eitaa logo
یک آیه در روز
2.1هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
735) 🌺 الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها
. 3⃣ «لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ» چرا هم بر «نصب» (سختی و مشقت) تاکید کرد و هم بر «لغوب» (زحمت و رنج)؟ 🍃الف. اولی ناظر است به سختی‌هایی که به طور طبیعی در زندگی هرکس پیش می‌آید؛ و دومی ناظر است به خستگی و زحمتی که انسان برای گذران زندگی و طلب معاش و سایر نیازمندیها بدان مبتلا می‌شود. 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص640 ؛ المیزان، ج17، ص48 ) 🍃ب. «نصب» خود سختی است و «لغوب» خستگی‌ای است نتیجه آن سختی است 📚(الکشاف، ، ج3، ص614) شاید کسی اشکال کند که وقتی علت و سبب نبود، معلولش هم نخواهد بود. اما قرآن کریم به این نحوه بیان می‌خواهد بر تفاوت تمام و کمال بهشت با سرای دنیا اشاره کند؛ یعنی نه خود سختی و مشقت‌های دنیا خبری هست؛ و نه حتی از حس و حالی که بعد از سختی‌ها دامنگیر انسان می‌شود. 📚(اقتباس از البحر المحيط، ج9، ص35) 🍃ج. ... @yekaye
یک آیه در روز
735) 🌺 الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها
. 4⃣ «الَّذي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فيها لُغُوبٌ» طول عمر بيش از حدّ در دنيا، خستگىآور است؛ ولى در بهشت نه خستگى وجود دارد و نه غم. 📚(تفسير نور، ج9، ص504) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
736) 🌺 وَ الَّذينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضی عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذلِكَ نَجْزي كُلَّ كَفُورٍ 🌺 💐 ترجمه و کسانی آنان که کفر ورزیدند آنان را آتش جهنم است؛ نه بر آنان حکم می‌شود تا بمیرند و نه از عذاب آن بر آنها تخفیف داده می‌شود؛ اینچنین هر [شخص] بسیار ناسپاسی را جزا می‌دهیم. سوره فاطر (35) آیه 36 10 شعبان 1439 1397/2/7 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹يُقْضی ▪️قبلا بیان شد که ماده «قضی» دلالت دارد بر محکم و متقن کردن و یکسره کردن کار، و به نهایت و پایان رساندن امور. «قضاء» به معنای حکمی است که قطعیت یافته و صادر شده است و «قاضی» بدین جهت بدین نام نامیده شده که احکام را جاری می‌سازد تفاوت «قضاء» و «حکم» در این است که در کلمه «قضاء» این نکته مطلب تمام شده و نهایت کار معلوم شده مد نظر است، اما در «حکم» به جهت محکم‌کاری و قطعیتش توجه می‌شود. ▪️برخی معنای اصلی این ماده را «جدا کردن و فیصله دادن امور» بیان کرده‌اند که ممکن است با کلام یا با عمل، توسط خدا یا توسط بشر، انجام شود؛ مثلا «وَ قَضی رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ» (إسراء/۲۳) به معنای اعلام حکم قطعی است و «فَقَضاهُنَ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یوْمَینِ» (فصلت/۱۲) اشاره به ایجاد و فراغت یافتن از آن [= تمام شدن کار آفرینش آن] است؛ که این گونه به پایان رساندن در مورد بشر هم به کار رفته است: «فَإِذا قَضَیتُمْ مَناسِكَكُمْ» (بقرة/۲۰۰) ▪️این ماده گاه به نحو کنایه در مورد مرگ هم به کار رفته است از این جهت که کار انسان را یکسره می‌کند «وَ نادَوْا یا مالِكُ لِیقْضِ عَلَینا رَبُّكَ» (زخرف/۷۷)؛ و از این جهت به «گزاره»ها در منطق «قضیه» می‌گفتند که سخنی بوده که انسان به طور قطعی بیان می‌کرده است دارد. 🔖جلسه 526 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-36/ 🔸ان شاءالله در حدیث1 از امیرالمومنین ع ده معنا و کاربرد این ماده در قرآن کریم بیان خواهد شد. @yekaye
🔹كَفُور ▪️قبلا بیان شد که ▫️ماده «کفر» در اصل دلالت بر پوشاندن و مخفی کردن می‌کند؛ ▫️به کشاورز «کافر» گفته می‌شود چون دانه را در دل خاک مخفی می‌کند ▫️«کفاره» هم کفاره است چون گناه را می‌پوشاند ▫️«تکفیر» هم به معنای اقدامی است که چنان روی گناه را می‌پوشاند که گویی انسان گناهی انجام نداده (در مقابل حبط که در مورد نابود شدن کارهای خوب است) [البته در زبان فارسی، حکم کردن به کفر شخص دیگری را «تکفیر» می‌گوییم که در زبان عربی تعبیر «إکفار» بدین معناست]. ▪️کفر، هم در نقظه مقابل ایمان به کار می‌رود زیرا «حق را می‌پوشاند»، و هم در نقطه مقابل «شکر»‌ و به معنای «ناسپاسی» به کار می‌رود زیرا نعمت را می‌پوشاند. در خصوص این مطلب اخیر، راغب اصفهانی توضیح داده که در مورد ناسپاسی نعمت، غالبا تعبیر «کفران» به کار می‌رود، و در مورد انکار خدا و نبوت و شریعت (بی‌دینی) غالبا تعبیر «کُفر» (که فاعل آن، «کافر» است) به کار می‌رود. بر اساس توضیحات ایشان اگر بخواهیم با توجه به این دو معنای ناسپاسی (کفران نعمت) و بی‌دینی، مشتقات این ماده را دسته بندی کنیم باید بگوییم: ▫️الف. «کفران» غالبا برای ناسپاسی نعمت به کار می‌رود، و کسی که زیاد کفران نعمت می‌کند، «کَفور» است و«کَفّار» بلیغ‌تر از «کَفور» است، و غالبا برای جمع بستن کسی که کفران نعمت می‌کند از تعبیر «کَفَرَة» استفاده می‌شود. ▫️ب. «کُفر» غالبا برای بی‌دینی به کار می‌رود، و کسی که منکر خدا یا نبوت یا شریعت است «کافر» است که جمع آن «کُفّار» است. ▪️و توجه شود که اینها معانی پراستعمال است وگرنه چنانکه اشاره شد برای «زارع» و کشاورز هم تعبیر «کافر» به کار می‌رود و لذا «کُفّار» که جمع «کافر» است در آیه ۲۰ سوره حدید، می‌تواند به معنای «زُرّاع» (کشاورزان)‌ باشد و می‌تواند به همان معنای مخالفان اسلام باشد. ▪️لازم به ذکر است که اگرچه در فرهنگ دینی غالبا کلمه «کافر» فقط به معنای منکر خدا و نبوت و شریعت به کار می‌رود اما در ادبیات قرآنی در مورد منکر ولایت و امامت الهی هم این تعبیر به کار می‌رود چنانکه کسانی که به جای ولایت الله، ولایت طاغوت را پذیرفته باشند کارشان «کفر» معرفی شده (بقره/۲۵۶) و حتی منافق هم (که ظاهرا مسلمان است و خدا و نبوت و شریعت را قبول دارد) کافر خوانده شده است (نساء/۱۳۷-۱۳۸؛ منافقون/۱-۳). 🔖جلسه 205 http://yekaye.ir/al-furqan-025-50/ 🔹همچنین قبلا حدیثی گذشت که توضیح داده بود که کفر در قرآن به پنج معنا به کار رفته: کفر حجود (انکار) [که دو قسم می‌شد: انکار از روی ظن و گمان، ویا کاملا آگاهانه در برابر حقیقت ایستادن]، ترک آنچه خدا دستور داده، کفر برائت و کفر نعمت 🔖جلسه۱۵۹، حدیث۱ http://yekaye.ir/al-jathiyah-45-24/ @yekaye
🔹«نَجْزِي» قبلا بیان شد که ▪️ماده «جزی» در اصل به معنای آن است که چیزی در جای چیز دیگری قرار گیرد و کار آن را انجام دهد (يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئا؛ بقره/۴۸) و در معنای کفایت کردن و جبران کردن (خوبی با خوبی و بدی با بدی) رایج شده؛ و از همین ماده است کلمه «جزیة» (= مالیاتی که از اهل کتاب می‌گیرند) (توبه/۲۹)، چرا که در عوض امکاناتی (مانند امنیت و …) است که در جامعه اسلامی از آن بهره‌مند می‌شوند. ▪️تفاوت «جزا» با «شکر» در این است که شکر همواره در برابر نعمت به کار می‌رود؛ اما جزا هم در مقابل کار خوب و هم در مقابل کار بد به کار می‌رود. 🔖جلسه 404 http://yekaye.ir/al-ankaboot-29-7/ 📖اختلاف قرائت ▪️قرائت عبارت «نَجْزي كُلَّ» در اغلب قرائات به همین صورت مفعل معلوم به همراه مفعول رایج است؛ ▪️اما در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) و روایت ابوحاتم از نافع (قاری اهل مدینه) و نیز قرائت خلف (از قراء عشره) به صورت «يُجزَي كُلُّ» (فعل مجهول به همراه نایب فاعل) قرائت شده است. 📚(مجمع البيان، ج8، ص641 ؛ البحر المحيط، ج9، ص36 ) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) روایت شده است که از امیرالمومنین ع درباره کلمه «قضاء» که به صورت متشابه [با معانی گوناگون) در قرآن کریم آمده سوال شد؛ فرمودند: این کلمه بر ده وجه با معانی مختلف به کار رفته است که عبارتند از: قضاء فراغ (فارغ شدن از کار)، قضاء عهد (عهدی را به اتمام رساندن)، قضاء اعلام (مطلب را به طور قطعی اعلام کردن)، قضاء فعل (کاری را انجام دادن)، قضاء ایجاب (امری را واجب کردن)، قضاء کتاب (امری را مکتوب و معین کردن)، قضاء اتمام (امری را به پایان رساندن)، قضاء حکم (قضاوت کردن بین افراد)، قضاء خلق (آفریدن)، قضاء نزول موت (مرگ را نازل کردن)؛ 🔹اما تفسیر قضاء فراغ شدن از چیزی، آن است که فرمود: «هنگامی كه گروهی از جنّ را به سوی تو متوجه كرديم كه قرآن را گوش میدادند پس چون در نزد آن حاضر شدند، گفتند: ساكت گوش فرا دهيد و چون فارغ شد به سوی قوم خود بازگشتند در حالی كه انذاركننده بودند. (احقاف/29) ؛ و نیز اینکه می‌فرماید «و هنگامی که از مناسک خویش فارغ شدید پس خدا را ذکر کنید» (بقره/200) 🔹اما قضاء عهد (عهدی را به اتمام رساندن) ، آن است که فرمود: «پروردگارت چنین عهد کرد که جز او را نپرستید» (اسراء/23) و شبیه آن است آنچه در سوره قصص آمده که «و تو در طرف غربی [وادی مقدس] نبودی هنگامی كه ما امر رسالت را به موسی عهد بستیم» (قصص/44) 🔹اما قضاء اعلام (مطلب را به طور قطعی اعلام کردن)، آن است که فرمود: «و ما اين امر را به او اعلام كرديم كه ريشه اينان هنگامی كه وارد صبح میشوند، بريده خواهد بود» (حجر/66) و نیز اینکه فرمود «و ما به بنی اسرائيل در كتاب اعلان حتمی كرديم كه شما بیترديد دو بار در زمين فساد خواهيد كرد.» (اسراء/4) 🔹اما قضاء فعل (کاری را انجام دادن) ، آن است که فرمود: «پس قضا کن آنچه قضا کننده‌ای» (طه/72) یعنی انجام بده آنچه را که انجام دهنده‌‌ای» و نیز آنکه خداوند در سوره انفال فرمود «تا خداوند انجام دهد آنچه را که انجام شدنی بوده است» (انفال/42) یعنی آنچه را که در علم سابقش بود را انجام دهد؛ و مانند این در قرآن فراوان است؛ 🔹اما قضاء ایجاب در مورد عذاب (عذاب را واجب کردن) ، همانند آن است که فرمود: «و شیطان هنگامی که قضا رانده شد، گفت» (ابراهیم/22) و شبیه آن است مطلبی که در سوره یوسف آمده که «قضایش رانده شد آنچه که در موردش سوال کردید» (یوسف/41) یعنی امری که در مورد آن سوال می‌کردید واجب [واجب التحقق، حتمی] شد. 🔹اما قضاء کتاب و حتم (امری را مکتوب و معین کردن) ، آن است که در داستان حضرت مریم فرمود: «و این امری حتمی بود» (مریم/21) یعنی معلوم و معین‌شده بود؛ 🔹اما قضاء اتمام (امری را به پایان رساندن) ، آن است که خداوند در سوره قصص فرمود: «پس هنگامی که موسی آن مدت را به پایان رساند» (قصص/29) یعنی آن شرطی را که با وی شرط شده بود را به اتمام رساند؛ و نیز شبیه سخن حضرت موسی ع که «هر یک از این دو موعد را به قضا کنم، تحمیلی بر من نخواهد بود» (قصص/28) یعنی هنگامی که به اتمام رسانم. 🔹اما قضاء حکم (حکم و قضاوت کردن بین افراد) ، آن است که فرمود: «بین آنها به حق قضاوت شد و گفته شد که حمد خدای را که پروردگار جهانهاست» (زمر/75) یعنی بینشان حُکم [= قضاوت] شد؛ و نیز اینکه فرمود «و خداست كه به حق قضاوت میكند و كسانی كه به جای خدا میخوانند هيچ حكمی صادر نتوانند كرد، همانا خداوند است كه شنوا و بيناست.» (غافر/20) و نیز اینکه فرمود «و خداوند به حق قضاوت می‌کند و او بهترین جداکنندگان است» (انعام/57) [توجه شود که قرائت این آیه به صورت «یقضی» مربوط به قرائات غیر عاصم و ابن‌کثیر است؛ وگرنه عاصم (که قرآن‌های کنونی غالبا بر اساس قرائت وی تنظیم شده، به صورت «یَقُصُّ: حکایت می‌کند» است] و نیز این که در سوره یونس فرمود «و بین آنان به عدل و داد قضاوتشد» 🔹اما قضاء خلق (آفریدن) ، آن است که فرمود: «پس هفت آسمان را در دو روز آفرید» (فصلت/12) 🔹اما قضاء نزول موت (مرگ را نازل کردن)؛ ، همانند سخن جهنمیان است در سوره زخرف: «و ندا دادند ای مالک! پروردگارت کار ما را یکسره کند؛ گفت: شما درنگ‌کنندگانید» (زخرف/77) یعنی گفتند که مرگ بر آنان نازل شود تا راحت شوند؛ و مانند آن است اینکه «نه بر آنان حتم می‌شود تا بمیرند و نه از عذاب بر آنها تخفیف داده می‌شود» (فاطر/36) در قصه حضرت سلیمان آمده است که «پس چون مرگ را بر او حتم كرديم جز جنبنده زمین [موريانه] كه عصای او را میخورد آنها را از مرگش آگاه نساخت» (سبأ/14) که منظور خداوند این است که هنگامی که مرگ را بر او نازل کردیم» 📚بحار الأنوار، ج90، ص18-20 https://eitaa.com/yekaye 👇متن حدیث 👇 https://eitaa.com/yekaye/608
ورد عن أمير المؤمنين صلوات الله عليه في أصناف آيات القرآن و أنواعها و تفسير بعض آياتها برواية النعماني و هي رسالة مفردة مدونة... سَأَلُوهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنِ الْمُتَشَابِهِ فِي الْقَضَاءِ فَقَالَ هُوَ عَشَرَةُ أَوْجَهٍ مُخْتَلِفَةُ الْمَعْنَی فَمِنْهُ قَضَاءُ فَرَاغٍ وَ قَضَاءُ عَهْدٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِعْلَامٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ فِعْلٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِيجَابٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ كِتَابٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ إِتْمَامٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ حُكْمٍ وَ فَصْلٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ خَلْقٍ وَ مِنْهُ قَضَاءُ نُزُولِ الْمَوْتِ؛ أَمَّا تَفْسِيرُ قَضَاءِ الْفَرَاغِ مِنَ الشَّيْءِ فَهُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی «وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلی قَوْمِهِمْ» مَعْنَی فَلَمَّا قُضِيَ أَيْ فَلَمَّا فَرَغَ وَ كَقَوْلِهِ «فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ»؛ أَمَّا قَضَاءُ الْعَهْدِ فَقَوْلُهُ تَعَالَی «وَ قَضی رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» أَيْ عَهد وَ مِثْلُهُ فِي سُورَةِ الْقَصَصِ «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنا إِلی مُوسَی الْأَمْرَ» أَيْ عَهِدْنَا إِلَيْهِ؛ أَمَّا قَضَاءُ الْإِعْلَامِ فَهُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی «وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ» وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ «وَ قَضَيْنا إِلی بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ» أَيْ أَعْلَمْنَاهُمْ فِي التَّوْرَاةِ مَا هُمْ عَامِلُونَ؛ أَمَّا قَضَاءُ الْفِعْلِ فَقَوْلُهُ تَعَالَی فِي سُورَةِ طه «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ» أَيِ افْعَلْ مَا أَنْتَ فَاعِلٌ وَ مِنْهُ فِي سُورَةِ الْأَنْفَالِ «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا» أَيْ يَفْعَلُ مَا كَانَ فِي عِلْمِهِ السَّابِقِ وَ مِثْلُ هَذَا فِي الْقُرْآنِ كَثِيرٌ؛ أَمَّا قَضَاءُ الْإِيجَابِ لِلْعَذَابِ كَقَوْلِهِ تَعَالَی فِي سُورَةِ إِبْرَاهِيمَ ع «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ» أَيْ لَمَّا وَجَبَ الْعَذَابُ وَ مِثْلُهُ فِي سُورَةِ يُوسُفَ ع «قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ» مَعْنَاهُ أَيْ وَجَبَ الْأَمْرُ الَّذِي عَنْهُ تَسَاءَلَانِ؛ أَمَّا قَضَاءُ الْكِتَابِ وَ الْحَتْمِ فَقَوْلُهُ تَعَالَی فِي قِصَّةِ مَرْيَمَ «وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا» أَيْ مَعْلُوماً؛ وَ أَمَّا قَضَاءُ الْإِتْمَامِ فَقَوْلُهُ تَعَالَی فِي سُورَةِ الْقَصَصِ «فَلَمَّا قَضی مُوسَی الْأَجَلَ» أَيْ فَلَمَّا أَتَمَّ شَرْطَهُ الَّذِي شَارَطَهُ عَلَيْهِ وَ كَقَوْلِ مُوسَی ع «أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ» مَعْنَاهُ إِذَا أَتْمَمْتُ؛ وَ أَمَّا قَضَاءُ الْحُكْمِ فَقَوْلُهُ تَعَالَی «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» أَيْ حُكِمَ بَيْنَهُمْ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی «وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ «وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ» وَ قَوْلُهُ تَعَالَی فِي سُورَةِ يُونُسَ «وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»؛ وَ أَمَّا قَضَاءُ الْخَلْقِ فَقَوْلُهُ سُبْحَانَهُ «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ» أَيْ خَلَقَهُنَّ؛ وَ أَمَّا قَضَاءُ إِنْزَالِ الْمَوْتِ فَكَقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ فِي سُورَةِ الزُّخْرُفِ «وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ» أَيْ لِيَنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَوْتَ وَ مِثْلُهُ «لا يُقْضی عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها» أَيْ لَا يَنْزِلُ عَلَيْهِمُ الْمَوْتُ فَيَسْتَرِيحُوا وَ مِثْلُهُ فِي قِصَّةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ «فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلی مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ» يَعْنِي تَعَالَی لَمَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْهِ الْمَوْت. 📚بحار الأنوار، ج90، ص18-20 https://eitaa.com/yekaye