eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣ در سوره یس 🔹ابتدا از وجود دو دسته انذارپذیر و انذارناپذیر سخن گفت، 🔹بعد در آیه 12 بر زنده کردن مردگان و وجود حساب و کتاب دقیق در کار خدا تاکید کرد؛ 🔹سپس نمونه‌ای از تقابل این دو گروه را مطرح فرمود؛ 🔹و نهایت کار آنان را به اینجا ختم کرد که یکی بهشتی شد و دیگری به هلاکت و وضعیتی حسرت‌بار مبتلا شد. ♦️شاید هدف از این بیان این است که بفهماند: وجود مخالفانی در برابر دعوت پیامبران، که چه‌بسا گاه اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند، بدین معنا نیست که امور از دست خدا در رفته‼️ کار خدا حساب و کتابی دقیق دارد و زنده شدنِ بعد از مرگ هم هست که آنجا معلوم می‌شود که حتی اندکی از اعمال گذشته و آینده کسی، فروگذار نشده است. به تعبیر دیگر، 💢اگر جهان را در دنیا محدود ببینیم در تشخیص حساب و کتاب عالم بیراهه رفته‌ایم.💢 💠ثمره ( ) بسیاری از شبهات ناظر به عدل خدا، مبتنی بر این است که می‌خواهند حساب و کتاب همه چیز صرفا در دنیا جواب بدهد. کسی که این مبنای غلط را در پیش بگیرد، طبیعی است که نمی‌تواند عدل خدا را باور کند❗️ @yekaye
. 7⃣ «ذلِكَ تَقْديرُ ... الْعَليمِ» در نظم و برنامه‌ریزیِ حاكم بر عالَم هیچ خطا و اشتباهی نیست و همه‌چیز بر اساس علم است. 💠نکته تخصصی و نسبت خدای اسلام با ❗️ یک برداشت غلط از خدا در مسیحیتِ تحریف شده، رواج یافته که به نام «خدای رخنه‌پوش» معروف است؛ در این برداشت، همه عالم یک نظم طبیعی دارد که ربطی به خدا ندارد❗️ اما خداوند برای اینکه خودش را نشان دهد خلل‌ها و رخنه‌هایی در جهان قرار داده که علم نمی‌تواند آنها را توجیه کند‼️ از ثمرات این برداشت غلط این است که هرچه علم پیشرفت کند، دایره حضور خدا در جهان کوچکتر می‌شود: گویی خدا بودن خدا مبتنی بر جهالت و نادانیِ ماست‼️ 📖در تلقی قرآنی نه‌تنها این برداشت هیچ راهی ندارد، بلکه خداوند علیم محض دانسته شده که تمام تقدیرات و برنامه‌ریزی‌های عالم از روی علم است؛ 🔭🌐🔬 بنابراین هرچه علم جلوتر رود حکیمانه‌تر بودن عالم و دست تقدیر خدا آشکارتر می‌گردد. در این نگاه، پیشرفت علم یکی از مهمترین راههای پیشرفت باور به خدا قلمداد می‌شود و اساساً کسانی که دانشمندترند خدا را جدی‌تر می‌گیرند: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُهمانا فقط آنان که از بندگان عالِم خداوند هستند از او خشیت دارند» (فاطر/28) @yekaye
ادامه تدبر 1 📝نکته تخصصی (درباره و تفسیر متن) علم هرمنوتیک (تفسیر متن) اساساً در بستر مسیحیت تحریف‌شده پدید آمد؛ مسیحیتی که خودش معترف است که «انجیل» کلام خدا نیست! بلکه کتاب مقدس خود را روایت حواریون عیسی از زندگی حضرت عیسی ع – که نعوذ بالله او را خدا می‌دانند – قلمداد می‌کنند❗️ بدین ترتیب «وحی» و کتاب مقدس در ادبیات مسیحیت، نه به معنای «کلام خدا» بلکه به معنای «برداشت آزاد تعدادی از انسانها از مواجهه‌شان با خدا [= حضرت عیسی]» است؛ از این رو وقتی کتاب مقدس آنها را باز کنید، می‌بینید بسیاری از «انجیل»ها ، بر اساس اسم حواریون (که نویسندگان گزارش زندگی حضرت عیسی ع بوده‌اند) ‌تنظیم شده است. طبیعی است که متن مقدس در این فضا بسیار رنگ و بوی انسانی به خود بگیرد‼️ اما قرآن کریم، در باور هر مسلمان، و به استناد متن خودش، «متن کلام خداوند» است؛ و بقدری بر اینکه این کلام خود خداوند – و نه حتی مکاشفه پیامبر ص – است، اصرار هست که همه مسلمانان بوضوح بین «حدیث قدسی» (آنجا که پیامبر در مکاشفه‌ای مستقیم با خداوند گفتگو کرده، اما تصریح نکرده که این متن «قرآن» است)‌ و «متن قرآن» تفاوت می‌گذارند؛ و هر حدیثی را، حتی اگر متواتر هم باشد، در رتبه پایین‌تر از قرآن می‌نشانند. 🤔متاسفانه بزرگان جریان روشنفکری به اصطلاح دینی در کشور ما، بقدری از معارف اسلامی دور و مرعوب غربیان بوده، که نه‌تنها به این تفاوت بسیار واضح بین «متون مقدس غربی‌ها» و «قرآن کریم» بی‌توجه بوده و سعی کرده آرای افرادی را که فرض اولیه‌شان این بوده که با یک متنِ انسان‌نوشته سر و کار دارند، بر عرصه‌ای تحمیل کند که فرض اولیه‌شان این است که در این متن ذره‌ای مداخله انسان نیست (که این خطای واضح، مبنای نگارش کتاب «هرمنوتیک، کتاب و سنت» آقای مجتهد شبستری است)، بلکه حتی به این مطلب بسیار مورد تاکید قرآن – که نه پیامبر شاعر است و نه قرآن شعر است- توجه کرده‌اند و وقتی در مقام شرح حقیقت قرآن برآمده‌اند، آن را کاملا از جنس شعر و شاعری قلمداد نموده‌اند. (که این مبنای تئوری «بسط تجربه نبوی» دکتر سروش بود؛ و در مقاله «وحی و شاعری» آن را نقد کرده‌ام؛ و آن را از لینک زیر می‌توانید دانلود کنید) http://qabasat.iict.ac.ir/article_17489.html @Yekaye
. 9⃣ «أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ» 💢تنها کسی کار خوب را – هنگامی که با ضرر مادی و دنیوی و اجتماعی و ... همراه باشد – انجام می‌دهد که مومن باشد و باور داشته باشد که عملش در عالَم هدر نمی‌رود و خداوند کار او را بی‌پاداش نمی‌گذارد.💢 📝نکته تخصصی و : تاملی در و بسیاری از انسان‌های بی‌دین و جوامع سکولار را می‌توان دید که در ظاهر اخلاقیات را رعایت می‌کنند❗️ و این امر باعث به غلط افتادن عده‌ای شده که گاه مدعی می‌شوند اخلاق سکولار بهتر از اخلاق دینی است‼️ اشتباه این ادعا آن است که توجه نکرده که: ⭕️معیار اصلی اخلاقی بودن آن است که شخص در شرایط بحرانی اخلاق را رعایت کند؛ نه در شرایط عادی❗️ 🤔در شرایط عادی، بسیاری از اوقات، رعایت اخلاق، موجب منافع مادی می‌شود: ماکس وبر، جامعه‌شناس معروف آلمانی، در کتاب معروف خویش (اخلاق پروتستانیسم و روح سرمایه‌داری) تحلیل می‌کند که نظام مبتنی بر متقابل است و چگونه در این نظامِ بشدت منفعت‌محور، سرمایه‌ی «اعتماد» مهمتر از هر سرمایه مادی دیگری است؛ و برای جلب اعتماد باید اوصافی مانند راستگویی را بسیار جدی گرفت. پس حتی راستگو بودن هم لزوما به معنای اخلاقی بودن نیست❗️ از این رو، در موقعیت‌های بحرانی است که اخلاقی بودن انسانها واقعا معلوم می‌شود. انسان ذاتا کمال‌جو و منفعت‌طلب است؛ یعنی هر انسانی در هر اقدام خویش طالب وضع بهتر است و تنها و تنها زمانی حاضر است از یک وضع مطلوب دست بردارد که هدف بالاتر و وضع مطلوبتری را سراغ داشته باشد. 🤔بدین جهت است که تنها یک ایمان دینی می‌تواند ضمانت اجرای کافی برای انسان باشد که انسان از منافع مادی و عادی خود – حتی در جایی که کسی متوجه نمی‌شود – صرف نظر کند. از این روست که شهادت و ایثار، تنها در منطق کسانی موجه است که «مومن» باشند؛ و باور داشته باشند که خداوند اجر مومنان را ضایع نمی‌کند؛ و اگر کسی مومن به خدا و آخرت نباشد و جانش را فدا کند (مانند کسانی که به خاطر باقی ماندن نامشان خود را فدا می‌کنند) تنها و تنها دچار توهم شده است‼️ ✅توضیح تکمیلی در تدبر بعد https://eitaa.com/yekaye/3282 @Yekaye
. 🔟 «أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ» خداوند اجر «مومنان» را ضایع نمی‌کند، نه اجر هرکس را❗️ یعنی «کسانی که ایمان ندارند» معلوم نیست که اجرشان باقی بماند و ضایع نشود‼️ 📝بحثی در و 💠آیا عمل خیر از کسانی که خدا و آخرت را قبول ندارند، پذیرفته می‌شود⁉️ 🤔برخی می‌پندارند چون کار خوب خوب است، هرکس آن را انجام دهد شایسته پاداش الهی است، هرچند که خدا را قبول نداشته باشد. ⛔️اشتباه این افراد آن است که توجه نکرده‌اند که «کار خوب» برای «واقعا خوب بودن» دو جنبه را با هم باید داشته باشد: 🔺حُسن فاعلی و 🔺حسن فعلی؛ یعنی هم خود کار، کار خوبی باشد و هم انجام دهنده‌اش انگیزه صحیح و واقعا خوبی از انجام آن کار داشته باشد. 💢و شاهد واضحش هم این است که همه می‌دانیم کار فرد ریاکار، بی‌ارزش و بلکه گاه گناه و بد است❗️ به تعبیر دیگر، کسی می‌تواند از دیگری اجری طلب کند که آن کار را برای او انجام داده باشد؛ نه اینکه در اموال او بدون اجازه او تصرف کند و کار دلخواه خویش را انجام دهد و انتظار پاداش هم داشته باشد❗️ اگر کسی بیاید و در زمین شما و با مصالح ساختمانی شما، بدون اجازه شما و بلکه برخلاف نقشه شما، خانه‌ای به دلخواه خود بسازد، آیا حق دارد در پایان مطالبه اجر کند، یا همین کارش وی را شایسته مجازات می‌کند⁉️ پاداش اخروی هم برای کسی که جهت‌گیری خود را به سوی خدا و آخرت قرار نداده است، بی‌معناست و شاید بدین جهت است که خداوند در آیات متعدد از «حبط» [= نابود شدن] عمل کافران سخن گفته است: «مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» (بقره/217) «مَنْ يَكْفُرْ بِالْإيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ» (مائده/5) و0 این حبط عمل آنان به خاطر کفر ورزیدن، جزای عمل [یعنی جزای کفر ورزیدنِ] آنان است: «وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (اعراف/147) ✳️تکمله مقصود از «کفر»ی که عمل را هبط می‌کند، کفر واقعی و عناد و سرکشی در برابر خداوند است، نه صِرف بی‌خبر بودن از دین الهی. یعنی اگر کسی در معرض دین حق قرار نگرفته باشد و بر اساس فطرت خود کارهای خوب را انجام دهد، در واقع بر اساس گرایش خداجویانه خویش کار را انجام داده، و علی‌القاعده چنین کسی ثواب و بهره‌ای از عمل خویش در آخرت خواهد برد. 📚(برای تفصیل این بحث: ر.ک: مطهری، عدل الهی، فصل «عمل خیر از غیرمسلمان») @Yekaye
. 2⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» چرا به گفتن «استجابوا لله» بسنده نکرد و اجابت رسول را هم مطرح کرد؟ 🍃الف. چه‌بسا از این جهت که در جنگ احد هم خدا را عصیان کردند و هم رسول را؛ خدا را عصیان کردند از این جهت که از میدان جنگ گریختند و یا در میدان جنگ حاضر نشدند؛ و رسول را عصیان کردند هم آن تیراندازانی که علی‌رغم دستور حضرت موضعشان را ترک کردند و هم اینکه هنگامی که برای فرار از کوه بالا می‌رفتند و هرچه رسول آنان را می‌خواند جوابی نمی دادند (إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في أُخْراكُم؛ ‌آل عمران/153) در واقع، چون می خواهد به آن دو گونه تمرد اشاره کند اینجا اجابت هر دو را آورد. 📚(الميزان، ج4، ص63) 🍃ب. با توجه به اینکه آیات قبل هم ناظر به منافقان بود، شاید می خواهد اصرار ورزد که اجابت خدا و رسول از هم جدایی ندارد؛ در برابر این منطق منافقان که اصرار داشتند که بگویند اگر مطلبی مطلب خداست پیروی می‌کنیم و اگر مطلب خود رسول است اجابت نمی‌کنیم. 📝نکته تخصصی: راه شناسایی یکی از ویژگی‌های منافقان این است که به گونه‌ای وانمود می‌کنند که می‌شود خدا را قبول داشت، اما از دستورات پیامبر تمرد کرد❗️ قرآن در جای دیگر می‌فرماید: وقتی آنان را به سوی خدا و رسول می‌خوانند آنان در مقابل دعوت به رسول – و نه دعوت به خدا - سنگ‌اندازی می‌کنند: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (نساء/61) در واقع، منافقان – که خداوند آنها را در عمق وجود خویش به کافران ملحق می‌کند - می‌خواهند در ذهنیت مردم بین خدا و رسول تفاوت بگذارند: «إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ و يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا» (نساء/150) و در حقیقت بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول فرق بگذارند. 📝نکته تخصصی 🤔آیا تئوری که به بهانه‌هایی نظیر حفظ قداست دین، اصرار دارد که دین در همه عرصه‌ها حضور پیدا نکند؛ و به تعبیر دیگر، سخن دین در همه‌جا مورد اعتنا نباشد؛ و یا بسیاری از احکام شریعت را مربوط به پیامبر ص و زمانه او، و نه مربوط به اصل دین می‌شمرد، مصداق بارز پیروی از منطق نیست⁉️ 🍃ج. ... @Yekaye
. 4⃣ «الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ ...» يهود، موسى را آخرين پيامبر نمى‌دانستند، بلكه مى‌گفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پيامبر بعدى، چنين و چنان باشد. (تفسير نور، ج1، ص665) پس اینکه یهودیان حضرت عیسی و حضرت محمد ص را انکار می‌کنند از باب لجبازی است. 💠نکته اسلام تنها شریعتی است که پیامبرش صریحا خود را «خاتم النبیین» خوانده است. اما در شرایع دینی نه‌تنها چنین مطلبی نیامده بلکه در تورات و انجیل بشارت به شخص دیگری آمده است؛ که آنها نیز امروزه آن را موعود جهانی می‌خوانند. در هر صورت، 🤔 اگر کسی با تحقیق مسلمان شد، دیگر تحقیق در مورد مدعیان جدید نبوت (مانند دین بهاییت و بابیت و ...)‌ ضرورتی ندارد؛ اما اگر کسی با دلیل مسیحی یا یهودی بشود، همچنان باید به تحقیق خود ادامه دهد که آیا پیامبر جدیدی نیامده است؟ @Yekaye
. 7⃣ «إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ» تنها در قیامت است که پاداش کارها به طور کمال و تمام داده می‌شود. 📝نکته تخصصی یکی از شبهات رایج در مساله شرور و تبعیض‌ها این است که چرا بسیاری از افراد را می‌بینیم که قدر کارشان در دنیا دانسته نمی‌شود و بدانان ظلم می‌شود؟ ریشه این شبهه در آن است که انتظار دارند انسانها جزای همه اعمالشان را در دنیا ببینند، در حالی که یکی از مسلمات باورهای دینی مومنان وجود قیامت است که پاداش اعمال بتمامه داده می‌شود و اتفاقا از مهمترین استدلال‌ها بر قیامت، همین است که دنیا ظرفیت پاداش و جزای کامل را ندارد. @Yekaye
. 1️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» انسان هر کاری کند آثارش به خودش برمی‌گردد؛ و چون انسان تعلق خاطر به نسل خود دارد، گاه آثار عمل انسان در نسل وی منعکس می‌گردد. 📝بحث تخصصی (گستره بازگشت عمل هرکس به خودش) مردم عموما می دانند که هرکس عمل نیک یا بدی انجام دهد، آثارش به خودش برمی گردد؛ و آیات فراوانی هم بدین مضمون دلالت دارد مانند «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» (فصلت/46) یا «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/7-8) و ... . 🤔تصور اولیه ما این است که این بازگشت مستقیما به خود فرد است؛ اما آیات دیگری، از جمله آیه حاضر، نشان می دهد که مطلب گسترده تر از این است و گاه اثر عمل انسان در دودمان وی نیز ظاهر می‌شود که نمونه مثبتش داستان آن بچه‌های یتیم در جریان حضرت موسی و خضر ع بود: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (كهف/82) 🤔تدبر در کلام خداوند - بویژه با توجه به آیاتی مانند «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» (بقره/186) ، «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29) و «وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم/34) ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که هرچه به انسان می‌رسد بر اثر درخواست خود او بوده و خودش زمینه آن را مهیا کرده است. 👈و از زمره درخواست‌های انسان، هرکاری است که با هر انسان دیگری انجام می‌دهد که به زبان حال، انجام آن کار با خودش به عنوان یک انسان را تقاضا کرده است؛ از این رو، اگر در حق کسی ظلم و بدی‌ای انجام دهد با زبان حال، از خداوند درخواست کرده که در حق وی نیز ظلم و بدی‌ای انجام شود؛ و اگر با فرزندان و بازماندگان دیگران هم کاری کند عین همین را برای بازماندگان خویش طلب کرده است. 💢پس هرچه انسان با دیگران و یا با بازماندگان دیگران کند، بناچار به خودش و بازماندگانش برگشت خواهد کرد، مگر آنکه خدا بخواهد، و این استثنا (مگر آنکه خدا بخواهد) را بدین جهت افزودیم که عوامل موثر در عالم بسیار فراوان است و ممکن است برخی عوامل دیگر نیز دخیل باشد که مانع این بازگشت شود چنانکه خود فرمود «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شورى/30) (المیزان، ج4، ص202-203) 📝بحث تخصصی : ❓این آیه بوضوح از اثر اعمال بد انسان بر نسل انسان سخن می‌گوید و از همان ابتدای اسلام، این سوال مطرح بوده است که اگر شخصی ظلم کرد، فرزندانش چه گناهی دارند که باید تقاص ظلم او را پس دهند؟ (حدیث 1) به نظر می‌رسد مساله این است که یک واقعه خارجی دو حیثیت مستقل دارد که سوال کننده به خاطر یک حیثیت، حیثیت دیگر را مورد غفلت قرار داده است و در نظام محاسباتی خداوند که همه حیثیات را ملاحظه می‌کند به کسی ظلم نمی‌شود. ⭕️چنانکه در توضیح بالا گذشت، مساله این آیه آن است که انسان هرکاری بکند به خودش برمی‌گردد؛ و چون نسبتی واقعی بین انسان و فرزندانش برقرار است و وی تعلق خاطری بدانها دارد، اثر کار بد وی در حق فرزندان دیگران، به فرزندان او هم برمی‌گردد؛ اما سویه دیگر این ماجرا خود آن فرزندان می‌باشد. این گونه نیست که اگر ثمره ظلم آباء و اجدادِ شخصی به او برگردد؛ او فقط مجازات شود و بس؛ بلکه هرکسی حساب ویژه خود را دارد: هرکسی در زندگی اش با سختی‌هایی مواجه می‌شود که اگر درست در مقابل آنها عمل کند همان سختی‌ها موجب رشد او می‌شود. در واقع، از این جهت که ظلم و سختی‌ای به فرزندان وی می‌رسد، مجازاتی برای والدین اوست (چون هیچ پدر و مادری دلش نمی‌خواهد فرزندش سختی ببیند)؛ اما از منظر خود فرزندان، آنان مانند هر انسان دیگری هستند که مورد ظلم و سختی قرار گرفته‌اند؛ اگر در این شرایط به وظیفه صحیح خود عمل کنند، همان امر موجب رشد و تعالیِ آنها خواهد شد؛ و اگر عمل نکنند مایه بدبختیِ آنان می‌شود. به تعبیر دیگر، 💢اقتضای عدالت خداوند این نیست که در دنیا کسی به دیگری ظلم نکند و هیچکس سختی‌ای نبیند، بلکه نظام دنیا نظام ابتلا و سختی دیدن است؛ آنگاه این آیه به یکی از عوامل وقوع ظلم و سختی در عالم اشاره می‌کند: 🔸 این ظلم در حق فرزندان ظالم، 🔻وقتی از سوی خود آن ظالم نگریسته شود، عقوبت آن ظالم است؛ و 🔺و قتی از سوی فرزندان آن ظالم نگریسته شود، امتحان و ابتلایی است برای آنان. @yekaye
. 2️⃣ «یُریدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ ... وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَكیمٌ» در آیات قبل بوضوح پاره‌ای از احکام و روابط شرعی بین انسانها را برشمرد و اکنون تصریح می‌کند که خداوند، که سراسر علم و حکمت است، می‌خواهد مطالب را برای شما بیان کند. 💠نکته تخصصی برخی از کسانی که خود را روشنفکر دینی می‌خوانند گمان می‌کنند که کار دین حیرت‌افکنی و ابهام‌آفرینی است؛ و از این رو علم فقه و اصول را که درصدد تبیین واضح احکام شریعت است، مذمت می‌کنند❗️ در حالی که اینان اولا بین عرصه احکام عملی و معارف عمیق از سویی؛ و ثانیا بین حیرت ناشی از علم و حیرت ناشی از جهل خلط کرده‌اند. آن حیرتی که دین در زندگی می‌افکند حیرت از سر تعظیم حق و حقیقت است در عرصه معارف عمیق توحیدی؛ نه حیرت از سر نفهمی و ندانستن؛ آن هم در عرصه مسائل و احکام شرعی؛ و همین آیه در پاسخ آنان کافی است. @yekaye
. 1️⃣ «یریدُ اللَّهُ أَنْ یخَفِّفَ عَنْكُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعیفاً» ميان تكوين و آفرينش انسان، و تشريع و احكام الهى هماهنگى است. (تفسير نور، ج‏2، ص274) 💠نکته تخصصی و انسان موجودی است که وضع بالفعلش مطلوب نیست و باید حرکت و رشد کند تا به وضع مطلوب خود برسد. پس هرقانون و برنامه‌ای برای انسان باید رشد و حرکت او را جدی بگیرد. اگر به این نکته توجه شود معلوم می‌گردد که احکام الهی، برخلاف آنچه بسیاری می‌پندارند، از باب سخت‌گیری بر انسان نیست. بلکه خداوند می‌داند که انسان ضعیف آفریده شده و بسیاری از محرمات و قوانینی که برای انسان قرار داده، در واقع با ملاحظه همین ضعف انسان و از باب تخفیف بر انسان است تا بتواند با سادگی تمام این مسیر را بپیماید. اینکه شریعت الهی (آسان و آسان‌گیر) است معنایش این نیست که سختی‌ای در آن نیست؛ بلکه معنایش این است که برای پیمودن راه رشد از این آسان‌تر دیگر فرض ندارد؛ و هرکس که با ادعای آزادی و آسان‌گیری راه دیگری را نشان می‌دهد در واقع می‌خواهد انسان را به بیراهه ببرد. @yekaye