یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
1⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ»
وقتی میهمانانی که بر حضرت ابراهیم ع وارد شدهاند ابراز داشتند که فرشتگان الهی هستند، همسرش که آنجا ایستاده بود خندید و او را هم به فرزندی که نسلش ادامه خواهد یافت بشارت دادند.
🤔این نشان میدهد که مشاهده و همسخنی با فرشتگان الهی مختص به پیامبران نیست؛
بلکه کسی که همراه و همگام با پیامبر الهی زندگی میکند
میتواند همانند او فرشتگان را ببیند و با آنان همکلام شود و مستقیما از آنان بشارت دریافت کند.
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
2⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها ...»
چرا قرآن کریم وقتی درباره زن حضرت ابراهیم در این موقعیت میخواهد سخن بگوید به قائم بودنِ او (و زنش ایستاده بود) اشاره کرد؟
🍃الف. می خواهد اشاره کند که حضرت ابراهیم ع علیالقاعده با آنان بر سر سفره نشسته بود؛ اما او ایستاده بود که به میهمانان خدمت کند
📚(مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص273)
🍃ب. چهبسا اشاره دارد که او در این موقعیت به محراب عبادت ایستاده بود
📚(مجمع البيان، ج5، ص273)
یعنی چون غرق در عبادت و کاملا در محضر خدا بود توانست فرشتگان را در آن حال ببیند و سخنشان را بشنود.
🍃ج. چهبسا میخواهد نشان دهد که گاهى حضور زن در صحنه لازم است.
📚(تفسير نور، ج4، ص91)
🍃د. شاید اشاره دارد به نسبتی که شخص عادی میتواند با فرشته الهی روبرو شود: یعنی شخص باید قائم و آماده به کار در راه خدا باشد تا بتواند با فرشته دیدار کند و بشارتی از آنان دریافت کند.
🔖(موید این نکته، مطلبی است که در تدبر 4 خواهد آمد)
🍃ه. اگر «ضحکت» به معنای «حیض شد» باشد، چهبسا میخواهد به اینکه این واقعه بلافاصله رخ داد اشاره کند؛ یعنی او همانجا ایستاده بود که حیض شد و آن بشارت را گرفت.
(مخصوصا آمدن حرف «فـ» به جای حرف «و» برای عطف کردنِ جمله «ضحکت» بر «امرأته قائمه»، میتواند موید این برداشت باشد.)
🍃و. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
3⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ»
چنانکه در نکات ادبی گذشت مقصود از «ضحکت» در این آیه هم میتواند خندیدن باشد و هم حایض شدن او.
و اگرچه اکثر مفسران نظر اول، و برخی از مفسران نظر دوم را ترجیح داده اند 📚(المیزان، ج10، ص323) اما بر اساس امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، بعید نیست که هر دو مد نظر بوده باشد.
🔷در معنای حایض شدن، این تعبیر مقدمهای بود برای قبول بشارتی که فرشتگان دادند. (یعنی او حیض شد و معلوم شد که میتواند بچهدار شود و آنگاه فرشتگان بشارت فرزند به او دادند).
📚(المیزان، ج10، ص323)
🔷اما در حالتی که کلمه را به معنای «خندید» بدانیم، چرا خندید؟
ظاهرا خندیدن دو گونه است:
یکی خندیدن ناخودآگاه، که مثلا با تحریک برخی از عضلات، شخص به خنده میافتد؛ که علیالقاعده چنین خندهای مد نظر نبوده؛
و دیگری خندیدن ناشی از آگاهی، که ریشه آن را تعجب کردن میدانند؛ یعنی آگاه شدن و تعجب از یک امرغیرمنتظره موجب خندیدن میشود؛
آنگاه درباره اینکه چه چیزی وی را به تعجب واداشته که او را بخنده آورده است، احتمالات متعددی قابل ذکر است:
🍃الف. او هم همانند حضرت ابراهیم ع ترسیده بود و وقتی فهمید که [نه تنها] خطری متوجه آنان نیست، [بلکه آنان فرشته هستند] ، خوشحال شد و خندید.
📚(تفسیر نور (قرائتی)، ج4، ص90)
و چون زنان احساسات خود را سریعتر و راحتتر بروز میدهند، او بود که خوشحالیاش به خندیدن مبدل شد.
📚 (البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ب. چون متوجه حضور فرشتگان الهی در خانه خود شد؛ و اینکه او براحتی میتواند سخن فرشتگان را بشنود و با آنان همکلام شود، بقدری خوشحال شد که خندید.
🍃ج. ناشی از بشارتی به بچهدار شدن بود که بعد از سالها نازایی به او دادند. که در این صورت، در کلام تقدیم و تاخیری رخ داده؛ یعنی تقدیر کلام این است که به او اسحاق و یعقوب را بشارت دادیم و او بعد از این بشارت خندید؛ و در این زمینه ظاهرا روایتی از امام باقر ع وارد شده است.
📚(مجمع البيان، ج5، ص273)
🍃د. تعجب وی به خاطر غفلت قوم لوط بود از این عذابی که بزودی بر آنان نازل میشود.
📚(قتاده، مجمع البيان، ج5، ص273)
🍃ه. تعجب کرد از اینکه خودشان شخصا دارند از آنان پذیرایی میکنند ولی آنا غذا نمیخورند؛ یعنی این خنده از شدت ناراحتی بود!
📚(سدی، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص273؛ البحر المحيط، ج6، ص181)
🍃و. چون او نگران حضرت لوط در میان آن قوم بود و به حضرت ابراهیم ع میگفت با این وضع من احتمال می دهم عذاب بر آنان نازل شود و وقتی دید که فرشتگان برای بشارت به همانچه او در نظر داشتهاند آمدهاند خندید.
📚(زجاج، مجمع البيان، ج5، ص273؛ ابنالانباری، البحر المحيط، ج6، ص181)
🍃ز. از ترسیدن حضرت ابراهیم ع تعجب کرد و خندهاش گرفت زیرا آنان فقط سه یا چهار نفر بودند در حالی که حضرت ابراهیم ع هم خودش فردی بسیار قوی بود و هم اطرافیان و خدمتکارانش آنجا بودند.
📚(ابنعباس، به روایت مقاتل در البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ح. در برخی روایات آمده که آنان بعد از اینکه خود را معرفی کردند به اذن خداوند آن گوساله بریان را زنده کردند و او به سمت مادرش برای خوردن شیر روان شد.
🔖 (جلسه قبل، حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/3781)
چهبسا وی از دیدن چنین معجزه خوشحال شد و خندید.
📚 (به نقل از البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ط. از اینکه فرشتگان به خانه آنان آمده، ولی حضرت ابراهیم ع که پیامبر خداست متوجه فرشته بودن آنان نشده و برایشان غذا آماده کرده، تعجب کرد و خندهاش گرفت.
🍃ی. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
4⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها ...»
با اینکه علیالقاعده فرشتگان این بشارت را دادهاند چرا به جای «بشروه: به او بشارت دادند» از تعبیر «بشرناه: به او بشارت دادیم» استفاده کرد؟
🍃الف. فرشتگان فرستاده خداوند بودند و بشارتی که آنان میدهند در واقع ابلاغ بشارت الهی و به امر خداوند بوده است.
📚(ابن عطیه، به نقل از البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ب. خداوند با این تعبیر خواسته میزان قرب ساره به خویش را نشان دهد که او با اینکه پیامبر نبوده، اما شایسته این شده است که خود ما به او بشارت بدهیم.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
5⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها ...»
با اینکه علیالقاعده بشارت به اسحاق و یعقوب، نه فقط بشارتی به ساره، بلکه بشارتی به حضرت ابراهیم ع بوده است و در آیات دیگر نیز تصریح شده که خداوند اسحاق را به حضرت ابراهیم ع بشارت داده (وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحينَ؛ صافات/112)، چرا در این آیه فقط از بشارت به ساره سخن گفت و اشارهای به ابراهیم نکرد (یعنی چرا نفرمود «فبشرناه» یا «فبشرناهما»)
🍃الف. احتمالا این واقعه بعد از ولادت حضرت اسماعیل از هاجر بوده است که ساره هم دلش میخواست فرزنددار شود. در واقع، چون ساره بوده که بچهای نداشته، نه حضرت ابراهیم ع، اینکه بشارت در درجه اول متوجه ساره شود مناسبتر است.
📚(البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ب. چون زنان بیش از مردان از بچهدار شدن خوشحال میشوند و پیش از این هم بشارتی به حضرت ابراهیم ع داده شده بود، پس مناسبت داشت که این بشارت به ساره داده شود.
📚(البحر المحيط، ج6، ص182)
🍃ج. چون پیش از این یک بشارت به حضرت ابراهیم ع داده شده بود؛ و از آنجا که ساره هم در سختیها دوشادوش حضرت ابراهیم ع پیش آمده بود، اقتضای عدالت خداوند این است که او را هم مستقلا و در عرض حضرت ابراهیم مورد بشارت قرار دهند. به تعبیر دیگر، شاید خداوند میخواهد ارزش یک زن را نشان دهد که وقتی یک زن در انجام وظایف خویش کوتاهی نکند، همانند مردی که به رسالت الهی برگزیده شده، فرشتگان مستقلا بشارت خداوند را به او ابلاغ میکنند.
🍃د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
6⃣ «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها ...»
چرا عطف «بشرناها» با حرف »فـ» انجام شده است و این حرف چه معنایی را میرساند؟
🔷الف. حرف «فـ» ممکن است فاء تراخی باشد که نشان میدهد کاری بعد از کار دیگر انجام شده است؛آنگاه:
🔹الف.1. اگر ضحک به معنای خندیدن باشد، آنگاه شاید میخواهد بفرماید: بعد از اینکه او خندید و خوشحال شد، بشارت فرزند به او دادند تا بیشتر او را خوشحال کنند.
🔹الف.2. اگر ضحک به معنای حیض شدن باشد، آنگاه شاید میخواهد توجه دهد که او ابتدا حیض شد و از اینکه در این سن حیض شده تعجب کرد،سپس فرشتگان به او بشارت فرزند دادند که او بفهمد این خیض شدنش علامت خوبی است و جای نگرانی ندارد.
🔶ب. حرف «فـ» ممکن است فاء تعلیل باشد که بیانگر رابطه علّی بین جمله قبل و جمله بعد است؛ آنگاه :
🔸ب. 1. اگر ضحک به معنای خندیدن باشد، آنگاه شاید میخواهد بفرماید: چون او خندید، در واقع این وارد شدن میهمانان بر خود را یک نعمت دید و با این خوشحالیاش عملا شکر نعمت به جا آورد؛ پس موجب شد که خداوند نعمت را بر او بیفزاید و بدین جهت بشارت فرزند به او دادند.
🔸ب.2. اگر ضحک به معنای حیض شدن باشد، آنگاه شاید میخواهد توجه دهد که این حیض شدنش بود که موجب گردید آنان این بشارت را به او ابلاغ کنند.
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
7⃣ «فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ»
میدانیم که حضرت اسحاق ع، فرزند حضرت ابراهیم ع است؛ و حضرت یعقوب ع، فرزند حضرت اسحاق ع. اینکه یک زن نازا را به آوردن بچه بشارت دهند، طبیعی است؛
اما چرا بعد از این بشارت، آمدن یعقوب بعد از اسحاق را هم بشارت داد؟
🔹الف. میخواهد به او بشارت دهد که نهتنها فرزندی خواهی آورد، بلکه فرزندت هم فرزندی خواهد آورد
📚(المیزان، ج10، ص323)
و در واقع، بشارت فقط به فرزند آوردن نیست، بلکه بشارتی است که اساساً نسل شما ادامه خواهد یافت؛ چرا که:
از بهترين بشارتها، نعمتى مستمر و دنبالهدار است.
📚(تفسير نور، ج4، ص91)
🍃ب. با این بشارت، نهتنها برخوردار شدن وی از یک فرزند را نشان میدهد، بلکه عملا به او مژده میدهد که فرزند تو پیامبری است بین دو پیامبر؛ یعنی خدا به تو فرزندی میدهد که پیامبر است و پدر و پسرش هم پیامبر بودهاند.
📚 (ابن عباس، به نقل از مجمع البيان، ج5، ص273)
🍃ج. چهبسا با آوردن تعبیر «من وراء اسحاق یعقوب» میخواهد به وجه تسمیه حضرت یعقوب اشاره کند (که یعقوب کسی است که عقب دیگری میآید، و با این تعبیر بفهماند که این عقب بودن، منظور عقب بودن و در پی پدرش اسحاق بودن است) و غیرمستقیم مطلب غلطی که در تورات تحریفشده موجود است را برملا سازد؛ و آن اینکه در تورات آمده که حضرت اسحاق بچهدار نمیشد و به درگاه خداوند دعا کرد و همسرش دوقلو باردار شد و فرزند اولش را «عیسو» نامیدند و دومی چون در عقب عیسو آمد و عقب او را گرفته بود، یعقوب نامیده شد.
📚 (المیزان، ج10، ص323)
@Yekaye
یک آیه در روز
858) 📖 وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ
.
8⃣«أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ... فَبَشَّرْناها
گاه در لابلاى دلهرهها، بشارت هم وجود دارد.
📚(تفسير نور، ج4، ص91)
@Yekaye
859) 📖 قالَتْ يا وَيْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلي شَيْخاً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عَجيبٌ 📖
💢ترجمه
گفت: ای وای! آیا من بچه آورم در حالی که پیرزنی هستم و این شوهرم است که پیرمرد است. همانا این واقعاً چیز عجیبی است!
سوره هود (11) آیه 72
1397/9/27
10 ربیعالثانی 1440
▪️سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها را به همه محبان اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنم▪️
@Yekaye