eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️1) الف. از امام صادق ع روایت شده است: خداوند غیرت [نسبت به زادواج شوهر با زن دیگر] را در زنان قرار نداده است؛ و همانا کسانی که انکارکنندگان از زنان هستند که [به خیال خود در چنین موقعیتی] غیرتی می‌شوند؛ اما زنان مومن این چنین نیستند. همانا خداوند چنین غیرتی را در مردان قرار داده است و به همین جهت بوده که برای مرد ازدواج با چهار زن و نیز ازدواج با زنان تحت مالکیت خود [= کنیز] را حلال کرده، اما برای زن فقط همسرش را حلال فرموده، به طوری که اگر زن شوهردار سراغ مرد دیگری برود نزد خداوند زناکار محسوب می‌شود. 📚الكافي، ج5، ص505؛ علل الشرائع، ج2، ص505 ☀️ب. از امام باقر ع روایت شده است: آنچه در زنان به اسم غیرت معروف شده، حسد است [چرایی این مطلب، از منظر روانشناسی در تدبر8 بیان خواهد شد: https://eitaa.com/yekaye/5746 ]؛ و حسد مبنای کفرورزی است [ظاهرا اشاره است به اولین کفر در عالم، که توسط ابلیس رخ داد و ریشه‌اش حسد به آدم بود]. همانا زنان این گونه‌اند که وقتی [در مقابل شوهرانشان] غیرتی شوند، عصبانی می‌شوند و این عصبانیت آنان را به کفرورزیدن می‌کشاند؛ مگر آن زنانی که واقعا مسلمان [= تسلیم خداوند] هستند. 📚الكافي، ج5، ص505 ☀️ج. از محمد بن سنان روایت شده که امام رضا ع در فرازی از پاسخ سوالاتی که وی به صورت مکتوب از امام ع پرسیده بود، نوشتند: یک علت برای اینکه مرد می‌تواند با چهار زن ازدواج کند و زن نمی‌تواند با بیش از یک مرد ازدواج کند این است که مرد هنگامی که با چهار زن ازدواج می‌کند فرزند به طور واضح به وی [و نیز به مادر واقعی خود] منسوب می‌شود اما اگر زنی،دو شوهر یا بیشتر داشته باشد معلوم نمی‌شود که فرزند از آنِ کدام است؛ زیرا همگی در برقراری رابطه جنسی با وی مشارکت داشته‌اند؛ و این منجر به به هم ریختگی اصل و نسب افراد و ارث و بازشناسی افراد از همدیگر می‌شود. ✳️محمد بن سنان، در ادامه توضیح می‌دهد که یکی از علل مهم حلال شمردن چندهمسری برای مرد، و عدم آن برای زن، فزونی تعداد زنان در هر جامعه‌ای بر تعداد مردان است؛ که خداوند خواسته مردانی که تمکن مالی دارند عملا مسئولیت تشکیل خانواده برای بیش از یک زن را برعهده بگیرند و... (توضیح بیشتر این نکته در تدبرها خواهد آمد.) 📚علل الشرائع، ج2، ص504 ✅تبصره برخی می‌پندارند وجود آزمایش‌های امروزه می‌تواند اشکال بازشناسی فرزند را رفع کند. در پاسخ باید گفت 🔸 اولا چنانکه از مجموع احادیث برمی‌آید این به عنوان یکی از فلسفه‌های این قانون است، نه تنها فلسفه‌اش (چنانکه هم در تکمله‌ای که محمد بن سنان افزود و هم در تدبرها به برخی ابعاد دیگر آن اشاره خواهد شد)؛ و 🔸ثانیا و مهمتر اینکه در مساله نَسَب، اطمینانی برای پدر بودن لازم است، که این گونه آزمایشات، حتی اگر برای طیف متخصص اطمینان‌آور باشد، با توجه به کاملا تخصصی بودن آن - که عموم افراد نمی‌توانند درباره صحت روند آزمایشات و صدور نتیجه اطمینان حاصل کنند، و صرفا باید به آزمایشگاه‌ها و افرادی که آزمایش می‌کنند اعتماد نمایند - امکان فساد فراوانی دارد (چون راه عمومی برای کشف مساله نیست، همواره محتمل است که افراد با دریافت رشوه و ... گزارش‌های غیرواقعی ارائه دهند) که نمی تواند در شرایط عادی برای اغلب انسانها اطمینان‌آور باشد. @yekaye 👇 متن احادیث👇
1) متن احادیث ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ سَعْدِ بْنِ الْجَلَّابِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الْغَيْرَةَ لِلنِّسَاءِ وَ إِنَّمَا تَغَارُ الْمُنْكِرَاتُ مِنْهُنَّ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَاتُ فَلَا. إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ الْغَيْرَةَ لِلرِّجَالِ لِأَنَّهُ أَحَلَّ لِلرَّجُلِ أَرْبَعاً وَ مَا مَلَكَتْ يَمِينُهُ وَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْمَرْأَةِ إِلَّا زَوْجَهَا فَإِذَا أَرَادَتْ مَعَهُ غَيْرَهُ كَانَتْ عِنْدَ اللَّهِ زَانِيَةً. 📚الكافي، ج5، ص505؛ علل الشرائع، ج2، ص505 ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ يُوسُفَ بْنِ حَمَّادٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع غَيْرَةُ النِّسَاءِ الْحَسَدُ وَ الْحَسَدُ هُوَ أَصْلُ الْكُفْرِ إِنَّ النِّسَاءَ إِذَا غِرْنَ غَضِبْنَ وَ إِذَا غَضِبْنَ كَفَرْنَ إِلَّا الْمُسْلِمَاتُ مِنْهُنَّ. 📚الكافي، ج5، ص505 ☀️ج. حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ: عِلَّةُ تَزْوِيجِ الرَّجُلِ أَرْبَعَ نِسْوَةٍ وَ تَحْرُمُ أَنْ تَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةُ أَكْثَرَ مِنْ وَاحِدٍ لِأَنَّ الرَّجُلَ إِذَا تَزَوَّجَ أَرْبَعَ نِسْوَةٍ كَانَ الْوَلَدُ مَنْسُوباً إِلَيْهِ وَ الْمَرْأَةُ لَوْ كَانَ لَهَا زَوْجَانِ أَوْ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ لَمْ يُعْرَفِ الْوَلَدُ لِمَنْ هُوَ إِذْ هُمُ الْمُشْتَرِكُونَ فِي نِكَاحِهَا وَ فِي ذَلِكَ فَسَادُ الْأَنْسَابِ وَ الْمَوَارِيثِ وَ الْمَعَارِفِ. قال محمد بن سنان: و من علل النساء الحرائر و تحليل أربع نسوة لرجل واحد لأنهن أكثر من الرجال فلما نظر و الله أعلم لقول الله تعالى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فذلك تقدير قدرة الله تعالى ليتسع فيه الغني و الفقير فيتزوج الرجل على قدر طاقته ... 📚علل الشرائع، ج2، ص504 @yekaye
☀️2) الف. ابوقلابه روایت کرده که پیامبر خود [= وقت و دارایی‌های خود] را بین زنانش تقسیم می‌کرد تا عدالت را رعایت کند و می‌فرمود: خدایا این تقسیم کردن من بود در آنچه در اختیارم بود؛ پس مرا به خاطر آنچه در اختیار من نیست و تو صاحب اختیار آن هستی مواخذه مکن. [حدیث شماره 3 که در ادامه خواهد آمد، می‌تواند مقصود پیامبر ص را توضیح دهد] ☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده که پیامبر حتی در مریضی‌اش نیز [اوقات] خود را بین زنانش تقسیم می‌کرد و او را بین خود گردش می دادند. ☀️ج. و درباره امام علی ع روایت شده که ایشان زمانی دو همسر داشت و اگر امروزش از آن یک همسر بود حتی وضویش را هم در خانه دیگری نمی گرفت. 📚مجمع البيان، ج3، ص185؛ تفسير جوامع الجامع، ج1، ص292؛ عوالي اللئالي العزيزية، ج2، ص134 ☀️الف. روى أبو قلابة عن النبي (ص) أنه كَانَ يَقْسِمُ بَيْنَ نِسائِهِ [فيعدل ] و يقول: اللَّهُمَّ هَذِهِ قِسْمَتِي فِيمَا أَمْلِكُ فَلَا تَلُمني [تأخذنى/ تُؤَاخِذْنِي] فِيمَا تَمْلِكُ وَ لَا أَمْلِكُ ☀️ب. رُوِيَ عَن جعفر الصَّادِقِ ع عَن آبائه: أن النَّبِيِّ ص كَانَ يَقْسِمُ بَيْنَ نِسَائِهِ فِي مَرَضِهِ فَيُطَافُ بِهِ بینهن [عَلَيْهِن] ☀️ج. رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ لَهُ امْرَأَتَانِ فَکانَ إِذَا كَانَ يَوْمُ وَاحِدَةٍ لَا يَتَوَضَّأُ فِي بَيْتِ الْأُخْرَى. @yekaye
☀️3) روایت شده است که ابن ابی العوجاء (از کافران معروف زمان امام صادق ع که مناظره‌های او با امام و اصحاب امام معروف است] به هشام بن حکم گفت: آیا خداوند حکیم نیست؟ او گفت: بله، و او حکیم‌ترین حکم کنندگان است. گفت: بگو ببینم آیا اینکه می‌گوید «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سه‌تایی، ویا چهارتایی» (نساء/3) آیا این لازم نیست؟! گفت: بله. گفت: اکنون بگو ببینم که پس چرا گفت «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را مصرف نکنید» (نساء/128) کدام حکیمی است که چنین سخن بگوید؟! وی جوابی آماده نداشت. پس بهم دینه نزد امام صادق ع آمد. امام ع به او فرمود: هشان در زمانی آمده‌ای که نه وقت حج است و نه عمره! گفت: آری، فادایت شوم! برای کار مهمی آمده‌ام. ابن ابی العوجاء از من سوالی پرسید که پاسخش را نداشتم. حضرت فرمود: چه بود؟ وی حکایت را بازگو کرد. امام صادق ع فرمود: اما اینکه خداوند فرمود «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سه‌تایی، ویا چهارتایی» (نساء/3) مقصودش در نفقه دادن و تامین مخارج بود؛ و اما اینکه فرمود «و هرگز نمی توانید بین زنان عدالت برقرار کنید، هرچقدر هم حرص بزنید؛ پس همه میلتان را صرف [یک نفر] نکنید که زنی [یکی دیگر از زنان خود] را [به حال خود، و بدون اینکه مورد محبت واقع شود] رها کنید» (نساء/128) مقصودش در دوستی و محبت داشتن بود. چون هشام برگشت و مطلب را بازگو کرد، وی گفت: به خدا سوگند که این را خودت نگفتی. 📚الكافي، ج5، ص362-363 ؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص420-421 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ: سَأَلَ ابْنُ أَبِي الْعَوْجَاءِ هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ فَقَالَ لَهُ أَ لَيْسَ اللَّهُ حَكِيماً؟ قَالَ بَلَى، وَ هُوَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ. قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» أَ لَيْسَ هَذَا فَرْضاً؟ قَالَ بَلَى. قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ» أَيُّ حَكِيمٍ يَتَكَلَّمُ بِهَذَا؟! فَلَمْ يَكُنْ عِنْدَهُ جَوَابٌ. فَرَحَلَ إِلَى الْمَدِينَةِ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع. فَقَالَ ع: يَا هِشَامُ فِي غَيْرِ وَقْتِ حَجٍّ وَ لَا عُمْرَةٍ؟! قَالَ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، لِأَمْرٍ أَهَمَّنِي. إِنَّ ابْنَ أَبِي الْعَوْجَاءِ سَأَلَنِي عَنْ مَسْأَلَةٍ لَمْ يَكُنْ عِنْدِي فِيهَا شَيْءٌ. قَالَ وَ مَا هِيَ؟ قَالَ فَأَخْبَرَهُ بِالْقِصَّةِ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً» يَعْنِي فِي النَّفَقَةِ؛ وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ» يَعْنِي فِي الْمَوَدَّةِ. قَالَ فَلَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ هِشَامٌ بِهَذَا الْجَوَابِ وَ أَخْبَرَهُ، قَالَ وَ اللَّهِ مَا هَذَا مِنْ عِنْدِكَ. 📚البته در تفسير القمي، ج1، ص155 شبیه این جریان بین ابوجعفر احول (مومن الطاق) با امام باقر ع روایت شده است. @yekaye
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان @yekaye
☀️4) الف. از امام صادق ع روایت شده است: اگر مردی با چهار زن ازدواج کرد و یکی را طلاق گفت حق ندارد با زن دیگری ازدواج کند مگر اینکه عده آن زنی که طلاق گفته به پایان رسد. 📚الكافي، ج5، ص429 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا جَمَعَ الرَّجُلُ أَرْبَعاً فَطَلَّقَ إِحْدَاهُنَّ فَلَا يَتَزَوَّجِ الْخَامِسَةَ حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّةُ الْمَرْأَةِ الَّتِي طَلَّقَ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است: برای گناهکاری شخص همین بس که کسی را تحت تکفل بگیرد و او را ضایع کند. ☀️و از پیامبر اکرم ص روایت شده است: ملعون است، ملعون است کسی که شخصی را که تحت تکفل خود گرفته ضایع کند. 📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص168؛ دعائم الإسلام، ج2، ص193 قَالَ الصادق ع: كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضَيِّعَ مَنْ يَعُولُ. و قَالَ النَّبِيُّ ص: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ يُضَيِّعُ مَنْ يَعُولُ. ☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است که: کسی که زنانی را گرد آورد [= با بیش از یک زن ازدواج کند] و نتواند به لحاظ جنسی آنان را ارضا نماید و هریک از آنان بدین جهت به زنا کشیده شود، آن گناه برعهده آن مرد است. 📚الكافي، ج5، ص566 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ جَمَعَ مِنَ النِّسَاءِ مَا لَا يَنْكِحُ فَزَنَى مِنْهُنَّ شَيْءٌ فَالْإِثْمُ عَلَيْهِ. @yekaye
☀️5) از امام باقر ع درباره متعه (ازدواج موقت)‌سوال شد که آیا این جزء همان چهار زنی است که مرد حق دارد ازدواج کند؟ فرمودند: خیر، زیرا در ازدواج موقت، نه طلاقی در کار است و نه ارث بردنی. 📚الكافي، ج5، ص451 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي الْمُتْعَةِ قَالَ: لَيْسَتْ مِنَ الْأَرْبَعِ لِأَنَّهَا لَا تُطَلَّقُ وَ لَا تَرِثُ. @yekaye
☀️6) از امام باقر ع روایت شده است: زنی با مردی ازدواج کرد و با وی و با خانواده‌اش شرط کرد که اگر آن مرد با زن دیگری ازدواج کند ویا اینکه او را ترک گوید ویا اینکه به جهاد برود، به منزله آن باشد که وی را طلاق داده است. قضاوت نزد حضرت امیر ع بردند. فرمود: شرط خدا مقدم بر شرط شماست؛ مرد اگر خواست به شرطش وفا کند و اگر خواست زنش را نگه دارد و در عین حال باز ازدواج کند و به جهاد برود و با وی قهر کند اگر که آن زن راه این کار را بگشاید [یعنی اگر زن کاری کند که سزاوار قهر کردن باشد]، که خداوند متعال در کتاب خویش فرمود: «پس به نکاح درآورید آنچه مورد پسندتان است از زنان، دوتایی، ویا سه‌تایی، ویا چهارتایی»؛ و حلال فرمود برایتان «آنچه تحت ملکیت شماست» (نساء/3) و [درباره قهر کردن] فرمود «و آن زنانی که از نشوز [سرکشی] آنها بیمناکید، [پس اگر سرکشی کردند در بسترهایتان با آنها قهر کنید و ...] (نساء/34) ✳️[ظاهرا مقصود حضرت ع این است که چون این شرط برخلاف آیه قرآن بوده، اگر احیانا مرد بدان عمل نکرد، این گونه نیست که عمل نکردن به این شرط، بقای عقد را به هم بزند و زن مطلقه محسوب گردد.] 📚تفسير العياشي، ج1، ص240 عَنِ ابْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي امْرَأَةٍ تَزَوَّجَهَا رَجُلٌ وَ شَرَطَ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَهْلِهَا إِنْ تَزَوَّجَ عَلَيْهَا امْرَأَةً أَوْ هَجَرَهَا أَوْ أَتَى عَلَيْهَا سُرِّيَّةً فَإِنَّهَا طَالِقٌ، فَقَالَ: شَرْطُ اللَّهِ قَبْلَ شَرْطِكُمْ إِنْ شَاءَ وَفَى بِشَرْطِهِ وَ إِنْ شَاءَ أَمْسَكَ امْرَأَتَهُ وَ نَكَحَ عَلَيْهَا وَ تَسَرَّى عَلَيْهَا وَ هَجَرَهَا إِنْ أَتَتْ سَبِيل ذَلِكَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» وَ قَالَ: أُحِلَّ لَكُمْ «ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ» وَ قَالَ «وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ» الْآيَةَ. @yekaye
دعای روز دهم ماه مبارک رمضان @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ ...» چه ارتباطی هست بین اینکه شخص بترسد از اینکه در مورد یتیمان به قسط رفتار نکنید، با اینکه برود و با زنانی ازدواج کند؟! در بحث از شأن نزول، به چند قول اشاره شد که هریک وجهی برای این ارتباط را بیان می‌کنند: 🔹1. (شأن نزول 1) تعبیر «مبادا در مورد یتیمان به قسط رفتار نکنید» ناظر به «ازدواج با دختران یتیم» باشد؛ آنگاه ادامه آیه کاملا مرتبط می‌شود؛ یعنی آیه ناظر به دختران یتیمی است که کسی که سرپرستی‌اش را عهده‌دار شده می‌خواهد با آنها ازدواج کند؛ و اینجا احتمال اینکه وی از این ازدواج، هدفش آن باشد که اموال آنها را که فعلا در اختیار داشته تصاحب کند بالاست؛ در واقع، آیه هشدار می‌دهد که با وجود چنین نگرانی‌ای بهتر است که کسی که سرپرستی یتیمی را عهده‌دار شده خودش با وی ازدواج نکند. 🔸اشاره شد که این معنا، با این نکته که این آیه در ادامه آیه 127 نازل شده باشد تناسب دارد و البته علامه طباطبایی توضیحی می‌دهند که کاملا ادامه آیه قبل محسوب شود. می‌گویند: با توجه به کثرت جنگهای بین قبایل در جاهلیت، تعداد یتیمان جامعه زیاد بوده و غالبا قدرتمندان این ایتام را ظاهرا تحت تکفل می‌گرفتند اما در واقع، اموال آنان را تصاحب می‌کردند و به آنان نمی‌دادند و وقتی اینان بزرگ می‌شدند نه مالی داشتند و نه کسی به ازدواج با آنان رغبت می‌کرد. در این فضا آیه قبل بشدت هشدار می‌دهد در خصوص سوءاستفاده از اموال یتیمان؛ و این آیه مطلب را بیشتر پیش می‌برد و می‌گوید عدالت در مورد یتیمان را باید بقدری جدی بگیرید که اگر احتمال می‌دهید ازدواج شما با دختر یتیمی که تحت سرپرستی شما بوده، چه‌بسا به خاطر بالا کشیدن اموال او، و در نتیجه ظلم به او باشد، از چنین ازدواجی هم صرف نظر کنید؛ و بروید و با زنان دیگر ازدواج کنید. 📚(المیزان، ج4، ص166) 🔸این توضیح، با مضمون برخی روایات نیز هماهنگ است که می‌گویند کنار کشیدن مومنان از یتیمان به خاطر ترس از ظلم به آنان بقدری شد که کم مانده بود کسی سرپرستی یتیمی را قبول نکند و آیه 220 سوره بقره (که مخالطه با یتیمان – که منجر به درهم شدن اموال یتیم با اموال شخص می‌شد- را مجاز اعلام می‌کند) نازل شد تا از این سوءتفاهم جلوگیری کند. 🔸ضمنا شأن نزول5، یا به تعبیر دقیقتر، تفسیر جبائی از این آیه هم، به یک معنا به همین تحلیل برمی‌گردد و تنها تفاوتش این است که در توضیح فوق، پیشنهاد آیه این است که با مطلقِ زنان دیگر ازدواج کند، اما بر اساس تفسیر جبائی پیشنهاد آیه این است که مثلا اگر به خاطر رقت قلب و ترحم می‌خواهید بروید و با دختر یتیمی ازدواج کنید، همان دختر یتیمی نباشد که خودتان سرپرستی‌اش را عهده دار بودید. 🔹2. (شأن نزول 2) آیه درباره دست‌اندازی به اموال یتیمان است به عنوان مقدمه‌ای برای ازدواج‌های مکرر؛ در واقع، این آیه در مقام محدود کردن تعدد زوجات است: تا پیش از اسلام تعدد زوجات برای یک مرد حدی نداشت؛ و گاه مردی تا ده همسر می‌گرفت و چون از عهده مخارج همه آنها برنمی‌آمد، به اموال یتیمان و ناتوانان دست‌اندازی می‌کرد؛ و در عین حال، چه‌بسا به خاطر خوردن مال یتیم دچار عذاب وجدان هم می‌شدند! هشدار آمد که شما تعداد ازدواجهای کمتری انجام دهید و بلکه فقط یکی انجام دهید تا کارتان به چنان دست‌اندازی‌هایی نکشد! 🔹3. (شأن نزول 3) آیه در مقام مقایسه بین پرهیز از ظلم به یتیمان و پرهیز از ظلم به همسرانِ یک شوهر است، و ظاهرا ظلم به یتیمان قبح داشته، اما ظلم به زنان متعدد و تبعیض گذاشتن بین آنها، عادی بوده؛ و آیه می‌فرماید همان گونه که در مورد یتیمان مواظبید که در حق آنها ظلم و تبعیض روا ندارید، اگر هم با چند زن ازدواج می‌کنید همین دقت را داشته باشید، و اگر نمی‌توانید به یک زن بسنده کنید، زیرا ظلم به همسران خویش، کم از ظلم به یتیمان نیست. شأن نزول6، یا به تعبیر دقیقتر، تفسیر فراء نیز عملا به همین نکته برمی گردد. 🔹4. (شأن نزول4) آیه در مقام مقایسه بین پرهیز از ظلم به یتیمان و پرهیز از زناکاری است؛ که قبح اولی واضح بوده اما قبح دومی خیر؛ و می‌فرماید همان طور که اولی کار بسیار بدی است و از آن پرهیز دارید؛ دومی نیز کار ناپسندی است، از آن پرهیز کنید و به جایش به ازدواج حلال روی آورید. ✅تبصره با توجه به اینکه در آیه قبل در خصوص سوءاستفاده از اموال یتیمان هشدار می دهد، موارد 3 و 4 (که ظلم به یتیمان قبح داشته و می‌خواسته قبح ظلم به زنان ویا زناکاری را به آن تشبیه کند) اندکی بعید به نظر می‌رسد؛ مگر اینکه بگوییم قبح مساله را عقل می‌فهمیده، اما مردم نسبت به آن بی‌مبالات بوده‌اند، و با نزول آیه قبل، افراد جدی شدند و بعد از مدتی این آیه3 نازل شد، که همان طور که پرهیز از ظلم به یتیم را جدی گرفتید، این مطالب را هم جدی بگیرید. @yekaye
دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان @yekaye
. 2️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ...» اسلام، حامى محرومان، به ويژه يتيمان و بالاخص دختران يتيم است، آن هم در مسأله عفّت و زناشويى و پرهيز از سوء استفاده از آنان. (تفسير نور، ج2، ص241) @yekaye
. 3️⃣ «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ...» در انتخاب همسر، مىتوان سراغ ايتام رفت، مگر آنكه خوف بى‌عدالتى باشد. و لازم نيست براى ترك ازدواج با يتيمان، يقين به بى‌عدالتى داشته باشيم، احتمال و ترس از آن هم كافى است. (تفسير نور، ج2، ص241) @yekaye
. 4️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ» در انتخاب همسر، تمايل قلبى يك اصل است. (تفسير نور، ج2، ص241) @yekaye
. 5️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ» از برخی از ظاهرگرایان اهل سنت نقل شده که چون فعل امر دلالت بر وجوب می کند، پس آیه «فانکحوا ...» دلالت بر وجوب ازدواج دارد (به نقل از البحر المحیط، ج3، ص505). البته پاسخش این است که دلالت امر به وجوب، در صورتی است که قرینه‌ای در کار نباشد، اما در این آیه به قرینه «ما طاب لکم» که نکاح را به خوشایند و مورد پسند قرار گرفتن افراد معلق کرده، معلوم می‌شود که این حکم استحبابی است، نه وجوبی؛ 📚 (فقه القرآن (راوندی)، ج2، ص95 ؛ متشابه القرآن (ابن شهر آشوب)، ج2، ص190 ) @yekaye
. 6️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ» مقصود از «ما طاب» چیست؟ و چرا «من طاب» نگفت؟ 🍃الف. یعنی آنچه حلال است بر شما از زنان؛ و در مقام خارج کردن زنانی است که ازدواج با آنان حرام است. (مجمع‌البیان، ج3، ص11؛ البحر المحيط، ج3، ص505) 🍃ب. «ما طاب لکم» به معنای «ما استطاب و مال الیه القلوب» (آنچه مورد پسند است و دل بدان میل دارد) است. (البحر المحيط، ج3، ص505؛ تفسير نور، ج2، ص241) 🍃ج. «ما طاب» به معنای «ما بلغ» است چنانکه گفته می‌شود «طابت الثمره» یعنی میوه رسیده شد؛ یعنی زنان بالغ، در مقابل دختران یتیم که غیربالغند (حسین بن علی مغربی، به نقل از فقه القرآن، ج2، ص98) 🍃د. به قرینه «إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا» در ابتدای آیه، منظور از «ما طاب» آن وضعیتی است که خیالتان از بابت عادلانه برخورد کردن و رعایت قسط در مورد آن آسوده است. (المیزان، ج4، ص167) 🍃ه. ... @yekaye
. 7️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ» با اینکه «زنان» در زمره عقلایند و برای عقلا تعبیر «من» به کار می‌رود، چرا فرمود «ما طاب»، و نفرمود «من طاب»؟ 🍃الف. چون تاکید بر حلیت زنان است، نه خود زنان، از تعبیر «ما»ی مصدری استفاده کرد؛ یعنی فانکحوا الطیب من النساء. (مجمع‌البیان، ج3، ص11؛ فقه القرآن، ج2، ص98) 🍃ب. چون مقام، مقام ابهام است و کلمه «ما» دلالتش بر ابهام بیش از کلمه «مَن» است، چون اصناف زنانی که ازدواج با آنان حلال است بسیار متنوع است. (به نقل از فقه القرآن، ج2، ص98) 🍃ج. چون با توجه به اینکه «مثنی و ثلاث و رباع» بدل از «ما طاب» قرار می‌گیرد، مقام، مقام اشاره به عدد زنان است، نه خود زنان (المیزان، ج4، ص167) 🍃د. «ما» مای مصدری است و این تعبیر در مقام مفعول مطلق برای فانکحوا است؛ یعنی می‌فرماید «فانکحوا النساء نکاحاً طیباً» (مجاهد، به نقل از فقه القرآن، ج2، ص98) 🍃ه. اگرچه استفاده از «من» فقط برای عقلاست، اما استفاده از «ما» خاص غیر عقلا نیست و برای عقلا هم به کار می‌رود (البحر المحيط، ج3، ص504) چنانکه حتی برای معبود هم به کار رفته است، حتی اگر این معبود خداوند متعال باشد: «وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُد» (کافرون/3و5) 🍃و. «ما»، «ما»ی واقع بر نوع است؛ یعنی «فانكحوا النوع الذي طاب لكم من النساء» که چنین «ما»یی در خصوص عاقلان هم به کار می‌رود. (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص504) 🍃ز. «ما» برای تعمیم جنس است در مقام مبالغه (ابوالعباس، به نقل از البحر المحيط، ج3، ص504) یعنی هر موردی از جنس زن، که برای شما حلال است. 🍃ح. گفته‌اند «ما» مصدریه است و مصدر مقدر به اسم فاعل است و چنین بوده است: فانكحوا النكاح الذي طاب لكم. (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص505) 🍃ط. گفته‌اند «ما» نکره موصوفه است؛ یعنی فانكحوا جنسا أو عددا يطيب لكم. (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص505) 🍃ی. گفته‌اند «ما» ظرفية مصدريه است، یعنی «مدة طيب النكاح لكم». (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص505) 🍃ک. ... @yekaye
دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان @yekaye
. 8️⃣ «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً ... ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا»» اسلام، با تعدّد همسر براى مرد، في الجمله موافق است؛ البته تعدّد زوجات، هم محدود به چهار همسر است و هم مشروط به مراعات عدالت بین زنان. 📚(تفسير نور، ج2، ص241) 📝بحثی درباره مساله تعدد زوجات از قدیم‌الایام مورد بحث بوده است، و گسترش جریانهای فمینیستی در نیمه دوم قرن بیستم رنگ و بوی دیگری به این بحثها بخشید. 🔹می‌دانیم در خصوص ازدواج زن و مرد منطقا چند حالت ممکن است: 1. تک همسری؛ یعنی ازدواج یک زن با یک مرد. ۲. تعدد زوجات یا چندزنی؛ یعنی ازدواج یک مرد با چند زن. ٣. چند شوهری؛ یعنی ازدواج یک زن با چند شوهر. ۴. کمونیسم جنسی (اشتراک جنسی)؛ یعنی نه مرد به زن مشخص و معینی اختصاص داشته باشد و نه زن، به مردی مشخص؛ بلکه هرزن با هر مردی در هر زمان بتواند رابطه برقرار کند. ⛔️در اینکه در میان این گزینه‌ها کمونیسم جنسی با شکل‌گیری نهاد خانواده ناسازگار است، بحثی نیست. 🚫و در میان سه گزینه دیگر پدیده چندشوهری هم در تاریخ بشر بسیار نایاب بوده است. یک علت مهم آن، نامعلوم بودن پدر فرزند در این صورت دانسته شده 🔖(از جمله: حدیث 1.ج https://eitaa.com/yekaye/5711) و با نامعلوم بودن پدر، دوباره شکل‌گیری نهاد خانواده دچار چالش جدی می‌شود؛ و در معدود قبایلی هم که وقوع چنین رفتاری دیده شده، اتفاقا از جمله قبایل جنگجویی بوده‌اند که اصرار بر این بوده که پیوند خانوادگی سست باشد تا تعلق خاطر افراد به خانواده کمتر شود و راحت‌تر در جنگها حضور پیدا کنند. 📚(نظام حقوق زن در اسلام، (مطهری)، ص367). ⭕️پدیده تک‌همسری هم که یک وضعیت عادی است و هیچگاه با چالش مواجه نبوده. 🤔آنچه اغلب محل بحث است این است که چرا اسلام با پذیرش تعدد زوجات، مساله چندزنی را مجاز کرده است؟ 📖پیش از پاسخ باید خاطر نشان کرد که این جواز فقط در اسلام، و حتی فقط در ادیان الهی نبوده است؛ بلکه جز در برخی از ملل مسیحی اروپایی – که به خاطر همین ممنوعیت، فحشاء گسترش فراوانی در آنها داشته - این پدیده در اغلب جوامع رایج بوده، و در شریعتهای پیش از اسلام ظاهرا محدودیتی هم نداشته است؛ و البته اسلام اولا تعداد آن را تا 4 نفر محدود کرد و بر شرط عدالت بین همسران هم اصرار ورزید. 📛برخی فمینیستها عامل اصلی آن را زورگویی و ظلم تاریخی مردان به زنان معرفی کرده‌اند؛ 🤔 در حالی که به یک سوال مهم نمی‌توانند پاسخ دهند: تردیدی نیست که تا پیش از یک قرن اخیر، زورگویی و ظلم تاریخی مردان به زنان در جوامع غربی و اروپایی بسیار بیش از جوامع اسلامی بوده است، چرا که در آن جوامع، زنان نه‌تنها در انتخاب همسر آزادی‌ چندانی نداشته‌اند، بلکه حتی برای آنها حق مالکیت اقتصادی نیز قبول نداشتند و اتفاقا یکی از افتخارات جنبش زنان در غرب این است که به زنان استقلالق اقتصادی و حق مالکیت عطا کرد؛ حقی که اسلام 1400 سال قبل در جوامع اسلامی به زنان عطا کرده بود؛ اگر عامل اصلیِ آن زورگویی است، چرا در آن جامعه‌ای که این اندازه زورگویی به زن بیشتر است، تعدد زوجات رواج پیدا نکرد؟ و در عوض، فحشاء گسترش شدیدی داشته است؟ 📚(اقتباس از نظام حقوق زن در اسلام، ص383-390) @yekaye 👇ادامه بحث از چرایی 👇
👇ادامه بحث از چرایی قانون 👇 ⛔️امروزه برخی از مساله تعدد همسر را از مقوله قلمداد می‌کنند و می‌گویند چون مرد خود را مالک زن می‌دانسته برای خود حق داشتن چند زن قائل بوده؛ اگر یک مرد حق دارد با چند زن ازدواج کند، یک زن هم باید حق داشته باشد با چند مرد ازدواج کند. 🤔صرف نظر از اینکه به این استدلال هم همین اشکال قبل وارد است، باید گفت اتفاقا مساله بالعکس است: وقتی نگاه مالکیت در کار باشد اتفاقا مرد به جای ازدواج با چند زن، به روابط آزاد رو خواهد آورد؛ و ازدواج در جایی است که شخص نوعی نسبت به زن دارد و چنانکه خواهیم دید مساله اصلی در جواز این قانون، است، نه . ⭕️درباره فلسفه وجود چنین قانونی در اغلب جوامع، حدس‌های مختلفی زده شده است: ▪️علاقه ذاتی مرد به افزایش تعداد عشیره و قبیله خود؛ ▪️وجود عادت ماهیانه زنان و عدم توانایی ارضای شوهر در این ایام؛ ▪️محدودیت دوره فرزندآوری زنبه یائسگی؛ ▪️و ... . 🔹اما علمای شیعه، تحت تاثیر تعالیم اهل بیت ع، از زمان ائمه اطهار ع (مثلا محمد بن سنان، به نقل از علل الشرائع، ج2، ص504 ) تاکنون (مثلا در نظام حقوق زن در اسلام (مطهری)، ص397-314) مهمترین عامل وجود چنین قانونی را عمومیت و و نسبت به مردان آماده ازدواج در عموم جوامع بشری دانسته‌اند؛ که این فزونی علل مختلفی دارد از جمله: ▫️مقاوم تربودن زنان نسبت به مردان در برابر بیماری ها (حتی در مرحله جنینی نیز عمده سقط جنین ها در پسران رخ می دهد)؛ ▫️حضور پررنگ تر مردان در عرصه های اجتماعی (از جنگ گرفته تا مشاغل پرخطر) که احتمال از بین رفتن آنان بالاتر است؛ ▫️کوتاهی میانگین عمرمردان نسبت به زنان ▫️و ... . ✅از آنجا که و ، یکی از حقوق اولیه بشر است که کسی نباید جلوی برخورداری افراد از این حق را بگیرد، واقعیت اجتماعی فوق، که حتی امروزه هم در اغلب جوامع مشاهده می‌شود، حقی را برای زنان ایجاد می‌کند؛ و آن این است که مردانی در جامعه باید بیش از یک زن اختیار کنند تا همه زنان بتوانند از حق تأهل و تشکیل خانواده برخوردار شوند. عجیب اینجاست که امروزه به بهانه حقوق زنان، بسیاری از زنان را از این حق محروم می‌کنند و در عوض، پیشنهاد می‌دهند که آنان از راه روابط آزاد، نیاز جنسی خود را رفع کنند❗️ گویی تنها ، حق اشباع غریزه جنسی است؛ و زنان حقی به نام حق تأهل و تشکیل خانواده، و برخورداری از ، و ... ندارند‼️ @yekaye ✳️در ادامه به پاسخ برخی از ناظر به اشاره می‌شود👇
دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان @yekaye
✳️شبهات 📛الف. و به او چون موجب نادیده گرفتن عواطف زنان می‌گردد، امر نامطلوبی است؛ بویژه که اغلب مردان را رعایت نمی‌کنند. 🤔پاسخ: ▪️اولا اگر جایی پای عدالت و حق عده‌ای از افراد در میان باشد، مخالفت عاطفی دیگران، نمی‌تواند دستمایه تضییع حق آن افراد اول شود. اشاره شد که همه زنان و و تجربه کردن را دارند؛ و نمی‌توان به بهانه عواطف عده‌ای این حق را از بقیه سلب کرد. ▪️ثانیا اسلام همان گونه که اصل تعدد زوجات را مطرح کرده، شروطی – از جمله عدالت – را برای آن قرار داده است؛ و اینکه عده‌ای به اسم اقدامی کنند اما شروطی که قانون تعیین کرده رعایت نکنند، نقص خود قانون نیست. مثلا اگر قانون اجازه سرپرستی کودکان یتیم را به زن و شوهری که باردار نمی‌شوند بدهد و دادن حق سرپرستی را مشروط کند که به آن بچه ظلم نکنند، اما زن و شوهری پس از گرفتن حق سرپرستی، به آن بچه ظلم کنند، آیا دلیل می‌شود که اصل قانون نادرست بوده و باید لغو شود؟ یا باید با این افراد خاطی برخورد کرد؟ ▪️ثالثا ساده ترین دلیل بر اینکه تعدد زوجات «لزوما» با ناسازگار نیست، خیل عظیم زنان دوم و سوم و ... در جوامع مختلف هستند که با علم به اینکه شوهرشان زن دیگری دارد حاضر به ازدواج با او می‌شوند. آیا آنان زن نیستند و عواطف زنانه ندارند؟! هم‌اکنون در برخی از کشورهای آفریقایی که منع قانونی از تعدد زوجات وجود دارد، چون بقیه زنان نیاز به تاهل و ... دارند، عملا بسیاری از مردان بیش از یک زن دارند و آن زنان دوم و ... هم از آن مرد بچه‌دار می‌شوند؛ تنها فرقش این است که به لحاظ حقوقی هیچ پشتوانه‌ای ندارند و مرد قانونا هیچ مسئولیتی در قبال آنان ندارد. 📛ب. یا چرا اسلام برای به نام احترام قائل است، اما همان را می‌نامد؟ 🔖حدیث 1.ب https://eitaa.com/yekaye/5711 🤔پاسخ: حسادت و غیرت، هر دو از این جهت که مشتمل بر نوعی انحصارطلبی‌اند، مشترکند؛ اما تفاوت در آن است که در غیرت، این مبتنی بر اقتضائات ، و لذا موجه است؛ اما در حسادت، مبتنی بر صرف است و ناموجه. ⭕️اما تطبیق آن بر مرد و زن: 👨🏻‍⚕️علت موجه بودن (انحصارطلبی) در مردان آن است که شکل‌گیری خانواده در گروی معلوم بودن نسبت پدر-فرزندی است؛ و اگر زن با مردان دیگران مراوده داشته باشد، این نسبت حاصل نمی‌شود. 🧕اما چنین وضعیتی برای زن وجود ندارد؛ و از این رو، اگر عدالت متعارف (نه عدالت آرمانی‌ در مودت و محبت که در وسع هیچ کس نیست، و آیه ربطی بدان ندارد؛ توضیح در حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/5714) توسط مرد رعایت شود، آنچه از این پس وجود دارد، مصداق حسادت است، نه غیرت. 👨‍👩‍👧‍👦برای اینکه مفهوم بهتر معلوم شود از کودکان مثالی می‌زنم. غالبا وقتی فرزند دوم به دنیا می‌آید، فرزند اول نسبت به محبتی که والدین در حق فرزند دوم ابراز می‌دارند حساس می‌شود. در اینجا وظیفه والدین آن است که عدالت را رعایت کنند و ورود بچه دوم مانع توجه آنها به بچه اول نشود؛ و اگر رعایت نکردند، اعتراضات فرزند اول بجاست. اما گاه علی‌رغم رعایت والدین، فرزند دوم اصرار دارد که هیچ توجهی به فرزند اول نشود، و اینجاست که همه اذعان دارند «حسادت» رخ داده است. 💑در خصوص زوجین نیز، اگر مرد با آمدن زن دوم، به زن اول بی‌توجهی کند واقعا محکوم است، اما اگر همچنان به هردو توجه لازم را مبذول دارد ولی زن اول باز بر طرد زن دوم اصرار ورزد، این انحصارطلبی توجیهی جز حسادت ندارد. @yekaye 👇ادامه شبهات👇
✳️ ادامه شبهات 📛ج. تعدد زوجات با منافات دارد، زیرا تقسیم‌بردار نیست. 🤔پاسخ: تعبیر ، تعبیری است که به خاطر مقایسه محبت با امور مادی مطرح شده است؛ در حالی که محبت ورزیدن ناظر به روح و معنویت انسان است؛ و به لحاظ روحی، کاملا ممکن است که یک نفر که قبلا کسی را دوست داشته، بعد از مدتی نفر دومی را هم دوست بدارد بدون اینکه ذره‌ای از محبتش به نفر اول کم شود. این را در دوستی‌های عادی زندگی مکرر دیده‌ایم و بهترین شاهدش هم در فرزندان است: آیا وقتی شخصی فرزند دومش به دنیا می‌آید، برای اینکه او را دوست بدارد از دوست داشتنش نسبت به فرزند اولش ذره‌ای کم می‌شود؟! البته قبول داریم که در فضای بهتر حاصل می‌شود؛ و ما هم در مقام ترجیح چندهمسری بر تک‌همسری نیستیم، بلکه بحث در مقام رفع یک است، و اینکه این گونه نیست که با رفع این نیاز، حتما عشق و محبتی حاصل نخواهد شد. 📛د. اجرای این قانون، با توجه به نزاعهایی که بین هووها و فرزندان آنان در پی دارد، به لحاظ روحی، تربیتی و اخلاقی آثار بدی به همراه خواهد آورد. شما خواسته‌اید مشکل عده‌ای (تامین و برای بقیه زنان) را حل کنید، عده بیشتری را به خاطر وقوع در تعدد زوجات دچار مشکل کرده‌اید. اگر فرض کنیم مثلا تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان آماده ازدواج، نسبت ۱۰۰ به ۸۰ باشد؛ آنگاه در فضای تک همسری، ۸۰ نفر از دختران ازدواج می کنند و فقط ۲۰ نفر بدون شوهر می‌مانند و متضرر می‌شوند؛ اما با پذیرش این قانون و تحمیل این ۲۰ نفر بر مثلا 20 خانواده دیگر، ۴۰ نفر از دختران و ۲۰ نفر از پسران درگیر نزاعهای خانوادگی خواهند شد؛ و خواسته‌اید مشکل 20 نفر را حل کنید، برای 60 نفر ایجاد مشکل کرده‌اید. 🤔پاسخ ▪️اولا تعدد زوجات، به‌تنهایی موجب به وجود آمدن نزاع در نمی‌شود (چنانکه در بسیاری از ملل دیگر نیز این پدیده رواج داشته و خانواده‌ها همچنان پابرجا بوده است) و آنچه مایه نزاع می‌شود عدم رعایت برخی از است، که این رعایت نکردن، خانواده‌های تک‌همسری را هم تهدید می‌کند. خوب است توجه شود که زن است؛ و مکانیسم اصلیِ گردش محبت در خانواده این است که: مرد به زن محبت بورزد، که اگر چنین محبتی آمد، عواطف زن با فروان بسیار عظیمتری در حق شوهر و فرزندان شکوفا خواهد شد؛ و دوایر محبت در ذیل کانون‌های زنان شکل می‌گیرد و لزوما درگیری‌ای نخواهد بود. ▪️ثانیا محاسبة فوق ناشی از ساده انگاری و بی‌توجهی به بسیاری از است. درواقع در محاسبات فوق، این که آن ۲۰ دختر باقی مانده چه کار خواهند کرد، و چه اثری در همان خانواده های سالم خواهند گذاشت؟! آیا همه آنها می‌پذیرند غریزه جنسی و عواطف شخصی خود را کاملا نادیده بگیرند؟ آری، احتمالا در میان آنان عده‌ای باشند که راه در پیش بگیرند و از ارضای تا آخر عمر منصرف شوند؛ اما قطعا بسیاری از آنها وقتی راه قانونی برای اشباع غريزه و خود پیدا نکنند، به راه های روی خواهند آورد و فساد ناشی از اقدام آنها، متوجه تمامی خانواده های تک همسری ای خواهد شد که به خیال خود، به دنبال زندگی آرام وعشق بیدریغ همسرشان به خود هستند. در واقع، اگر بخواهیم آن معادله فوق را تحلیل کنیم، باید بگوییم حتی اگر تعدد زوجات همواره منجر به شود، طبق حساب شما فقط 60 نفر از 180 نفر صورت مساله آسیب می‌بینند؛ اما اگر این قانون نباشد آن 20 زن باقیمانده برای اشباع نیاز خود، سراغ همان ۸۰ مرد موجود می روند و چون رابطه قانوناً مشخصی با هیچ یک ندارند، به زندگی کل زنان و مردان در خانواده‌های تک همسری آسیب می‌زنند. از این روست که به تعبیرشهید مطهری، ، عامل نجات است. مسئولیتی است به عهده تعدادی از مردان، که با قبول مسئولیت زنانی که تعدادشان افزون بر مردان است، آنها را از حقوق و مزایای همسری و زناشویی بهره‌مند گردانند. @yekaye
دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان @yekaye