یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
6⃣ «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
با اینکه میدانیم که انسان تا عملی را نیاموزد نمیتواند در مسیر پاکی و تزکیه عمل کند؛
و وقتی هم که حضرت ابراهیم برای آیندگان دعا کرد از خداوند ابتدا تعلیم کتاب و حکمت را خواست و بعد تزکیه را: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ» (بقرة/129)،
پس چرا در این آیه تزکیه را مقدم بر تعلیم کتاب و حکمت آورد؟
🍃الف. حضرت ابراهیم ع در مقام دعا بود، و چون مرتبه علوم و معارف به خودی خود برتر است و به حقیقتِ جان آدمی مربوط میشود، در مقایسه با مساله تزکیه که به مرتبه عمل آدمی مربوط میشود، آن را مقدم داشت. اما اینجا ناظر به اقدام پیامبر ص و کاری است که او در مقام تربیت انجام داد، که در مقام تربیت، تزکیه بر تعلیم علوم و معارف حقه مقدم است
📚(الميزان، ج19، ص265)؛
زیرا تا جان انسان پاک نشود، پذیرای مطالب حق نخواهد بود؛ و به همین جهت است که عالمان سیر و سلوک، مرحله «تخلیه» [= پاک کردن از بدیها] را مقدم بر مراحل «تحلیه» [آراسته شدن به خوبیها] و «تجلیه» [= تجلی یافتن حقایق در آینه دل] دانستهاند.
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
7⃣ «يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»
مقصود از «کتاب» که علیالقاعده قرآن است؛ آنگاه منظور از «حکمت» چیست و چرا اینها را از هم متمایز آورد؟
🍃الف. ولایت امیرالمومنین ع است.
📚(ابن عباس، به نقل از تفسير فرات الكوفي، ص483 )
🍃ب. سنت نبوی است
📚 (قتاده، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ج. معرفت عمیق به دین و فقه و فهم تاویل آنهاست.
📚(مالک بن انس، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃د. علم به احکامی است که علم بدانها جز از طریق پیامبران به دست نمیآید.
📚(ابن زید، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
به تعبیر دیگر، حکمت همان «شریعت» (شرایع دین، واجبات و محرمات دینی) است.
📚(مجمع البيان، ج10، ص429)
🍃ه. توصیفی برای کتاب است؛ یعنی گویی میگوید قرآنی که تعلیم میدهد سراسر حکمت است.
📚(به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃و. تعلیم کتاب، بیان الفاظ قرآن و تفسیر موارد دشوار آن است و تعلیم حکمت، بیان معارف و حقایقی است که قرآن دربردارد.
📚(الميزان، ج19، ص265)
به تعبیر دیگر،
چهبسا «کتاب» آموزش اصل متن قرآن باشد و «حکمت» آموزش معارف محکم قرآن؛ و وجه تمایز گذاشتنش هم این باشد که هم تعلیم دقیق خود این الفاظ موضوعیت دارد و هم معارف عمیق و حکیمانهای که در این متن نهفته است.
🔖(مجددا به تدبر5 توجه شود https://eitaa.com/yekaye/3050)
🍃ز. حکمت اعم از کتاب و سنت است و هر آن چیزی است که خداوند متعال خواسته است؛ چرا که حکمت علمی است که بر اساس آن عمل میشود در آنچه از امور دین و دنیا لازم است رعایت یا اجتناب شود.
📚(به نقل از مجمع البيان، ج10، ص429)
🍃ح. آن حقایقی است که خداوند در قلبی که به نور الهی نورانی شده الهام میکند.
📚(به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
و آنگاه مقصود از اینکه پیامبر به آنان حکمت را تعلیم میدهد این میباشد که راه رسیدن به حکمت و دریافت الهامات ربانی را به آنان یاد می دهد.
🍃ط. موعظههای قرآن و حرام و حلالهای آن را به طور خاص حکمت گویند
📚(مقاتل، به نقل از مجمع البیان، ج1، ص395)
🍃ی. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
8⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ... وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ»
مقصود از این گمراهی آشکار که قبلا بدان مبتلا بودند چیست؟
🍃الف. مقصود همان کافر بودن آنان پیش از آمدن اسلام است (مجمع البيان، ج2، ص876)
🍃ب. با توجه به اینکه این تعبیر درباره «مومنان» آمده، ظهور اولیه کلام این است که آنان مومن بودند و این منت بر آنها نهاده شد؛
و موید این معنا،
🔹یکی این است که در بسیاری از روایات، مصداق اصلی این مومنان، اهل بیت ع معرفی شده است
(مثلا حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/3026)؛
🔹و دیگر اینکه در برخی از آیات دیگر، تعبیر «ضالّ» در مورد وضعیت برخی از پیامبران اولواالعزم پیش از نبوتشان به کار رفته است
(حضرت موسی ع: شعراء/20 ؛ حضرت محمد ص: ضحی/7 )؛
پس
چه بسا مقصود از این گمراهی، 🔸ندانستن راه سعادت پیش از آمدن وحی 🔸باشد.
در واقع،
🤔بسیاری از مومنان واقعی، انسانهاییاند که پیش از نزول وحی و برانگیخته شدن پیامبری از جانب خداوند، به خاطر همان فطرت پاکشان از وضعیت نابسامان اجتماعی خود به ستوه آمده بودند اما راهی برای نجات جامعه خویش نمییافتند و تلاشهایشان، همچون حرکت در بیراهه بود.
اینجاست که برانگیخته شدن پیامبری که از عالم غیب به او راه را نشان میدادند واقعا برترین منت خداوند بر اینان بود.
📚(این نکته با الهام از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن، سید علی خامنهای؛ بخش نبوت، جلسات 14 و 15 نوشته شد.)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
835) لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا
.
9⃣ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً ...»
قرآن کریم در این آیه و در بسیاری از آیات، فرستادن پیامبر را با تعبیر «بعث» که به معنای برانگیختن است، بیان فرمود؛ تعبیری که غالبا آن را برای زنده کردن مردگان در قیامت به کار برده است.
چرا؟
🍃الف. کسی که میخواهد رسالت الهی را عهدهدار شود باید تحولی همچون زنده شدن مردگان در وی پدید آید.
📚(اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن، آیت الله خامنهای)
🍃ب. پیامبر کسی است که از جانب خداوند متعال ماموریت دارد که جامعه را برانگیزاند، یعنی حرکت جامعه را از وضعیت رو به شقاوت، به وضعیت رو به سعادت درآورد؛ یعنی جامعه مرده را زنده کند؛ و این میسر نیست مگر ابتدا چنین برانگیختگیای در خود وی رخ داده باشد.
📚(اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
🍃ج. پیامبران همواره از کسانی انتخاب میشوند که تا پیش از نبوتشان انسانها دردمند و اهل صلاحی بودهاند [= عصمت پیامبران قبل از بعثت] و طبیعی است که چنین انسان فرهیختهای از وضعیت نابسامان جامعه خود ناراحت است، اما کاری از دستش برنمیآید و به همین جهت عملا در همان مسیری حرکت میکند که جامعه دارد حرکت میکند. او برای اینکه بتواند مهیای تغییری عظیم در جامعه خود شود، باید ابتدا خودش کاملا از این وضعیت نابسامان به در آید و این میسر نمیشود مگر با پدید آوردن تغییری عظیم در خود وی، که فقط قابل مقایسه با تغییری است که قیامت در انسانها پدید میآورد.
📚 (اقتباس از کتاب سیر کلی اندیشه اسلامی در قرآن)
🍃د. ...
@Yekaye
836) 📖 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ 📖
✳️ترجمه
آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود؛ آری، خداوند بر هر کاری تواناست.
سوره آلعمران، (3) آیه 165
1397/7/15
27 محرم 1440
@Yekaye
🔆 شأن نزول
شأن نزول این آیه را در مورد جنگ احد دانستهاند و گفتهاند که
حکایت این بوده که در جنگ بدر هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر شدند؛
و با توجه به موقعیت مسلمانان و دشمن، و خطری که از جانب این اسرا در پیش بود، حکم اولیه آنان اعدام بود، لیکن انصار به رسول الله ص عرض کردند که یا رسول الله! اینها را به ما ببخش و آنها را اعدام نکن تا اینکه ما در عوض آنها فدیه و غرامت بگیریم.
جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند برای آنان مباح فرمود که از اینها فدیه و غرامت بگیرند و رهایشان کنند، به این شرط که در سال آینده به تعدادی که اینان فدیه گرفتند و رها کردند، از اینان شهید شود.
رسول الله ص آنان را از این شرط آگاه کرد؛
آنان گفتند: قبول داریم؛ امسال از آنان فدیه و غرامت میگیریم و وضعیت خود را تقویت میکنیم و در ازایش در سال آینده هفتاد نفر از ما شهید میشویم و به بهشت میرویم.
بدین ترتیب از آنان غرامت گرفتند و آنان را رها کردند؛ و
چون جنگ احد پیش آمد و هفتاد نفر از اصحاب رسول الله ص شهید شدند گفتند: یا رسول الله! این چه چیزی بود که به ما اصابت کرد در حالی که شما وعده پیروزی داده بودی؟
پس خداوند نازل فرمود: « آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» به ازای شرطی که در جنگ بدر پذیرفتید.
📚تفسير القمي، ج1، ص126 و ص270 ؛ الخرائج و الجرائح، ج1، ص147-148 و اسباب نزول القرآن (واحدی)، ص132
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید» روایت شده است که فرمودند:
مسلمانان در جنگ بدر به 140 نفر مصیبت رساندند؛ هفتاد نفر را کشتند و هفتاد نفر را اسیر کردند؛ اما وقتی جنگ احد رخ داد به هفتاد نفر از مسلمانان مصیبت رسید، پس بدین سبب غمگین شدند؛ پس خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید»
📚تفسير العياشي، ج1، ص205
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِ اللَّهِ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها» قَالَ:
فَانَ الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَصَابُوا بِبَدْرٍ مِائَةً وَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا قَتَلُوا سَبْعِينَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا سَبْعِينَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ أُصِيبَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ سَبْعُونَ رَجُلًا قَالَ فَاغْتَمُّوا بِذَلِكَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها.
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع در ذیل این آیه که میفرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید – با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» روایت شده که فرمودند:
به خاطر معصیتتان بود که رسید آنچه به شما رسید.
📚تفسير القمي، ج1، ص122
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع ...:
وَ أَمَّا قَوْلُهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» يَقُولُ بِمَعْصِيَتِكُمْ أَصَابَكُمْ مَا أَصَابَكُمْ.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که هنگام بروز مصیبت «استرجاع» [=گفتن انا لله و انا الیه راجعون] به وی الهام شود، بهشت بر او واجب شده است.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص198
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَبِيهِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ أُلْهِمَ الِاسْتِرْجَاعَ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.
@Yekaye