eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است که امام سحاد ع فرمودندک یکبار بشدت مریض شدم. پدرم [امام حسین ع] گفت: دلت چه می‌خواهد؟ گفتم: دام می خواهد که از کسانی باشم که به پروردگارم جز آنچه خودش برایم تدبیر می‌کند پیشنهاد نکنم! فرمود: احسنت! شبیه ابراهیم خلیل شدی آنگاه که جبرئیل به او گفت چه حاجتی داری؟ او گفت: من به پروردگارم پیشنهاد نمی دهم؛ بلکه خداوند مرا بس است و او نیکو کارگزاری است! 📚الدعوات (للراوندي) ، ص168 عَنِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع مَرِضْتُ مَرَضاً شَدِيداً؛ فَقَالَ لِي أَبِي ع: مَا تَشْتَهِي؟ فَقُلْتُ أَشْتَهِي أَنْ أَكُونَ مِمَّنْ لَا أَقْتَرِحُ عَلَى [اللَّهِ] رَبِّي سِوَى مَا يُدَبِّرُهُ لِي. فَقَالَ لِي أَحْسَنْتَ ضَاهَيْتَ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلَ ع حَيْثُ قَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ ع هَلْ مِنْ حَاجَةٍ فَقَالَ لَا أَقْتَرِحُ عَلَى رَبِّي بَلْ حَسْبِي اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ ☀️اشاره امام حسین ع به واقعه‌ای است که در حدیثی پیامبر اکرم - به نقل از امام صادق ع – آن را این گونه بیان فرموده است : اینکه می‌گوییم ابراهیم، خلیل خداوند است؛ «خلیل» از «خُلّت» اشتقاق یافته و معنای اصلی «خُلّت» فقر و نیازمندی است؛ چرا که او خلیل به درگاه خداوند و نیازمند به او و بریده از همه به سوی او بود، و از غیر او خویشتن‌دار و رویگردان و بی‌نیاز؛ و مطلب از این قرار است که وقتی خواستند او را در آتش بیندازند و او را در منجنیق نهادند، خداوند جبرئیل را فرستاد و فرمود: بنده‌ام را دریاب! پس آمد و او را در میانه هوا و زمین یافت و به او گفت: هرچه به نظرت می‌رسد از من بخواه که برای یاری تو آمده‌ام. حضرت ابراهیم ع فرمود: خداوند مرا بس است واو نیکو کارگزاری است! من از غیر او درخواست نمی‌کنم و نیازی به غیر او ندارم؛ و به این جهت او را خلیل خود نامید یعنی فقیر و ینازمند به درگاه خویش و بریده از غیر به سوی او؛ و وقتی که معنای آن را از «خلت» قرار داد یعنی او در معانی‌اش [= امور معنوی] با وی خلوت کرد و ی را به اسراری آگاه ساخت که غیر او را بر آن آگاه نکرد؛ که خلیل کسی است که عالم به شخص و به امورات اوست ... 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص24 عن أبی محمد الحسن العسکری عن الصادق ع قال... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ... أَنَّ قَوْلَنَا إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ اللَّهِ فَإِنَّمَا هُوَ مُشْتَقٌّ مِنَ الْخَلَّةِ وَ الْخَلَّةُ إِنَّمَا مَعْنَاهَا الْفَقْرُ وَ الْفَاقَةُ فَقَدْ كَانَ خَلِيلًا إِلَى رَبِّهِ فَقِيراً وَ إِلَيْهِ مُنْقَطِعاً وَ عَنْ غَيْرِهِ مُتَعَفِّفاً مُعْرِضاً مُسْتَغْنِياً وَ ذَلِكَ لَمَّا أُرِيدَ قَذْفُهُ فِي النَّارِ فَرُمِيَ بِهِ فِي الْمَنْجَنِيقِ فَبَعَثَ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ فَقَالَ لَهُ أَدْرِكْ عَبْدِي فَجَاءَ فَلَقِيَهُ فِي الْهَوَاءِ فَقَالَ لَهُ كَلِّفْنِي مَا بَدَا لَكَ فَقَدْ بَعَثَنِيَ اللَّهُ لِنُصْرَتِكَ فَقَالَ إِبْرَاهِيمُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ إِنِّي لَا أَسْأَلُ غَيْرَهُ وَ لَا حَاجَةَ لِي إِلَّا إِلَيْهِ فَسَمَّاهُ خَلِيلَهُ أَيْ فَقِيرَهُ وَ مُحْتَاجَهُ وَ الْمُنْقَطِعَ إِلَيْهِ عَمَّنْ سِوَاهُ وَ إِذَا جُعِلَ مَعْنَى ذَلِكَ مِنَ الْخَلَّةِ وَ هُوَ أَنَّهُ قَدْ تَخَلَّلَ [به] مَعَانِيَهُ وَ وَقَفَ عَلَى أَسْرَارٍ لَمْ يَقِفْ عَلَيْهَا غَيْرُهُ كَانَ الْخَلِيلُ مَعْنَاهُ الْعَالِمَ بِهِ وَ بِأُمُورِهِ ... @Yekaye
☀️3) از چندین تن از ائمه اطهار روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت ، در یکی از فرازها می‌فرمایند: هریک از شما هنگامی که از خواب بیدار شد بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ سُبْحَانَ رَبِّ النَّبِيِّينَ وَ إِلَهِ الْمُرْسَلِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ: هیچ خدایی نیست به جز خداوند بردبار کریم زنده و پابرجا که بر هر کاری تواناست؛ منزه است پروردگار پیامبران و خدای رسولان و منزه است پروردگار آسمانهای هفتگانه و آنچه در آنهاست و پروردگار زمین‌های هفتگانه و آنچه در آنهاست؛ و پروردگار عرض عظیم و حمد و پاس تنها از آن پروردگار عالمین است.» پس هنگامی که از بستر برخاست و نشست، پیش از آنکه کامل بلند شود، بگوید: «حَسْبِيَ اللَّهُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْعِبَادِ حَسْبِيَ الَّذِي هُوَ حَسْبِي مُنْذُ كُنْتُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل: خداوند مرا بس است؛ پروردگار در قبال بندگان مرا بس است؛ بس است کسی که از زمانی که بوده‌ام او مرا بس بوده است؛ خداوند مرا بس است و او نیکو کارگزاری است» 📚الخصال، ج2، ص625 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْيَقْطِينِيُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاه قال ... إِذَا انْتَبَهَ أَحَدُكُمْ مِنْ نَوْمِهِ فَلْيَقُلْ: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ سُبْحَانَ رَبِّ النَّبِيِّينَ وَ إِلَهِ الْمُرْسَلِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» فَإِذَا جَلَسَ مِنْ نَوْمِهِ فَلْيَقُلْ قَبْلَ أَنْ يَقُومَ: «حَسْبِيَ اللَّهُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْعِبَادِ حَسْبِيَ الَّذِي هُوَ حَسْبِي مُنْذُ كُنْتُ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل» @Yekaye
☀️4) حضرت علی ع در نامه‌ای به مخنف بن سلیم، که یکی از کارگزاران حضرت بود، چنین نوشت: سلام علیکم خدایی را سپاس می‌گویم که معبودی جز او نیست. اما بعد، همانا جهاد با کسی که از حق رویگردان شده به خاطر اینکه آن را خوش نمی داشته و به اختیار خویش در خواب کوری و ضلالت فرورفته بر عارفان واجب است؛ همانا خداوند از کسی که در رضایت او بکوشد راضی می‌شود و بر کسی که عصیان او کند خشم می‌گیرد؛ و همانا ما عزم راهی را کرده‌ایم به سوی کسانی که در مورد بندگان خداوند به غیر از آنچه از جانب خداوند نازل شده عمل کردند و اموال عمومی را برای خود برداشتند و حدود الهی را تعطیل کردند و حق را میراندند و در زمین فساد را آشکار کردند و به جای مومنان، فاسقان را به ددوستی برگزیدند؛ و هرگاه ولیّ‌ای از اولیای خداوند بدعتهای آنان را عظیم و ناروا شمرد، او را مورد غضب قرار دادند و دورش کردند و از حقوقش محروم نمودند؛ و اگر ظالمی بر ظلمشان یاریشان کرد با او دوستی کردند و به خود نزدیک نمودند و در حق او عطایا دادند؛ پس بر ظلم اصرار ورزیدند و بر مخالفت اجماع کردند؛ و از قدیم این گونه بودند که در مقابل حقسد می‌شدند و بر گناه همکاری می‌کردند و ظالم بودند. پس هنگامی که نامه‌ام به دستت رسید مطمئنت‌ترین فرد از یارانت را به جای خویش بگمار و به سوی ما بیا؛ امید است که با رویارویی این دشمن متجاوز نایل شوی و توفیق امر به معروف و نهی از منکر بیایی و در کنار حق قرار گیری و از باطل جدا شوی؛ که نه ما و نه شما از اجر جهاد بی‌نیاز نیستیم و خداوند ما را بس است و او بهترین کارگزار است و هیچ تحول و قدرتی جز به خواست خداوند برتر و عظیم نیست. 📚وقعة صفين، ص104-105 قَالَ نَصْرٌ وَ فِي حَدِيثِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: وَ كَتَبَ عَلِيٌّ إِلَى عُمَّالِهِ فَكَتَبَ إِلَى مِخْنَفِ بْنَ سُلَيْمٍ: سَلَامٌ عَلَيْكَ؛ فَإِنِّي أَحْمَدَ اللَّهَ إِلَيْكَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ. أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ جِهَادَ مَنْ صَدَفَ عَنِ الْحَقِّ رَغْبَةً عَنْهُ وَ هَبَّ فِي نُعَاسِ الْعَمَى وَ الضَّلَالِ اخْتِيَاراً لَهُ فَرِيضَةٌ عَلَى الْعَارِفِينَ؛ إِنَّ اللَّهَ يَرْضَى عَمَّنْ أَرْضَاهُ وَ يُسْخِطُ عَلَى مَنْ عَصَاهُ؛ وَ إِنَّا قَدْ هَمَمْنَا بِالْمَسِيرِ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ الَّذِينَ عَمِلُوا فِي عِبَادِ اللَّهِ بِغَيْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَيْءِ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ أَمَاتُوا الْحَقَّ وَ أَظْهَرُوا فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ وَ اتَّخَذُوا الْفَاسِقِينَ وَلِيجَةً مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ، فَإِذَا وَلِيٌّ لِلَّهِ أَعْظَمُ أَحْدَاثُهُمْ أَبْغَضُوهُ وَ أَقْصَوْهُ وَ حَرَمُوهُ وَ إِذَا ظَالِمٌ سَاعَدَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ أَحَبُّوهُ وَ أَدْنَوْهُ وَ بَرُّوهُ فَقَدْ أَصَرُّوا عَلَى الظُّلْمِ وَ أَجْمَعُوا عَلَى الْخِلَافِ. وَ قَدِيماً مَا صَدُّوا عَنْ الْحَقِّ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ كانُوا ظالِمِينَ. فَإِذَا أُتِيتَ بِكِتَابِي هَذَا فَاسْتَخْلِفْ عَلَى عَمَلِكَ أَوْثَقَ أَصْحَابِكَ فِي نَفْسِكَ وَ أَقْبِلْ إِلَيْنَا لَعَلَّكَ تَلْقَى هَذَا الْعَدُوَّ الْمُحِلِّ فَتَأْمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُجَامِعَ الْحَقَّ وَ تُبَايِنَ الْبَاطِلَ فَإِنَّهُ لَا غَنَاءَ بِنَا وَ لَا بِكَ عَنْ أَجْرِ الْجِهَادِ «وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم. @Yekaye
☀️5) از امیرالمومنین ع روایت شده است: همانا رسول الله در بیماری‌اش فرمود: من در مورد تو بیم این ندارم که بعد از هدایت گمراه شوی و لیکن بر تو از فاسقان قریش و دشمنی‌شان بیمناکم؛ خداوند ما را بس است و او نیکو کارگزاری است ... 📚بصائر الدرجات، ج1، ص121 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ دَاوُدَالرَّقِّيِّ عَنْ أَبِي‌حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي‌الْحِجَازِ قَالَ قَالَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ ع: ... إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِي مَرَضِهِ لَسْتُ أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَضِلَّ بَعْدَ الْهُدَى وَ لَكِنْ أَخَافُ عَلَيْكَ فُسَّاقَ قُرَيْشٍ وَ عَادِيَتَهُمْ «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» ... @Yekaye
☀️6) از امام حسن مجتبی ع روایت شده که من شنیدم که رسول الله ص فرمودند: من سرور پیامبرانم و علی بن ابی طالب سرور جانشینان است و حسن و حسین سرور جوانان بهشتی‌اند و امامان پس از ایشان سرور تقواپیشگان‌اند. ولیّ ما ولیّ خداست و دشمن ما دشمن خداست و اطاعت از ما اطاعت از خداست و معصیت ما معصیت خداوند عز و جل است؛ و ما را خدا بس است و او نیکو کارگزاری است. 📚الأمالي( للصدوق)، ص558 حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ سَلَّامِ بْنِ أَبِي عَمْرَةَ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: أَنَا سَيِّدُ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْأَئِمَّةُ بَعْدَهُمَا سَادَاتُ الْمُتَّقِينَ وَلِيُّنَا وَلِيُّ اللَّهِ وَ عَدُوُّنَا عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتُنَا طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتُنَا مَعْصِيَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل. @Yekaye
☀️7) از ابوسعید خدری روایت شده که یکبار رسول الله ص فرمود: چگونه خوش باشم در حالی که صاحب صور صورش را آماده کرده و برای دمیدن در آن حاضر نشسته و گوش به انتظار دارد که چه موقع دستور می‌رسد. گفتند: یا رسول الله چه بگوییم؟ [= چه کنیم] فرمود: بگویید: حسبنا الله و نعم الوکیل: خدا ما را بس است و او نیکو کارگزاری است. 📚مجموعة ورام، ج1، ص11؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص134 رَوَى أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: كَيْفَ أُنْعَمُ وَ قَدِ الْتَقَمَ صَاحِبُ الْقَرْنِ الْقَرْنَ وَ جَثَى جِثْيَتَهُ وَ أَصْغَى سَمْعَهُ يَنْتَظِرُ أَنْ يُؤْمَرَ فَيَنْفُخَ! قَالُوا كَيْفَ نَقُولُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ قُولُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 1⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» مومن واقعی کسی است که وقتی او را از جمع شدن دشمنان علیه وی می‌ترسانند، نه‌تنها نمی‌ترسد، بلکه ایمانش زیادتر می‌شود❗️ اینکه چرا از دشمن نمی‌ترسند در ادامه آیه بخوبی معلوم می‌شود: چون خدا را کافی می‌بینند و کار خود را به خدا واگذار کرده‌اند؛ اما چرا ایمانشان زیادتر شد؟ 🍃الف. مؤمن وقتى در گرداب بلا قرار مىگيرد، توكّل و اتصال خود را با خدا بيشتر مىكند. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) و همین مایه زیاد شدن ایمانش می‌شود. 🍃ب. خداوند به مومنان بارها یادآوری کرده است که کسی که در مسیر حق قدم برمی‌دارد، حتما در این مسیر با دشمن دارد و سختی‌های فراوانی مواجه خواهد شد؛ و نصرت خداوند در اوج سختی‌ها می‌رسد. پس، وقتی به او خبر می‌دهند که سختی‌های شدیدی در راه است، می‌فهمد که آنچه به وی وعده داده بودند درست بود و از این رو، ایمانش بیشتر می‌شود؛ یعنی همان مضمونی که صریحا در جنگ احزاب بدان اشاره شد: 📖«وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليما: و به محض اینکه مومنان احزاب را دیدند گفتند این همان است که خدا و رسولش به ما وعده دادند، و خدا و رسولش راست گفتند؛ و بر آنان جز ایمانی و تسلیمی نیفزود.» (احزاب/22) 🔖(درباره این آیه سوره احزاب در جلسه 440 به تفصیل بحث شد: http://yekaye.ir/al-ahzab-33-22/) 🍃ج. چون مومن می‌داند که ایمان آوردن با امتحانات سخت الهی همراه است: 📖«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُون» (عنکبوت/2؛ بحث این آیه در جلسه 399 گذشت: http://yekaye.ir/al-ankaboot-29-2/) و به تعبیر ساده‌تر: «هرکه در این دار مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند» 📚 (کافی، ج2، ص252) از این رو، مومنان وقتی با سختی‌های بیشتری مواجه می‌شوند، خود را مصداق کسانی می‌بینند که به خاطر ایمان به سختی و زحمت افتاده‌اند، از این رو، به ایمانشان دلگرم‌تر می‌گردند و همین موجب می‌شود ایمانشان فزونی یابد. به تعبیر دیگر، چه‌بسا این زیادت ایمان به خاطر این بوده که خبرهای وحیانی‌ای که بدانها رسیده بود که پیش از آنکه نصرت الهی بیاید، آنها در راه خداوند اذیت می‌شوند؛ و این اذیت‌ها را علامتی بر رسیدن نصرت می‌دیدند. 📚(المیزان، ج2، ص65) 🍃د. وقتی انسانی، بویژه انسانی که خود را برحق می‌بیند و در حقانیت خود شک ندارد، بر انجام کاری تصمیم قاطع می‌گیرد، هر مخالفتی او را بر انجام تصمیمش مصمم‌تر می‌کند؛ بویژه اگر آن مخالفت از جانب کسانی باشد که بدانها حسن ظن ندارد. 📚(المیزان، ج2، ص65) 🍃ه. ... @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 2⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» 🤔نفرمود: به آنان گفتند مردم برای شما جمع شده‌اند «و آنان را ترساندند»؛ بلکه صریحا از آنان این را ذکر کرد که گفتند: ‌«پس بترسید» این تعبیر نشان می‌دهد که هدف دشمن از ایجاد شایعه، مشخصاً ایجاد رعب و وحشت در میان مومنان است؛ و نه اطلاع‌رسانی و خیرخواهی‼️ در واقع، این آیه هشدار می‌دهد که: در برابر تبليغاتِ و جنگ روانى دشمن نهراسيد، و در تحلیل‌ها مواظب افراد نفوذى دشمن باشيد. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 3⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» چرا آن کسانی که این شایعه را در میان مسلمانان پراکندند را صریحا اسم نبرد و یا دست کم از آنان به عنوان یاد نکرد، بلکه با تعبیر «ناس: مردم» از آنان یاد کرد؟ 🍃الف. چون شایعه پراکندن از طریق انجام می‌شود؛ مردمی که چه‌بسا خودشان منافق نباشند و قصد بدی هم ندارند، و چه‌بسا قصدشان خیرخواهی و آگاه کردن است؛ اما ابزار دست منافقان و دشمنان می‌شوند. 💠ثمره صرف قصد خوب داشتن برای انتقال اخباری که می‌شنویم کافی نیست❗️ گاه با قصد خوب، ابزار شایعه‌پراکنی دشمنان می‌شویم‼️ در آیه دیگری ریشه این خطا را این دانسته که این شایعه پراکندن را امری سهل و کم اهمیت می‌شمریم در حالی که از منظر کسی که بر عالَم اشراف دارد، اصلا چنین نیست! إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيم (نور/15) 🍃ب. چون در شایعه شخصی که آن را می‌پراکند مهم نیست؛ مهم اثری است که بر شایعه بار می‌شود. 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 4⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» چرا کسانی که خبر حمله دشمن را دادند در مورد دشمن از تعبیر «ناس: مردم» استفاده کردند، نه از تعابیری مانند از «کفار» یا «اعداء: دشمنان»؟ 🍃الف. کسانی که قصد تضعیف روحیه مومنان را دارند، سعی می‌کنند دشمن را «عموم مردم» معرفی کنند، که مومنان خود را در مقابل کل جوامع بشری ببینند و از ایمانشان دست بردارند! 💠تطبیق بر روز از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کسانی که قصد وادار کردن ملت ما به عقب‌نشینی از اهدافشان را داشته‌اند، همواره دشمنان ایران اسلامی - که البته چندتا از حکومتهای قلدر جهان هستند - «جامعه جهانی» معرفی می‌کرده‌اند‼️ 🍃ب. کسانی که قصد تضعیف روحیه مومنان را دارند، سعی می‌کنند مرز مومن و کافر، و دوست و دشمن را کمرنگ کنند، و چنین القا کنند که آن کسانی که علیه شما جمع شده‌اند همین مردم‌اند و شما در مقابل مردم قرار گرفته‌اید! 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 5⃣ «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» کسی که کارش را به خدا واگذار کند، جای هیچ نگرانی و ترسی ندارد، زیرا 🔹اولا خداوند بی‌شریک است؛ پس برای انجام هر کاری بتنهایی کافی است؛ 🔹ثانیا خداوند عالم مطلق و قادر علی الاطلاق است: پس بهترین کارگزار برای انجام هر کاری است. @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 6⃣ «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» قوىترين اهرم در برابر تهديدات دشمن، ايمان و توكّل به خداست. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 7⃣ «اسْتَجابُوا ... حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» هم حركت وتلاش لازم است، هم ايمان وتوكّل. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅اطلاعیه ان شاءالله امروز (چهارشنبه 2 آبان 1397) راهی عتبات هستم تا اگر خدا توفیق دهد در پیاده روی نجف به کربلا برای اربعین شرکت کنم. ان شاءالله نایب الزیاره همه مشتاقان خواهم بود. بدین جهت کار این کانال چند روزی متوقف می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ 📖 💢ترجمه پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود، و خشنودی خداوند را پیروی کردند و خداوند دارای تفضلی عظیم است. سوره آل‌عمران (3) آیه 174 1397/8/14 26 صفر 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فانْقَلَبُوا ▪️برخی بر این اورند که ماده «قلب» در اصل بر دو معنای مستقل دلالت دارد: ▫️یکی بر معنای «محض» و «خالص» و امر شریفِ از هر چیزی؛ و ▫️دیگری بر برگرداندن چیزی از جهتی به جهت دیگر؛ و بر همین اساس، وجه تسمیه کلمه «قَلْب» (به معنای عضو صنوبری‌شکل درون بدن که مرکز گردش خون می باشد) را از این جهت دانسته اند که خالص ترین و رفیع ترین عضو بدن می باشد. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص17) ▪️اما دیگران معنای اصلی این ماده را همان معنای برگردادند چیزی از وجهی به وجه دیگر و مطلق دگرگونی و تحول دانسته‌اند؛ و آنگاه وجه تسمیه «قلب» را ناشی از کثرت دگرگونی و زیر و رو شدنش [از حالتی به حالت دیگر منقلب شدن] قلمداد کرده‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) ؛ به تعبیر دیگر، از این جهت که دائما در حال قبض و بسط است [تا گردش خون را تضمین کند] و در واقع دائما در حال تغییر و تحول است و هیچ عضوی از اعضای بدن نیست که این اندازه در حال حرکت و تغییر وضعیت باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) ▪️کلمه «قلب» در قرآن کریم، ▫️هم در معنای همین قلب مادی به کار رفته است (وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ؛ أحزاب/10) ▫️و هم در معنای قلب معنوی (إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ؛ ق/37). و در ادبیات قرآن کریم، قلب مرکز ادراکات (وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ، توبة/87؛ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ، حج/46) و نیز احساسات انسان معرفی شده است: «وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ» (أنفال/10) ، «وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» (حشر/2) ، «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» (فتح/4) و در مثالهای فوق معلوم است که جمع «قلب»، «قلوب» است. ▪️معلوم شد که فعل «قَلَبَ» به معنای برگردادن کسی از مسیری است که در پیش گرفته (وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ؛ عنكبوت/21) اما این ماده در بابهای انفعال و تفعیل و تفعّل نیز زیاد به کار رفته است: 🔸«انقلاب» به معنای «انصراف» و «برگشتن» از مسیر خویش است: «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ (آل عمران/144) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص681) و «مُنقَلِب» اسم فاعل از «انقلاب» و به معنای «بازگشت‌کننده» (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ؛ الأعراف/125) است؛ «مُنقَلَب» نیز در وزن اسم مفعول و به معنای اسم مکان است که در آیه «أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» (الشعراء/227) به معنای «مرجع» (محل رجوع، بازگشتگاه) می‌باشد. 🔸«تقلیب» هم به معنای اینکه چیزی را از حالی به حال دیگر در آوردن است «يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ» (أحزاب/66) «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ» (أنعام/110) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) و البته برخی گفته‌اند که به معنای دگرگونی شدیدی در چیزی می‌باشد 📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304). ضمنا درباره «تَقْليبُ الأمور» (وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ؛ توبه/47) اگرچه برخی آن را به معنای تدبیر و نظر کردن در امور دانسته‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) اما به نظر می‌رسد که در همین‌جا نیز معنایش همان زیر و رو کردن مطالب است که مانع تدبیر صحیح می‌شود. 🔸 «تَقَلُّب» نیز چون به باب تفعل رفته، به معنای قبول حالت قلب و دگرگونی است و لذا «تقلّب» را به معنای «تصرّف» (از حالی به حال دیگر درآمدن) دانسته‌اند «وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ» (شعراء/219) «أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ» (نحل/46) @Yekaye 👇ادامه توضیحات👇
👇ادامه توضیح ماده «قلب»👇 ▪️ماده «قلب» و بویژه «انقلاب» به برخی از کلمات دیگر مانند رجوع، تحول، تبدیل، تغییر، و تصریف بسیار نزدیک است و اغلب اهل لغت برای توضیح این ماده، از این کلمات استفاده نموده‌اند؛ اما برخی به تفاوت ظریف بین این کلمات اشاره کرده‌اند: ▫️«قلب» و «انقلاب» به مطلق هرگونه دگرگونی دلالت دارد؛ اعم از مادی (نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ) یا معنوی (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ)، زمانی (يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ) یا مکانی (بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ)، و دگرگونی و تغییر در حالت (يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ) یا صفت و یا در خود موضوع (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ)؛ ▫️اما «تحول» ناظر است به تبدیلی که در حالت شیء رخ می دهد؛ ▫️«تبدیل» آن است که چیزی در پی دیگر و جایگزین چیز دیگر شود؛ ▫️«تغییر» دگرگونی‌ای است که سمت و سوی خاصی در آن مد نظر باشد؛ ▫️«تصریف» صِرف برگردادنِ چیزی به هر نحو ممکن می‌باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) ▫️در تفاوت «انقلاب» با «رجوع» (=برگشتن) برخی گفته‌اند که رجوع، برگشتن به جایی است که قبلا در آن بوده، اما انقلاب برگشتن به موضعی برخلاف آن موضعی است که در آن بسر می‌برده است 📚 (الفروق في اللغة، ص300) اما برخی این تحلیل را قابل تامل دانسته‌اند 📚(البحر المحیط، ج3، ص438) و ظاهرا این معنا عمومیت نداشته باشد و مثال نقض‌هایی برای آن می توان یافت، ماند: «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ» (المطففين/31) و شاید بیش از این نتوان گفت که در انقلاب برگشتنی که با نوعی دگرگونی و تغییر حال همراه باشد مد نظر است اما در رجوع، خود حرکت شیء مد نظر است. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) 📿ماده «قلب» و مشتقات آن جمعا 168 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹بِنِعْمَةٍ ... فَضْلٍ درباره دو کلمه «نعمة» و «فضل» در آیه 171 همین سوره توضیحات لازم گذشت. 🔖جلسه 842 http://yekaye.ir/ale-imran-3-171/ 🔹در مورد تحلیل نحوی «بنعمة»، ▪️می‌توان «ب» را باء ‌مصاحبت، و آنگاه جار و مجرور را مستقیما حال و متعلق به فعل «انقلبوا» دانست 📚(البحر المحیط، ج3، ص439) [یعنی «فانقلبوا مصاحبا بنعمه ...»]؛ ▪️و می‌توان [ «باء» آن را باء سببیت دانست و] جار و مجرور را متعلق به محذوفی دانست که آن محذوف، حال برای فاعل «انقلبوا» می‌باشد 📚(اعراب القرآن و بیانه، ج2، ص112) [یعنی مثلا: فانقلبوا مسرورا بنعمة ...] ▪️و برخی هم این جار و مجرور را در مقام مفعول به برای انقلبوا دانسته‌اند. 📚(التبيان في إعراب القرآن، ص92) @Yekaye
🔹لَمْ يَمْسَسْهُمْ قبلا بیان شد که تعبیر «مس» کردن نزدیک به معنای «لمس» کردن می‌باشد. در تفاوت مس و لمس، برخی گفته‌اند: تفاوتشان به این است که «لمس کردن» حتما با دست انجام می‌شود اما تعبیر «مس» کردن در مورد غیر دست هم به کار می‌رود. به تعبیر دیگر، «مس» در معناهای غیرمادی هم به کار می‌رود. برخی هم گفته‌اند که «لمس در جایی که شیء طلب شود اما بدان نرسیم به کار می‌رود، اما مس در جایی است که حتما به آن می‌رسیم. 🔖جلسه ۹۰ http://yekaye.ir/hud-001-113/ 🔹سوء قبلا توضیح داده شد که ماده «سوء» معادل کلمه فارسی «بد» و مترادف با قبیح و زشت می‌باشد و گفته‌اند تعبیر «سوء» بر هر چیزی که مایه ناراحتی انسان شود اطلاق می‌شود و از هر امر زشت و قبیحی با تعبیر «سُوأی» یاد می‌شود که نقطه مقابلش «حُسنی» است و هر کار زشت و ناپسندی را «سیّئه» و در مقابل، هر کار خوب و پسندیده‌ای را «حسنه» می‌گویند. 🔖جلسه۲۴۰ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-20/ و درباره تفاوت آن با «ضرر» هم گفته شد که تعبیر «سوء» را غالبا در مورد بدی‌هایی که ریشه و منشأش را می‌شناسیم به کار می‌برند؛ اما «ضرر» را در مورد هر بدی‌ای که به انسان برسد، ولو ریشه‌اش را نداند. 🔖جلسه ۲۱۳ http://yekaye.ir/al-muminoon-023-075/ 🔹نقش نحوی جمله «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» نیز حال است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا