eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1057) 📖 و أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ 📖 ترجمه 💢و اما اگر از یاران دست راست بود، سوره واقعه (56) آیه 90 1399/9/30 5 جمادی‌الاولی 1442 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترکیب «اصحاب الیمین» قبلا در آيه ۲۷ (جلسه ۹۹۴) گذشت؛ و درباره هردوی این کلمات در نکات ادبی آن جلسه و نیز در خصوص کاربردهای قرآنی این ترکیب در تدبر۱ همان جلسه توضیحاتی گذشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) در ذیل آیه88 حدیثی از امام باقر ع روایت شد که درباره‌ی آیه: «فَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ المقرّبینَ» فرمودند: «او کسی است که منزلش در کنار امام ع باشد» [یا: منزلتی نزد امام ع دارد]. در ادامه‌اش سوال کننده از امام ع می‌پرسد: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ: و اما اگر از یاران دست راست بود»؟ فرمود: آن کسی است که به این امر [= به امامت امامان اهل بیت ع] باور دارد. 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص630 مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ» قَالَ ذَاكَ مَنْ كَانَ مَنْزِلُهُ [له منزلةٌ] عِنْدَ الْإِمَامِ. قُلْتُ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ»؟ قَالَ ذَاكَ مَنْ وَصَفَ بِهَذَا الْأَمْرِ. ... 🔖ادامه روایت ان شاء الله ذیل آیه 92 خواهد آمد. @yekaye
☀️۲) زراه از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که ایشان فرمودند: اگر مردم بدانند آغاز خلق [=خلایق؛ انسانها] چگونه بوده، دو تن با یکدیگر اختلاف نکنند [درگیر نشوند]. همانا خدای عزّوجلّ پیش از آنکه خلق [=خلایق؛ انسانها] را بیافریند، فرمود: آبی گوارا پدید آی، تا از تو بهشت و اهل طاعت خود را بیافرینم؛ و آبی شور و تلخ پدید آی تا از تو دوزخ و اهل معصیتم را بیافرینم. سپس به آن دو دستور فرمود تا آمیخته شدند، ازاین‌جهت است که مؤمن کافر زاید و کافر مؤمن. آنگاه گِلی را از صفحه‌ی زمین برگرفت و آن را به‌شدّت مالش داد، به ناگاه مانند مور به جنب و جوش درآمدند. سپس به اصحاب یمین فرمود: به سلامت به‌سوی بهشت! و به اصحاب شمال فرمود: به‌سوی دوزخ! و باکی هم ندارم. آنگاه امر فرمود تا آتشی افروخته گشت و به اصحاب شمال فرمود: «در آن داخل شوید»، اما از آن فرار کردند. سپس به اصحاب یمین فرمود: «در آن داخل شوید»! و آنان داخل شدند. پس فرمود: «سرد و سلامت باش» (انبیاء/۶۹) پس آتش سرد و سلامت شد. اصحاب شمال گفتند: پروردگارا از لغزش ما درگذر و به ما مهلتی بده. فرمود: به شماه مهلتی دادم، پس در آن داخل شوید. ایشان برفتند و باز ترسیدند. آنجا بود که طاعت و معصیت تثبیت گشت. پس نه اینان توانند از آنان باشند و نه آن‌ها توانند از این‌ها باشند. 📚الكافی، ج‏2، ص6؛ 📚 المحاسن، ج‏1، ص282؛ 📚 مختصر البصائر، ص381-382 اَبُو عَلِی الْأَشْعَرِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ عَلِی بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ زُرَارَةَ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَیفَ ابْتِدَاءُ الْخَلْقِ مَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ كُنْ مَاءً عَذْباً أَخْلُقْ مِنْكَ جَنَّتِی وَ أَهْلَ طَاعَتِی؛ وَ كُنْ مِلْحاً أُجَاجاً أَخْلُقْ مِنْكَ نَارِی وَ أَهْلَ مَعْصِیتِی. ثُمَّ أَمَرَهُمَا فَامْتَزَجَا فَمِنْ ذَلِكَ صَارَ یلِدُ الْمُؤْمِنُ الْكَافِرَ وَ الْكَافِرُ الْمُؤْمِنَ ثُمَّ أَخَذَ طِیناً [طِینَ آدَمَ] مِنْ أَدِیمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِیداً فَإِذَا هُمْ كَالذَّرِّ یدِبُّونَ. فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ: إِلَی الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ. وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: إِلَی النَّارِ وَ لَا أُبَالِی. ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُسْعِرَتْ. فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: ادْخُلُوهَا فَهَابُوهَا، وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الْیمِینِ: ادْخُلُوهَا، فَدَخَلُوهَا فَقَالَ: «كُونِی بَرْداً وَ سَلاماً» فَكَانَتْ بَرْداً وَ سَلَاماً. فَقَالَ أَصْحَابُ‏ الشِّمَالِ‏: یا رَبِّ أَقِلْنَا، قَالَ: قَدْ أَقَلْتُكُمْ فَادْخُلُوهَا. فَذَهَبُوا فَهَابُوهَا. فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْمَعْصِیةُ، فَلَا یسْتَطِیعُ هَؤُلَاءِ أَنْ یكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ، وَ لَا هَؤُلَاءِ [أَنْ یكُونُوا] مِنْ هَؤُلَاءِ. @yekaye
☀️۳) روایات متعددی از پیامبر ص و اهل بیت ع آمده که اصحاب یمین را بر پیروان حضرت امیرالمومنین ع تطبیق داده‌اند: ☀️الف. از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: تو آن کسی هستی که خداوند در ابتدای آفرینش خلایق - آنجا که اشباح آنها را برپا داشت - با تو بر آن‌ها احتجاج کرد و به آن‌ها فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم»؟ (اعراف/۱۷۲) گفتند: «بلی هستی». فرمود: «و محمّد (صلی الله علیه و آله)، فرستاده‌ی من»؟ گفتند: «بلی». و فرمود: «و علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)، وصی من»؟ امّا همه‌ی مردم از روی تکبّر و سرکشی از ولایت تو سرباز زدند به جز افراد کمی، که از کم هم کمترند؛ و آن‌ها همان اصحاب یمین هستند. 📚الأمالي (للطوسي)، ص233 أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي الْمُظَفَّرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي الثَّلْجِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى الْهَاشِمِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الزُّرَارِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ أَبِي زَكَرِيَّا الْمَوْصِلِيِّ، عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ (عَلَيْهِمْ السَّلَامُ) أَنَ‏ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) قَالَ لِعَلِيٍّ: أَنْتَ الَّذِي احْتَجَّ اللَّهُ بِكَ فِي ابْتِدَائِهِ الْخَلْقَ حَيْثُ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً، فَقَالَ لَهُمْ: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»؟ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولِي قَالُوا: بَلَى. قَالَ: وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَصِيِّي؟ فَأَبَى الْخَلْقُ جَمِيعاً إِلَّا اسْتِكْبَاراً وَ عَتَوْا مِنْ وَلَايَتِكَ إِلَّا نَفَرٌ قَلِيلٌ، وَ هُمْ أَقَلُّ الْقَلِيلِ، وَ هُمْ أَصْحَابُ الْيَمِينِ. ☀️ب. از امام باقر (علیه السلام) درباره آیه «وَ امّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ؛ فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» روایت شده که فرمودند: آنان شیعیان ما و دوستداران ما هستند. 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص628 حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ». قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: هُمْ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا. ☀️ج. از امام صادق ع درباره آیه «وَ امّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» روایت شده که فرمودند: «یمین» امیرالمومنین علیه السلام است؛ و اصحاب یمین، علی ع و شیعیانش‌اند. 📚غرر الأخبار (دیلمی م۸۴۱)، ص160 عن كثير، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام في قول اللّه تعالى: «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» قال: اليمين: أمير المؤمنين عليه السّلام؛ و أصحاب اليمين: عليّ و شيعته‏. ☀️د. محمد بن فضیل می‌گوید از امام کاظم (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خدای عزّوجل سوال کردم که می‌فرماید جز نمازگزاران؛ آنان که بر نمازشان مداومت دارند» [همواره در نمازند] (معارج/۲۲-۲۳) فرمود: آنان - به خدا سوگند – اهل پنجاه‌تا از شیعیان ما هستند [آن شیعیانی هستند که پنجاه رکعت نماز یومیه (که ۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۳ رکعت نافله است) را بجا می‌آورند]. گفتم: «و آنان که بر نمازشان محافظت دارند» (مومنون/9) فرمود: آنان اهل پنج نماز (یومیه) از شیعیان ما می‌باشند. گفتم: «و اصحاب یمین»؟ فرمود: به خدا سوگند! آن‌ها از شیعیان ما هستند. 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص699 رَوَاهُ الصَّدُوقُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ بَابَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»؟ قَالَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ أَصْحَابُ الْخَمْسِينَ مِنْ شِيعَتِنَا. قَالَ قُلْتُ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ»؟ قَالَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْخَمْسِ صَلَوَاتٍ مِنْ شِيعَتِنَا. قَالَ قُلْتُ «وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ»؟ قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ مِنْ شِيعَتِنَا. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1057) 📖 و أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ 📖 ترجمه 💢و اما اگر از یاران دست راست بود، سوره
. 1️⃣ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ» در آیات قبل درباره وضعیت شخصی که جانش به لب رسیده و در شرف مرگ قرار گرفته بود سخن می‌گفت و اینکه شما هیچ کاری برای او نمی توانید بکنید. از آیه 88 به بعد، می‌خواهد نشان دهد که افراد مختلف متناسب با زندگی‌ای که کردند در وقت این رفتن چه حال و روزی خواهند داشت. 🤔شاید یک نکته مهم در این سوره که در ابتدای سوره هم بود این است که ما عموما انسانها را از حیث نحوه زندگی‌شان در دنیا که باطنش در آخرت آشکار می گردد به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌کنیم. اما در این سوره، ابتدا دو دسته خوب و بد را گفت و یکدفعه سراغ افرادی رفت که از خوبها هم خوبترند؛ و شرح وضعیت اخروی آنان را بر دو گروه دیگر مقدم داشت. در این فراز، وقتی خواست سراغ این برود که یک انسان در هنگام احتضار مربوط به کدام دسته باشد و در کدام جایگاه قرار خواهد گرفت، مساله را از مقربین شروع کرد و با آوردن حرف «ف» (که دلالت بر بلافاصله بودن دارد) توجه داد که آنان بلافاصله وارد وضعیت فوق‌العاده مطلوب می‌شوند. و اکنون در ادامه تکلیف اصحاب یمین را از اینها جدا می‌کند. این عبارت «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ» با اینکه عبارت ناتمامی است، اما یک آیه است؛ یعنی حتی اگر جمله بعدی‌اش نباشد همین عبارت نیمه تمام، آيه و نشانه بر چیزی است و برای ما سخنی دارد: یکبار این عبارات را بخوانید: «و اما اگر از آن مقربان بود، پس گشایشی و رحمتی و بهشتی پرنعمت. و اما اگر از یاران دست راست بود ...» این «و اما» بعد از جملات فوق هراسی در دل اصحاب یمین می‌اندازد: اگر از مقربان بود که خوش کامل است؛ و اما اگر از اصحاب یمین بود ...! به تعبیر دیگر، آوردن این تعبیر «و اما» به مخاطب القا می‌کند که اصحاب یمین هرچه باشد قطعا دیگر آن خوشی‌ای را که در مقربان اشاره شد، نخواهند داشت! 📝نکته تخصصی اغلب ما می‌پنداریم که انسانها یا خوبند یا بد؛ آنان که خوبند با مرگ به وضعیت کاملا دلخواهی وارد می‌شوند؛ و آنان که بدند به عذاب گرفتار خواهند شد. اما سوره واقعه، بویژه در این فراز، شاید درصدد اصلاح این نوع نگاه ماست: آنان که خوبند را یکسان نبینید و صرفا درصدد این نباشید که جزء خوبان قرار بگیرید؛ بلکه حواستان باشد که این خوبان خود دو دسته‌اند: آنان که مقرب‌اند بلافاصله وارد وضعیت فوق‌العاده مطلوب و دلخواه می‌شوند؛ اما عمده خوبان، اصحاب یمین‌اند؛ و حساب اینها را باید از مقربان جدا کنید. به تعبیر دیگر، شاید هشداری است که افق نگاهتان در زندگی صرفا این نباشد که در دسته خوبان قرار بگیرید؛ ‌بلکه حواستان باشد، آنان که خوبند دو دسته‌اند: ▫️یک دسته همانهایند که از فرط خوبی دیگر بعد از مرگ هیچ مساله‌ای نخواهند داشت؛ ▫️ولی دسته دیگر، با اینکه جزء خوبان محسوب می‌شوند، اما هرچه باشد همانند مقربان نخواهند بود! @yekaye
یک آیه در روز
1057) 📖 و أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ 📖 ترجمه 💢و اما اگر از یاران دست راست بود، سوره
. 2️⃣ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ» در تدبر قبل اشاره شد که این آیات چه‌بسا می‌خواهد توجه ما را به دو دسته بودن خوبان جلب کند. یکی از نکاتی که در این تقسیم مهم است این است که «مقربان» وصف خودشان بیان شد؛ اما این دسته از خوبان که در مرتبه پایین‌ترند، گویی ذاتشان چنان آراسته نشده که مستقیما مدح شوند، بلکه آنان با این عنوان نشان داده می‌شوند که «اصحاب» و یارانِ چیزی هستند و ملحق شدنشان به آن غیر موضوعیت پیدا کرده است. شاید وجه اینکه «یمین» امیرالمومنین ع خوانده شده (حدیث۳.ج) و اصحاب یمین اصحاب و کسانی که شیعه و پیرو ایشان‌اند معرفی شده است (احادیث۱-۳) همین باشد. به تعبیر دیگر، چه‌بسا احادیث مذکور صرفا نمی‌خواهد بگوید که فلان گروه بهشتی‌اند و بقیه بهشتی نیستند؛ ‌بلکه می‌خواهد ضابطه بهشتی بودن را نشان دهد؛ شخص اگر به مقام مقربین نرسید چاره‌ای ندارد جز اینکه خودش را به به کسی و چیزی ملحق کند؛‌لذا بقیه مردم یا «اصحاب» یمین‌اند یا «اصحاب» شمال؛ و اگر کسی خودش را به ولی‌ای که خدا تعیین کرده ملحق نکند و اصحاب او نشود بناچار «اصحاب» شمال و همنشین شومی (اصحاب المشئمه؛ واقعه/9) خواهد شد. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1058) 📖 فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ 📖 ترجمه 💢پس سلامی به تو از یاران دست راست. سوره واقعه (56) آیه 91 1399/10/2 7 جمادی‌الاولی 1442 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سلامٌ قبلا در بحث از آیه ۲۶ همین سوره اشاره شد که ▪️ماده «سلم» در اصل بر صحت و عافیت، و سلامتی از هرگونه عیب و آفتی دلالت دارد؛ به تعبیر دقیق‌تر، معنای محوری آن عبارت است از صحتِ پیکره چیزی و یکپارچگی آن، به نحوی که شکاف و یا نفوذی از غیر در آن نباشد؛ چنانکه «سَلَم» نام درختی است که تنه بلند و محکمش کاملا مثل نی صاف است؛ و نیز به سنگ سختی که پهن و بزرگ باشد «سَلام» گویند در واقع این ماده، دلالت دارد بر یک نحوه موافقت شدید در ظاهر و باطن، به صورتی که هیچ خلاف و اختلافی در میان نباشد؛ و به همین جهت است که وقتی فی نفسه ملاحظه شود لازمه‌اش اعتدال و نظم و محفوظ ماندن از نقص و عیب و آفت می‌باشد؛ 🔸 و همین قید (که در آن حصول وفاق و رفع خلاف در خود چیزی است) مایه تفاوت کلمه «سلامتی» با کلماتی مانند صحت و عافیت می‌باشد. 🔸البته برخی برخلاف مرحوم مصطفوی که «سلامت» را نقطه مقابل «خصومت» قرار داده، بر این باورند که نقطه مقابل آن «هلاکت» است و در تفاوت سلامت با صحت توضیح داده‌اند که صحت در مقابل مرض است اما سلامت در مقابل هلاکت؛ و از این روست که وقتی کسی از چیزی که ممکن است به وی آسیب شدید بزند و وی را به هلاکت برساند رهایی می‌یابد می‌گویند از آن به سلامت گذشت و سالم ماند ولی نمی‌گویند از آن به صحت گذشت و صحیح ماند؛ هرچند که استعمال کلمه سلامت بقدری گسترش یافته که برای کسی هم که از عیب و مریضی‌ای رها می‌شود به کاررفته است. ▪️«سِلم» (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها، انفال/۶۱؛ فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْن، محمد/۳۵؛ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً، بقره/۲۰۸) مصدر ثلاثی مجرد از این ماده است و به معنای چیزی است که از مسالمت و وفاق و رفع اختلاف حاصل می‌شود و از این رو گفته‌اند که به معنای صلح است. و برخی بر این باورند که «سِلْم» و «سَلَم»‏ هر دو به معنای صلح به کار می‌رود: «أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ … يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ» (نساء/۹۰-۹۱) «الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمي‏ أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ» (نحل/۲۸) «وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَم‏» (نحل/۸۷) و گاه «سَلَام» نیز در همین معنا به کار رفته است: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً» (نساء/۹۴). ▪️البته کلمات «سلام» و «سلامة» را هم مصدرهای دیگر ثلاثی مجرد این ماده دانسته‌اند که به همان معنای «سِلم» است که این حرف الف که در لفظ اضافه شده معنا را هم اضافه می‌کند و دلالت بر توافق کامل و رفع هرگونه خلافی است. بدین ترتیب معنای رایج «سلام» همان سلامت است: «يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ» (مائده/۱۶) «قيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ» (هود/۴۸) «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ» (حجر/۴۶) و شاید از این جهت که سلامتی حقیقی جز در بهشت حاصل نمی‌شود آنجا را «دارالسلام» خوانده‌اند: «لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ» (انعام/۱۲۷) «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ» (یونس/۲۵) و تعبیر «سلام» که در مقام تحیت در «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ» (وَ إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ؛ انعام/۵۴) را نیز به معنای سلامتی دانسته‌اند؛ یعنی سلامتی از جانب خداوند بر شما باد؛ و نیز گفته شده که چون سلام اسمی از اسماء الله است ( هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ؛ حشر/۲۳) لذا «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ» یعنی خداوند فوق شماست؛ و این احتمال درباره وجه تسمیه بهشت به «دارالسلام» هم مطرح شده است؛ یعنی سرایی که خداوند به طور خاص به خود نسبت داده [شبیه تعبیر «جنتی: بهشت من» (فجر/۳۰)]. البته درباره اینکه چرا خود خداوند به این اسم نامیده شده، گفته‌اند از این بابت که هیچ چیزی نمی‌تواند هیچ گونه هرگونه گزند و آسیبی به او برساند و از هر عیب و آفتی که بر خلائق عارض می‌گردد مصون و سالم است. و برخی بر این باورند سلامی که ما بر انسانها می‌فرستیم با سخن و دعاست؛ اما سلامی که خداوند بر انسانها می‌فرستد با فعل خویش است؛ و البته منافاتی ندارد که خداوند هم با فعل خویش و هم با قول خویش بر ما سلام بفرستد؛ چنانکه گاه بر قول بودن آن تاکید شده: «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ» (یس/۵۸) و گاه ظرفیت هردو معنا را دارد: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» (ق/۳۴). 👇ادامه مطلب👇 @yekaye
ادامه توضیح کلمه «سلام» ▪️ظاهرا سنت «سلام» گفتن فقط برای ابتدای دیدار نیست؛ ‌بلکه در پایان دیدار و برای خداحافظی هم این سنت رایج است (چنانکه نماز را با سلام ختم می کنیم و بسیاری از سخنرانان هم کلامشان را با تعبیر «واالسلام علیکم و رحمة الله» ختم می‌کنند) چنانکه که حضرت ابراهیم ع وقتی از پدرخوانده‌اش جدا شد چنین گفت: «قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ بي‏ حَفِيًّا» (مریم/۴۷) و ظاهرا برای اعلام ترک گفتگو و مخاصمه هم گاه این تعبیر به کار می‌رود؛ و در آیات «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلينَ» (قصص/۵۵) و «فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ» (زخرف/۸۹) نیز این احتمال را داده‌اند؛ و در خصوص آیه «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/۶۳) هم این احتمال مطرح شد؛ و هم اینکه به معنای طلب سلامتی برای آنان باشد [یعنی در قبال مواجهه بد با ایشان، در حق جاهلان دعا می‌کنند] و هم این احتمال که «سلام» به معنای سخن محکم و استوار باشد؛ یعنی با سخن متین و موجهی پاسخ جاهلان را می‌دهند. 🔖 جلسه ۹۹۳ https://yekaye.ir/al-waqiah-56-26/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام صادق (علیه السلام) در مورد آیات «و اما اگر از یاران دست راست بود، پس سلامی به تو از یاران دست راست.» (واقعه/90-91) روایت شده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمودند: آنان شیعیان تو هستند؛ که فرزندان تو از آن‌ها در سِلم و امان هستند از اینکه با آنان بجنگند [آنان را بکشند]. 📚الكافي، ج‏8، ص260 الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ النَّهْدِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ بِجَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ ع: هُمْ شِيعَتُكَ فَسَلِمَ وُلْدُكَ مِنْهُمْ أَنْ يَقْتُلُوهُمْ. @yekaye
☀️۲) از امام باقر (علیه السلام) نیز در مورد آیه «پس سلامی به تو از یاران دست راست. » (واقعه/91) روایت شده است که فرمودند: آن‌ها شیعیان هستند؛ [یعنی] خداوند سبحان به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید «پس سلامی به تو از یاران دست راست» یعنی همانا تو از آن‌ها در امان می‌مانی؛ آنان با فرزندان تو نمی‌جنگند [آنان را نمی‌کشند]. 📚تأويل الآيات الظاهرة، ص628 قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَی بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَنْبَسَةَ الْعَابِدِ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» قَالَ: هُمُ الشِّيعَةُ؛ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِنَبِيِّهِ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» يَعْنِي أَنَّكَ تَسْلَمُ مِنْهُمْ لَا يَقْتُلُونَ وُلْدَكَ. @yekaye
☀️۳) از امام سجاد از پدرشان امام حسین ع روایت شده است که: هنگامی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر (صلّی الله عليه و آله) در بستر بیماری افتاد به حضرت علی (عليه السّلام) وصيّت نمود كه امر او را كتمان، و خبرش را پوشيده دارد، و كسی را از بيماری حضرتش آگاه نسازد. آن حضرت چنين كرد و خودش او را پرستاری می‌كرد و اسماء بنت عميس -رحمها الله- به نحو مخفیانه، چنان كه خود حضرت فاطمه (عليها السّلام) وصيت نموده بود، در این کار آن حضرت را كمك می‌کرد. پس چون هنگام وفات آن حضرت فرا رسيد به امير المؤمنين(عليه السّلام) وصيّت كرد كه شخصا كار او را به دست گيرد، و او را شبانه به خاك سپارد، و قبرش را ناپيدا سازد [با زمين يكسان كند كه جايش معلوم نباشد]. پس امير المؤمنين(عليه السّلام) خود اين كار را عهده‌دار شد و حضرت را به خاك سپرد، و محلّ‌ قبر او را ناپيدا ساخت. چون دست مبارك از خاك قبر برفشاند اندوه و غم بر دلش هجوم آورد، به طوری که سيلاب اشك را بر گونه‌اش جاری ساخت، و رو به قبر رسول خدا (صلّی الله عليه و آله) گرداند و گفت: ای رسول خدا از من بر تو سلام باد، و سلام باد بر تو از جانب دخترت و حبيبه‌ات و نور ديده‌ات و زائرت و كسی كه در بقعه تو در ميان خاك خفته و آن كس كه خداوند زود رسيدن به تو را برايش برگزيده است. يا رسول الله صبرم در فراق دختر برگزيده‌ات كاسته شد، و تاب و توانم در فراق سرور زنان به سستی گرائيد؛ و راهی برایم نمانده جز تأسی به سنّت تو و به اندوهی كه با جدائی تو بر من فرود آمد؛ که همانا من تو را در لحد آرامگاهت نهادم پس از آنكه جان مقدّست بر روی سينه‌ام جاری گشت [هنگام جان‌دادن سرت بسينۀ من چسبيده بود]، و تو را با دست خود به زير خاك پنهان نمودم، و خودم شخصا امورت را بعهده گرفتم. آری در كتاب خدا [آيه‌ای است كه سبب می‌شود] مصيبت‌ها را با آغوش باز بپذيريم: «همانا ما از آن خدائيم و همه به سوی او باز خواهيم گشت» (بقرة/156). راستی كه امانت پس گرفته شد، و گروگان دريافت گشت، و زهرا خيلی سريع از دستم ربوده شد. ای رسول خدا اكنون ديگری چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره، در نظرم زشت جلوه می‌كند! امّا اندوهم هميشگی گشته، و شبم به بيداری سپری خواهد شد؛ این اندوه هرگز از دلم رخت نبندد تا آنگاه كه خداوند همان سرايی را كه تو در آن مقيم گشته‌ای برايم برگزيند. غصّه‌ای دارم بس دلخراش، و اندوهی دارم آشفته‌ساز؛ چه زود ميان ما جدائی افتاد و من تنها به خداوند شكوه می‌برم. و بزودی دختر تو از همدستی امّتت عليه من و اینکه حقش را چگونه خوردند به تو گزارش می‌دهد؛ پس تو هم احوال را از او جويا شو، كه بسی غمهای سوزانی كه در سينه داشت و راهی برای برملا کردنش نمی‌يافت و بزودی بازگو خواهد نمود، و البتّه خداوند داوری می‌كند و او بهترين داوران است. ای رسول خدا با تو خداحافظی می‌کنم، خداحافظی وداع‌كننده‌ای كه نه [از بودن با تو] خسته شده و نه [از همنشنین با تو] ملول؛ پس اگر باز گردم از روی ملامت و دلتنگی نيست، و اگر بمانم از روی بدگمانی به وعده‌ای كه خداوند به صبرپيشگان داده، نباشد، و البتّه كه صبر مباركتر و زيباتر است. و اگر بيم غلبۀ چيره‌شوندگان بر ما نبود [كه مرا سرزنش كنند يا قبر فاطمه را بشكافند] ماندن در نزد قبر تو را بر خود لازم می‌نمودم، و در كنار آن معتکف می‌شدم، و بر اين مصيبت بزرگ همچون مادری فرزند از دست داده می‌ناليدم. در برابر ديد خدا دخترت پنهانی به خاك سپرده می‌گردد، و حقّش به‌زور خورده می‌شود، و آشكارا از ارث خود محروم می‌گردد، و حال آنكه هنوز از عهد تو ديری نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است. پس ای رسول خدا به خداوند شكوه می‌برم. و در تو زیباترین تسلیت است، و صلوات و رحمت و بركات خداوند بر تو و بر او (فاطمه) باد». 📚الأمالي (للمفيد)، ص281-283؛ 📚بشارة المصطفی لشيعة المرتضی، ص258-259 👇متن حدیث👈 https://eitaa.com/yekaye/8975
متن حدیث۳ ☀️قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّازِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهُرْمُزَانِيِ‏ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ النَّبِيِّ ص وَصَّتْ إِلَی عَلِيٍّ ص أَنْ يَكْتُمَ أَمْرَهَا وَ يُخْفِيَ خَبَرَهَا وَ لَا يُؤْذِنَ أَحَداً بِمَرَضِهَا فَفَعَلَ ذَلِكَ وَ كَانَ يُمَرِّضُهَا بِنَفْسِهِ وَ تُعِينُهُ عَلَی ذَلِكَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ رَحِمَهَا اللَّهُ عَلَی اسْتِسْرَارٍ بِذَلِكَ كَمَا وَصَّتْ بِهِ. فَلَمَّا حَضَرَتْهَا الْوَفَاةُ وَصَّتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْ يَتَوَلَّی أَمْرَهَا وَ يَدْفِنَهَا لَيْلًا وَ يُعَفِّيَ قَبْرَهَا. فَتَوَلَّی ذَلِكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ دَفَنَهَا وَ عَفَّی مَوْضِعَ قَبْرِهَا. فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ فَأَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَی خَدَّيْهِ وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَی قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنِّي وَ السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ مِنِ‏ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زَائِرَتِكَ وَ الْبَائِتَةِ فِي الثَّرَی بِبُقْعَتِكَ وَ الْمُخْتَارِ لَهَا اللَّهُ سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ تَجَلُّدِي؛ إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي بِفِرَاقِكَ مَوْضِعَ التَّعَزِّي. فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودِ قَبْرِكَ بَعْدَ أَنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلَی صَدْرِي وَ غَمَّضْتُكَ بِيَدِي‏ وَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكَ بِنَفْسِي. نَعَمْ وَ فِي كِتَابِ اللَّهِ أَنْعَمُ الْقَبُولِ‏: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏». لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ؛ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ؛ يَا رَسُولَ اللَّهِ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ؛ لَا يَبْرَحُ الْحُزْنُ مِنْ قَلْبِي أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ فِيهَا مُقِيمٌ. كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ؛ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا. وَ إِلَی اللَّهِ أَشْكُو؛ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ‏ عَلَيَّ وَ عَلَی هَضْمِهَا حَقَّهَا؛ فَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ؛ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَی بَثِّهِ سَبِيلًا وَ سَتَقُولُ؛ وَ يَحْكُمُ اللَّهُ‏ «وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ». سَلَامٌ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؛ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ. فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ؛ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ؛ وَ الصَّبْرُ أَيْمَنُ‏ وَ أَجْمَلُ. وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَيْنَا لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ‏ عِنْدَ قَبْرِكَ لِزَاماً؛ وَ لَلَبِثْتُ‏ عِنْدَهُ مَعْكُوفاً؛ وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَی عَلَی جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ. فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْتَضَمُ حَقَّهَا قَهْراً وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا جَهْراً؛ وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ‏ مِنْكَ الذِّكْرُ! فَإِلَی اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَی وَ فِيكَ أَجْمَلُ الْعَزَاءِ؛ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ‏ . 📚الأمالي (للمفيد)، ص281-283؛ 📚بشارة المصطفی لشيعة المرتضی، ص258-259 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1058) 📖 فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ 📖 ترجمه 💢پس سلامی به تو از یاران دست راست. سوره واقع
. 1️⃣ «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْیمینِ» این آیه شاید از معدود آیاتی است که معانی بسیار متنوعی توسط مفسران بزرگ و اهل لغت از آن برداشت شده است؛ معانی ای که – با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا – بعید نیست که همگی آنها مد نظر بوده باشد؛ وجه تکثر این معانی برمی‌گردد به: ▪️مراد از کلمه «سلام»: سلام دادن؛ سلامتی (در دنیا یا از عذاب)؛ مسلم بودن ▪️حرف «ل»؛ ‌لام اختصاص (سلام به توست)؛ لام غایت ▪️مصداق حرف «ک»: پیامبر؛‌ شخص متوفی؛ لزوما معنای خطاب ندارد و به معنای هرکس است. ▪️حرف «من»: ابتداییه؛ تبعیضیه؛‌ بیانیه. در اینجا به برخی از مهمترین اقوال [به ترتیب تاریخی تا قرن۴؛ که اغلب مفسران بعدی سخن اینها را شرح داده‌اند] اشاره می‌شود: 🍃الف. تو ای پیامبر از آنان در سلم و امان هستی؛ یعنی اینان کسانی نیستند که به فرزندان و اهل بیت تو آسیبی برسانند (پیامبر ص، حدیث۱؛ امام باقر ع، حدیث۲) به تعبیر برخی از مترجمان: «خوشی و آسودگی تو ای محمد از اينگونه مردم است» (ترجمه عاملی) 🍃ب. از عذاب خداوند سالم ماندند و فرشتگان بر آنان سلام می‌فرستند (قتاده (م118) به نقل از (إعراب القرآن (نحاس) ج‏4، ص231 ) به تعبیر دیگر، خداوند اصحاب یمین را در سلامت قرار داد و گناهانشان را بخشید. (تفسير مقاتل بن سليمان (م۱۵۰)، ج٤، ص226 ) آنان را از آنچه ناخوش داشتند در سلامت قرار داد ([عبدالرحمن] بن زید [اسلمی] م185؛ به نقل از جامع البیان طبری، ج۲۳، ص۱۶۲ ). در اینجا خبری از تعبیر «لک» نیست؛ که به نظر می‌رسد خطاب به پیامبر است و شاید بتوان لام را لام تعلیل (ياقوتة الصراط في تفسير غريب القرآن (غلام ثعلب م۳۴۵) ص361 ) [و «من» را من بیانیه] دانست؛ ‌یعنی به خاطر تو، سلامتی‌ای‌ [از جانب خداوند] شامل همه اصحاب یمین شد. (لسان العرب، ج‏12، ص292 ) (برای اینکه خطاب به پیامبر باشد وجه دیگری هم محتمل است که در بند «ه» خواهد آمد؛ و همچنین وجه دیگر این است که این را خطاب به محتضر بگیریم که در این صورت شبیه بند «د» خواهد شد) 🍃ج. «سلام» به معنای «مسلّم شدن» است و خطاب به شخص محتضر است و می‌فرماید: این [در این لحظه] مسلّم می‌شود برای تو که تو از اصحاب یمین هستی؛ که این یک نحوه اخبار از آینده برای اوست (شبیه اینکه می‌گوییم تو بزودی مسافری) (معاني القرآن (فراء م۲۰۷)، ج‏3، ص131 ). طبری (م۳۱۰) نیز سعی کرده این تفسیر را به لحاظ نحوی موجه‌ترین تفسیر بداند (جامع البيان، ج٢٣، ص162-163 ) اما نحاس (م۳۳۸) این تبیین را کاملا نادرست و دارای اشکال نحوی می‌داند. (إعراب القرآن (نحاس) ج‏4، ص231 ) و البته یک احتمال این است که این تفسیر [و نیز تفسیر بعد] – که در میان قدما خیلی رواج داشته و لذا در کتب لغت زیاد بدان اشاره کرده‌اند اما در میان متاخران خیلی نامانوس است -بر اساس قرائت ابن‌مسعود از آیه (فسلام إنک من أصحاب الیمین) بوده باشد که در قسمت اختلاف قرائات اشاره شد. (البته کسی مثل طبری با همین عبارت رایج در مقام توجیه نحوی برمی‌آید) 🍃د. خطاب به شخص محتضر است و دعا برای او است؛ یعنی سلام بر تو ای که از اصحاب یمین هستی (معاني القرآن (فراء)، ج‏3، ص131 ؛ معانی القرآن (اخفش م۲۱۵) ج۲، ص۵۳۳ ) که در این صورت «من اصحاب الیمین» خبر است برای یک مبتدای محذوف؛ و تقدیر کلام این بوده که «سلامٌ لک؛ انک من أصحاب الیمین» و بشارتی است برای او در هنگام برانگیخته شدن شبیه این آیه که فرمود: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ» (رعد/23) (التحرير و التنوير، ج‏27، ص318 ) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye