eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حَليم قبلا بیان شد که ▪️درباره اینکه اصل ماده «حلم» بر چه چیزی دلالت دارد بین اهل لغت اختلاف است. ▫️ابن فارس بر این باور است که این ماده حداقل بر سه معنای کاملا متباین و بی‌ربط به هم دلالت دارد: (۱) بردباری و نقطه مقابل عجله؛ (۲) حالت سوراخ و فاسد شدن پوست که توسط موریانه و سایر حشرات رخ می‌دهد؛ و (۳) دیدن چیزی در خواب؛ و این ماده را از بهترین شواهدی دانست که نمی‌توان همه معانی‌اش را بهم برگرداند؛ ▫️هرچند برخی معنای اصلی این ماده را خویشتنداری و کنترل هیجانات معرفی کرده و به نحو تکلف‌آمیزی کوشیده‌اند همه معانی مذکور را به این معنا برگردانند. ▪️در هر صورت، بحثی نیست که «حِلْم» به معنای خویشتنداری و کنترل هیجانات است و جمع آن «أَحْلَام» می‌باشد، و «حلیم» صفت مشبهه است به معنای کسی که بسیار بردبار است و صفتی است که هم در مورد انسان (إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ، هود/۷۵؛ فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ، صافات/۱۰۱) و هم در مورد خداوند به کار رفته است، به همراه اوصافی دیگر (غَفُورٌ حَلِيمٌ، … غَنِيٌّ حَلِيمٌ، … عَلِيمٌ حَلِيمٌ، … شَكُورٌ حَلِيمٌ) ▪️معنای «حلم» به «صبر» بسیار نزدیک است و برخی در تفاوت این دو گفته‌اند که «حلم» مهلت دادن حکیمانه در عذاب کردن و مواخذه کردن کسی است که مستحق عقوبت است و از این رو، نقطه مقابل آن «سفاهت» است که نوعی عجله‌ورزی غیرحکیمانه است؛ اما «صبر» بازداشتن خویش است از افتادن در ناملایمات یا اظهار بی‌تابی کردن؛ و از این روست که در مورد خداوند تعبیر «حلیم» ‌به کار می‌رود اما تعبیر «صابر» خیر؛ که اگر این توضیح را قبول کنیم، حق با کسانی است که اصل ماده «حلم» را نقطه مقابل عجله می‌دانستند؛ و مفهوم «خویشتنداری» را لازمه آن، و نه جزء آن، برمی‌شمردند. 🔖جلسه 741 http://yekaye.ir/al-fater-35-41/ @Yekaye
🔹أَوَّاه ▪️کلماتی مانند «آه» و سایر اسماء صوتی الفاظی‌اند که از دهان شخص شخص غمگین به مناسبت غم و اندوهی که در آن گرفتار آمده خارج می‌شود و به اقتضای حال او تلفظ‌ها و حروف مختلفی به کار گرفته می‌شود. در زبان عربی از این کلمات با اشتقاق انتزاعی فعلی ساخته شده است که الان بر وزن «أوه» می‌باشد؛ و از این رو، این ماده صرفاً بر بیان حالت غم و اندوه دلالت دارد 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص199) ▪️در واقع، وقتی کسی که آه می‌کشد، می‌گویند «تأوَّهَ»؛ و در گویش‌های عربی تلفظ‌های مختلفی دارد به صورت‌های «آوَّهْ» ، «أوَّهْ» ، «أَوَّهْ» ، «آوَهْ» ، «أوِّهْ» ، «أَوْهِ» ، «آهِ» ، «آوِ» و «أَوّتَاه» بیان می‌شود. 📚(معجم المقاييس اللغة، ج1، ص163) و از ابوالعباس (احمد بن یحیی ثعلب) نقل شده که عرب وقتی کسی کارش را کفایت کند «إِيهاً می‌گوید؛ وقتی فریبش دهند «وَيْهاً» و وقتی دچار تعجب شود «وَاهاً» می‌گوید 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص101) ▪️بدین ترتیب، «أَوَّاه» به کسی می‌گویند که زیاد آه می‌کشد و از این کلمه برای اشاره به کسی که در حرکات و سکنات خویش خشیت از خدا را ابراز می‌دارد استفاده می‌شود 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص101) 📿از این ماده تنها همین کلمه، و آن هم دو بار، و هر دوبار در توصیف حضرت ابراهیم ع به کار رفته است. (مورد دیگر: إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ؛ توبه/114) @Yekaye
🔹مُنيب درباره ماده «نوب» ▪️ابن فارس می‌گوید که در اصل بر عادت کردن و انس گرفتن با محلی و برگشتن بدان دلالت دارد، چنانکه به زنبور «النّوب» گفته می‌شود از این جهت که دائما به کندویش برمی‌گردد 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص367) در واقع، ابن‌فارس دو عنصر را در معنای این ماده دخالت می‌دهد: 🔸یکی به جایی انس گرفتن و عادت کردن؛ و 🔸دوم برگشتن؛ اما برخی از اهل لغت، تنها عنصر اول و برخی تنها عنصر دوم را در اصل معنای این ماده دخیل دانسته‌اند: ▪️برخی اصل معنای این ماده را رجوع پیاپی (رجوع بعد از رجوع) دانسته و علاوه بر اینکه کاربرد آن در مورد زنبور را شاهد بر مدعای خود دانسته‌اند، وجه تسمیه «نائبة» (بلای بزرگی که یکدفعه بر سر انسان فرو می‌آید) این دانسته‌اند که حادثه‌ای است که اقتضایش این است که دوباره برگردد؛ و «إنابة» به درگاه خداوند متعال هم رجوع با توبه و اخلاص به اوست 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص827) ▫️و البته دیگران هم در تفاوت «رجوع» با «إنابه» گفته‌اند که انابه اخص از رجوع است و صرفا ناظر به برگشت به طاعت است و «مُنیب» بار مدح‌آمیز دارد؛ از این رو، برای کسی که به انجام گناه برگردد به کار نمی‌رود. 📚(الفروق في اللغة، ص300) ▪️در مقابل،مرحوم مصطفوی اصل این ماده را ناظر به نزول اختیاری و عامدانه در محلی دانسته‌، و مفاهیمی همچون رجوع و انس گرفتن و روی آوردن و توبه را از آثار این معنا قلمداد کرده ‌است. ▫️از نظر ایشان، وجه تسمیه «نائبه» این است که عامدانه از جانب خداوند نازل می‌شود و برگشتن به محل قبلی نیز امری است که عامدانه انجام می‌گردد؛ اما استمرار و تکرار، نه ناظر به اصل این ماده، بلکه ناظر به صیغه‌های مفاعله (مناوبة) و تفاعل (تناوب) است. ▫️«إنابه» هم چون به باب افعال رفته، متعدی شده و به منزله آن است که کسی خویش را در جایگاه خاصی فرود آورد، و «مُنیب» هم کسی است که خود را در مسیر سلوک الی الله قرار داده است، همانند «توکیل» که شخص دیگری را به جای خویش می‌گمارد؛ و علت اینکه «أنابه» با حرف «الی» می‌آید و «توکل» با حرف «علی» (عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنيبُ؛ هود/88)، این است که در «انابه» شخص خود را درون مسیری قرار می‌دهد که او را به سوی خدا می‌برد و برای اشاره به این غایت «الی»‌می‌آید اما در توکل مفهوم اعتماد و تکیه کردن پررنگتر است و از این رو «علی» می‌آید 📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج12، ص298-299) 📿این ماده در قرآن کریم جمعاً 18 بار، و البته تنها در باب افعال، (هم به صورت فعل [أناب] و هم به صورت اسم فاعل [منیب] به کار رفته است.] @Yekaye
🔹لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ به لحاظ ترکیب نحوی، ▪️«لام» لام مزحلقه است (که برای تاکید می‌آید)؛ ▪️«حلیم» خبرِ إنّ است؛ ▪️اما «أَوَّاهٌ» را می‌توان دو گونه تحلیل کرد: 🔸خبر دوم: ابراهیم بردبار بود و بسیار تضرع‌پیشه بود؛ 🔸صفت برای «حلیم»: ابراهیم بردباری تضرع‌پیشه بود؛ ▪️«مُنيبٌ» را چند گونه می‌توان تحلیل کرد: 🔸خبر سوم: ابراهیم بردبار بود و بسیار تضرع‌پیشه بود و بازگشت‌کننده بود؛ 🔸صفت برای «حلیم»: ابراهیم بردباری تضرع‌پیشه و بردباری بازگشت‌کننده بود؛ 🔸صفت برای «أواه» - که در این صورت: ▫️اگر «أواه» خبر دوم باشد، چنین می‌شود: ابراهیم بردبار بود و تضرع‌پیشه‌ای بازگشت‌کننده؛ ▫️اگر «أواه» صفت باشد، نقشِ «منیب»، می‌تواند: 🔻صفتِ فقط برای «أواه» باشد: ابراهیم «بردباری تضرع‌پیشه»، آن هم «تضرع‌پیشه‌ای بازگشت‌کننده» بود؛ 🔻صفتِ «أواه» باشد مطلقا: ابراهیم بردبارِ تضرع‌پیشه‌ی بازگشت‌کننده بود. 🔻صفت برای ترکیبِ «حلیم أواه» باشد: ابراهیم «بردبارِ تضرع‌پیشه»ی بازگشت‌کننده بود. ✳️شیرینیِ این عبارت این است که در آن واحد ظرفیت تمامی این معانی را دارد، و با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، بعید نیست که همگی مد نظر بوده باشد، بویژه که هریک نکته ظریفی را می‌رساند که دیگری فاقد آن است. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) الف. از امام باقر ع و نیز جداگانه از امام صادق ع روایت شده است که در تفسیر آیه «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ» [و در واقع، در توضیح کلمه «أوّاه» فرمودند: یعنی دَعّاء (کسی که بسیار اهل دعا و راز و نیاز است). 📚تفسير العياشي، ج2، ص154؛ الكافي، ج2، ص466 ؛ دعائم الإسلام، ج1، ص166 عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ» قَالَ دَعَّاء عن زرارة و حمران و محمد بن مسلم عن أبي جعفر ع و أبي عبد الله ع مثله ☀️ ب. از امام باقر ع روایت شده است: «أوّاه» کسی است که در پیشگاه خداوند تضرع نماید، در نمازش و هنگامی که در زمینی خالی از سکنه باشد و در خلوت‌. 📚تفسير القمي، ج‏1، ص306 وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْأَوَّاهُ الْمُتَضَرِّعُ إِلَى اللَّهِ فِي صَلَاتِهِ- وَ إِذَا خَلَا فِي قَفْرَةٍ فِي [مِنَ‏] الْأَرْضِ وَ فِي الْخَلَوَاتِ. @Yekaye
☀️2) روایتی از امام صادق ع درباره این داستان در قرآن قبلا در بحث از آیات 69 و 70 همین سوره گذشت. 🔖https://eitaa.com/yekaye/3781 در ادامه آن روایت آمده است: خداوند متعال فرمود: «پس هنگامی که «رَوع» از ابراهیم برفت» یعنی ترس از او زایل شد «و او را بشارت آمد» یعنی به اسحاق؛ «شروع کرد به مجادله با ما درباره قوم لوط» (هود/74) یعنی آنچه بین او و جبرئیل گذشت، و خداوند متعال می‌فرماید: «به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری «أوّاه» و «منیب» بوده است» (هود/75) یعنی مومن در دعا، و روی آورنده به عبادت پروردگارش. در این هنگام بود که به ابراهیم ع فرمود: «ای ابراهیم، از این مطلب صرف نظر کن که همانا دستور پروردگارت آمده است» یعنی عذابش؛ «و همانا آنان به گونه‌ای‌اند که بدانها خواهد رسید عذابی غیر مردود» (هود/76) یعنی عذاب از آنها برنمی‌گردد. و در این هنگام بود که ابراهیم ع فرمود: ای فرشتگان پروردگارم و ای فرستادگان او «بروید آن گونه که ماموریت یافته‌اید» (حجر/65) 📚تحفة الإخوان (خطی)، ص48؛ به نقل از البرهان في تفسير القرآن، ج4، ص317 قال الإمام جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام): قال الله تعالى: «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِيمَ الرَّوْعُ»، أي الخوف «وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى» يعني بإسحاق «يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ» يعني ما جرى بينه و بين جبرئيل، يقول الله تعالى: «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ» يعني هو مؤمن في الدعاء، مقبل على عبادة ربه؛ قال فعند ذلك قال لإبراهيم: «يا إِبْراهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ» يعني عذابه «وَ إِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ» أي غير مصروف. قال: فعند ذلك قال إبراهيم (عليه السلام): يا ملائكة ربي و رسله، «امضوا حيث تؤمرون». ✅بقیه این حدیث ان شاء الله در بحث از آیه 77 خواهد آمد. @Yekaye
☀️ 3) حدیثی طولانی از پیامبر اکرم ص خطاب به ابن‌مسعود آمده که مجموعه وصایایی است از ایشان خطاب به ابن‌مسعود؛ و در واقع، خطاب به تمامی مومنان. فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی دیگر از آن حدیث آمده است: ابن‌مسعود! بر تو باد سکینه و وقار؛ و بکوش که راحت‌گیر و نرمخو و باعفت و تسلیمِ [حق و حقیقت] و پرهیزگار و پاک‌سرشت و نیکوکار و پاک و بی‌آلایش و صادق و خالص و سلیم و صحیح و تیزفهم و صالح و صبور و شکور و مومن و خویشتن‌دار و عابد و زاهد و رحیم و عالِم و فقیه باشی، که خداوند متعال می‌فرماید: «به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تضرع‌پیشه و بازگشت‌کننده بوده است». (هود/75) و «و بندگان رحمان كسانىاند كه بر زمين با فروتنى راه مىروند، و چون نادانان آنها را طرف خطاب قرار دهند آنها سلام گويند. و آنان كه شب را در برابر پروردگارشان در حالى كه سجده كننده و ايستادهاند به روز مىآورند.» (فرقان/63-64) و «و به مردم نیکو سخن بگویید» (بقره/83) و «و آناناند كه گواهى دروغ نمىدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند. و كسانىاند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند، كر و كور روى آن نمىافتند؛ و آنان كه مىگويند: پروردگارا، براى ما از همسران و فرزندانمان روشنى ديدگان عطا كن و ما را بر تقواپیشگان پيشوا گردان؛ اينانند كه به [پاس] آنكه صبر كردند، غرفه [هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد؛ در آنجا، جاودانه خواهند ماند. چه خوش قرارگاه و اقامتگاهى!» (فرقان/72-76) «به راستى كه مؤمنان رستگار شدند، همانان كه در نمازشان فروتنند، و آنان كه از بيهوده رويگردانند، و آنان كه زكات مىپردازند، و كسانى كه نگهدارنده شهوات خويشاند.، مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آوردهاند، كه در اين صورت مورد سرزنش نيستند. پس هر كه فراتر از اين جُويد، آنان از حد درگذرندگانند. و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايتكنندهاند، و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند، آنانند كه ميراث برانند، همانان كه بهشت برین را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند.» (مومنون/1-11) «و آنان در بهشت‌هایی گرامی‌داشته می‌شوند» (معارج/35) «مؤمنان تنها كسانى هستند كه چون ياد خدا به ميان آيد دلهايشان بترسد، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد، و بر پروردگار خود توكّل مىكنند؛ همانان كه نماز را به پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند. آنان هستند كه حقّاً مؤمنند، براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود.» (انفال/2-4) 📚مكارم الأخلاق، ص456 @Yekaye 👇متن حدیث 👇
متن حدیث فوق عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلْتُ أَنَا وَ خَمْسَةُ رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِنَا يَوْماً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ أَصَابَتْنَا مَجَاعَةٌ شَدِيدَةٌ وَ لَمْ يَكُنْ رِزْقُنَا مُنْذُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ إِلَّا الْمَاءَ وَ اللَّبَنَ وَ وَرَقَ الشَّجَرِ فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ إِلَى مَتَى نَحْنُ عَلَى هَذِهِ الْمَجَاعَةِ الشَّدِيدَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَزَالُونَ فِيهَا مَا عِشْتُمْ فَأَحْدِثُوا لِلَّهِ شُكْراً فَإِنِّي قَرَأْتُ كِتَابَ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ عَلَيَّ وَ عَلَى مَنْ كَانَ قَبْلِي فَمَا وَجَدْتُ مَنْ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إِلَّا الصَّابِرُون ... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ عَلَيْكَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ كُنْ سَهْلًا لَيِّناً عَفِيفاً مُسْلِماً تَقِيّاً نَقِيّاً بَارّاً طَاهِراً مُطَهَّراً صَادِقاً خَالِصاً سَلِيماً صَحِيحاً لَبِيباً صَالِحاً صَبُوراً شَكُوراً مُؤْمِناً وَرِعاً عَابِداً زَاهِداً رَحِيماً عَالِماً فَقِيهاً يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ» «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً» (فرقان/63-64) «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (بقره/83) «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً» (فرقان/72-76) وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ» (مومنون/1-11) وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ» (معارج/35) وَ قَالَ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» إِلَى قَوْلِهِ «أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيم» (انفال/2-4) 📚مكارم الأخلاق، ص456 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تض
. 1⃣ «يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ؛ إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ» حضرت ابراهیم ع با فرشتگان خداوند در ایفای ماموریت الهی‌شان مجادله می‌کند؛ اما خداوند او را با اوصافی همچون بردباری، اهل آن و ناله و مناجات و تضرع به درگاه خداوند بودن و رجوع دائمی به خدا می‌ستاید. اما 🤔چرا این سه صفت؟ 🤔و چرا او را مدح کرد؟ 💢شاید اگر این را ضمیمه کنیم به آیه دیگری که به مومنان می‌فرماید که اگر واقعا به خدا و روز آخرت ایمان دارید در اجرای مجازات زناکاران دچار رأفت و سستی نشوید، (الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر؛ نور/2) بهتر بتوانیم به پاسخ این سوال برسیم. در واقع، از آنجا که در مومن، و بلکه از زمره برترین مومنان بودن حضرت ابراهیم ع تردیدی نیست، معلوم می‌شود که این مجادله حضرت ابراهیم ع با خدا، 🔻نه از سر دلسوزی‌های احساساتی بوده 🔻نه از سر مخالفت با خداوند 🔻و نه تردید در رحمانیت و رحیمیت خداوند؛ بلکه 🔺 «بردباری» را از آن جهت ذکر کرد که نشان دهد تقاضای حضرت ابراهیم ع تأخیر انداختن عذاب آنان بوده، نه مطلقاً عذاب نشدن آنان؛ 📚(المیزان، ج10، ص326) (در نکات ادبی بیان شد که «حِلم» مهلت دادن و عجله نکردن در مجازات است) 🔺و «أوّاه» را ذکر کرد که تذکر دهد که او بارها به درگاه خداوند از گمراهی گمراهان ناله می‌کرد 📚(المیزان، ج10، ص327) 🔺 ویا از این جهت که بفرماید خودش دائما اهل تضرع به درگاه خداوند بود و به هیچوجه این نبود که بخواهد بر خدا خرده بگیرد و در برابر خدا، برای خود، شأنیتی قائل باشد و بخواهد دلسوزی عاطفیِ خود را معیار نقض حکم خدا قرار دهد؛ 🔺و «منیب» را ذکر کرد که بگوید که بارها به خداوند برای نجات یافتن آنان [از آن عمل زشت‌شان] مراجعه کرده بود 📚 (المیزان، ج10، ص327) ویا چه‌بسا نشان دهد که او چون خود اهل انابه و توبه بود (و با توجه به عصمت وی، علی‌القاعده معنای انابه او این است که برای کوچکترین کاری که احتمال می‌داد نکند حق عبودیت را بجا نیاورده باشد، به استغفار و توبه می‌پرداخته) احتمال می‌داد که آنان هم انابه کنند و از مسیر انحرافی‌شان برگردند. به تعبیر دیگر، 🔹این تعابیر بخوبی نشان می‌دهد که محاجه حضرت ابراهیم ع برای عذاب نشدن قوم لوط، به هیچ عنوان مصداق دفاع گناهکاران در گناهشان [یعنی عادی دانستن و دفاع از از آن جهت که به روی می‌آورند] ، نبوده است❗️ 📚(المیزان، ج10، ص326) @Yekaye
یک آیه در روز
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تض
. 2⃣ «إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ» حلیم کسی است که بردبار و اهل تحمل است؛ و در ذهن ما کسی که «بردبار» است اهل آه و ناله کردن نیست؛ در حالی که حضرت ابراهیم ع در همان حال که حلیم است، اواه هم (کسی است که زیاد آه و ناله می‌کند) نیز هست❗️ پس دو گونه آه و ناله داریم، 🔻یکی آن که از سر بیقراری و کم‌تحملی در برابر سختی‌هاست؛ و 🔺دیگری آن که همراه با بردباری و حِلم است! اما این دومی چگونه ممکن است؟ ♦️شاید عبارت «مُنیب» وجه جمع این دو را نشان می‌دهد؛ یعنی کسی واقعا بردبار و اهل تحمل می‌شود که جایی برای آه و ناله کردن داشته باشد، و بلکه آنجا زیاد برود و بسیار آه و ناله کند؛ به تعبیر دیگر، کسی واقعا حلیم و بردبار می‌شود که همواره به درگاه خداوند پناهنده شود و آنجا تضرع کند. 📚(اقتباس از التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص199) @Yekaye
یک آیه در روز
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تض
. 3⃣ «... أَوَّاهٌ مُنيبٌ» اگر رجوع به خداوند در کار باشد، آه و ناله کردن نه‌تنها بد نیست، بلکه زیادش هم خوب است؛ در واقع، آه و ناله، اگر به درگاه خدا باشد ارزشمند است و اگر به نزد انسانها باشد حقارت‌آور است. @Yekaye
یک آیه در روز
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تض
. 4⃣«يُجادِلُنا في قَوْمِ لُوطٍ؛ إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ» انبيا، دلسوزترين رهبران جامعه بشرى هستند، و با حلم و ناله و انابه، براى نجات مردم تلاش مىكنند. 📚(تفسير نور، ج5، ص357) @Yekaye
یک آیه در روز
862) 📖 إنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ 📖 💢ترجمه به‌درستی که ابراهیم قطعا بردباری بسیار تض
. 5⃣ «إِنَّ إِبْراهيمَ ... مُنيبٌ» «مُنیب» به معنای «بازگشت‌کننده» است؛ و در تمامی کاربردهای قرآنی‌اش ناظر به رجوع الی الله، و مفهومی قریب به «توبه» است. اما می‌دانیم که حضرت ابراهیم ع یک پیامبر الواالعزم و معصوم بوده و گناهی نمی کرده که بخواهد از گناه برگردد؛ پس معنای «إنابه» در مورد ایشان چیست؟ 🍃الف. یعنی در هر کاری به خداوند مراجعه می کرد و دائما بر او توکل می‌کرد. 📚(مجمع‌البیان، ج5، ص275؛ المیزان، ج10، ص326) 🍃ب. یعنی هر لحظه به طاعتی از طاعات خداوند مراجعه می‌کرد؛ اگر در لحظه قبل در حال انجام طاعتی بود، لحظه بعد هم باز به طاعتی دیگر می‌پرداخت. 📚(مجموعه ورام، ج2، ص265) یعنی چیزی شبیه مضمون آیه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب: وقتی [از کاری] فارغ شدی؛ [دوباره به کاری دیگر] کوشش نما» (انشراح/7) 🍃ج. توبه هرکس به ازای خویش است؛ و منافاتی با عصمت ندارد. در واقع، اگر در نظر بگیریم که مراتب انسانها متفاوت است و گاه مرتبه شخص بقدری بالاست که انجام کاری که برای دیگران چه‌بسا حسنه محسوب شود، برای مقام او سیئه است (چنانکه از پیامبر ص روایت شده که: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ: خوبی‌های ابرار، بدی‌های مقربان الهی است!» كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص255) آنگاه او از آنچه متناسب با جایگاه خود و برای خود گناه می‌شمرده توبه و انابه می‌کرده است؛ کاری که اگر ما آن کار را انجام دهیم، برای ما ثواب هم چه‌بسا داشته باشد. 🍃د. ... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
863) 📖 يا إِبْراهيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ 📖 💢ترجمه ای ابراهیم! از این بگذر! همانا چنین است که امر پروردگارت آمده است؛ و بی‌تردید آنان را آمده به سراغشان عذابی بی‌بازگشت. سوره هود (11) آیه 76 1397/10/6 19 ربیع‌الثانی 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹أَعْرِضْ قبلا بیان شد که ▪️ماده «عرض» در معانی متعددی به کار رفته، اما ظاهرا می‌توان همه آن معانی را به یک معنای واحد برگرداند؛ ▫️برخی آن معنای واحد را «عرض» (پهنا) (جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْض؛ حدید/۲۱)، در مقابل «طول» (درازا) دانسته‌اند، چنانکه «عریض» به معنای «پهن، دارای عرض زیاد» است که به طور استعاری در مورد امور غیرجسمانی هم به کار رفته است: (فَذُو دُعاءٍ عَريضٍ؛ فصلت/۵۱)؛ ▫️و برخی آن را «در مرآی و منظر و در معرض دید قرار دادن» معرفی کرده‌اند، چنانکه «عَرَضَ يَعْرِضُ عَرْضاً» به معنای عرضه شدن و در معرض دید قرار دادن یک کالا بوده، از این جهت که عرْضِ آن در معرض دید قرار می‌گرفته است؛ و یا از این جهت که عرْض خود را در راستای عرْض آن قرار داده است. ▪️«إعراض» به معنای روگردان شدن است (وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ؛ انعام/۳۵)، از این جهت که گویی روی را از کسی برمی‌گردانی و با عرض و پهلو خود با او مواجه می‌شوی. 🔖جلسه ۶۸۲ http://yekaye.ir/al-kahf-18-100/ @Yekaye
🔹اَمْرُ قبلا بیان شد که درباره اینکه ماده «أمر» در اصل به چه معناست، بین اهل لغت اختلاف است: ▪️برخی بر این باورند که این ماده در پنج معنای اصلی مستقلا به کار رفته است: «شأن و حال» (که جمعش «امور» است و در فارسی هم کاربرد دارد)، «دستور» (ضد «نهی»)، که «إمارة» (حکمرانی) و «أمیر» را هم از همین باب دانسته‌اند؛ «رویش» (نماء) و «برکت»، که به صورت «أمَر» تلفظ می‌شود، و «إمرأة» از همین باب است و از این جهت به زن «إمرأة» گفته‌اند که بر همسرش مبارک است، و «أَمِرَ الشَّئُ» هم به معنای «زیاد شد» (كَثُرَ) می‌باشد؛ علامت و محل قرار (أماره)؛ و «چیز عجیب» (إمر؛ کهف/۷۱) ▪️برخی با توجه به اینکه دو جمع «أُمُور» و « أَوَامِر» داریم، دو معنای اول را به عنوان معانی اصلی برای این ماده دانسته‌اند؛ ▪️و برخی هم سعی کرده‌اند همه اینها را به یک معنا برگردانند؛ ▫️ و اغلب معنای «دستور» را اصل قرار داده‌ و توضیح داده‌اند که اصل معنای این ماده «طلب کردن ویا مکلف ساختن» است همراه با استعلاء (برتری جویی) است و سپس به هر چیزی که مطلوب و مورد توجه دستوردهنده یا خود شخص، به طور صریح یا غیر صریح قرار بگیرد، اطلاق شده است؛ و با بهره‌مندی از دو مولفه «طلب» و «استعلا» است که این ماده در معانی گفته شده، با کلمات مشابه خود متفاوت می‌شود: «امارة» از این جهت «علامت» است که انسان را به مطلوبی می‌رساند؛ و معنای «شأن» هم آن مطلب و کاری است که «باید» انجام و واقع شود و یا سزاوار است که در مورد آن دستوری صادر شود، و در واقع یک لفظ عامی است که شامل جمیع سخنان و افعال می‌شود، و اینکه برای زیاد شدن تعداد یک گروه تعبیر «أَمِرَ القومُ» به کار می‌رود بدین جهت است که آنان نیازمند امیری می‌شوند که آنان را مدیریت کند؛ و «إمر» به معنای امر مُنکَر و عجیب هم از باب این تعبیر است که مطلب فاسدی است که نیازمند آن است که به ترک آن «دستور» داده شود. ▪️همچنین به نظر می‌رسد که این کلمه کاربرد خاص قرآنی هم دارد و در لسان قرآن کریم، «امر»‌ به معنای واقعیت و عالَمی برتر از عالم محسوس و مادی به کار رفت است. 🔖جلسه ۶۵۲ http://yekaye.ir/al-kahf-18-71/ @Yekaye
🔹آتيهِمْ «آتی» اسم فاعل از فعل «أتی» است، و آوردن اسم فاعل به جای فعل، دلالت بر قطعیت وقوع فعل دارد. @Yekaye
🔹عَذابٌ قبلا بیان شد که ▪️اصل ماده «عذب» در معانی بسیار متعددی به کار رفته است و با این تکثر معانی، برخی از اهل لغت، از اینکه یک اصل واحدی برای تمامی این معانی بیابند اظهار عجز کرده‌اند؛ با این حال، برخی سعی کرده‌اند دو معنای اصلی برای این واژه مطرح کنند، یکی معنای طیب و گوارا، و دیگری به معنای عذاب دادن، یا کتک زدن و شکنجه دادن. کلمه «عذاب» هم در مورد عقوبتها و امور ناخوشایندی به کار می‌رود که به نحوی مقتضای حال افراد گردیده است. 🔸در هر صورت، از میان مشتقات مختلف این ماده، کاربرد قرآنی آن تنها در دو حالت است: یکی در حالت ثلاثی مجرد (عذب) که به معنای طیب و گواراست، و در این حالت تنها ۲ بار به کار رفته است: «هذا عَذْبٌ فُراتٌ» (فرقان/۵۳؛ فاطر/۱۲) و دیگری وضعیت آن در باب تفعیل (۳۷۱ بار) ویا مصدر «عذاب» است که همواره به همان معنای عذاب کردن می‌باشد. 🔖جلسه ۴۹۹ http://yekaye.ir/al-qalam-68-33/ @Yekaye
🔹مَرْدُودٍ قبلا بیان شد که ماده «ردد» به معنای رجوع و برگشتن از وضعیتی که در آن بوده، می‌باشد؛ و در تفاوت «رد» با «رجوع» گفته‌اند که «رد» در اصل رجوع و برگشتنی بوده که با نوعی کراهت و ناخوشایندی از وضعیتی که در آن بسر می‌برده همراه بوده است؛ هرچند کم‌کم این دو کلمه در جای همدیگر هم به کار رفته است. 🔖جلسه ۱۵۱ http://yekaye.ir/muhammad-047-25/ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا