یک آیه در روز
838) 📖وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا وَ قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَ
.
1⃣ ) «وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ ... لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ؛ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا»
مصیبتهایی که در جنگها [و سایر وضعیتهای دشوار] به جامعه اسلامی میرسد هم برای این است که مومنان حقیقی معلوم شوند و هم برای اینکه منافقان معلوم شوند.
📝نکته تخصصی #جامعهشناسی
#نفاق در #جامعه_اسلامی
دو مطلب در مورد جامعه دینی جزء واضحات است که کمتر با همدیگر مورد توجه قرار میگیرد:
🔻الف. منافق از کافر بدتر است. (إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار؛ نساء/145)
🔻ب. منافق در جامعه و حکومت دینی – نه جامعه و حکومت کفر – پدید میآید.
♦️نتیجه:
در جامعه و حکومت دینی انسانهایی پدید میآیند که از کافر بدترند❗️
پس آیا نباید جامعه و حکومت دینی تشکیل داد⁉️
قطعا از آن دو مقدمه این نتیجه درنمیآید.
تشکیل جامعه و حکومت دینی برای این است که مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار شود و قطعا این ثمره بر تشکیل جامعه و حکومت دینی بار میشود که پیامبر اکرم ص به دستور خداوند جامعه و حکومت دینی تشکیل داد.
اما نکته مهم این است که
معنای اینکه «با تشکیل جامعه و حکومت دینی، مسیر پیمودن سعادت برای اکثر افراد هموار میشود»
این نیست که «حتما در جامعه دینی همه بهتر از جامعه کفر هستند»
خیر؛
بلکه در همین جامعه دینی منافقانی پدید میآیند که از کافران بدترند.
و یکی از سنتها و برنامههای خداوند برای جوامع دینی این است که آنها را به سختیها و مصیبتها مبتلا میگرداند تا در این میان منافقان شناسایی شوند؛
و این مطلبی است که بسیاری از آیات قرآن به صورت کلی بیان شده و در این آیه به صورت نشان دادن برخی از مصیبتهایی که دست منافق در جامعه دینی را برملا میکند.
نکته مهم در این ماجرا این است که
💢برملا شدن دست منافق، لزوما به این معنا نیست که دیگر مردم از او پیروی نخواهند کرد💢
بلکه مساله این است که چقدر عموم مردم مومن شده باشند؛ چنانکه در همین جریان
- چنانکه در «شأن نزول» آیه گذشت https://eitaa.com/yekaye/3108 -
با نزول آیه قرآن، دست منافق رو شد، اما همچنان بسیاری از مردم باز هم با این منافقان همراهی کردند و پیامبر را تنها گذاشتند‼️
(توضیح بیشتر در تدبر2 https://eitaa.com/yekaye/3116)
@Yekaye
یک آیه در روز
838) 📖وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا وَ قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَ
.
6⃣ «وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ نافَقُوا ... هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإيمانِ»
اغلب میپندارند منافق، ستون پنجم دشمن است که در میان ما رسوخ کرده است؛
اگرچه وجود چنین منافقانی در جامعه دینی نمیتوان انکار کرد، اما مهمترین منافقانی که قرآن کریم در مورد آنها به جامعه ایمانی هشدار میدهد: «مسلمانانی هستند که در باطن خویش به کفر نزدیکتر شدهاند، تا به ایمان»
📝تبیین ماهیت #نفاق 📝
📚(تلخیصی از کتاب «ایستاده در باد» ص88-96)
تصور اولیه اغلب ما درباره منافقان، این است که منافقان در حقیقت دستهای از کافران هستند که کفر خود را پنهان کرده و در میان صفوف مسلمانان قرار میگیرند؛
اما
این تلقی درباره منافقان، دقیق نیست❗️
🔹مثلا بسیاری از آیات مکی قرآن هم به موضوع نفاق و منافق اختصاص یافته است. اگر قرار بود منافقان همان کافران چهرهپوشیده باشند، در مکه در حالی که مسلمانان در کمال ضعف و ناتوانی قرار دارند، به چه علت باید عدهای خود را در میان صفوف مسلمانان پنهان کنند⁉️
🔹جالبتر اینکه در مدینه هم که پیامبر ص حکومت خود را تشکیل داده بود، آن قدرها که تصور میشود، چهره منافقان پنهان و پوشیده نبوده، بلکه به عکس، عدهای از افراد سرشناس مدینه رسماً به عنوان منافق خوانده میشدند❗️
📖از نظر قرآن،
انسان برای هر عملی که انجام میدهد یا بیّنه الهی دارد ویا اینکه بر اساس هوای نفس خود عمل میکند؛
و مراد از بینه، این است که انسان برای کاری که میکند، دلیل و توجیه معقولی داشته باشد و بداند که چرا آن کار را میکند و آن چه نسبتی با سعادت حقیقیِ او دارد.
📖از نظر قرآن،
همان طور که زندگی فردی یک مسلمان باید بیّنه داشته باشد، زندگی اجتماعی او ، یعنی کلیه مناسبات و اعمالی که در ارتباط با دیگران انجام میدهد - نیز محتاج بیّنه است.
... با این حساب، هیچ عملی از اعمال بزرگ و کوچک ما نیست که به دین ربطی نداشته باشد و ما باید برای همه اعمال خود بیّنه دینی داشته باشیم.
... با مروری بر آیات نفاق چنین به نظر میرسد که نفاق پدیدهای است که از درون خود جامعه دینی به وجود آمده و درهمانجا ریشه دارد.
منافقان ممکن است روزی در صف کافران هم قرار بگیرند، ولی در ابتدای امر مثل کافران نیستند که از آغاز در مقابل دعوت دینی، موضع مخالف گرفته باشند:
💢اگر مومنان به جای اینکه برای اعمالشان بیّنه دینی داشته باشند، بر اساس منافع شخصی یا گروهی و ... تصمیم گرفته و در واقع، از هوای نفس خود پیروی کنند، در معرض نفاق قرار میگیرند.💢
🔹در سوره نساء خداوند توضیح میدهد که منافقان «کسانی هستند که ابتدا ایمان آوردند، سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند و باز کافر شدند و بالاخره کفر آنان فزونی گرفت» (نساء/137-138)
🔹 و سپس در سرزنش آنان میفرماید «آنان کافران را به جای مومنان به عنوان دوستان و یاران خود انتخاب میکنند و، آیا در نزد آنان عزت میجویند؟ در حالی که تمام عزت از آن خداست» (نساء/139) .
🤔 اگر قرار بود منافق همان کافر چهرهپوشیده باشد، دیگر سرزنش به این شکل معنایی نداشت.
🔹قرآن میخواهد بگوید منافقان گروهی هستند که از درون خود مومنان سر برمیآورند و البته یکی از ویژگیهای مهم آنها این است که دوستیهایشان به جای اینکه با مومنان باشد با کافران است؛ یعنی محور تصمیمگیری در ارتباطات و دوستیها و روابط اجتماعی، ایمان و اعتقادشان نیست❗️
🔹 سپس اوصاف دیگر آنان را کفر ورزیدن به آیات خدا و بیاعتنایی و استهزاء نسبت به تعالیم الهی و خدعه زدن به خدا! معرفی میکند. (نساء/139-142) و سرانجام میفرماید «سرگردان در میان مومنان و کافراناند، نه با ایناناند و نه با آنان» (نساء/143) یعنی تصریح میکند که منافقان را باید گروهی مستقل از کافران به شمار آورد؛ هرچند که شاید بالاخره در کنار کافران قرار گرفته و در زمره آنان محسوب شوند...
⭕️در مجموع به نظر میرسد اگر منافقان را مومنانی بدانیم که به دلایلی به کفار نزدیکتر شدهاند، درستتر باشد تا اینکه آنها را کافرانی بدانیم که در صفوف مسلمانان رخنه کردهاند...⭕️
@Yekaye
یک آیه در روز
843) 📖 الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْ
.
2⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ»
چرا به گفتن «استجابوا لله» بسنده نکرد و اجابت رسول را هم مطرح کرد؟
🍃الف. چهبسا از این جهت که در جنگ احد هم خدا را عصیان کردند و هم رسول را؛ خدا را عصیان کردند از این جهت که از میدان جنگ گریختند و یا در میدان جنگ حاضر نشدند؛ و رسول را عصیان کردند هم آن تیراندازانی که علیرغم دستور حضرت موضعشان را ترک کردند و هم اینکه هنگامی که برای فرار از کوه بالا میرفتند و هرچه رسول آنان را میخواند جوابی نمی دادند (إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في أُخْراكُم؛ آل عمران/153) در واقع، چون می خواهد به آن دو گونه تمرد اشاره کند اینجا اجابت هر دو را آورد.
📚(الميزان، ج4، ص63)
🍃ب. با توجه به اینکه آیات قبل هم ناظر به منافقان بود، شاید می خواهد اصرار ورزد که اجابت خدا و رسول از هم جدایی ندارد؛ در برابر این منطق منافقان که اصرار داشتند که بگویند اگر مطلبی مطلب خداست پیروی میکنیم و اگر مطلب خود رسول است اجابت نمیکنیم.
📝نکته تخصصی: راه شناسایی #منافق
یکی از ویژگیهای منافقان این است که به گونهای وانمود میکنند که میشود خدا را قبول داشت، اما از دستورات پیامبر تمرد کرد❗️
قرآن در جای دیگر میفرماید:
وقتی آنان را به سوی خدا و رسول میخوانند آنان در مقابل دعوت به رسول – و نه دعوت به خدا - سنگاندازی میکنند:
«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (نساء/61)
در واقع، منافقان – که خداوند آنها را در عمق وجود خویش به کافران ملحق میکند - میخواهند در ذهنیت مردم بین خدا و رسول تفاوت بگذارند: «إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ و يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا» (نساء/150) و در حقیقت بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول فرق بگذارند.
📝نکته تخصصی #فلسفه_دین
🤔آیا تئوری #دین_حداقلی که به بهانههایی نظیر حفظ قداست دین، اصرار دارد که دین در همه عرصهها حضور پیدا نکند؛ و به تعبیر دیگر، سخن دین در همهجا مورد اعتنا نباشد؛
و یا بسیاری از احکام شریعت را مربوط به پیامبر ص و زمانه او، و نه مربوط به اصل دین میشمرد،
مصداق بارز پیروی از منطق #نفاق نیست⁉️
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
۱۱۳۲) 📖 إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِ
.
9️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ ... وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُم ... تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّة ... وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيل؛ إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْداءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»
تعبیر «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» که در آیه فوق ناظر به کفاری است که صریحا کفر میورزیدند و پیامبر و مسلمانان را از مکه بیرون کردند، در قرآن کریم یکبار دیگر در خصوص منافقان آمده است:
«فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُريدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبيلا؛ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّی يُهاجِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصيرا» (نساء/137-138).
مقایسه این دو آیه، بهویژه اگر به تعبیر ابتدایی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» و شأن نزول آیه محل بحث توجه شود که پیامبر از اینکه مرتکب این کار منافق خوانده شود صریحا نهی کردند، نکات جالبی را در خصوص مساله نفاق در جامعه دینی آشکار میکند.
📝نکته تخصصی شناخت جامعه دینی:
تفاوت #نفاق و #پذیرش_ولایت_دشمن
کسی که به برقراری رابطه دوستانه با دشمن اقدام میکند، اگرچه گناه بزرگی مرتکب شده و در مسیر دارد قدم برمیدارد، اما لزوما منافق نیست❗️
منافق کسی است که ایمانش لقلقه زبانش است، در درون خود کفر میورزد و همچون کافران دلش میخواهد بقیه مسلمانان هم کافر شوند (وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً)، اما به خاطر موقعیت اجتماعیاش در جامعه دینی ظاهر را حفظ میکند و در واقع وضعیتش به گونهای است که نه میتواند یکسره به دشمن پناهنده شود و رسما کافر گردد و نه میتواند در میان جامعه ایمانی مومن باشد:
«مُذَبْذَبينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبيلا» (نساء/۱۴۳).
بله،
منافقان دل در گروی دوستی با کافران دارند و ولایت و دوستی و رابطه با آنان را بر مومنان ترجیح میدهند: «الَّذينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنين» (نساء/۱۳۹)؛
اما این گونه نیست که هرکس رابطه ولایی و دوستی و مودت، ولو به نحو مخفیانه با کفار برقرار کرد (تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّة) بتوان وی را منافق دانست، ولو که باید وی را از این غفلت بیدار کرد و به وی هشدار داد که مسیر نادرستی را میپیماید که در آخر از همان کفار ضربهاش را خواهد خورد.
و البته تحت شرایطی رابطه با برخی از کفار برقرار کردن برای جامعه ایمانی مجاز خواهد شد که در آیه ۸ همین سوره بدین خواهد پرداخت.
💢پس به طور خلاصه در میان مسلمانان سه گونه رابطه دوستانه با کفار برقرار کردن مطرح است:
🔻الف. رابطه دوستانهای که منافقان با کفاری که دشمن مسلمانانند برقرار میکنند، که آنان [لااقل در دلشان] رابطه با کفار را بر رابطه با مومنان ترجیح میدهند؛ هرچند که به خاطر منافعشان سعی میکنند در میان مسلمانان هم جای پایی داشته باشند و خلاصه نه کاملا این سو هستند نه کاملا آن سو (نساء/۱۳۸-۱۴۳).
🔻ب. رابطه دوستانهای که برخی مومنان ناآگاه، که جایگاه و هویت خود را در میان مومنان تعریف کردهاند، به خاطر به دست آوردن برخی منافع یا دفع برخی ضررها با کفار معاند برقرار میکنند؛ که به آن مطلوب خود نخواهند رسید (ممتحنه/۱-۲).
🔺ج. رابطه دوستانهای (تبروهم و تقسطوا الیهم) که مومنان آگاه با کفار غیرمعاند که سر جنگ و دشمنی با جامعه دینی ندارند برقرار میکنند، که البته در این رابطه طریق حزم و احتیاط را رعایت مینمایند، که خداوند این را منع نکرده است (ممتحنه/۸-۹)
@yekaye
#ممتحنه_2