🔹أَعْنابٍ
«عِنَب» کلمه ای است که
▪️هم به میوه انگور گفته میشود (وَ عِنَباً وَ قَضْباً؛ عبس/28) و
▪️هم به درخت آن [درخت تاک] (َ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ؛ اسراء/91)؛ (مفردات ألفاظ القرآن، ص589)
▪️[این کلمه اسم جنس است و] واحد آن «عِنَبة» است که این وزن، وزن بسیار نادری در زبان عربی است و برخی گفتهاند فقط همین کلمه بر این وزن آمده است.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج4، ص150)
و زیاد میشود که به صورت «أعناب» جمع بسته شود.
این ماده جمعا 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹فَجَّرْنا
▪️ماده «فجر» در اصل به معنای
▫️گشودگی در چیزی
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۴۷۵) و یا
▫️شکافتن و حصول شکاف گسترده در چیزی میباشد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۲۵).
▫️برخی توضیح دادهاند که «فجر» شکافی است که همراه با آشکار شدن چیزی باشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص32)
▪️به صبح «فجر» میگویند (يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ؛ بقره/187)، چون شب را میشکافد 📚(مفردات، ص۶۲۶) و از این شکاف نور آشکار میشود 📚(التحقيق، ج9، ص32)
▪️«فجور» [یکی از مصدرهای فعل فَجَرَ] دریدن پرده دیانت و تقوی است؛ و «فاجر» به معنای کسی است که پردهدری میکند که جمع آن «فُجَّار» (إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ/ انفطار/14) و «فَجَرَة» (أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ؛ عبس/۴۲) است
▫️به خاطر کثرت استعمال این ماده در شکافتن و باز کردن باب گناهان (بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ، قيامة/5)، کلمه «فجور»، به نحو خاص در مورد گناه استفاده میشود، به نحوی که هرکسی که از حق فاصله بگیرد، «فاجر» خوانده میشود؛ و بیشترین کاربرد آن در مورد «دروغگو» 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۶۲۶؛ معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۴۷۵) و نیز کسی است که اهل زنا و لواط میباشد 📚(الفروق في اللغة، ص225).
▪️و به جوشش چشمه هم از این جهت که زمین را میشکافد و بیرون میزند، «فَجَرَ» گویند؛ «فَجَرَ یَفجُرُ» (شکافت) به خودی خود فعل متعدی است (تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً؛ إسراء/90) که پذیرش این فعل، به صورت «انفجر» فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً؛ بقرة/60) میباشد (شکُفت، شکاف خورد) و میگویند «فَجَرْتُهُ فَانْفَجَرَ»؛
▫️اما گاهی به باب تفعیل میرود (فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً؛ كهف/33؛ عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً؛ انسان/6) که برای پذیرش آن، از باب تفعّل (إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ؛ بقره/74) استفاده میشود (فَجَّرْتُهُ فَتَفَجَّرَ) 📚(مفردات، ص۶۲۶) و وقتی به باب تفعیل میرود، شدت کلمه (= استفاده از تشدید) برای نشان دادن کثرت است 📚(لسان العرب، ج5، ص45) و از این رو، در این آیه به صورت «چه بسیار چشمهها را که جوشاندیم» ترجمه شد.
ماده «فجر» و مشتقات آن جمعا 24 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
حضرت نوح از غم و اندوه به خداوند شکوه کرد؛ خداوند به او وحی کرد که انگور بخور که غم را می بَرد.
📚المحاسن، ج2، ص548
عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
إِنَّ نُوحاً ع شَكَا إِلَى اللَّهِ الْغَمَّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ كُلِ الْعِنَبَ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِالْغَمِّ.
@yekaye
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است که
هنگامی که ابوبکر هلاک شد و عمر را به جای خود منصوب کرد، عمر به مسجد رفت و در آنجا نشسته بود که
مردی بر او وارد شد و گفت: ای امیرمومنان! من مردی از یهود و از دانشمندانِ آنان هستم؛ و میخواهم سوالاتی از تو بپرسم که اگر پاسخ دادی، مسلمان میشوم.
گفت: آنها چیست؟
گفت سه تا و سه تا و یکی است؛ اگر میخواهی از خودت بپرسم واگر در میان قومت کسی داناتر از تو هست مرا به سوی او راهنمایی کن!
گفت: برو از آن جوان بپرس! و به حضرت علی ع اشاره کرد.
او نزد حضرت علی ع آمد و سوالش را تکرار کرد.
حضرت فرمود: چرا گفتی سه تا و سه تا و یکی؛ و نگفتی هفت تا؟
گفت: به خاطر اینکه اگر سه تای اول را نگفتی دیگر سوالات بعدی را نخواهم پرسید.
فرمود: اگر پاسخت را بدهم مسلمان میشوی؟
گفت: بله.
فرمود: بپرس!
گفت: از تو میپرسم درباره اولین سنگی که بر روی زمین [توسط شخصی معین] گذاشته شد؛ و اولین چشمهای که در زمین جاری شد؛ و اولین درختی که رویید!
فرمود: ای یهودی! شما میگویید اولین سنگی که روی زمین گذاشته شد آن است که در بیتالمقدس است و دروغ میگویید؛ بلکه [اولین سنگ] آن سنگی است که آدم از بهشت فروآورد.
گفت: به خدا سوگند که راست گفتی؛ که همانا این مطلب به خط هارون و به املای موسی [نزد ما] موجود است.
فرمود: شما میگویید اولین چشمهای که در زمین جاری شد؛ چشمهای است که در بیتالمقدس است؛ و دروغ میگویید؛ بلکه آن چشمه زندگانیای است که یوشع بن نون [= که همراه حضرت موسی ع برای یافتن خضر رفته بود؛ کهف/61-64] ماهیاش را در آن شست [= که ماهی با تماس با آب زنده شد و به راه افتاد] و خضر از آن نوشید و هیچکس از آن نمی نوشد مگر اینکه زنده میماند.
گفت: به خدا سوگند که راست گفتی؛ که همانا این مطلب به خط هارون و به املای موسی [نزد ما] موجود است.
فرمود: شما میگویید اولین درختی که رویید، زیتون است، اما دروغ میگویید؛ بلکه آن همان «عجوه»ای [= نوع خاصی از درخت خرما] است که حضرت آدم ع آن را همراه خویش از بهشت آورد.
گفت: به خدا سوگند که راست گفتی؛ که همانا این مطلب به خط هارون و به املای موسی [نزد ما] موجود است. ...
📚الخصال، ج2، ص476-477
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:
لَمَّا هَلَكَ أَبُو بَكْرٍ وَ اسْتَخْلَفَ عُمَرَ رَجَعَ عُمَرُ إِلَى الْمَسْجِدِ فَقَعَدَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي رَجُلٌ مِنَ الْيَهُودِ وَ أَنَا عَلَّامَتُهُمْ وَ قَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَكَ عَنْ مَسَائِلَ إِنْ أَجَبْتَنِي فِيهَا أَسْلَمْتُ. قَالَ مَا هِيَ؟ قَالَ ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثٌ وَ وَاحِدَةٌ فَإِنْ شِئْتَ سَأَلْتُكَ وَ إِنْ كَانَ فِي الْقَوْمِ أَحَدٌ أَعْلَمَ مِنْكَ فَأَرْشِدْنِي إِلَيْهِ. قَالَ عَلَيْكَ بِذَلِكَ الشَّابِّ يَعْنِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع. فَأَتَى عَلِيّاً ع فَسَأَلَهُ.
فَقَالَ لَهُ لِمَ قُلْتَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثاً وَ وَاحِدَةً أَ لَا قُلْتَ سَبْعاً؟
قَالَ إِنِّي إِذاً لَجَاهِلٌ إِنْ لَمْ تُجِبْنِي فِي الثَّلَاثِ اكْتَفَيْتُ.
قَالَ فَإِنْ أَجَبْتُكَ تُسْلِمُ؟
قَالَ نَعَمْ.
قَالَ سَلْ!
قَالَ أَسْأَلُكَ عَنْ أَوَّلِ حَجَرٍ وُضِعَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ أَوَّلِ عَيْنٍ نَبَعَتْ وَ أَوَّلِ شَجَرَةٍ نَبَتَتْ.
قَالَ يَا يَهُودِيُّ أَنْتُمْ تَقُولُونَ أَوَّلُ حَجَرٍ وُضِعَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ الَّذِي فِي بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ كَذَبْتُمْ هُوَ الْحَجَرُ الَّذِي نَزَلَ بِهِ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ.
قَالَ صَدَقْتَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَبِخَطِّ هَارُونَ وَ إِمْلَاءِ مُوسَى.
قَالَ وَ أَنْتُمْ تَقُولُونَ إِنَّ أَوَّلَ عَيْنٍ نَبَعَتْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ الْعَيْنُ الَّتِي بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ كَذَبْتُمْ هِيَ عَيْنُ الْحَيَاةِ الَّتِي غَسَلَ فِيهَا يُوشَعُ بْنُ نُونٍ السَّمَكَةَ وَ هِيَ الْعَيْنُ الَّتِي شَرِبَ مِنْهَا الْخَضِرُ وَ لَيْسَ يَشْرَبُ مِنْهَا أَحَدٌ إِلَّا حَيِيَ.
قَالَ صَدَقْتَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَبِخَطِّ هَارُونَ وَ إِمْلَاءِ مُوسَى.
قَالَ وَ أَنْتُمْ تَقُولُونَ أَوَّلُ شَجَرَةٍ نَبَتَتْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ الزَّيْتُونُ وَ كَذَبْتُمْ هِيَ الْعَجْوَةُ الَّتِي نَزَلَ بِهَا آدَمُ ع مِنَ الْجَنَّةِ مَعَهُ.
قَالَ صَدَقْتَ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَبِخَطِّ هَارُونَ وَ إِمْلَاءِ مُوسَى...
@yekaye
یک آیه در روز
782) 🌺 وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ 🌺 💐 ترجم
.
4⃣ «وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ ... أَعْنابٍ ... لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ»
از آیههایی که خداوند قرار داده است باغهای انگور است، که ما از ثمرات آن استفاده میکنیم.
💠بحثی علمی درباره #انگور و #درخت_انگور
▪️درخت انگور که درخت مو نیز نامیده میشود درختچهای است که به دور خودش میپیچد و بالا میرود. برگهای انگور دارای پنج لوب دندانه دار میباشد و گلهای آن کوچک ، مجتمع و بصورت خوشه ظاهر میشود.
▪️در طبّ سنّتی ایران، برای تعیین طبع هر دارو، برداری رسم میکنند که دو محور دارد:
یکی مربوط به گرمی و سردی و دیگری مربوط به تری و خشکی است.
هرکدام از این کیفیات چهارگانه دارای چهار درجه و هر درجه دارای 3 قسمت (اوّل، وسط و آخر) میباشد. انگور میوه ای است که طبیعت رسیده آن، در آخر درجه اوّل، گرم و تر است و گفته اند بسیار شیرین آن تا درجه دوم، گرم و تر است.
بنابراین جزء بهترین مواد غذایی برای تغذیه انسان است.چون موافق طبع و مزاج و ارواح و قوای آدمی است. هر غذایی که این ویژگی را داشته باشد؛ یعنی در محدوده گرمی و تری معتدل باشد، میتواند در درازمدّت و بدون ایجاد عارضه مصرف شود. همین ویژگی است که انگور را تبدیل به غذایی خون ساز میکند.(مزاج خون هم گرم و تر است.)
🔺(البته در طب سنتی، متناسب با هر مزاجی ممکن است یک ماده مفید و یا مضر باشد و یا بسته به شرایط مختلف برای افراد مختلف این حالت متفاوت باشد که این بحث خاص خود را میطلبد)
▪️انگور علاوه بر خاصیت تغذیهای، دارای خواص درمانی متعدد میباشد
و نه تنها خود انگور (و غوره و پوت و هسته آن)، بلکه درخت انگور را هم از درختهایی میدانند که اجزای مختلفش (بویژه برگ مو، دم انگور و پوست آن) دارای خواص درمانی میباشد
🔬با یک جستجوی ساده دهها مقاله علمی مستند درباره خواص درمانی انگور میتوان یافت،
که از باب نمونه میتوانید به:
🔹 مقاله «بررسی ترکیبات و خواص دارویی انگور در درمان بیماریها»
🔖 (http://journals.nkums.ac.ir/index.php/ndnkh/article/view/1557)
«گزارش تجربه و کارکرد بررسی اثرات فارماکولوژی انگور»
🔖 (http://journals.nkums.ac.ir/index.php/ICBPHC2/article/view/2485)
مراجعه کنید.
🔬امروزه تحقیقات درباره خواص انگور از خود انگور هم فراتر رفته و حتی در خصوص
🔹اثرات آب انگور در درمان برخی بیماریهای حاد قلبی
🔖(http://congress.tbzmed.ac.ir/nutcon/Abstract/5937)
و نیز
🔹اثرات ضدباکتریاییِ عصاره هسته انگور
🔖 (http://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=272310 )
و نیز
🔹اثرات این عصاره در درمان برخی از بیماریهای مربوط به روده
🔖 (http://goums.ac.ir/journal/article-1-660-fa.pdf )
و
🔹 چربی خون
🔖 (http://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?id=287076 )
و
🔹دیابت
🔖 (http://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=113730 )
انجام شده است.
🔹جالب اینکه خواص گیاه انگور در مراحل مختلف رسیدگی با هم فرق دارد و حتی گاه آثار درمانی متفاوتی دارند. این نیز از شگفتیهاست؛ چون تماماً بر روی یک پایه گیاه اتفاق می افتد.
مثلاً غوره، چربی خون را کاهش می دهد، ولی انگور قند خون را افزایش می دهد و در صورتی که در خوردنش زیاده روی شود، می تواند به تجمع چربی منجر شود. سرکه نیز در تجزیه چربی دخالت دارد.
🔖(http://shiateb.com/Pages/docsSimpleView.aspx?langid=1&sel=1702)
@yekaye
یک آیه در روز
782) 🌺 وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ 🌺 💐 ترجم
.
5⃣ «وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ»
چرا در میان میوههای مختلف این دو میوه (خرما و انگور) را برشمرد؟
🍃الف. به خاطر کثرت انواع و منافع این دو
📚(مجمعالبیان، ج8، ص661)
🔹هر دوی اینها هم تنوع بسیار زیادی دارند: تنوع خرما را حدود 3-4 هزار نوع
🔖 http://www.anjiran.com/dates-types/
و تنوع انگور را هم حدود 20 هزار نوع در 600 گونه اصلی دانستهاند
🔖 https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%88%D8%B1
درباره برخی از منافع این دو نیز در تدبرهای 3 و 4 نکاتی بیان شد.
🔖https://eitaa.com/yekaye/1812
🔖https://eitaa.com/yekaye/1823
🍃ب. به خاطر نقش غذايى اين دو ميوه و يا به خاطر در دسترس بودن آنها ويا تنوّع گونههاى آنها ويا بهرهگيرى از خشك و تر آن دو و يا ...
📚 (تفسیر نور، ج9، ص539)
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
782) 🌺 وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ 🌺 💐 ترجم
.
6⃣ «فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ ... لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ»
از آیههای خداوند جوشش چشمهها در زمین است تا ما از ثمراتش بهرهمند شویم.
💠بحثی علمی درباره #چشمه
چشمهها آبهایی است که بدون دخالت انسان از زمین میجوشد.
تحلیل امروزه از چشمه آن است که چشمه محل تلاقی سفرههای زیرزمینی با سطح زمین میباشد.
از معروفترین چشمهها، چشمههای آب گرم و چشمههای آب معدنی است و استفاده از آب چشمههای معدنی برای درمان، سابقه چندهزار ساله دارد امروزه نیز استفاده درمانی آنها بهطور جدی رو به گسترش است.
@yekaye
783) 🌺 لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 🌺
💐 ترجمه
تا بخورند از ثمره آن و آنچه به دستان خویش انجام دادهاند [یا: در حالی که آن به دستان آنها انجام نشده است]؛ پس آیا باز هم سپاس نمیگزارند؟!
سوره یس (36) آیه35
1397/4/8
15 شوال 1439
@yekaye
🔹ثمر
قبلا بیان شد که
▪️ماده «ثمر» در اصل به معنای هر چیزی است که از چیز دیگری زاده شود و به دست آید.
برخی کلمه «ثَمَر» را به معنای «میوه، بار درخت» دانستهاند که واحد آن «ثمرة» (رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً؛ بقره/۲۵) و جمع آن «ثمرات» (فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً؛ بقره/۲۲)، و «ثِمار» است و تدریجا در مورد هر نفعی که از چیزی به دست آید اطلاق شده است، چنانکه حتی در امور معنوی (ثمره علم، ثمره ایمان و …) هم به کار میرود.
🔖جلسه ۶۱۵ http://yekaye.ir/al-kahf-18-34/
📖اختلاف قرائت
▪️این عبارت در اغلب قرائتها به همین صورت « مِنْ ثَمَرِهِ» قرائت شده است؛ اما
▪️در قرائت حمزه و کسائی (از قراء کوفه) و برخی قرائات غیر مشهور (مانند قرائت طلحه و ابنوثاب) به صورت «مِنْ ثُمُرِهِ» قرائت شده، که اگر کلمه «ثَمَر» را اسم جنس بدانیم (که هم در مورد مفرد و هم در مورد جمع به کار میرود) کلمه «ثُمُرِ» اساساً جمعِ «ثمار» است؛
▪️و البته در قرائت اعمش به صورت «ثُمْر» قرائت شده، که حالت مخفف «ثُمُر» میباشد.
📚(البحر المحيط، ج9، ص64)
🔹مِنْ ثَمَرِهِ
اگر ضمیر در «ثمره» به «جنات» ویا به «عیون» برمیگشت، باید به صورت ضمیر مونث (ها) میآمد و اگر به «نخیل و اعناب» برمیگشت باید به صورت «هما» میآمد؛
اما اینکه به صورت مفرد آمده، احتمالات متعددی را نزد مفسران مطرح کرده است که گفتهاند مرجع ضمیر عبارت است از:
🔹 فعلی که بیان شد به عنوان مصدر لحاظ شده است و ضمیر به آن برمیگردد؛ که در مورد آن که کدام فعل مورد نظر است:
1) برخی گفتهاند فعل «جعلنا ...» مد نظر است؛ یعنی «ثمراتِ قراردادن باغهایی از ...»
📚(الميزان، ج17، ص86) و
2) برخی گفتهاند فعل «فَجّرنا ...» مد نظر است؛ یعنی «ثمرات و فواید جوشش چشمهها»
📚 (البحر المحيط، ج9، ص64)
🔹 «مطلبی که بیان شد»، که این در شعر عرب شواهد متعددی دارد.
📚(البحر المحيط، ج9، ص64؛ الميزان، ج17، ص86 )
🔹 «نخیل»، به عنوان «احد المذکورَین» است
📚(مجمع البيان، ج8، ص661)
🔹 «ماء» [= آب] ، که این به قرینه کلمه «عیون: چشمهها» و به حذف مضاف فهمیده میشود؛ یعنی در اصل بوده «ماء العیون»
📚 (البحر المحيط، ج9، ص64 )
🔹 «خدا»، یعنی ثمری که خدا قرار داد، که این معنا به قرینه عبارت بعدی (آنچه با دستهایشان انجام دادند) میباشد و بر وزان جعلنا و فجّرنا در آیه قبل است؛ و وجه انتقال از حالت متکلم به حالت غیبت از باب صناعت التفات است.
📚(الکشاف، ج4، ص15)
@yekaye
🔹ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ
حرف «ما» در این جمله میتواند:
▪️مای نافیه باشد؛ یعنی به دست آنان انجام نشده؛ و آنگاه این جمله عطف به جمله قبل (یأکلوا) و یا حال از «ثمره» است (به این معنا که از ثمره آن بخورند در حالی که آنان در به دست آمدن آن هیچکاره بودند) از این جهت معنایش شبیه معنای آیهای است که میفرماید «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه/64)
📚(مجمع البيان، ج8، ص660؛ المیزان، ج17، ص78)
▪️مای موصوله باشد و در این صورت، این عبارت عطف به «ثمره» است یعنی «من ثمره و مما عملته ایدیهم: از ثمرهاش و از آنچه از آن که به دستان خود به دست آوردند»؛ آنگاه منظور این است که میوههای مستقیم (مانند خرما و انگور) و فراوردههای مصنوعی آن (مانند سرکه)
📚(تفسير الصافي، ج4، ص253)
و بر اساس قرائتی که ضمیر «ه» حذف میشود؛ این قول به لحاظ نحوی ترجیح دارد.
📚(کنزالدقائق، ج4، ص267)
▪️ مای نکره موصوفه باشد، که باز عطف باشد به «ثمره» اما بدین معنا که «از ثمرهاش و چیزی که به دست خود انجام میدادند» که منظور از اولی اموری است که طبیعت مستقیما در اختیار آنان قرار میداده و دومی اموری است که خودشان تولید میکنند.
📚(به نقل از المیزان، ج17، ص78)
📖اختلاف قرائت و مصحف
▪️این عبارت اگرچه در قرائت اهل مکه و مدینه و بصره و شام، و در میان قراء کوفه در روایت حفص از قرائت عاصم به همین صورت «وَ ما عَمِلَتْهُ» قرائت شده؛
▪️اما در قرائت اغلب اهل کوفه (یعنی نهتنها حمزه و کسائی، بلکه در روایت شعبه از عاصم) و نیز در برخی قرائات غیرمشهور (مانند قرائت طلحه و عیسی ) بدون «ه» و به صورت «وَ ما عَمِلَتْ» قرائت شده است؛ که البته این گونه حذف ضمیر در موارد دیگری از قرآن نیز شیوع دارد مانند «وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى» [به جای «اصطفاه»] ویا «أَ هذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا» [به جای «بعثه»]
📚(مجمع البيان، ج8، ص660 ؛ البحر المحيط، ج9، ص65 )
👇توضیح بیشتر👇
@yekaye
📖توضیحی درباره اختلاف مصاحف 👆
قبلا بیان شد که
▪️در فرایند یکسانسازی مصاحف که عثمان انجام داد، پنج مصحف نهایی تهیه شد و در پنج منطقه اصلی جغرافیای اسلام در آن زمان (یعنی مدینه، مکه، کوفه، بصره و شام) قرار داده شد تا همگان از روی آن نسخهبرداری کنند و بقیه مصاحف را نابود کردند؛ غیر از مصحف ابنمسعود، که در آن زمان با این اقدام مخالفت کرد و تا یکی دو قرن بعد هنوز این مصحف در دست بسیاری از مسلمانان یافت میشد.
🔖جلسه 660 http://yekaye.ir/al-kahf-18-79/
▪️در همان مباحث اشاره شد که این مصاحف را بدون نقطه و اعراب نوشتند تا ظرفیت دربرداشتن برخی از قرائات دیگر را داشته باشد و تفاوتهای مختصری هم در این مصاحف انجام شد،
که یکی از نمونههایش همین عبارت «وَ ما عَمِلَتْه» است که تصریح کردهاند که این عبارت در مصحف کوفه بدون «ه» و در مصاحف چهار شهر دیگر با «ه» نوشته شده است
📚(الکشاف، ج4، ص15)
و جالب اینجاست که ظاهرا در مصحف ابنمسعود – که وی قرائت بر اساس مصحف خود را در کوفه تعلیم میداده است - نیز با ضمیر ثبت شده بوده
📚(معاني القرآن، ج2، ص377 )
و در واقع، روایت حفص از عاصم در اینجا بر اساس مصحفی نبوده که در خود کوفه افراد نسخهبرداری میکردهاند.
🔹این از شواهد جالبی است که هم تنوع قرائتها و مصاحف را نشان میدهد و هم نشان میدهد که قراء یک شهر – که چنانکه قبلا توضیح داده شد، متخصصان فن قرائت در آن زمان بودند – قرائات مختلف را سینه به سینه فراگرفته و به قرائات رایج در دیگر شهرها هم کاملا مسلط بودند و صرفا این نبوده که از روی مصحفی که در اختیار داشته اند قرائتی را انجام دهند.
🔖(توجه شود که قرائت عاصم که حفص از او روایت کرده، اساساً بر اساس مصحف عثمانی بوده، نه مصحف ابنمسعود؛ و البته در زمان وی، مصحف ابنمسعود در نزد وی و همشهریان او نیز کاملا شناخته شده و متداول بوده است.)
@yekaye
☀️1) نادر، خادم امام رضا ع گفته است:
بچهها میوهای را خوردند اما آن را تا آخر نخوردند و دور انداختند.
امام رضا ع فرمود:سبحان الله! اگر شما بینیازید بسیاری از مردم نیازمندند؛ آنها را به کسانی که نیازمندند بدهید!
📚المحاسن، ج2، ص441
عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ نَادِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: أَكَلَ الْغِلْمَانُ فَاكِهَةً وَ لَمْ يَسْتَقْصُوا أَكْلَهَا وَ رَمَوْا بِهَا.
فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع سُبْحَانَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ اسْتَغْنَيْتُمْ فَإِنَّ النَّاسَ لَمْ يَسْتَغْنُوا أَطْعِمُوهُ مَنْ يَحْتَاجُ إِلَيْهِ.
@yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است:
اشکالی ندارد که اگر کسی از کنار درخت میوهای عبور کرد از میوهاش بخورد به شرطی که خرابیای به بار نیاورد. [مثلا شاخهای را نشکند و ...]
📚الكافي، ج3، ص569
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَا بَأْسَ بِالرَّجُلِ يَمُرُّ عَلَى الثَّمَرَةِ وَ يَأْكُلُ مِنْهَا وَ لَا يُفْسِد.
@yekaye
☀️3) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:
پیامبر اکرم ص این گونه بود که وقتی که میوه تازهای میرسید آن را برمی داشت و میبوسید و روی چشم و دهانش میگذاشت و میفرمود:
اللَّهُمَّ كَمَا أَرَيْتَنَا أَوَّلَهَا فِي عَافِيَةٍ فَأَرِنَا آخِرَهَا فِي عَافِيَةٍ.
خدایا! همان گونه که ابتدای آن را به ما نشان دادی در عافیت و سلامتی؛ پایان آن را هم در عافیت به ما نشان بده!
📚الأمالي( للصدوق)، ص266
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَى الْفَاكِهَةَ الْجَدِيدَةَ قَبَّلَهَا وَ وَضَعَهَا عَلَى عَيْنَيْهِ وَ فَمِهِ ثُمَّ قَالَ:
اللَّهُمَّ كَمَا أَرَيْتَنَا أَوَّلَهَا فِي عَافِيَةٍ فَأَرِنَا آخِرَهَا فِي عَافِيَةٍ.
@yekaye
یک آیه در روز
783) 🌺 لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 🌺 💐 ترجمه تا بخو
.
1⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
این آیه را میتوان از نمونههای شیرین و جذاب استفاده از یک لفظ در بیش از یک معنا دانست: بر اساس اینکه «ما» چه باشد، در مجموع دو دسته تحلیل کاملا نقطه مقابل هم (سلب و ایجاب) ارائه میشود
🔖(توضیح در نکات ادبی https://eitaa.com/yekaye/1832)
که هر دو متناسب با دو فضای مختلف درست است:
🍃الف. تا از ثمره آن بخورند در حالی که برای به دست آوردن آن کاری نکردهاند
🔖(تاکیدی بر نگاه توحیدی، که همه چیز کار خداست و این شکرگزاری میطلبد؛ توضیح در تدبر2 https://eitaa.com/yekaye/1842)
🍃ب. تا هم از ثمره آن بخورند و هم از چیزهایی که خودشان درست کردهاند.
🔖(تاکیدی بر نحوه خاص آفرینش انسان، که شکرگزاری ویژه میطلبد؛ توضیح در تدبر3 https://eitaa.com/yekaye/1844)
@yekaye
یک آیه در روز
783) 🌺 لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 🌺 💐 ترجمه تا بخو
.
2⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
خداوند درختان گوناگونی آفریده که ما براحتی و بدون هیچ زحمتی و اینکه کاری برایش انجام داده باشیم، از میوههای آنها میخوریم و نیازمان رفع میشود.
آیا با این همه لطف او در حق ما سزاوار است که ناسپاس باشیم؟
💠نکتهای در #خداشناسی
خوردن شاید طبیعیترین نیاز روزمره ما باشد که همه با آن سر و کار داریم.
🔹در میان خوردنیها هم بسیاری از میوهها بدون هیچ گونه مداخله و زحمتی از جان انسان به دست میآید
(اگر امروزه اغلب باغات مکانیزه شدهاند؛ از باب این است که افراد دنبال تولید صنعتی و فراوان محصول هستند، نه به دست آوردن میوه طبیعی)
و اتفاقا در میان خوردنیهای انسانها میوهها –برخلاف اغلب غذاها – نیازی به عملیات خاصی برای آمادهسازی ندارند و جهاز هاضمه ما در طبیعت کاملا هماهنگ با این میوهها طراحی شده است.
بویژه
🔹اگر اندکی در فرایند هضم و جذب مواد در بدن خود دقت کنیم که چگونه اجزای درهمتنیدهای از مولکولهای آلی و ... که در قالب سلولهای خاصی در گیاهان حضور دارد به نحوی جدا میشود که در یک نظم جدیدی در بدن ما جذب و جزء اجزای بدن ما قرار میگیرد؛
و
این نظم هم یک ترکیب شیمیایی بسیار ساده نیست، چرا که هر چیزی که عناصر مورد نیاز بدن را داشته باشد، لزوما توسط دستگاه گوارش ما هضم و جذب نمیشود
(در خاک اغلب عناصر مورد نیاز بدن موجود است، اما کسی نمیتواند با خوردن خاک، زندگی را بگذراند❗️)
💢و مساله به همینجا هم ختم نمیشود؛
آیا تاکنون دقت کردهایم که لذتهای گوناگونی که از میوههای گوناگون میبریم حاصل چه تعامل پیچیدهای بین قوای ادراکی ما (بینایی و چشایی و بویایی و ....) و آن میوههاست⁉️
⭕️فقط اندکی در حس چشایی خود دقت کنیم:
چه مکانیسم پیچیدهای هست که برخی مولکولها در چینشی معین طعم خاصی را ایجاد میکنند و اساساً این طعمها چگونه ادراک میشود⁉️
منظورم صرف واکنشهای فیزیکی و شیمیاییای که در سر سلولهای عصبی رخ میدهد نیست (که خود آن هم برای خودش عالم پیچیدهای دارد) بلکه مقصودم، خود ادراکی است که ما در درون خویش مییابیم و از آن لذت میبریم؛ و از ادراکی دیگر، لذتی دیگر و همین میوه وقتی مریض هستیم گاه طعمش برایمان بسیار تنفرآمیز جلوه میکند.
🌐آیا اینها از یک تدبیر کلان در نظام عالم خبر نمیدهد که همه چیز به عالیترین وجه برای ادامه حیات ما طراحی شده است؟
آیا واقعا ما در این امور روزمره زندگی مان قدرشناسیم یا فقط در موردی که نیاز خاصی داشته باشیم و بعد از مدتی دعا و تلاش به آن نیاز برسیم، دست به شکر برمیداریم؟!
@yekaye
یک آیه در روز
783) 🌺 لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 🌺 💐 ترجمه تا بخو
.
3⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
هم از ثمره آن بخورند و هم از چیزهایی که خودشان درست کردهاند.
💠نکته تخصصی #انسانشناسی
قبلا در جلسات مختلفی به اهمیت و جایگاه خوردن در زندگی آدمی و اینکه چگونه شروع خوردن آدمی در بهشت موجب تفاوتی بنیادین بین او و حیوان گردید و خوردن را به پدیدهای بشدت فرهنگی تبدیل نمود.
بویژه در
🔖جلسه 230، تدبر4 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-10/ و
🔖جلسه 251، تدبر1 http://yekaye.ir/al-aararf-7-31/
🔹یکی از تفاوتهای دیگر انسان و حیوان در مساله خوردن، این است که حیوانات تمام غذاهایشان را طبیعت آماده میکند؛
🔹اما انسان غذاهایش بر دو قسم است:
▫️غذاهایی که بالفعل در طبیعت آماده است؛ و
▫️غذاهایی که انسان نیاز به فراوری آنها دارد (که مهمترینشان غذاهای گوشتی است) و خودش به دست خویش برای آماده کردن آنها باید کاری انجام دهد.
💢این دوگانه #شکر مضاعفی را در انسان رقم میزند:
🔸در دسته اول: اینکه خداوند چگونه برای ادامه زندگی انسان – همانند همه جانداران دیگر – تمهیدی اندیشیده است؛
🔸اما در دسته دوم، اینکه چگونه خداوند انسان را کرامت بخشیده و زندگی او را حتی در ساحت خوردن متفاوت از سایر جانداران زمینی قرار داده و این گونه مساله فرهنگ و ادب را حتی در غریزیترین ساحات زندگی دنیوی وارد کرده است.
@yekaye
یک آیه در روز
783) 🌺 لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْديهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ 🌺 💐 ترجمه تا بخو
.
4⃣ «لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ ... أَ فَلا يَشْكُرُونَ»
یکی از حکمتهای آفرینش باغات نخل و انگور، این بوده که انسانها از آن بخورند و به شکرگزاری روی آورند.
💠نکتهای درباره #نظریه_تکامل
در برخی روایات، برخی از درختان و میوهها (از جمله انگور و خرما) از درختانی معرفی شده که بذر آنها را حضرت آدم ع از بهشت آورد و در زمین کاشت❗️
چنان که قبلا هم اشاره کردیم،
نظریه تکامل، آن اندازهاش که درباره سیر پیدایش موجودات زمینی سخن میگوید، لزوما موافق یا مخالف دیدگاه قرآنی نیست❗️
و اشکال اصلیِ آن نظریه، حتی این نیست که انسان را از نسل میمون میداند❗️
بلکه اشکال اصلیاش این است که انسان را «فقط» از نسل میمون قلمداد میکند و به طور غیرمستقیم هر گونه منشأ ماورای طبیعی را برای آن انکار میکند؛ در حالی که در قرآن کریم انسان در آنِ واحد، یک ریشه خاکی دارد و یک ریشه روحی (حجر/28-29)
🔖(توضیح در جلسه 272، تدبر2 http://yekaye.ir/al-hegr-15-33/ )
پس این گونه روایات، به خودی خود منافاتی با نظریه تکامل ندارند؛
همان گونه که تبدیل شدن عصا به اژدها نیز لزوما به معنای رد نظریه تکامل نیست❗️
⭕️نظریه تکامل ارتباط شدید موجودات را نشان میدهد؛
و حتی اگر آن نظریه، نظریه درستی باشد هیچ دلیلی ندارد که در این میانه خداوند برخی موجودات را با روالی متفاوت وارد نظام زندگی زمینی کرده باشد.
@yekaye