یک آیه در روز
732) 🌺 ثمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ
.
8⃣«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ»
اینکه در این آیه، «بإذن الله» قید برای چه عبارتی باشد، میتوان چند احتمال داد؛ که در هر احتمال نیز چند معنا ممکن است
(و یادآوری میشود که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در معنا چهبسا همه اینها مستقلاً مد نظر بوده باشد)
🍃الف. قید «سابق بالخیرات»، یعنی اینان به اذن خداوند بود که به مقامی رسیدند که پیشتاز در خیرات باشند. آنگاه:
🌱الف.1. در مقابل «ظالم لنفسه» است و میخواهد توجه دهد که ظلم، از سوى خود انسان است، ولى توفيق سبقت در خوبىها، به اذن خداست. (تفسير نور، ج9، ص501) یعنی مضمونی شبیه «ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك: آنچه از خوبی به تو میرسد از خداست و آنچه از بدی به تو میرسد از خودت است» (نساء/79)
🌱الف.2. چهبسا اشاره باشد به مقام «مُخلَصین: خالصشدگان» که فراتر از مقام «مُخلِصین: خالصکنندگان» است
(مخلِص، هنوز اخلاصش به عمل و تلاش خودش منسوب است؛ اما مخلَص، مقامی است که دیگر ورای مقام پاداش مبتنی بر عمل است، یعنی دیگر خدا او را خالص کرده است و گویی دیگر در برابر مشیت خداوند، هیچکاره است).
🍃ب. قید برای هر سه گروه؛ یعنی هرکسی هر کاری میکند: خوب یا بد، از مشیت خداوند خارج نیست و همه امور به اذن خدا رقم میخورد؛ و از این جهت شبیه باشد به مضمون آیه «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّه: اگر خوبیای به آنها برسد می گویند این از نزد خداست؛ و اگر بدیای به آنان برسد میگویند این از نزد توست؛ بگو همگی از نزد خداست» (نساء/78)
🍃ج. قید برای «اصطفینا»؛ که در این صورت، تاکیدی است بر گلچین کردن خداوند، و آنگاه:
🌱ج.1. اینکه «پیشتازان در خوبیها» را به نحو خاص برگزیدیم و آنان را امام دیگران قرار دادیم، تنها به اذن و مشیت خداوند بوده است.
📚(المیزان، ج17، ص46)
🌱ج.2. اینکه انتخاب کل این بندگان برای میراثبرِ کتاب بودن، صرفاً ناشی از مشیت خداوند بوده و هیچکس دیگری در آن نقشی نداشته است.
🌱ج. 3. ...
🍃د. قید برای «اورثنا»؛ که در این صورت نیز، تاکیدی است بر ارث دادن کتاب از جانب خداوند، و اینکه این اقدام که کتاب آسمانی را به ارث برسانیم (یعنی مثلا اینکه نبوت و ارسال کتاب جدید را ختم کنیم و ادامه کار را با وصایت انجام دهیم) ناشی از مشیت خاص خداوند بوده است.
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
732) 🌺 ثمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ
.
9⃣9 «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ»
این گونه نیست که هرکس از معارف دین به طور صحیح بهرهمند شود، حتماً به آن عمل کند و آدم خوبی شود.
🔳معارف دین ظرفیتهای انسان را چنان گسترش میدهد که:
🔺برخی میتوانند با تکیه بر آن از همگان در خوبیها پیشی بگیرند؛
🔹اما برخی همچنان، علیرغم برخورداری از اینها همانند دیگرانی که از این معارف برخوردار نیستند حالت بینابین دارند (مثل اغلب مردم عادی، نه خیلی خوب میشوند و نه خیلی بد)؛
🔻و برخی هم با وجود این معارف، در حق خویش ظلم میکنند و به جای حسن استفاده از این معارف، از آنها سوءاستفاده می کنند و به جای اینکه این معارف عامل ارتقای آنان شود، وبال گردنشان میشود.
♦و نکته مهم این است که آن کسانی که هم معارف دین را فرامیگیرند، و هم پیشتاز در خوبیها میشوند، مورد تفضل خاص الهی قرار گرفتهاند:
به قول سعدی:
چو آید به کوشیدنت خیر پیش
به توفیق حق دان نه از سعی خویش
https://ganjoor.net/saadi/boostan/bab8/sh1/
@yekaye
یک آیه در روز
732) 🌺 ثمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ
.
🔟 «ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبيرُ»
همه چیز صرفا با تلاش ما به دست نمیآید. برخی چیزها تنها و تنها ناشی از فضل و عنایت خداست.
@yekaye
733) 🌺 جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ 🌺
سوره فاطر (35) آیه 33
💐 ترجمه
بهشتهایی عدن [جاودان] که در آن داخل میشوند، در حالی که در آنجا با بازوبندهایی از طلا و با مروارید زیور مییابند، و لباسشان در آنجا پرنیان است.
7 شعبان 1439
1397/2/4
@yekaye
🔹«عَدْنٍ»
قبلا بیان شد که ماده «عدن» در اصل به معنای «اقامت» (در جایی قرار و آرام گرفتن) و ثبات است و «مَعْدِن» را از این جهت معدن گویند که محل استقرار جواهر و سنگهای قیمتی است.
🔖جلسه 612 http://yekaye.ir/al-kahf-18-31/
🔹«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها ...»
به لحاظ نحوی، این عبارت را
▪️میتوان خبر برای مبتدای محذوف گرفت که تفسیر «فضل بزرگ» در آیه قبل است (یعنی: آن فضلی بزرگ است، و آن عبارت است از بهشتهای جاودانی که ...)
و
▪️میتواند بدل برای «الْفَضْلُ الْكَبِيرُ» باشد (یعنی آن فضل بزرگ است، بهشتهایی جاودان است که ...)
📚(مجمع البيان، ج8، ص637 و 639)
@yekaye
🔹«أَساوِرَ»
قبلا بیان شد که این کلمه جمعالجمع است؛ یعنی این کلمه، جمع «إسوار» یا «أسوره» است، که این خود، جمعِ «سِوار» یا «سُوار» است؛
و اگرچه ماده «سور» در زبان عربی وجود دارد
🔖(و در جلسه۷۶ درباره آن توضیح داده شد، http://yekaye.ir/al-hadeed-057-13/ )؛
اما کلمه «سوار» را «معرب» (برگرفته از کلمه فارسیِ «دستوار» [= دستبند زینتی، النگو]) دانستهاند.
🔖جلسه 612 http://yekaye.ir/al-kahf-18-31/
@yekaye
🔹حَريرٌ
در بحث از آیه 21 همین سوره اشاره شد که ماده «حرر» در معانی متعددی به کار رفته است.
▪️برخی کوشیدهاند اینها را به دو معنای نهایی برگردانند:
▫️یکی حرارت و گرما در مقابل برودت و سرما؛ و
▫️دوم حُر و آزاد و بری از عیب و نقص بودن در برابر بردگی و بنده بودن.
و
▪️برخی هم بر این باورند که معنای اصلی این ماده همان حرارت است، و حُر به معنای کسی است که متصف به حرارت و حرکت و عمل و فعالیت میشود و این در جایی است که شخص اختیاردار خویش و آزاد باشد.
▪️از این ماده کلمه «حریر» (به معنای پارچهای بسیار لطیف و نازک) در قرآن کریم به کار رفته است (لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ؛ حج/۲۳ و فاطر/۳۳)
که گفتهاند هر پارچهای که از ابریشم و پرنیان درست شده باشد «حریر» گویند،
و برخی با توجه به اینکه این کلمه به عنوان لباس بهشتیان مطرح شده (و نیز: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَريراً؛ انسان/۱۲) گفتهاند که وجه تسمیهاش بدین جهت است که در این ماده اشارهای است به حرکت و فعالیت مطلوب و تحولاتی که انسان بدانها مایل است؛
اما چهبسا احتمال قویتر این است که این کلمه از زبان دیگری وارد زبان عربی شده باشد و ربطی به ماده «حرر» در دو معنای فوق نداشته باشد.
🔖جلسه 721 http://yekaye.ir/al-fater-35-21/
@yekaye
📖 اختلاف قرائت
▪️عموما عبارت «یدخلونها» را به صورت فعل ثلاثی مجرد معلوم (يَدْخُلُونَها: در آن داخل میشوند) قرائت کردهاند
▪️اما در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) به صورت فعل ثلاثی مزید مجهول (يُدْخَلُونَها» در آن داخلشان میکنند) قرائت شده است که شبیه عبارت «يُحَلَّوْنَ» میشود.
📚مجمع البيان، ج8، ص637 ؛ البحر المحيط، ج9، ص33
@yekaye