eitaa logo
یک آیه در روز
2.1هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
786) 🌺 وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ 🌺 💐 ترجمه و خورشی
. 3⃣ «وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها» خورشید به سوی قرارگاه ویژه خود جاری است. ⁉️شبهه آیا این جمله مبتنی بر هیئت بطلیموسی و نظریه زمین‌مرکزی نیست؟! 💢پاسخ آیه نفرمود که خورشید به دور زمین می‌گردد، بلکه از حرکت و در جریان بودن خورشید خبر داد؛ و این مطلب هیچ دلالتی بر نظریه بطلمیوسی ندارد. در نظریه خورشیدمرکزی، خورشید، مرکز منظومه شمسی (یعنی مرکز برای چرخش چند سیاره خاص) ‌قلمداد می‌شود، اما نه‌تنها دلیلی بر ثابت بودن خورشید اقامه نشده، بلکه امروزه متخصصان نجوم بر این باورند که حرکت خورشید در مداری خاص در کهکشان راه شیری و به دور مرکز این کهکشان انجام می‌شود و حتی مدت زمان یک چرخش کامل آن را بین 225 تا 250 میلیون سال تخمین زده‌اند؛ و حرکت خورشید جزء واضحات علم نجوم است. @yekaye
یک آیه در روز
786) 🌺 وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ 🌺 💐 ترجمه و خورشی
. 4⃣ «وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها» اگرچه این فراز به صورت «خورشید به سوی قرارگاه ویژه خود جاری است» ترجمه شد، اما در قرائات مشهور این آیه، نه از تعبیر «الی مستقرها»، بلکه از تعبیر «لمستقر لها» استفاده شد؛ چرا؟ 🍃الف. این «لام» می‌تواند لام پایان وقت باشد شبیه «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ» (إسراء/78) و «فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ» (طلاق/1) و این لام زمانی به کار می‌رود که گویی آن زمان مذکور، نقش سبب و غایت برای آن فعل را ایفا می‌کند؛ و «لام» می‌تواند اساساً به معنای «إلی» هم به کار رود. 📚 (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج26، ص276) 🍃ب. این لام مشخصا لام غایت است و شاید می‌خواهد به طور ضمنی اشاره کند که آن قرارگاه، صرفا پایان مسیر نیست؛ بلکه هدف و غایتی است که خورشید برای آن آفریده شده است❗️ و آمدن تعبیر «لها» بعد از مستقر نیز می‌تواند مؤید این برداشت باشد؛ در این صورت، مقصود از این قرارگاه، لزوما یک مکان فیزیکی و جسمانی نخواهد بود‼️ با این توضیح، این قرائت آیه، با قرائت دیگری این آیه که به صورت «لا مستقر لها» آمده (توضیح در «اختلاف قرائت») در یک راستا، و بنوعی مکمل معنایی هم خواهند بود، نه در مقابل هم؛ 🔹 این قرائت نشان می‌دهد که خورشید یک غایت ماورایی دارد که حرکت او برای تحققِ آن غایت است؛ و 🔸قرائت «لا مستقر لها» تاکید می‌کند که مادام که نظام دنیا و آسمان و زمین دنیوی برپاست و به مرحله قیامت وارد نشده‌ایم یک غایت فیزیکی و پایان مکانی‌ای برای خورشید انتظار نداشته باشیم. 🍃ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
786) 🌺 وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ 🌺 💐 ترجمه و خورشی
. 5⃣ «وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ» 🚫می‌دانیم که این آیات – بلکه تمامی آیات قرآن کریم – در حد معنای ظاهریشان خلاصه نمی‌شوند و ☀️ باطن‌هایی دارند که اهل بیت مطهر پیامبر ص (إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً؛ احزاب/33) که با حقیقت قرآن تماس دارند (لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون؛ واقعه/79) گهگاه پرده‌هایی از این حقیقت را کنار زده‌اند. اکنون اگر 🔹توضیح مذکور در تدبر 4 بند ب https://eitaa.com/yekaye/1912 (مقصود از قرارگاه نهایی خورشید، غایت حقیقی و ماورایی آن است، نه صرفاً یک مکان پایانی برای سیر فیزیکی آن) 🔹را ضمیمه کنیم به مطلب مذکور در حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/1906 (که خورشید بعد از غایب شدنش به عرش می‌رود و در پیشگاه خدا به سجده می‌افتد و از خدا برای اینکه به نحو همیشگی طلوع کند یا از مغرب اذن می‌گیرد؛ و وقتی خدا به او اذن طلوع از مغرب می‌دهد، فرصتی برای ایمان آوردن نیست، و اینکه در احادیثی جداگانه طلوع خورشید از مغرب و نیز این روزی را که دیگر نمی‌توان ایمان آورد بر ظهور موعود جهانی تطبیق کرده‌اند) 🔹و اینها را ضمیمه کنیم به حدیث1 جلسه قبل https://eitaa.com/yekaye/1883 (که پیامبر ص را خورشیدی دانست که با شهادتش همه در ظلمت فرومی‌روند) 🔹و اینها را ضمیمه کنیم به این اطلاعات دیگرمان که می‌دانیم این ظلمت ابدی نخواهد بود و نور حقیقت بار دیگر با سلاله او در جهان ظهور خواهد کرد، 🔹و همه اینها را ضمیمه کنیم به تاکید پایانی این آیه که خبر از یک تقدیر خاص می‌دهد، از جانب خدایی که او را با دو وصف عزتمندی و علم مطلق معرفی کرد؛ یعنی حکایت از یک تقدیر مسلم و قطعی و کاملا حکیمانه، 🔷 شاید بتوانیم اندکی به سوی معانی باطنی «مستَقَرّ»ِ خورشید، و حرکت او راهی بیابیم. @yekaye
یک آیه در روز
786) 🌺 وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ 🌺 💐 ترجمه و خورشی
. 6⃣ «ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ ...» در نظم حاكم بر هستى احدى نمىتواند اخلال كند. 📚(تفسير نور، ج9، ص542) @yekaye
یک آیه در روز
786) 🌺 وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ 🌺 💐 ترجمه و خورشی
. 7⃣ «ذلِكَ تَقْديرُ ... الْعَليمِ» در نظم و برنامه‌ریزیِ حاكم بر عالَم هیچ خطا و اشتباهی نیست و همه‌چیز بر اساس علم است. 💠نکته تخصصی و نسبت خدای اسلام با ❗️ یک برداشت غلط از خدا در مسیحیتِ تحریف شده، رواج یافته که به نام «خدای رخنه‌پوش» معروف است؛ در این برداشت، همه عالم یک نظم طبیعی دارد که ربطی به خدا ندارد❗️ اما خداوند برای اینکه خودش را نشان دهد خلل‌ها و رخنه‌هایی در جهان قرار داده که علم نمی‌تواند آنها را توجیه کند‼️ از ثمرات این برداشت غلط این است که هرچه علم پیشرفت کند، دایره حضور خدا در جهان کوچکتر می‌شود: گویی خدا بودن خدا مبتنی بر جهالت و نادانیِ ماست‼️ 📖در تلقی قرآنی نه‌تنها این برداشت هیچ راهی ندارد، بلکه خداوند علیم محض دانسته شده که تمام تقدیرات و برنامه‌ریزی‌های عالم از روی علم است؛ 🔭🌐🔬 بنابراین هرچه علم جلوتر رود حکیمانه‌تر بودن عالم و دست تقدیر خدا آشکارتر می‌گردد. در این نگاه، پیشرفت علم یکی از مهمترین راههای پیشرفت باور به خدا قلمداد می‌شود و اساساً کسانی که دانشمندترند خدا را جدی‌تر می‌گیرند: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُهمانا فقط آنان که از بندگان عالِم خداوند هستند از او خشیت دارند» (فاطر/28) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
787) 🌺 وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَديمِ 🌺 💐 ترجمه و ماه را برایش منزلگاه‌هایی مقدر کردیم تا اینکه همچون عُرجون کهن [شاخه زرد، خشکیده و خمیده درخت خرما] برگردد. سوره یس (36) آیه39 1397/4/12 19 شوال 1439 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 اختلاف قرائت «الْقَمَر» ▪️این کلمه در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و شام (ابن عامر) و برخی دیگر از قرائات به صورت منصوب (القمرَ) خوانده شده است که آن را از باب اشتغال دانسته‌اند (شبیه «زیدا ضربتُه»)؛ ▪️و در قرائت اهل مدینه (نافع) و مکه (ابن کثیر) و بصره (ابوعمرو) و برخی دیگر از قرائات به صورت مرفوع (القمرُ) قرائت شده است که در این صورت عطف به «اللیل» و «الشمس» در آیات قبل (که در این صورت «قدرناه» صفت آن می‌شود)، و یا مبتدا برای جمله استینافیه می‌باشد (که در این صورت «قدرناه» خبر آن می‌شود). 📚مجمع البيان، ج8، ص662 ؛ البحر المحيط، ج9، ص67 ؛ الکامل المفصل فی القرائات الاربعه عشر، ص442 @yekaye
🔹مَنازِلَ درباره ماده «نزل» قبلا بیان شد که به معنای حرکت از بالا به پایین و فرود آمدن می‌باشد. 🔖جلسه ۹۷ http://yekaye.ir/al-qadr-097-01/ 🔹اکنون می‌افزاییم که «مَنزِل» اسم مکان از همین ماده در باب ثلاثی مجرد و به معنای محل نزول و محل فرود آمدن - که صفت مشبهه آن «نُزُل» است - و جمع آن، «منازل» می‌باشد؛ و اسم مکان این ماده در باب افعال به صورت «مُنزِل» آمده است (وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً؛ مومنون/29) 📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص89-90) @yekaye
🔹«الْعُرْجُونِ» ▪️کلمه «عرجون» به معنای شاخه خشکیده و زرد شده درخت خرماست که حالت قوس پیدا کرده و شبیه هلال ماه شده است؛ و اغلب اهل لغت آن را از ماده رباعی «عرجن» و بر وزن «فُعلول» دانسته‌اند 📚(مثلا: كتاب العين، ج2، ص320؛ مجمع البيان، ج8، ص662؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص558) ▫️و سه ویژگی «نازک» بودن و «قوس داشتن» و «زرد شدن» در آن بارز است که برخی تشبیه هلال ماه به آن را به خاطر همین سه ویژگی دانسته‌اند 📚(البحر المحيط، ج9، ص68). ▪️البته در حدی که جستجو شد تنها زمخشری آن را از ماده «عرج» دانسته 📚(أساس البلاغة، ص413) و مرحوم مصطفوی نیز اگرچه مدخل مستقلی برای آن گشوده اما اشتقاق آن را – ظاهرا به نحو اشتقاق کبیر – از همین ماده «عرج« دانسته و بر این باور است که ماده «عرجن» در اصل دلالت دارد بر چیزی که در جایگاه و محل رفیعی و مرتفعی قرار دارد و در ظاهر متصل به نظر می‌رسد اما در اصل منفصل و جدا شده است 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص81) 📿این کلمه (و ماده «عرجن»، اگر که آن را مستقل از ماده «عرج» بدانیم) تنها همین یک بار در قرآن کریم آمده است. 🔹الْقَديمِ قبلا بیان شد که ▪️ماده «قدم»، نقطه مقابل «أخر» است که دلالت بر سبقت گرفتن و جلو افتادن می‌کند. و تفاوتش با سبقت گرفتن این است که در سبقت گرفتن، اینکه کسی جلوتر بوده باشد و شخص به او برسد لحاظ شده، اما در تقدم، صرفا سابقه زمانی داشتن مد نظر است. ▪️«قِدَم» به معنای وجود داشتن در گذشته و در مقابل «بقا: امتداد وجود در آینده» است که کلمه «قَدیم» از همین واژه و به معنای چیزی است که دارای سابقه زمانی طولانی در گذشته باشد (لَفي‏ ضَلالِكَ الْقَديم؛‌یوسف/۹۵)؛ چنانکه در وصف خداوند تعابیر «قَدِيمَ الإحسان» به کار رفته است و صفت تفضیلی (أقدم: قدیمی‌تر) از همین کلمه هم در قرآن به کار رفته است: (آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ؛ شعرا/۷۶) 🔖جلسه 254 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-34/ 🔹الْعُرْجُونِ الْقَديمِ ظاهرا مدت زمانی که شاخه خرما (عذق) به صورت هلالی باریک و زرد رنگ و کاملا خشکیده (العرجون القدیم) درمی‌آید می‌شود، حدود شش ماه از زمانی است که میوه آن را از آن می‌چینند 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص664) @yekaye