.
3️⃣ «يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ»
مقصود از این اضافهای که خداوند از فضل خود بدانها میدهد چیست؟
🍃الف. چهبسا مراد، چندبرابر شدن پاداشها و مصداق آیاتی باشد مانند:
🌱الف.1. «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها: کسی که حسنهای بیاورد برایش ده برابر آن است» (أنعام/160)
ا
🌱لف.2. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ: مَثَلِ [انفاقات] كسانى كه اموالشان را در راه خدا انفاق مىكنند مَثَل دانهاى است كه هفت خوشه بروياند، در هر خوشهاى يكصد دانه باشد و خداوند براى هر كه بخواهد [آن را] چند برابر مىكند» (بقره/261)
📚 (المیزان، ج17، ص44)
🌱الف.3. ...
🍃ب. چهبسا مراد، اموری باشد که از سنخ ثواب نیست، و مثلا مصداق آیه «لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ: برایشان آنچه بخواهند در آنجا مهیاست و نزد ما اضافهای هم برایشان هست» (ق/35) باشد؛ آنگاه این امر اضافه چیست؟
🌱ب.1. به آنها اجازه شفاعت میدهند. (حدیث1) در واقع، با عمل خودشان بهشت برای خودشان مهیا میشود و با این اضافه اجازه وارد کردن دیگران در بهشت را مییابند.
🌱ب.2. در قبرهایشان برایشان گشایش ایجاد میشود 📚(ضحاک، به نقل از مجمعالبیان، ج8، ص636) یعنی عملشان عاقبت نهاییشان در قیامت را رقم میزند، و این اضافه، تسهیلاتی است برای ادامه بقایشان تا قیامت.
🌱ب.3. مراتب بالای بهشت (مراتب فنا و بقای بعد از فناء) است که با عمل بدانها نمیتوان رسید و جز با فضل و عنایت خداوند دسترسیپذیر نیست.
توضیح:
انسان با عمل صالح خود بالا میرود اما عرفا میگویند که به مرتبهای میرسد که دیگر «من» و «عمل من» نباید به هیچ عنوان مطرح باشد؛ و طبیعتا اثر «اعمال من» صرفا تا اینجا بوده و از اینجا به بعد، آنچه انسان را پیش میبرد صرفا فضل الهی است؛ هرچند در نظر عمیق، آنجا درمییابد که همان عمل وی هم فضل خدا در حق او بوده است.
🌱ب.4. ...
🔸تبصره
مواردی که بیان شد هیچ منافاتی با هم ندارند و بعید نیست که همگی اینها مصادیق مختلف «فضل خدا» بوده باشد.
✅ @Yekaye
یک آیه در روز
730) 🌺 ليُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ 🌺 سوره فاطر
.
4️⃣ «يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ»
نفرمود که از فضل خویش «یزید لهم: برایشان میافزاید» بلکه فرمود «یزیدهم: ایشان را بیفزاید».
چرا؟
🍃الف. فضل خدا صرفا بر داراییِ انسان نمیافزاید؛ بلکه بر خود انسان میافزاید و حقیقت انسان را ارتقاء می دهد.
🍃ب. ...
✅ @Yekaye
یک آیه در روز
730) 🌺 ليُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ 🌺 سوره فاطر
.
5️⃣ «لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ»
اینکه خداوند «شکور» باشد کافی است که اجرت افراد را تماماً بدهد و از فضل خود بر آن بیفزاید؛
چرا بر غفور و خطاپوش بودنش هم تاکید کرد، و حتی این را مقدم آورد؟
🍃الف. کارهای همه ما – مخصوصا وقتی در پیشگاه الهی که بر ظرایف امور کاملا آگاه است – عرضه شود، حقیقتا پر از عیب و نقص است، تا حدی که اگر قرار باشد صرفا ما به ازای کار ما را به ما بدهند، هیچ چیزی دست ما را نمیگیرد.
🔹به قول امام حسین ع در دعای عرفه: «إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ فَكَيْفَ لَا يَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِيَ وَ مَنْ كَانَتْ حَقَائِقُهُ [حَقَّانِيَّتُهُ] دَعَاوِيَ فَكَيْفَ لَا تَكُونُ دَعَاوِيهِ دَعَاوِي: خدایا کسی که خوبیهایش بدی است، چگونه بدیهایش بدی نباشد؛ و کسی که حقایقش ادعایی بیش نیست، چگونه ادعاهایش بیش از ادعا باشد؟!» 📚(اقبال الاعمال، ج1، ص348)
به تعبیر دیگر،
🔹اگر فضل خدا به میدان نیاید همه زیانکار خواهند بود (فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرين؛ بقره/64)
🔹و هیچکس پاک و تزکیه نخواهد شد «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً؛ نور/24»
🔹و جز اندکی همگان پیرو شیطان میشدیم «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَليلا؛ نساء/83»
🔹و بدین جهت است که به ما گفتهاند بیش از آنکه به آنچه جمع کردهاید دل ببندید، به فضل و رحمت خدا دلخوش باشید «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون؛ یونس/58»
🍃ب. شاید بتوان گفت که شکور بودن ناظر است به پاداش را تماماً دادن؛ و غفور بودن ناظر است به افزودن ناشی از فضل خدا؛ و در واقع در اینجا از صناعت «لف و نشر مُشَوّش» استفاده شده است.
🍃ج. ...
✅ @Yekaye
731) 🌺 وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبيرٌ بَصيرٌ 🌺
سوره فاطر (35) آیه 31
💐 ترجمه
و آنچه به تو از کتاب وحی کردیم خود حق است، و در حالی که تصدیق کننده است آنچه را که پیش روی اوست؛ قطعا خداوند به بندگانش بسیار آگاه و بصیر است.
4 شعبان 1439
1397/2/1
💐 میلاد باسعادت علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس بر تمامی مردان مرد روزگار و دلباختگان جوانمردی و عاشقان اهل بیت ع مبارک باد🌹
✅ @Yekaye
🔹«الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ»
در این جمله «الذی ...» مبتداست، و «الحق» خبر است و «هو» ضمیر فصل
📚(الجدول فی اعراب القرآن، ج22، ص274)
خبر عموما نکره میآید؛ وفتی معرفه بیاید دلالت بر حصر میکند؛
و ضمیر فصل هم برای تاکید است؛
در واقع در این عبارت با تاکید شدید میفرماید فقط آنچه از کتاب بر تو وحی شده است، حق است.
🔖(ان شاء الله توضیح بیشتر در تدبر1 خواهد آمد)
✅ @Yekaye
🔹مُصَدِّقاً
▪️قبلا بیان شد که ماده «صدق» به معنای راستگویی واژهای کاملا آشناست؛
و وقتی به باب تفعیل میرود،
▫️ اگر در مورد شخص به کار رود (صَدَّقْتُ فلانا)، به معنای نسبت صدق دادن به او و تایید راستگویی اوست؛ و
▫️ اگر در مورد مطلبی به کار رود، به معنای اذعان به راست و درست بودن آن مطلب است،
که این اذعان میتواند زبانی یا عملی باشد؛
و
«تصدیق» در مورد هر چیزی که در آن تحقیق و بررسیای انجام شده، به کار میرود.
▪️در قرآن کریم فعل «صدّق»
▫️هم بدون حرف اضافه (صَدَّقَ الْمُرْسَلين، صافات/۳۷؛ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا، صافات، ۱۰۵؛ ٌ مُصَدِّقُ الَّذي بَيْنَ يَدَيْه، انعام/۹۲) به کار رفته،
▫️هم با حرف اضافه «بـ» (مانند همین آیه، یا «صَدَّقَ بِالْحُسْنی»، لیل/۶؛ «صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها» تحریم/۱۲؛ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّه، آلعمران/۳۹) و
▫️هم با حرف اضافه «لـ» (مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ؛ فاطر/31) و هم با حرف اضافه «علی» (صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْليسُ ظَنَّه، سبأ/۲۰).
🔖جلسه 297 http://yekaye.ir/al-maaarij-70-26/
✅ @Yekaye
🔹خَبيرٍ
▪️قبلا بیان شد که درباره ماده «خبر» برخی بر این باورند که در اصل در دو معنی به کار میرود
▫️یکی در معنای «علم» و
▫️ دیگری در معنای «نرمی و سستی»، چنانکه به کشاورزی که زمین را شخم میزند هم «خبیر» گویند چون زمین را نرم و آماده رویش گیاه میکند.
اما
▪️اغلب این دو معنا را به یک معنا برگردانده و گفتهاند علمی است که با اطلاع و احاطه دقیق باشد و به کنه معلومات پی ببرد و کشاورز شخمزننده را هم از این جهت خبیر گفتهاند که به زوایای پنهان مزرعهاش کاملا احاطه دارد و هنگام کار همه چیز را تحت نظر قرار میدهد.
▪️بدین ترتیب «خُبْر» و «خِبْرَةً» مصدر این ماده و به معنای خبردار شدن است چنانکه در آیه «قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً» (کهف/۹۱) آن را به معنای علم و معرفت دقیق به حساب آوردهاند.
▪️«خَبَر» را به معنای وسیله اطلاع و رسیدن به علم دانستهاند: «سَآتيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ؛ نمل/۷) به معنای این است که بتوانم علم و اطلاعی در این زمینه پیدا کنم.
▪️«خبیر» اسم فاعل و یا صفت مشبهه از این ماده است و کاربرد آن در مورد خداوند به معنای کسی است که علم به باطن و حقایق امور دارد و البته برخی این احتمال را هم مطرح کردهاند که شاید «خبیر» در مورد خدا به معنای «مُخبِر: خبر دهنده» باشد.
🔖جلسه ۵۲۴ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-34/
✅ @Yekaye
🔹 بَصيرٌ
▪️درباره ماده «بصر» قبلا بیان شد که برخی گفتهاند به معنای «چشم» ویا «قوه بینایی» است؛
▫️ و برخی گفتهاند به معنای «علم به چیزی» است؛
▫️و برخی هم این گونه بین این سخنان جمع کردهاند که: به معنای «علمی است که با نظر کردن (خواه نظر کردن [ظاهری] چشم و خواه نظر کردن [باطنی] قلب) حاصل میشود»، علمی که مثل دیدن، کاملا آشکار است.
▪️همچنین در تفاوت «بصر» با «عین» (= چشم) گفتهاند
▫️«چشم، ابزار دیدن است؛
▫️اما بصر، اسم برای خود دیدن است؛ لذا به کسی نابیناست میگویند: «عین» او کور (عمیاء) است، نه اینکه «بصر» او کور است.
▪️«بصیر» بر وزن فعیل، و به معنای فاعل است (یعنی بیننده) است و مخصوصا وقتی به صورت «بصیرة» میآید دلالتش بر نظر کردن با قلب خیلی بیشتر میشود.
جمع «بَصَر»، «أبصار» است؛ و جمع «بصیرت»، «بصائر»؛ و هردو در قرآن کریم آمده است: (لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ؛ انعام/۱۰۳) و (قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُم؛ انعام/۱۰۴)
🔖جلسه ۹۱ http://yekaye.ir/yusuf-012-108/
✅ @Yekaye