☀️ 1) از حضرت امیر ع خطبهای طولانی روایت شده که در فرازی از آن فرمودند:
به ايمان بر اعمال شايسته استدلال مىشود، و به اعمال شايسته بر ايمان دليل مىآورند. با ايمان [سرای] علم آباد مىگردد، و با علم از مرگ هراسان مىشود، و با مرگ دنيا پايان مىپذيرد، و با دنيا آخرت به دست مىآيد [یا: از آخرت عبور میکند]، با قيامت بهشت نزديك میشود، و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد؛ و همانا مردمان را چارهاى از قيامت نيست، كه در ميدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرين جايگاه روان مىشوند.
... از قبرها بيرون آمده، و به آخرين منزل روان شدند. آنجا براى هر خانه اهلى است كه آن را به خانه ديگرى تبديل نكنند، و از آنجا نقل مکان نکنند.
📚نهج البلاغة، خطبه 156
بِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ و بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ [تُجَوَّزُ] الْآخِرَةُ وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى
... قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ الْأَجْدَاثِ وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ الْغَايَاتِ لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لَا يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لَا يَنْقُلُونَ عَنْهَا.
✅توجه:
از ابتدای این عبارات تا عبارت «بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ» در منابع متعددی با سندهای مختلف روایت شده
(از جمله در كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج2، ص619 ؛ الغارات، ج1، ص84 ؛ الكافي، ج2، ص50 ؛ تحف العقول، ص164)؛
البته در منابع مذکور، جمله بعدی این است «الْجَنَّةُ حَسْرَةُ أَهْلِ النَّار: و بهشت مایه حسرت جهنمیان است» و ادامه حدیث وارد بحث دیگری میشود.
@yekaye
☀️ 2) روایت شده است که پیامبر اکرم ص در اوایل بعثت خویش خویشاوندان خود در میان بنیهاشم را جمع کرد، که ابولهب هم در میان آنها بود. وی فکر میکرد که ایشان آنها را جمع کرده تا اعلام کند که از دعوتش دست برداشته است؛
اما ایشان در آن مجلس فرمود:
پیک و فرستاده هیچگاه به نزدیکان خود دروغ نمیگوید. به خدایی که جز او خدایی نیست همانا من فرستاده و رسول خداوند به نزد شما و به سوی تمام مردمان هستم؛ و به خدا سوگند که همان گونه که میخوابید خواهید مرد؛ و همان گونه که بیدار میشوید مبعوث، و همان گونه که میدانید مورد حسابرسی واقع، و جزا داده خواهید شد و شما اولین کسانی هستید که من بدانها انذار و هشدار میدهم.
📚اثبات الوصية، ص118
في رواية اخرى: انّه صلّى اللّه عليه و آله جمع عشيرته من بني هاشم و هم خمسة و أربعون رجلا فيهم عمّه أبو لهب فظنّوا انّه يريد أن ينزع عمّا دعا إليه. فقال له من بينهم أبو لهب: يا محمّد هؤلاء عمومتك و بنو عمومتك قد اجتمعوا فتكلّم بما تريد و اعلم انّه لا طاقة لقومك بالعرب.
فقام صلّى اللّه عليه و آله فيهم خطيبا فحمد اللّه و أثنى عليه كثيرا و ذكّرهم بأيام اللّه جلّ ذكره و القرون الخالية من الأنبياء- صلّى اللّه عليهم- و الجبابرة و الفراعنة و وصف لهم الجنّة و النار ثم قال:
«ان الرايد لا يكذب أهله. و اللّه الذي لا إله إلّا هو، اني رسول اللّه إليكم حقّا و إلى الناس كافة. و اللّه لتموتن كما تنامون و لتبعثن كما تستيقظون و لتحاسبن كما تعلمون و لتجزون سرمدا و انّكم أوّل من أنذره».
✅این واقعه با عبارات متفاوت در إعتقادات الإمامية شیخ صدوق (ص64) و روضة الواعظين (ج1، ص53 ) و نیز در بسیاری از منابع اهل سنت مانند السيرة الحلبية (ج1، ص405 ) و الكامل في التاريخِ ابن اثیر (ج1، ص659 ) روایت شده است.
@yekaye
☀️ 3) از ابن عباس نقل شده که یکی از علمای بزرگ یهود به نام عبدالله بن سلام خدمت رسول اکرم ص میرسد و سوالاتی از ایشان میپرسدو نهایتا اسلام میآورد.
از سوالاتی که وی پرسید این است:
گفت: به من درباره قیامت و اینکه چگونه برپا میشود خبر دهید.
پیامبر ص فرمودند:
ابن سلام! همانا چون قیامت شود خورشید تیره و تار گردد و ستارگان بیفروغ گردند و کوهها به راه افتد و شتران باردار به حال خود رها شوند و زمین غیر از این زمین شود.
گفت: محمد! درست گفتی!
پیامبر ص ادامه داد: و خلایق برای حسابرسی برپا خیزند و صراط کشیده شود و ترازوهای عدل مستقر گردد و دیوانهای حساب و کتاب آشکار گردد و خداوند برای انجام حسابرسی اقدام نماید.
گفت: محمد! درست گفتی!
📚بحار الأنوار، ج57، ص241 و 258
أقول وجدت في بعض الكتب القديمة هذه الرواية فأوردتها بلفظها و وجدتها أيضا في كتاب ذكر الأقاليم و البلدان و الجبال و الأنهار و الأشجار مع اختلاف يسير في المضمون و تباين كثير في الألفاظ أشرت إلى بعضها في سياق الرواية و هي هذه.
مَسَائِلُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَلَامٍ وَ كَانَ اسْمُهُ إِسْمَاوِيلَ فَسَمَّاهُ النَّبِيُّ ص عَبْدَ اللَّهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: ...
فَقَالَ النَّبِيُّ ص: اجْلِسْ يَا ابْنَ سَلَامٍ وَ سَلْ عَمَّا شِئْتَ وَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُكَ عَمَّا تَسْأَلُنِي عَنْهُ فَقَالَ أَخْبِرْنِي يَا مُحَمَّدُ فَإِنَّنِي أَزْدَادُ فِيكَ يَقِيناً فَقَال ... قَالَ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْقِيَامَةِ وَ كَيْفَ تَقُومُ؟
قَالَ يَا ابْنَ سَلَامٍ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُوِّرَتِ الشَّمْسُ وَ اسْوَدَّتْ وَ طَمَسَتِ النُّجُومُ وَ سُيِّرَتِ الْجِبَالُ وَ عُطِّلَتِ الْعِشَارُ وَ بُدِّلَتِ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ.
قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ!
قَالَ النَّبِيُّ ص يُقَامُ الْخَلَائِقُ لِفَصْلِ الْقَضَاءِ وَ يُمَدُّ الصِّرَاطُ وَ يُنْصَبُ الْمِيزَانُ وَ تُنْشَرُ الدَّوَاوِينُ وَ يَبْرُزُ الرَّبُّ لِفَصْلِ الْقَضَاءِ.
قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّد!
@yekaye
یک آیه در روز
969) 📖 ليْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ 📖 ترجمه 💢در وقوعش دروغی [در کار] نیست. سوره واقعه (56)، آیه 2
.
1️⃣ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
شاید امروز کسانی باشند که در وقوع قیامت تردید میکنند؛ اما این چنان واقعیتی است که چون واقع گردد، دیگر هیچکس را یارای تردید و تکذیب در آن نخواهد بود.
🌐نکته #جهانشناسی
اگر از خدا صرف نظر کنیم، قیامت واقعیترین واقعیات است؛ و وقوعش چنان است که جای هیچ تردید و تکذیبی نمیگذارد.
اگر توجه کنیم که قیامت یک حادثه زمانیای نیست که قرار باشد در آینده رخ دهد، بلکه واقعهای فرازمانی است که اصلا بساط زمین و زمان درهمپیچیده میشود (وَ الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ، احقاف/4؛ يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ، ابراهیم/48) میتوان دریافت که قیامت همین الان هم وقوع دارد و حتی بهشت و جهنم آن همین الان مومنان و کافران را در بر گرفته است؛
چنانکه خداوند فرمود: نیکان در بهشت هستند (نه اینکه وارد خواهند شد) «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي نَعيمٍ» (انفطار/13؛ مطففین/22) و
بدان هم در جهنماند «وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفي جَحيمٍ» (انفطار/14) و جهنم [هماکنون هم] بر کافران احاطه دارد: «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ» (توبه/49 و عنکبوت/54)
🤔پس اگر الان وقوع دارد، و آیه میفرماید که در وقوعش کذبی نیست؛ شاید بتوان نتیجه گرفت که انسان باید به افق معرفت قیامت وارد شود؛ که اگر کسی وارد آن افق معرفتی شود، واضح و غیرقابل انکار بودن قیامت را بالعیان درمییابد.
در واقع،
اگر واقعیت قیامت فراتر از زمان و مکان است و تمام زمانها و مکانها در قیامت حاضر است؛
پس با مرگ و مواقف پس از مرگ همه را به زور به آن افق معرفتی وارد میکنند؛
و اگر کسی در همین دنیا توانست وارد آن افق معرفتی شود، این واقعیترین واقعیت را بوضوح مییابد.
@yekaye
یک آیه در روز
969) 📖 ليْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ 📖 ترجمه 💢در وقوعش دروغی [در کار] نیست. سوره واقعه (56)، آیه 2
.
2️⃣ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
انكار قيامت، فقط در دنيا و در شرايط رفاه و غفلت است، همين كه نشانههاى قيامت آشكار شود، ديگر كسى آن را انكار نمىكند.
📚(تفسير نور، ج9، ص418)
@yekaye
یک آیه در روز
969) 📖 ليْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ 📖 ترجمه 💢در وقوعش دروغی [در کار] نیست. سوره واقعه (56)، آیه 2
.
3️⃣ «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
تا فرصت هست، قيامت را باور كنيم كه پس از وقوع، نتيجهاى جز شرمسارى ندارد.
📚(تفسير نور، ج9، ص418)
@yekaye
یک آیه در روز
969) 📖 ليْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ 📖 ترجمه 💢در وقوعش دروغی [در کار] نیست. سوره واقعه (56)، آیه 2
.
4️⃣ «لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
«کاذبة» در این آیه میتواند در معانی مختلفی به کار رفته باشد، که متناسب با هریک، معنای جدیدی از آیه برداشت میشود:
🍃الف. صرفاً اسم فاعل از «کذب» باشد و «ة» در پایان آن، تاء تأنیث باشد که دلالت دارد بر موصوف محذوف، آنگاه با توجه به اینکه این وصف دروغگویی، وصف فاعل باشد یا وصف فعل، میتوان گفت که:
🌱الف.1. آن محذوف، کلمه «نفس» است، و تقدیر کلام این است که: «لیس لها نفسٌ کاذبةٌ»؛ که در این صورت، میتواند:
▫️الف.1.1. برگرفته از «کذب» لازم باشد؛ آنگاه مراد آیه این است که وقتی قیامت واقع شود، همه به آن اذعان خواهند کرد و دیگر هیچ نفس دروغگویی که بخواهد در مورد آن دروغ بگوید و آن را تکذیب کند، در کار نخواهد بود.
(التحرير و التنوير، ج27، ص260-261 )
▫️الف.1.2. برگرفته از «کذب» متعدی باشد؛ آنگاه در مورد آن هیچکسی که به خودش دروغ بگوید در کار نخواهد بود؛ یعنی الان بسیاری از افراد هستند که در مورد قیامت به خود دروغ میگویند تا راه را برای هر کاری برای نفس خود باز کنند؛ اما وقتی قیامت واقع شود، وقوعش چنان است که دیگر هیچکس در مورد آن به خودش دروغ نمی تواند بگوید.
(التحرير و التنوير، ج27، ص260-261 ؛ تفسير كنز الدقائق، ج13، ص12)
▫️الف.1.3. یا برگرفته از ترکیب «کذب علی» باشد، یعنی دیگر در آن موقعیت هیچکسی نمیتواند بر خدا دروغ ببیند و معادی را که خداوند وعده داده بود دروغین بشمارد.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص12 )
▫️الف.1.4. ...
🌱الف.2. آن محذوف، کلمه «فعلة» است (مفردات ألفاظ القرآن، ص704)؛ (در نکات ادبی توضیح این حالت گذشت) یعنی وقتی قیامت واقع شد معلوم میشود که وقوع این واقعه یک امر دروغین نبوده است.
🍃ب. «ة» در «کاذبة» برای مبالغه باشد؛ که در این صورت در این آیه دست کم دو وجه میتواند داشته باشد:
🌱ب.1. اگر کسی دروغگوی بزرگی هم باشد باز از شدت هول و هراس این روز، نمیتواند این واقعه را انکار کند.
🌱ب.2. اگر کسی این روز را تکذیب کند، چنان دروغ بزرگی گفته است، که دروغگویی که دروغ به این بزرگی بگوید، وجود ندارد. (مفاتيح الغيب
(فحر رازی)، ج29، ص385-386 ؛ الكشاف، ج4، ص455 )
🍃ج. «کاذبة» نه اسم فاعل (دروغگو)، بلکه مصدر است به معنای «دروغ» و «تکذیب»، (توضیح این حالت هم در نکات ادبی گذشت) آنگاه معنایش این است که:
🌱ج.1. در مورد قیامت و وقوعش هیچ دروغی در کار نبوده است.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13)
🌱ج.2. قیامت امری است که هیچ چیزی نمیتواند وقوع آن را رد کند (توضیح این حالت هم در نکات ادبی گذشت )
@yekaye
یک آیه در روز
969) 📖 ليْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ 📖 ترجمه 💢در وقوعش دروغی [در کار] نیست. سوره واقعه (56)، آیه 2
.
5️⃣ «لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ»
در نکات ادبی اشاره شد که حرف «لـ» در اینجا میتواند لام تعلیل (لأجل) یا لام تعدیه (علامت مفعول) و یا لام در معنای «فی» (شبیه: قَدَّمْتُ لِحَياتِي؛ فجر/24) ویا «لام توقیت» (به معنای «عند») باشد؛
و این متناسب است با اینکه ما «کاذبة» را چگونه تحلیل کنیم.
با توجه به توضیحاتی که در تدبر قبل درباره «کاذبة» بیان شد، تحلیلهای مختلف از «لـ» و معانیای که بر اساس هر تحلیل از آیه قابل استنباط است بیان میشود:
🍃الف. اگر «کاذبة» را صفت برای یک محذوف (اعم از اینکه آن محذوف شخص باشد یا فعل) بگیریم و یا آن را صیغه مبالغه قلمداد کنیم، آنگاه حرف لام در هر چهار معنای فوق قابل به کار بستن خواهد بود، که چون معانی در این سه حالت به هم نزدیک است، فقط از باب نمونه، حالتی را که «کاذبة» صفت برای فاعل محذوف باشد (نفسٌ کاذبة) توضیح میدهیم:
🌱الف.1. میتواند لام تعلیل باشد؛ که این حالت دست کم دو معنا میتواند داشته باشد:
▫️الف.1.1. برای وقوع آن دروغگویی در کار نیست؛ زیرا کسی که از آن خبر داده، راستگوست
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13 )
▫️الف.1.2. به خاطر شدت وقوع و ظهورش کسی نیست که آن را تکذیب کند و حتی افرادی هم که هر چیزی را تکذیب میکنند آن را تکذیب نمیتوانند بکنند.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص385 )
🌱الف.2. لام تعدیه باشد شبیه «لیس لزید ضارب»؛ یعنی با وقوع واقعه قیامت، دیگر کسی نیست که این وقوع را تکذیب کند.
(مفاتيح الغيب، ج29، ص385 )
🌱الف.3. لام در معنای «فی» باشد؛ یعنی هنگامی که واقعه قیامت واقع شود در مورد وقوعش دروغگویی در کار نخواهد بود که آن را تکذیب کند.
(اعراب القرآن و بيانه، ج9، ص425 )
🌱الف.4. لام توقیت باشد (که در این حالت، به لام اختصاص برگردد)؛ یعنی وقتی قیامت واقع شود، در هنگام وقوعش، دیگر شخص دروغگویی در کار نخواهد بود که بخواهد این واقعه را انکار کند.
(التحرير و التنوير، ج27، ص261 )
🍃ب. اگر «کاذبة» در معنای مصدری باشد، نیز به نظر میرسد حرف لام دست کم در سه معنای معنای فوق قابل به کار بستن باشد:
🌱ب.1. به معنای «فی» باشد، یعنی درباره وقوع این واقعه، دروغی در کار نیست؛ و حتما این واقعه واقع میشود.
(تفسير كنز الدقائق، ج13، ص13)
🌱ب.2. میتواند لام تعلیل باشد؛ یعنی به خاطر شدت وقوع و ظهورش، معلوم میشود که هیچ دروغی در کار نبوده است.
🍃ب.3. لام توقیت و به معنای «عند» باشد؛ یعنی در هنگام وقوع قیامت، دیگر دروغی در کار نخواهد بود (یعنی در این صورت، مطلق دروغ و دروغگویی میتواند مد نظر باشد، نه صرفا تکذیب آخرت)
@yekaye