یک آیه در روز
849) 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْل
.
7⃣ «وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ»
🌀شبهه
آیا خداوند دوست دارد که افراد زیاد گناه کنند؟! پس چگونه است که فرموده «نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً: مهلت میدهیم تا گناهی بیفزایند»؟
💐پاسخ
🍃الف. حرف «ل» در اینجا لام غایت است نه لام تعلیل؛ یعنی آیه غایت مترتب بر مهلت خدا را شرح میدهد؛ شبیه آیه فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً: پس خاندان فرعون، او را [از آب] برگرفتند تا سرانجام دشمنِ [جانِ] آنان و مایه اندوهشان باشد» (قصص/8) که میدانیم که غرض آل فرعون از پذیرش موسی به فرزندی این بود که مایه سرورشان شود اما نهایتش این شد که عامل ناراحتی آنان شد.
📚(مجمع البیان، ج2، ص893)
🍃ب. منظور آیه این است که «کافران گمان نکنند که مهلت ما بدانان، علامت رضایت ما از آنهاست، بلکه این برایشان بد است زیرا ما مهلت دادیم و آنان گناهشان بیشتر میشود و سزاوار عذاب دردناک میگردند.
📚(ابوالقاسم بلخی، به نقل از مجمع البیان، ج2، ص893)
🍃ج. زیاد شدن گناه «علت مهلت دادن است» ولی این گونه نیست که علت هر کاری، هدف و غرض از آن کار باشد. مثلا میگویید به خاطر فقر و ناتوانی از جنگ برگشتم. در اینجا فقر و ناتوانی علت برگشتن است، اما غرض از برگشتن نیست. زیاد شدن گناه، علت مهلت دادن بوده، بدین معناست که در علم خداوند معلوم بوده که آنها بر گناهشان میافزایند و برای اینکه این امر محقق شود به آنها مهلت کافی داده میشود.
📚(الکشاف، ج1، ص444)
🍃د. این از باب تقدیم و تاخیر است؛ یعنی مفاد آیه مقدم و مؤخر بیان شده و مقصود این بوده که «آنان گمان میکنند که این مهلتی که به آنها دادهایم برای این است که گناه کنند؛ در حالی که ما مهلتی دادیم که برای خویش بهتر باشند [یعنی از این مهلت ما استفاده کنند و به توبه و عمل خیر روی آورند].
📚 (اخفش و اسکافی، به نقل مجمعالبیان، ج2، ص894)
اما بر این قول اشکال شده که اگر چنین میبود باید اولین «انما» مکسور (إنما) و دومین «انما» مفتوح (أنما) میآمد
📚(مجمعالبیان، ج2، ص894)
که در بحث اختلاف قرائات اشاره شد که چنین قرائتی هم هست؛ پس این به عنوان یکی از معانی آیه میتواند مورد نظر بوده باشد.
🔖 https://eitaa.com/yekaye/3500
🍃ه. این جمله خبر دادن خداوند است از گمان آنها درباره اینکه عاقبت امرشان به کجا میانجامد؛ یعنی آنان گمان میکنند که این مهلت دادن نهایتا به نفع آنها خواهد بود؛ در حالی که این نهایتا به ضرر آنها خواهد بود و فقط بار گناهانشان اضافه میشود.
📚(این مطلب را ماتریدی به عنوان یکی از تفاسیر معتزله، از این آیه نقل و در آن مناقشه میکند؛ به نقل از البحر المحیط، ج3، ص446)
🍃و. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
849) 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْل
.
8⃣ «وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً»
طول عمر مهم نیست، بهره از عمر مهم است.
📚(تفسیر نور، ج2، ص207)
عمری که حاصلش افزودن گناه باشد نبودنش قطعا بهتر است.
🔖حدیث 5 https://eitaa.com/yekaye/3512
@Yekaye
یک آیه در روز
849) 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْل
.
9⃣ «وَ لا یحْسَبَنَّ ... أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ... لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ»
زود قضاوت نكنید، [برای قضاوت کردن] پایان كار و آخرت را نیز به حساب بیاورید.
📚 (تفسیر نور، ج2، ص207)
@Yekaye
یک آیه در روز
849) 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْل
.
🔟 «الَّذینَ یسارِعُونَ فِی الْكُفْرِ ... لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ؛ إِنَّ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِیمانِ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ ... أَنَّما نُمْلی لَهُمْ ... وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ»
در این سه آیه به ترتیب عذاب خداوند را به سه عبارت «عظیم» و «ألیم: دردناک» و «مُهین: خوارکننده» توصیف کرد.
چه تناسبی بین این سه نوع عذاب، و وضعیتی که به خاطرش معذب شدند هست؟
🍃الف. در اولی، شتافتن به سوی بدی، اقتضایش آن است که جلالت و عظمت آنچه به سویش میشتابند را به شخص سادآوری کنند تا بلکه اجتناب کند؛
در دومی، اقتضای خرید و فروش این است که مشتری در معامله روی نفع و زیان خود حساب کند؛ و اگر کسی ثمره کارش دردناک باشد از آن منصرف میگردد؛
در سومی هم اقتضای مهلت گرفتن، بهرهوری بیشتر از امکانات و است که مایه بزرگی و افتخار شخص شود؛ و تناسب کلام این است که به او بگویند با این مهلت خوار و پست خواهی شد.
📚(البحر المحیط، ج3، ص447)
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
849) 📖 وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْل
.
1⃣1⃣«وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ»
📜حکایت📜
هنگامی که کاروان اسرای اهل بیت به دربار یزید آورده شدند و یزید در مقابل سر مقدس امام حسین ع جسارتها کرد و اشعار کفرآلودی بر زبان راند، حضرت زینب سلام الله علیها برخاست و فرمود:
حمد و سپاس خداوندی را که پروردگار جهانهاست و صلوات بر جدم سرور پیامبران. راست گفت خداوند که فرمود «سپس عاقبت كسانى كه كارهاى زشت انجام دادند این شد كه آیات خدا را تكذیب كردند و آنها را مسخره مىكردند» (روم/10)
یزید! آیا گمان کرده ای اینکه راه زمین را بر ما بستی و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و ما در دستان تو اسیرانی شده ایم که به ردیف اینجا و آنجا میگردانی و بر ما قدرت داری ناشی از این است که خداوند برای ما حقارت و پستی و برای تو کرامت و امتنان قرار داده است و این به خاطر بزرگی و جلالت قدر تو نزد اوست؟
بادی به غبغب انداخته ای و از بالا با دیده حقارت مینگری و سینهات را جلو میدهی و خوشی زیر دلت زده است از اینکه دیدی دنیا برایت فراهم آمده و کارهایت بر وفق مراد افتاده و سلطنتت بر ما یکسر گردیده و قدرتت بر ما بی معارض گشته است؟
صبر کن! صبر کن! نادانی عقلت را نبَرَد! آیا سخن خداوند عز و جل را فراموش کردهای که فرمود: « و البته کسانی که کفر ورزیدند نباید چنین حساب نکنند که مهلتی که به آنان میدهیم برای خودشان بهتر است؛ فقط به آنها مهلت میدهیم تا گناهی بیفزایند و آنان را عذابی است خوارکننده.» (آل عمران/178)
📚الإحتجاج، ج2، ص308؛ بلاغات النساء، ص35 ؛ اللهوف على قتلى الطفوف، ص181-182
... فَقَامَتْ إِلَیهِ زَینَبُ بِنْتُ عَلِی وَ أُمُّهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ وَ قَالَتْ:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ عَلَى جَدِّی سَیدِ الْمُرْسَلِینَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ كَذَلِكَ یقُولُ «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها یسْتَهْزِؤُنَ».
أَ ظَنَنْتَ یا یزِیدُ حِینَ أَخَذْتَ عَلَینَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ ضَیقْتَ عَلَینَا آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا لَكَ فِی إِسَارٍ نُسَاقُ إِلَیكَ سَوْقاً فِی قِطَارٍ وَ أَنْتَ عَلَینَا ذُو اقْتِدَارٍ أَنَّ بِنَا مِنَ اللَّهِ هَوَاناً وَ عَلَیكَ مِنْهُ كَرَامَةً وَ امْتِنَاناً وَ أَنَّ ذَلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ وَ جَلَالَةِ قَدْرِكَ؟!
فَشَمَخْتَ بِأَنْفِكَ وَ نَظَرْتَ فِی عَطْفِكَ تَضْرِبُ أَصْدَرَیكَ فَرَحاً وَ تَنْفُضُ مِذْرَوَیكَ مَرَحاً حِینَ رَأَیتَ الدُّنْیا لَكَ مُسْتَوْسِقَةً وَ الْأُمُورَ لَدَیكَ مُتَّسِقَةً وَ حِینَ صَفَا لَكَ مُلْكُنَا وَ خَلَصَ لَكَ سُلْطَانُنَا؟!
فَمَهْلًا مَهْلًا لَا تَطِشْ جَهْلًا؛ أَ نَسِیتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین».
@Yekaye
850) 📖 ما كانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّی یمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِیطْلِعَكُمْ عَلَی الْغَیبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ یجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظیمٌ 📖
💢ترجمه
قرار نبوده که خداوند مومنان را بر این [حال و روزی] که شما بر آن هستید رها سازد، تا اینکه خبیث را از طیّب [= پاک] جدا کند؛ و خداوند قرار نیست که شما را بر غیب مطلع سازد، ولی خداوند برمیگزیند از پیامبرانش هر که را بخواهد؛ پس به خداوند و پیامبرانش ایمان آورید؛ و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید شما را پاداشی باعظمت خواهد بود.
سوره آلعمران (3) آیه 179
1397/9/2
15 ربیعالاول 1440
@Yekaye
🔹لِیذَرَ
▪️در این عبارت به صورت «ل» + «أن» + «یَذَرَ» بوده است، یعنی حرف «أن« ناصبه در تقدیر است و فعل هم در اصل «یَوْذَرُ» بوده است که فعل معتل مثال واوی در صیغه مضارع «واو»ش حذف میشود و در واقع، ماده آن «وذر» است.
▪️و قبلا بیان شد که ماده «وذر» در اصل به معنای «بیتوجهی و رها کردن چیزی» و به تعبیر دیگر، «دور انداختن چیزی از باب بیاعتنایی به آن» میباشد:
🔖جلسه 509 http://yekaye.ir/al-qalam-68-44/
▪️لازم به ذکر است که ماده «وَذَرَ یَذَرُ» (یَوْذَرُ بوده که به یَذَرُ تبدیل شده) را نباید با ماده آن «ذَرَوَ یَذْرُو» (یَذرُوُ بوده که به یذرُو تبدیل شده) یا «ذَرَوَ یَذْری» (یَذْرِیُ بوده که به یذری تبدیل شده) که به معنای «انداختن و پراکنده کردن» است، اشتباه گرفت؛ که این ماده اخیر هم در قرآن کریم آمده (فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ؛ کهف/45) و دربارهاش قبلا بحث شد:
🔖جلسه 626 http://yekaye.ir/al-kahf-18-45/
@Yekaye
🔹یمیزَ
▪️قبلا بیان شد که ماده «میز» در اصل دلالت دارد بر جدا کردن چیزی از چیز دیگر؛ و برخی افزودهاند که غالبا این ماده در خصوص جدا کردن دو امری که بین آنها مشابهت و یا مشارکتی در برخی جهات برقرار بوده، به کار میرود (حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، آلعمران/۱۷۹؛ لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب، انفال/۳۷)
🔖جلسه 808 http://yekaye.ir/ya-seen-36-59/
📖 اختلاف قرائت
▪️این کلمه در اغلب قرائت، یعنی نزد اهل مدینه (نافع) و و شام (ابن عامر) و بصره (ابوعمرو) و برخی از اهل کوفه (عاصم) روایت مشهور اهل مکه (ابن کثیر) به صورت «یَمِیزَ» (ثلاثی مجرد: مازَ یَمیزُ) قرائت شده است؛
▪️اما در قرائت بسیاری از اهل کوفه (حمزه و کسائی، از قراء سبعه و یعقوب از قراء عشره، و اعمش از قراء اربعه عشر) و برخی دیگر از قرائات کمتر مشهور (از جمله حسن بصری از قراء اربعه عشر) به صورت «یُمَیّزَ» (باب تفعیل: مَیَّزَ یُمَیّزُ) قرائت شده است.
▪️البته در روایتی غیرمشهور از ابن کثیر (مکه) به صورت «یُمِیزُ» (باب افعال: أمازَ یُمیزُ) نیز قرائت شده است.
📚مجمع البيان، ج2، ص894 ؛ البحر المحيط، ج3، ص449 ؛ مجمع القرائات، ج1، ص630
@Yekaye
🔹الْخَبیثَ
▪️ماده «خبث» دلالت دارد بر چیزی که به خاطر پست و حقارتش مورد انزجار است و ناخوشایند قلمداد میشود؛ و اصل آن، قسمت نامرغوب هر چیزی است که در درونش باشد همانند زنگاری که در آهن دیده میشود؛
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص273)
▫️ماده «خبث» درست نقطه مقابل ماده «طیب» است و «خبیث» در مقابل «طیّب»؛ تا حدی که برخی از اهل لغت، برای معرفی معنای این ماده، به همین تقابل بسنده کردهاند
📚 (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص238؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص8)
▫️و با توجه به استعمالات قرآنی این دو کلمه، به نظر میآید که این «طیّب» است که یک امر افزون و اضافهای دارد که نیازمند تحصیل و به دست آوردن است؛ شبیه نسبت جهل و علم (که علم برخورداری از چیزی اضافه است که برای شخص حاصل میشود؛ اما جهل صرفاً نداشتن همان چیز است)؛ چرا که مثلا از ما خواسته شده که از کثرت خبیث ها تعجب نکنیم (لا يَسْتَوِي الْخَبيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبيثِ؛ مائده/100)، و یا اینکه فرموده ما با ابتلائات خبیث را از طیّب جدا میکنیم (لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَميعاً فَيَجْعَلَهُ في جَهَنَّمَ؛ انفال/35)؛ یعنی طبیعی است که خبیث کثیر باشد زیرا برای طیب شدن است که افراد باید اقدامی انجام دهند؛ و برای طیب شدن است که خداوند ابتلائات پیش میآورد.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص8)
▪️«خبیث»
▫️ هم در مورد اشیاء (وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبيثَ مِنْهُ تُنْفِقُوا، بقره/267؛ وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبيثَ بِالطَّيِّب، نساء/2) به کار میرود،
▫️هم در مورد افعال (نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ؛ انبیاء/74)،
▫️هم در توصیف امور و اشیاء (وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ؛ ابراهیم/26)
▫️و هم در مورد انسانها؛ یعنی کسانی که متصف به کارها و امور خبیث (مثلا زناکاری) میشوند: «الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبات» (نور/26)
▫️چنانکه در موارد فوق دیده میشود کلمه «خبیث» هم به صورت مکسر جمع بسته میشود (الْخَبائِثَ) و هم به صورت جمع سالم (الْخَبيثاتُ و الْخَبيثُونَ)
📿ماده «خبث» 16 بار در قرآن کریم به کار رفته است که غیر از یک مورد که به صورت فعل به کار رفته (وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً؛ اعراف/58) بقیه موارد صرفا همان کلم ه «خبیث» - البته اعم از مذکر یا مونث (الخبیثة) و مفرد یا جمع - است.
@Yekaye