eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
1062) 📖 إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیقینِ 📖 ترجمه 💢بدرستی که این همان حق الیقین [حقیقت کاملا یقینی]
. 1️⃣ «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیقینِ» بدرستی که این همان حق الیقین [حقیقت کاملا یقینی] است. مرجع ضمیر «هذا: این» اشاره است به: 🍃الف. مفاد دو آیه قبل، و می‌خواهد بگوید: سختى جان دادن كفار و كيفر آنان با حميم و جحيم، حق و عادلانه است. (تفسير نور، ج‏9، ص448) 🍃ب. مفاد 12 آیه اخیر (از آیه ۸۳ «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ» به بعد)؛ یعنی می‌خواهد هشدار دهد که: لحظات احتضار و مرگ و اخبار چگونگى جان دادن مقرّبان، اصحاب يمين و اصحاب شمال را باور كرده و جدّى بگيريم. (تفسير نور، ج‏9، ص448) 🍃ج. آنچه در خصوص جزای این سه گروه بیان شد [ اعم از آنچه در این آیات اخیر درباره لحظات مرگ و جان دادن آنها گذشت و آنچه از ابتدای سوره درباره نعمتها و عذابهای آنان گذشت] (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440) 🍃د. نه فقط جزای آنها، بلکه آنچه که در این سوره در خصوص تقسیم‌بندی مردم و مسائل مربوط به این سه گروه بیان شد؛ یعنی آنچه در احوالات مردم در این دسته‌بندی‌های سه‌گانه بیان شد همگی حقیقتی است که جای هیچ شکی ندارد (مجمع البيان، ج‏9، ص344؛ تفسير الصافي، ج‏5، ص131؛ الميزان، ج‏19، ص140 ). 🍃ه. آنچه در کل این سوره بیان شد (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440؛ تفسير الصافي، ج‏5، ص131) یعنی نه‌فقط احوالات این سه گروه؛ بلکه همچنین توصیفاتی که در ابتدا درباره قیامت رخ داد؛ ویا نکاتی که همین اواخر درباره حقیقت قرآن بیان شد؛ و .... 🍃و. بحث قیامت و قطعی و یقینی بودن وقوع قیامت و احوالات آن، که موضوع این سوره بود؛‌ یعنی می‌فرماید بدانید که این قیامت حقیقتی است که جای هیچ تردیدی در آن نیست؛ و از این جهت این آیات پایانی ناظر باشد به آیات اولیه که فرمود: «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ» (واقعه/۱-2) 🍃ز. کل قرآن (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440 )؛ یعنی همه آنچه در این قرآن به تو بیان می‌شود حقیقتی کاملا یقینی ست که جای هیچ تردیدی در آن نیست؛ که در این صورت مفاد این آیه شبیه آیه «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ‏ (بقره/۲)» می‌شود. 🍃ح. ... 📝تبصره آیه ظرفیت همه معانی فوق را دارد؛ و با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا کاملا محتمل است که در مقام جمع‌بندی سوره، همه اینها مد نظر باشد. نکته مهم این است که اینکه این مطلب (به هریک از معانی فوق)‌امری یقینی است با انواع تعابیر مورد تاکید قرار گرفته است؛ 💢شاید می‌خواهد بفرماید که مساله قیامت و تمامی اجزاء و ملحقات آن و نیز خود همین قرآن اموری بسیار بسیار جدی و یقینی هستند که به هیچ‌وجه نباید در خصوص آنها سهل‌انگاری به خرج دهید. @yekaye
یک آیه در روز
1062) 📖 إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیقینِ 📖 ترجمه 💢بدرستی که این همان حق الیقین [حقیقت کاملا یقینی]
. 2️⃣ «إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیقینِ» در تدبر قبل دیدیم که «هذا» می‌توانست اشاره به امور مختلفی باشد. اکنون سوال این است که مقصود از «حق الیقین» چیست؟ (که متناسب با این معانی مختلف، برای هریک از معانی «هذا» در بحث قبل حالات مختلفی مطرح خواهد شد) 🍃الف. این ترکیب شبیه ترکیب «ذات الشیء» است؛ یعنی دو اسم مختلف که معنای یکسان دارند؛ که خود این دو معنا می‌تواندن مد نظر باشد: 🌱الف.۱. و تکرار آنها صرفا از باب تاکید است؛ یعنی یقین یقینی. (نظر بسیاری از اهل لغت و مفسران؛ که در نکات ادبی اشاره شد) 🌱الف.۲. این تعبیر ظرافتی دارد بیش از تاکید؛ و به معنای نهایت حد ممکن از یقین است؛ چنانکه وقتی می‌گوییم این یقین الیقین یا صواب الصواب است؛‌یعنی در نهایت درجه یقین و صواب قرار دارد. (المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز (ابن عطیه)، ج‏5، ص255 ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص96 ) گویی می‌خواهد بگوید این یقین، نه از آن یقین‌هایی است که هرکسی ادعا می‌کند و ممکن است واقعا یقینی نباشد؛‌ بلکه یقینی است که ذره‌ای جای تردید در آن نیست. (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440 ) 🍃ب. اینکه این دو کلمه واقعا تفاوتی با هم دارند و «حق» غیر از «یقین» است. در این حالت اخیر این دیدگاههایی مطرح شده است؛ از جمله: 🌱ب.۱. این ترکیب از باب اضافه بعض به کل است؛ و مقصود از «حق الیقین» یقین محض و خالص می‌باشد. (تاج العروس، ج‏18، ص597) 🌱ب.2. مقصود از «حق» علم است از آن جهت که امر واقع خارجی با آن مطابق است؛ و مقصود از «یقین» علم است از آن جهت که هیچ نحوه التباس و تردیدی در آن نباشد؛ پس این ترکیب، شبیه اضافه بیانیه است که برای تاکید آمده؛ یعنی حقیقتی که از جنس یقین باشد. (الميزان، ج‏19، ص140 ؛ مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440 ) 🌱ب.۳. از باب اضافه موصوف به صفت باشد؛ و حق به معنای امر ثابت باشد؛ یعنی این مطلب یک امر ثابت متیقن است (به نقل از البحر المحيط، ج‏10، ص96 ) 🌱ب.۴. ترکیب اضافی است؛ و حق به معنای سخن حق است و این ترکیب به معنای «سخن حقی که یقینی است» یعنی آیه می‌فرماید این سخن برای تو و مومنان است و حق یقین این است که چنین بگویی؛ یعنی یقین برقرار نخواهد بود مگر جایی که سخنی که گفته می‌شود بحث باشد. (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص440 ) 🌱ب.۵. ترکیب اضافی است؛ اما برخلاف مورد قبل، حق همان حق است ولی «یقین» به معنای خبر یقینی است؛ و آیه یعنی آنچه در این سوره ذکر شد حق خبر یقینی بود [که ادا شد]. (تفسير الصافي، ج‏5، ص131 ) 🌱ب.۶. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1063) 📖 فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظیمِ 📖 ترجمه 💢پس به [با] نام پروردگارت که عظیم است تسبیح گوی! [یا: نام … را منزه بدان] سوره واقعه (56) آیه 96 1399/10/20 25 جمادی‌الاولی 1442 @yekaye
✅تبصره این آیه کاملا شبیه آیه ۷۴ است (که در جلسه 1041 https://yekaye.ir/al-waqiah-56-74/ گذشت)؛ از این رو عمده نکات ادبی؛ احادیث و تدبرهای آنجا در اینجا نیز صدق می‌کند؛ فقط به خاطر حرف «ف» برخی تدبرهای آنجا ناظر به ارتباط آن آیه با آیات پیش از خود بود که در اینجا فرق می‌کند و در اینجا نیز به مواردی از همین دست اشاره می‌کنیم. شروع بحث آیه مذکور در کانال ایتا از اینجا: https://eitaa.com/yekaye/8525
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1063) 📖 فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظیمِ 📖 ترجمه 💢پس به [با] نام پروردگارت که عظیم است تسبیح گو
. 1️⃣ «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظیمِ» این آیه بویژه از این جهت که با حرف «ف» آمده یک نحوه نتیجه‌گیری از بحث‌های قبل است؛ که می‌تواند نتیجه‌گیری باشد از: 🍃الف. همین آیات قبل؛ آنگاه مقصود این است که: 🌱الف.۱. كيفر يك عمر انحراف و تكذيب، «الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ» پذيرايى با نوشيدنى سوزان در جايگاهى آتشين است، «فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ» و خداوند از كيفر نابجا منزّه است. (تفسير نور، ج‏9، ص448) 🌱الف.۲. وقتی قرآن با این صفات است و در خبری که از حال مردم بعد از مرگ می‌دهد صادق است، پس منزه بدان پروردگار عظیمت را با استعانت از اسم و به رغم آنچه این تکذیب‌کنندگان گمراه می‌پندارند. (الميزان، ج‏19، ص140 ) 🌱الف.۳. ... 🍃ب. ناظر به کل سوره است؛ آنگاه مقصود این است که: 🌱ب.۱. وجود قيامت و نظام كيفر و پاداش، نشانه ربوبيّت خداوند در جهت تربيت انسان است كه ستايش پروردگار [منزه دانستن خداوند از کار عبث] را مى‏طلبد. (تفسير نور، ج‏9، ص448) 🌱ب.۲. چه‌بسا معنای آیه «فسبح واذکر باسم ...» باشد؛ یعنی در پایان این سوره خداوند به پیامبرش می‌فرماید همه آنچه گفتیم عین حق است و اگر کافران همچنان زیر بار حق نرفتند دیگر حرجی بر تو نیست که قوم تو تصدیقت کنند یا تکذیب؛ بلکه تو خدا را از این انکارهای آنان منزه بدان و به ذکر و تسبیح پروردگارت مشغول شو. (مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏29، ص440 ) 🌱ب.۳. چه‌بسا می‌خواهد بیان کند که قیامت و همه آنچه در آن رخ می‌دهد ظهور و تجلیات اسم ربک العظیم است؛ که باز هم شما به حقیقت او راه ندارید و باید او را از درک و فهم خود برتر و منزه بدانید. 🌱ب.۴. ... @yekaye
یک آیه در روز
1063) 📖 فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظیمِ 📖 ترجمه 💢پس به [با] نام پروردگارت که عظیم است تسبیح گو
. 2️⃣ «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ» این سوره با این مضمون تمام شد که به [با] نام پروردگارت که عظیم است تسبیح گوی! و سوره بعد (حدید) با این عبارت شروع می‌شود که «آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح می‌گوید» و همین را برخی از مفسران شاهدی بر اتصال و ارتباط مضمون دو سوره دانسته (مثلا مرحوم طبرسی در مجمع البيان، ج‏9، ص346 ؛ یا فخر رازی در مفاتيح الغيب (فخر رازی)، ج‏29، ص440 )؛ و این گونه موارد را شاهدی بر این گرفته‌اند که تعیین جای سوره‌ها در قرآن نیز – علاوه بر جای آیات در سوره‌ها- توسط خود پیامبر ص انجام شده است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1064) جمع‌بندی سوره واقعه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ؛ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ؛ خافِضَةٌ رافِعَةٌ؛ إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا؛ وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا؛ فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا؛ وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً؛ فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ؛ وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ؛ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ؛ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ؛ في‏ جَنَّاتِ النَّعيمِ؛ ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلينَ؛ وَ قَليلٌ مِنَ الْآخِرينَ؛ عَلى‏ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ؛ مُتَّكِئينَ عَلَيْها مُتَقابِلينَ؛ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ؛ بِأَكْوابٍ وَ أَباريقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعينٍ؛ لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ؛ وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ؛ وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ؛ وَ حُورٌ عينٌ؛ كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ؛ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ؛ لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً وَ لا تَأْثيماً؛ إِلاَّ قيلاً سَلاماً سَلاماً؛ وَ أَصْحابُ الْيَمينِ ما أَصْحابُ الْيَمينِ؛ في‏ سِدْرٍ مَخْضُودٍ؛ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ؛ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ؛ وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ؛ وَ فاكِهَةٍ كَثيرَةٍ؛ لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ؛ وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ؛ إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً؛ فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً؛ عُرُباً أَتْراباً؛ لِأَصْحابِ الْيَمينِ؛ ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلينَ؛ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرينَ؛ وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ؛ في‏ سَمُومٍ وَ حَميمٍ؛ وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ؛ لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ؛ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفينَ؛ وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظيمِ؛ وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ؛ أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ؛ قُلْ إِنَّ الْأَوَّلينَ وَ الْآخِرينَ؛ لَمَجْمُوعُونَ إِلى‏ ميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ؛ ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ؛ لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ؛ فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَميمِ؛ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهيمِ؛ هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ؛ نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ؛ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ؛ نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ؛ عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ في‏ ما لا تَعْلَمُونَ؛ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ؛ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ؛ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ؛ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ؛ أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذي تَشْرَبُونَ؛ أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ؛ لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ؛ أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتي‏ تُورُونَ؛ أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ؛ نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوينَ؛ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ؛ فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ؛ وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظيمٌ؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريمٌ؛ في‏ كِتابٍ مَكْنُونٍ؛ لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ؛ تَنْزيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ؛ أَ فَبِهذَا الْحَديثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ؛ وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ؛ فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ؛ وَ أَنْتُمْ حينَئِذٍ تَنْظُرُونَ؛ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ؛ فَلَوْ لا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدينينَ؛ تَرْجِعُونَها إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ؛ فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ؛ فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعيمٍ؛ وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمينِ؛ فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمينِ؛ وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبينَ الضَّالِّينَ؛ فَنُزُلٌ مِنْ حَميمٍ؛ وَ تَصْلِيَةُ جَحيمٍ؛ إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقينِ؛ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظيمِ؛ 1399/10/21 26 جمادی‌الاولی 1442 @yekaye
ترجمه کامل سوره واقعه به نام خداوند پررحمِ رحیم؛ آن واقعه چون واقع شد؛ در وقوعش دروغی [در کار] نیست. فروآورنده [و] رفعت‌بخش؛ وقتی که زمین لرزانده شود، لرزشی شدید؛ و کوهها خرد و پراکنده شوند، خرد و پراکنده شدنی؛ پس غباری پراکنده باشند. و زوج‌هایی سه‌گانه بوده‌اید: پس اهل یُمن و برکت‌؛ [اما] اهل یُمن و برکت‌ چیست؟ [یا: پس اهل یُمن و برکت‌؛ چه اهل یُمن و برکت‌ی؟!] و اهل شومی و بی‌برکتی؛ اهل شومی و بی‌برکتی چیست؟ [یا: و اهل شومی و بی‌برکتی؛ چه اهل شومی و بی‌برکتی‌ای؟!] و سبقت‌گیرندگان، همان سبقت‌گیرندگان؛ آنان‌اند که مقربان‌اند. در بهشت‌های پرنعمت. پاره‌ای [از آنان] از اولین‌ها [هستند]؛ و اندکی از بعدی‌ها [متأخران]؛ بر تخت‌های بافته شده [از جواهرات]، تکیه‌زنان بر آنها، رو به روی همدیگر؛ بچه‌هایی که جاودانه‌اند پیرامون آنان می‌گردند؛ با قدح‌ها و تُنگ‌ها و پیاله‌ای از شراب ناب؛ نه سردرد گیرند [یا: جدا شوند] از آن؛ و نه [شرابشان / عقلشان] زایل گردد. و [پیرامون آنان می‌گردند با] میوه‌ای، از آنچه خود بخواهند؛ و [با] گوشت پرنده‌ای، از آنچه میل دارند؛ و سپیداندام‌هایی شهلاچشم؛ همچون دُرّ مکنون؛ به پاداش آنچه انجام می‌دادند. در آن نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه نابجایی؛ مگر گفتن سلام سلام. و یاران دست راست؛ [اما] یاران دست راست چیست؟ [یا: و یاران دست راست؛ چه یاران دست راست‌ی؟!] در [سایه] سدر [= درخت کُنار] بی‏خار [= بی‌دردسر]؛ و [درختان] موز خوشه‌خوشه روی هم؛ [یا: و درختان ام غیلان [= مغیلان؛ خارشتر] خوشه‌خوشه روی هم] و سایه‌ای کشیده شده [گسترش یافته] و آبی پیوسته ریزان؛ و میوه‌ای بسیار؛ نه قطع‌شدنی [در کار است] و نه ممنوعیتی [از استفاده]؛ و همخوابگانی رفیع و گرانمایه؛ همانا ما آنان [= آن افراد مونث] را به آفرینشی خاص ایجاد کردیم؛ پس آنان را بِکر گرداندیم؛ دلدادگانی هم‌سن‌ و ‌سال؛ برای یاران دست راست. پاره‌ای [از آنان] از اولین‌ها [هستند]؛ پاره‌ای [از آنان] از بعدی‌ها [هستند]؛ و یاران دست چپ؛ [اما] یاران دست چپ چیست؟ [یا: و یاران دست چپ؛ چه یاران دست چپ‌ی؟!] در حرارت نفوذکننده آتش [یا: بادی سوزان] و آبی جوشان [اند]. و سایه‌ای از دودی سیاه و غلیظ؛ نه خنکایی و نه هیچ وضع دلخواهی؛ همانا آنان بودند که پیش از این مست ناز و نعمت بودند؛ و بر آن گناه [خلف وعده‌ی] عظیم اصرار می‌ورزیدند؛ و دائم می‌گفتند آيا هنگامی که بمیریم و خاکی و استخوانی شویم، آیا واقعا ما باز هم برانگیخته می‌شویم؟ و آیا پدران اولین ما نیز؟! بگو همانا همه اولین‌ها و بعدی‌ها حتما جمع‌شده خواهند بود؛ به سوی میقات روزی معلوم؛ سپس حتما شما ای گمراهان دروغ‌پرداز! قطعا از درختی از زقوم می‌خورید. پس، از آن شکمها را پر کنید. پس، بر آن از آن آب جوشان بنوشید؛ پس بنوشید [همچون] نوشیدن شتران عطشان. این است پیشکش [پذیرایی ابتدایی] آنان روز جزا. ما شما را آفریدیم؛ پس چرا تصدیق نمی‌کنید؟! آیا دقت کرده‌اید در آنچه با [ریختن] منی مقدر می‌کنید؟! آیا شمایید که آن را می‌آفرینید یا ماییم که آفرینندگانیم؟! ما در میان شما مرگ را مقدر کردیم و ما چنان نیستیم که بر ما سبقت گرفته شود [= مغلوب هیچکس نمی‌شویم] بر اینکه امثال شما را عوض کنیم و شما را در آنچه که [به نحوی که] نمیدانید ایجاد نماییم. و بیشک پیدایش اول را دانستید، پس چرا پند نمی‌پذیرید؟! آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که رویانندگانیم؟! اگر می‌خواستیم قطعا آن را خس و خاشاکی می‌کردیم که شما با دهان باز [= حسرت‌زده] بمانید [و بگویید:] که ما واقعا غرامت‌دیدگانیم! بلکه ما محروم‌شدگانیم! آیا دیده‌اید آن آبی را که می‌نوشید؟! آیا شما آن را از ابرها فرود آوردید یا ماییم که فروآورندگانیم؟! اگر می‌خواستیم آن را شور و تلخ می‌کردیم، پس چرا شکرگزار نیستید. آیا دیده‌اید آتشی را که می‌افروزید؟! آیا شما درخت آن را پدید آوردید یا ماییم که پدیدآورندگانیم؟! ما آن را مایه تذکر، و متاعی [= بهره‌ای، سرمایه‌ای] برای صحرانشینان قرار دادیم. پس به [با] نام پروردگارت که عظیم است تسبیح گوی! [یا: نام ... را منزه بدان] اما نه سوگند می‌خورم به موقعیت‌های ستارگان؛ و بی‌تردید آن سوگندی است که – ای کاش می‌دانستید – عظیم است. که قطعا آن بی‌شک قرآنی است کریم؛ در کتابی محفوظ و نهان؛ جز پاکیزه‌شدگان با آن تماس برقرار نکنند. فروفرستادنی [یا: فروفرستاده‌ای] از جانب پروردگار جهانها [جهانیان]. آیا پس نسبت بدین حکایت شما مسامحه‌کار (سهل‌انگار) هستید؟! و روزی‌تان قرار می‌دهید اینکه فقط تکذیب کنید؟! @yekaye 👇ادامه👇