eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 4⃣ «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ» چرا کسانی که خبر حمله دشمن را دادند در مورد دشمن از تعبیر «ناس: مردم» استفاده کردند، نه از تعابیری مانند از «کفار» یا «اعداء: دشمنان»؟ 🍃الف. کسانی که قصد تضعیف روحیه مومنان را دارند، سعی می‌کنند دشمن را «عموم مردم» معرفی کنند، که مومنان خود را در مقابل کل جوامع بشری ببینند و از ایمانشان دست بردارند! 💠تطبیق بر روز از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، کسانی که قصد وادار کردن ملت ما به عقب‌نشینی از اهدافشان را داشته‌اند، همواره دشمنان ایران اسلامی - که البته چندتا از حکومتهای قلدر جهان هستند - «جامعه جهانی» معرفی می‌کرده‌اند‼️ 🍃ب. کسانی که قصد تضعیف روحیه مومنان را دارند، سعی می‌کنند مرز مومن و کافر، و دوست و دشمن را کمرنگ کنند، و چنین القا کنند که آن کسانی که علیه شما جمع شده‌اند همین مردم‌اند و شما در مقابل مردم قرار گرفته‌اید! 🍃ج. ... @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 5⃣ «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» کسی که کارش را به خدا واگذار کند، جای هیچ نگرانی و ترسی ندارد، زیرا 🔹اولا خداوند بی‌شریک است؛ پس برای انجام هر کاری بتنهایی کافی است؛ 🔹ثانیا خداوند عالم مطلق و قادر علی الاطلاق است: پس بهترین کارگزار برای انجام هر کاری است. @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 6⃣ «فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» قوىترين اهرم در برابر تهديدات دشمن، ايمان و توكّل به خداست. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) @Yekaye
یک آیه در روز
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إي
. 7⃣ «اسْتَجابُوا ... حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» هم حركت وتلاش لازم است، هم ايمان وتوكّل. 📚(تفسير نور، ج1، ص654) @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅اطلاعیه ان شاءالله امروز (چهارشنبه 2 آبان 1397) راهی عتبات هستم تا اگر خدا توفیق دهد در پیاده روی نجف به کربلا برای اربعین شرکت کنم. ان شاءالله نایب الزیاره همه مشتاقان خواهم بود. بدین جهت کار این کانال چند روزی متوقف می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ 📖 💢ترجمه پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود، و خشنودی خداوند را پیروی کردند و خداوند دارای تفضلی عظیم است. سوره آل‌عمران (3) آیه 174 1397/8/14 26 صفر 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فانْقَلَبُوا ▪️برخی بر این اورند که ماده «قلب» در اصل بر دو معنای مستقل دلالت دارد: ▫️یکی بر معنای «محض» و «خالص» و امر شریفِ از هر چیزی؛ و ▫️دیگری بر برگرداندن چیزی از جهتی به جهت دیگر؛ و بر همین اساس، وجه تسمیه کلمه «قَلْب» (به معنای عضو صنوبری‌شکل درون بدن که مرکز گردش خون می باشد) را از این جهت دانسته اند که خالص ترین و رفیع ترین عضو بدن می باشد. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص17) ▪️اما دیگران معنای اصلی این ماده را همان معنای برگردادند چیزی از وجهی به وجه دیگر و مطلق دگرگونی و تحول دانسته‌اند؛ و آنگاه وجه تسمیه «قلب» را ناشی از کثرت دگرگونی و زیر و رو شدنش [از حالتی به حالت دیگر منقلب شدن] قلمداد کرده‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) ؛ به تعبیر دیگر، از این جهت که دائما در حال قبض و بسط است [تا گردش خون را تضمین کند] و در واقع دائما در حال تغییر و تحول است و هیچ عضوی از اعضای بدن نیست که این اندازه در حال حرکت و تغییر وضعیت باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) ▪️کلمه «قلب» در قرآن کریم، ▫️هم در معنای همین قلب مادی به کار رفته است (وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ؛ أحزاب/10) ▫️و هم در معنای قلب معنوی (إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ؛ ق/37). و در ادبیات قرآن کریم، قلب مرکز ادراکات (وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ، توبة/87؛ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ، حج/46) و نیز احساسات انسان معرفی شده است: «وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ» (أنفال/10) ، «وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» (حشر/2) ، «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» (فتح/4) و در مثالهای فوق معلوم است که جمع «قلب»، «قلوب» است. ▪️معلوم شد که فعل «قَلَبَ» به معنای برگردادن کسی از مسیری است که در پیش گرفته (وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ؛ عنكبوت/21) اما این ماده در بابهای انفعال و تفعیل و تفعّل نیز زیاد به کار رفته است: 🔸«انقلاب» به معنای «انصراف» و «برگشتن» از مسیر خویش است: «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ (آل عمران/144) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص681) و «مُنقَلِب» اسم فاعل از «انقلاب» و به معنای «بازگشت‌کننده» (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ؛ الأعراف/125) است؛ «مُنقَلَب» نیز در وزن اسم مفعول و به معنای اسم مکان است که در آیه «أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» (الشعراء/227) به معنای «مرجع» (محل رجوع، بازگشتگاه) می‌باشد. 🔸«تقلیب» هم به معنای اینکه چیزی را از حالی به حال دیگر در آوردن است «يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ» (أحزاب/66) «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ» (أنعام/110) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) و البته برخی گفته‌اند که به معنای دگرگونی شدیدی در چیزی می‌باشد 📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304). ضمنا درباره «تَقْليبُ الأمور» (وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ؛ توبه/47) اگرچه برخی آن را به معنای تدبیر و نظر کردن در امور دانسته‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص682) اما به نظر می‌رسد که در همین‌جا نیز معنایش همان زیر و رو کردن مطالب است که مانع تدبیر صحیح می‌شود. 🔸 «تَقَلُّب» نیز چون به باب تفعل رفته، به معنای قبول حالت قلب و دگرگونی است و لذا «تقلّب» را به معنای «تصرّف» (از حالی به حال دیگر درآمدن) دانسته‌اند «وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ» (شعراء/219) «أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ» (نحل/46) @Yekaye 👇ادامه توضیحات👇
👇ادامه توضیح ماده «قلب»👇 ▪️ماده «قلب» و بویژه «انقلاب» به برخی از کلمات دیگر مانند رجوع، تحول، تبدیل، تغییر، و تصریف بسیار نزدیک است و اغلب اهل لغت برای توضیح این ماده، از این کلمات استفاده نموده‌اند؛ اما برخی به تفاوت ظریف بین این کلمات اشاره کرده‌اند: ▫️«قلب» و «انقلاب» به مطلق هرگونه دگرگونی دلالت دارد؛ اعم از مادی (نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ) یا معنوی (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ)، زمانی (يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ) یا مکانی (بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ)، و دگرگونی و تغییر در حالت (يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ) یا صفت و یا در خود موضوع (إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ)؛ ▫️اما «تحول» ناظر است به تبدیلی که در حالت شیء رخ می دهد؛ ▫️«تبدیل» آن است که چیزی در پی دیگر و جایگزین چیز دیگر شود؛ ▫️«تغییر» دگرگونی‌ای است که سمت و سوی خاصی در آن مد نظر باشد؛ ▫️«تصریف» صِرف برگردادنِ چیزی به هر نحو ممکن می‌باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) ▫️در تفاوت «انقلاب» با «رجوع» (=برگشتن) برخی گفته‌اند که رجوع، برگشتن به جایی است که قبلا در آن بوده، اما انقلاب برگشتن به موضعی برخلاف آن موضعی است که در آن بسر می‌برده است 📚 (الفروق في اللغة، ص300) اما برخی این تحلیل را قابل تامل دانسته‌اند 📚(البحر المحیط، ج3، ص438) و ظاهرا این معنا عمومیت نداشته باشد و مثال نقض‌هایی برای آن می توان یافت، ماند: «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ» (المطففين/31) و شاید بیش از این نتوان گفت که در انقلاب برگشتنی که با نوعی دگرگونی و تغییر حال همراه باشد مد نظر است اما در رجوع، خود حرکت شیء مد نظر است. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص304) 📿ماده «قلب» و مشتقات آن جمعا 168 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🔹بِنِعْمَةٍ ... فَضْلٍ درباره دو کلمه «نعمة» و «فضل» در آیه 171 همین سوره توضیحات لازم گذشت. 🔖جلسه 842 http://yekaye.ir/ale-imran-3-171/ 🔹در مورد تحلیل نحوی «بنعمة»، ▪️می‌توان «ب» را باء ‌مصاحبت، و آنگاه جار و مجرور را مستقیما حال و متعلق به فعل «انقلبوا» دانست 📚(البحر المحیط، ج3، ص439) [یعنی «فانقلبوا مصاحبا بنعمه ...»]؛ ▪️و می‌توان [ «باء» آن را باء سببیت دانست و] جار و مجرور را متعلق به محذوفی دانست که آن محذوف، حال برای فاعل «انقلبوا» می‌باشد 📚(اعراب القرآن و بیانه، ج2، ص112) [یعنی مثلا: فانقلبوا مسرورا بنعمة ...] ▪️و برخی هم این جار و مجرور را در مقام مفعول به برای انقلبوا دانسته‌اند. 📚(التبيان في إعراب القرآن، ص92) @Yekaye
🔹لَمْ يَمْسَسْهُمْ قبلا بیان شد که تعبیر «مس» کردن نزدیک به معنای «لمس» کردن می‌باشد. در تفاوت مس و لمس، برخی گفته‌اند: تفاوتشان به این است که «لمس کردن» حتما با دست انجام می‌شود اما تعبیر «مس» کردن در مورد غیر دست هم به کار می‌رود. به تعبیر دیگر، «مس» در معناهای غیرمادی هم به کار می‌رود. برخی هم گفته‌اند که «لمس در جایی که شیء طلب شود اما بدان نرسیم به کار می‌رود، اما مس در جایی است که حتما به آن می‌رسیم. 🔖جلسه ۹۰ http://yekaye.ir/hud-001-113/ 🔹سوء قبلا توضیح داده شد که ماده «سوء» معادل کلمه فارسی «بد» و مترادف با قبیح و زشت می‌باشد و گفته‌اند تعبیر «سوء» بر هر چیزی که مایه ناراحتی انسان شود اطلاق می‌شود و از هر امر زشت و قبیحی با تعبیر «سُوأی» یاد می‌شود که نقطه مقابلش «حُسنی» است و هر کار زشت و ناپسندی را «سیّئه» و در مقابل، هر کار خوب و پسندیده‌ای را «حسنه» می‌گویند. 🔖جلسه۲۴۰ http://yekaye.ir/al-aaraf-7-20/ و درباره تفاوت آن با «ضرر» هم گفته شد که تعبیر «سوء» را غالبا در مورد بدی‌هایی که ریشه و منشأش را می‌شناسیم به کار می‌برند؛ اما «ضرر» را در مورد هر بدی‌ای که به انسان برسد، ولو ریشه‌اش را نداند. 🔖جلسه ۲۱۳ http://yekaye.ir/al-muminoon-023-075/ 🔹نقش نحوی جمله «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» نیز حال است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که چهار آیه برای رفع چهار مشکل است. اولین آنها: برای [در امان ماندن از] کشته شدن و فرار گفتنِ «حسبنا الله و نعم الوکیل: خدا ما را بس است و او نیکو کارگزاری است» چرا که خداوند می‌فرماید: «کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است. پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود» 📚تهذيب الأحكام، ج6، ص170 مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ الزَّيَّاتِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ كَرَّامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَرْبَعٌ لِأَرْبَعٍ فَوَاحِدَةٌ لِلْقَتْلِ وَ الْهَزِيمَةِ «حَسَبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ» إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ «الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» ... @Yekaye
☀️2) محمد بن فرج می‌گوید: امام جواد ع به من نامه‌ای نوشت و این دعا را تعلیم داد و فرمود: هرکس بعد از نماز صبحش چنین دعا کند حاجتی نخواهد مگر اینکه برایش میسر گردد و خداوند آنچه را که مهم می‌شمرد کفایت کند: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» ما شاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا مَا شَاءَ النَّاسُ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ الَّذِي لَمْ يَزَلْ حَسْبِي مُنْذُ قَطُّ «حَسْبِيَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم». ترجمه دعا: به نام خداوند و صلوات خداوند بر حضرت محمد ص و خاندانش «و کارم را به خداوند واگذار نمودم که خداوند به بندگانش بیناست؛ پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نيرنگ مىكردند حمايت فرمود.» (غافر/44-45) «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم. پس [دعاى] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم، و مؤمنان را چنين نجات مىدهيم» (انبیاء/87-88) «خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است. پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود» (آل عمران/173-174) هر آنچه خداوند بخواهد [همان خواهد شد] که هیچ دگرگونی و قدرتی نیست مگر به خداوند علی عظیم؛ هر آنچه خدا بخواهد [همان خواهد شد] نه هر آنچه مردم بخواهند؛ هر آنچه خدا بخواهد [همان خواهد شد] هرچند مردم خوش نداشته باشند؛ پروردگار مرا بس است درقبال پرورده‌شدگان؛ آفریدگار مرا بس است در قبال آفریدگان؛ روزی‌دهنده مرا بس است در قبال روزی‌داده‌شدگان؛ بس است کسی که مرا همواره از زمانی که بوده‌ام بس بوده است؛ «بس است مرا خداوندی که هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل نمودم و او پروردگار عرش عطیم است» (توبه/129) 📚الكافي، ج2، ص547-548؛ من لا يحضره الفقيه، ج1، ص326-327 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ابْنُ الرِّضَا ع بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ عَلَّمَنِيهِ وَ قَالَ مَنْ قَالَ [دعا] فِي دُبُرِ صَلَاةِ الْفَجْرِ لَمْ يَلْتَمِسْ حَاجَةً إِلَّا تَيَسَّرَتْ لَهُ وَ كَفَاهُ اللَّهُ مَا أَهَمَّهُ: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» ما شاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا مَا شَاءَ النَّاسُ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ حَسْبِيَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ حَسْبِيَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ الَّذِي لَمْ يَزَلْ حَسْبِي مُنْذُ قَطُّ «حَسْبِيَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم». @Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: کسی که از خداوند بترسد، خداوند همه چیز را از او می‌ترساند؛ و کسی که از خداوند نترسد خداوند او را از همه چیز بترساند. 📚الكافي، ج2، ص68 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْهَيْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ كُلَّ شَيْءٍ وَ مَنْ لَمْ يَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ. @Yekaye
☀️4) محمد بن مسلم می گوید: به سوی مدینه به راه افتادم در حالی که مریض بودم. به ایشان گفته شد که محمد بن مسلم مریض است. امام باقر ع نوشیدنی ای را همراه جوانکی فرستاد که رویش را با پارچه ای پوشانده بود. جوانک آن را به من داد و گفت: این را بنوش که حضرت ع به من دستور داده که تو را ترک نکنم تا اینکه آن را بنوشی. آن را گرفتم و بوی خوشی می داد و نوشیدنی بسیار خوش‌طعم و خنکی بود. چون آن را نوشیدم جوانک گفت: مولایت فرمود: هنگامی که آن را نوشیدی نزد ما بیا ! با خودم از آنچه گفت به فکر فرو رفتم چرا که تا قبل از اینکه آن را بنوشم توان ایستادن بر روی پایم را نداشتم؛ اما همین که آن نوشیدنی در درونم جای گرفت گویی بند از پایم برداشتند؛ پس به راه افتادم تا به درب منزل ایشان رسیدم و از همانجا صدا زدند: بدنت سالم شد! وارد شو! پس وارد شدم در حالی که اشکم سرازیر بود و به ایشان سلام کردم و دست و سرشان را بوسیدم. فرمود: محمد! چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟ گفتم: فدایت شوم! می گریم بر غربتم، و راه دور و دراز، و قلت توانایی‌ام برای اینکه نزد شما بمانم و به شما بنگرم. فرمود: اما قلت توانایی‌ات، پس خداوند برای اولیاء و دوستان ما چنین خواسته است و بلا را به سوی آنان شتابان قرار داده است؛ اما اینکه از غربت گفتی، همانا مومن در این دنیا و در میان این مردمان واژگون‌سیرت، غریب است، تا اینکه از این سرا به رحمت خداوند خارج شود؛ و اما اینکه از راه دور و دراز گفتی پس همانا اسوه تو اباعبدالله است که در زمینی دور از ما در جنب فرات است؛ و اما آنچه از دوست داشتن در جوار ما بودن و نظر کردن به ما گفتی و اینکه توان بر این کار نداری، پس خداوند از آنچه در دلت هست باخبر است و پاداشت را محفوظ می‌دارد. سپس به من فرمود: آیا نزد قبر امام حسین ع می‌روی؟ گفتم: البته با ترس و بیم. فرمود:هرقدر این بیشتر باشد، پس بدان که ثواب به اندازه ترس است؛ پس هرکه با این ترس برود، خداوند وی را از آن فزع در امان می‌دارد «روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان حاضر می‌شوند» (مطففین/6) و با مغفرت برمی گردد و فرشتگان بر او سلام می‌کنند و پیامبر ص را زیارت کرده و دیگر چکاری می‌خواهد بکند در حالی که [پیامبر ص] برایش دعا کرده «با نعمتی از جانب خداوند و فضلی [از جانب او] برمی گردد در حالی که گزندی به او نرسیده است و از خشنودی خداوند پیروی نموده است»... 📚كامل الزيارات، ص275-277 @Yekaye 👇متن حدیث👇
👇متن حدیث 4👇 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ قَالَ حَدَّثَنَا مُدْلِجٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: خَرَجْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ أَنَا وَجِعٌ فَقِيلَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَجِعٌ. فَأَرْسَلَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَرَاباً مَعَ غُلَامٍ مُغَطًّى بِمِنْدِيلٍ فَنَاوَلَنِيهِ الْغُلَامُ وَ قَالَ لِي: اشْرَبْهُ فَإِنَّهُ قَدْ أَمَرَنِي أَنْ لَا أَبْرَحَ حَتَّى تَشْرَبَهُ. فَتَنَاوَلْتُهُ فَإِذَا رَائِحَةُ الْمِسْكِ مِنْهُ وَ إِذَا بِشَرَابٍ طَيِّبِ الطَّعْمِ بَارِدٍ فَلَمَّا شَرِبْتُهُ قَالَ لِيَ الْغُلَامُ: يَقُولُ لَكَ مَوْلَاكَ إِذَا شَرِبْتَهُ فَتَعَالَ! فَفَكَّرْتُ فِيمَا قَالَ لِي وَ مَا أَقْدِرُ عَلَى النُّهُوضِ قَبْلَ ذَلِكَ عَلَى رِجْلِي فَلَمَّا اسْتَقَرَّ الشَّرَابُ فِي جَوْفِي فَكَأَنَّمَا نَشَطْتُ مِنْ عِقَالٍ؛ فَأَتَيْتُ بَابَهُ فَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ، فَصَوَّتَ بِي: صَحَّ الْجِسْمُ ادْخُلْ! فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَ أَنَا بَاكٍ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ وَ قَبَّلْتُ يَدَهُ وَ رَأْسَهُ. فَقَالَ لِي وَ مَا يُبْكِيكَ يَا مُحَمَّدُ؟ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَبْكِي عَلَى اغْتِرَابِي وَ بُعْدِ الشُّقَّةِ وَ قِلَّةِ الْقُدْرَةِ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَكَ أَنْظُرُ إِلَيْكَ. فَقَالَ لِي: أَمَّا قِلَّةُ الْقُدْرَةِ فَكَذَلِكَ جَعَلَ اللَّهُ أَوْلِيَاءَنَا وَ أَهْلَ مَوَدَّتِنَا وَ جَعَلَ الْبَلَاءَ إِلَيْهِمْ سَرِيعاً؛ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنَ الْغُرْبَةِ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غَرِيبٌ وَ فِي هَذَا الْخَلْقِ الْمَنْكُوسِ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْ هَذِهِ الدَّارِ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ؛ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ بُعْدِ الشُّقَّةِ فَلَكَ بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُسْوَةٌ بِأَرْضٍ نَائِيَةٍ عَنَّا بِالْفُرَاتِ؛ وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ حُبِّكَ قُرْبَنَا وَ النَّظَرَ إِلَيْنَا وَ أَنَّكَ لَا تَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ فَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قَلْبِكَ وَ جَزَاؤُكَ عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ لِي هَلْ تَأْتِي قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع؟ قُلْتُ نَعَمْ عَلَى خَوْفٍ وَ وَجَلٍ. فَقَالَ: مَا كَانَ فِي هَذَا أَشَدَّ فَالثَّوَابُ فِيهِ عَلَى قَدْرِ الْخَوْفِ وَ مَنْ خَافَ فِي إِتْيَانِهِ آمَنَ اللَّهُ رَوْعَتَهُ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ وَ انْصَرَفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ سَلَّمَتْ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَ زار [زَارَهُ] [وَ رَآهُ] النَّبِيُّ ص وَ مَا يَصْنَعُ وَ دَعَا لَهُ انْقَلَبَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُ سُوءٌ وَ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ ... 📚كامل الزيارات، ص275-277 @Yekaye
☀️5) منقذ بن ابقع اسدی یکی از یاران خاص امیرالمومنین ع است که روایتی نقل کرده از اینکه شبی با امیرالمومنین ع همراه بوده که در مسیر شیری به آنان نزدیک می‌شود ولی در برابر امیرالمومنین ع خضوع می‌کند و به اذن خداوند به سخن درمی‌آید و می‌گوید که گرسنه مانده و اکنون مامور است که به منطقه قادسیه برود و یکی از دشمنان امیرالمومنین ع را که در جنگ صفین در لشکر معاویه شرکت کرده بود بدَرَد. وی با اجازه امیرالمومنین ع فردایش به قادسیه می‌رود و خبردار می‌شود که آن مرد توسط شیری دریده شده است؛ و وی حکایت را برای مردم تعریف می‌کند و مردم استخوانهای وی را نزد امام می‌آورند و ارادت ایشان به امام بیشتر می‌شود. امام ع وقتی این چنین می‌بیند بلند می‌شود و خطبه‌ای می‌خوانند و ابتدا حمد و ثنای خداوند می‌گویند و بر پیامبر اکرم و خاندان ایشان صلوات می‌فرستند و می‌فرمایند: ای مردم! کسی نیست که ما را دوست داشته باشد و به جهنم برود؛ و کسی نیست که از ما متنفر باشد و به بهشت برود؛ که همانا من تقسیم‌کننده بهشت و جهنم هستم؛ این را از سمت راست به بهشت می فرستم و او دوستدار من است؛ و آن را از سمت چپ به جهنم روانه می‌کنم و او دشمن من است. سپس روز قیامت به جهنم می‌گویم: این مال من است و آن مال تو؛ تا اینکه شیعیانم همچون برق جهنده و تندبادی توفنده و پرنده‌ای شتابنده و اسبی سبقت‌گیرنده بر صراط بگذرند. اینجا بود که مردم همگی بپا خواستند و گفتند: «حمد و سپاس خدایی را که تو را بر بسیاری از بندگان مومن خویش برتری داد»؛ سپس امام ع این را تلاوت کردند: «کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو کارگزاری است. پس به نعمتی از خداوند و فضلی [ از جانب او] بازگشتند، در حالی که هیچ گزندی بدیشان نرسیده بود، و خشنودی خداوند را پیروی کردند و خداوند دارای تفضلی عظیم است.» 📚الروضة في فضائل أمير المؤمنين علي بن أبي طالب ع (ابن شاذان القمي)، ص217؛ اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين (سید بن طاووس)، ص254-257 و 394-397؛ الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم (یوسف بن حاتم شامی)، ص297-300 @Yekaye 👇متن حدیث👇
👇متن حدیث👇 بِالْإِسْنَادِ يَرْفَعُهُ إِلَى الْمُنْقِذِ بْنِ الْأَبْقَعِ الْأَسَدِيِّ، وَ كَانَ الرَّجُلُ مِنْ خَاصَّةِ مَوْلَانَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ، وَ هُوَ يُرِيدُ أَنْ يَمْضِيَ إِلَى مَوْضِعٍ لَهُ كَانَ يَأْوِي إِلَيْهِ فِي اللَّيْلِ، وَ أَنَا مَعَهُ حَتَّى أَتَى الْمَوْضِعَ، وَ نَزَلَ مِنْ بَغْلَتِهِ وَ مَضَى لِشَأْنِهِ قَالَ: فَحَمْحَمَتِ الْبَغْلَةُ، وَ رَفَعَتْ رَأْسَهَا وَ أُذُنَيْهَا، قَالَ: فَحَسَّ مَوْلَايَ، وَ قَالَ: مَا وَرَاءَكَ يَا أَخَا بَنِي أَسَدٍ؟ فَقُلْتُ: يَا مَوْلَايَ، الْبَغْلَةُ تَنْظُرُ شَيْئاً وَ قَدْ شَخَصْتُ إِلَيْهِ وَ هِيَ تُحَمْحِمُ، وَ لَا أَعْلَمُ مَا ذَا دَهَمَهَا؟ قَالَ: فَنَظَرَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى الْبَرِّ، وَ قَالَ: هُوَ سَبُعٌ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ، فَقَامَ مِنْ مِحْرَابِهِ مُتَقَلِّداً سَيْفَهُ، وَ جَعَلَ يَخْطُو نَحْوَ السَّبُعِ، ثُمَّ صَاحَ بِهِ: قِفْ. فَوَقَفَ يَضْرِبُ بِسَنْبَلَتِهِ خَوَاصِرَهُ قَالَ: فَعِنْدَ ذَلِكَ اسْتَقَرَّتِ الْبَغْلَةُ وَ هَجَعَتْ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: يَا لَيْثُ، أَ مَا عَلِمْتَ أَنِّي اللَّيْثُ أَبُو الْأَشْبَالِ، وَ أَنِّي خَيْرُ الْوَصِيِّينَ وَ أَنِّي وَارِثُ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، وَ أَنِّي حَيْدَرَةٌ وَ قَسْوَرَةٌ، فَمَا جَاءَ بِكَ أَيُّهَا اللَّيْثُ؟ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ أَنْطِقْ لِسَانَهُ، قَالَ: فَعِنْدَهَا قَالَ السَّبُعُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، وَ يَا خَيْرَ الوَصِيِّينَ، وَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، إِنَّ لِيَ الْيَوْمَ سَبْعَةَ أَيَّامٍ مَا افْتَرَسْتُ فَرِيسَةً، وَ قَدْ أَضَرَّنِي الْجُوعُ وَ قَدْ رَأَيْتُكُمْ مِنْ مَسِيرَةِ فَرْسَخَيْنِ، فَدَنَوْتُ مِنْكُمْ، فَقُلْتُ: أَذْهَبُ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ، فَإِنْ كَانَ لِي بِهِمْ قُدْرَةٌ، أَخَذْتُ نَصِيبِي فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا لَيْثُ، أَنَا أَبُو الْأَشْبَالِ الْإِحْدَى عَشَرَ، ثُمَّ مَدَّ الْإِمَامُ يَدَهُ عَلَى صُوفِ قَفَاهُ وَ جَذَبَهُ إِلَيْهِ، فَامْتَدَّ السَّبُعُ بَيْنَ يَدَيْهِ، وَ جَعَلَ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَمْسَحُ مِنْ هَامَتِهِ إِلَى كَتِفِهِ وَ يَقُولُ: يَا لَيْثُ، أَنْتَ كَلْبُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، فَقَالَ السَّبُعُ: الْجُوعُ يَا مَوْلَايَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: اللَّهُمَّ آتِهِ رِزْقَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ. قَالَ: فَالْتَفَتُّ فَإِذَا بِالسَّبُعِ يَأْكُلُ شَيْئاً عَلَى هَيْئَةِ الْحَمَلِ، حَتَّى أَتَى عَلَى آخِرِهِ. قَالَ: فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ ذَلِكَ وَ تَحْلَسُ بِيَدَيْهِ، قَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ نَحْنُ مَعَاشِرَ الْوُحُوشِ لَا نَأْكُلُ لَحْمَ مُحِبِّيكَ وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكَ فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ نَنْتَحِلُ بِحُبِّ الْهَاشِمِيِّينَ، وَ حُبِّ عِتْرَتِهِمْ. قَالَ لَهُ الْإِمَامُ: أَيْنَ تَأْوِي؟ وَ أَيْنَ تَكُونُ؟ قَالَ: يَا مَوْلَايَ، أَنَا مُسَلَّطٌ عَلَى أَعْدَائِكَ كِلَابِ أَهْلِ الشَّامِ، أَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي مَنْ خَرَجَ مِنْهُمْ افْتَرَسْنَاهُ، وَ نَحْنُ نَأْوِي النِّيلَ. فَقَالَ: مَا جَاءَ بِكَ إِلَى الْكُوفَةِ؟ قَالَ: يَا مَوْلَايَ، لِأَجْلِكَ فَلَمْ أُصَادِفْكَ فِيهَا، وَ أَتَيْتُ الْفَيَافِيَ وَ الْقِفَارَ، حَتَّى أَتَيْتُ إِلَيْكَ، وَ نِلْتُ سُؤْلِي مِنْكَ، وَ أَنَا مُنْصَرِفٌ لَيْلَتِي هَذِهِ إِلَى الْقَادِسِيَّةِ، إِلَى رَجُلٍ يُقَالُ لَهُ: سِنَانُ بْنُ وَائِلٍ وَ هُوَ مِمَّنِ انْفَلَتَ عَنْ حَرْبِ صِفِّينَ، وَ هُوَ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ، ثُمَّ هَمْهَمَ وَ دَمْدَمَ وَ وَلَّى. قَالَ مُنْقِذُ بْنُ الْأَبْقَعِ الْأَسَدِيُّ: فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِكَ! فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِي: مِمَّ تَعَجَّبْتَ؟ ذَلِكَ أَعْجَبُ، أَمِ الشَّمْسُ أَعْجَبُ فِي رُجُوعِهَا؟ أَمِ الْكَوَاكِبُ فِي سُقُوطِهَا؟ أَمِ الْعَيْنُ فِي تَنْبِيعِهَا؟ أَمِ الْجُمْجُمَةُ فِي تَكَلُّمِهَا؟ أَمْ سَائِرُ ذَلِكَ فَوَ اللَّهِ، لَوْ أَحْبَبْتُ أَنْ أُرِيَ النَّاسَ مِمَّا عَلَّمَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. مِنَ الْآيَاتِ وَ الْمُعْجِزَاتِ لَكَانُوا يَرْجِعُونَ كُفَّاراً. 👇ادامه👇
ثُمَّ رَجَعَ إِلَى مُصَلَّاهُ، وَ وَجَّهَنِي مِنْ سَاعَتِي إِلَى الْقَادِسِيَّةِ فَوَصَلْتُ، وَ الْمُصَلِّي يُقِيمُ الصَّلَاةَ، فَسَمِعْتُ النَّاسَ، يَقُولُونَ: السَّبُعُ افْتَرَسَ سِنَانَ بْنَ وَائِلٍ، فَأَتَيْتُ إِلَيْهِ مَعَ مَنْ أَتَاهُ يَنْظُرُ إِلَيْهِ فَرَأَيْتُهُ لَمْ يَتْرُكِ السَّبُعُ سِوَى أَطْرَافِ أَصَابِعِهِ وَ أُنْبُوبَاتِ أَسْنَانِهِ وَ رَأْسِهِ، فَحَمَلُوا رَأْسَهُ وَ عِظَامَهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَبَقِيتُ مُتَعَجِّباً. فَحَدَّثْتُ النَّاسَ بِمَا كَانَ مِنْ حَدِيثِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ السَّبُعِ. قَالَ: فَعِنْدَ ذَلِكَ جَعَلَ النَّاسُ يَأْخُذُونَ التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْهِ، وَ يَسْتَشْفُونَ بِه. فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ، قَامَ خَطِيباً فِيهِمْ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ، وَ ذَكَرَ النَّبِيَّ فَصَلَّى عَلَيْهِ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ: مَا أَحَبَّنَا رَجُلٌ وَ دَخَلَ النَّارَ، وَ لَا أَبْغَضَنَا رَجُلٌ وَ دَخَلَ الْجَنَّةَ فَإِنِّي قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ، هَذَا إِلَى الْجَنَّةِ يَمِيناً وَ هُوَ مُحِبِّي، وَ هَذَا إِلَى النَّارِ شِمَالًا وَ هُوَ مُبْغِضِي. ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَقُولُ لِجَهَنَّمَ: هَذَا لِي وَ هَذَا لَكِ، حَتَّى تَجُوزَ شِيعَتِي عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ، وَ الرِّيحِ الْعَاصِفِ وَ الطَّيْرِ الْمُسْرِحِ، وَ الْجَوَادِ السَّابِقِ، وَ الطَّيْرِ الْمُسْرِعِ. قَالَ: فَعِنْدَ ذَلِكَ قَامَ إِلَيْهِ النَّاسُ بِأَجْمَعِهِمْ، وَ قَالُوا: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَكَ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ، ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: «الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيم.» 📚الروضة في فضائل أمير المؤمنين علي بن أبي طالب ع (ابن شاذان القمي)، ص217؛ اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين (سید بن طاووس)، ص254-257 و 394-397؛ الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم (یوسف بن حاتم شامی)، ص297-300 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه بررسی آیه 174 سوره آل عمران: