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [و] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند- هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيره آنان باشند- دوست بدارند. در دل اينهاست كه [خدا] ايمان را نوشته است» (مجادله/22) و فرمود: «و به كسانى كه ستم كردهاند متمايل مشويد كه آتش [دوزخ] به شما مىرسد» (هود/113) و ظلم قرار دادن چیزی است در غیر جایگاه خدش؛ پس کسی که ادعای امامت کند و امام نباشد او ظالم و ملعون است و کسی هم که امامت را در غیر اهل آن قرار دهد ظالم و ملعون است.
📚إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص103
📚بحار الأنوار، ج27، ص60
و لمّا نزلت هذه الآية «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «مَنْ ظَلَمَ عَلِيّاً مَقْعَدِي هَذَا بَعْدَ وَفَاتِي، فَكَأَنَّمَا جَحَدَ نُبُوَّتِي وَ نُبُوَّةَ الْأَنْبِيَاءِ قَبْلِي؛
و من تولّى ظالما فهو ظالم: قال اللّه تعالى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ و قال تعالى: وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»؛ و قال تعالى: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» و قال تعالى: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمان»؛ و قال تعالى: «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ».
و الظلم وضع الشيء في غير موضعه، فمن ادّعى الإمامة و ليس بإمام فهو ظالم ملعون، و من وضع الإمامة في غير أهلها فهو ظالم ملعون.
✳️تذکر:
احتمال دارد این آیات و توضیحات تکمیلی که ذکر شد نه ادامه کلام پیامبر ص، بلکه مواردی باشد که شیخ صدوق به عنوان استشهاد بر سخن پیامبر ص ذکر کرده است.
@yekaye
۱۶ بهمن
☀️۶) از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
گروهی از فلسطینیان نزد امام باقر (علیه السلام) آمدند و از او دربارهی مسائلی پرسیدند. و امام (علیه السلام) به آنها پاسخ داد.
سپس دربارهی صمد از او پرسیدند. [توضیحات مفصلی فرمودند؛ نهایتا] فرمودند:
اگر برای علمم که خدای عزّوجلّ به من داده حاملانی پیدا میکردم، توحید و اسلام و ایمان و دین و شرایع را از «صمد» نشر میدادم. ولی چگونه چیزی برای من رخ می دهد درحالیکه جدّم امیرالمؤمنین (علیه السلام) حاملانی برای علم خود پیدا نکرد، تا جایی که آه میکشید و بالای منبر میفرمود: قبل از اینکه مرا از دست بدهید از من بپرسید؛ چون در بین جوانح من علم انبوهی نهفته شده است. آه! آه! که کسی که آن را حمل کند نمییابم. آگاه باشید، که من از سوی خدا حجتی رسا [و قاطع] بر شما هستم! پس «به سرپرستی قومی تن ندهید که خداوند بر آنان غضب کرده است، [که] به تحقیق قطع امید کردهاند از آخرت، آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور» (ممتحنه/۱۳)
📚التوحيد (للصدوق)، ص92-93
قَالَ وَهْبُ بْنُ وَهْبٍ الْقُرَشِيُّ سَمِعْتُ الصَّادِقَ ع يَقُولُ قَدِمَ وَفْدٌ مِنْ أَهْلِ فِلَسْطِينَ عَلَى الْبَاقِرِ ع فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ ...
ثُمَّ قَالَ ع
لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِيَ الَّذِي آتَانِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَمَلَةً لَنَشَرْتُ التَّوْحِيدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِيمَانَ وَ الدِّينَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ الصَّمَدِ وَ كَيْفَ لِي بِذَلِكَ وَ لَمْ يَجِدْ جَدِّي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع حَمَلَةً لِعِلْمِهِ حَتَّى كَانَ يَتَنَفَّسُ الصُّعَدَاءَ وَ يَقُولُ عَلَى الْمِنْبَرِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَّ بَيْنَ الْجَوَانِحِ مِنِّي عِلْماً جَمّاً هَاهْ هَاهْ أَلَا لَا أَجِدُ مَنْ يَحْمِلُهُ؛ أَلَا وَ إِنِّي عَلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَ«لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ». ...
@yekaye
۱۷ بهمن
☀️۷) بعد از حکمیت نامههایی بین امیرالمومنین ع و معاویه رد و بدل شد. در یکی از این نامهها، که در نهجالبلاغه نیامده، حضرت علی ع خطاب به معاویه میفرمایند:
اما بعد؛ مدتهاست که تو و اولیای تو که همان اولیای شیطاناند حق را اساطیر خواندهاید و آن را پشت سرتان انداختهاید و کوشیدهاید که نور آن را با دهانتان خاموش کنید «و خداوند ابا دارد مگر اینکه نورش را تمام و کامل کند هرچند که کافران بدشان بیاید» (توبه/۲۳). و به جان خودم سوگند علم را در تو نفوذ خواهد داد [تو را از حقیقت کارهایت باخبر خواهد کرد] و نور را علیرغم کوچکی و پستیات به اتمام خواهد رساند و قطعا تو طرد و تبعید شده یا کشته و هلاکشده رانده خواهی شد و قطعا جزای عملت را خواهی دید در جایی که هیچ یاور و فریادرسی نزدت نیست؛ و در حکایت از عثمان رودهدرازی کردی و به جان خودم سوگند که کسی جز تو او را نکشت و جز تو او را خووار نکرد؛ و تو منتظر فرصت بودی و به خاطر طمعی که داشتی برای او آرزوها میپروراندی بر اساس آنچه از تو ظاهر شد و کار تو بر آن دلالت کرد؛ و من امیدوارم که تو به او ملحق شوی با [گناهی] عظیمتر از گناه او و بزرگتر از خطای او.
بدان من فرزند عبدالمطلب هستم صاحب شمشیر که آن را برکشیده در دست دارم و خودت خوب میدانی که چه بزرگانی از بنی عبد شمس و چه فرعونهایی از بنی سهم و جُمَح و بنی مخزوم را کشتم و فرزندانشان را یتیم کردم و زنانشان را بیوه نمودم و چیزی را به یادت میآورم که هیچگاه فراموشش نکردهای روزی که برادرت حنظله را کشتم و از پایش گرفتم و کشان کشان وی را در چاه انداختم و برادرت عَمر را اسیر کردم و گردنش را به پایش بستم و دنبال تو آمدم و تو فرار کردی و با چه شدتی [برای فرار] میدویدی؛ و اگر نبود که من فرارکننده را تعقیب نمیکنم تو را سومی آ»ها قرار میدادم و من به خداوند سوگند می خورم سوگند نیکمردی که فجوری در کارش نیست که اگرروزگار باز بین من و تو جمع کند با توچنان کنم که محکایتت ضرب المثلی شود که مردم تا ابد بدان مثل زنند و تو را به ذلت و خواری چنان بر زمین بزنم که شتر به زانو درمیآید تا اینکه «خداوند بین من و تو حکم کند که او بهترین حکمکنندگان است» (اعراف/۸۷).
و اگر خداوند اندکی اجل مرا به تاخیر اندازد با تو جنگی خواهم کردم از جنس غزوههای مسلمانان و تو را در میان جماعت مهاجر و انصار به مبارزه میخوانم سپس نه عذری قبول میکنم و نه ضفاعتی و نه به هیچ درخواست و التماس تو جوابی میدهم و تو به تحیر و تردد و جدلهایت برخواهی گشت که خودت شاهد بودی و دیدی که چگونه ابرهای مرگ بالای سرت جمع شده بود تا بارانش را سیلآسا بر سرت ببارد تا اینکه به قرآنی تمسک جستی که تو و پدرت اولین کافران بدان بودید و نزول آن را تکذیب میکردید و من آن را پیشبینی کرده بودم و به تو اعلام کرده بودم که این کار را انجام میدهی، و گذشت آنچه که از آن گذشت، و به پایان رسید آن مکری که کردید بدان نحوی که به پایان رسید؛ و من در پی این نامه به سراغت خواهم آمد؛ پس مواظب خودت باش و از خودت مراقبت کن و آماده باش که اگر همچنان زیادهروی کنی و گمراهی و تکبر ورزیدنت را ادامه دهی تا جایی که بندگان خدا برای مبارزه با تو سراغت بیایند، کار و بارت به هم خواهد ریخت و چیزی را از خویش بازداشتهای که امروز از تو قبول میشود.
ای فرزند حرب! همانا لجاجت تو برای منازعه در امر حکومت با آن کسانی که بدان سزاوارند ناشی از نابخردی است؛ پس چنان نباش که اهل گمراهی در تو طمع بندند نابخردی جاهلان تو را برده خود سازد. که به کسی که جانم به دست اوست اگر بارقهای از برق ذوالفقار بر چهرهات بدرخشد چنان فریادی سرخواهی داد که خودت از آن به هوش نیایی تا زمانی که در صور آن نفخهای دمیده شود که تو از آن قطع امید کردهای «آن گونه که قطع امید کردهاند کافران از اهل قبور.» (ممتحنه/۱۳).
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج15، ص84-85
📚بحار الأنوار، ج33، ص125-126
@yekaye
👇متن حدیث👉
۱۸ بهمن
متن حدیث ۷
و وقفت له ع على كتاب آخر إلى معاوية يذكر فيه هذا المعنى أوله:
أَمَّا بَعْدُ فَطَالَ مَا دَعَوْتَ أَنْتَ وَ أَوْلِيَاؤُكَ أَوْلِيَاءُ الشَّيْطَانِ الْحَقَّ أَسَاطِيرَ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَ حَاوَلْتُمْ إِطْفَاءَهُ بِأَفْوَاهِكُمْ «وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ» (توبه/۳۲) وَ لَعَمْرِي لَيُنْفِذَنَّ الْعِلْمَ فِيكَ وَ لَيُتِمَّنَّ النُّورَ بِصِغَرِكَ وَ قَمْأَتِكَ [قماءتك] وَ لَتُخْسَأَنَّ طَرِيداً مَدْحُوراً أَوْ قَتِيلًا مَثْبُوراً وَ لَتُجْزَيَنَّ بِعَمَلِكَ حَيْثُ لَا نَاصِرَ لَكَ وَ لَا مُصْرِخَ عِنْدَكَ وَ قَدْ أَسْهَبْتَ فِي ذِكْرِ عُثْمَانَ وَ لَعَمْرِي مَا قَتَلَهُ غَيْرُكَ وَ لَا خَذَلَهُ سِوَاكَ وَ لَقَدْ تَرَبَّصْتَ بِهِ الدَّوَائِرَ وَ تَمَنَّيْتَ لَهُ الْأَمَانِيَّ طَمَعاً فِيمَا ظَهَرَ مِنْكَ وَ دَلَّ عَلَيْهِ فِعْلُكَ وَ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ أَلْحَقَكَ بِهِ عَلَى أَعْظَمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ أَكْبَرَ مِنْ خَطِيئَتِهِ.
فَأَنَا ابْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ صَاحِبُ السَّيْفِ وَ إِنَّ قَائِمَهُ لَفِي يَدِي وَ قَدْ عَلِمْتَ مَنْ قَتَلْتُ بِهِ مِنْ صَنَادِيدِ بَنِي عَبْدِ شَمْسٍ وَ فَرَاعِنَةِ بَنِي سَهْمٍ وَ جُمَحَ وَ بني مَخْزُومٍ وَ أَيْتَمْتُ أَبْنَاءَهُمْ وَ أَيَّمْتُ نِسَاءَهُمْ وَ أُذَكِّرُكَ مَا لَسْتَ لَهُ نَاسِياً يَوْمَ قَتَلْتُ أَخَاكَ حَنْظَلَةَ وَ جَرَرْتُ بِرِجْلِهِ إِلَى الْقَلِيبِ[چاه] وَ أَسَرْتُ أَخَاكَ عَمْراً فَجَعَلْتُ عُنُقَهُ بَيْنَ سَاقَيْهِ رِبَاطاً وَ طَلَبْتُكَ فَفَرَرْتَ وَ لَكَ حُصَاصٌ فَلَوْ لَا أَنِّي لَا أُتْبِعُ فَارّاً لَجَعَلْتُكَ ثَالِثَهُمَا وَ أَنَا أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةَ بَرَّةٍ غَيْرِ فَاجِرَةٍ لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ الْأَقْدَارِ لَأَتْرُكَنَّكَ مَثَلًا يَتَمَثَّلُ بِهِ النَّاسُ أَبَداً وَ لَأُجَعْجِعَنَّ بِكَ فِي مَنَاخِكَ «حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ».
وَ لَئِنْ أَنْسَأَ اللَّهُ فِي أَجَلِي قَلِيلًا لَأُغْزِيَنَّكَ سرایا [سَرَاةَ] الْمُسْلِمِينَ وَ لَأَنْهَدَنَّ إِلَيْكَ فِي جَحْفَلٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ ثُمَّ لَا أَقْبَلُ لَكَ مَعْذِرَةً وَ لَا شَفَاعَةً وَ لَا أُجِيبُكَ إِلَى طَلَبٍ وَ سُؤَالٍ وَ لَتَرْجِعَنَّ إِلَى تَحَيُّرِكَ وَ تَرَدُّدِكَ وَ تَلَدُّدِكَ؛ فَقَدْ شَاهَدْتَ وَ أَبْصَرْتَ وَ رَأَيْتَ سُحُبَ الْمَوْتِ كَيْفَ هَطَلَتْ عَلَيْكَ بِصَيِّبِهَا حَتَّى اعْتَصَمْتَ بِكِتَابٍ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَوَّلُ مَنْ كَفَرَ بِهِ وَ كَذَّبَ بِنُزُولِهِ وَ لَقَدْ كُنْتُ تَفَرَّسْتُهَا وَ آذَنْتُكَ أَنْتَ فَاعِلُهَا وَ قَدْ مَضَى مِنْهَا مَا مَضَى وَ انْقَضَى مِنْ كَيْدِكَ فِيهَا مَا انْقَضَى وَ أَنَا سَائِرٌ نَحْوَكَ عَلَى أَثَرِ هَذَا الْكِتَابِ فَاخْتَرْ لِنَفْسِكَ وَ انْظُرْ لَهَا وَ تَدَارَكْهَا فَإِنَّكَ إِنْ فَرَّطْتَ [فطرت] وَ اسْتَمْرَرْتَ عَلَى غَيِّكَ وَ غُلَوَائِكَ حَتَّى يَنْهَدَ إِلَيْكَ عِبَادُ اللَّهِ أُرْتِجَتْ عَلَيْكَ الْأُمُورُ وَ مُنِعْتَ أَمْراً هُوَ الْيَوْمَ مِنْكَ مَقْبُولٌ.
يَا ابْنَ حَرْبٍ إِنَّ لَجَاجَكَ فِي مُنَازَعَةِ الْأَمْرِ أَهْلَهُ مِنْ سِفَاهِ الرَّأْيِ فَلَا يَطْمَعَنَّكَ أَهْلُ الضَّلَالِ وَ لَا يُوبِقَنَّكَ سَفَهُ رَأْيِ الْجُهَّالِ فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِهِ لَئِنْ بَرَقَتْ فِي وَجْهِكَ بَارِقَةٌ مِنْ ذِي الْفَقَارِ لَتَصْعَقَنَّ صَعْقَةً لَا تُفِيقُ مِنْهَا حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ النَّفْخَةَ الَّتِي يَئِسْتَ مِنْهَا «كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ».
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج15، ص84-85
📚بحار الأنوار، ج33، ص125-126
@yekaye
۱۸ بهمن
۲۰ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
1️⃣«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ»
در پایان این سوره - که تنها سورهای در قرآن کریم است که آیات ابتدا و انتهاییاش با تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» شروع میشود (تفسير نور، ج9، ص595) - دوباره سراغ همان موضوعی رفت که در ابتدای سوره آمده بود و آن ضرورت پرهیز از موالات و دوستی با کافران است (مجمع البيان، ج9، ص41۵ ).
در ابتدای سوره از این زاویه که آنان دشمن خدا و دشمن شما هستند وارد شد و در پایان از این زاویه که آنان مورد غضب خداوند واقع شدهاند.
واضح است که هر دوستی و ولایتی که انسان برقرار میکند به خاطر امید به خیری است که در آن دوستی انتظار دارد و کسی که مورد غضب خدا قرار گرفته است، هیچ امید خیری به او نمیرود؛ لذاست که دوستی و قبول ولایت او عاقلانه نیست.
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۰ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
2️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»
«تولى» گاهى به معناى دوستى و گاهى به معناى قبول ولايت و سرپرستى است و به نظر میرسد هر دو معنى در اين آيه نهى شده است. در واقع، دوست خدا، با كسانى كه مورد غضب او هستند، رابطه دوستى و ولایت ندارد (تفسير نور، ج9، ص596)
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۰ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
3️⃣ «لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»
مقصود از این قومی که خداوند بر آنان غضب گرفته و مومنان نباید به ولایت آنان تن دهند، کیستند؟
🌴الف. مقصود یهود است چنانکه در شأن نزول آیه آمده است که برخی از فقرای مسلمان به خاطر اینکه یهودیان از میوههایشان چیزی به آنها بدهند با آنها دوستی میکردند (مقاتلین [= مقاتل بن سلیمان و مقاتل بن حیان]، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص415 )؛ چون اساسا در ادبیات قرآن کریم قوم مغضوب، یهود است (حسن و ابن زيد و منذر بن سعيد، به نقل از البحر المحيط، ج10، ص161 )
و شاهد مهم اینکه اولا بارها خداوند در قرآن از غضب خداوند بر یهویدان سخن گفته، مانند «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» (بقرة/61) و ثانیا ذیل آیه هم واضح است که اینها غیر از کافرانند، چرا که ایشان را به کافران تشبیه کرده است (الميزان، ج19، ص243 ).
🌴ب. کفار قریش است چون هر کافری مصداق کسی است که مورد غضب خداوند واقع شده است (ابن عباس، به نقل البحر المحيط، ج10، ص161 و الدر المنثور، ج6، ص212 ؛ مجمع البيان، ج9، ص415 ).
🌴ج. یهود و نصاری است (به نقل البحر المحيط، ج10، ص161 ).
🌴د. چهبسا هر جماعتی است که به طور منسجم از زیر بار دستور خداوند فرار کند:
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی_قرآنی: #غضبشدگان الهی در قرآن
چنانکه در نکات ادبی اشاره شد در قرآن کریم ماده «غضب» در ۲۱ آیه (۲۴ مورد) به کار رفته است
که تنها ۲ مورد آن بهوضوح در غیر از غضب الهی به کار رفته است که باید افراد از آن پرهیز کنند:
▪️۱ مورد عصبانی شدن حضرت یونس از قوم خویش که منجر به ترک آنها شد: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ» (انبیاء/87)؛ و
▪️۱ مورد هم مومنانی که وقتی عصبانی میشوند بر خود مسلطند: «وَ الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ» (شوری/37).
🔸بقیه موارد در خصوص غضب الهی بر افراد است.
البته چنانکه در ادامه میآید ۳ مورد درباره عصبانی شدن حضرت موسی ع بعد از گوسالهپرستی بنیاسرائیل (اعراف/۱۵۰ و ۱۵۴؛ طه/۸۶) است، که آیه ۸۶ سوره طه دلالت خوبی دارد که این غضب وی مصداق غضب الهی بوده است.
🔹پس اگر بخواهیم دستهبندیای از افراد و گروههايى را که در قرآن کریم - که با استفاده از ماده «غضب» مورد غضب الهى قرار گرفتهاند- داشته باشیم میتوان این گروهها را ذکر کرد:
🔥 بیشترین مصادیق آن درباره يهود است که در ۱۳ آیه (۱۶مورد) آمده است:
☄️در ۷ آیه (۱۰ مورد) صریحا از غضب خداوند بر قوم یهود سخن گفته شده است
1. وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ (بقره/61)
2. بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ مُهينٌ (بقره/90)
3. وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُوني مِنْ بَعْدي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوني وَ كادُوا يَقْتُلُونَني فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْني مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ (اعراف/150)
4. إِنَّ الَّذينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرينَ (اعراف/152)
5. وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ في نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ (اعراف/154)
6. فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدي (طه/86)
@yekaye
👇ادامه مطلب👉
۲۱ بهمن
ادامه تدبر ۳ (نکته تخصصی #جامعهشناسی_قرآنی: #غضبشدگان الهی در قرآن)
7. كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى (طه/81)
☄️ در ۳ آیه مطابق با احادیث ویا شأن نزول معلوم میشود که درباره قوم یهود است:
8. صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّينَ (حمد/7)
9. أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لا مِنْهُمْ وَ يَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (مجادله/14)
10. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (ممتحنه/13)
☄️ در ۳ آیه فضای آیه ناظر به اهل کتاب است، که قدر متیقن آن یهود است:
11. ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ (آل عمران/112)
12. قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبيلِ (مائده/60)
13. وَ الَّذينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ (شوری/16)
🔥 ۱ آیه در مورد مشرکان (قوم عاد)
14. قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَني في أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ (اعراف/71)
🔥 ۲ آیه در مورد منافقان
15. مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ (نحل/106)
16. وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً (فتح/6)
🔥 ۱ آیه در مورد کسی که عامدانه مومنی را به قتل برساند:
17. وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً (نساء/93)
🔥 ۱ آیه در مورد کسی که از جنگ فرار کند:
18. وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (انفال/16)
🔥 ۱ آیه در مورد زن مسلمان متأهلی که زنا کرده و شوهرش متوجه شده ولی خودش انکار میکند:
19. وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقينَ (نور/9)
🔹بدین ترتیب مشاهده میشود اگر کاربرد ماده «غضب» مد نظر باشد بیشترین غضبهای الهی مطرح شده در خصوص قوم یهود است، و از این رو، اگر بر کلمه «قوم» اصرار شود، قدر متیقن «قوم»ی که خداوند بر آنان غضب کرده است در درجه اول قوم یهود و در مرتبه بعد قوم عاد است، هرچند به نظر میرسد بتوان هر جماعتی که به صورت منسجم به این گونه نافرمانی از خداوند روی آورند منطبق دانست، که با این لحاظ میتوان «منافقان» را هم – با اینکه لزوما از یک «قوم» نیستند- به عنوان یک قوم مورد غضب الهی یاد کرد (برای بقیه موارد، یعنی کسی که مومنی را می کشد یا از جنگ فرار میکند یا زن متأهل زناکار، «قوم» صدق نمیکند).
🤔لازم به ذکر است اینها مواردی بود که قرآن کریم با لفظ غضب درباره آنها سخن گفته بود؛ وگرنه اگر مواردی که خداوند به نحو عینی بر افرادی غضب کرده است (مثلا مواردی که افرادی به عذاب در دنیا یا در آخرت گرفتار میشوند یا خداوند از تعبیر «لعنت» بر آنان استفاده کرده) مصادیق آن بسیار فراوانتر میشود و دهها و چهبسا صدها آیه را ناظر به این موضوع بتوان مشاهده کرد؛ و با آن لحاظ شاید بتوان دامنه معنایی «قومی که خداوند بر آنان غضب کرده» را توسعه داد.
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۱ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
4️⃣ «لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ»
چنانکه در تدبر۳ بیان شد اغلب مفسران با توجه به سایر آیات، مصداق این قوم مغضوب را یهود میدانند.
با توجه به اینکه باور به آخرت جزء باورهای رایج یهود است، چرا قرآن در مورد آنها میفرماید از آخرت قطع امید کردهاند؟
🌴الف. مقصود از «آخرت»، «ثواب آخرت» است؛ و میخواهد بگوید یهودیان با تکذیب حضرت محمد ص، در حالی که خودشان میدانند که او راستگو و رسول خداست، دیگر قطع امید کردهاند که در آخرت حظ و بهرهای داشته باشند، همان طور که کافرانی که مردند و در قبرها هستند به یقین رسیدهاند و از اینکه در آخرت حظ و بهرهای داشته باشند کاملا نامیدند (مجاهد و سعید بن جبیر، به نقل مجمع البيان، ج9، ص415 )
🌴ب. میخواهد بگوید فرقى ميان جهودان و اهل كتاب كه خود را معتقد به خدا و قيامت مىدانند با كافران بىعقيده در مقام عمل هيچ نيست كه هيچ كدام طالب آخرت و در فكر قيامت ابدا نيستند (ترجمه الهی قمشهای).
یعنی اشکال فوق زمانی وارد است که از تعبیر «ینکرون» یا «لا یعتقدون» استفاده میشد، در حالی که از یأس آنها از آخرت سخن گفته است. میدانیم که بسیار میشود که کسی ظاهرا به اعتقادی باور دارد و حتی چهبسا ایمان ضعیفی هم بدان داشته باشد، اما به لوازم آن ملتزم نیست.
بسیاری از مسلمانان هم رسما به آخرت باور دارند اما به نحوی زندگی میکنند که معلوم است چنان به دنیا امید بستهاند که همه اهداف خود را صرفا و صرفا در دنیا تعقیب میکنند و براحتی در مورد آنها می توان گفت که این هیچ امیدی به آخرت ندارد.
🌴ج. میخواهد بگوید گرچه اهل كتاب به قيامت اعتقاد دارند، امّا چون به ثواب آخرت اميدى ندارند، مغضوب خدا هستند، پس وضعيّت آنها در قيامت، با كافرانِ منكر معاد تفاوتى ندارد (تفسير نور، ج9، ص596).
🌴د. ...
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۳ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
5️⃣ «قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ»
اینکه بلافاصله بعد از این جمله که «خداوند بر آنان غضب کرده است»، فرمود: «به تحقیق آنان از آخرت قطع امید کردهاند» نشان میدهد که وجه مورد غضب خدا واقع شدن آنان این است که امیدی به آخرت ندارند.
از آنجا که حقیقت غضب خدا، همان دور شدن از رحمت خداست، این تعبیر نشان میدهد کسی که از آخرت ناامید باشد به اوج محرومیت گرفتار است. واضح است که کسی که امید به آخرت ندارد تمام زندگیاش را بر مدار دنیا و دلخواههای دنیوی تنظیم میکند.
شاید به همین جهت است که در احادیث نبوی حب دنیا، رأس هر خطیئهای معرفی شده است؛ چرا که حب دنیا و افق زندگی را محدود به دنیا دیدن، انسان مشمول غضب الهی و محروم از همه رحمتها و خیرات عالم میکند.
📚اقتباس از التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج14، ص9
📝ثمره #اخلاقی
کسی که آخرت را میشناسد و تفاوت عظیم آن با دنیا را میداند و امید به آخرت دارد اگر نه همه، لااقل بسیاری از کارهای خود را بر اساس نتیجه آن در آخرت انجام میدهد و این گونه نیست که بخواهد ثمره کارهایش را حتما و حتما در دنیا ببیند.
اینکه گاه چنان رفتار میکنیم که انتظار داریم ثمره تلاشهایمان حتما در دنیا دیده شود، آیا دلالت ندارد که امید چندانی به آخرت نداریم؟
و اگر چنین است مبادا به غضب خداوند گرفتار شدهایم و نمیدانیم و مصداق کسانی شدهایم که خداوند دربارهشان میفرماید زیانکارترین افرادند اما خودشان فکر میکنند خوب کار میکنند:
« قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالا؛ الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا» (کهف/۱۰۳-۱۰۴).
به تعبیر دیگر،
«يأس از آخرت، يعنى يأس از قدرت، حكمت و عدالت خدا. كسى كه آخرت را قبول ندارد، به بنبست مىرسد. او دليلى براى بودن و ماندن ندارد. زيرا پيش خود مىگويد: اگر بعد از مدّتها رنج و تلاش بايد با مُردن نابود شويم، از همين امروز خود را نابود كنيم، بهتر است. اگر همه به سوى نابودى مىرويم، تعليم و تربيت و خدمت معنا ندارد. اگر اين ساختمان قرار است منفجر شود، ساخت و حفاظت و تعمير و تزيين آن معنا ندارد. اگر فدا و فنا مىشويم، چرا از كاميابى ها و هوسها صرف نظر كنيم؟ ما كه مورد سؤال قرار نمىگيريم، پس تا زنده ايم مردم را فداى هوسهاى خودمان كنيم»
📚تفسير نور، ج9، ص596
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۳ بهمن
یک آیه در روز
۱۱۴۳) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا
.
6️⃣ «قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ»
مقصود از مشبه به (يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ) در این آیه چیست؟ و متناسب با آن، چه چیزی به چه چیزی تشبیه شده است؟
🌴الف. حرف «مِن» برای ابتدای غایت است؛ آنگاه:
🍃الف.۱. مقصود کسانیاند که به آخرت کفر میورزند و لذا از اهل قبور ناامیدند
(ابن عباس، قتاده و حسن، به نقل از البحر المحيط، ج10، ص161 و الدر المنثور، ج6، ص212 ؛ الميزان، ج19، ص243 )؛
که این ناامیدی آنها میتواند ناامیدی از زنده شدن و دیدار مجدد اهل قبور باشد یا ناامیدی از برانگیخته شدن اهل قبور یا اینکه خیری از اهل قبور به آنها برسد یا ...
(مجمع البيان، ج9، ص415 )؛
پس یعنی آن یهودیان همان قدر از آخرت ناامیدند که کافران از ملاقات یا برانگیخته شدن مردگان ناامیدند.
🍃الف.۲. همین معنای فوق، فقط «ال» در «الکفار» را الف و لام عهد گرفته و لذا مقصود از این کفار، خصوص مشرکان مکه است
(به نقل از الميزان، ج19، ص243 ).
🍃الف.۳. مقصود از «کافر» معنی لغوی آن است (کسی که چیزی را در خاک می پوشانند که به این جهت به کشاورز هم کافر گفته میشود)؛
یعنی یهودیان همان قدر از آخرت ناامیدند که کسانی که مردگان را در قبر دفن میکنند از اینکه مرده بخواهد دوباره بلند شود ناامیدند
(به نقل از مجمع البيان، ج9، ص415 ؛ الميزان، ج19، ص243 ).
🍃الف.۴. ...
🌴ب. «من» بیانیه است و متعلق به «کفار» است، یعنی کافرانی که در زمره اهل قبورند؛ آنگاه یعنی یهودیان از آخرت ناامیدند همان گونه که کافرانی که میمیرند و جایگاه و وضعیتی که برایش آماده شده را میبینند از آخرت (یا از رحمت خدا یا ...) ناامیدند
(ابنمسعود، سعید بن جبیر، مجاهد، ابن زید، ابن عطیه، به نقل از البحر المحيط، ج10، ص161 و الدر المنثور، ج6، ص212 ؛ مجمع البيان، ج9، ص415 ؛ الميزان، ج19، ص243 ).
ج. ...
@yekaye
#ممتحنه_13
۲۴ بهمن