🔹«عَدْنٍ»
قبلا بیان شد که ماده «عدن» در اصل به معنای «اقامت» (در جایی قرار و آرام گرفتن) و ثبات است و «مَعْدِن» را از این جهت معدن گویند که محل استقرار جواهر و سنگهای قیمتی است.
🔖جلسه 612 http://yekaye.ir/al-kahf-18-31/
🔹«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها ...»
به لحاظ نحوی، این عبارت را
▪️میتوان خبر برای مبتدای محذوف گرفت که تفسیر «فضل بزرگ» در آیه قبل است (یعنی: آن فضلی بزرگ است، و آن عبارت است از بهشتهای جاودانی که ...)
و
▪️میتواند بدل برای «الْفَضْلُ الْكَبِيرُ» باشد (یعنی آن فضل بزرگ است، بهشتهایی جاودان است که ...)
📚(مجمع البيان، ج8، ص637 و 639)
@yekaye
🔹«أَساوِرَ»
قبلا بیان شد که این کلمه جمعالجمع است؛ یعنی این کلمه، جمع «إسوار» یا «أسوره» است، که این خود، جمعِ «سِوار» یا «سُوار» است؛
و اگرچه ماده «سور» در زبان عربی وجود دارد
🔖(و در جلسه۷۶ درباره آن توضیح داده شد، http://yekaye.ir/al-hadeed-057-13/ )؛
اما کلمه «سوار» را «معرب» (برگرفته از کلمه فارسیِ «دستوار» [= دستبند زینتی، النگو]) دانستهاند.
🔖جلسه 612 http://yekaye.ir/al-kahf-18-31/
@yekaye
🔹حَريرٌ
در بحث از آیه 21 همین سوره اشاره شد که ماده «حرر» در معانی متعددی به کار رفته است.
▪️برخی کوشیدهاند اینها را به دو معنای نهایی برگردانند:
▫️یکی حرارت و گرما در مقابل برودت و سرما؛ و
▫️دوم حُر و آزاد و بری از عیب و نقص بودن در برابر بردگی و بنده بودن.
و
▪️برخی هم بر این باورند که معنای اصلی این ماده همان حرارت است، و حُر به معنای کسی است که متصف به حرارت و حرکت و عمل و فعالیت میشود و این در جایی است که شخص اختیاردار خویش و آزاد باشد.
▪️از این ماده کلمه «حریر» (به معنای پارچهای بسیار لطیف و نازک) در قرآن کریم به کار رفته است (لِباسُهُمْ فيها حَريرٌ؛ حج/۲۳ و فاطر/۳۳)
که گفتهاند هر پارچهای که از ابریشم و پرنیان درست شده باشد «حریر» گویند،
و برخی با توجه به اینکه این کلمه به عنوان لباس بهشتیان مطرح شده (و نیز: وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَريراً؛ انسان/۱۲) گفتهاند که وجه تسمیهاش بدین جهت است که در این ماده اشارهای است به حرکت و فعالیت مطلوب و تحولاتی که انسان بدانها مایل است؛
اما چهبسا احتمال قویتر این است که این کلمه از زبان دیگری وارد زبان عربی شده باشد و ربطی به ماده «حرر» در دو معنای فوق نداشته باشد.
🔖جلسه 721 http://yekaye.ir/al-fater-35-21/
@yekaye
📖 اختلاف قرائت
▪️عموما عبارت «یدخلونها» را به صورت فعل ثلاثی مجرد معلوم (يَدْخُلُونَها: در آن داخل میشوند) قرائت کردهاند
▪️اما در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) به صورت فعل ثلاثی مزید مجهول (يُدْخَلُونَها» در آن داخلشان میکنند) قرائت شده است که شبیه عبارت «يُحَلَّوْنَ» میشود.
📚مجمع البيان، ج8، ص637 ؛ البحر المحيط، ج9، ص33
@yekaye
☀️1) به روایت امام باقر ع یکبار از رسول الله درباره بهشت و بهشتیان سوال میشود و رسول الله ص به تفصیل توضیحاتی میدهند. در فرازی از این روایت آمده است:
هنگامی که مومن به منزلهایی که در بهشت برایش مهیا شده وارد میشود و بر سرش تاج پادشاهی و کرامت مینهند، لباسهایی مزین به طلا و نقره و مروارید بر تنش میکنند و یاقوتهای سرخ به ردیف در تاجش قرار دارد و انواعی از حریرهای مختلف که با انواعی از بافتهای زرین و سیمین و مروارید و یاقوت سرخ مزین شده بر تن میکند و این است سخن خداوند عز و جل که « در آن با دستبندهایی از طلا آراسته شوند و لباسهایشان در آنجا از حریر است» (حج/۲۳)
📚الكافي، ج۸، ص۹۷؛ تفسير القمي، ج2، ص247
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمَدَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْداً» …
إِذَا أُدْخِلَ الْمُؤْمِنُ إِلَى مَنَازِلِهِ فِي الْجَنَّةِ وَ وُضِعَ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ الْمُلْكِ وَ الْكَرَامَةِ أُلْبِسَ حُلَلَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْيَاقُوتِ وَ الدُّرِّ الْمَنْظُومِ فِي الْإِكْلِيلِ تَحْتَ التَّاجِ قَالَ وَ أُلْبِسَ سَبْعِينَ حُلَّةَ حَرِيرٍ بِأَلْوَانٍ مُخْتَلِفَةٍ وَ ضُرُوبٍ مُخْتَلِفَةٍ مَنْسُوجَةً بِالذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ اللُّؤْلُؤِ وَ الْيَاقُوتِ الْأَحْمَرِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ «يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ» ...
@yekaye
☀️2) رازی میگوید: امام باقر ع به من فرمود: کسانی که پیرامون شما هستند درباره این سخن خداوند متعال چه میگویند که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان؛ پس، از آنان ظالم به خویش بود، و از آنان میانهرو بود، و از آنان پیشتاز در خوبیها بود به اذن خدا؛ آن است که همان تفضل بزرگ است. بهشتهای جاودانی که در آن داخل میشوند»؟
گفتم: می گویند این درباره اهل قبله [کل مسلمانان] نازل شده است.
فرمودند: همهشان؟
گفتم: همهشان!
فرمودند: پس لازم میآید که همه آنان مورد مغفرت قرار گرفته باشند؟!
گفتم: یا ابن رسول الله! پس در مورد چه کسی نازل شده است؟
فرمودند: درباره ما.
گفتم: پس شیعیانتان چطور؟
فرمود: برای هر کس از آنان که تقواپیشه کند و اصلاح کند بهشت است؛ به واسطه ماست که خداوند گناهانشان را میبخشد و به واسطه ماست که بدهکارهایهایشان ادا میشود؛ و ما «باب حِطّه» آنان هستیم همانند باب حطه بنیاسرائیل (دروازهای که برای قبولی توبهشان باید سجدهکنان از آن وارد میشدند و در سوره بقره آیه 58 و سوره اعراف آیه 161 بدان اشاره شده است)
📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج3، ص472
الرازي، قال: قال أبو جعفر محمد بن علي عليه السلام: ما يقول من قبلكم في هذه الآية: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها» قال: قلت: يقولون: نزلت في أهل القبلة. قال: كلّهم؟ قلت: كلّهم. قال: فينبغي أن يكونوا قد غفر لهم كلّهم. قلت: يا ابن رسول اللّه فيمن نزلت؟ قال: فينا. قلت: فما لشيعتكم؟ قال: لمن اتقى و أصلح منهم الجنة، بنا يغفر اللّه ذنوبهم و بنا يقضي ديونهم، و نحن باب حطتهم كحطة بني اسرائيل.
@yekaye
☀️ 3) جابر بن یزید جعفی می گوید: از امام باقر ع درباره این سخن خداوند سوال کردم که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان؛ پس، از آنان ظالم به خویش بود، و از آنان میانهرو بود، و از آنان پیشتاز در خوبیها به اذن خدا» (فاطر/32)؟
فرمود: ظالم از ما کسی است که حق امام را نمیشناسد؛ و میانهرو کسی است که حق امام را میشناسد؛ و پیشتاز در خوبیها به اذن خدا، همان امام است؛ «باغهای جاودانی که بدان داخل میشوند» یعنی پیشتاز و میانهرو [در این باغها وارد میشوند].
📚معاني الأخبار، ص105
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ السُّكَّرِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ» فَقَالَ الظَّالِمُ مِنَّا مَنْ لَا يَعْرِفُ حَقَّ الْإِمَامِ وَ الْمُقْتَصِدُ الْعَارِفُ بِحَقِّ الْإِمَامِ وَ السَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ هُوَ الْإِمَامُ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يَعْنِي السَّابِقَ وَ الْمُقْتَصِدَ.
@yekaye
☀️4) ابواسحاق سبیعی میگوید: به حج رفته بودم که امام باقر ع را ملاقات کردم. از او درباره این آیه پرسیدم که میفرماید «سپس این کتاب را به میراث دادیم به آنان که گلچین کردیم از بندگانمان» (فاطر/32)؟
فرمود: قوم تو – یعنی اهل کوفه – در این باره چه میگویند؟
گفتم: میگویند این در وصف آنان است.
فرمود: پس اگر از اهل بهشت هستند، دیگر از چه چیزی میترسند؟
گفتم: فدایتان شوم؛ شما چه میفرمایید؟
فرمود: ابواسحاق! این خاص ماست؛ اما «پیشتاز در خوبیها» علی ع است و حسن و حسین و هر امامی از ما؛ و «میانهرو» آن است که روزها روزه میگیرد و شبها برای عبادت بیدار است؛ و «ظالم به خویش» در او همان چیزی است که در مردم هست و البته مورد مغفرت قرار می گیرد.
ای ابواسحاق! ؛ به واسطه ماست که خداوند گردنتان را [از یوغ گناهان] میرهاند و به واسطه ماست که خداوند گناهانتان را میآمرزد؛ و به ما آغاز میشود و به ما پایان مییابد و ما کهف شماییم همانند کهف اصحاب کهف؛ و ما کشتیِ شماییم همانند کشتیِ نوح؛ و ما «باب حِطّه» شما هستیم همانند باب حطه بنیاسرائیل (دروازهای که برای قبولی توبهشان باید سجدهکنان از آن وارد میشدند و در سوره بقره آیه 58 و سوره اعراف آیه 161 بدان اشاره شده است)
📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص471
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَسَدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَزِيدَ الْفَرَّاءِ عَنْ غَالِبٍ الْهَمْدَانِيِّ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ قَالَ:
خَرَجْتُ حَاجّاً فَلَقِيتُ مُحَمَّدَ بْنُ عَلِيٍّ ع فَسَأَلْتُهُ عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا» فَقَالَ مَا يَقُولُ فِيهَا قَوْمُكَ يَا أَبَا إِسْحَاقَ يَعْنِي أَهْلَ الْكُوفَةِ قَالَ قُلْتُ يَقُولُونَ إِنَّهَا لَهُمْ قَالَ فَمَا يُخَوِّفُهُمْ إِذَا كَانُوا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ قُلْتُ فَمَا تَقُولُ أَنْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ هِيَ لَنَا خَاصَّةً يَا أَبَا إِسْحَاقَ أَمَّا السَّابِقُونَ بِالْخَيْرَاتِ فَعَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْإِمَامُ مِنَّا ع وَ الْمُقْتَصِدُ فَصَائِمٌ بِالنَّهَارِ وَ قَائِمٌ بِاللَّيْلِ وَ الظَّالِمُ لِنَفْسِهِ فَفِيهِ مَا فِي النَّاسِ وَ هُوَ مَغْفُورٌ لَهُ يَا أَبَا إِسْحَاقَ بِنَا يَفُكُّ اللَّهُ رِقَابَكُمْ وَ يُحِلُّ اللَّهُ وَثَاقَ الذُّلِّ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ بِنَا يَغْفِرُ اللَّهُ ذُنُوبَكُمْ وَ بِنَا يَفْتَحُ وَ بِنَا يَخْتِمُ وَ نَحْنُ كَهْفُكُمْ كَكَهْفِ أَصْحَابِ الْكَهْفِ وَ نَحْنُ سَفِينَتُكُمْ كَسَفِينَةِ نُوحٍ وَ نَحْنُ بَابُ حِطَّتِكُمْ كَبَابِ حِطَّةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ.
@yekaye
یک آیه در روز
733) 🌺 جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِبا
.
1⃣ «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها»
در آیه قبل از برگزیدگانی سخن گفت و سپس سه دسته را نام برد. اکنون از ورود عدهای در بهشت سخن میگوید. مقصود از اینان که در بهشت وارد شدند کدامند؟
🍃الف. فقط پیشتازان در خوبیها؛ تا بقیه را در مقام خوف نگهدارد.
📚(الکشاف، ج3، ص613)
🍃ب. فقط پیشتازان در خوبیها و میانهروها.
🔖(حدیث3)
🍃ج. هر سه گروه.
📚(احادیث2 و 4، و بسیاری از احادیث جلسه قبل، و نظر بسیاری از صحابه و تابعین، به نقل از البحر المحيط، ج9، ص34 )
✳️ توضیح
متناسب با معانی مختلفی که برای هریک از سه گروه فوق در جلسه قبل (تدبر6) گذشت، هر یک از گزینههای فوق میتواند مورد نظر بودده باشد:
🔸در بهشتی بودن پیشتازان در خوبیها که تردیدی نیست.
🔹 اما مثلا اگر میانهرو به معنای کسانی باشد که عمل خوب و بدشان مساوی است، آنگاه ممکن است وعده قطعی بهشت بدانها داده نشده باشد و گزینه الف مد نظر باشد.
🔹یا اگر مقصود از این سه گروه، سه گروه مذکور در سوره واقعه باشد، آنگاه گزینه ب میتواند مد نظر باشد (یعنی فقط سابقون و اصحاب یمین بهشتیاند، نه اصحاب شمال).
🔹بر اساس روایاتی هم که ظالم به خویش را گناهکارانی که فقط مرتکب گناهان صغیره شدهاند ویا کسانیاند که مورد شفاعت قرار میگیرند و ... معرفی کردهاند، گزینه ج (که هر سه بهشتی باشند) میتواند مد نظر قرار گیرد.
@yekaye
یک آیه در روز
733) 🌺 جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِبا
.
2⃣ «… يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ …»
چنانکه در «نکات ترجمه» بیان شد: «أَساوِرَ» جمعالجمع است؛ یعنی این کلمه، جمع «أسوره» است، که این خود، جمعِ «سِوار» یا «سُوار» است.
🔸این کلمه در قرآن کریم جمعا ۵ بار به کار رفته که
🔺چهار مورد آن به صورت «أَساوِر» است و همگی درباره بهشت؛
🔻و تنها یکبار آن به صورت «أسوره» است و آن هم درباره انتظار کافران در بهرهمندی در دنیا: «فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَب: چرا این شخصی که میگوید پیامبر است دستبندهایی از طلا ندارد؟» (زخرف/۵۳)
شاید بتوان نتیجه گرفت که دنیاپرستی بقدری افق دید انسانها را کوچک میکند که وقتی دنیامداران میخواهند ثروت فراوان را مطرح کنند تعبیر «أسورة من ذهب» را مطرح میکنند؛
🔹اما آنچه به ازای این در بهشت به هر یک از بهشتیان داده میشود «أساور» و جمع «أسورة» است؛
و البته این گونه امور،
🔺غیر از آن است که هرچه دلشان بخواهد و بیش از آن برایشان مهیاست (لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فيها وَ لَدَيْنا مَزيدٌ؛ ق/۳۵)؛
🔺غیر از پاداشهایی است که به مخیله کسی خطور نمیکند (فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ؛ سجده/۱۷)؛
🔺غیر از بهرهمندی از رضایت خداست که از هر چیزی بالاتر است (وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر؛ توبه/۷۲).
@yekaye