یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
3️⃣ «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ .. وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ»
در آیه قبل از پذیرش توبه کسانی که عمل بد را از روی جهالت انجام میدهند سخن گفت و در این آیه تعبیر «از روی جهالت»را نیاورد؛
واضح است که این نیاوردن دلالت دارد که توبهای پذیرفته میشود که عمل از روی جهالت باشد نه اینکه کسی عالماً عامداً و با نیت اینکه بعدا توبه میکنم گناهی را انجام دهد.
🤔اما چرا در آیه قبل، تعبیر «السوء» (مفرد) آورد اما در این آیه «السیئات» (جمع)؟
🍃الف. تلویحا میخواهد بر انقطاع رحمت خاصه و عنایت خداوند در مورد این افراد اشاره کند؛ بدین جهت که گویی همه اعمال بد آنان را احصاء و شمارش میکنند. (المیزان، ج4، ص233)
🍃ب. تا گناه زياد نشده، توبه آسان است. «يَعْمَلُونَ السُّوءَ» كه مراد انجام يك گناه است، ولى در «يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ» مراد گناهان زياد است كه توبه از آن مشكل است. (تفسير نور، ج2، ص259)
🍃ج. اصرار بر گناه، توفيق توبه را از انسان مىگيرد. كلمهى «يَعْمَلُونَ» نشانه استمرار و كلمهى «السَّيِّئاتِ» به معناى تعدّد و تكرار گناه است. (تفسير نور، ج2، ص259)
🍃د. چه بسا بنوعی به اینکه کجا فرد مشمول رحمت میشود و کجا مشمول رحمت نمیشود اشاره میکند: یعنی در جایی که تک بدیای از شخص رخ داده، ظرفیت و امکان توبه هست و بخشش خداوند سریع شامل حال میشود؛ اما جایی که بدیها جمع شده، دیگر امیدی به توبه و بخشش نیست؛ بویژه که به اینکه توجه کنیم که «السیئات» جمعی است که الف و لام بر سرش آمده وچهبسا دلالت بر شمول و عمومیت میکند: یعنی همه بدیها.
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
4️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
توبه در حال اختيار و آزادى ارزش دارد، نه در حال اضطرار يا مواجهه با خطر. (تفسير نور، ج2، ص259)
@yekaye
یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
5️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
توبه را نبايد به تأخير انداخت. چون زمان مرگ معلوم نيست و توبه هنگام معاينه مرگ، پذيرفته نمىشود. (تفسير نور، ج2، ص259)
📝تکمله
نه تنها این آیه، بلکه آیات متعدد دیگری در قرآن کریم هست که نشان میدهد که کسی که در معرض مرگ قرار گرفته توبهاش قبول نیست، از جمله:
🔹فلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكين؛ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا (غافر/84-85)
🔹درباره فرعون: حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ (يونس/90-91)
🔹حتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها (مؤمنون/99-100)
🔹و أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِي إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها (منافقون/10-11)
(مفاتيح الغيب، ج10، ص8)
📝تکمله2
برخی توضیح دادهاند که آنچه مانع قبولی توبه در لحظه مرگ میشود صرف قرار گرفتن در موقعیت مرگ نیست، بلکه علت اصلی این است که در آن لحظه، شخص دیگر از روی ناچاری و اضطرار است که ایمان میآورد و از این رو، توبهاش واقعا توبه حقیقی نیست. شاهد بر این مدعا هم این است خداوند برخی را میراند و سپس زنده کرد (مانند قومی از بنیاسرائیل که در آیه 243 سوره بقره حکایتشان گذشت) و وقتی به زندگی برگشتند همچنان به تکالیفی مکلف بودند و از این رو، باز هم توبهشان میتوانست در معرض توبه و قبولی آن قرار گیرند. (مفاتيح الغيب، ج10، ص9)
@yekaye
یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
6️⃣ «حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
هنگام خطر و مرگ، فطرت خداشناسى انسان آشكار مىشود. (تفسير نور، ج2، ص259)
@yekaye
یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
7️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ»
در این آیه ابتدای بر نپذیرفته شدن توبه در لحظه مرگ سخن گفت و سپس بر عدم پذیرش توبه کسی که کافر مرده است.
🤔مگر چنین نیست که اگر کسی در لحظه مرگ توبهاش پذیرفته نشود، به طریق اولی اگر کافر و توبهنکرده بمیرد، توبهاش پذیرفته نخواهد شد⁉️
پس آوردن این جمله دوم، چه وجهی دارد❓
🍃الف. این آیه و آیه قبل در واقع سه گروه را با هم مقایسه میکند: آیه قبل وصف حال مومنانی بود که احیاناً گناهی مرتکب میشوند؛ فراز اول این آیه وصف حال منافقان است و فراز دومش وصف حال کافران؛ و با این دو تعبیر میخواهد به تفاوت منافق و کافر اشاره کند. (ابوالعالیه و ربیع، به نقل از الدر المنثور، ج2، ص130)
🍃ب. چهبسا برای بیان شدت و مبالغه در به تاخیر انداختن توبه است، که میخواهد بگوید کسی که توبه را تا لحظه مرگ به تاخیر میاندازد، از این حیث که مورد توجه و مغفرت قرار نمی گیرد همانند کسی است که کافر است و کافر میمیرد. یعنی توبه اینان همانند توبه نکردن آنان است! (تفسير الصافي، ج1، ص432-433)
🍃ج. میدانیم که توبه بنده، محفوف به دو توبه از جانب خداوند است: یعنی ابتدا خداوند باید با رحمتش متوجه بنده شود تا توفیق توبه در بنده پدید آید «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا» (توبه/118) و بعد از اینکه توبه کرد دوباره با رحمت به سوی او برگردد تا با این رحمت، توبه بنده مورد قبول واقع گردد: «إِلاَّ الَّذينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ» (توبه/160). این آیه در مقام توبه خداوند است نه توبه بنده؛ و میخواهد بفرماید کسی که کافر باشد و بمیرد، هیچگاه مشمول توبه خداوند قرار نخواهد گرفت؛ ولی در مورد بنده مومن، در لحظه مرگ است که این توبه خداوند شامل او نمیشود؛ اما ممکن است بعد از مرگ با شفاعت و ... مشمول مغفرت (توبه خدا بر بنده) شود. (الميزان، ج4، ص243)
با این توضیح:
🌱ج.1. شاید همین دو جمله اشاره به دو گونه پذیرش توبه باشد: یعنی، علاوه بر توبهای که خداوند در دنیا میپذیرد، شاید توبهی برخی از افراد در برزخ و دیدن برخی از عذابها پذیرفته شود (آنگاه فراز اول این آیه هشداری است که اگر توبه نکرده به مرگ برسید، دست کم در برزخ برخی از عذابها را خواهید چشید)؛ اما کسی که کافر بمیرد، در هیچ موقفی بعد از مرگ هم توبهاش پذیرفته نخواهد شد.
🌱ج.2. شاید اشاره به اثر شفاعت در مغفرت است؛ یعنی گروه اول توبهشان در لحظه مرگ قبول نیست، اما ممکن است بعدا بر اثر شفاعت بخشیده و از مسیر عذاب برگردانده شوند، اما کسی که کافر بمیرد به هیچ عنوان از مسیر عذاب برگردانده نخواهد شد.
🍃د. برای «وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ» دو معنا متصور است، یکی اینکه مقصود کافرانیاند که به کفر مردهاند؛ و دیگری بر اساس اینکه در مقابل «الذین ... حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ» قرار گرفته [و نیز اینکه فعل مضارع، و نه ماضی، برایشان به کار رفته]، همان معنای در معرض مرگ قرار گرفتن باشد اما در خصوص ایمان، نه عمل؛ یعنی در فراز اول سخن از کسانی است که ایمان داشتند و تا لحظه مرگ از گناهشان توبه نکردند، و در این فراز در خصوص کسانی که کافر بودند و تا لحظه مرگ ایمان نیاوردند و در لحظه مرگ و با دیدن حقایق آن سو، میخواهند ایمان بیاورند [و اشکال تنها در صورتی وارد است که فقط معنای اول را برای آیه قبول داشته باشیم.] (مفاتیح الغیب، ج10، ص10)
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
945) 📖 وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْم
.
8️⃣ «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ .. وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ. ..»
در این دو آیه دو گروه را برشمرد:
🔻افرادی که از روی جهالت گناهی میکنند و زود توبه میکنند و خدا توبهشان را میپذیرد؛
🔻افرادی که تا لحظه مرگ توبه نمیکنند و خداوند توبهشان را نمی پذیرد.
🤔اما میدانیم که بین این دو افراد دیگری هم متصور است:
🔻افرادی که نه از روی جهالت، بلکه از روی عمد و آگاهی گناه میکنند، اما به هر دلیلی بعد از مدتی پشیمان میشوند و توبه میکنند؛ یا افرادی که از روی جهالت گناه میکنند، اما چنان شهوت و غضب بر آنان غلبه دارد که تا مدتهای مدید توبه نمیکنند؛ اما نهایتا پیش از رسیدن مرگ توبه میکنند.
💢برخی از مفسران کوشیدهاند که همه اینها را به دو شق فوق برگردانند، یعنی مثلا یا مفهوم جهالت را به حدی توسعه دهند که هرکس که پشیمان شود و توبه کند را بگویند گناهش از روی جهالت بوده، هرچند هنگام انجام گناه کاملا تعمد و قصد عصیان داشته باشد؛ و یا هرکس که تا پیش از مرگش توبه کرده باشد را در زمره کسانی که زود توبه میکنند قرار دهند ولو فاصله گناه و توبه چند ده سال باشد؛
⭕️ اما به نظر میرسد بعید نیست که حق با مفسرانی باشد که بر این باورند که خداوند دو سر طیف را مطرح کرده، یعنی آنجا که حتما توبهاش قبول یا حتما رد میشود؛ و بقیه گروهها را بین خوف و رجا باقی نگه داشته است؛ تا در عین حال که افراد از اینکه از روی عمد گناه کنند یا توبه را به تاخیر اندازند، برحذر داشته شوند، اما اگر کسی هم چنین کرد، کاملا ناامید نشود و هنوز باب توبه را باز بداند.
@yekaye
.
9️⃣ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً»
کسی که توبه نکند، خواه در لحظه مرگ توبه کند، یا اصلا توبهای نکند و کافر بمیرد، خداوند عذابی دردناک برایش آماده کرده است.
💠بحث تخصصی کلامی
📝#عذاب_دردناک و #رحمت_خدا
برخی گمان میکنند که عذاب کردن با رحمت خداوند سازگار نیست؛ و میپندارند به خاطر گستره رحمت الهی، عذابی رخ نخواهد داد❗️
در این تلقی، نه تنها رحمت خدا به گونهای کاملا عاطفی و احساساتی و غیرحکیمانه قلمداد شده،
بلکه رابطه دنیا و آخرت،رابطه ای قراردادی و فرضی پنداشته شده است؛
اما اگر توجه کنیم که حقیقت عذاب، ظهور و تجلی مسیری است که آنها در دنیا پیمودهاند، در واقع با این گونه حرکت خویش، خودشان عذابی دردناک برای خود آماده میکنند؛ و چون توبه نکرده و از راه ناصواب برنگشتهاند آن عذاب برایشان قطعی و حتمی میشود؛
و اینکه کسی حقیقت و باطن عمل خود را در آخرت مشاهده کند، ربطی ندارد به اینکه خداوند رحمتش چه اندازه گسترده است:
آیا میشود توجیه کرد که چون رحمت خدا گسترده است پس هنگام عبور از خیابان بیدقت عبور کنیم و انتظار داشته باشیم که علیرغم بیمبالاتیمان تصادف نکنیم و اگر هم تصادف کردیم پایمان نشکند و اگر هم شکست درد نداشته باشد و یا اینکه هیچگاه فلج نشویم⁉️
📝تکمله: بحثی با معتزله
برخی از معتزله بر این باورند که این آیه دلالت دارد که کسی که مرتکب گناه کبیره شود و تا لحظه مرگ توبه نکند حتما در قیامت عذاب خواهد شد زیرا علاوه بر اینکه فرمود توبه آنان قبول نیست در پایان هم تاکید کرد که عذابی دردناک برایشان آماده کردهایم.
اما چند پاسخ به اینها میتوان داد.
🍃الف. آیه ظهور صریح ندارد که «اولئک» شامل هر دو گروه (کسانی که تا لحظه مرگ توبه نمیکنند؛ و کافران) باشد، بعید نیست که «اولئک»فقط به گروه دوم برگردد که مرجع نزدیکتری برای اسم اشاره است. (مفاتیح الغیب، ج10، ص10)
🍃ب. آیه در مقام قبولی توبه است و نسبت به امور دیگر از جمله شفاعت ساکت است؛ و اصل شفاعت نهتنها در قرآن کریم مطرح شده، بلکه بر اساس روایات متعدد شیعه و سنی از پیامبر ص نقل شده که شفاعت من به اهل کبائر از امتم خواهد رسید؛ و اینکه توبه کسی در لحظه مرگ پذیرفته نشود و وی مدتی در برزخ و حتی در مواقف قیامت معذب باشد منافاتی ندارد با اینکه نهایتا مورد شفاعت قرار گیرد. آنگاه حتی اگر «اولئک» به هر دوی اینها برگردد، تعبیر آماده کردن عذاب، اولا غیر از عذاب کردن است (یعنی عذاب به خاطر عملشان برایشان آماده شده، اما با توجه به شفاعت، آن عذاب بدانها نمیرسد) و ثانیا آماده کردن عذاب، با اینکه در برزخ عذابی شوند هم سازگار است و ضرورتی ندارد که به معنای عذاب اخروی یا عذاب جاودانه باشد.
🍃ج. ...
@yekaye
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً 📖
💢ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردهاند! نه برای شما حلال است که زنان را به اکراه وارث شوید، و نه اینکه بر آنان سخت بگیرید تا مقداری از آنچه را بدانها [به عنوان مهریه] دادهاید [از دستشان بیرون] ببرید، مگر اینکه زشتکاریِ آشکاری مرتکب شوند؛ و با آنان به نیکی معاشرت کنید؛ پس اگر آنان را خوش ندارید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.
سوره نساء (4) آیه 19
1398/5/22
11 ذیالحجه 1440
@yekaye
🔹لا يَحِلُّ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «حلل» در اصل به معنای «گشودن» و «باز کردن» (باز کردن گره؛ طه/۲۷) دانستهاند؛
▪️ «حلال» (در مقابل «حرام») را از این جهت حلال گفتهاند که وقتی چیزی حلال است، گویی گره آن را گشوده و در آن اجازه تصرف داده شده است.
▪️«فرود آمدن و در جایی اقامت کردن» را هم «حلول» (و مکان آن را «محل») گویند از این جهت که وقتی مسافر در جایی فرود میآید بارهایش را باز میکند؛ و کمکم در مورد هر نزول و جای گرفتنی به کار رفته است.
▪️به زن و شوهر هم «حلیله» و «حلیل» (جمع آن: «حلائل»؛ نساء/۲۳) میگویند از این جهت که هر یک بر دیگری حلال شده است (و برخی گفتهاند از این جهت هریک حق دارد لباس دیگری را بگشاید)؛ و برخی گفتهاند: علاوه بر زن و شوهر، به هر همنشینی حلیل و حلیله گویند از این جهت که در یک محل قرار گرفتهاند.
▪️«محله» هم مکانی است که یک گروهی در آنجا جای گرفتهاند.
🔖جلسه 331 http://yekaye.ir/al-balad-90-2/
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قرائات به صورت فعل مفرد مذکر غایب قرائت شده (لا یحل)
▪️اما در قرائتی غیرمشهور (نعیم بن میسرة) به صورت مفرد مونث غایب (لا تحل) قرائت شده و تقدیر کلام این است که «لا تحلّ لکم الوراثة». (معجم القراءات، ج2، ص40)
@yekaye