eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
. 7️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ» كسانى كه اصول فكرى وعملى صحيحى دارند، در مورد تخلّفات جزئى آنان گذشت لازم است. (تفسير نور، ج‏2، ص56) @yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
. 8️⃣ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ ... نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَریماً» خداوند کسی را که از گناه کبیره خودداری می‌کند، در جایگاهی کریمانه وارد می‌کند؛ و از آنجا که کارهای خداوند همگی بر اساس حکمت است، چنین کسی، با لطف و عنایت خداوند سزاوار جایگاهی کریمانه شده است. 🤔پس، اگرچه اقتضای منطق عدالت این است که کسی که مرتکب بدی‌اش شود ارزش و ارجمندی خود را از دست بدهد؛ اما در پرتوی لطف و تفضل الهی، همین مقدار که انسان از گناهان کبیره خودداری کند ارزشمند و سزاوار جایگاهی کریمانه می‌شود، هرچند مرتکب برخی از بدی‌ها و گناهان صغیره شده باشد. ✳️تبصره برخی از مفسران در این آیه به تکلف افتاده و گفته‌اند صرف اجتناب از گناهان کبیره انسان را بهشتی نمی‌کند بلکه حتما باید به انجام طاعات هم اقدام کرده باشد و لذا در اینجا تمام العله بیان نشده است. (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏10، ص64 ) در حالی که چنین تکلفی نیاز نیست؛ زیرا ترک انجام طاعات خودش از مصادیق گناهان کبیره است، چنانکه در روایات متعددی تارک الصلوة را کافر خوانده‌اند. @yekaye
یک آیه در روز
959) 📖 إنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ
. 9️⃣ «نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَریماً» تا از گناهان كبيره و صغيره پاك نشويم، به بهشت نخواهيم رفت. 📚(تفسير نور، ج‏2، ص56) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
960) 📖 وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَی‏ءٍ عَلیماً 📖 💢ترجمه آنچه را که خداوند بدان برخی از شما را بر برخی دیگر تفضیل داده است، آرزو مکنید؛ برای مردان حظّ و بهره‌ای است از آنچه به دست آوردند و زنان را هم حظّ و بهره‌ای است از آنچه به دست آوردند؛ و از خداوند از فضلش درخواست کنید؛ همانا خداوند به همه چیز داناست. سوره نساء (4) آیه 32 1398/8/21 14 ربیع‌الاول 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹لا تَتَمَنَّوْا قبلا بیان شد که ▪️اصل ماده «منی» به معنای «تقدیرِ» (=اندازه‌گیریِ) چیزی می‌باشد ویا اینکه حکمی در مورد آن چیز محقق گردد. به «منیِ» انسان و حیوانات از این جهت «منی» می‌گویند که خلقت آنها از این طریق مقدر شده است. برخی گفته‌اند اصل این ماده به معنای «میل به حصول چیزی است که البته در آن نوعی تقدیر و اندازه‌گیری هم مد نظر باشد. و «منی» همچنی به معنای «قصد» هم به کار رفته است؛ که ممکن است «منی» اصطلاحی هم از این جهت باشد که بروز و ظهور نوعی قصد و میل است. ▪️«أمنی یُمنی» را اغلب به همان معنای «مقدر کردن» دانسته‌اند و لذا تعبیر «أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‏» اشاره است به منی‌ای که به اراده خداوند انسان از آن مقدر می‌شود و برخی آن را هم‌معنای «منی الرجل» (منی از آن مرد خارج شد) دانسته‌اند [یعنی اشاره است به منی‌ای که از انسان خارج می‌شود] و حتی برخی تعبیر کرده‌اند که این به معنای ریختن منی در رَحِم می‌باشد. ▪️«مَنِیّة» به معنای «مرگ» است از این جهت که برای همگان مقدر شده است. ▪️«تَمَنِّي‏» (فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ ... وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً، بقره/94-95 وجمعه/6-7؛ وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ، آل‌عمران/143؛ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ، نساء/31؛ وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ، قصص/82؛ أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى، نجم/24) به معنای آرزویی است که شخص در نظر گرفته است و گفته‌اند در واقع یک نوع معین و مقدر کردن چیزی در ذهن است و چون غالبا بر اساس تخمین و گمان بوده است و غالبا نادرست درمی‌آمده، اغلب برای آرزوهای بی‌پشتوانه به کار می‌رود [در فارسی تعبیر «تمنا کردن» از همین ماده است]؛ چنانکه مرحوم طبرسی توضیح داده که «تمنی» آن است که وقتی چیزی واقع شده باشد شخص بگوید ای کاش نمی‌شد؛ و یا اگر رخ نداده باشد بگوید ای کاش رخ می داد؛ و از ابوهاشم نقل کرده که تمنی حصول یک معنای در دل است، نه از مقوله شهوت است و نه اراده؛ زیرا اراده فقط به چیزی تعلق می‌گیرد که رخ دادنش صحیح و ممکن باشد و شهوت هم بدان چیزی که گذشته است تعلق نمی‌گیرد؛ در حالی که تمنی غالبا نسبت به گذشته است. «اُمْنِيَّة» (إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في‏ أُمْنِيَّتِهِ؛ حج/۵۲) هم صورتی است که از تمنای چیزی در ذهن حاصل می‌آید و جمع آن «أَمانِيَّ» (لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِیّ، بقره/۷۸؛ لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتاب، نساء/۱۲۳) می‌باشد. وقتی به وزن تفعیل برود «منّی یمنّی» (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُم ... يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ؛ نساء/۱۱۹-۱۲۰) به معنای آن است که با مشتبه کردن امور، امنیه و آرزویی در شخصی ایجاد کنند. 🔖جلسه 395 http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-37/ @yekaye
📖 اختلاف قرائت 🔹وَ سْئَلُوا / وَ سَلُوا ▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و بصره (ابوعمرو) و شام (ابن عامر) و اغلب اهل کوفه (عاصم و حمزه) و نیز قرائت یعقوب و روایت مشهور از قرائت ابوجعفر (هر دو از قراء عشره) فعل امر «اسئلو» به همین صورت با حرف همزه آمده است؛ ▪️اما در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و برخی از اهل کوفه (کسائی) و نیز قرائت خلف و روایتی از قرائت ابوجعفر (از قراء عشره) و ابن‌محیصن (از قراء اربعه عشر) و برخی از قرائت غیرمشهور (قرائت سهل و اسماعیل و أبان و روایتی از قرائت شیبه) به صورت «وَ سَلوا» (یعنی با حذف حرف همزه و انتقال حرکت آن به سین) قرائت شده است؛ و در حمزه هم در وقف شبیه این حالت قرائت کرده است؛ 🔸 گفته‌اند حذف همزه در فعل امر از ماده «سئل» گویش اهل حجاز است؛ و باقی نگهداشتنش گویش بنی تمیم؛ و نیز گفته‌اند در گویش قریش همزاه را حذف می‌کنند مگر اینکه قبل از آن حرف «و» یا «فـ» آمده باشد. در هر صورت هر دو حالت در زبان عربی رایج است. 📚مجمع البيان، ج‏3، ص63 ؛ معجم القراءات، ج2، ص60 @yekaye
🔹فَضَّلَ / فَضْلِهِ قبلا بیان شد که ▪️این ماده دلالت بر «زیادتر از حالت میانه و معمول» می‌کند و با بار معنایی مثبت و منفی به کار می‌رود که غالبا تعبیر«فضل» بار معنایی مثبت دارد و تعبیر «فضول» بار معنایی منفی دارد (هر دو را باید به «زیادی» ترجمه کرد.) و فضل خدا به معنای اعطای بیش از حدی که به طور معمول نیاز است و انتظار می‌رود، می‌باشد. ▪️اغلب مفسران نیز «فضل» را عطایی اضافه بر آنچه که گیرنده آن استحقاقش را داشته است، معرفی کرده‌اند و تقابلش با «اجر» در آیه « لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» (فاطر/30) موید خوبی بر این مدعاست. 🔖جلسه ۷۳۰ http://yekaye.ir/al-fater-35-30/ @yekaye
🔹اكْتَسَبُوا /اكْتَسَبْنَ ▪️ابن‌فارس ماده «کسب» رادر اصل به معنای طلب کردن ودرصدد چیزی برآمدن و بدان رسیدن معرفی کرده (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص179) و ▫️مرحوم مصطفوی توضیح داده که اصل معنای آن به دست آوردن چیزی (مادی یا معنوی) است و مقصود ابن‌فارس این کارها با هم است، نه صرف مثلا طلب کردن یا درصدد برآمدن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏10، ص53). ▫️در هر صورت کسب عبارت است از آنچه انسان انجام می دهد تا به چیزی که از نظر خودش منفعت و بهره‌ای عاید او می‌کند برسد؛ و حتی در جایی که واقعا ضرری متوجه وی می‌شود اما به خیال خودش منفعت خواهد داشت نیز به کار می‌رود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص709) ▪️در قرآن کریم از این ماده تنها به دو صورت فعل ثلاثی مجرد (کسب) و فعل باب افتعال (اکتسب) به کار رفته است. 🔸در تفاوت «کسب» و «اکتساب» ▪️ برخی گفته‌اند که «کسب» اعم از جایی است که انسان منفعتی برای خود یا برای دیگران به دست آورد و لذاست که «کسب» به صورت دومفعولی هم به کار می‌رود و می‌گویند «کسبتُ فلاناً کذا» [شاید این آیه شاهد خوبی بر این مدعا باشد: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاس»؛ روم/41] اما اکتساب در جایی است که صرفا درصدد منفعتی برای خودش باشد [«لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» (نساء/32)]؛ لذا هر اکتسابی کسب هست اما هر کسبی اکتساب نیست (مفردات ألفاظ القرآن، ص709). ▪️ اما برخی بر این باورند که «کسب» صرف به دست آوردن چیزی است «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها» (انعام/164) «لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُ» (بقره/134 و 141) «يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ» (رعد/42) «ما تَدْري نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً» (لقمان/34) « لا يَقْدِرُونَ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ مِمَّا كَسَبُوا» (بقرة/264)؛ اما اکتساب به خاطر اینکه به باب افتعال رفته دلالت بر اختیار و قصد مخصوص داشتن در کسب دارد، و از این جهت است که در خصوص آنچه انسان با اختیار و تلاش خود کسب می‌کند: «لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ» (نساء/32) ویا اعمال زشتی که با تعمد انجام شده: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» (نور/11) به کار می‌رود. ▪️البته کلمه «کسب» عام است و ▫️هم در مورد به دست آوردن اعمال صالح و هم اعمال زشت به کار رفته است؛ مثلا ▫️در خوبی‌ها: «أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً» (أنعام/158) یا «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً ... لهم نصیبٌ مِمَّا كَسَبُوا» (بقرة/201- 202)؛ ▫️و در بدی‌ها: «أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ»‏ (أنعام/70)، «أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا« (أنعام/70)، «إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ‏« (أنعام/120)، «وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ‏» (بقره/79) «فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ» (اعراف/39) «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ» (یونس/52) (مفردات ألفاظ القرآن، ص710) ▫️و البته در خصوص مطلق اعمال (صرف نظر از خوب یا بد بودن آنها) نیز استعمال می‌شود، مثلا: «وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ» (آل عمران/25) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏10، ص54) ▪️در مورد آیه «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ» (بقره/286) گفته شده «کسب» ناظر به اعمال صالح و «اکتساب» ناظر به اعمال بد است؛ و نیز گفته شده که «کسب» ناظر به اعمالی است که در آخرت به دست انسان می‌رسد و اکتساب اعمالی است که در دنیا به انسان می‌رسد؛ و نیز گفته شده «کسب» کارهای خوبی است که انسان انجام می‌دهد و نفعش به دیگران می‌رسد اما اکتساب کارهایی است که برای نفع بردن خودش انجام می دهد (همگی به نقل از مفردات ألفاظ القرآن، ص710) 📿ماده «کسب» در قالب همین دو باب مذکور 67 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye