eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹فشارِبُونَ / شرْبَ درباره این ماده در جلسه قبل بحث شد https://eitaa.com/yekaye/8180 📖 اختلاف قرائت 🔹شرْبَ ▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و اغلب اهل کوفه (عاصم و حمزه) و برخی از قراء عشره (ابوجعفر) و ‌اربعه عشر (حسن و اعمش) و برخی قرائات غیرمشهور (سهل) این کلمه با ضمه روی شین (شُرب) قرائت شده است که به معنای مصدر است و می‌تواند اسم باشد به معنای «شیء‌ نوشیدنی» (مشروب) است، همانند «طُحن» که به معنای «آسیاب شده» است. ▪️اما در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و شام (ابن عامر) و بصره (ابوعمرو) و برخی از اهل کوفه (کسائی) و بسیاری از قرائات غیرمشهور (أعرج و سعيد بن مسيب، و شعيب بن حبحاب، و مالك بن دينار، و ابن جريج) با فتحه روی شین (شَرْب) قرائت کرده‌اند که این هم مصدر است همانند «أکل»؛ و البته کلمه «شَرب» گاه جمع «شارب: نوشنده» هم به کار می‌رود شبیه رَکب که جمع راکب است. ▪️در برخی قرائات غیرمشهور (مجاهد وأبوعثمان النهدي) به صورت کسره روی شین (شِرب) هم به کار رفته است؛ که آن را هم به معنای «شیء‌ نوشیدنی» (مشروب) دانسته‌اند همانند «طِحن» که آن هم به معنای «آسیاب شده» است. 📚مجمع البیان، ج‏9، ص332؛ 📚 معجم القراءات ج۹، ص306-307 ؛ 📚معاني القرآن، ج‏3، ص128 📚الأمالي (للطوسي)، ص376-377 @yekaye
🔹الْهیمِ ▪️درباره ماده «هیم» اغلب گفته‌اند که دلالت دارد بر عطش شدید؛ بویژه که «هیام» نام مرضی است که شتر می‌گیرد و عطشش رفع نمی‌شود و «هَيَمان» به عطش، و «هَيْمَان» و «هَائِم» به شخصی گویند که دچار عطش شدید شده باشد؛ و «هَيْماء» هم به چاهی گویند که آب نداشته باشد و «هِيم» (فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ؛ واقعة/55) به شتر تشنه‌ای گویند که از فرط تشنگی این سو و آن سو می‌رود و از چریدن خودداری می‌کند (معجم المقاييس اللغة، ج‏6، ص26 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص848 ؛ كتاب العين، ج‏4، ص101 ) ▫️که البته «هِيم» جمع است؛ که مفرد آن را «أهیم» یا «هیماء» دانسته‌اند (مجمع البیان، ج‏9، ص333 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص310) و گاه عرب آن را به عنوان جمعِ «هَيْمَان» و «هَائِم» نیز به کار می‌برد (معاني القرآن، ج‏3، ص128 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص848). ▪️البته برخی با توجه به اینکه به رملی که کاملا ریز و خشک باشد و اگر به دست بگیریم اصلا باقی نماند «هَيَام» گفته می‌شود معنای محوری این ماده را عبارت دانسته‌اند از خشکی درون چیزی و خالی بودن کامل آن از هرگونه تری و هرچیزی که بتواند یک حالت تماسک (چسبندگی و به جای گیر کردن) بیاورد و عطش را هم ناشی از وجود همین حالت در شخص دانسته‌اند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۳۱۹) ▪️این ماده برای کسی که بشدت مبتلا به عشق شده استعاره گرفته شده است به خاطر اینکه همچون شتر تشنه‌ای شده که حرکات و رفت و آمدش توجیه ندارد و بلکه برای هرکسی که ثمره کارش حیرت و سردرگمی باشد و ظاهرا به همین مناسبت در آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ‏« (شعراء/225) (معجم المقاييس اللغة، ج‏6، ص26؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص848) و برخی سعی کرده‌اند این را هم جزء معنای حقیقی این ماده بدانند و ظاهرا به همین مناسبت اصل این ماده را «رفتن متحیرانه به این سو و آن سو معرفی کرده‌اند که هم چنین انسان و شتری را دربرگیرد و هم به نحوی معنای عطش را از حیث اثری که در فرد می‌گذارد شامل شود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص310 ) که به نظر می‌رسد این سخن حاوی نوعی تکلف در معنا باشد. ▪️ضمنا برخی گمان کرده‌اند که «هامة» به معنای سر هم از همین ماده است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۳۱۹) اما دیگران تذکر داده‌اند که از ماده «هوم» است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص310) و البته از این ماده کلمه‌ای در قرآن نیامده است. 📿ماده «هیم» تنها در همین دو آیه در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از یکی از شیوخ مدینه روایت شده که گفت: از امام صادق ع درباره شخصی سوال کردم که آب را سرمی‌کشد و بین آن نفس نمی‌کشد تا سیراب شود. (= لاجرعه کل ظرف آب را سر می‌کشد) فرمود: آیا لذت جز در این است؟ گفتم: دیگران می‌گویند این «شرب الهیم» است [که در قرآن در وصف جهنمیان آمده]. فرمود: دروغ می‌گویند؛ «‌شرب الهیم» فقط نوشیدنی است که نام خداوند عز و جل بر آن برده نشود. 📚الكافي، ج‏6، ص384؛ معاني الأخبار، ص149 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ شَيْخٍ مِنْ أَهْلِ‏ الْمَدِينَةِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَشْرَبُ الْمَاءَ فَلَا يَقْطَعُ نَفَسَهُ حَتَّى يَرْوَى. قَالَ فَقَالَ ع وَ هَلِ اللَّذَّةُ إِلَّا ذَاكَ؟ قُلْتُ فَإِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّهُ «شُرْبُ الْهِيمِ». قَالَ فَقَالَ كَذَبُوا إِنَّمَا شُرْبُ الْهِيمِ مَا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ. 📚شبیه این مضمون حدیث دیگری از امام صادق ع نیز روایت شده است در معاني الأخبار، ص149 💠با توجه به برخورد شدید امام ع ظاهرا گوینده از سخن دیگران چنین برداشت کرده بوده که امام صادق ع با این تعبیر چنان نحوه نوشیدنی را نوشیدن جهنمیان و چیزی شبیه به حرام می‌داند؛ وگرنه روایات متعدد دیگری از امام صادق ع نقل شده که این گونه یکدفعه خوردن را به «شرب الهیم» به معنای نوشیدن شتران تشنه تشبیه کرده و آن را چندان خوش نداشته است؛ هرچند قطعا حرام نمی‌دانسته است؛ مثلا به روایات بعد توجه کنید: @yekaye
☀️۲) الف. عبدالله حلبی روایت کرده است: امام صادق ع فرمود: با سه نفس نوشیدن بهتر از آن است که یک نفس نوشیدنی سر کشیده شود؛ و ایشان خوش نداشت که به «هیم» تشبیه شود. گفتم «هیم» چیست؟ فرمود: إبل (شتر) و طبق نقلی دیگر «زمل» (شتر بارکش) و بر اساس نسخه‌ای دیگر «رفل» (شتری که دمش بلند است) 📚معاني الأخبار، ص149-150 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ النَّابِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَةُ أَنْفَاسٍ فِي الشُّرْبِ أَفْضَلُ مِنْ نَفَسٍ وَاحِدٍ فِي الشُّرْبِ؛ وَ قَالَ: كَانَ يَكْرَهُ أَنْ يُشَبَّهَ بِالْهِيمِ. قُلْتُ‏ وَ مَا الْهِيمُ؟ قَالَ الرَّمْلُ‏ [الزِّمْلُ؛ الرِّفَلُّ ] وَ قال محمد بن أبي عمير فِي حَدِيثٍ آخَرَ: هِيَ الْإِبِلُ. 📚در تهذيب الأحكام، ج‏9، ص94-95 دو حدیث دیگر با سندهای متفاوت با همین مضمون آمده است؛ فقط در یکی «الهیم» را به «النِّيبُ» تفسیر کرده که نیب جمع ناب است که به شتر پیر می‌گویند و 📚در المحاسن، ج‏2، ص576-577 نیز شبیه این دو حدیث دیگر آمده که فقط در یکی کلمه «کثیب» به جای «نیب» آمده؛ و اهل لغت آن را به همان معنای «نیب» دانسته‌اند. ☀️ب و ج. هشام بن سلیمان و معاویه بن وهب در دو مجلس جداگانه هریک از امام صادق ع درباره اینکه شخصی با یک نفس بنوشد سوال کردند و حضرت آن را خوش نداشت و فرمود این نوشیدنی «هیم» است. گفتند: هیم چیست؟ فرمودند: شتر. 📚المحاسن، ج‏2، ص576 ☀️ب. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَشْرَبُ بِالنَّفَسِ الْوَاحِدِ؛ قَالَ يُكْرَهُ ذَلِكَ؛ وَ قَالَ ذَاكَ شُرْبُ الْهِيمِ. قُلْتُ وَ مَا الْهِيمُ؟ قَالَ هِيَ الْإِبِلُ. ☀️ج. عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الشُّرْبِ بِنَفَسٍ وَاحِدٍ فَكَرِهَهُ وَ قَالَ: ذَلِكَ شُرْبُ الْهِيمِ. قُلْتُ وَ مَا الْهِيمُ؟ قَالَ الْإِبِلُ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1022) 📖 فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ 📖 ترجمه پس بنوشید [همچون] نوشیدن شتران عطشان. سوره واقعه (56)
. 1️⃣ ۱) «فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ» در آیات قبل فرمود که این گمراهان تکذیب‌گر از زقوم بقدری می‌خورند که شکمهایشان را پر می‌کنند. اکنون که نوبت نوشدن حمیم رسید می‌فرماید که نوشیدنشان همچون نوشیدن «هیم» است؛‌ که دو معنا برای «هیم» مطرح شده است؛ ▪️یکی شتران عطش‌زده‌ای است که سیراب نمی‌شوند و بقدری می نوشند که از فرط نوشیدن می‌میرند (ابن عباس و عکرمه و قتاده؛ ‌به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص334 ) ▪️دوم زمین رملی که هرچه آبیاری شود هرگز آب در آن نمی‌ماند و همه را در خود فرو می‌برد و همچنان خشک و لم‌یزرع باقی می‌ماند. (ضحاک و ابن‌عیینه، به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص334 ) 🤔اما چرا چنین نوشیدنی از حمیم برای اینان رخ می‌دهد؟ 🍃الف. شاید این اشاره دارد به حالت استیصالی که به خاطر خوردن زقوم بدانها دست می‌دهد؛‌ یعنی چنان عطش بر آنان غلبه می‌کند که خود را مجبور به نوشیدن از این آب جوشان متعفن می‌بینند؛‌آن هم نه نوشیدنی اندک؛ ‌بلکه نوشیدنی با حرص و ولع فراوان؛‌ همچون عطش‌زده‌ای که هرچه می‌نوشد عطشش رفع نمی‌شود. 🍃ب. شاید اشاره دارد که از سویی رفتن آنان برای نوشیدن این حمیم، ناشی از اضطراری درونی بوده نه لزوما اجبار بیرونی (فرد عطش‌زده خودش به سمت نوشیدن هجوم می‌برد) و از سوی دیگر، این حمیم به گونه‌ای است که هرچه از آن بنوشند عطششان فروکش نمی‌کند. 🍃ج. شاید این برای عذاب آنهاست؛ یعنی این گونه نیست که چون حمیم جوشان و متعفن است اندکی از آن بنوشند و بس باشد؛ ‌بلکه مجبورشان می‌کنند که همچون شتر عطش‌زده هرچقدر توان دارند از آن بنوشند و باز سیراب نشوند. (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص415 ) 🍃د. شاید اشاره دارد به تجسم دنیوی عطش دنیاپرستی آنان؛ که باطن این دنیاپرستی، حمیم جهنم است و چون هرگز این عطش دنیاپرستی آنان سیراب شدنی نبود و هرچه از دنیا به دست آوردند این عطش افزوده شد در قیامت هم این عطششان با هرمقدار حمیمی که می‌نوشند نه‌تنها کم نمی‌ؤود بلکه همچون شتران عطش‌زده دائما با نوشیدن عطششان بیشتر می‌شود. 🍃ه. «هیم» درست است به معنای شتر عطش‌زده ویا زمین خشک است اما یک معنای رایجش در عرب شخص متحیر است که به هر دردی می‌زند؛ و چه‌بسا همین معنا در اینجا مد نظر است؛ یعنی نوشیدن آنان نوشیدن فردی است که به خاطر گمراهی و تکذیبگری‌اش است در حیرت و سرگردانی کامل غوطه‌ور است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص310-311 ) 🍃و. ... @yekaye
یک آیه در روز
1022) 📖 فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ 📖 ترجمه پس بنوشید [همچون] نوشیدن شتران عطشان. سوره واقعه (56)
. 2️⃣ «فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ» این گمراهان تکذیب‌گر همچون شتران عطش‌زده می‌نوشند. اما قطعا تفاوت مهمی بین آنان و هر موجود عطش‌زده در دنیا هست. عطش‌زده دنیایی (همچون کسی که مبتلا به مرض استسقاء است که هرچه آب بنوشد عطشش تمام نمی‌شود) درست است که این نوشیدن برایش مضر است اما در لحظه نوشیدن، خود آن نوشیدن برایش لذت‌بخش است؛ اما حمیم آب جوشان و متعفنی است که هیچ گونه لذتی ندارد؛‌در عین حال فشار عطش بر آنان چنان است که هرچه‌بیشتر و بیشتر از آن می‌نوشند. 📚(اقتباس از مفاتيح الغيب، ج‏29، ص415 ) @yekaye
یک آیه در روز
1022) 📖 فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ 📖 ترجمه پس بنوشید [همچون] نوشیدن شتران عطشان. سوره واقعه (56)
. 3️⃣ «فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهیمِ» ◾️در مورد زقوم که خوردنی بود فرمود بقدری می‌خورند که شکمشان را از آن پر می‌کنند. ◾️در مورد حمیم که نوشیدنی بود فرمود همچون شتران عطش‌زده‌ می‌نوشند؛ که کنایه از این است که هرچه بنوشند باز بیشتر میل به نوشیدن پیدا می‌کنند؛ یعنی چیزی بیش از پر کردن شکم. 🤔گویی خوردن زقوم یک حد نهایتی دارد (تا جایی که شکمشان پر شود)؛ اما نوشیدن حمیم حد یقفی ندارد (عطششان تمامی ندارد). چرا و چه تفاوتی بین این دو است؟ 🍃الف. شاید خوردن زقوم تجلی افعالشان (همچون حرام‌خواری) است که هرچند تا می تواستند شکمشان را از حرام پر کردند اما بالاخره هرچه بود افعال معین و محدودی بود؛ اما نوشیدن حمیم تجلی عطش دنیاطلبی آنان است که این عطش و میل درونی پایان ناپذیر بود و هرگز سیرابی نداشت. 🍃ب. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1023) 📖 هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ 📖 ترجمه 💢این است پیشکش [پذیرایی ابتدایی] آنان روز جزا. سوره واقعه (56) آیه 56 1399/5/15 15 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹نُزُلُهُمْ درباره ماده «نزل» قبلا بیان شد که ▪️به معنای حرکت از بالا به پایین و فرود آمدن، و هبوط و مستقر شدن در محل مورد نظر (حلول) است 🔸و تفاوت «نزول» با «هبوط» در این است که هبوط، نزولی است که ادامه دارد؛ به تعبیر دیگر، در «نزول»، اصل حرکت رو به پایین بیشتر مد نظر است؛ اما در «هبوط»، استقراری که بعد از این حرکت انجام می‌شود، بیشتر مورد توجه است؛ و همچنین درباره معانی این کلمه هنگامی که وارد ابواب مختلف افعال و تفعیل و تفعل می‌شود توضیحاتی گذشت. 🔖جلسه ۹۷ http://yekaye.ir/al-qadr-097-01/ ◾️همچنین در بحث از آیه «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً» (کهف/107) گذشت که کلمه «نُزُل» می‌تواند ▪️ صفت مشبهه از ماده «نزل» (نزول: فرود آمدن) ‌باشد که به معنای آن چیزی است که برای کسی (بویژه: مهمانی) که می‌خواهد در جایی فرود آید و منزل گزیند، آماده می‌کنند؛ ▪️ویا اسم مکان باشد به معنای منزل و جایگاهی که برای نزول کسی آماده شده (جایی که او بر آن فرود می‌آید و نازل می‌شود)؛ ▪️و حتی برخی گفته‌اند گاه این کلمه می‌تواند در معنای اسم فاعل (نازل) ‌باشد. 🔖جلسه 195 http://yekaye.ir/al-kahf-018-107/ ◾️همچنین در آیه «لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (آل عمران/199) گذشت، به نظر می‌رسد «نُزُل» علاوه بر دو معنای نخست فوق («آنچه برای پذیرایی آماده می‌کنند» و «منزل: محل نزول و اقامت») ▪️گاه به معنای مصدری «نزول» نیز می‌باشد. 🔖جلسه 921 http://yekaye.ir/ale-imran-3-199/ که شبیه این سخن را در اینجا نیز می‌توان گفت؛ 🤔 پس در این آیه: ▪️اگر «نُزُل» به همان معنای اول (آنچه برای پذیرایی آماده می‌کنند) باشد، آنگاه یعنی این طعام و شرابی است که برای آنها در یوم الدین آماده شده است (مجمع البيان، ج‏9، ص334 ) ▪️و اگر «نُزُل» ‌را به معنای «منزل» (محل اقامت و نزول) باشد، آنگاه یعنی این منزلگاه آنان در آن روز است؛ ▪️اگر «نُزُل» به معنای مصدری باشد، یعنی این نحوه نزول و جای گرفتن آنان در روز جزاست. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند روح الامین (جبرئیل)‌به من خبر داد که همانا خداوندی که خدایی جز او نیست، هنگامی که خلائق بایستند و اولین و آخرین جمع شوند، جهنم را آورند در حالی که با هزار مهار که هر مهاری به دست صدهزار فرشته از فرشتگان غلاظ و شداد است هدایت شود؛ و آن را هدّه (صدای رعدآسا) و تحطم (صدای درهم شکستن چوبها در آتش) و زفیر (صدای ناشی از تلاطم درونی) و صیهه‌ای است؛ و همانا چنان تلاطمی دارد که اگر نبود که خداوند کار آن را تا پایان حساب به عقب انداخته بود همگان را هلاک می‌کرد؛ سپس از آن فرازی از آتش درمی‌آید که همه خلایق، از نیکوکار و بدکار، را احاطه می‌کند؛‌پس هیچ بنده‌ای از بندگان خداوند، حتی فرشتگان و پیامبران، باقی نمی‌ماند مگر اینکه فریاد برمی‌آورد که «پروردگارا ! خودم! خودم» و تو می‌گویی «پروردگارا ! امتم! امتم!» ... 📚الكافی، ج‏8، ص312؛ 📚الأمالی( للصدوق)، ص176 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ یونُسَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ النَّبِی ص: أَخْبَرَنِی الرُّوحُ الْأَمِینُ: أَنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ غَیرُهُ إِذَا وَقَفَ الْخَلَائِقَ وَ جَمَعَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ أُتِی بِجَهَنَّمَ تُقَادُ بِأَلْفِ زِمَامٍ أَخَذَ بِكُلِّ زِمَامٍ مِائَةُ أَلْفِ مَلَكٍ مِنَ الْغِلَاظِ الشِّدَادِ وَ لَهَا هَدَّةٌ وَ تَحَطُّمٌ وَ زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ وَ إِنَّهَا لَتَزْفِرُ الزَّفْرَةَ فَلَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَّرَهَا إِلَی الْحِسَابِ لَأَهْلَكَتِ الْجَمِیعَ [الْجَمْعَ] ثُمَّ یخْرُجُ مِنْهَا عُنُقٌ یحِیطُ بِالْخَلَائِقِ الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِرِ فَمَا خَلَقَ اللَّهُ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ مَلَكٍ وَ لَا نَبِی إِلَّا وَ ینَادِی یا رَبِّ نَفْسِی نَفْسِی وَ أَنْتَ تَقُولُ یا رَبِّ أُمَّتِی أُمَّتِی‏ ... @yekaye
☀️۲) الف. از امام حسن عسکری روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند: «سوم الدین» همان یوم الحساب است. 📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص38 قَالَ الْإِمَامُ ع .. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: يَوْمِ الدِّينِ هُوَ يَوْمُ الْحِسَابِ. ☀️ب. و از امام صادق ع شبیه همین سخن امیرالمومنین ع روایت شده و ایشان در ادامه فرمودند: و دلیل بر این مطلب، این آیه است که می‌فرماید: «و گفتند ای وای بر ما! این یوم الدین است» (صافات/۲۰) یعنی روز حساب است. 📚تفسير القمي، ج‏1، ص28 قَالَ وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ ... «يَوْمِ الدِّينِ» قَالَ: يَوْمِ الْحِسَابِ؛ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ «وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ» يَعْنِي يَوْمَ الْحِسَاب‏. @yekaye
☀️۳) برای اینکه دشواری و هولناکی وضعیت یوم الدین معلوم شود شاید توجه به این گفتگویی بین دو ولی خدا که یک ولی خدا آن را روایت کرده، مناسب باشد؛ از امام صادق ع روایت شده است: هنگامی که حضرت ابراهیم خلیل الرحمن در کوه بیت المقدس بود و دنبال چوپان گوسفندهایش می‌گشت صدایی را شنید و نگاهش به مردی افتاد که قامتش دوازده وجب بود و به نماز ایستاده بود. به او فرمود: ای بنده خدا! برای که نماز می‌گزاری؟ او گفت: برای خدای آسمان. ابراهیم ع به او فرمود: آیا از قوم تو غیر از تو کسی مانده است؟ گفت: خیر. فرمود: پس از کجا غذا می‌خوری؟ گفت: در تابستان از این درخت میوه می‌چینم و در زمستان می‌خورم. گفت: منزلت کجاست؟ با دستش به کوه اشاره کرد. حضرت ابراهیم ع فرمود: آیا می‌شود مرا با خودت ببری و امشب نزد تو باشم؟ گفت:‌ در مسیرم آبی است که [برای عبور کردن] کسی به آن آب نمی‌زند؟ فرمود: تو چه می‌کنی؟ گفت: من روی آن راه می‌روم. فرمود: مرا با خودت ببر؛‌ شاید خداوند آنچه روزی تو کرده روزی من هم بکند. پس آن عابد دست وی را گرفت و با هم رفتند تا به آب رسیدند؛‌پس وی بر آن راه رفت و حضرت ابراهیم ع هم بر آن راه رفت تا به منزل وی رسیدند. ابراهیم ع به او فرمود: چه روزی بزرگترین و سخت‌ترین روزهاست؟ گفت: یوم الدین؛ همان روزی که مردم هریک باید دینشان را به هم ادا کنند. فرمود: آیا موافقی که دست به آسمان بلند کنی و من هم دستم را به آسمان بلند کنم و دعا کنی که خداوند عز و جل ما را از شر آن روز ایمن بدارد؟ گفت: دعای من چه فایده‌ای دارد؟ به خدا سوگند که سی سال است که به درگاه خداوند دعایی داشته‌ام و هنوز اجابت نشده است. فرمود: می‌خواهی به تو بگویم چرا دعایت حبس گردیده و اجابت نشده است؟ گفت: ‌بله. فرمود: همانا خداوند عز و جل وقتی بنده‌ای را دوست بدارد دعایش را حبس می‌کند تا وی باز مناجات کند و از او بخواهد و در طلب برآید؛‌و هنگامی که بنده‌ای را دشمن بدارد یا در اجابت دعایش تعجیل می‌کند ویا در دلش ناامیدی از آن را می‌اندازد. سپس فرمود: حالا دعایت چه بود؟ گفت: گوسفندانی بر من گذشتند و جوانی چوپان آنها بود که گیسوانی داشت؛ به او گفتم: جوان! این گوسفندها مال کیست؟ گفت: مال ابراهیم خلیل الرحمن. گفتم: خدایا اگر در زمین خلیل (دوست برگزیده)ای داری او را به من نشان بده! حضرت ابراهیم ع به او فرمود: خداوند دعایت را مستجاب کرد. من ابراهیم خلیل الرحمن هستم.... 📚الأمالي( للصدوق)، ص297 👇متن حدیث👇 @yekaye
متن حدیث ۳ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ عَنْ أَبِيهِ عِمْرَانَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ قَالَ‏ حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ التَّمِيمِيِّ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع: بَيْنَا إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ الرَّحْمَنِ ع فِي جَبَلِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ يَطْلُبُ مَرْعًى لِغَنَمِهِ إِذْ سَمِعَ صَوْتاً فَإِذَا هُوَ بِرَجُلٍ قَائِمٍ يُصَلِّي طُولُهُ اثْنَا عَشَرَ شِبْراً فَقَالَ لَهُ: يَا عَبْدَ اللَّهِ لِمَنْ تُصَلِّي؟ قَالَ: لِإِلَهِ السَّمَاءِ. فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ: هَلْ بَقِيَ أَحَدٌ مِنْ قَوْمِكَ غَيْرُكَ؟ قَالَ: لَا. قَالَ: فَمِنْ أَيْنَ تَأْكُلُ؟ قَالَ: أَجْتَنِي مِنْ هَذَا الشَّجَرِ فِي الصَّيْفِ وَ آكُلُهُ فِي الشِّتَاءِ. قَالَ لَهُ: فَأَيْنَ مَنْزِلُكَ؟ قَالَ: فَأَومَى بِيَدِهِ إِلَى جَبَلٍ؛ فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ع: هَلْ لَكَ أَنْ تَذْهَبَ بِي مَعَكَ فَأَبِيتَ عِنْدَكَ اللَّيْلَةَ؟ فَقَالَ: إِنَّ قُدَّامِي مَاءً لَا يُخَاضُ. قَالَ: كَيْفَ تَصْنَعُ؟ قَالَ: أَمْشِي عَلَيْهِ. قَالَ: فَاذْهَبْ بِي مَعَكَ فَلَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي مَا رَزَقَكَ. قَالَ: فَأَخَذَ الْعَابِدُ بِيَدِهِ فَمَضَيَا جَمِيعاً حَتَّى انْتَهَيَا إِلَى الْمَاءِ. فَمَشَى وَ مَشَى إِبْرَاهِيمُ مَعَهُ حَتَّى انْتَهَيَا إِلَى مَنْزِلِهِ. فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ: أَيُّ الْأَيَّامِ أَعْظَمُ؟ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ: يَوْمُ الدِّينِ يَوْمٌ يُدَانُ النَّاسُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ. قَالَ: فَهَلْ لَكَ أَنْ تَرْفَعَ يَدَكَ وَ أَرْفَعَ يَدِي فَتَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُؤْمِنَنَا مِنْ شَرِّ ذَلِكَ الْيَوْمِ؟ فَقَالَ: وَ مَا تَصْنَعُ بِدَعْوَتِي فَوَ اللَّهِ إِنَّ لِي لَدَعْوَةً مُنْذُ ثَلَاثِينَ سَنَةً مَا أُجِبْتُ فِيهَا بِشَيْ‏ءٍ. فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ع: أَ وَ لَا أُخْبِرُكَ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ احْتُبِسَتْ دَعْوَتُكَ؟! قَالَ: بَلَى. قَالَ لَهُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً احْتَبَسَ دَعْوَتَهُ لِيُنَاجِيَهُ وَ يَسْأَلَهُ وَ يَطْلُبَ إِلَيْهِ وَ إِذَا أَبْغَضَ عَبْداً عَجَّلَ لَهُ دَعْوَتَهُ أَوْ أَلْقَى فِي قَلْبِهِ الْيَأْسَ مِنْهَا. ثُمَّ قَالَ لَهُ: وَ مَا كَانَتْ دَعْوَتُكَ؟ قَالَ: مَرَّ بِي غَنَمٌ وَ مَعَهُ غُلَامٌ لَهُ ذُؤَابَةٌ؛ فَقُلْتُ: يَا غُلَامُ لِمَنْ هَذَا الْغَنَمُ؟ فَقَالَ: لِإِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ. فَقُلْتُ: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ لَكَ فِي الْأَرْضِ خَلِيلٌ، فَأَرِنِيهِ. فَقَالَ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ع:‏ فَقَدِ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَكَ. أَنَا إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ الرَّحْمَنِ... . 📚الأمالي( للصدوق)، ص297 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1023) 📖 هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ 📖 ترجمه 💢این است پیشکش [پذیرایی ابتدایی] آنان روز جزا. سوره
. 1️⃣ «هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ» «هذا» علی‌القاعده اشاره به این زقوم و حمیم (خوردنی و نوشیدنی)ای است که در آیات قبل بحث شد. درباره اینکه مقصود از اینکه این «نُزُل» آنان در روز جزاست، «نُزُل» را: 🍃الف. برخی به معنای منزلگاه گرفته و لذا گفته‌اند یعنی این نوشیدنی و خوردنی‌ای که اشاره شد پاداش آنان در روز جزاست (مجمع البيان، ج‏9، ص334 ؛ تفسير القمي، ج‏2، ص349 ) . 🍃ب. بسیاری به معانی «پیشکش» و آنچه برای پذیرایی ابتدایی از میهمان آماده می‌کنند، دانسته‌اند؛ در واقع، آیه می‌فرماید این زقوم و حمیم که برای آن گمراهان تکذیب‌کننده آماده شده صرفا پذیرایی اولیه آنان در هنگام ورود به جهنم است؛ وای به وضعیتی که بعد از استقرار کامل آنان بدان مبتلا خواهند شد. (تفسير الصافي، ج‏5، ص126 ؛ الميزان، ج‏19، ص126 ) 🤔اگر به کاربردهای دیگر قرآنی این کلمه مراجعه کنیم می‌بینیم ظرفیت هر دو معنا تقریبا در تمام موارد وجود دارد؛ هرچند به نظر می‌رسد در برخی مانند «أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ» (صافات/62) احتمال معنای اول؛ و در برخی مانند «وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون‏؛ نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحيمٍ» (فصلت/31-32) احتمال معنای دوم بیشتر است. 📖نکته ٫تفسیری ◾️کلمه «نُزُل» ۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ▪️که ۳ موردش مشخصا در مورد جهنمیان است: أَ فَحَسِبَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبادي مِنْ دُوني‏ أَوْلِياءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرينَ نُزُلاً (کهف/102) «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ؛ لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ؛ فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَميمِ؛ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهيمِ؛ هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ» (واقعه/51-56) وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبینَ الضَّالِّینَ فَنُزُلٌ مِنْ حَميمٍ؛ وَ تَصْلِيَةُ جَحيم‏( واقعه/93-94) ▪️و 4 موردش در خصوص بهشتیان است: لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ (آل عمران/198) إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً (کهف/107) أَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى‏ نُزُلاً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (سجده/19) وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون‏؛ نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحيمٍ (فصلت/31-32) ▪️و ۱ مورد هست که به نظر می‌رسد ناظر به هر دوست: أَ ذلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ (صافات/62) @yekaye
یک آیه در روز
1023) 📖 هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ 📖 ترجمه 💢این است پیشکش [پذیرایی ابتدایی] آنان روز جزا. سوره
. 2️⃣ «هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ» چنانکه در نکات ادبی اشاره شد کلمه «دین» در ترکیب «یوم الدین» را در درجه اول به معنای جزا و حساب گرفته‌اند؛ هرچند برخی معنای «حکم و شریعت و آیین» و «طاعت» را در مورد آن منتفی ندانسته‌اند. ▪️این ترکیب 13 بار در قرآن کریم آمده است؛ که در اغلب آنها با توجه به سیاق و قبل و بعد آیه که ناظر به حساب و کتاب و جزایی است که افراد بدان گرفتار می‌شوند ظهورش در معنای «روز جزا» بیشتر است؛ مانند: وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلى‏ يَوْمِ الدِّينِ (حجر/35) وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتي‏ إِلى‏ يَوْمِ الدِّينِ (ص/78) وَ الَّذي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لي‏ خَطيئَتي‏ يَوْمَ الدِّينِ (شعراء/82) يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ؛ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُون‏ (ذاریات/12-13) «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ؛ لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ؛ فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَميمِ؛ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهيمِ؛ هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ» (واقعه/51-56) وَ الَّذينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ؛ وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُون‏ (معارج/26-27) وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفي‏ جَحيم‏؛ يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ (انفطار/15) وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ؛ ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ؛ يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّه‏ (انفطار/18) ▪️اگرچه در برخی ظرفیت همه معانی مذکور هست همانند: «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» (فاتحه/4) «وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ» (مدثر/46) «الَّذينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ؛ وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثيم»‏ (مطففین/11-12) «وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ» (صافات/20)، اما در همینها هم باز ظهور معنای «روز جزا» از بقیه معانی اگر بیشتر نباشد کمتر نیست؛ 🤔شاید بدین جهت است که اغلب مترجمان و مفسران این تعبیر را معادل «روز جزا» دانسته‌اند. @yekaye
یک آیه در روز
1023) 📖 هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ 📖 ترجمه 💢این است پیشکش [پذیرایی ابتدایی] آنان روز جزا. سوره
. 3️⃣ «هذا نُزُلُهُمْ یوْمَ الدِّینِ» با اینکه شروع آیات این فراز با تعبیر مخاطب بود «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» (واقعه/51) و ادامه‌اش هم باز با ضمیر مخاطب است: «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ» (واقعه/۵۷) اما در اینجا ضمیر را از مخاطب به غایب برگرداند. در واقع، مخاطب اصلی این آیات، پیامبر ص بود و از وی خواسته بود که این سخنان را به گمراهان تکذیبگر گوید: «قُلْ: إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ؛ لَمَجْمُوعُونَ إِلى‏ ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ إِنَّكُمْ ...». و این توضیح وضعیت گمراهان، مطالبی است که قرار بوده پیامبر ص به آن گمراهان بگوید؛ اما اینجا یک جمله معترضه است: سخن خود خداوند به پیامبر ص است؛ نه ادامه آنچه پیامبر به دستور خداوند بدانها باید می‌فرمود. 🤔اما چرا این مطلب را به صورت جمله معترضه آورد؟ (لازم به ذکر است در هیچیک از قرائاتی که به دست ما رسیده به صورت «هذا نُزُلُکُمْ ...» وجود ندارد) 🍃الف. سیر بحث عوض شد (در آیات قبل هشدارهایی بود درباره وضعیتی که در قیامت بدان گرفتار می‌آیند؛ اما آیات بعد را می‌توان به یک معنا دلیل و برهان بر اینکه آخرتی در کار هست دانست، چرا که محور آیات بعد این است که در همین عالم هم زمام همه امور به دست خداوند است و با دیدن این وضعیت نمی‌توانید در آخرت تردیدی بکنید) و اقتضای فصاحت و بلاغت این است که با یک جمله معترضه، تفاوت این روند بحث توجه داده شود. 🍃ب. ... @yekaye
الحمدللَّه الذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیرالمؤمنین والائمّة علیهم السّلام 💐🌹🌷عیدسعیدغدیر بر تمامی شیعیان و محبان امیرالمومنین و دوستداران عدالت علوی مبارک باد🌷🌹🥀 @souzanchi @yekaye