🔹أَعْهَدْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «عهد» در اصل به معنای حفظ و مراعات چیزی است .
▫️ کلمه «عهد» وقتی با حرف «الی» متعدی شود به معنای «وصیت» (سفارش؛ برعهده گذاشتن) میشود
▫️و وقتی از عهد «بین دو نفر» سخن به میان آید به معنای «میثاق» (پیمان؛ برعهده گرفتن) میباشد؛ که البته در تفاوت «عهد» و «میثاق» گفتهاند میثاق محکمتر از عهد است و نیز گفته شده وقتی «میثاق» گفته میشود از جانب یکی از طرفین مدنظر است اما وقتی «عهد» گفته میشود از جانب هردو طرف مد نظر است.
🔖جلسه 94 http://yekaye.ir/ta-ha-020-115/
@Yekaye
🔹تَعْبُدُوا
قبلا بیان شد که
▪️ ماده «عبد» دلالت بر رام و ذلیل بودن میکند؛ و لذا [در قدیم که غلطتک و آسفالت نبوده] به جادهای که سنگی در آن نباشد و بر اثر کثرت عبور و مرور هموار شده باشد، راه «معَبَّد» گفته میشد.
▪️برخی از اهل لغت توضیح دادهاند که استعمال این ماده در مورد بندگان خدا و بردههای بشر تفاوت مهمی دارد [در فارسی هم ما دو تعبیر «بنده» و «برده» داریم]؛
وقتی در مورد «بردگان بشری» به کار میرود، در زبان عربی، فعلی از آن مشتق نشده است؛ و اگر فعلی بخواهد بیاید، بر وزن «عَبُدَ» خواهد بود که به معنای «برده شد، به بردگیاش اقرار کرد» میشود؛
اما وزن «عَبَدَ» به معنای پرستش به کار میرود که در رابطه انسان و خدا [یا هر پرستش دیگری] مطرح میشود؛
لذا در مورد بردهها گفته نمیشود که «فلانٌ عَبَدَ مولاه؛ فلانی اربابش را پرستید!» البته در مورد رابطه بین انسانها، تعبیر «تعبَّد فلانٌ فلاناً؛ فلانی با فلانی (که آزاد است) مانند برده رفتار کرد» یا «عَبَّد / أعْبَدَ فلانٌ فلاناً؛ فلانی فلانی را به بردگی گرفت» به کار میرود؛
و در قرآن نیز همواره از تعبیر «عَبَدَ یَعبُدُ» استفاده شده است، فقط یکبار از تعبیر «عَبَّدَ» استفاده شده و آن در جایی است که حضرت موسی ع به فرعون اعتراض میکند که چرا بنیاسرائیل را به بردگی گرفتی: «وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَني إِسْرائيلَ» (شعراء/۲۲)
▫️کلمه «عَبْد» را هم برای بنده (إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْه؛ زخرف/۵۹) و هم برای برده (لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ؛ بقره/۲۲۱) استفاده کردهاند؛ اما به نظر میرسد اسم فاعل آن در حالت ثلاثی مجرد (عابد)، عموما ناظر به معنای مربوط به «بنده» (از صیغه «عَبَد») است (وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ؛ کافرون/۴)؛ با این حال برخی «عَبْد» را بلیغتر از «عابد» دانستهاند.
▪️کلمه «عبودیّة» را به معنای اظهار تذلل دانستهاند و گفتهاند که کلمه «عبادت» (لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ؛ اعراف/۲۰۶ و انبیاء/۱۹) در رساندن این معنا بلیغتر است؛ چرا که نشاندهنده غایت تذلل است؛ و در مجموع، عبودیت را به معنای تسلیم بودن و نهایت خضوع، که منجر به اطاعت میشود، دانستهاند.
🔖جلسه ۱۲۵ http://yekaye.ir/ad-dhariyat-051-56/
@Yekaye
🔹«عَدُوّ»
قبلا بیان شد که
▪️ماده «عدو» [یا «عدی] در اصل دلالت دارد بر تجاوز کردن (گذر کردن) از حد خود و پیشی گرفتن در جایی که سزاوار است بدانجا بسنده شود؛
▫️و «عادیّ» کسی است که ظالمانه از حق خودش تجاوز میکند. و تفاوتش با «تجاوز» در این است که تجاوز، به صرفِ گذر کردن از نقطه معین (خروج از حق خود) گفته میشود؛
▪️اما «تعدی»، تجاوزی است که ورود نابجا به حقوق دیگران هم در آن لحاظ شده است.
▪️برخی اصل این ماده را از کلمه «عُدوَة» (أنفال/۴۲) دانستهاند («عدوة الوادی» لبه و حاشیه یک سرزمین) دانستهاند، گویی کسی که تعدی میکند، به سمت لبه حق خود میرود و از آن گذر میکند.
▪️این ماده هم در مورد امور قلبی و درونی (مانند «عداوت»: دشمنی، «عَدُوّ»: دشمن، جمع آن: اعداء)، و هم در مورد امور ظاهری و مادی (مانند «عَدْو» به معنای تندتر از معمول راه رفتن، دویدن) به کار میرود.
🔖جلسه ۳۰۲ http://yekaye.ir/al-maaarij-70-31/
@Yekaye
🔹«مُبين»
قبلا بیان شد که
▪️«مبین» از ریشه «بین» است. کلمه «بین» (که در زبان فارسی هم رایج است) از کلماتی است که اصطلاحا از اضداد است؛ یعنی
▫️هم به معنای «فصل» (فاصله و جدایی) به کار میرود
▫️ و هم به معنای «وصل» (اتصال و به هم رسیدن).
▪️ «بیان» به معنی آشکار کردن است و به کلام از این جهت بیان میگویند که آشکارکننده مافیالضمیر است و با توجه به ریشه کلمه، برخی گفتهاند بیان به معنای آشکار کردن بعد از ابهام و اجمال است و به کلام از این جهت بیان میگویند که در آن انسان باید با جدا کردن کلمات و سپس اتصال برقرار کردن بین آنها مراد مبهم خود را آشکار کند.
▪️ «بیِّنه» [= دلیل] هم از همین ریشه و به معنای چیزی است که دلالت کاملا آشکار داشته باشد.
🔖جلسه ۱۱۴ http://yekaye.ir/ash-shuara-026-195/
@Yekaye
☀️1) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
عبادت صرفا سجده و رکوع گذاشتن برای کسی نیست؛ بلکه همان اطاعت کردن از افراد است؛ کسی که از مخلوقی در کاری که معصیت خالق است اطاعت کند، او را عبادت کرده است.
📚تفسير القمي، ج2، ص55
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ [عَبْدُ اللَّهِ] بْنُ مُوسَى قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع ... ثُمَّ قَالَ:
لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ هِيَ السُّجُودَ وَ لَا الرُّكُوعَ وَ إِنَّمَا هِيَ طَاعَةُ الرِّجَالِ، مَنْ أَطَاعَ مَخْلُوقاً فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ فَقَدْ عَبَدَه.
☀️ب. ابوبصیر از امام صادق ع روایت کرده که امام باقر ع فرمودند:
شما کسانی هستید که از اینکه طاغوت را بپرستید خودداری کردید؛ و کسی که جبار و ستمگری را اطاعت کند، او را پرستیده است.
📚تأويل الآيات الظاهرة، ص502
رُوِيَ بِحَذْفِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ:
أَنْتُمْ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ مَنْ أَطَاعَ جَبَّاراً فَقَدْ عَبَدَهُ.
☀️ج. از امام باقر ع در ضمن روایت مفصلی در شرح برخی از آیات قرآن کریم آمده است:
«و آنان هستند که رستگاراناند» (اعراف/157) یعنی کسانی که خودداری کردند از اینکه «جبت» و «طاغوت» را بپرستند (زمر/17) و جبت و طاغوت، فلانی و فلانی و فلانی است؛ و عبادت هم اطاعت مردم است از ایشان؛ ...
📚الكافي، ج1، ص429
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ [عن أَبَی جَعْفَرٍ ع] قَالَ:
... «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» يَعْنِي الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الْجِبْتَ «وَ الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها» وَ الْجِبْتُ وَ الطَّاغُوتُ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ الْعِبَادَةُ طَاعَةُ النَّاسِ لَهُمْ...
@Yekaye
☀️2) ابوبصیر میگوید: از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید «احبار و راهبان خود را اربابی به جای خدا قرار دادند» (توبه/31) پرسیدم؛ فرمودند:
به خدا سوگند [آن احبار و راهبان] آنان را به پرستش خویش دعوت نکردند؛ که اگر به این دعوت میکردند آنان اجابتشان نمی کردند؛ ولیکن آنان حرامی را بر ایشان حلال کردند و حلالی را بر ایشان حرام کردند؛ پس از آن حیثی که احساس نکردند، آنان را پرستیدند.
📚الكافي، ج2، ص398؛ المحاسن، ج1، ص246
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»
فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا دَعَوْهُمْ إِلَى عِبَادَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ دَعَوْهُمْ إِلَى عِبَادَةِ أَنْفُسِهِمْ لَمَا أَجَابُوهُمْ وَ لَكِنْ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً وَ حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَلَالًا فَعَبَدُوهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ.
@Yekaye
☀️3) از امام باقر ع روایت شده است:
اگر کسی به سخنگویی [با تمام وجود] گوش بسپارد، او را پرستیده است؛ پس اگر آن سخنگو از [جانب] خداوند عز و جل مطلبی ادا کند، خدا را پرستیده است؛ و اگر آن سخنگو از [جانب] شیطان مطلبی ادا کند، شیطان را پرستیده است.
📚الكافي، ج6، ص434
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْأَرْمَنِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ.
@Yekaye
✅ توجه:
به خاطر کثرت احادیث و مطالب مربوط به این آیه بقیه موارد ان شاء الله فردا تقدیم میشود.
ضمنا در جلسه ۷۰۶ (آیه إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا؛ فاطر/6)نیز احادیث و نکات متعددی مطرح شده که اغلب در اینجا نیز قابل ارائه است و مجددا تکرار نمیشود؛ و از لینک زیر میتوانید آنها را مرور کنید:
🔖 http://yekaye.ir/al-fater-35-6/
@Yekaye
☀️4) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که «اکثر آنان به خداوند ایمان نمیآورند مگر در حالی که مشرکند» (یوسف/106) روایت شده است که فرمودند:
شیطان از آن حیثی که مورد توجه نیست اطاعت میشود و به این ترتیب، به او شرک ورزیده میشود.
📚الكافي، ج2، ص397
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» قَالَ:
يُطِيعُ الشَّيْطَانَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ فَيُشْرِكُ.
@Yekaye
☀️5) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:
ای مردم! همانا مطلب این است که [راه] خدا است و [راه] شیطان، حق و باطل، هدایت و ضلالت، راه رشد و راه انحرافی، زودرس و دیرپا و عاقبت، و نیکیها و بدیها؛ پس آنچه از نیکیهاست از آن خداوند است، و آنچه از بدیهاست به شیطان – که لعنت خدا بر او باد – مربوط میشود.
📚الكافي، ج2، ص16
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَانُ وَ الْحَقُّ وَ الْبَاطِلُ وَ الْهُدَى وَ الضَّلَالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَيُّ وَ الْعَاجِلَةُ وَ الْآجِلَةُ وَ الْعَاقِبَةُ وَ الْحَسَنَاتُ وَ السَّيِّئَاتُ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنَاتٍ فَلِلَّهِ وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئَاتٍ فَلِلشَّيْطَانِ لَعَنَهُ اللَّهُ.
@Yekaye