یک آیه در روز
۱۱۴۹) 📖 إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ 📖 💢ترجمه ▪️هیچ نفسی نیست مگر اینکه بر او حافظی اس
.
9️⃣ «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ»
متناسب با دو تفسیر انفسی و آفاقی آیات قبل، و مقایسه هریک با مفاد این آیه، دهها معنای دیگر در خصوص نسبت آن سوگندی که خورده شد و این جواب سوگند به دست میآید؛
از باب نمونه:
اگر تفسیر انفسیای را در نظر بگیریم که مقصود از «طارق» شخص سالک بود و مقصود از «آسمان» آن مسیری که در عوالم ملکوت طی میکند، چهبسا بتوان گفت آیه حاضر تذکر میدهد که در این مسیری که انسان سالک الی الله در پیش گرفته است شیاطین و موانعی وجود دارد ولی خداوند برای کسی که واقعا برای خدا در این راه قدم مینهد حافظ و نگهبانی قرار داده است که
هم در تشخیص راه درست به وی کمک میکنند: «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين» (عنکبوت/۳۹)
و هم در این مسیر او را از خطرات حفظ میکنند: «سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهار؛ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه» (رعد/۱۰-۱۱).
(همچنین به حدیث ۶ توجه شود).
@yekaye
#طارق_۴
یک آیه در روز
۱۱۴۹) 📖 إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ 📖 💢ترجمه ▪️هیچ نفسی نیست مگر اینکه بر او حافظی اس
.
🔟 «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لما عَلَيْها حافِظٌ»
همه احتمالاتی که تا اینجا گذشت همگی مبتنی بر دو قرائت مشهور از این آیه بود. در حالی که اگر قراءات دیگری هم که برای این آیه هست جدی بگیریم رقم احتمالات آیه شاید به هزاران احتمال برسد.
از باب نمونه:
چنانکه در بحث اختلاف قراءات گذشت، در دو قرائت غیرمشهور ابورجاء و ضحاک) کلمه چهارم در این آیه به صورت «لِما» قرائت شده است.
خود این قرائت چندین ظرفیت معنایی در آیه ایجاد میکند که یکی از آنها این است که:
لام را لام اختصاص (یا ملکیت) بگیریم و ما را مای موصول و مبتدا و «علیها» را خبر آن، و عبارت «لِما عَلَيْها» را متعلق به «حافظ» بگیریم که در این صورت معنایش میشود «همانا برای هر نفسی حافظی هست برای آنچه بر او سیطره دارد»
که خود همین عبارت ظرفیت معانی متعددی را دارد که یکی از آنها این است که:
هرنفسی را که در نظر بگیریم، اگر دیگریای بر او سیطرهای یافت حتما حافظ و نگهبانی فوق آن شخص مسیطر وجود دارد که اگر او از این سیطرهاش سوء استفاده کرد حق این نفس ضایع نشود.
@yekaye
#طارق_۴
📜شان نزول
عکرمه نقل کرده است که
این آیه در خصوص «ابوالأشد» نازل شد که وی بر روی زمین صافی میایستاد و میگفت: ای قریش! چه کسی میتواند مرا از اینجا تکان دهد که فلان مقدار به او جایزه بدهم؟ سپس میگفت: محمد ص گمان میکند که خازنان جهنم ۱۹ نفرند. من بتنهایی ده نفر از آنها را برای شما کفایت میکنم و شما هم ۹ نفر دیگر را برای من کفایت کنید.
📚لباب النقول فی أسباب النزول (سیوطی)، ص210
📚الدر المنثور، ج6، ص336
@yekaye
☀️۱) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
اگر مردم بدانند که اصل آفرینش چگونه بوده است دو نفر با هم اختلاف نمیکردند.
📚علل الشرائع، ج1، ص85
أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ كَيْفَ كَانَ أَصْلُ الْخَلْقِ لَمْ يَخْتَلِفِ اثْنَانِ.
☀️ب. این حدیث با سند دیگری با مقدماتی چنین روایت شده است که امام صادق ع فرمودند:
اهل کلام [= کسانی که با بحث و جدل میخواهند موضع خود را اثبات کنند] هلاک شدند و تسلیمشدگان نجات یافتند. همانا تسلیمشدگان همان نُجَبایی هستند که میگویند: این امری است که باید بدان تن داد. اما به خدا سوگند اگر آنها [= اهل کلام] میدانستند که اصل آفرینش چگونه بوده است، دو نفر با هم اختلاف نمیکردند.
📚بصائر الدرجات، ج1، ص521
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
يَهْلِكُ أَصْحَابُ الْكَلَامِ وَ يَنْجُو الْمُسَلِّمُونَ إِنَّ الْمُسَلِّمِينَ هُمُ النُّجَبَاءُ يَقُولُونَ هَذَا يَنْقَادُ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمُوا كَيْفَ كَانَ أَصْلُ الْخَلْقِ مَا اخْتَلَفُوا اثْنَانِ.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۵۰) 📖 فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ 📖 ترجمه 💢پس باید انسان بنگرد که از چه آفریده شده است
.
1️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ»
بعد از اینکه فرمود که برای هر نفسی حافظی هست، از انسان میخواهد که بنگرد از چه آفریده شده است. مقصود چیست؟
🌴الف. با توجه به آیه ۸ که در ادامه میآید (إِنَّهُ عَلىَ رَجْعِهِ لَقَادِر) میخواهد وی را متوجه کند که بازگشت وی قطعی است؛ یعنی وقتی شروع آفرینش وی از یک وضعیت حقیر آنچنانی بوده است و حافظی دارد که وی را تا اینجا آورده است، پس همان حافظ توان این را دارد که بعد از مردن بدنش، وی را دوباره برگرداند. (مجمع البيان، ج10، ص715 ؛ تفسير الصافي، ج5، ص313 ؛ الميزان، ج20، ص259 ).
🌴ب. اگر در ادامه معنای انفسیای که برای آیات قبل ذکر شد میتوان درباره معنای انفسی این آیه نیز تأملاتی داشت.
مثلا اگر طارق، سالک الی الله باشد (جلسه ۱۱۴۶، تدبر۲.ج. https://yekaye.ir/at-taariq-68-01/ )
آنگاه اینکه بخواهد به سابقه آفرینش خود بنگرد چهبسا تذکری است که اگر میخواهی بقیه مسیر را بپیمایی، بیین از کجا شروع کردهای و خداوند چگونه تو را تا اینجا رسانده است؛ که دست کم درمییابی که اساسا بیش از آنکه تدبیر تو در این مسیر به کار آید واگذار کردن خودت و همه امورت به خداوند است که میتواند تو را به سلامت به مقصد برساند.
به قول جلال الدین رومی:
افکن این تدبیر خود را پیش دوست
گرچه تدبیرت هم از تدبیر اوست
کار آن دارد که حق افراشتست
آخر آن روید که اول کاشتست
هرچه کاری از برای او بکار
چون اسیر دوستی ای دوستدار
گِرِدِ نفْسِ دزد و کار او مپیچ
هرچه آن نه کار حق، هیچ است هیچ
https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh24
🌴ج. ...
@yekaye
#طارق_۵
یک آیه در روز
۱۱۵۰) 📖 فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ 📖 ترجمه 💢پس باید انسان بنگرد که از چه آفریده شده است
.
2️⃣ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ»
اگرچه اگر این آیه را در سیاق و در نسبت با آیات بعد مورد توجه قرار دهیم، ناظر به آفرینش انسان از نطفه است، با این هدف که بداند که خداوند بر برگردادند وی در قیامت تواناست.
اما چنانکه قبلا بارها بیان شده بر مبنای استفاده از یک لفظ در چند معنا، میتوان خود آیه (و بلکه هر فرازی از آیه را) مستقل مورد ملاحظه قرار داد؛ و قبلا اشاره شد که علامه طباطبایی، این را که آیات قرآن چنین ظرفیت معنایی دارند «سرّ»ی دانسته که تحت آن اسراری است (الميزان، ج1، ص260 ).
بر همین اساس، توجه دادن به منشأ آفرینش انسان، میتواند ثمرات مختلفی داشته باشد از جمله:
🌴الف. ناظر به ریشههای آفرینش وی در عوالم قبلی باشد؛ یعنی از ما خواستهاند درباره عالم ذر و سایر تعالیمی که درباره مراحل اولیه آفرینش ماست خوب بیندیشیم.
مثلا آیا شروع آفرینش ما از یک وضعیت میمونوار است و ما صرفا بر اثر یک جهش کور بدینجا رسیدهایم، یا شروع آفرینش ما تلفیقی از سابقه خاکی و زمینی و دمیده شدن روح الهی است؛ و از این رو، تفاوتهای بنیادینی با سایر موجودات زمینی و دنیوی داریم.
▪️هم ذیل آیات مربوط به آفرینش انسان
[مثلا جلسه ۲۷۲، تدبر۲ https://yekaye.ir/al-hegr-15-33/
و جلسه ۱۰۷۸، تدبر۳ https://yekaye.ir/al-hujurat-49-13/
در این آدرس اخیر، آدرس عمده بحثهایی که در همین سایت یک آیه در روز در این باره مطرح شده ذکر شده است]
▪️و هم در مقالهای مستقل:
[فطرت به مثابه یک نظریه انسانشناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن در
https://www.souzanchi.ir/fitrat-human-nature-as-a-competing-humanistic-theory-for-modern-humanities-and-social-sciences/]
به تفصیل توضیح دادهام که مهمترین نزاع ما در حوزه علوم انسانی با دانشهای رایج غربی این است که آنها تلقی داروینیای از انسان را مبنای انسانشناسی خود قرار دادهاند که ریشه انسان را صرفا و صرفا در بعد خاکی و زمینی (امتداد سایر موجودات زیستی زمینی) تعقیب میکنند در حالی که نگاه دینی، مهمترین امری که انسان را انسان کرد این میداند که در آن سابقه خاکی، روح الهی دمیده شد.
🌴ب. ممکن است ناظر به عوامل ژنتیکی و ارثیای باشد که در روحیات و خلقیات انسانها تاثیرگذار است که چهبسا در همین فضاست که اهل بیت ع فرمودهاند: «اگر مردم بدانند که اصل آفرینش چگونه بوده است دو نفر با هم اختلاف نمیکردند» (حدیث۱).
🌴ج. اینکه انسان بنگرد که خودش و دیگران همگی از یک نطفه حقیر آفریده شدهاند از خودبرتربینی و تفاخر و ... دست برمیدارد.
🌴د. ...
@yekaye
#طارق_۵