eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
114 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام زین العابدین ع روایت شده است که فرمودند: جای تعجب فراوان دارد کسی که مرگ را انکار می‌کند در حالی که هر روز و شب می‌بیند کسی را که می‌میرد؛ و جای تعجب فراوان دارد کسی که نشئه آخرت را انکار می‌کند در حالی که نشئه دنیا را می‌بیند. 📚الكافي، ج‏3، ص258 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ: عَجَبٌ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ الْمَوْتَ وَ هُوَ يَرَى مَنْ يَمُوتُ كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ؛ وَ الْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى وَ هُوَ يَرَى النَّشْأَةَ الْأُولَى. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ» بعد از اینکه به پیامبر فرمود که گمراهان تکذیب‌کننده را خطاب قرار دهد و به آنان هشدار دهد که در قیامت خوراکشان زقوم و نوشیدنی‌شان حمیم است؛ و فرمود این پذیرایی اولیه آنان است، اکنون آنان را عتاب کرد که: ما شما را آفریدیم؛ پس چرا تصدیق نمی‌کنید؟! ▪️یعنی اگر همین خلقتی که ما در مورد شما انجام داده ایم (و برای هیچکس قابل انکار نیست که خودش یک مخلوق است و خودبسنده نیست) دست کم از دو جهت کافی است که از تکذیبتان دست بردارید و از گمراهی بدر آیید: ▫️یکی از این جهت که ما یکبار قبلا شما را آفریده‌ایم؛ پس آفرینش مجدد شما کاملا برایمان ممکن است؛ یعنی مفادی شبیه آیه « «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ» (يس/79) ▫️دوم از این جهت که چون ما خالق شماییم پس به همه شئون و وضعیت شما و از جمله به اینکه نهایت کارتان چه خواهد شد کاملا آگاهیم؛ یعنی ما که شما را آفریده‌ایم می‌دانیم که با شما چه خواهیم کرد و سرانجامتان چه می‌شود؛ و از این جهت شبیه مفاد آیاتی می‌شود همچون: «أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» (ملك/14) «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ» (أنبياء/104) «وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا» (نساء/122) 📚(الميزان، ج‏19، ص131-132 ) @yekaye
. 2️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ ...» چرا نفرمود: «أنَا خَلَقْتُکم» و با تعبیر متکلم مع الغیر (ما آفریدیم) از آفرینش آنان سخن گفت؟ 🍃الف. این نه متکلم مع الغیر، بلکه از باب متکلم معظم لنفسه است. (شبیه سلاطین و پادشاهان که می‌گویند: ما دستور می‌دهیم که ...) 🍃ب. شاید اشاره است به آفرینشی که واسطه‌های فیض هم در کار بوده‌اند؛ در مقابل جایی که خداوند آفرینش را فقط به خودش نسبت می‌دهد. 💠تبصره معروفترین واسطه‌های فیض الهی در آفرینش که به ذهن می‌رسد فرشتگان‌اند که خداوند در جایی بر نقش آنان در تدبیر امور تاکید کرد: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرا» (نازعات/۵). اما حقیقت این است که دست کم در یک مورد مساله آفرینش فرشتگان را هم با ضمیر جمع تعبیر کرد و فرمود «أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُون‏» (صافات/۱50). پس چه‌بسا این واسطه فیض، انوار مقدس پیامبر اکرم ص و اهل بیت ایشان باشند؛ که مضمون واسطه فیض بودن آنان در روایات متعددی مورد تاکید بوده است (چنانکه مثلا در زیارت جامعه کبیره از امام هادی ع آمده است: بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ، وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ، وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَ بِكُمْ يَكْشِفُ الضُّرَّ). چیزی که می‌تواند موید این معنا باشد آمدن تعبیر «کم» در این آیه بعد از تعبیر «هم» در آيه قبل است. 🔖(توضیح بیشتر در تدبر۳. ب خواهد آمد) 🍃ج. ... @yekaye
. 3️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ ...» در آیات قبل ابتدا پیامبر فرمود که او این گمراهان را مورد خطاب قرار دهد؛ سپس خودش از آنان با ضمیر غایب تعبیر کرد و فرمود این پذیرایی اولیه آنان است؛ اکنون تعبیر کرد «ما شما را آفریدیم». این بازگشت از ضمیر غایب به مخاطب چه توجیهی دارد؟ 🍃الف. چون سیاق سیاق توبیخ و عتاب است، مخاطب قرار دادن این حالت را تشدید می‌کند. (الميزان، ج‏19، ص132) 🍃ب. مخاطب اولیه این آیات، پیامبر ص بود و از وی خواسته بود که این سخنان را به گمراهان تکذیبگر گوید: «قُلْ: إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ؛ لَمَجْمُوعُونَ إِلى‏ ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ إِنَّكُمْ ...»؛ و بدین سان این گمراهان مخاطب پیامبر ص قرار گرفتند. در آیه قبل از آنان با ضمیر غایب یاد کرد؛ که نشان می‌دهند ادامه آیات دیگر خطاب پیامبر ص به آنان نیست؛ ‌بلکه سخن و خطاب خداوند با پیامبرش است؛ اکنون چه‌بسا با تعبیر «ما» پیامبر ص را به نحو طولی در کنار خود نشاند (بر اساس این مبنا که برخی از مواردی که خداوند فعل خود را ضمیر جمع بیان می‌کند اشاره‌ای به نقش‌آفرینی اسباب و عللی دارد که خود وی آنها را اسباب قرار داده است؛ (توضیح بیشتر در جلسه 97 تدبر۵) و اکنون خداوند همراه با پیامبرش این گمراهان را خطاب قرار می‌دهند؛ که اگر چنین باشد چون تعبیر می‌کند «ما شما را آفریدیم» اشاره ضمنی‌ای دارد به واسطه فیض بودن پیامبر اکرم ص؛‌که در این آفرینش الهی وی هم نقشی ایفا کرده است. 🔖(ر.ک. تدبر۲.ب) 🍃ج. ... @yekaye
. 4️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ» فرمود چرا تصدیق نمی‌کنید؟! این تصدیق ناظر به چه چیز است و به تعبیر دیگر، متعلق این تصدیق چیست؟ 🍃الف. در قبال هم تکذیبی است که در ابتدای این فراز اشاره شد «ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ» (واقعه/51) و همان اقوالی که در آنجا مطرح شد در اینجا نیز قابل طرح است؛ یعنی می‌تواند ناظر به توحید و نبوت و معاد باشد یا به هر حقیقتی (جلسه 1018، تدبر۳) 🍃ب. می‌تواند ناظر به حقیقت داشتن آخرت و عذاب‌هایی باشد که در آیات قبل بدانها پرداخته شد. 🍃ج. می‌تواند ناظر به استبعاد آنان نسبت به اصل برانگیخته شدن بعد از مرگ باشد به قرینه اینکه این سخن که «چرا تصدیق نمی‌کنید؟!» را متفرع کرد بر آفرینش اولیه خود آنان. (تدبر۱) 🍃د. ... @yekaye @yekaye
. 5️⃣ «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ» توبيخ بعد از استدلال است: اول مى‏فرمايد: «ما شما را آفریدیم» سپس توبيخ مى‏كند: «پس چرا تصدیق نمی‌کنید» (تفسير نور، ج‏9، ص434) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1025) 📖 أ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ 📖 ترجمه 💢آيا دقت کرده‌اید در آنچه با [ریختن] منی مقدر می‌کنید؟! سوره واقعه (56) آیه 58 1399/5/21 21 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹تُمْنُونَ قبلا بیان شد که ▪️ماده «منی» در اصل به معنای «تقدیرِ» (=اندازه‌گیریِ) چیزی می‌باشد ویا اینکه حکمی در مورد آن چیز محقق گردد. به «منیِ» انسان و حیوانات از این جهت «منی» می‌گویند که خلقت آنها از این طریق مقدر شده است. ▫️ برخی گفته‌اند اصل این ماده به معنای میل به حصول چیزی است که البته در آن نوعی تقدیر و اندازه‌گیری هم مد نظر باشد. و «منی» همچنی به معنای «قصد» هم به کار رفته است؛ که ممکن است «منی» اصطلاحی هم از این جهت باشد که بروز و ظهور نوعی قصد و میل است. ▪️در تفاوت «نطفه» با «منی» هم توضیح داده‌اند که «نطفه» در اصل به معنای «آب قلیل» بوده است و به خاطر کثرت استعمالش در مورد «منی» کم‌کم فقط این معنا از آن فهمیده می‌شود؛ اما «منی»، از این جهت بر آن اطلاق می‌شود که فرزند از آن مقدر می‌گردد. ▪️«أمنی یُمنی» را اغلب به همان معنای «مقدر کردن» دانسته‌اند و لذا تعبیر «أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‏» اشاره است به منی‌ای که به اراده خداوند انسان از آن مقدر می‌شود و برخی آن را هم‌معنای «منی الرجل» (منی از آن مرد خارج شد) دانسته‌اند؛ یعنی اشاره است به منی‌ای که از انسان خارج می‌شود؛ و حتی برخی تعبیر کرده‌اند که این به معنای ریختن منی در رَحِم می‌باشد؛ و هرچند کاربرد آن در آیه «مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‏» (نجم/46) با معنای اول هم سازگار است اما چه‌بسا کاربرد آن در آیه «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ» (واقعه/58) هم موید ترجیح معنای دوم باشد. «استمناء» هم آن است که شخص خودش «منی» را طلب کند (کاری کند که منی از او خارج شود). ▪️«مَنِیّة» به معنای «مرگ» است از این جهت که برای همگان مقدر شده است. ▪️«تَمَنِّي‏» (فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ ... وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً، بقره/94-95 وجمعه/6-7؛ وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ، آل‌عمران/143؛ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ، نساء/31؛ وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ، قصص/82؛ أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّى، نجم/24) به معنای آرزویی است که شخص در نظر گرفته است و گفته‌اند در واقع یک نوع معین و مقدر کردن چیزی در ذهن است و چون غالبا بر اساس تخمین و گمان بوده است و غالبا نادرست درمی‌آمده، اغلب برای آرزوهای بی‌پشتوانه به کار می‌رود؛ چنانکه مرحوم طبرسی توضیح داده که «تمنی» آن است که وقتی چیزی واقع شده باشد شخص بگوید ای کاش نمی‌شد؛ و یا اگر رخ نداده باشد بگوید ای کاش رخ می داد؛ و از ابوهاشم نقل کرده که تمنی حصول یک معنای در دل است، نه از مقوله شهوت است و نه اراده؛ زیرا اراده فقط به چیزی تعلق می‌گیرد که رخ دادنش صحیح و ممکن باشد و شهوت هم بدان چیزی که گذشته است تعلق نمی‌گیرد؛ در حالی که تمنی غالبا نسبت به گذشته است. [در فارسی تعبیر «تمنا کردن» از همین ماده است]. ▫️البته «تمنی» در معنای قرائت کردن و تلاوت کردن هم به کار می‌رود: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في‏ أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ» (حج/۵۲) و درباره وجه تسمیه‌اش گفته‌اند چون قرائت و تلاوت مقدر کردن و قرار دادن هر آیه‌ای در موضع خودش است. ▪️«اُمْنِيَّة» (إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ في‏ أُمْنِيَّتِهِ؛ حج/۵۲) صورتی است که از تمنای چیزی در ذهن حاصل می‌آید و جمع آن «أَمانِيَّ» (لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِیّ، بقره/۷۸؛ لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتاب، نساء/۱۲۳) می‌باشد؛ و از آنجا که دروغ هم تصور چیزی است که واقعیت ندارد گاه به «کذب» تمنی و آرزو می‌گویند چنانکه مجاهد در توضیح آیه « وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَ» این کلمه را بر «کذب» تطبیق کرده است؛ و وقتی به وزن تفعیل برود «منّی یمنّی» (وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُم ... يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ؛ نساء/۱۱۹-۱۲۰) به معنای آن است که با مشتبه کردن امور، امنیه و آرزویی در شخصی ایجاد کنند. 🔖جلسه ۳۹۵ http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-37/ 📖اختلاف قرائت ▪️در اغلب قرائات به همین صورت فعل باب افعال «تُمْنُونَ» قرائت شده است؛ ▪️اما در برخی از قرائات غیرمشهور (ابن عباس و أبو سمال و محمد بن سميفع و أشهب عقيلي) به صورت فعل ثلاثی مجرد «تَمْنُونَ» قرائت شده است. 📚 (معجم القراءات ج۹، ص308 ) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) روایت شده است که یکبار ابوحنیفه بر امام صادق ع وارد شد و امام ع وی را از اینکه به قیاس* اقدام می‌کند و بر اسسا قیاس در دین خدا فتوا می‌دهد برحذر داشتند و با استدلال‌های مختلف نادرست بودن رویه قیاس را برملا کردند. در فرازی از این گفتگو آمده است: سپس فرمود: آیا ادرار کثیف و ناپاک‌تر است یا منی؟ گفت: ادرار. فرمود: پس بر اساس رویه قیاسی تو، باید غسل برای ادرار واجب می‌شد نه برای منی! در حالی که خداوند غسل را برای منی واجب کرد نه برای ادرار. سدس خود حضرت توضیح دادند: زیرا منی یک امر اختیاری است و از تمام پیکر انسان ریشه می‌گیرد و در زمانهای خاصی حاصل می‌شود؛ اما ادرار یک امر اضطراری و غیرقابل اجتناب است و هر روز بارها رخ می‌دهد. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص253 أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي وَ أَبُو نُعَيْمٍ فِي الْحِلْيَةِ وَ صَاحِبُ الرَّوْضَةِ بِالْإِسْنَادِ وَ الرِّوَايَةُ يَزِيدُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيِّ وَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ أَنَّهُ دَخَلَ ابْنُ شُبْرُمَةَ وَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى الصَّادِقِ ع فَقَالَ لِأَبِي حَنِيفَةَ اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَقِسِ الدِّينَ بِرَأْيِكَ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ بِالسُّجُودِ فَقَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ... ثُمَّ قَالَ الْبَوْلُ أَقْذَرُ أَمِ الْمَنِيُّ؟ قَالَ: الْبَوْلُ. قَالَ: يَجِبُ عَلَى قِيَاسِكَ أَنْ يَجِبَ الْغُسْلُ مِنَ الْبَوْلِ دُونَ الْمَنِيِّ وَ قَدْ أَوْجَبَ اللَّهُ الْغُسْلَ مِنَ الْمَنِيِّ دُونَ الْبَوْلِ. ثُمَّ قَالَ ع: لِأَنَّ الْمَنِيَّ اخْتِيَارٌ وَ يَخْرُجُ مِنْ جَمِيعِ الْجَسَدِ وَ يَكُونُ فِي الْأَيَّامِ وَ الْبَوْلُ ضَرُورَةٌ وَ يَكُونُ فِي الْيَوْمِ مَرَّاتٍ ... ✳️* قیاس در فقه یعنی بر اساس ظن شخصی و مثلا صرفا به خاطر شباهتی که به نظر ما بین دو چیز وجود دارد درباره چیزی که حکمش را در کتاب و سنت پیدا نکرده‌ایم فتوا بدهیم. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ» در آیه قبل آن گمراهان تکذیب‌گر را مواخذه کرد که چرا روال تکذیب حقیقت در پیش گرفته‌اید و حق را تصدیق نمی‌کنید. از این آیه به بعد با آوردن تعبیر «أَ فَرَأَیتُمْ» به چهار مطلب را تذکر می‌دهد و می‌خواهد بفرماید که اگر هریک از این چهار مطلب را جدی مورد توجه قرار می‌دادید باید از تکذیبتان دست برمی‌داشتید: ▪️منی‌ای که از خودتان بیرون می‌آید و بچه‌ای شکل می‌گیرد؛ که آیا واقعا خودتان او را آفریدید؟ ▪️کشت و زراعتی که انجام می‌دهید که آیا واقعا شمایید که آن را به ثمر می‌رسانید؟ ▪️آبی که می‌نوشید که آیا واقعا شمایید که آن را برای خود مهیا می‌کنید؟ و ▪️آتشی که برمی‌افروزید که آیا واقعا شمایید که آن را شعله ور می‌کنید؟ 💢آنچه وجه مشترک همه اینهاست آن است که کاری است که همه ما به طور عادی و طبیعی انجام می‌دهیم و در حالت عادی خودمان را فاعل و ایجادکننده آنها می‌دانیم؛ اما اگر ذره‌ای تامل کنیم بلافاصله متوجه می‌شویم که گویی ما در همین کارهای عادی و روزمره‌مان هم هیچ‌کاره‌ایم. در هر صورت، از همین منی شروع می‌کند که هر انسانی که فرزنددار می‌شود این نقش‌آفرینی را در ایجاد فرزندش داشته است؛ در عین حال هیچکس از مکانیسم آن ایجاد (و حتی اینکه واقعا با این خروج منی در این نوبت قطعا فرزندی شکل می‌گیرد یا خیر) آگاهی ندارد؛ و برای هرکس واضح است که نمی‌تواند خودش را آفریدگار فرزندش بداند. 💠تبصره برخلاف آنچه در عوام مشهور شده منی خاص مردان نیست؛ بلکه در روایات متعدد از منی زنان [بویژه با دو تعبیر «مَاءُ الرَّجُلِ» و «مَاءَ الْمَرْأَةِ»؛ شبیه اولین روایت جلسه بعد] هم سخن به میان آمده است؛ و لذا غسل جنابت ناشی از احتلام فقط برای مردان نیست؛ و امروز شک نداریم که در شکل‌گیری جنین، اسپرم مرد و اوول زن هر دو نقش‌آفرینی می‌کنند؛ و از این رو، این آیه هم مردان و هم زنان را خطاب قرار داده است نه فقط مردان را. @yekaye
. 2️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ» چنانکه در بحث ادبی اشاره شد کلمه «تُمْنُونَ» هم به معنای «ریختن منی» به کار می‌رود و هم به معنای مطلق «مقدر کردن»؛ و از این رو شاید مناسب است که عبارت «ما تُمْنُونَ» را به «آنچه با [ریختن] منی مقدر می‌کنید» ترجمه کنیم. با این حال دیدگاه‌های دیگری هم درباره مقصود از این عبارت در کلمات مترجمان و مفسران مشاهده می‌شود؛ از جمله: 🍃الف. اینکه این عبارت به نحوی ناظر به سابقه خود شخص برگردد که قبلا منی و نطفه‌ای ناچیز بیش نبوده؛ و آنگاه به نظر می‌رسد کسانی که این طور ترجمه می‌کنند این آیه را بیشتر متفرع بر آیه قبل می‌گیرند (که خداوند تذکر داد ما بودیم که شما را آفریدیم) تا ناظر به آیه بعد (شبیه توضیحی که در التحرير و التنوير، ج‏27، ص287 آمده است) و اگر هم ناظر به آیه بعد باشد گویی می‌خواهد بفرماید که آیا شما خالق خودتان هستید یا ما خالق شماییم. مثلا به این ترجمه‌ها دقت کنید: ▫️آيا نديديد (و به حقيقت در نيافتيد) كه نخست شما نطفه‏اى (بى‏قدر و قابليّت) بوديد؟ (الهی قمشه‌ای) ▫️آيا نديديد كه از نطفه‏اى بوديد (سید کاظم ارفع) ▫️آيا نديديد كه از اول شما نطفه‏اى بوديد (سید محمد ابراهیم بروجردی) ▫️آيا توجه نكرديد كه نخست شما نطفه بوديد؟ (کاویانپور) ▫️نديديد آيا در آغاز كار / يكى نطفه بوديد ناچيز و خوار (مجد) لازم به ذکر است که در ۵۵ ترجمه‌ای که در نرم‌افزار جامع تفاسیر نور موجود بود غالبا این را به همان ریختن منی تعبیر کرده‌اند و فقط همین موارد فوق چنین برداشتی کردند و در 144 تفسیری که در این نرم‌افزار موجود است هیچ تفسیری یافت نشد که چنین ترجمه‌ای را صریحا تایید کند؛‌ غیر عبارتی از تفسیر بانو امین (مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏12، ص92 ) و عبارتی از تفسیر آل سعدی (متوفی قرن۱۴) (تيسير الكريم الرحمن، ص1006 ) و نیز عبارتی از تفسیر فخر رازی (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص416 ) که شاید کسی بتواند این عبارات را موید چنین برداشتی بداند. 🍃ب. این عبارت برگرفته از «منیه» و ناظربه آرزو کردن اشخاص باشد نه خروج منی؛ آنگاه آیه بعد گویی می‌خواهد بفرماید که آیا شما هستید که آرزوهایتان را به مرحله وجود خارجی می‌رسانید یا ما؟ مثلا به این ترجمه‌ها دقت کنید: تُمْنُونَ: آرزو ميكنيد، ميخواهيد. ... آيا پس ديديد آنچه را كه آرزو مي‌كرديد؛ آيا شما آفريديد آنرا و يا ما آفريننده هستيم (تفسیر روشن، ج‏16، ص85-86) 🍃ج. ... @yekaye
. 3️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ...» در تبليغ و مجادله، با استفاده از شيوه سؤال و پرسش، وجدان مخاطبان را بيدار و به يارى فراخوانيم. (تفسير نور، ج‏9، ص435) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1026) 📖 أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شمایید که آن را می‌آفرینید یا ماییم که آفرینندگانیم؟! سوره واقعه (56) آیه 59 1399/5/23 23 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
🔹تَخْلُقُونَهُ / الْخالِقُونَ ▪️در دو آیه قبل‌تر بیان شد که کلمه «خَلق» مصدری است (= آفرینش) که در بسیاری از موارد در معنای مفعولی به کار می‌رود (= مخلوق، آفریده شده) و در این آیه هر دو معنا (آفرینش، آفریدگان) می‌تواند اراده شده باشد. ▪️اهل لغت معتقدند اصل این ماده دلالت بر «تقدیر» (تعیین اندازه) داشته است، چنانکه «خُلق» (به معنای خوی و خصلت و اخلاقیات شخصی) را هم از این جهت «خلق» نامیده‌اند که بیانگر ویژگی‌هایی است که در صاحب آن معین و مقدر شده است و برخی گفته‌اند کلمه «خلق» به نحو خاص به معنای «ایجاد کردن بر اساس یک کیفیت [و محاسبه] خاص» می‌باشد که هم در مورد ایجاد بی‌سابقه، و هم ایجاد چیزی از چیز دیگر به کار می‌رود. 🔖جلسه ۱۰۲۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-57/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام حسن عسکری روایتی طولانی در تفسیر آیات سوره بقره که داستان گاو بنی‌اسرائیل است روایت شده است. در فرازی از این روایت آمده است: و این است آنچه که خداوند عز و جل حکایت کرد: «و هنگامی که موسی به قومش گفت که همانا خداوند به شما دستور می‌دهد« یعنی دستور خواهد داد «که گاوی را ذبح کنید» اگر که می‌خواهید از قاتل باخبر شوید؛ و با قسمتی از آن به مقتول بزنید تا زنده شود و از قاتل خبر دهد. «گفتند» ای موسی «ما را مسخره گرفته‌ای؟» و گمان می‌کنی که خداوند به ما دستور می‌دهد که گاوی را ذبح کنیم و قطعه‌ای از این مردار را برگیریم و با آن به آن مرده بزنیم، آنگاه یکی از این دو مردار به خاطر برخورد با مردار دیگر زنده می‌شود؟ چگونه چنین چیزی می‌شود؟ حضرت موسی «گفت: به خداوند پناه می‌برم که از جاهلان باشم» (بقره/۶۷) و به خداوند متعال چیزی را نسبت دهم که به من نگفته باشد؛ ‌و اینکه از جاهلان باشم و با امر خدا بر اساس قیاس بدانچه مشاهده کرده‌ام مخالفت کنم و سخن خداوند عز و جل و امر او را کنار بگذارم. سپس حضرت موسی ع به آنها فرمود: آیا چنین نیست که منی مرد یک نطفه مرده (غیرزنده) است و منی زن هم همین طور؛ و این دو شیء ‌مرده با هم برخورد می‌کنند و خداوند متعال از برخورد این دو مرده یک انسان زنده با سر و سامان ایجاد می‌کند؟ ... در فراز دیگری از این داستان در ادامه آیات، امام حسن عسگری فرمودند: [خداوند فرمود] «پس گفتیم که به آن بزنند با قسمتی از این» یعنی قسمتی از گاو «این چنین خداوند مرده را زنده می‌کند» (بقره/۷۳) در دنیا و آخرت همان گونه که مرداری را با برخورد به مردار دیگر زنده کرد. اما در دنیا پس همین که منی مرد به منی زن برخورد می‌کند و خداوند آن چیزی را که در صلب‌ها و رَحِم‌ها بوده را زنده می‌گرداند؛ و اما در آخرت پس همانا خداوند متعال نازل می‌کند بین دو نفخه صور و بعد از نفخه اول، از پایین آسمان دنیا از آن «دریای آکنده» (طور/۶) و آن چیزی شبیه منی مردان است، پس از آن بارانی بر زمین می‌بارد و آن آب منی‌مانند با مردگان پوسیده درمی‌آمیزد پس از زمین می‌رویند و زنده می‌شوند... 📚التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص275-276 و 282 قَالَ الْإِمَامُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیهُودِ الْمَدِینَةِ: وَ اذْكُرُوا «إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» ... فَذَلِكَ مَا حَكَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ» أَی سَیأْمُرُكُمْ «أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» إِنْ أَرَدْتُمُ الْوُقُوفَ عَلَى الْقَاتِلِ، وَ تَضْرِبُوا الْمَقْتُولَ بِبَعْضِهَا لِیحْیا وَ یخْبِرَ بِالْقَاتِلِ. «قالُوا» یا مُوسَى «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً» [وَ] سُخْرِیةً تَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ یأْمُرُنَا أَنْ نَذْبَحَ بَقَرَةً، وَ نَأْخُذَ قِطْعَةً مِنْ مَیتٍ، وَ نَضْرِبَ بِهَا مَیتاً، فَیحْیا أَحَدُ الْمَیتَینِ بِمُلَاقَاةِ بَعْضِ الْمَیتِ الْآخَرِ [لَهُ‏]، فَكَیفَ یكُونُ هَذَا؟ «قالَ» مُوسَى «أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ» أَنْسُبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مَا لَمْ یقُلْ لِی، وَ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ، أُعَارِضَ أَمْرَ اللَّهِ بِقِیاسِی عَلَى مَا شَاهَدْتُ، دَافِعاً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمْرِهِ. ثُمَّ قَالَ مُوسَى ع: أَ وَ لَیسَ مَاءُ الرَّجُلِ نُطْفَةً مَیتَةً، وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ كَذَلِكَ، مَیتَانِ یلْتَقِیانِ فَیحْدِثُ اللَّهُ تَعَالِی مِنِ الْتِقَاءِ الْمَیتَینِ بَشَراً حَیاً سَوِیاً ...* ... «فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها» بِبَعْضِ الْبَقَرَةِ «كَذلِكَ یحْی اللَّهُ الْمَوْتى»‏ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ كَمَا أَحْیا الْمَیتَ بِمُلَاقَاةِ مَیتٍ آخَرَ لَهُ. أَمَّا فِی الدُّنْیا فَیلَاقِی مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ فَیحْیی اللَّهُ الَّذِی كَانَ فِی الْأَصْلَابِ وَ الْأَرْحَامِ حَیاً. وَ أَمَّا فِی الْآخِرَةِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ینْزِلُ بَینَ نَفْخَتَی الصُّورِ بَعْدَ مَا ینْفَخَ النَّفْخَةُ الْأُولَى مِنْ دُوَینِ السَّمَاءِ الدُّنْیا مِنَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [فِیهِ‏] وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ هِی مَنِی كَمَنِی الرِّجَالِ، فَیمْطُرُ ذَلِكَ عَلَى الْأَرْضِ فَیلْقَى الْمَاءُ الْمَنِی مَعَ الْأَمْوَاتِ الْبَالِیةِ فَینْبُتُونَ مِنَ الْأَرْضِ وَ یحْیوْنَ. ✳️ استدلال حضرت موسی ع دو فراز دارد که فراز دومش به آیه 63 مرتبط می‌شود که ان شاءالله در آنجا (جلسه 1031) خواهد آمد. @yekaye