957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحیماً 📖
💢ترجمه
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید، مگر آنکه تجارتی با رضایت طرفینی از جانب شما واقع شود؛ و خودهایتان را نکشید، که خداوند نسبت به شما رحیم بوده است.
سوره نساء (4) آیه 29
1398/8/13
6 ربیعالاول 1441
@yekaye
🔹بِالْباطِلِ
قبلا بیان شد که
▪️«باطل» نقطه مقابل «حق» است و به معنای امری است که با تفحص معلوم میشود هیچ ثباتی ندارد. این کلمه اسم فاعل از ماده «بطل» است که اصل این ماده را به معنای «[از بین] رفتن شیء و اینکه درنگ و مکث بسیار اندکی داشته باشد» دانستهاند و «شیطان» را هم از این جهت «باطل» نامیدهاند که کارهایش هیچ حقیقتی ندارد و هر چیزی که به او برگردد، پشتوانهای در واقعیت ندارد.
▪️کلمه «بَطَل» (جمع: أبطال) به معنای شجاع، از همین باب است و درباره وجه تسمیهاش برخی گفتهاند چون دیگران را به هلاکت و نابودی میاندازد، ویا چون خودش را در معرض عرصههای هلاکتبار قرار میدهد، و نیز گفتهاند از «بطل دمه: خونش را به هدر داد» گرفته شده که گویی شخص شجاع خون خود را به هدر میدهد و یا اینکه کسی که متعرض وی شود خونش را هدر داده است.
🔖جلسه 174 http://yekaye.ir/saad-38-27/
@yekaye
🔹تِجارَةً
▪️ماده «تجر» از مواد نادر در زبان عرب است (از این جهت که ظاهرا تنها مادهای است که در آن حرف ج بعد از حرف تاء آمده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص164؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص341) و «تجارت» را به معنای تصرف در سرمایه به منظور رسیدن به سود (مفردات ألفاظ القرآن، ص164)
و به تعبیر دیگر، هرگونه معاملهای که درصدد رسیدن به سود باشد، دانسته؛ و تفاوتش با «بیع» (خرید و فروش)را در این معرفی کردهاند که بیع به مطلق معاملات و خرید و فروش اطلاق میشود اعم از اینکه سودآور باشد یا زیانده؛ اما تجارت را در جایی به کار میبرند که سودآوری مدنظر باشد (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج1، ص411)
▪️این کلمه جدای از کاربردش در خصوص معاملات: «إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُديرُونَها بَيْنَكُم» (بقره/282) «إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» (نساء/29) «وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/24) «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» (نور/37) «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ» (جمعه/11)،
در قرآن کریم به مناسبت در خصوص تجارت معنوی هم به کار رفته است: «الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ» (بقره/16) «يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ» (فاطر/29) «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ» (صف/10)
📿این ماده اگرچه به صورت فعل (تَجَرَ يَتْجُرُ) و اسم فاعل (تَاجِرٌ و تَجْرٌ؛ شبیه صاحب و صحب) به کار رفته اما تنها کاربرد این کلمه به صورت مصدر «تجارة» در قرآن کریم مشاهده میشود و این کلمه (و در واقع ماده «تجر») همین 9 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قرائت
▪️این کلمه در اغلب قرائات، یعنی در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و مدینه (نافع) و بصره (ابوعمرو) و شام (ابن عامر) و نیر در قرائات أبوجعفر و يعقوب (از قراء عشره) به صورت مرفوع «تجارةٌ» قرائت شده است؛ که در این صورت، «کان» کان تامه خواهد بود به معنای «إلا أن تقع تجارة: مگر اینکه تجارتی در کار باشد» و استثناء هم استثنای منقطع میگردد؛ چرا که تجارت با رضایت مصداق اکل مال بالباطل نیست.
▪️اما در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و نیز برخی قراء عشره (خلف) و اربعه عشر (حسن و اعمش) که اینها هم اغلب کوفی بودهاند به صورت منصوب قرائت شده که در این صورت، دو گونه تحلیل نحوی دارد: یکی اینکه خبر کان است و تقدیر کلام این چنین بوده است: «إلا أن تكون التجارةُ تجارةً عن تراض»، که در این صورت، استثنا، استثنای متصل است؛ و دیگر اینکه مضاف الیهای است که چون جانشین مضاف شده منصوب گردیده و تقدیر کلام چنین بوده است: «إلا أن تكون الأموالُ أموالَ تجارةٍ» که در این صورت باز استثناء، استثنای منقطع خواهد بود.
📚مجمع البيان، ج3، ص59 ؛ معجم القراءات، ج2، ص55-56
@yekaye
🔹تَراضٍ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «رضو» نقطه مقابل «سخط» (خشم گرفتن و ناراحت شدن) است و از این جهت شاید بتوان آن را معادل خشنودی دانست و برخی توضیح داده اند که «فرح» به معنای مطلق سرور و خشنودی است؛ اما «رضایت» به معنای موافقت میل است با آنچه جریان می یابد و شخص با آن مواجه می شود؛ که این هم در مورد خداوند نسبت به بنده مصداق دارد (که معنایش این است که بنده را در حالتی ببیند که همواره به اوامر الهی عمل می کند) و هم در مورد بنده نسبت به خداوند (که آنچه خداوند برایش مقدر کرده را ناخوش ندارد): «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» (مائده/۱۱۹؛ توبه/۱۰۰؛ مجادله/۲۹)
▪️وقتی هم به باب تفاعل می رود (تراضی) به معنای رضایت طرفینی است، چنانکه در آیه «إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» (بقرة/۲۳۲) یعنی هریک از طرف مقابل خود راضی باشد و نسبت به طرف مقابل خویش ابراز رضایت کند. همچنین: «فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما» (بقره/۲۳۳) یا «تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُم» (نساء/۲۹) ً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَة]» (نساء/۲۴)
🔖جلسه 845 http://yekaye.ir/ale-imran-3-174-2/
@yekaye
🔹لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قتل» در اصل بر میراندن (إماته) دلالت دارد و در فارسی معادل «کُشتن» است. این ماده، به ماده «موت» (مرگ) بسیار نزدیک است؛ یعنی در هردو جدا شدن روح از بدن مد نظر است؛ اما با هم تفاوتی هم دارند: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» (آل عمران/۱۴۴) و در تفاوت این دو گفته اند وقتی به عمل عامل توجه شود، «قتل» گفته میشود و وقتی خود زوال حیات مد نظر است «موت» گویند؛ و یا اینکه قتل به عملی گویند که با آن موت حاصل میشود اما موت به وضعیتی که حاصل شده گویند. برخی هم گفتهاند موت صرفِ زوال حیات است، اما قتل، زایل کردن بنیه حیوانیِ موجود زنده است و حتما باید فعل انسان باشد؛ از این جهت حتی به کار کسی که دیگری را زندانی کند و مانع دسترسی او به غذا و … شود تا او بمیرد هم تعبیر «قتل» به کار میبرند
▪️این ماده در حالت عادی ثلاثی مجرد متعدی است: «وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» (بقره/۲۵۱) و مصدر آن «قتل» است (الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ، بقره/۱۹۱)
▫️و وقتی به باب مفاعله (مقاتله، قتال) میرود (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبير، بقره/۲۱۷؛ وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ، بقرة/۱۹۳؛ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا، حشر/۱۲؛ قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ، توبة/۱۲۳؛ وَ مَنْ يُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ [النساء/ ۷۴) به معنای پیکار و جنگیدن است، یا از این باب که جنگیدن، زمینه قتل دیگران را فراهم میکند ویا از این جهت که به اقتضای این صیغه که دلالت بر استمرار دارد، جنگیدن موجب قتل مستمر میشود و در این ماده، گاه معنای «کشتن» و به قتل رساندن غلبه دارد: «قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُون» (توبه/۳۰ و منافقون/۴) و گاه اصل جنگیدن و مبارزه مسلحانه: «قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ» (آل عمران/۱۶۷) یا «إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلاَّ تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلاَّ نُقاتِلَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَليلاً مِنْهُم» (بقره/۲۴۶) «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُم» (نساء/۹۰)
▪️بدین بیان، «قتال» با «جهاد» نزدیک است؛ تفاوتش ان این است که در «قتال» بر کشتن و به قتل رساندن تاکید میشود؛ اما «جهاد» از ماده «جهد» به معنای «مشقت و طاقت» است و «جِهاد» و «مُجاهده» به معنای به کار بستن تمام توان و تلاش خود برای دفع کردن دشمن میباشد.
▪️این ماده وقتی به باب تفعیل میرود (مَلْعُونينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً، احزاب/۶۱؛ إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا، مائده/۳۳) دلالت بر کثرت و شدت در قتل دارد؛ و البته غالبا در این ماده به نحو استعاری برای عشق (کُشته عشق) به کار میرود.
🔖جلسه 918 http://yekaye.ir/ale-imran-3-195/
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قرائات مشهور این فعل به صورت فعل ثلاثی مجرد «وَ لا تَقْتُلُوا» قرائت شده است؛
▪️اما در قرائت حسن (از قراء اربعه عشر) و نیز قرائتی منسوب به امیرالمومنین ع و قرائت سلمی و مطوعی به صورت فعل باب تفعیل «وَ لا تُقَتِّلوا» قرائت شده است که چنانکه در نکات ادبی خواهد آمد، در هر دو صورت این فعل متعدی است و رفتن آن به باب تفعیل صرفا دلالت بر شدت و کثرت قتل میکند.
📚معجم القراءات، ج2، ص56
@yekaye
☀️1) از امام باقر ع درباره معنای آیه «اموالتان را بین خود به ناروا نخورید» روایت شده که
مقصود ربا و قمار و «بخس» [= ناچیز شمردن کالای فروشنده برای خرید آن به زیر قیمت واقعی] و ظلم است.
📚التبيان، ج3، ص179؛ مجمع البيان، ج3، ص59
و في معنى قوله: «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» قولان: أحدهما قال السدي: بالربا، و القمار، و البخس، و الظلم، و هو المروي عن أبي جعفر (ع)
✳️ در تایید مضمون این حدیث باید گفت: در تفسير العياشي، ج1، ص236-237 دو روایت از امام صادق ع آمده که مصداق این را «قمار» دانسته و در تفسير القمي، ج1، ص136 هم روایتی از امام صادق ع آمده که مصداق این را «ربا» معرفی کرده است.
@yekaye
☀️2) سماعه میگوید:
به امام صادق ع عرض کردم: مردی از ماست که نزدش اموالی هست که با آن امرار معاش میکند و برعهدهاش بدهیای هست؛ آیا همچنان روزی خانوادهاش را از آن مال تامین کند تا خداوند گشایشی در کار وی پدید آورد و بتواند قرضش را ادا کند؛ یا اینکه علیرغم بدی زمانه و سختی کسب و کار باز زیر بار قرض برود و یا اینکه صدقه قبول کند [و در هر صورت آن بدهیاش را پرداخت کند]؟
فرمودند:
با اموالی که دارد بدهیاش را پرداخت کند [و اگر لازم شد صدقه قبول کند] و اموال مردم را که نزد اوست مصرف نکند مگر اینکه نزدش چیزی باشد که بتواند حق مردم را ادا کند که همانا خداوند عز و جل میفرماید: «اموالتان را بین خود به ناروا نخورید، مگر آنکه تجارتی با رضایت طرفینی از جانب شما واقع شود» و بار قرض گرفتن جدید را بر دوش خود برندارد مگر اینکه [بداند که] از عهده بازپرداخت قرض برمیآید؛ هرچند که مجبور شود به در خانههای مردم برود و با یک لقمه و دو لقمه و یکی دوتا دانه خرما او را برگردانند؛ مگر اینکه ولیّای داشته باشد که پس از وی بدهی او را ادا کند؛ همانا هیچ متوفایی از ما نیست که بمیرد مگر اینکه خداوند برای او ولیّای قرار میدهد که وعدهها و بدهیهای وی را ادا کند تا وعده و بدهی او روی زمین نماند.
📚الكافي، ج5، ص95؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص185؛ فقه القرآن، ج1، ص380-381؛ تفسير العياشي، ج1، ص236
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ مِنَّا يَكُونُ عِنْدَهُ الشَّيْءُ يَتَبَلَّغُ بِهِ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ؛ أَ يُطْعِمُهُ عِيَالَهُ حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَيْسَرَةٍ فَيَقْضِيَ [أو یقضی] دَيْنَهُ، أَوْ يَسْتَقْرِضُ عَلَى ظَهْرِهِ فِي خُبْثِ الزَّمَانِ وَ شِدَّةِ الْمَكَاسِبِ، أَوْ يَقْبَلُ الصَّدَقَةَ [و يقضي بما كان عنده دينه]؟
قَالَ:
يَقْضِي بِمَا عِنْدَهُ دَيْنَهُ [و يقبل الصدقة] وَ لَا يَأْكُلْ أَمْوَالَ النَّاسِ إِلَّا وَ عِنْدَهُ مَا يُؤَدِّي إِلَيْهِمْ حُقُوقَهُمْ [و لا يأخذ أموال الناس إلا و عنده وفاء بما يأخذ منهم أو يقرضونه إلى ميسرة] إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» وَ لَا [فلا] يَسْتَقْرِضْ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَّا وَ عِنْدَهُ وَفَاءٌ وَ لَوْ طَافَ عَلَى أَبْوَابِ النَّاسِ فَرَدُّوهُ بِاللُّقْمَةِ وَ اللُّقْمَتَيْنِ وَ التَّمْرَةِ وَ التَّمْرَتَيْنِ إِلَّا أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلِيٌّ يَقْضِي دَيْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ؛ [أنه] لَيْسَ مِنَّا مِنْ مَيِّتٍ [یموت] إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَلِيّاً يَقُومُ فِي عِدَتِهِ وَ دَيْنِهِ فَيَقْضِي عِدَتَهُ وَ دَيْنَه.
@yekaye
☀️3) روایت شده که معمر روغنفروش از امام صادق ع سوال کرد:
فدایت شوم! من مردی هستم که فروشنده روغن زیتون هستم؛ از شام برایم روغن میآید و از آنچه میفروشم برای خودم هم برمیدارم.
[ظاهرا مقصود این است که وکیل در فروش هستم و برای خودم هم از همین برمیدارم]
فرمود: این را برایت نمیپسندم.
[که این تعبیر امام ع را علما حمل بر کراهت کردهاند]
گفت: من برای خودم، از چیزی که میفروشم کم نمیکنم!
[یعنی به همان مبلغی که قرار است به دیگران بفروشم برای خودم هم برمیدارم]
فرمود: از دیگری بخر و از آن چیزی را برندار! آیا به نظرت اگر آن کس به تو بگوید به ازای هر پیمانه کمتر از یک سکه طلا نمیفروشم [یعنی قیمت خیلی بالایی برای کالایش بگذارد] چکار میکنی؟ آیا باز هم برای خودت از همان برمیداری؟!
[ظاهرا امام ع میخواهند تذکر دهند که تو در این معامله هوای خودت را داری نه هوای کسی را که وکیل او برای فروش شدهای؛ و لذاست که سزاوار نیست اگر از طرف کسی فروشنده کالایی شدی برای خودت برنداری؛ چون در چنین شرایطی سعی میکنی که قیمت کالا را کم بگذاری که برای خودت هم صرفه داشته باشد و این موجب ضرر به کسی است که وکیل فروش اموال اویی]
گفت: فدایت شوم! گاهی در ظرف روغن و روغن زیتون به ازای هر ظرفی فلان تعداد پیمانه ریخته میشود ولی گاهی مقداری کم ویا زیاد میشود.
[به تعبیر امروزی مثلا میگویند هر بطری یک لیتر دارد؛ اما گاهی چند سیسی کمتر یا بیشتر میشود]
فرمود: اگر این «با رضایت طرفینی بین شما» باشد اشکالی ندارد.
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص128
الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ:
سَمِعْتُ مُعَمَّراً الزَّيَّاتَ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي رَجُلٌ أَبِيعُ الزَّيْتَ يَأْتِينِي مِنَ الشَّامِ فَآخُذُ لِنَفْسِي مِمَّا أَبِيعُ؟
قَالَ مَا أُحِبُّ لَكَ ذَلِكَ.
قَالَ إِنِّي لَسْتُ أَنْقُصُ نَفْسِي شَيْئاً مِمَّا أَبِيعُ.
قَالَ بِعْهُ مِنْ غَيْرِكَ وَ لَا تَأْخُذْ مِنْهُ شَيْئاً؛ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ الرَّجُلَ قَالَ لَكَ لَا أَنْقُصُكَ رِطْلًا مِنْ دِينَارٍ كَيْفَ كُنْتَ تَصْنَعُ أَ لَا تَقْرَبُهُ؟!
قَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنَّهُ يَطْرَحُ ظُرُوفَ السَّمْنِ وَ الزَّيْتِ لِكُلِّ ظَرْفٍ كَذَا وَ كَذَا رِطْلًا فَرُبَّمَا زَادَ وَ رُبَّمَا نَقَصَ؟
قَالَ: إِذَا كَانَ ذَلِكَ «عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» فَلَا بَأْسَ.
@yekaye
☀️4) الف. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال شد که میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید»
فرمودند: مقصود از آن قمار است؛ و اما اینکه فرمود «و خودهایتان را نکشید» مقصود این بود که گاه مردی از مسلمانان بتنهایی بر مشرکین در منازل آنان حمله میکرد و کشته میشد و خداوند از این نهی فرمود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص235؛ النوادر(للأشعري)، ص162
عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَه رَجُلٌ فَقَالَ له: أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» قَالَ يَعْنِي بِذَلِكَ الْقِمَارَ؛ و أما قوله «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» عنى بذلك الرجل من المسلمين يشد على المشركين [وحده يجيء] في منازلهم فيقتل فنهاهم الله عن ذلك.
و قال: في رواية أخرى عن أبي علي رفعه قال: كان الرجل يحمل على المشركين وحده حتى يقتل أو يقتل، فأنزل الله هذه الآية «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً» .
☀️ب. و باز از امام صادق ع درباره همین آیه روایت شد که فرمودند: اینکه فرمود: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید» مقصود از آن قمار است که در میان قریش گاه کسی بر سر خانواده و اموالش قمار میکرد و خداوند آنان را از این کار نهی فرمود؛ و سپس ادامه آیه را قرائت کردند که «و خودهایتان را نکشید، که خداوند نسبت به شما رحیم بوده است.» و فرمودند: گاه میشد که مسلمانان هنگام جنگ با دشمن به غارها و درههای آنان وارد میشدند و دشمن بر آنان احاطه پیدا میکرد و هرگونه که میخواست آنان را به قتل میكساند و خداوند نهی کرد که در این موقعیتها وارد شوند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص236-237
عن محمد بن علي عن أبي عبد الله ع في قول الله: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» قال: نهي عن القمار، و كانت قريش تقامر الرجل بأهله و ماله فنهاهم الله عن ذلك و قرأ قوله: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً» قال: كان المسلمون يدخلون على عدوهم في المغارات فيتمكن منهم عدوهم فيقتلهم كيف شاء، فنهاهم الله أن يدخلوا عليهم في المغارات.
☀️ج. و باز از امام صادق ع روایت شده که فرمودند مقصود از «و خودهایتان را به کشتن ندهید» این است که خویشتن را در موقعیتهای جنگیای قرار ندهید که با کسانی بجنگید که توان جنگ با آنان را ندارید.
📚مجمع البيان، ج3، ص60
«وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» روي عن أبي عبد الله (ع) أن معناه لا تخاطروا بنفوسكم في القتال فتقاتلوا من لا تطيقونه
☀️د. و باز ظاهرا از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: اینکه میفرماید «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید» یعنی ربا؛ «مگر آنکه تجارتی با رضایت طرفینی از جانب شما واقع شود» یعنی خرید و فروش حلال؛ «و خودهایتان را نکشید» این است که گاهی شخصی همراه با رسول الله ص در غزوات شرکت میکرد و بدون اینکه رسول الله ص به او دستور داده باشد خودش یک تنه به دشمن حمله میکرد و خداوند نهی کرد که کسی بدون دستور رسول الله جان خویش را در معرض کشته شدن قرار دهد.
📚تفسير القمي، ج1، ص136
قَالَ الصَّادِقُ ع ... و قوله «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» يعني «الربا «إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ» يعني الشراء و البيع الحلال «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» قَالَ كَانَ الرَّجُلُ إِذَا خَرَجَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الْغَزْوِ يَحْمِلُ عَلَى الْعَدُوِّ وَحْدَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَأْمُرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَنَهَى اللَّهُ أَنْ يَقْتُلَ نَفْسَهُ مِنْ غَيْرِ أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص.
@yekaye
☀️5) از امام صادق ع روایت شده است که:
کسی که خود را عامدا بکشد [= خودکشی کند] او در آتش جهنم است و در آن جاودانه خواهد بود؛ که خداوند تبارک و تعالی میفرماید «و خودتان را نکشید که همانا خداوند به شما رحیم بوده است؛ و کسی که از روی دشمنی و ستم چنین کند پس بزودی او را به آتشی میافکنیم و این بر خداوند آسان است.»
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص571
قَالَ الصَّادِقُ ع:
مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِي نَارِ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها. قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً؛ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ ناراً وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً»
@yekaye
☀️6) از امیرالمومنین ع روایت شده است که از رسول الله درباره جبیرههایی [=پانسمانهایی] که روی شکستگیهاست سوال کردم که کسی که چنین وضعیتی دارد چگونه وضو بگیرد و اگر جُنُب شد چگونه غسل کند؟
فرمودند: همین که با دست خیس روی آن [جبیره] بکشد برای غسل جنابت و وضو کافی است.
گفتم: اگر در سرما بود و از اینکه آب به بدنش برسد بر جان خویش بترسد، چطور؟
رسول الله ص این آیه را قرائت فرمود: «و خودتان را به کشتن ندهید که همانا خداوند به شما مهربان بوده است.»
📚تفسير العياشي، ج1، ص236
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قال: حدثني الْحَسَنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ:
سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنِ الْجَبَائِرِ تَكُونُ عَلَى الْكَسِيرِ كَيْفَ يَتَوَضَّأُ صَاحِبُهَا وَ كَيْفَ يَغْتَسِلُ إِذَا أَجْنَبَ؟
قَالَ يُجْزِيهِ الْمَس بالماء [المسح] عَلَيْهَا فِي الْجَنَابَةِ وَ الْوُضُوءِ.
قُلْتُ فَإِنْ كَانَ فِي بَرْدٍ يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ إِذَا أَفْرَغَ الْمَاءَ عَلَى جَسَدِهِ؟
فَقَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ ص «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيما»
@yekaye
☀️7) الف. از امام صادق ع درباره این سخن خداوند متعال که میفرماید «و خودهایتان را مکشید» روایت شده که فرمودند:
مقصود [از خودهایتان] اهل بیت پیامبرتان است.
📚تفسير فرات الكوفي، ص102
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي عُبَيْدُ بْنُ كَثِيرٍ مُعَنْعَناً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ
قَالَ أَهْلُ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ [ع].
☀️ب. عین همین مضمون در کتب اهل سنت از قول ابنعباس روایت شده است؛ مثلا در شواهد التنزيل، ج1، ص181-182
و نیز این روایت:
ابن عباس درباره این آیه که میفرماید «خودهایتان را نکشید که همانا خداوند نسبت به شما رحیم بوده است» گفت: [یعنی] اهل بیت پیامبرتان را نکشید که همانا خداوند [در آیه مباهله] میفرماید: «بیایید فرا بخوانیم پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و خودهایمان و خودهایتان را سپس تضرع کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم» (آل عمران/61) و منظور از «فرزندان» این امت، [امام] حسن و [امام] حسین ع بودند و «زنان»شان [حضرت] فاطمه س بود و «خودهایشان» پیامبر ص و [حضرت] علی ع.
📚«مناقب علي» (لابن المغازلي) ج1، ص83
📚شواهد التنزيل، ج1، ص182
أخبرنا أحمد بن محمد بن عبد الوهاب إجازة أن أبا أحمد عمر بن عبد الله بن شوذب أخبرهم قال: حدثنا جعفر بن محمد الجلودي، حدثنا قاسم بن محمد بن حماد، حدثنا جندل بن والق عن محمد بن عثمان المازني عن الكلبي عن كامل بن العلاء عن أبي صالح عن ابن عباس في قول الله عز وجل: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحیماً»، قال:
لا تقتلوا أهل بيت نبيكم؛ إن الله عز وجل يقول في كتابه: «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين»، قال: كان أبناء هذه الأمة: الحسن، والحسين، وكان نساؤها فاطمة، وأنفسهم النبي وعلي.
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
1️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ»
واضح است که مقصود از «خوردن» اموال به باطل، صرف خوردن نیست؛
بلکه هرگونه تصرف را شامل میشود و علت اینکه از تعبیر «خوردن» استفاده کرد زیرا شایعترین و اولین استفاده از آن برای رفع نیاز به غذا و امرار معاش است.
📚(مجمع البيان، ج3، ص59؛ المیزان، ج4، ص317)
💢اما همین که محور تصرفات را خوردن قرار داد شاید دلالت دارد بر اهمیت لقمه حلال در زندگی.
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
2️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموالتان را بین خود به ناروا نخورید، مگر آنکه تجارتی با رضایت طرفینی از جانب شما واقع شود.
پس کسی که مومن است، از کسب مال به باطل، به هر نحوی که باشد: ربا، قمار، کمفروشی، و ... خودداری میکند؛ و افزایش سرمایه را تنها از راه تجارت و معاملاتی که کاملا طرفین رضایت دارند تعقیب مینماید.
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
3️⃣ «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
نقطه مقابل خوردن مال بالباطل، تجارت (هرگونه معامله) همراه با رضایت طرفین معرفی شده است.
از طرفی معروفترین مصادیق خوردن مال به باطل در روایات، #قمار و #ربا معرفی شده است؛ دو معاملهای که صریحا در قرآن کریم باطل شمرده شدهاند.
💠نکته تخصصی #اقتصادی
غالبا هم در قمار و هم در ربا نوعی رضایت مشاهده میشود:
یعنی
🔻 هم کسی که مجبور میشود پولی را از طریق ربا بگیرد عملا رضایت داده که پول بیشتری به ازای پول فعلیاش بدهد؛
🔻و هم کسی که قمار میکند عملا پذیرفته که در صورت باخت اموالش را بدهد؛
🤔اما همین که این دو را در مقابل هم قرار داد بخوبی نشان میدهد که هرگونه رضایتی در معاملات مصحح معامله نیست؛
وضعیتی که شخص از روی اضطرار (مثل ربا) و یا حماقت و منفعتطلبی غیرمنطقی (مثل قمار) بدان رضایت دهد، طبق این آیه مصداق رضایتی که موجب صحیح شدن معامله میشود نخواهد بود.
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
4️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ»
نفرمود «اموالتان را به باطل نخورید» بلکه فرمود اموالتان را بین خودتان به باطل نخورید.
چرا؟
🍃الف. آوردن تعبیر «بینکم» دلالت دارد که مقام بحث معاملاتی است که بین افراد واقع میشود و جامعه را به سوی هلاکت میبرد (المیزان، ج4، ص317)
و این موید آن است که در اینجا صرف رضایت فعلی طرفین (ولو در اثر اضطرار یا حماقت حاصل شده باشد، تدبر3) مد نظر نیست؛ بلکه رضایتی که بنیاد سعادت اجتماعی را تامین کند مد نظر است.
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
5️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ»
درباره اینکه مراد از این جمله که « اموالتان را بین خود به ناروا نخورید» چیست دیدگاههای متعددی مطرح شده است:
🍃الف. مقصود اموال معاملات حرام است مانند ربا و قمار و کمفروشی و ظلم (سدی، مجمع البيان، ج3، ص59؛ و نیز حدیث1)
🍃ب. مراد هرگونه استفاده از اموال دیگران بدون استحقاق و بدون پرداخت مابه ازای آن است؛ تا حدی که گاه برخی از اینکه در خانه شخص دیگری [از خویشاوندان خود بدون اجازهاش] غذا بخورند هم پرهیز میکردند که البته این حد از پرهیز را خداوند با آیه «لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَميعاً أَوْ أَشْتاتاً» (نور/61) غیرضروری خواند. (حسن، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص59)
🍃ج. به معنای کسب مال از غیر راههای درست و مصرف آن در راههای حرام است. (به نقل از مجمع البيان، ج3، ص59) و موید اینکه هم شامل کسب مال و هم شامل خرج کردن مال میشود این است که هم «اکل مال دیگران»به باطل را شامل میشود و هم اکل مال خویش به باطل را. (مفاتيح الغيب، ج10، ص57)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
6️⃣ لا تَأْكُلُوا ... إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
مالكيّت فردى محترم است و تصرّف در اموال ديگران، جز از راه معاملات صحيح و بر اساس رضايت، حرام است. (تفسير نور، ج2، ص275)
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
7️⃣ «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
جامعه، داراى روح واحد و سرنوشت مشترك است. اموال ديگران را همچون اموال خودتان محترم بدانيد. (تفسير نور، ج2، ص275)
@yekaye
یک آیه در روز
957) 📖 یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُو
.
8️⃣ «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَینَكُمْ بِالْباطِلِ»
هر نوع تصرّفى كه بر مبناى «حقّ» نباشد، ممنوع است. (تفسير نور، ج2، ص275)
@yekaye