eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
115 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
1026) 📖 أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شمایید که آن را می‌آفرینید یا ماییم که آفرینندگانیم؟! سوره واقعه (56) آیه 59 1399/5/23 23 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
🔹تَخْلُقُونَهُ / الْخالِقُونَ ▪️در دو آیه قبل‌تر بیان شد که کلمه «خَلق» مصدری است (= آفرینش) که در بسیاری از موارد در معنای مفعولی به کار می‌رود (= مخلوق، آفریده شده) و در این آیه هر دو معنا (آفرینش، آفریدگان) می‌تواند اراده شده باشد. ▪️اهل لغت معتقدند اصل این ماده دلالت بر «تقدیر» (تعیین اندازه) داشته است، چنانکه «خُلق» (به معنای خوی و خصلت و اخلاقیات شخصی) را هم از این جهت «خلق» نامیده‌اند که بیانگر ویژگی‌هایی است که در صاحب آن معین و مقدر شده است و برخی گفته‌اند کلمه «خلق» به نحو خاص به معنای «ایجاد کردن بر اساس یک کیفیت [و محاسبه] خاص» می‌باشد که هم در مورد ایجاد بی‌سابقه، و هم ایجاد چیزی از چیز دیگر به کار می‌رود. 🔖جلسه ۱۰۲۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-57/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام حسن عسکری روایتی طولانی در تفسیر آیات سوره بقره که داستان گاو بنی‌اسرائیل است روایت شده است. در فرازی از این روایت آمده است: و این است آنچه که خداوند عز و جل حکایت کرد: «و هنگامی که موسی به قومش گفت که همانا خداوند به شما دستور می‌دهد« یعنی دستور خواهد داد «که گاوی را ذبح کنید» اگر که می‌خواهید از قاتل باخبر شوید؛ و با قسمتی از آن به مقتول بزنید تا زنده شود و از قاتل خبر دهد. «گفتند» ای موسی «ما را مسخره گرفته‌ای؟» و گمان می‌کنی که خداوند به ما دستور می‌دهد که گاوی را ذبح کنیم و قطعه‌ای از این مردار را برگیریم و با آن به آن مرده بزنیم، آنگاه یکی از این دو مردار به خاطر برخورد با مردار دیگر زنده می‌شود؟ چگونه چنین چیزی می‌شود؟ حضرت موسی «گفت: به خداوند پناه می‌برم که از جاهلان باشم» (بقره/۶۷) و به خداوند متعال چیزی را نسبت دهم که به من نگفته باشد؛ ‌و اینکه از جاهلان باشم و با امر خدا بر اساس قیاس بدانچه مشاهده کرده‌ام مخالفت کنم و سخن خداوند عز و جل و امر او را کنار بگذارم. سپس حضرت موسی ع به آنها فرمود: آیا چنین نیست که منی مرد یک نطفه مرده (غیرزنده) است و منی زن هم همین طور؛ و این دو شیء ‌مرده با هم برخورد می‌کنند و خداوند متعال از برخورد این دو مرده یک انسان زنده با سر و سامان ایجاد می‌کند؟ ... در فراز دیگری از این داستان در ادامه آیات، امام حسن عسگری فرمودند: [خداوند فرمود] «پس گفتیم که به آن بزنند با قسمتی از این» یعنی قسمتی از گاو «این چنین خداوند مرده را زنده می‌کند» (بقره/۷۳) در دنیا و آخرت همان گونه که مرداری را با برخورد به مردار دیگر زنده کرد. اما در دنیا پس همین که منی مرد به منی زن برخورد می‌کند و خداوند آن چیزی را که در صلب‌ها و رَحِم‌ها بوده را زنده می‌گرداند؛ و اما در آخرت پس همانا خداوند متعال نازل می‌کند بین دو نفخه صور و بعد از نفخه اول، از پایین آسمان دنیا از آن «دریای آکنده» (طور/۶) و آن چیزی شبیه منی مردان است، پس از آن بارانی بر زمین می‌بارد و آن آب منی‌مانند با مردگان پوسیده درمی‌آمیزد پس از زمین می‌رویند و زنده می‌شوند... 📚التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری علیه السلام، ص275-276 و 282 قَالَ الْإِمَامُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیهُودِ الْمَدِینَةِ: وَ اذْكُرُوا «إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» ... فَذَلِكَ مَا حَكَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ» أَی سَیأْمُرُكُمْ «أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» إِنْ أَرَدْتُمُ الْوُقُوفَ عَلَى الْقَاتِلِ، وَ تَضْرِبُوا الْمَقْتُولَ بِبَعْضِهَا لِیحْیا وَ یخْبِرَ بِالْقَاتِلِ. «قالُوا» یا مُوسَى «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً» [وَ] سُخْرِیةً تَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ یأْمُرُنَا أَنْ نَذْبَحَ بَقَرَةً، وَ نَأْخُذَ قِطْعَةً مِنْ مَیتٍ، وَ نَضْرِبَ بِهَا مَیتاً، فَیحْیا أَحَدُ الْمَیتَینِ بِمُلَاقَاةِ بَعْضِ الْمَیتِ الْآخَرِ [لَهُ‏]، فَكَیفَ یكُونُ هَذَا؟ «قالَ» مُوسَى «أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ» أَنْسُبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مَا لَمْ یقُلْ لِی، وَ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ، أُعَارِضَ أَمْرَ اللَّهِ بِقِیاسِی عَلَى مَا شَاهَدْتُ، دَافِعاً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمْرِهِ. ثُمَّ قَالَ مُوسَى ع: أَ وَ لَیسَ مَاءُ الرَّجُلِ نُطْفَةً مَیتَةً، وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ كَذَلِكَ، مَیتَانِ یلْتَقِیانِ فَیحْدِثُ اللَّهُ تَعَالِی مِنِ الْتِقَاءِ الْمَیتَینِ بَشَراً حَیاً سَوِیاً ...* ... «فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها» بِبَعْضِ الْبَقَرَةِ «كَذلِكَ یحْی اللَّهُ الْمَوْتى»‏ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ كَمَا أَحْیا الْمَیتَ بِمُلَاقَاةِ مَیتٍ آخَرَ لَهُ. أَمَّا فِی الدُّنْیا فَیلَاقِی مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ فَیحْیی اللَّهُ الَّذِی كَانَ فِی الْأَصْلَابِ وَ الْأَرْحَامِ حَیاً. وَ أَمَّا فِی الْآخِرَةِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى ینْزِلُ بَینَ نَفْخَتَی الصُّورِ بَعْدَ مَا ینْفَخَ النَّفْخَةُ الْأُولَى مِنْ دُوَینِ السَّمَاءِ الدُّنْیا مِنَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [فِیهِ‏] وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ هِی مَنِی كَمَنِی الرِّجَالِ، فَیمْطُرُ ذَلِكَ عَلَى الْأَرْضِ فَیلْقَى الْمَاءُ الْمَنِی مَعَ الْأَمْوَاتِ الْبَالِیةِ فَینْبُتُونَ مِنَ الْأَرْضِ وَ یحْیوْنَ. ✳️ استدلال حضرت موسی ع دو فراز دارد که فراز دومش به آیه 63 مرتبط می‌شود که ان شاءالله در آنجا (جلسه 1031) خواهد آمد. @yekaye
☀️۲) در فرازی از روایت معروف به توحید مفضل از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: ای مفضل به بیان افرینش انسان آغاز می‌كنیم؛ پس از ان عبرت بیاموز. نخستین مرحلۀ آن تدبیر جنین در رحم است او در تاریكی های سه گانه در حجاب است: تاریكی شكم؛ تاریكی رحم؛ و تاریكی بچه‌دان؛ به طوری كه نه می‌تواند غذایی برای خود فراهم آورد یا گزندی را از خود دور كند یا سودی را به سوی خویش كشاند یا زیانی را از خویش براند؛ غذایش از خون حیض به او می‌رسد چنان كه آب گیاه را تغذیه می‌كند. این پیوسته خوراك اوست تا آن گاه كه چون خلقتش كامل شد و بدنش محكم گردید و پوستش برای تماس با هوا و چشمش برای دریافت نور آماده شد درد زایمان مادرش را می‌گیرد و او جنین را سخت ناراحت می‌كند و بر او فشار می‌آورد تا آن كه زاده شود. چون زاده شد آن خونی كه از خون مادرش او را تغذیه می‌كرد به پستان های مادرش منتقل می‌گردد و آن مزه و رنگ قبلی به نوع دیگری از غذا تبدیل می‌شود كه برای بدن نوزاد سازگارتر از خون است و هنگام نیازش به آن به او می‌رسد. زمانی كه به دنیا می‌آید دهانش را مزه مزه می‌كند و لبانش را تكان می‌دهد و با این كار شیر می‌طلبد و پستان های مادرش را همچون دو خیک که برای حاجت وی آویخته شده می‌یابد؛‌تا زمانی که بدن تر و تازه است و معده و روده نازک و اعضای بدنش نرم است از آن تغذیه می‌کند ... 📚توحید المفضل، ص47-48؛ 📚 بحار الأنوار، ج۳، ص۶۲ و ج‏57، ص378 📚 (ترجمه برگرفته از کتاب انسان‌شناسی از منظر قرآن و حدیث (ری‌شهری)، ص87) رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَال‏ ... فَدَخَلْتُ عَلَى مَوْلَای صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ فَرَآنِی مُنْكَسِراً فَقَال‏ ... نَبْتَدِئُ یا مُفَضَّلُ بِذِكْرِ خَلْقِ الْإِنْسَانِ فَاعْتَبِرْ بِهِ فَأَوَّلُ‏ ذَلِكَ مَا یدَبَّرُ بِهِ الْجَنِینُ فِی الرَّحِمِ وَ هُوَ مَحْجُوبٌ فِی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ظُلْمَةِ الْبَطْنِ وَ ظُلْمَةِ الرَّحِمِ وَ ظُلْمَةِ الْمَشِیمَةِ حَیثُ لَا حِیلَةَ عِنْدَهُ فِی طَلَبِ غِذَاءٍ وَ لَا دَفْعِ أَذًى وَ لَا اسْتِجْلَابِ مَنْفَعَةٍ وَ لَا دَفْعِ مَضَرَّةٍ فَإِنَّهُ یجْرِی إِلَیهِ مِنْ دَمِ الْحَیضِ مَا یغْذُوهُ كَمَا یغْذُو الْمَاءُ النَّبَاتَ. فَلَا یزَالُ ذَلِكَ غِذَاءَهُ حَتَّى إِذَا كَمَلَ خَلْقُهُ وَ اسْتَحْكَمَ بَدَنُهُ وَ قَوِی أَدِیمُهُ عَلَى مُبَاشَرَةِ الْهَوَاءِ وَ بَصَرُهُ عَلَى مُلَاقَاةِ الضِّیاءِ هَاجَ الطَّلْقُ بِأُمِّهِ فَأَزْعَجَهُ أَشَدَّ إِزْعَاجٍ وَ أَعْنَفَهُ حَتَّى یولَدَ فَإِذَا [وَ إِذَا] وُلِدَ صَرَفَ ذَلِكَ الدَّمَ الَّذِی كَانَ یغْذُوهُ مِنْ دَمِ أُمِّهِ إِلَى ثَدْیهَا [ثَدْییهَا] وَ [فَ] انْقَلَبَ الطَّعْمُ وَ اللَّوْنُ إِلَى ضَرْبٍ آخَرَ مِنَ الْغِذَاءِ وَ هُوَ أَشَدُّ مُوَافَقَةً لِلْمَوْلُودِ مِنَ الدَّمِ فَیوَافِیهِ فِی وَقْتِ حَاجَتِهِ إِلَیهِ فَحِینَ یولَدُ قَدْ تَلَمَّظَ وَ حَرَّكَ شَفَتَیهِ طَلَباً لِلرَّضَاعِ فَهُوَ یجِدُ ثَدْی [ثَدْیی] أُمِّهِ كَالْإِدَاوَتَینِ الْمُعَلَّقَتَینِ لِحَاجَتِهِ فَلَا یزَالُ یغْتَذِی بِاللَّبَنِ مَا دَامَ رَطْبَ الْبَدَنِ رَقِیقَ الْأَمْعَاءِ لَینَ الْأَعْضَاءِ ... @yekaye
☀️۳) در منابع اهل سنت از حجر مرادی روایت شده که گفته است: خدمت حضرت علی ع بودم و می‌نشیدم که داشت نماز شب می‌خواند و چون به این آیه رسید که «آیا دقت کرده‌اید در آنچه با [ریختن] منی مقدر می‌کنید؟! آیا شمایید که آن را می‌آفرینید یا ماییم که آفرینندگانیم؟!» (واقعه/58-59) سه بار فرمود: بلکه تویی پروردگارا ! سپس قرائت کرد تا رسید به آیه: «آیا شمایید که آن را کشت می‌کنید یا ماییم که کشتکارانیم؟!» (واقعه/63) و سه بار فرمود: بلکه تویی پروردگارا ! سپس قرائت کرد تا رسید به آیه: «آیا شمایید که آن را نازل می‌کنید یا ماییم که نازل‌کنندگانیم؟!» (واقعه/69) و سه بار فرمود: بلکه تویی پروردگارا ! سپس قرائت کرد تا رسید به آیه: «آیا شمایید که درختش را ایجاد می‌کنید یا ماییم که ایجاد‌کنندگانیم؟!» (واقعه/72) و سه بار فرمود: بلکه تویی پروردگارا ! 📚الدر المنثور، ج‏6، ص160 أخرج عبد الرزاق و ابن المنذر و الحاكم و البیهقی فی سننه عن حجر المرادی رضى الله عنه قال: كنت عند على رضى الله عنه فسمعته و هو یصلى باللیل یقرأ فمر بهذه الآیة «أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ» قال: بل أنت یا رب ثلاثا. ثم قرأ «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ» قال: بل أنت یا رب ثلاثا. ثم قرأ «أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ» قال: بل أنت یا رب ثلاثا. ثم قرأ «أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها» قال: بل أنت یا رب ثلاثا. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ» به دنیا آوردن فرزند شبیه‌ترین کار انسان است به آفرینش؛ اما خداوند روی همینجا دست گذاشت که آیا در همین مورد شما آفریدید یا باز آفریدگار همان طفلِ شما هم ما بودیم؟ یعنی همانجایی که بالاترین جایی است که می‌توانید ادعایی شبیه آفرینش کنید وقتی خودتان خوب دقت کنید باز می‌بینید که خودتان هم نمی‌دانید چگونه آن نطفه شما به موجودی زنده تبدیل شد و می‌یابید که در واقع باز هم ماییم که آفریننده‌ایم. خوب اگر آفرینش این گونه در دست ماست چرا همچنان حقیقت معاد و وابستگی‌تان به ما که از روز روشن‌تر است را تصدیق نمی‌کنید؟ @yekaye
. 2️⃣ «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ» تعبیر آفریدن را برای «شما» به صورت فعل «می‌آفرینید» و با مفعول معین «ه» آورد؛ اما برای «ما» (یعنی خود خداوند) به صورت اسم فاعل و بدون مفعول و نیز با صورت حصر (حرف «ال» بر روی خبر دلالت بر حصر دارد) آورد. چرا؟ 🍃الف. این از باب تاکید شدید بر مساله است؛ در واقع می‌فرماید شما حتی در همین یک موردی هم که بیشترین احتمالش را دارد که بتوان شما را خالق دانست از انجام فعل آفریدن عاجزید؛ اما ما اساسا دارای صفت خالقیت آن هم به طور انحصاری هستیم؛ آنگاه چگونه شما که حتی یک بار هم نمی‌توانید چیزی بیافرینید در برابر ما که خالق همه چیز هستیم راه تکذیب را در پیش گرفته‌اید؟! 🍃ب. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1027) 📖 نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ 📖 ترجمه 💢ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم و ما چنان نیستیم که بر ما سبقت گرفته شود [= مغلوب هیچکس نمی‌شویم] سوره واقعه (56) آیه 60 1399/5/25 25 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹قَدَّرْنا قبلا بیان شد که ◾️ماده «قدر» دست کم در دو معنای اصلی به کار می‌رود: ▪️یکی بر «اندازه» و مقدار و «مبلغ» (= حد بلوغ و غایت شیء) و کنه و نهایت ظرفیتی که یک شیء دارد، دلالت می‌کند و به همین جهت به قضای الهی که امور را به نهایت مقدر شده برایشان می‌رساند، قَدَر گویند؛ و ▪️دیگری همان معنای رایج «قدرت» (= توانایی) است که وضعیتی است که شخص توانایی و تمکن بر انجام کاری دارد. ▫️در این میان برخی معنای اول را اصل قرار داده، و بر این باورند که «قدرت» را از این جهت «قدرت» گفته‌اند که شخص را به آن غایتی که می‌خواهد می‌رساند و «رجلٌ ذو قُدرةٍ: شخص قدرتمند» یعنی کسی که توانایی‌هایش به گونه‌ای است که در کارهای مورد نظر، به آن حد و اندازه‌ای که دلش می‌خواهد، می‌رسد؛ ▫️ اما برخی معنای دوم را اصل قرار داده و گفته‌اند اصل این ماده «توانایی بر انجام یا ترک کار» است و «تقدیر» نیز دلالت بر اجرای قدرت در خارج می‌کند و «قَدَر» به معنای «قضاء» از این باب است که بعد از قدرت داشتن، اجرای آن کار قطعی می‌شود و «قَدَر» به معنای اندازه و مقدار هم اسم مصدر است و به معنای آن چیزی است که حاصل تقدیر و اظهار قدرت می‌باشد. 🔖جلسه ۷۸۶ http://yekaye.ir/ya-seen-36-38/ ▪️در اینجا فقط می‌افزاییم که «تقدیر»‌را به معنای ترتیب دادن کار بر اساس مقداری دانسته‌اند 📚(مجمع البيان، ج‏9، ص337 ) 📖اختلاف قرائت ▪️در تمام قرائات عشر غیر از قرائت اهل مکه به صورت فعل باب تفعیل (قَدَّرْنا) قرائت شده است؛ ▪️اما در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و برخی قرائات اربعه عشر (ابن محیصن) و غیرمشهور (مجاهد و حمید) به صورت فعل ثلاثی مجرد (قَدَرْنا) قرائت شده است. 📚(مجمع البيان، ج‏9، ص335 ؛ معجم القراءات ج۹، ص309 ) @yekaye
🔹الْمَوْتَ در بحث از آیه ۴۷ اشاره شد که ▪️ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته اند؛ ▪️و به لحاظ معنایی «مَوت» درست نقطه مقابل «حیات» است؛ و «ممات» (إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ؛ اسراء/۷۵) هم مصدر دیگری برای این ماده است که به همین معنای «موت» می باشد. 🔖جلسه ۱۰۱۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-47/ @yekaye
🔹بِمَسْبُوقینَ در بحث از آيه ۱۰ همین سوره بیان شد که ▪️ماده «سبق» در اصل دلالت بر جلو افتادن (تقدّم) می‌کند و به تعبیر دقیقتر، تقدم چیزی از بین آنچه پیرامونش است که با یک قوت و جدیتی همراه است؛ که اصل آن هم جلو افتادن در حرکت است و البته به نحو مجازی درباره جلو افتادن در کارهای خیر و هرگونه پیشی گرفتنی به کار رفته است. ▪️این ماده در حالت ثلاثی مجرد در قرآن کریم به صورت اسم فاعل (سابق: کسی که از دیگران پیش می‌گیرد) (وَ هُمْ لَها سابِقُونَ،‏ مؤمنون/۶۱؛ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ‏، واقعة/۱۰؛ فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً، نازعات/۴) و به صورت اسم مفعول (مسبوق: کسی که دیگران از او پیش افتاده‌اند) (وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ؛ واقعة/۶۰ و معارج/۴۱) نیز به کار رفته است. 🔖جلسه ۹۷۷ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-10/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) الف. از امام باقر ع یا امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: کسی که از هر تربتی آفریده شده باشد در همان دفن می‌شود. ☀️ب. و نیز امام صادق ع روایت شده است: نطفه هنگامی که در رَحِم قرار گرفت خداوند عز و جل فرشته‌ای را می‌فرستد که از تربتی که در آن دفن خواهد شد برگیرد و در آن نطفه مخلوط کند؛‌پس همراه قلبش متمایل بدان است تا در آنجا دفن شود. 📚الكافي، ج‏3، ص202-203 ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: مَنْ خُلِقَ مِنْ تُرْبَةٍ دُفِنَ فِيهَا. ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي مِنْهَالٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: إِنَّ النُّطْفَةَ إِذَا وَقَعَتْ فِي الرَّحِمِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكاً فَأَخَذَ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِي يُدْفَنُ فِيهَا فَمَاثَهَا فِي النُّطْفَةِ فَلَا يَزَالُ قَلْبُهُ يَحِنُّ إِلَيْهَا حَتَّى يُدْفَنَ فِيهَا. @yekaye
☀️۲) از امیرالمومنین ع روایت شده که در خطبه‌ای به توصیف ملک الموت پرداخته، فرمودند: ... چگونه جنین را در شکم مادرش متوفی می‌کند؟ آيا از برخی از اعضا و جوارح بدن مادر در او وارد می‌شود؟ یا [بیرون می‌ایستد و]‌ روح [جنین] به اذن پروردگارش او را اجابت می‌کند؟ یا همراه آن جنین و ساکن در امعاء و احشای او [مستقر در عمق وجود خود جنین] است؟ ... 📚نهج البلاغة، خطبه۱۱۲. مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ ع ذَكَرَ فِيهَا مَلَكَ الْمَوْتِ: ... كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا أَمِ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا... @yekaye
☀️۳) از امام صادق ع روایت شده است: همانا قومی در گذشته بودند که به پیامبرشان گفتند از پروردگارت بخواه که مرگ را از ما بردارد. پس وی برایشان دعا کرد و خداوند تبارک و تعالی مرگ را از آنان برداشت. پس تعدادشان زیاد شد چنانکه خانه‌ها بر آنان تنگ گردید و نسلشان فراوان شد و به حدی رسید که مرد که صبح به سر کار می‌رفت باید برای پدر و مادر و پدربزرگ و پدر پدربزرگش هم غذا تهیه می‌کرد و آنان را حمام می‌برد [یا: راضی می‌ساخت] و به کارهای آنان رسیدگی می‌کرد به طوری که از طلب معاش بازماندند و دوباره سراغ پیامبرشان آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه که ما را به حالی که قبلا بودیم برگرداند؛ پس وی از پروردگار چنین درخواست کرد و خداوند دوباره آنان را به اجل‌های طبیعی‌شان برگرداند. 📚الكافي، ج‏3، ص260؛ الأمالي( للصدوق)، ص510 ؛ التوحيد (للصدوق)، ص401 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ قَوْماً فِيمَا مَضَى قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يَرْفَعُ عَنَّا الْمَوْتَ. فَدَعَا لَهُمْ فَرَفَعَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَنْهُمُ الْمَوْتَ. فَكَثُرُوا حَتَّى ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ [بِهِمُ] الْمَنَازِلُ وَ كَثُرَ النَّسْلُ [كَثَّرُوا النَّسْلَ] وَ يُصْبِحُ الرَّجُلُ [كَانَ الرَّجُلُ يُصْبِحُ فَيَحْتَاجُ أَنْ] يُطْعِمُ أَبَاهُ وَ جَدَّهُ وَ أُمَّهُ وَ جَدَّ جَدِّهِ وَ يُوَضِّيهِمْ [يُرْضِيَهُمْ] وَ يَتَعَاهَدُهُمْ فَشَغَلُوا عَنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ. [فَأَتَوْهُ] فَقَالُوا سَلْ لَنَا رَبَّكَ أَنْ يَرُدَّنَا إِلَى حَالِنَا الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا. فَسَأَلَ نَبِيُّهُمْ رَبَّهُ فَرَدَّهُمْ إِلَى حَالِهِمْ [آجَالِهِمْ]. @yekaye
☀️۴) الف. از امام سجاد ع روایت شده است که خداوند عز و جل می‌فرماید: در هیچ چیزی متردد نیستم* همچون ترددی که در هنگام قبض روح مومن دارم: او از مرگ بدش می‌آید و من ناراحتی وی را دوست ندارم؛‌پس هنگامی که آن اجلش که دیگر از آن نمی‌شود عقب بیفتد سرمی‌رسد دو گل خوشبو [یا دو نسیم] از بهشت به نزدش می‌فرستم که یکی مُسخیه (سخاوت دهنده) و دیگری مَنسیه (فراموشی دهنده) نام دارد؛ اما مُسخیه وی را نسبت به مال و اموالش سخاوتمند سازد (که دیگر بدانها دلبستگی نداشته باشد) و اما منسیه امر دنیا [دغدغه‌های دنیوی] را از یاد وی ببرد. ✳️پی‌نوشت: * تردد خداوند را باید به عنوان صفت فعل فهمید نه صفت فاعل؛ یعنی واضح است که تغییر و حالات اینچنین در خداوند راهی ندارد. بلکه این کنایه از وضعیتی است که برای مومن حاصل می‌شود و در فعل خداوند بروز می‌یابد. در این روایت تعبیر «ریحانتین» آمده که به معنای دو گل خوشبوست؛ و در روایت بعد «ریحین» آمده که به معنای دو نسیم است؛ و احتمال دارد یکی از اینها اشتباه ناسخ بوده باشد. 📚الأمالي (للطوسي)، ص414 أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الصُّوفِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْإِسْكَافِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْفَزَارِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَعِيدُ بْنُ عَمْرٍو، قَالَ: حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ ضَوْءٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ): قَالَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَتَرَدَّدُ فِيهِ مِثْلَ تَرَدُّدِي عِنْدَ قَبْضِ رُوحِ الْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ، فَإِذَا حَضَرَهُ أَجَلُهُ الَّذِي لَا تَأْخِيرَ فِيهِ بَعَثْنَا إِلَيْهِ بِرَيْحَانَتَيْنِ مِنَ الْجَنَّةِ تُسَمَّى إِحْدَاهُمَا الْمُسْخِيَةَ وَ الْأُخْرَى الْمُنْسِيَةَ، فَأَمَّا الْمُسْخِيَةُ فَتُسْخِيهِ عَنْ مَالِهِ، وَ أَمَّا الْمُنْسِيَةُ فَتُنْسِيهِ أَمْرَ الدُّنْيَا. ☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: اگر مومن خداوند عز و جل را قسم دهد که وی را نمیزاند خداوند هرگز وی را نمیراند؛ ولیکن هنگامی که مقدرات سر برسد و اجل وی حاضر شود خداوند عز و جل دو نسیم را به سوی بفرستد نسیمی که به آن مَنسیه (فراموشی دهنده) گفته شود و نسیمی که به آن مُسخیه (سخاوت دهنده) گفته شود؛ اما منسیه خانواده و مالش را از یاد وی ببرد؛ و اما مسخیه جان وی را در قبال دنیا سخاوتمند سازد به طوری که آنچه را که نزد خداوند تبارک و تعالی است برگزیند. 📚الكافي، ج‏3، ص127؛ معاني الأخبار، ص142-143 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ وَ كَانَ خَيِّراً قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْيَقْظَانِ عَمَّارٌ الْأَسَدِيُّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً أَقْسَمَ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا يُمِيتَهُ مَا أَمَاتَهُ أَبَداً وَ لَكِنْ إِذَا كَانَ ذَلِكَ أَوْ إِذَا حَضَرَ أَجَلُهُ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ رِيحَيْنِ رِيحاً يُقَالُ لَهَا الْمُنْسِيَةُ وَ رِيحاً يُقَالُ لَهَا الْمُسْخِيَةُ فَأَمَّا الْمُنْسِيَةُ فَإِنَّهَا تُنْسِيهِ أَهْلَهُ وَ مَالَهُ وَ أَمَّا الْمُسْخِيَةُ فَإِنَّهَا تُسْخِي نَفْسَهُ عَنِ الدُّنْيَا حَتَّى يَخْتَارَ مَا عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ» مقصود از این تعبیر که «ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم» چیست؟ و آوردنش بعد از اشاره به اینکه خداوند است که خالق واقعی انسانهاست چه وجهی دارد؟ 🍃الف. این برای تثبیت مطلب قبل (آفریننده بودن خداوند) است (که زمام مخلوق بتمامه به دست اوست) و نیز پاسخی است به شبهه کسانی که می‌گویند اگر واقعا خداوند تواناست و موجودات ذی‌حیات را او آفریده است پس چرا مرگ آنها را نابود می‌کند (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص417 ). یعنی می‌خواهد توجه دهد که تقدیر الهی چیزی است که تدبیر امر مخلوق با تمام خصوصیاتش از اول ایجاد تا تمام حیاتش را دربرمی‌گیرد؛ پس مرگ هم همچون اصل آفرینشتان جزیی از تقدیر شماست، نه اینکه این مرگ یک نقص و ایرادی باشد که از دست تقدیر خالق بیرون شده باشد و حیاتی که خالق به وی افاضه کرده را از بین ببرد. یعنی مرگ هم همانند اصل آفرینش شما امری حق است که خود خداوند مقدر فرموده، نه امری که اتفاقی هر موجود زنده‌ای را در برگیرد و به هم زدن رویه‌ای باشد که خالق برای موجودی که آفریده در نظر گرفته است. (الميزان، ج‏19، ص132 ) به طور خلاصه، می‌خواهد بفرماید مرگ انسان نشانه‏ى عجز خداوند از زنده نگه داشتن نيست، بلكه تقديرى حكيمانه است. (تفسير نور، ج‏9، ص434) (این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «قدرنا» قرار دهیم.) 🍃ب. تقدیر، ترتیب کاری است بر مقداری؛ یعنی ما مرگ را بین بندگان بر اساس مقادیری که حکمت اقتضا می‌کرد جاری کردیم به طوری که یکی در کودکی می‌میرد و یکی در جوانی و دیگری در پیری. (مقاتل، به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص337 ) و مویدی است بر اینکه ماییم که خالق شما هستیم و شما هیچ‌کاره‌اید؛‌ زیرا این تفاوتها همگی نشان می‌دهد که تمام امور شما به دست ماست، نه به دست خودتان. (این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «بینکم» قرار دهیم.) 🍃ج. یعنی ما مرگ را در میان شما به یکسان برای همگان مقرر کردیم و ازاین جهت فرقی بین خوب‌ها و بدها ویا زمینیان و آسمانیان نیست. (ضحاک، به نقل از مجمع البيان، ج‏9، ص337 ) و مویدی است بر اینکه ماییم که خالق شما هستیم و شما هیچ‌کاره‌اید؛‌ زیرا هیچکدامتان از مرگ خودتان یا فرزندی که ظاهرا در پیدایشش نقشی داشته‌اید نمی‌توانید رهایی یابید. (این تفسیر بر اساس آن است که محور تاکید کلام را «الموت» قرار دهیم.) 🍃د. ... @yekaye
. 2️⃣ «نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ» بعد از اینکه به تذکر داد که اقدام انسان در اینکه با منی خود در پیدایش فرزندی نقش آفرینی می‌کند صرفا یک اقدام فرعی است و واقعا آفرینش کار خداست نه کار انسان؛ بلافاصله سراغ این رفت که ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم. جالب اینجاست که – چنانکه در نکات ادبی دو آیه قبل گذشت- هم ماده «منی» (أَ فَرَأَیتُمْ ما تُمْنُونَ) و هم ماده «خلق» (أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ) در اصل معنای خود دلالت دارند بر یک نحوه «تقدیر» و «مقدر» کردن؛ یعنی همین تعبیری که صریحا در این آیه درباره مرگ بدان اشاره شد (نَحْنُ قَدَّرْنا بَینَكُمُ الْمَوْتَ). گویی این یک تقدیر واحد انسان است که از دو زاویه مورد توجه قرار گرفته است: ‌یک تقدیرش این است که از منی پدید آید:‌ نطفه‌ای که به طور عادی بسیار ناچیز و پست و بلکه چه‌بسا مشمئزکننده (چون نجس است) قلمداد می‌شود؛‌ تقدیر دوم اینکه به مرگ و پایان قطعی‌ای در دنیا ختم شود؛ و همه اینها تحت خالقیت خداوند واحد است که هیچکس نمی‌تواند تقدیر وی را بر هم بزند و بر او سبقت بگیرد. در واقع، قدرت الهى، هم در آفريدن نمودار است، و هم در ميراندن. (تفسير نور، ج‏9، ص434) اگر کسی این دو تقدیر را در مورد خود – که خودش هیچ نقشی در آن نداشته- توجه کند آیا جایی برای عجیب و بعید دانستن اینکه خداوند مقدر کرده باشد که دوباره او را برگرداند می‌ماند؟ @yekaye