eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹السُّفَهاءُ ▪️ماده «سفه» در اصل بر «خِفّت» (سبکسری) و «سخافت» (سخیف و مبتذل بودن) دلالت می‌کند (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79) ▫️برخی اصل آن را در مورد «خفت» و سبکی در بدن دانسته‌اند که بعدا در مورد خفت نفسانی (سبکسری) که از مقوله کم‌خِرَدی است به کار رفته (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و موید این معنا هم تعبیر «تَسَفَّهَتِ الرِّياحُ الشيءَ» است که وقتی چیزی بسیار سبک باشد که باد بتواند آن بتواند جابجا کند، گفته می‌شود (لسان العرب، ج13، ص499). ▫️برخی هم اصل معنای آن را هرگونه اختلال، و در مقابل حلم و عقل دانسته‌اند که خفت و سخافت و ... از آثار آن است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص146-147) ▪️به مناسبتِ همین معنای «خفت»، گاه در معنای «جهل و نادانی» هم به کار می‌رود (لسان العرب، ج13، ص498). بسیاری آن را نقطه مقابل «حلم» (بردباری ناشی از دوراندیشی) معرفی کرده‌اند (كتاب العين، ج4، ص9؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص79؛ المحيط في اللغة، ج3، ص416 ؛ التحقيق، ج5، ص147) و در حدیث جنود عقل و جهل هم این دو (حلم و سفه) در مقابل هم دانسته شده (الکافی، ج1، ص21) که در این صورت معادل فارسی مناسب برای آن شاید «نابخردی» و «کوته‌بینی» باشد. ▪️مصدر فعل «سَفِهَ يَسْفَهُ» هم به صورت «سَفَاهَة» است: «إِنَّا لَنَراكَ في سَفاهَةٍ» (اعراف/66) هم به صورت «سَفَه»: «قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْم» (انعام/140) ▫️و ظاهرا فعل لازم است؛ اما با توجه به آیه «إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ» (بقره/130) ▫️برخی گفته‌اند که کاربرد این فعل به صورت متعدی هم متداول است؛ ▫️برخی احتمال داده‌اند که برای متعدی شدن باید به باب تفعیل برود (سَفَّهَ)، و از این رو، در این آیه «نفسه» را نه مفعول، بلکه چه‌بسا تمییز باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ▫️ص147) و ▫️برخی هم آن را در اصل «سَفِهَت نَفْسُهُ» دانسته‌اند که دچار صرف در فعل شده، شبیه «بَطِرَتْ مَعِيشَتَها» (قصص/58) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414) و ▫️یک احتمال دیگر هم آن است که «نفسه» منصوب به نزع خافض، و در اصل «فی نفسه» بوده است. ▪️«سفیه» را اگرچه در مورد کسی که مرتکب سفاهت شود به کار می‌برند، اما به نظر می‌رسد صفت مشبهه از ماده «سفه» باشد و دلالت بر ثبات این صفت در شخص کند، زیرا به کسی که یکبار رفتار سفیهانه‌ای از او سر بزند، «سفیه» گفته نمی‌شود: «فَإِنْ كانَ الَّذي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفيهاً أَوْ ضَعيفاً أَوْ لا يَسْتَطيعُ أَنْ يُمِلّ» (بقره/282) «وَ أَنَّهُ كانَ يَقُولُ سَفيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً» (جن/4). این کلمه به صورت «السُّفَهاءُ» جمع بسته شده؛ و این تعبیر در قرآن کریم، هم در مورد کم‌خردی نسبت به امور و معاملات دنیایی مطرح شده «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُم» [که در ادبیات فقهی نیز «سفیه» به همین معنا رایج است] و هم در مورد کم‌خردی در امور دینی و اخروی: «قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ» (بقره/13) « سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِم» (بقره/142) «أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا» (اعراف/155) (مفردات ألفاظ القرآن، ص414). 📿ماده «سفه» و مشتقات آن جمعاً 11 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
📖 اختلاف قراءات 🔹الَّتي ▪️در اغلب قرائات به صورت «التی» قرائت شده است؛ اما ▪️در برخی قراءات اربعه عشر (حسن) و غیرمشهور (قرائت نخعی، و روایت هارون از قرائت ابوعمرو) به صورت جمع «اللاتی» ▪️و در برخی قراءات شاذ به صورت «اللواتی» قرائت شده است. 🔸قرائت آن به صورت «اللاتی» یا «اللواتی» از از باب این است که «اموال» جمع است؛ 🔸و قرائت «التی» از باب این است که «اموال» جمع غیرذوی‌العقول است که غالبا ضمیر برای آن مفرد می‌آید. 📚البحر المحيط، ج3، ص516 ؛ معجم القراءات ج۲، ص16 @yekaye
🔹قِياماً قبلا بیان شد که ▪️ماده «قوم» در زبان عربی در دو معنای اصلی به کار رفته است: ▫️ یکی به معنای «جماعتی از مردم» [قوم و قبیله] و ▫️دیگری به معنای برخاستن (انتصاب) و عزم و تصمیم. هرچند برخی اصل این ماده را در معنای نقطه مقابل نسشتن (قعود)، یعنی برخاستن و به کاری اقدام کردن (فعلیة العمل)، دانسته و بر این باورند که معنای اول آن از زبان سریانی وارد عربی شده است. ▪️«قیام» مصدر ثلاثی مجرد از این ماده است که انحای مختلفی دارد: یا «قیام به چیزی» است یا «قیام بر چیزی» و یا قیام به معنای «عزم به کاری» ویا به معنای اسم برای «چیزی که امور دیگر بدان تکیه می‌زنند»: ▫️قیام به چیزی [همان معنای «ایستادن» می‌دهد] مانند «مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ» (هود/۱۰۰) ، «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها» (حشر/۵) «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً» (آل عمران/۱۹۱) ▫️قیام بر چیزی، به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از آن چیز است، که در این صورت غالبا با حرف «علی» می‌آید؛ مثلا: «أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت» (رعد/۳۳) یا تعبیر «إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (آل عمران/۷۵) که این دومی به معنای در طلب آن مطلب ثابت قدم ماندن است. ▫️قیام به معنای تصمیم و عزم به انجام کاری، مانند «إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» (مائده/۶) ویا «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» (مائده/۵۵) یعنی دائما آن را انجام می‌دهند و بر آن محافظت دارند؛ (بیتن تعبیر قیام به نماز و اقامه نماز تفاوتی هست که در ادامه توضیح داده می‌شود) ▪️«قیام» و «قِوام» به معنای اسم برای چیزی که بدان تکیه زده می‌شود و موجب ایستاده ماندن چیز دیگری می‌شود و قوام‌بخش آن است؛ مانند: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» (نساء/۵) ویا «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ» (مائده/۹۷) ▪️«قیّم» و «قیّوم» هم هر دو از قیام گرفته شده؛ «قَیّم» صفت است، به معنای کسی که دیگری به او تکیه داده و پابرجا گردیده و قوام کارش به اوست؛ مانند «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» (يوسف/۴۰) یا «فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ» (بينة/۳) و «قیّوم» صیغه مبالغه در همین معنا می‌باشد (اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم؛ بقره/۲۱۴). 🔖جلسه 366 http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-1/ 📖 اختلاف قراءات ▪️در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و بصره (ابوعمرو) و مکه (ابن کثیر) به صورت «قِياماً» قرائت شده؛ اما ▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و شام (ابن عامر) بدون الف و به صورت «قِيَماً»؛ ▪️و در قرائتی از قرائات اربعه عشر (حسن) و برخی قرائات غیرمشهور (عیسی بن عمر) به صورت قَواماً ▪️و در قرائات غیرمشهور به صورت «قِواماً» (قرائت عبدالله بن عمر) و حتی «قِوَماً» نیز روایت شده است. 🔸«قیام» و «قِیَم» و «قوام» را اغلب سه گویش دانسته‌اند که تفاوت معنایی چندانی ندارد، و برخی گمان کرده‌اند که «قِیَم» جمع «قیمة» است همانند «دِیَم» که جمع «دیمة» است؛ اما دیگران این را مردود دانسته‌اند، شاهدش هم این آیه است که فرمود «دِيناً قِيَماً» (انعام/161). برخی هم «قوام» را مصدر «قاوم» و یا اسم مصدر ویا اسم به معنای «ما یقام به» و حتی به معنای «قامة» نیز دانسته‌اند. 📚مجمع البيان، ج3، ص13 ؛ البحر المحيط، ج3، ص517 ؛ معجم القراءات ج۲، ص17-18 @yekaye
🔹ارْزُقُوهُمْ قبلا بیان شد که ▪️ماده «رزق» به معنای عطای جاری (بخششی که در جریان است)، و نصیب و بهره‌ای که به شخص می‌رسد، و نیز غذایی که می‌خورد به کار می‌رود و ظاهرا کلمه «روزی» در فارسی همان بار معنایی را دارد. ▪️گفته‌اند اصل رزق در مورد عطاء و بخششی بوده که در زمان معین انجام می‌شده و بعد کم‌کم در بخشش‌های بدون وقت معین هم به کار رفته است. 🔖جلسه ۲۵۸ http://yekaye.ir/al-hegr-15-20/ @yekaye
🔹اكْسُوهُمْ ▪️ماده «کسو» در اصل برای پوشیدن لباس به کار می‌رود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص61) و «کساء» و «کسوه» (که به دو صورت «كِسْوَة» و «كُسْوَة» تلفظ می‌شود) به معنای «لباس» است: «عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (بقره/233) «مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْليكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ» (مائده/89) (كتاب العين، ج5، ص391؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص711) و برای خاص لباس استفاده می‌شود، نه هرگونه ساتر و پوششی (التحقيق، ج10، ص61) ▪️این فعل در حالت ثلاثی مجرد، متعدی است (به معنای «لباس پوشاندن» است: كَسَوْتُهُ: ألبسته) که گاه با یک مفعول می‌آید: «وَ اكْسُوهُمْ» (نساء/5) و گاه با دو مفعول «ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً» (بقره/259) «فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً» (مومنون/14)؛ و وقتی به باب افتعال می‌رود به معنای «لباس پوشیدن» می‌باشد (اكْتَسَى: لبس الكسوة) (كتاب العين، ج5، ص391) 📿ماده «کسو» همین 5 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹مَعْرُوفاً ▪️درباره ماده «عرف» قبلا اشاره شد که ▫️برخی اصل این ریشه را دال بر «سکون و طمأنینه» می‌دانند که معرفت هم از همین باب بوده و «معروف» را هم از این جهت معروف گفته‌اند که انسان با رسیدن به آن به سکون و آرامش می‌رسد، زیرا کسی که چیزی را نشناسد نسبت به آن نگران است و می‌ترسد. ▫️برخی هم اصل معنا را همان «معرفت» و شاختی که با تامل حاصل شود دانسته‌اند، و وجه تسمیه «معروف» را این دانسته‌اند که کاری است که عقل و شرع آن را به عنوان کار خوب می‌شناسد. 🔖جلسه 82 http://yekaye.ir/ale-imran-3-104/ ▪️همچنین اشاره شد که نقطه مقابل ماده «عرف»، ماده «نکر» است: «عرف» وضعیتی است که انسان می‌شناسد و دلش با آن آرام می‌گیرد؛ و «نکر» آن است که عقل بدان اعتراف نمی‌کند بلکه به بدی و انکار آن حکم می کند؛ «نَکِرَ» به معنای آن است که نشناخت و چیزی را ناشناخته قلمداد کرد (فَلَمَّا رَأى أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُم؛ هود/۷۰) 🔖جلسه ۷۲۶ http://yekaye.ir/al-fater-35-26/ @yekaye
دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ 1) از امام باقر ع در تفسیر آیه 5 سوره نساء روایت شده است که فرمودند: «ندهید به سفیهان اموال خود را» منظور از سفیهان زنان [نابخرد] و کودکان‌اند، هنگامی که مردی دانست که زنش سفیه است و کارش به تباهی می‌انجامد و فرزندش سفیه است و کارش به تباهی می‌انجامد، سزاوار نیست که هیچیک از این دو را مسلط کند بر مالی «که خداوند مایه قوام او قرار داده» یعنی مایه امرار معیشت او قرار داده، بلکه «در آن روزی‌شان را تامین کنید و لباسشان بپوشانید و با آنان به نحوی شایسته سخن بگویید» و مقصود از سخن شایسته وعده نیکو دادن است. [ظاهرا یعنی بدانند که این پول را برای خود آنها نگه داشته‌اید و نهایتا به آنها خواهید داد]. 📚تفسير القمي، ج1، ص131؛ مجمع البيان، ج3، ص13 فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» فَالسُّفَهَاءُ النِّسَاءُ وَ الْوَلَدُ، إِذَا عَلِمَ الرَّجُلُ أَنَّ امْرَأَتَهُ سَفِيهَةٌ مُفْسِدَةٌ وَ وَلَدَهُ سَفِيهٌ مُفْسِدٌ لَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُسَلِّطَ وَاحِداً مِنْهُمَا عَلَى مَالِهِ «الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لَهُ قِياماً» يَقُولُ مَعَاشاً قَالَ «وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً» الْمَعْرُوفُ الْعُدَّةُ. @yekaye
🔅 2) بر اساس تفاسیر و فتاوی بسیاری از اهل سنت، یکی از مصادیق سفیه در این آیه زنان هستند❗️ 🤔 در روایت 1 چنانکه دیدیم خود امام ع در ادامه‌اش توضیح می‌دهند، مقصود از تطبیق «سفهاء» بر «زنان»، صرفاً زنان نابخرد و سفیه‌ است، نه مطلق زنان. 📛اما دو روایت در کتب شیعه است که ممکن است موجب همان سوءتفاهم شود: 〽️الف. از امام صادق ع روایت شده که اموالتان را به شرابخواران و زنان ندهید. تفسير العياشي، ج1، ص221 وَ فِي رِوَايَةِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُؤْتُوهَا شُرَّابَ الْخَمْرِ وَ النِّسَاءَ. 〽️ب. و باز از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند: به زن وصیت نمی‌شود زیرا خداوند عز و جل فرموده «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5). من لا يحضره الفقيه، ج4، ص226؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص245؛ الإستبصار، ج4، ص140 رَوَى السَّكُونِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمَرْأَةُ لَا يُوصَى إِلَيْهَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ». ✅ اما در خصوص این دو روایت باید گفت: 〽️روایت الف صرف نظر از اینکه مرسل است، روایاتی همچون روایت1، می‌تواند قرینه باشد که در روایت الف، مقصود، همه زنان نیست. 〽️در مورد روایت ب، درست است که ظاهرش این است که کلمه «سفهاء» در این آیه درباره همه زنان باشد؛ اما شیخ طوسی در همان صفحه از استبصار، با ذکر حدیث صحیحی از امام رضا ع که می‌فرمایند اگر کسی یک زن و یک کودک را وصی قرار داد، وصی او آن زن خواهد بود-که به وضوح جواز وصیت به زن را مطرح کرده-دو احتمال برای حدیث مورد بحث ما مطرح می‌کند، یکی اینکه است که دلالت بر کراهت داشته باشد ؛ و دیگری این است که در فضای تقیه صادر شده باشد زیرا این فتوای عمده علمای اهل سنت بوده که زن سفیه است و نمی‌توان به زن وصیت کرد (الإستبصار، ج4، ص140) . 🤔به نظر می‌رسد این توجیه دوم درست‌تر باشد، زیرا ▪️اولا راوی روایت از امام صادق ع، سکونی است که هرچند مورد وثوق است اما خودش سنی است؛ و معروف است که امام صادق ع در پاسخ به سوالات او، غالبا جواب مستقیم نمی‌دادند و به اقوال پیامبر اکرم ص یا امیرالمومنین ع استناد می‌کردند (هرچند محدث نوری در عمومیت این نکته تردید دارد: خاتمة مستدرك الوسائل، ج4، ص165) و در موارد دیگری هم هست که روایتی که از امام ع در مقابل او ذکر کرده را تقیه‌ای دانسته‌اند (مثلا: استبصار، ج1، ص211) و اینکه اینجا هم امام جلوی او تقیه کرده باشد کاملا محتمل است؛ و ▪️ ثانیا مصداق قطعی آیه فوق، که شیعه وسنی در آن تردید ندارند، یتیمانی هستند که هنوز به سن رشد نرسیده‌اند و باز شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که این آیه دلالت بر حرمت دادن اموال به چنان سفیهانی دارد؛ و آنگاه اگرمقصود از سفیه، مطلق زنان هم باشد، نمی‌توان این روایت را در آن واحد هم حمل بر حرمت و هم حمل بر کراهت کرد. پس احتمال اول شیخ قابل دفاع نیست و چون این روایت در تعارض با روایاتی که جواز وصیت به زنان را مطرح کرده قرار می‌گیرد، و فتوای حرمت وصیت به زنان، از فتاوی اهل سنت بوده، و راوی از امام ع هم سنی است، پس اینکه این روایت در فضای تقیه صادر شده باشد، بسیار تقویت می‌شود. @yekaye
☀️3) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: کسی که شرابخوار است، وقتی سخن گفت او را تصدیق نکنید [مطمئن نباشید که راست می‌گوید] و وقتی خواستگاری کرد به او همسر ندهید و وقتی مریض شد به عیادتش نروید و وقتی مرد برایش تشییعش حاضر نشوید و برای امانت‌داری به او اعتماد نکنید که هرکس او را به عنوان امانت‌دار مورد اعتماد قرار دهد و آن امانتش نابود شود، برعهده خدا نیست که ضررش را جبران کند یا به خاطر این [مصیبتی که دیده] به او پاداش دهد، زیرا خداوند می‌فرماید: «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5) و چه سفیهی سفیه‌تر و نابخردتر از شرابخوار؟! 📚تفسير القمي، ج1، ص131 ☀️ب. حریز روایت کرده است که: اسماعیل، پسر امام صادق ع، چند دینار [= سکه طلا] داشت و مردی از قریش می‌خواست [برای تجارت] به یمن برود. اسماعیل به پدرش گفت: پدر جان! فلانی می‌خواهد به یمن برود و من فلان مقدار دینار دارم؛ آیا موافقید که اینها را به او بدهم تا برایم کالایی از یمن تهیه کند؟ امام صادق ع فرمود: پسرم! مگر به تو نگفته‌اند که او شرابخوار است؟! گفت: مردم این طور می‌گویند! فرمود: پسرم. این کار را نکن! اما اسماعیل گوش نکرد و دینارها را به او داد و او آنها را هدر داد و چیزی برایش نیاورد. آن سال هم امام صادق ع و هم اسماعیل به حج رفته بودند و وی در طواف خانه خداوند می‌گفت: خدایا اجر من با تو، و تو جایگزین آن را به من بده! امام صادق ع به او رسید و از پشت به او زد و گفت:‌ نه! پسرم! به خدا سوگند که حجتی نزد خدا نداری و نه سزاواری که اجری به تو بدهد و یا جایگزین آن را بدهد چرا که به تو گفته بودند که او شرابخوار است و با این حال تو او را امین قرار دادی! اسماعیل گفت: من که خودم نیدیده بودم شراب بخورد و فقط از مردم شنیده بودم که این طور می‌گویند. فرمود: پسرم! همانا خداوند عز و جل می‌فرماید: «به خدا ایمان می‌آورد و برای مومنین ایمان می‌آورد» (توبه/61) می‌فرماید: خداوند را تصدیق می‌کند و برای مومنان [سخنی هم که مومنان بگویند] هم تصدیق قائل است.. هنگامی که مومنان نزد تو شهادت دادند آنان را تصدیق کن و کسی را که شرباخوار است امانتدار مپندار که همانا خداوند عز و جل می‌فرماید «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5) و چه سفیهی سفیه‌تر و نابخردتر از شرابخوار؟! همانا کسی را که شرابخوار است، وقتی خواستگاری کرد به او همسر ندهند و وقتی شفاعت کرد شفاعتش را نپذیرند و در هیچ امانتی به او اعتماد نکنند؛ که هرکس او را به عنوان امانت‌دار مورد اعتماد قرار دهد و وی آن امانتش را نابود کند، برعهده خدا نیست که ضررش را جبران کند یا به خاطر این [مصیبتی که دیده] به او پاداش دهد. 📚الكافي، ج5، ص299-300 @yekaye ✅توجه: 1. در حدیثی دیگر از امام صادق ع ایشان ابتدا همان حدیث نبوی الف را ذکر می‌کنند، سپس شبیه حکایت ب را در نسبت خود و پدرشان نقل می‌کنند، البته نه اینکه اقدام کرده باشند، بلکه فقط این را نقل می‌کنند که خودشان پولی داشتند و می‌خواستند برای تجارت به کسی بدهند که درموردش چنان مطلبی می‌گفتند و پدرشان شبیه مطالبی را که در حدیث ب به اسماعیل گفتند، به ایشان هم گفتند. 📚(الكافي، ج6، ص397-398؛تهذيب الأحكام، ج9، ص103؛ تفسير العياشي، ج1، ص220) و شبیه این گفتگو بین امام کاظم و پدرشان هم روایت شده است. 📚(قرب الإسناد، ص315) 2. این مضمون که فرد شرابخوار مصداق بارز «سفیه» در این آیه است و اینکه در مورد سپردن مال به شرابخوار هشدار داده شده باشد با عبارات مختلف در روایات متعدد دیگری آمده است؛ مثلا: 📚تفسير العياشي، ج1، ص220؛ مجمع البيان، ج3، ص14؛ الکافی، ج5، ص300 @yekaye 👇متن دو روایت الف و ب👇
متن احادیث فوق ☀️3) الف. قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص شَارِبُ الْخَمْرِ لَا تُصَدِّقُوهُ إِذَا حَدَّثَ وَ لَا تُزَوِّجُوهُ إِذَا خَطَبَ وَ لَا تَعُودُوهُ إِذَا مَرِضَ وَ لَا تَحْضُرُوهُ إِذَا مَاتَ وَ لَا تَأْتَمِنُوهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَأَهْلَكَهَا فَلَيْسَ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُخْلِفَ عَلَيْهِ وَ لَا أَنْ يَأْجُرَهُ عَلَيْهَا، لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» وَ أَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ. 📚تفسير القمي، ج1، ص131 ☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ قَالَ: كَانَتْ لِإِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع دَنَانِيرُ وَ أَرَادَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ أَنْ يَخْرُجَ إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ يَا أَبَتِ إِنَّ فُلَاناً يُرِيدُ الْخُرُوجَ إِلَى الْيَمَنِ وَ عِنْدِي كَذَا وَ كَذَا دِينَاراً فَتَرَى أَنْ أَدْفَعَهَا إِلَيْهِ يَبْتَاعُ لِي بِهَا بِضَاعَةً مِنَ الْيَمَنِ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا بُنَيَّ أَ مَا بَلَغَكَ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ؟! فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ هَكَذَا يَقُولُ النَّاسُ. فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَفْعَلْ. فَعَصَى إِسْمَاعِيلُ أَبَاهُ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ دَنَانِيرَهُ فَاسْتَهْلَكَهَا وَ لَمْ يَأْتِهِ بِشَيْءٍ مِنْهَا فَخَرَجَ إِسْمَاعِيلُ وَ قُضِيَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع حَجَّ وَ حَجَّ إِسْمَاعِيلُ تِلْكَ السَّنَةَ فَجَعَلَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ أْجُرْنِي وَ أَخْلِفْ عَلَيَّ! فَلَحِقَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَهَمَزَهُ بِيَدِهِ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ لَهُ: مَهْ يَا بُنَيَّ! فَلَا وَ اللَّهِ مَا لَكَ عَلَى اللَّهِ [هَذَا] حُجَّةٌ وَ لَا لَكَ أَنْ يَأْجُرَكَ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْكَ وَ قَدْ بَلَغَكَ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ فَائْتَمَنْتَهُ. فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ: يَا أَبَتِ إِنِّي لَمْ أَرَهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ إِنَّمَا سَمِعْتُ النَّاسَ يَقُولُونَ. فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» يَقُولُ يُصَدِّقُ اللَّهَ وَ يُصَدِّقُ لِلْمُؤْمِنِينَ. فَإِذَا شَهِدَ عِنْدَكَ الْمُؤْمِنُونَ فَصَدِّقْهُمْ وَ لَا تَأْتَمِنْ شَارِبَ الْخَمْرِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» فَأَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ إِنَّ شَارِبَ الْخَمْرِ لَا يُزَوَّجُ إِذَا خَطَبَ وَ لَا يُشَفَّعُ إِذَا شَفَعَ وَ لَا يُؤْتَمَنُ عَلَى أَمَانَةٍ فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَاسْتَهْلَكَهَا لَمْ يَكُنْ لِلَّذِي ائْتَمَنَهُ عَلَى اللَّهِ أَنْ يَأْجُرَهُ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْهِ. 📚الكافي، ج5، ص299-300 @yekaye
دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان @yekaye
☀️4) الف. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که می فرماید « اموال خود را به سفیهان ندهید» سوال شد؛ فرمودند: هر کسی است که به او اعتماد نداری. 📚تفسير العياشي، ج1، ص220 عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فی قَوْلِ اللَّهِ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» قَالَ مَنْ لَا تَثِقُ بِهِ. ☀️ب. روایت شده که کسی به امام صادق ع عرض کرد: شخصی هست که مال و ثروتی دارد که آن را ضایع می‌کند و از دست می‌رود. [ظاهرا مقصودش این است که با توجه به بی‌اعتنایی به مال دنیا، آیا کار بدی است و اصلا اهمیتی دارد؟!] فرمودند: مال و ثروتت را حفظ کن که همانا مایه قوام دین تو است؛ سپس این آیه را قرائت کردند: «به سفیهان اموال خود را که خداوند مایه قوام شما قرار داده، ندهید.» 📚الأمالي (للطوسي)، ص679 أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْقَزْوِينِيُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عِيسَى مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ حَيَّانَ الْوَرَّاقُ فِي دُكَّانِهِ بِسِكَّةِ الْمَوَالِي، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ حَفْصٍ الْخَثْعَمِيُّ الْأَسَدِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ الْأَسَدِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا خَلَّادٌ أَبُو عَلِيٍّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)، قَالَ: قَالَ رَجُلٌ: يَا جَعْفَرُ، الرَّجُلُ يَكُونُ لَهُ مَالٌ فَيُضَيِّعُهُ فَيَذْهَبُ! قَالَ: احْتَفِظْ بِمَالِكَ، فَإِنَّهُ قِوَامُ دِينِكَ، ثُمَّ قَرَأَ: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» @yekaye
☀️5) ابن ابی حمزه می‌گوید: از امام صادق ع درباره آیه « اموالتان را به سفیهان ندهید» سوال کردم. فرمودند: آنان همان یتیمان هستند، اموالشان را به آنها ندهید تا زمانی که بدانید به رشد رسیده‌اند. گفتم: چگونه اموالشان اموال ماست؟ فرمود: از آنجا که شما وارث آنان هستید. 📚تفسير العياشي، ج1، ص220 عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ». قَالَ: هُمُ الْيَتَامَى لَا تُعْطُوهُمْ أَمْوَالَهُمْ حَتَّى تَعْرِفُوا مِنْهُمُ الرُّشْدَ. قُلْتُ: فَكَيْفَ يَكُونُ أَمْوَالُهُمْ أَمْوَالَنَا؟ قَالَ إِذَا كُنْتَ أَنْتَ الْوَارِثَ لَهُمْ. @yekaye
☀️6) روايت شده است كه امام باقر ع روزی فرمودند: هر گاه شما را به چيزى خبر دهم، [سند] آن را از كتاب خدا از من سوال کنید. و بعد از سخنانی، فرمود كه: خداوند [در برخی نقل‌ها: رسول الله ص] از قيل و قال و تباه کردن مال و کثرت سوال [= سوال پرسیدن بی‌مورد] نهی کرده است. به آن حضرت عرض شد كه: يا ابن رسول اللَّه، اين در کجای كتاب الله است؟ فرمودند خداوند متعال در کتابش می‌فرماید: «در بسيارى از نجوا کردن هایشان خيرى نيست، مگر كسى كه [بدين وسيله] به صدقه ای يا كاری پسنديده يا سازشى ميان مردم، فرمان دهد» (نساء/114) و می‌فرماید: «به سفیهان اموال خود را که خداوند مایه قوام شما قرار داده، ندهید» (نساء/5) و می‌فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، سوال نکنید از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد بدتان می‌آید» (مائده/101) 📚الكافي، ج5، ص300؛ و ج1، ص60؛ 📚المحاسن، ج1، ص269؛ 📚تهذيب الأحكام، ج7، ص231؛ 📚فقه القرآن، ج2، ص54؛ 📚الإحتجاج، ج2، ص322 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ [عَنْ أَبِيهِ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ؛ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا حَدَّثْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَاسْأَلُونِي عَنْ كِتَابِ اللَّهِ. ثُمَّ قَالَ فِي حَدِيثِهِ: إِنَّ [رَسُولَ] اللَّهَ نَهَى عَنِ الْقِيلِ وَ الْقَالِ وَ فَسَادِ الْمَالِ وَ كَثْرَةِ السُّؤَالِ. فَقَالُوا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَيْنَ هَذَا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ؟ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ [إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ]» وَ قَالَ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» وَ قَالَ «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُم» @yekaye
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 1️⃣ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ ...» در مورد افراد سفیه، اسلام اگرچه از ما می‌خواهد نیازهای متعارف آنان (خوراک و پوشاک و ....) را تامین کنیم؛ اما به ما دستور می‌دهد اموال را مستقیما در اختیارشان قرار ندهیم. 💠نکته تخصصی سفيه، از تصرّف در مال خود ممنوع است. (تفسير نور، ج2، ص244) یعنی در اسلام، صرف مالکیت، استفاده از مایملک را مجاز نمی‌کند. نحوه مصرف، محل مصرف، خود مالک، و ... هم باید از شروطی برخوردار باشند تا استفاده مجاز شود. این آیه می‌فرماید یکی از شروطی که برای مجاز شدن استفاده از اموال، ضرورت دارد، این است که به رشد و بلوغ اقتصادی رسیده باشد. 🤔در واقع، مال و ثروت در هر جا که باشد، اولا و بالذات مِلک خداست؛ و اوست که آن را مایه قوام و معیشت جوامع بشری قرار داده است؛ به همین جهت افراد مجاز نیستند که هرگونه دلشان خواست از مالی که فعلا مالکیتش در اختیار انان قرار گرفته، استفاده کنند (الميزان، ج‏4، ص171) و خداوند در موارد متعدد همگان را به حفظ اموال و اینکه با اسراف و تبذیر آن را در معرض نابودی قرار ندهند، توصیه کرده، و مثلا فرموده «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» (إسراء/26-27) «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» (إسراء/29) و «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا» (فرقان/67) مفاتيح الغيب، ج‏9، ص496) @yekaye
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 2️⃣ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» سفیه» در لغت به معنای «فرد رشدنایافته» است؛ کسی که نابخرد است (= در تصمیم‌گیری‌اش عقلانیت ندارد) و کوته‌بین (= عاقبت‌بین نیست و آثار درازمدت عمل خود را در نظر نمی‌گیرد) است. درباره اینکه مقصود از آن در این آیه چیست، گفته‌انند: 🍃الف. مقصود زنان و فرزندان شخص‌اند، آن هم زن یا فرزندی که اگر مال در اختیارش باشد آن را تباه می‌کند. (حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/5806، و ابن عباس و سعيد بن جبير و الحسن و الضحاك و أبي مالك و قتادة، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص13) 🍃ب. مقصود زنان هستند. (مجاهد و ابن عمر، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص13) (این قولی است که در فقهای اهل سنت رایج است و در حدیث 2 اشاره شد: https://eitaa.com/yekaye/5807) 🍃ج. شامل هر فرد سفیه و رشدنایافته‌ای است، اعم از کودک و دیوانه و کسی که به خاطر ولخرجی از تصرف در مالش ممنوع شده (محجور)، و بر همین اساس است که در روایات، شرابخوار را مصداق سفیه دانسته‌اند (مجمع البيان، ج3، ص14) 🍃د. با توجه به سیاق آیات که درباره یتیمان بود و نیز آیه بعد، که می‌فرماید یتیمان را بیازمایید و اگر به رشد رسیده بودند اموالشان را به آنها بدهید، مقصود اصلی و اولی آیه یتیمانی است که هنوز به سن رشد نرسیده‌اند، هرچند که آیه ظرفیت این را دارد که شامل همه سفیهان بشود. (المیزان، ج4، ص170) 🍃ه. ... @yekaye
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 3️⃣ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» آیه قبل درباره این بود که مهریه زنان را با کمال میل بدانها بدهید؛ و اگر بر شما بخشیدند آن را خودتان استفاده کنید؛ این آیه درباره ندادن اموال به سفیهان است، مادام که به رشد و بلوغ اقتصادی در مصرف نرسیده‌اند. از کنار هم قرار دادن این دو آیه و آمدن این حکم بعد از آن حکم می‌توان نتیجه گرفت: برخلاف آنچه بسیاری از مفسران و فقهای اهل سنت پنداشته‌اند (توضیح در حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/5807) اسلام زنان را به‌خودی خود جزء سفیهان نمی‌داند که اجازه اموالشان تنها در دست پدر یا شوهرشان باشد. اما با توجه به اینکه می‌دانیم همان گونه که مردان سفیه نیز وجود دارند، یکی از مصادیق افراد سفیه، زنانی است که در مسائل اقتصادی نابخرد و کوته‌بین‌اند؛ اما آیا از این آیه می‌توان نتیجه گرفت که اگر زنی سفیه بود و بیم مصرف نابجا و هدر دادن اموالش در میان بود، شوهرش حق (یا وظیفه) دارد که مهریه وی را، بویژه اگر مبلغ هنگفتی باشد، در اختیار او قرار ندهد⁉️ 🤔 ظاهرا به طور قاطعانه با صرف استناد به این آیه، نمی‌توان قضاوتی کرد: 🔺از طرفی می‌توان گفت مقدمه آیه (وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ) به نحوی است که اطلاقش ابای از تخصیص دارد (یعنی به نحوی اطلاق دارد که شامل این زنان هم می‌شود)؛ و برخی گفته‌اند آمدن آن در ادامه آیه قبل، برای اشاره به همین بوده که بفرماید اگرچه من گفتم اموال یتیمان و مهریه زنان را به آنها بدهید؛ اما این برای وقتی است که آنان رشید باشند؛ اما اگر سفیه‌اند و اموالشان را هدر می‌دهند، مادام که به رشدیافتگی نرسیده‌اند جز در حد مخارج معمولشان، اموالشان را در اختیارشان قرار ندهید (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏9، ص494)؛ 🔺و از طرف دیگر، تعبیر «أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» به گونه‌ای است که شاید بتوان در اینکه خداوند برای مرد نسبت به مهریه زنش، قیام و سلطه‌ای قرار داده باشد تردید کرد. 💢قدر متیقن این است که اگر هم چنین حق (یا وظیفه)ای برای اینکه مهریه را در اختیار زنش قرار ندهد بتوان اثبات کرد، تنها در جایی است که واقعا از باب مصلحت خود آن زن، مهریه‌اش را به او ندهد، نه از باب منفعت خویش و فرار از دادن مهریه. @yekaye
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 4️⃣ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» مقصود از «اموالکم: اموال‌تان» در این آیه چیست؟ مگر کسی قرار است مال خودش را به یتیمان و سفیهان بدهد؟ 🍃الف. به قرینه آیات قبل و بعد که ناظر به تکفل یتیمان است، مقصود از «اموالکم» همان اموال یتیمان است، و به این مناسبت در آیه به «اموال شما» تعبیر شده که: 🌱الف.1. فعلا در اختیار شماست؛ و خرج کردنش به اجازه شما می‌باشد؛ که و انتساب این به شما، چه‌بسا از باب مجاز است (مجمع البيان، ج3، ص14؛ فقه القرآن، ج2، ص310) 🌱الف.2. از باب این است که اموال آنها با اموال شما مخلوط شده؛ یعنی اموالتان، که مقداری از آن مال خودتان است و مقداری مال یتیم است؛ و این شبیه آن است که به یک نفر بگویید «يا فلان أكلتم أموالكم بينكم بالباطل: فلانی! اموالتان را بین خودتان به باطل نخورید» و منظورت او و یارانش باشد. (فقه القرآن، ج2، ص310) 🌱الف.3. از این باب که شما وارث آنهایید و اگر آنها نباشند، آنها مال شما خواهد بود (مجمع البيان، ج3، ص14 و حدیث5) 🌱الف.4. چون مجموع مال و ثروت دنیا، متعلق به مجموع مردم است؛ و اینجا «کُم: شما» به معنای همه مردم است؛ و از این جهت شبیه آیه «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ» (نساء/25) که واضح است مقصود از «فتیاتکم» کنیزهای خود شخص نیست، زیرا شخص محل خطاب کسی است که توان تامین مخارج یک زن آزاد را ندارد؛ چه رسد به اینکه صاحب کنیز هم باشد. (المیزان، ج4، ص171) 🌱الف.5. مقصود از «اموالکم» همان «اموالهم» است شبیه آیه «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» [که منظور کشتن دیگر انسانهاست، نه خودکشی] (سعید بن جبیر، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص14 و فقه القرآن، ج2، ص309) 🌱الف.6. ... 🍃ب. مقصود اموال خودتان است؛ آنگاه منظور از آیه این است که: 🌱ب.1. اموالی که در اختیارتان هست را در اختیار آنان قرار ندهید، فقط اگر واجب النفقه هستند، مخارجشان (خوراک و پوشاک و ...) را ادا کنید. (ابن عباس و الحسن و قتادة و مجاهد، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص14) 🌱ب.2. اموالتان که معیشتتان با آن تامین می‌شود را یکسره در اختیار زن و فرزندان سفیه‌تان قرار ندهید که بعدا نیازمند آنان شوید و آنان باشند که خوراک و پوشاک شما را بدهند. (سدی و ابن زید، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص14) 🌱ب.3. ... 🍃ج. حاكم شدن سفيه حتّى بر اموال خود، ضربهى اقتصادى به جامعه است و با این تعبیر می‌خواهد بفرماید جامعه نسبت به اموال شخصى افراد حقّ دارد. (تفسير نور، ج2، ص244) 🍃د. ... @yekaye
دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان @yekaye
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 5️⃣ «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ...» درباره اینکه خطاب این آیه به چه کسانی است، این دیدگاه‌ها مطرح شده است: 🍃الف. اولیای افراد سفیه، و کسانی که اموال سفیهان در اختیارشان است؛ به قرینه ادامه آیه که می‌فرماید: «وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ» (مفاتيح الغيب، ج9، ص494). 🍃ب. پدران یتیمان، از این جهت که اموال خودشان را در اختیار فرزندان رشدنایافته خود قرار ندهند (مفاتيح الغيب، ج9، ص494) که در این معنا می‌توان همسران زنان سفیه را هم مطرح کرد. 🍃ج. با اینکه ظهور اولیه آیه درباره اولیای سفیهان است، اما بعید نیست از این آیه وظیفه سرپرستی افراد سفیه بر کل جامعه و وممانعت از هدر دادن اموال آنان به دست خودشان فهمیده شود، یعنی در درجه اول، خطاب به اولیای مستقیم این افراد (مانند پدر و جدِ و ...) است، و اگر ولیّ شایسته‌ای ندارند، خطاب آیه به عموم مومنین و یا حکومت اسلامی برگردد (الميزان، ج4، ص170-171) و چیزی که موید این معناست آنکه اغلب مفسران، «سفهاء» در این آیه را ابه معنای مطلق سفیهان (نه صرفا یتیمان و زنان سفیه) دانسته‌اند. 🍃د. ... @yekaye
یک آیه در روز
930) 📖 وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ
. 6️⃣ «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ ...» در برخوردها، به مصالح اقتصادى جامعه و رشد فكرى افراد بايد توجّه كرد، نه عواطف و ترحّمهاى گذرا. (تفسير نور، ج2، ص244) @yekaye