eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
841) 📖فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِ
. 5⃣ «فَرِحينَ ... وَ يَسْتَبْشِرُونَ ... أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» قبلا اشاره شد که با تعبیر «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» هرگونه وجود امر ناخوشایندِ «محتمل» یا «واقع‌شده» نفی شده است؛ زیرا خوف و ترس، مربوط به چیزی است که هنوز رخ نداده و انسان احتمال رخ دادنش را می‌دهد؛ و حزن و غم مربوط به چیزی است که رخ داده است و انسان را غمگین کرده است. (الميزان، ج۱۸، ص۱۹۶) بر همین اساس، برخی گفته‌اند این آیه، شامل همه نگرانی‌های مربوط به گذشته (غم) و آینده (خوف) می‌شود. (مجلسی، مرآت العقول، ج۵، ص۴۴) 🔖جلسه 61، تدبر2 http://yekaye.ir/al-ahqaf-046-13/ اکنون می‌افزاییم که: 🔹اولا برداشتن هر گونه خوف و ترس از انسان، بدین معناست که هیچ نعمتی از نعمتهایی که خداوند به او داده در معرض زوال قرار نخواهد گرفت، و برداشتن «حزن» از انسان یعنی هیچ عاملی از عوامل سعادت که برای او متصور باشد، از او دریغ نخواهد شد؛ پس برداشتن خوف و حزن از انسان، یعنی شخص هر آنچه از نعمت که امکان دارد به او برسد دریافت کرده و هیچگاه اینها را از دست نخواهد داد و این همان سعادت ابدی‌ای است که خداوند به آنان وعده داده بود. 📚(الميزان، ج4، ص61) 🔹ثانیا اگر دقت کنیم که تفاوت «فرح و شادمانی به خاطر فضل خدا» با «دریافت بشارت» در این است که شادمان شدن، ناظر به نعمتهایی است که خداوند تاکنون بدانها داده، و «بشارت» مژده‌ای است درباره آینده و آنچه در پیش رو دارند، آنگاه در این آیه مستقیما هم همه خوشایندها را برای آنان اثبات کرده، و هم همه ناخوشایندها را از آنان سلب نموده است؛ هم در گذشته و هم در آینده؛ در واقع، ♦️ شهید به مقامی می‌رسد که هم همه خوشایندها را دارد و هم از هر ناخوشایندی دور است، آن هم تا ابد❗️ 🤔آیا اگر کسی این ثمرات شهادت در راه خدا را بفهمد، ممکن است آن را آرزو نکند⁉️ @Yekaye
یک آیه در روز
841) 📖فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِ
. 6⃣ «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ ...» شهدا از هم‌رزمان خود دل نمیكنند و آينده خوب را به آنها بشارت میدهند. 📚(تفسير نور، ج2، ص198) 💠نکته تخصصی : باطن و ‌ها تحولات انسان در زندگی دنیوی محصول دو گونه اقدام اوست: 🔹یکی کنش‌های او (کارهای ثواب و گناه) 🔹و دوم ارتباطات او و پیوندهایی که با دیگران برقرار می‌کند. در واقع، همان گونه که اعمال ما باطنی دارند و روز قیامت این باطن آشکار می‌شود ارتباطاتی هم که با انسانهای دیگر برقرار می‌کنیم باطن و حقیقتی دارند که بعد از مرگ با ما همراهند و اثرات خود را نشان می‌دهند: 🔺اگر دوستی‌ها بر مدار حق شکل گرفته باشد، در آخرت نیز همین دوستی برقرار است: در این آیه، شهدا در بهشت منتظر دوستان دنیوی‌شان هستند که هنوز نیامده اند؛ یا زن و شوهرهایی که زندگی مشترکشان الهی بوده، در بهشت هم با هم‌اند: «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛ و فرزندانشان هم بدانها ملحق می‌شوند: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم» (طور/21) 🔻در مقابل، دوستی‌هایی که بر اساس تقوا و مسیر الهی شکل نگرفته باشد، حتی اگر دوستی بسیار صمیمی‌ای هم باشد (= خُلّت) به دشمنی تبدیل می‌شود: «الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقين» (زخرف/67) به طوری که دوستان جهنمی وقتی در جهنم به هم می‌رسند همدیگر را لعن و نفرین می‌کنند: «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها» (اعراف/37)، و اعضای خانواده‌های اینچنین هم روز قیامت همگی از هم فراری‌اند: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ» (عبس/34-36) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
842) 📖 يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ 🌹 💢ترجمه شادمانند به نعمتی از خداوند، و فضلی [از جانب او] ، و اینکه خداوند پاداش مومنان را ضایع نمی‌کند. سوره آل‌عمران (3) آیه 171 1397/7/26 8 صفر 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹يَسْتَبْشِرُونَ ▪️در جلسه قبل بیان شد که تعبیر «یستبشرون» ▫️هم به معنای بشارت دادن به کار می‌رود ▫️هم در مورد شادمان شدنِ ناشی از دریافت بشارت؛ ▪️و اما به لحاظ نحوی، در این آیه «یستبشرون»: 🔸می‌تواند بدل از «یستبشرون» در آیه قبل باشد؛ 📚(البحر المحيط، ج3، ص433) 🔸می‌تواند تکرار از باب تاکید باشد که در این صورت «نعمت و فضل» بیانی برای بشارت ذکر شده در آیه قبل می‌باشد؛ یعنی آن بشارتی که در مورد افرادی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، می‌دهند بشارت به نعمت و فضلی از جانب خداست. 📚(الکشاف، ج1، ص440 ؛ البحر المحيط، ج3، ص433 ) 🔸و می تواند استیناف باشد و نه تاکید و یا تکرار، با این بیان که بشارت اول در مورد دیگران است ولی بشارت دوم در مورد خودشان 📚(البحر المحيط، ج3، ص434 ) 🔸برخی هم گفته‌اند می‌تواند حال برای ضمیر «یحزنون» باشد؛ یعنی: ناراحت نمی‌شوند در حالی که مورد بشارت به نعمت و فضل خداوند قرار گرفته‌اند؛ اما این احتمال را ضعیف دانسته‌اند. 📚(البحر المحيط، ج3، ص434 ) @Yekaye
🔹بِنِعْمَةٍ قبلا بیان شد که ▪️ماده «نعم» در اصل دلالت بر برخورداری از رفاه (ترفّه) و خوشایند بودن معیشت (طیب العیش) و «بر وفق مراد بودن» امور دارد؛ و از این ماده مشتقات فراوانی ساخته شده است، که یکی از آنها «نعمت» است که هم با فتح «ن» آمده است و هم با کسر «ن»: ▪️«نَعْمَة» (با فتحه ن) مصدر است به معنای متنعم بودن، در ناز و نعمت به سر بردن: «أُولِي النَّعْمَةِ» (مزمل/۱۱) «وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ» (دخان/۲۷)؛ برخی ویژگی اصلی آن (و تفاوتش با «نِعمة») را در این دانسته‌اند که «نَعمت» دلالت بر وضعیت مطلوب در حال دارد (آنچه نتیجه حصول نعمتهای مختلف در وضعیت فعلی است؛ و دلالت بر مبالغه و فراوانی دارد) اما «نِعمت» (با کسره ن) بر وزن «فِعلة» دلالت بر «نوع» دارد و منظور نوع خاصی از نعمت است که در مصادیق مختلف نعمت می‌تواند به کار رود: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (نحل/۱۸) ؛ «و اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ» آل‌عمران/۱۰۳) «لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ» (قلم/۴۹) 🔖جلسه 458 http://yekaye.ir/al-qalam-68-34/ 🔹ضمنا درباره اینکه چرا «نعمت» را نکره آورد گفته‌اند که این نکره و نامعین آوردن نعمت، دلالت بر تعظیم و تفخیم دارد یعنی بقدری این نعمت عظیم است که نمی‌توان آن را شناخت چنانکه در حدیث آمده است «چیزهایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در قلب کسی خطور نموده است». 📚(البحر المحيط، ج3، ص434) @Yekaye
🔹فَضْلٍ در جلسه قبل اشاره شد ▪️ماده «فضل» در اصل دلالت بر «زیادتر از حالت میانه و معمول» می‌کند و با بار معنایی مثبت و منفی به کار می‌رود که غالبا تعبیر«فضل» بار معنایی مثبت دارد و تعبیر «فضول» بار معنایی منفی دارد (هر دو را باید به «زیادی» ترجمه کرد.) و فضل خدا به معنای اعطای بیش از حدی که به طور معمول نیاز است و انتظار می‌رود، می‌باشد؛ و اغلب مفسران نیز «فضل» را عطایی اضافه بر آنچه که گیرنده آن استحقاقش را داشته است، معرفی کرده‌اند. و تقابلش با «اجر» در آیه «لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» (فاطر/۳۰) موید خوبی بر این مدعاست. @Yekaye
📖اختلاف قرائت 🔹وَ أَنَّ اللَّهَ ... ▪️در اغلب قرائات به صورت «أنّ الله ...» قرائت شده است؛ که در این صورت کل جمله تاویل به مصدر می‌شود و عطف به «نعمة» خواهد بود؛ یعنی: بشارت می‌گیرند به نعمتی از خدا و ... و ضایع نشدن کارشان. ▪️ اما در قرائت کسائی (یکی از قراء سبعه اهل کوفه) و برخی قرائات غیرمشهور به صورت «إنّ الله» قرائت شده است، که در این صورت جمله استینافیه (یعنی جمله کاملا مستقل از جمله قبل) خواهد بود؛‌یعنی: به فضل و نعمتی از جانب خداوند بشارت داده می‌شوند؛ و همانا خداوند اجر مومنان را ضایع نمی کند. (زمخشری معتقد است که به لحاظ نحوی، می‌توان این جمله را، به عنوان جمله معترضه نیز قلمداد کرد؛ اما ابوحیان بر او خرده گرفته، که جمله معترضه جایی است که جمله‌ای بین دو مطلب بیاید و یکی به دیگری مرتبط باشد و اینجا چنین چیزی نیست.) ▪️در مصحف و قرائت ابن‌مسعود، کلمه «ان» اصلا نیامده است که به لحاظ معنایی شبیه قرائت کسائی می‌شود: به فضل و نعمتی از جانب خداوند بشارت داده می‌شوند؛ و خداوند اجر مومنان را ضایع نمی‌کند. 📚مجمع البيان، ج2، ص880 ؛ الکشاف، ج1، ص440 ؛ البحر المحيط، ج3، ص434 @Yekaye
🔹 يُضيعُ قبلا بیان شد که ▪️ماده «ضیع» در اصل دلالت بر از دست رفتن و نابود شدن چیزی می‌کند. ▫️برخی گفته‌اند اصل معنای «ضیع» این است که شیء از حالت و نظم اصلی خود به درآید و دیگر اثری بر آن مترتب نشود به طوری که غیرقابل استفاده شود. 🔸این کلمه به کلماتی نظیر فقدان و فوت و فناء و هلاکت نزدیک است با این تفاوت که: ▫️در «فقد» و «فقدان» غایب بودن چیزی از حضور شخص و علم او مورد نظر است؛ ▫️در «فوت» خارج شدن از سلطه و از دسترس شخص؛ ▫️در «فنا» نقطه مقابل «بقا» بودن؛ ▫️در «هلک» (هلاکت) فانی شدن چیزی بر اثر حوادث، که در مورد موجودات باشعور و اموری که متعلق بدانهاست به کار می‌رود؛ ▫️و در«تلف» بر عدم حصول فایده مورد نظر از شیء تاکید می‌شود. 🔖جلسه 611 http://yekaye.ir/al-kahf-18-30/ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا