☀️۲) از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است:
وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد مدینه شد، بسیاری از مهاجر و انصار اطراف وی جمع میشدند و پیوسته مراجعات مردم به ایشان افزایش مییافت و او را با لقبهای شایسته و بزرگمنشانه مورد خطاب قرار میدادند و این بدان جهت بود که خداوند متعال به آنان دستور داده بود: «ای آن کسانی که ایمان آوردند، صداهايتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید، و همانند صدا بلند کردنتان برای همدیگر، با صدای بلند با او سخن مگوييد، تا در حالی که شما احساس نمیکنید اعمالتان نابود شود!» (حجرات/۱).
و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز نسبت به آنها مهربان و برای آنان دلسوز بود و پیوسته میکوشید که آنان به گناه نیفتند، بهطوریکه به حال هرکسی که باو صحبت میکرد مینگریست و میکوشید صدای خود را از او بلندتر نماید مبادا آن مؤمن مشمول تهدید خداوند در خصوص حبط عمل قرار گیرد.
تا جایی که یکبار عربی بادیهنشین از پشت دیوار با صدایی بلند ایشان را صدا زده گفت: یا محمّد (صلی الله علیه و آله)!
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم با صدای بلندتری او را پاسخ داد که میخواست آن عرب بادیه نشین به خاطر بلند نمودن صدایش به گناه دچار نگردد.
آن بادیهنشین پرسید: به من از توبه بگو، که تا کی پذیرفته میشود؟
رسول الله ص فرمود: ای برادر عرب! باب توبه برای فرزند آدم باز است و بسته نمیشود تا وقتی که خورشید از مغرب طلوع کند؛ و این همان سخن خداوند متعال است که فرمود: «آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند، يا پروردگارت بيايد، يا پارهاى از آیات پروردگارت بيايد؟ روزى كه پارهاى از آیات پروردگارت آيد« که منظور همان طلوع خورشید از مغرب است «كسى را ایمانش سودی نمی بخشد كه قبلًا ايمان نياورده يا خيرى در ايمان آوردن خود به دست نياورده باشد. بگو: «منتظر باشيد كه ما [هم] منتظريم.» (انعام/158)
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص477-478
قَالَ الْإِمَامُ ع: قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ كَثُرَ حَوْلَهُ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ، وَ كَثُرَتْ عَلَيْهِ الْمَسَائِلُ، وَ كَانُوا يُخَاطِبُونَهُ بِالْخِطَابِ الشَّرِيفِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَلِيقُ بِهِ ص، وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى كَانَ قَالَ لَهُمْ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا- لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ- أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ».
وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهِمْ رَحِيماً، وَ عَلَيْهِمْ عَطُوفاً، وَ فِي إِزَالَةِ الْآثَامِ عَنْهُمْ مُجْتَهِداً حَتَّى إِنَّهُ كَانَ يَنْظُرُ إِلَى كُلِّ مَنْ يُخَاطِبُهُ، فَيَعْمَلُ عَلَى أَنْ يَكُونَ صَوْتُهُ ص مُرْتَفِعاً عَلَى صَوْتِهِ لِيُزِيلَ عَنْهُ مَا تَوَعَّدَهُ اللَّهُ [بِهِ] مِنْ إِحْبَاطِ أَعْمَالِهِ، حَتَّى إِنَّ رَجُلًا أَعْرَابِيّاً نَادَاهُ يَوْماً وَ هُوَ خَلْفَ حَائِطٍ بِصَوْتٍ لَهُ جَهْوَرِيٍّ: يَا مُحَمَّد! فَأَجَابَهُ بِأَرْفَعَ مِنْ صَوْتِهِ، يُرِيدُ أَنْ لَا يَأْثَمَ الْأَعْرَابِيُّ بِارْتِفَاعِ صَوْتِهِ.
فَقَالَ لَهُ الْأَعْرَابِيُّ: أَخْبِرْنِي عَنِ التَّوْبَةِ إِلَى مَتَى تُقْبَلُ؟
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَا أَخَا الْعَرَبِ! إِنَّ بَابَهَا مَفْتُوحٌ لِابْنِ آدَمَ لَا يُسَدُّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى: «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ، يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ» وَ هُوَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا «لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْرا».
@yekaye
☀️۳) از امام محمد باقر ع روایت شده است:
وقتی امام حسن مجتبی ع در بستر احتضار افتاد وصیتهایی به امام حسین ع فرمودند ... [از جمله اینکه]:
بدان که از جانب عایشه مصیبتی به من رسد که مردم از آن زشتى كردار او و دشمنی اش با خدا و رسولش و دشمنىاش با ما اهل بيت ع را دریابند.
پس چون امام حسن ع قبض روح شد، آن حضرت را بر روى تختی گذاشتند و به مصلّاى رسول الله ص، كه آن حضرت در آنجا بر مردگان نماز مىخواند، بردند و بر آن حضرت نمازگزاردند. چون از نماز بر او فارغ شدند، پیکر مطهر ایشان را برداشتند و به مسجد رسول صلى الله عليه و آله آوردند. هنگامی که آن حضرت را را کنار قبر رسول خدا ص گذاشتند، خبر به عائشه رسيد و به او گفتند كه اينها حسن بن على ع را آوردهاند تا در کنار رسول خدا ص دفن كنند.
پس عائشه پیشاپیش همه سوار بر استری زیندار بيرون آمد، ... پس ايستاد و گفت: پسرتان را از خانه من دور كنيد؛ كه چيزى نباید در آن دفن شود، و نباید پرده رسول خدا صلى الله عليه و آله دریده و هتک حرمت شود!
امام حسین ع به عایشه فرمود: سالهاست که تو و پدرت، پرده رسول الله ص را دريده و هتک حرمتش کردهاید؛ و در خانه آن حضرت ص كسى را داخل كردى كه رسول الله ص نزديكى او را دوست نمىداشت. و قطعا خداوند تو را در اين باره مورد سؤال قرار خواهد داد. ای عایشه! همانا برادرم به من دستور داد که او را به نزد پدرش رسول الله ص ببرم تا عهدی با وی تازه کند؛ و بدان که برادرم آگاهترین مردم به خدا و رسولش بود، و به تأویل کتاب او آگاهتر از این بود که پرده رسول الله ص را بدرد و حرمتش را هتک کند؛ که خداوند تبارک و تعالی فرمود: «ای آن کسانی که ایمان آوردهاند، داخل حجرههای پیامبر نشوید مگر به شما اذن داده شود» (احزاب/53) و تو مردانی را بدون اذن رسول الله ص در حجره وی وارد کردی! و نیز خداوند فرموده بود: «ای آن کسانی که ایمان آوردند، صداهايتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید» (حجرات/۱). و به جان خودم سوگند كه تو براى پدرت و فاروق او [يعنى: عمر] کنار گوش رسول خدا ص كلنگها زدى ... .
ادامه این حدیث ذیل آیه بعد خواهد آمد؛ ان شاء الله تعالی.
📚الكافي، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳
@yekaye
👇سند و متن حدیث 👈
https://eitaa.com/yekaye/9221
متن حدیث ۳
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
لَمَّا احْتُضِرَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَالَ لِلْحُسَيْنِ:
يَا أَخِي إِنِّي أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِذَا أَنَا مِتُّ فَهَيِّئْنِي ثُمَّ وَجِّهْنِي إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُحْدِثَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ اصْرِفْنِي إِلَى أُمِّي فَاطِمَةَ ع ثُمَّ رُدَّنِي فَادْفِنِّي بِالْبَقِيعِ
وَ اعْلَمْ أَنَّهُ سَيُصِيبُنِي مِنَ الْحُمَيْرَاءِ مَا يَعْلَمُ النَّاسُ مِنْ صَنِيعِهَا وَ عَدَاوَتِهَا لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ص وَ عَدَاوَتِهَا لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.
فَلَمَّا قُبِضَ الْحَسَنُ ع وَ وُضِعَ عَلَى سَرِيرِهِ فَانْطَلَقُوا بِهِ إِلَى مُصَلَّى رَسُولِ اللَّهِ ص الَّذِي كَانَ يُصَلِّي فِيهِ عَلَى الْجَنَائِزِ فَصَلَّى عَلَى الْحَسَنِ ع.
فَلَمَّا أَنْ صَلَّى عَلَيْهِ حُمِلَ فَأُدْخِلَ الْمَسْجِدَ.
فَلَمَّا أُوقِفَ عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص بَلَغَ عَائِشَةَ الْخَبَرُ وَ قِيلَ لَهَا:
إِنَّهُمْ قَدْ أَقْبَلُوا بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ لِيُدْفَنَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ.
فَخَرَجَتْ مُبَادِرَةً عَلَى بَغْلٍ بِسَرْجٍ - فَكَانَتْ أَوَّلَ امْرَأَةٍ رَكِبَتْ فِي الْإِسْلَامِ سَرْجاً - فَوَقَفَتْ وَ قَالَتْ:
نَحُّوا ابْنَكُمْ عَنْ بَيْتِي! فَإِنَّهُ لَا يُدْفَنُ فِيهِ شَيْءٌ وَ لَا يُهْتَكُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ حِجَابُهُ!
فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا:
قَدِيماً هَتَكْتِ أَنْتِ وَ أَبُوكِ حِجَابَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَدْخَلْتِ بَيْتَهُ مَنْ لَا يُحِبُّ رَسُولُ اللَّهِ قُرْبَهُ!
وَ إِنَّ اللَّهَ سَائِلُكِ عَنْ ذَلِكِ،
يَا عَائِشَةُ! إِنَّ أَخِي أَمَرَنِي أَنْ أُقَرِّبَهُ مِنْ أَبِيهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِيُحْدِثَ بِهِ عَهْداً؛
وَ اعْلَمِي أَنَّ أَخِي أَعْلَمُ النَّاسِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ،
وَ أَعْلَمُ بِتَأْوِيلِ كِتَابِهِ مِنْ أَنْ يَهْتِكَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ سِتْرَهُ،
لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ»؛
وَ قَدْ أَدْخَلْتِ أَنْتِ بَيْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص الرِّجَالَ بِغَيْرِ إِذْنِهِ.
وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ»؛
وَ لَعَمْرِي لَقَدْ ضَرَبْتِ أَنْتِ لِأَبِيكِ وَ فَارُوقِهِ عِنْدَ أُذُنِ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمَعَاوِلَ ...
📚الكافي، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳
@yekaye
۴) مفضل بن عمر از امام صادق ع درباره نحوه ظهور و رجعت سوالی میپرسد؛ و امام ع در روایتی طولانی وقایع پس از ظهور و رجعت را شرح میدهند؛ تا در فرازی از این روایت به رجعت امیرالمومنین ع و شکایتی که ایشان در خصوص ظلمهایی که از امت بر ایشان وارد شد میپردازند که در آن آمده است:
امیرالمومنین ع فرمود:
یا رسول الله ص! به خدا سوگند به تکذیب من و بیعتشکنی و مخالفت و جنگیدن با من و حلال شمردن خونم و لعنت فرستادن بر من بسنده نکردند؛ ...
[سپس شروع میکنند برخی از این تهمتهایی که به ایشان زده شد مانند اینکه به ایشان تهمت زدند که در زمان پیامبر شرابفروشی میکرده! یا اینکه تمام غنیمتهای جنگی را برای خودش برمیداشته! و...؛ تا به اینجا میرسند که:]
و هیچ تهمت و شبهه و فحشایی نبود مگر اینکه به من نسبت دادند؛
و گمان کردند که اگر من سزاوار خلافت بودم نباید در زمان حیاتتان ابوبکر را در نماز بر من مقدم میداشتید؛
در حالی که شما ای رسول الله ص میدانید که در حالی که شما در اوج مریضیتان بودید عایشه به بلال – وقتی که بلال برای نماز ندا داده بود - دستوری داد، عایشه در دروغ بستن بر شما ای رسول الله ص شتاب ورزید و [به بلال] گفت که همانا رسول الله ص به تو دستور داده که ابوبکر را پیشنماز قرار دهی. بلال ابتدا نپذیرفت تا اینکه دیگرانی هم همین سخن را به او گفتند؛ پس به مسجد برگشت و گفت: خبردهندهای از قول رسول الله به من خبر داده که ای ابوبکر تو به عنوان پیشنماز بایستی. وعایشه از مقابل درب [به داخل حجره] برگشت گویی که اتفاقی نیفتاده بود.
اما ای رسول الله ص تو به او فرمودی: وای بر تو ای حمیراء [=لقب عایشه]! این چه خطای عظیمی بود که مرتکب شدی؟! آیا از جانب من دستور دادی که پدرت را پیشنماز قرار دهند؟!
او گفت: تا حدودی!
ای رسول الله ص! آنگاه بلند شدی در حالی که دست راستت در دست من و دست چپت به دست فضل بن عباس بود؛ و عجله داشتی در حالی که پاهایت روی زمین قرار و آرام نداشت؛ تا اینکه داخل مسجد شدی و به ابوبکر که در جایگاه تو ایستاده بود رسیدی؛ پس او را از آنجا بیرون کردی و خودت با مردم نماز گزاردی!
اما به خدا سوگند که منافقان برای فضیلت ابوبکر سخنها گفتند که از جمله آنها این بود که در زمان تو ای رسول الله ص او پیشنماز قرار گرفت؛ پس من چون دیدم که بعد از رحلت شما چنین ادعایی را اظهار داشتند، با آنان احتجاج کردم و برایشان هیچ نقطه اتکا و راه فرار و دلیلی که بتوانند بدان تکیه کنند باقی نگذاشتم و گفتم:
اگر میپندارید که رسول الله ص ابوبکر را پیشنماز قرار داد چون وی را برترین امت نزد خویش میدانست، پس چرا وی را از این فضیلتی به وی داده بود بیرون کرد؟
واگر میپندارید که رسول الله ص در حالی که از بلند شدن ناتوان بود بدین امر کرد؛ اما وقتی حق را دریافت، شتافت و دیگر سزاوار نبود که بنشیند؛ که در این صورت این حجتی علیه توست در [ضرورت] ساقط کردن ابوبکر؛
و اگر میپندارید که رسول الله ص وی را در سمت راست خود نگه داشت (نه اینکه به عقب به داخل صفوف بفرستد) و رسول الله ص و ابوبکر در این نماز با همدیگر امام جماعت بودند که این که اصلا شدنی نیست؛
و اگر میپندارید که او را در سمت چپ خود گذاشت و ابوبکر امام رسول الله ص بود، زیرا وقتی امام فقط با یک نفر جماعت را بپا میدارد او باید در سمت راستش بایستد نه در سمت چپش؛ [که در این صورت باید خلاف آیه قرآن عمل کرده باشند که کسی را بر رسول الله ص مقدم کردهاند]
و و اگر میپندارید که او را بین خودش و صف اول قرار داد به نحوی که رسول الله ص امام ابوبکر بود و ابوبکر امام مسلمانان؛ این که اصلا شدنی نیست، در یک نماز که جز یک امام نمیتواند نماز را اقامه کند [مثلا اگر امام اول حمد و سوره را بخواند؛ امام دوم که ماموم هم هست چکار کند؟ اگر بخواند که دیگر ماموم نیست و اگر نخواند که نمیتواند امام دیگران باشد]
و اگر میپندارید که وی را در صف اول قرار داد، پس برتری او بر سایر افراد صف اول چیست؟
و اگر میپندارید که رسول الله ص وی را در صف اول قرار داد که وی صدای تکبیرش را بلند بگوید زیرا صدای پیامبر به خاطر بیماریاش آهسته بود و لازم بود که ابوبکر صدایش را بلند کند که بقیه اهل مسجد بشنوند؛ که در این صورت همه اعمال ابوبکر را نابود کرده و وی را مبتلا به حبط عمل دانستهاید زیرا خداوند عز و جل میفرماید: «ای آن کسانی که ایمان آوردند، صداهايتان را از صدای پیامبر بلندتر نکنید، و همانند صدا بلند کردنتان برای همدیگر، با صدای بلند با او سخن مگوييد، تا در حالی که شما احساس نمیکنید اعمالتان نابود شود!» (حجرات/2).
و به خدا سوگند که ای رسول الله ص! اینها نبود جز اینکه من در میان مسلمانان یاوری برای نصرت دین خدا پیدا نکردم در حالی که آنان را دعوت کردم ...
📚الهداية الكبرى، ص411-412
@yekaye
👇سند و متن حدیث 👈
https://eitaa.com/yekaye/9224
متن حدیث ۴
قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ حَمْدَانَ الْخُصَيْبِيٌّ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيَّانِ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ مُحَمَّدِ بْنِ نُصَيْرٍ عَنِ ابْنِ الْفُرَاتِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ:
سَأَلْتُ سَيِّدِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقَ ع ...
قَالَ: حَاشَ لِلَّهِ أَنْ يُوَقِّتَ لَهُ وَقْتاً أَوْ تُوَقِّتَ شِيعَتُنَا،
قَالَ: قُلْتُ يَا مَوْلَايَ وَ لِمَ ذَلِك ...
قال: ....
يَقُولُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا رَضُوا بِتَكْذِيبِي وَ نَقْضِ بَيْعَتِي وَ الْخِلَافِ عَلَيَّ وَ قِتَالِي وَ اسْتِحْلَالِ دَمِي وَ لَعْنِي ...
وَ لَمْ يُبْقُوا عَضِيهَةً وَ لَا شُبْهَةً وَ لَا فَاحِشَةً إِلَّا نَسَبُوهَا إِلَيَّ؛
وَ زَعَمُوا أَنِّي لَوِ اسْتَحْقَيْتُ الْخِلَافَةَ لَمَا قَدَّمْتَ عَلَيَّ فِي حَيَاتِكَ أَبَا بَكْرٍ فِي الصَّلَاةِ!
وَ لَقَدْ عَلِمْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَّ عَائِشَةَ أَمَرَتْ بِلَالًا وَ أَنْتَ فِي وَعْكِ مَرَضِكَ وَ قَدْ نَادَى بِلَالٌ فِي الصَّلَاةِ؛ فَأَسْرَعَتْ كَاذِبَةً عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَتْ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ يَأْمُرُكَ أَنْ تُقَدِّمَ أَبَا بَكْرٍ.
فَرَاجَعَ بِذَلِكَ بِلَالٌ وَ كُلٌّ يَقُولُ لَهُ مِثْلَ قَوْلِهَا فَرَجَعَ بِلَالٌ إِلَى الْمَسْجِدِ فَقَالَ إِنَّ مُخْبِراً أَخْبَرَنِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ أَمَرَ بِتَقْدِيمِكَ يَا أَبَا بَكْرٍ فِي الصَّلَاةِ.
وَ رَجَعَتْ عَائِشَةُ مِنَ الْبَابِ نَكِرَتْ؛ وَ قُلْتُ لَهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ: وَيْلَكِ يَا حُمَيْرَاءُ مَا الَّذِي جَنَيْتِ؟ أَمَرْتِ عَنِّي بِتَقْدِيمِ أَبِيكِ فِي الصَّلَاةِ؟
فَقَالَتْ قَدْ كَانَ بَعْضُ ذَلِكَ! يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقُمْتَ وَ يَدُكَ الْيُمْنَى عَلَيَّ وَ الْيُسْرَى عَلَى الْفَضْلِ بْنِ الْعَبَّاسِ مُعَجِّلًا لَا تَسْتَقِرُّ قَدَمَاكَ عَلَى الْأَرْضِ حَتَّى دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ وَ لَحِقْتَ أَبَا بَكْرٍ قَدْ قَامَ مَقَامَكَ فِي الصَّلَاةِ فَأَخْرَجْتَهُ وَ صَلَّيْتَ بِالنَّاسِ.
فَوَاللَّهِ لَقَدْ تَكَلَّمَ الْمُنَافِقُونَ بِفَضْلِ أَبِي بَكْرٍ حَتَّى تَقَدَّمَ لِلصَّلَاةِ بِعَهْدِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَاحْتَجَجْتُ عَلَيْهِمْ لَمَّا أَظْهَرُوا ذَلِكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَلَمْ أَدَعْ لَهُمْ فِيهَا اعْتِلَالًا وَ لَا مَذْهَباً وَ لَا حُجَّةً يَنْقُلُونَ بِهَا وَ ثَنَّيْتُ وَ قُلْتُ:
إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مِنْ تَقْدِيمِ أَبِي بَكْرٍ فِي الصَّلَاةِ لِأَنَّهُ أَفْضَلُ الْأُمَّةِ عِنْدَهُ فَلِمَا خَرَّجَهُ عَنْ فَضْلٍ نَدَبَهُ إِلَيْهِ؟
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَمَرَ بِذَلِكَ وَ هُوَ مُثْقِلٌ عَنِ النَّهْضَةِ فَلِمَا وَجَدَ الْحَقَّ فَسَارَعَ فَلَمْ يَسَعْهُ الْقُعُودُ فَالْحُجَّةُ عَلَيْكَ فِي إِسْقَاطِ أَبِي بَكْرٍ؛
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَوْقَفَهُ عَنْ يَمِينِهِ دُونَ الصُّفُوفِ فَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ أَبُو بَكْرٍ إِمَامَ الْمُسْلِمِينَ فِي تِلْكَ الصَّلَاةِ فَهَذَا لَا يَكُونُ؛
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّهُ أَوْقَفَهُ عَنْ شِمَالِهِ فَقَدْ كَانَ أَبُو بَكْرٍ إِمَامَ رَسُولِ اللَّهِ لِأَنَّ الْإِمَامَ إِذَا صَلَّى بِرَجُلٍ وَاحِدٍ فَمَقَامُهُ عَنْ يَمِينِهِ لَا عَنْ شِمَالِهِ!
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّهُ أَوْقَفَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِمَامَ أَبِي بَكْرٍ وَ أَبُو بَكْرٍ إِمَامَ الْمُسْلِمِينَ وَ هَذَا الْأَمْرُ لَا يَكُونُ وَ لَا يَقُومُ رَجُلٌ وَاحِدٌ فِي الصَّلَاةِ إِلَّا إِمَامَ الصَّلَاةِ؛
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّهُ أَقَامَهُ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَمَا فَضْلُهُ عَلَى جَمِيعِ الصَّفِّ الْأَوَّلِ؟
وَ إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَقَامَهُ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ مُسْمِعاً فِيهِ التَّكْبِيرَ فِي الصَّلَاةِ لِأَنَّهُ كَانَ فِي حَالِ ضِيقِهِ مِنَ الْعِلَّةِ لَا يُسْمِعُ سَائرَ مَنْ فِي الْمَسْجِدِ فَقَدْ كَفَّرْتُمْ أَبَا بَكْرٍ وَ حَبَطْتُمْ عَمَلَهُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» ...
وَ اللَّهِ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِلَّا أَنَّنِي لَمْ أَجِدْ نَاصِراً مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَلَى نُصْرَةِ دِينِ اللَّهِ وَ لَقَدْ دَعَوْتُهُمْ ...
@yekaye
احادیث قبل همگی ناظر به بلند کردن صدا بر پیامبر ص بود.
در احادیث همچنین، درباره حبط و تباه شدن عمل، عوامل مهمی - علاوه بر آنچه در قرآن کریم آمده و در تدبرها بدان اشاره خواهد شد- مطرح شده است؛ که درادامه به پارهای از آنها اشاره خواهد شد.
@yekaye
🔹الف. عدم ابلاغ ولایت امیرالمومنین ع
☀️ ۶) از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که یکبار رسول الله ع به حضرت علی ع فرمود:
... و خداوند بر من این را نازل فرمود که: «ای پیامبر ص! ابلاغ کن آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده است» یعنی درباره ولایت تو ای علی ع! «و اگر این کار را نکنی اصلا رسالتت را ابلاغ نکردهای» (مائده/۶۷)؛ و اگر من آنچه درباره ولایت تو به من دستور داده شده بود را ابلاغ نمیکردم عملم تباه میشد؛ و کسی که بدون ولایت تو خداوند عز و جل را ملاقات کند عملش تباه شود؛ این وعدهای است که آن را به صورت قطعی به من فرمودند و من جز آنچه سخن پروردگارم تبارک و تعالی باشد نمیگویم و قطعا آنچه گفتم از جانب خداوند عز و جل بود که در مورد تو نازل شده است.
📚الأمالي( للصدوق)، ص495
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ الْمَرْزُبَانِ الْفَارِسِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَنْصُورٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَيْضِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ يَوْمٍ وَ هُوَ رَاكِبٌ وَ خَرَجَ عَلِيٌّ ع وَ هُوَ يَمْشِي فَقَالَ لَهُ ...
وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيَّ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» يَعْنِي فِي وَلَايَتِكَ يَا عَلِيُّ «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» وَ لَوْ لَمْ أُبَلِّغْ مَا أُمِرْتُ بِهِ مِنْ وَلَايَتِكَ لَحَبِطَ عَمَلِي وَ مَنْ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ وَلَايَتِكَ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَعْدٌ يُنْجَزُ لِي وَ مَا أَقُولُ إِلَّا قَوْلَ رَبِّي تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ إِنَّ الَّذِي أَقُولُ لَمِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَهُ فِيك.
@yekaye
🔹ب. انکار یا تردید در ولایت امیرالمومنین ع (دشمنی با ایشان و دوستی با دشمنان ایشان)
خداوند در قرآن کریم عدم اطاعت از خدا و رسول را عامل مهمی برای باطل شدن اعمال معرفی کرده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُم» (محمد/۳۳) و در میان این دستورات، ولایت حضرت علی ع چنان مهم بوده که در روایت قبل دیدیم که اگر پیامبر ص هم در ابلاغ آن کوتاهی میکرد اعمالش تباه میشد. در این زمینه احادیث فراوانی وارد شده است که اتفاقا در حدیث قبل هم همین مضمون (که کسی که ولایت نداشته باشد عملش تباه میشود) وجود داشت. در اینجا فقط به برخی از آنها اشاره میشود:
☀️۷) از امام صادق ع روایت شده است:
اگر کسی در مورد [باطل بودن] آن دو نفر شک کند یا گمان کند [آنان در به دست گرفتن خلافت محق بودند] و بر پیروی آنان بماند خداوند عمل وی را حبط میکند؛ همانا حجت خداوند حجتی آشکار و واضح است.
📚الكافي، ج2، ص400
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَال: وَ فِي وَصِيَّةِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
مَنْ شَكَّ أَوْ ظَنَّ وَ أَقَامَ عَلَى أَحَدِهِمَا أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ هِيَ الْحُجَّةُ الْوَاضِحَةُ.
@yekaye
☀️ ۸) روایت شده است که رسول الله ص پیش از رحلتشان عباس (عموی خود) را نزد خویش خواندند و با او خلوت کردند و به او چنین گفتند:
ای ابوالفضل [= لقب عباس عموی پیامبر ص] از مواردی که خداوند با من احتجاج میکند ابلاغ [دین] به عموم مردم و به خصوص اهل بیتم است و ابلاغ ولایت علی ع و اطاعت از او؛ همانا من رسالت پروردگارم را ابلاغ کردم «پس هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هرکس میخواهد کفر بورزد» (کهف/۲۹). ای ابوالفضل! با اسلام تجدید عهد و میثاق کن و تسلیم ولایت ولی الامر باش و همانند کسی نباش کهبه زبان قبول میکند و در دل انکار میورزد، از اهل بیت من فاصله می گیرد و بر آنان جلو میافتد و دیگران را امیر بر آنان و مسلط بر ایشان می کند تا کسانی را که خداوند عزت داده ذلیل کند و کسانی را که خداوند ذلیل فرموده عزیز بدارد، [در حالی که در حقیقت و باطن امر] بدانچه به سوی آن گردن کشیدند نرسیدند و نخواهند رسید.
ای ابوالفضل؛ همانا پروردگارم با من عهدی بست و به من دستور داد که به هرکس از جن و انس که حاضر است و ابلاغ کنم و به حاضران آنان دستور داد که به غایبانشان ابلاغ کنند: هرکس که علی ع را تصدیق کند و یاوری نماید و اطاعت و نصرت کند و بپذیرد و آنچه از واجبات الهی بر عهده اش است ادا نماید به حقیقت ایمان رسیده است؛ و کسی که از این واجبات سرپیچی نماید خداوند عمل وی را تباه خواهد کرد تا اینکه خدا را ملاقات کند در حالی که وی را حجتی نزد خداوند نباشد. ابوالفضل تو چه میگویی؟
گفت: یا رسول الله ص! از توپذیرفتم و بدانچه آوردی ایمان آوردم و تصدیق کردم و تسلیم شدم؛ پس تو نیز بر [این اقدام] من شهادت بده.
📚طرف من الأنباء و المناقب، ص141-142
عن الصادق عليه السّلام، عن أبيه، قال:
دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَبَّاسَ عِنْدَ مَوْتِهِ فَخَلَا بِهِ فَقَالَ لَهُ:
يَا أَبَا الْفَضْلِ اعْلَمْ أَنَّ مِنِ احْتِجَاجِ رَبِّي عَلَيَّ تَبْلِيغِيَ النَّاسَ عَامَّةً، وَ أَهْلَ بَيْتِي خَاصَّةً، و وَلَايَةَ عَلِيٍّ ع و طاعته، ألا إني قد بلّغت رسالة ربّي «فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ».
يَا أَبَا الْفَضْلِ جَدِّدْ لِلْإِسْلَامِ عَهْداً وَ مِيثَاقاً، وَ سَلِّمْ لِوَلِيِّ الْأَمْرِ إِمْرَتَهُ، وَ لَا تَكُنْ كَمَنْ يُعْطِي بِلِسَانِهِ وَ يَكْفُرُ بِقَلْبِهِ، يُشَاقُّنِي فِي أَهْلِ بَيْتِي وَ يَتَقَدَّمُهُمْ وَ يَسْتَأْمِرُ [یتأمر] عَلَيْهِمْ وَ يَتَسَلَّطُ عَلَيْهِمْ لِيُذِلَّ قَوْماً أَعَزَّهُمُ اللَّهُ وَ لِيُعِزَّ قَوْماً أذلّهم اللّه، لَمْ يَبْلُغُوا وَ لَا يَبْلُغُونَ مَا مَدُّوا إِلَيْهِ أَعْيُنَهُمْ.
يَا أَبَا الْفَضْلِ إِنَّ رَبِّي عَهِدَ إِلَيَّ عَهْداً أَمَرَنِي أَنْ أُبَلِّغَهُ الشَّاهِدَ مِنَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ أَنْ آمُرَ شَاهِدَهُمْ أَنْ يُبَلِّغُه غَائِبَهُمْ فَمَنْ صَدَّقَ عَلِيّاً وَ وَازَرَهُ وَ أَطَاعَهُ وَ نَصَرَهُ وَ قَبِلَهُ، وَ أَدَّى مَا عَلَيْهِ مِنَ الْفَرَائِض اللهِ فَقَدْ بَلَغَ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ، وَ مَنْ أَبَى الْفَرَائِضَ فَقَدْ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ، حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ وَ لَا حُجَّةَ لَهُ عِنْدَهُ. يَا أَبَا الْفَضْلِ فَمَا أَنْتَ قَائِلٌ؟
قَالَ: قَبِلْتُ مِنْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ آمَنْتُ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ صَدَّقْتُ وَ سَلَّمْتُ فَاشْهَدْ عَلَيّ.
@yekaye
☀️۹) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
خداوند عز و جل عملی را بدون معرفت نمی پذیرد؛ و اگر کسی همه کارهای خوب را انجام دهد و تمام روزگارش را روزه بگیرد و شبها به عبادت برخیزد و مالش را در راه خدا انفاق نماید و در تمام عمرش به همه طاعات عمل کند ولی پیامبری را که این واجبات را آورده به رسمیت نشناسد که به او ایمان آورد و تصدیقش کند و نیز امام زمانی که خداوند عز و جل اطاعاتش را بر وی واجب شمرده را به رسمیت نشناسد که اطاعتش کند، چنین خداوند نفعی از عملش به وی نرساند که خداوند عز و جل در این زمینه فرمود: «و به سراغ هر گونه عملى كه كردند بیاییم، و آن را چون گرد و غبارى پراكنده سازيم» (فرقان/23).
و فرمود: اگر این چنین فرد جاهلی، از فرط عبادت، خود را تکه تکه کند حز بر دوریاش از خدا نیفزاید.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص53-54
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع ...
لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَمَلًا بِغَيْرِ مَعْرِفَةٍ وَ لَوْ أَنَّ الرَّجُلَ عَمِلَ أَعْمَالَ الْبِرِّ كُلَّهَا وَ صَامَ دَهْرَهُ وَ قَامَ لَيْلَهُ وَ أَنْفَقَ مَالَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَمِلَ بِجَمِيعِ طَاعَاتِ اللَّهِ عُمُرَهُ كُلَّهُ وَ لَمْ يَعْرِفْ نَبِيَّهُ الَّذِي جَاءَ بِتِلْكَ الْفَرَائِضِ فَيُؤْمِنَ بِهِ وَ يُصَدِّقَهُ وَ إِمَامَ عَصْرِهِ الَّذِي افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ طَاعَتَهُ فَيُطِيعَهُ لَمْ يَنْفَعْهُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِهِ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ: «وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً». وَ قَالَ ع وَ لَوْ تَقَطَّعَ الْجَاهِلُ مِنْ الْعِبَادَةِ إِرْباً إِرْباً مَا ازْدَادَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً.
☀️ب. از امام رضا ع روایت شده است:
خداوند عملی را ازبنده جز با ولایت ما نپذیرد؛ پس هرکس که ولایت ما را نپذیرد از اهل این آیه باشد: «و به سراغ هر گونه عملى كه كردند بیاییم، و آن را چون گرد و غبارى پراكنده سازيم» (فرقان/23).
📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص175
عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا لِعَبْدٍ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا فَمَنْ لَمْ يُوَالِنَا كَانَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الْآيَةِ وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً
☀️ج. از ابوحمزه ثمالی روایت شده که امام باقر ع فرمودند:
خداوند روز قیامت کسانی را محشور میگرداند که پیش رویشان نوری است همچون تلالو پارچههای حریر مصری؛ سپس خطاب آید: «گرد و غباری پراکنده شو» (فرقان/۲۳).
سپس فرمود: این ابوحمزه! اینان کسانی بودند که چه نمازها وروزههایی انجام دادند ولیکن وقتی حرامی بر آنان عرضه میشد آن را قبول می کردند و وقتی چیزی از فضایل امیرالمومنین ع بر آنان عرضه میشد انکارش میکردند.
سپس فرمود: «هباء منثور» [=گرد و غبار پراکنده] همان چیزی است که وقتی شعاع نور خورشید از دریچهای به درون اتاق میافتد دیده میشود.
📚تفسير القمي، ج2، ص112-113
حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
يَبْعَثُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَوْماً بَيْنَ أَيْدِيهِمْ نُورٌ كَالْقَبَاطِيِّ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ كُنْ «هَبَاءً مَنْثُوراً».
ثُمَّ قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّهُمْ كَانُوا لَيَصُومُونَ وَ يُصَلُّونَ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمْ شَيْءٌ مِنَ الْحَرَامِ أَخَذُوهُ وَ إِذَا عَرَضَ لَهُمْ شَيْءٌ مِنْ فَضْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنْكَرُوهُ.
قَالَ: وَ الْهَبَاءُ الْمَنْثُورُ هُوَ الَّذِي تَرَاهُ يَدْخُلُ الْبَيْتَ فِي الْكُوَّةِ مِنْ شُعَاعِ الشَّمْس.
☀️در برخی روایات این تباهی عمل در همین دنیا برای آنان رخ می دهد (مثلا ر.ک: إقبال الأعمال، ج1، ص464 ).
@yekaye
🔹ج. پیروی از باطل علیرغم آشکار شدن حقیقت
☀️۱۰) از امام صادق ع روایت شده است:
کمترین چیزی که انسان را از اسلام بیرون میبرد این است که ببیند که نظری برخلاف حق است اما بر آن نظر پافشاری کند؛ سپس فرمود: «و کسی که به ایمان کفر بورزد قطعا عملش تباه میشود» (مائده/۵) و فرمود: کسی که به ایمان کفر بورزد همان کسی است که بدانچه خداوند امر کرده عمل نمی کند و بدان راضی نمیشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص: 297
وَ عَنْ أَبَان بن عَبْدِ الرَّحْمَنِ قال: سمعت أبا عبد الله ع يقول:
أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِسْلَامِ أَنْ يَرَى الرَّأْيَ بِخِلَافِ الْحَقِّ فَيُقِيمَ عَلَيْهِ؛ ثُمَّ قَالَ «وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُه». وَ قَالَ: الَّذِي يَكْفُرُ بِالْإِيمَانِ الَّذِي لَا يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ لَا يَرْضَى بِهِ.
@yekaye
🔹 مصداق فاجعهآمیز صدا بلند کردن بر سر پیامبر ص در تاریخ
واقعهای درباره بلند کردن صدا در محضر پیامبر ص نقل شده که منجر به مانع شدن از انجام مهمترین دستور پیامبر ص شد.
این واقعه در بسیاری از معتبرترین کتب اهل سنت آمده و قریب به متواتر است؛ چنانکه با یک جستجوی ساده معلوم شد که:
📚در صحیح بخاری حداقل ۷ بار (ج۱، ص۵۴؛ ج۲، ص۱۱۵۵؛ ج۳، ص۱۱۱۱؛ ج۴، ص۱۶۱۲؛ ج۶، ص۹ و ص۲۶۸۰؛ تحقیق مصطفی البغا)،
📚در صحیح مسلم حداقل ۳ بار (ج۳، ص۱۲۵۷-۱۲۵۹) و
📚در مسند احمد بن حنبل حداقل ۶ بار (ج۳، ص۴۰۸-۴۰۹ ؛ ج۴، ص۵۱۲ ؛ ج۵، ص۱۳۴-۱۳۵ ؛ ج۵، ص۲۲۲ ؛ ج۵، ص۳۵۱ ؛ ج۲۳، ص۶۸ )
با اسناد مختلف آمده است؛
و وقتی در چنین کتابهایی این اندازه روایت شده میتوان پیشبینی کرد که تعداد نقل این واقعه در کتب اهل سنت به چه عددی میرسد.
تازه، این مواردی که اشاره شد همگی فقط روایت داستان از قول #ابنعباس است؛
وگرنه این واقعه در این کتب و کتب دیگر اهل سنت، از قول افراد دیگری از صحابه هم روایت شده است؛ مثلا
📚فقط طبرانی (م۲۳۰) در الطبقات الكبير (ج2، ص۲۱۳-۲۱۵، طبع الخانجي) با ۹ سند مختلف این واقعه را علاوه بر ابنعباس، از قول امام علی ع، عمر بن الخطاب، جابر بن عبدالله انصاری نیز روایت کرده است ؛
و از این رو آیا متواتر بودن آن فقط با منابع اهل سنت کاملا محتمل نیست؟
در اینجا مطلب بر اساس نقل صحیح بخاری، که بعد از قرآن کریم معتبرترین کتاب نزد اهل سنت است، تقدیم میشود:
☀️ ۵) عبیدالله بن عبدالله روایت کرده که ابنعباس گفت:
وقتی پیامبر ص در بستر مرگ افتاده بود و در خانه عدهای از مردان، از جمله عمر بن خطاب، بودند، پیامبر ص فرمود:
بیایید تا نوشتهای برایتان بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید.
عمر گفت: قطعا پیامبر ص طوری است که حتما درد بر او غلبه کرده است؛ و نزد شما قرآن هست؛ همان کتاب الله ما را بس است.
پس اهل خانه اختلاف کردند و درگیری پیش آمد؛ برخی میگفتند چیزی بیاورید که پیامبر ص برایتان نوشتهای بنویسد که هرگز پس از آن گمراه نشوید؛
و برخی هم همان چیزی را میگفتند که عمر گفت.
چون نزاع و اختلاف نزد پیامبر زیاد شد رسول الله ص فرمود: بلند شوید!
[این فراز در نقل دیگر چنین است: پس اختلاف کردند و صدای همهمه بسیار زیاد شد. پیامبر ص فرمود: پس از نزد من بلند شوید [=بروید) که همانا نزاع و درگیری نزد من سزاوار نیست؛ ج۱، ص۵۴]
عبیدالله میگوید: و ابنعباس همواره میگفت: قطعا آن مصیبتی که همه مصیبتهاست، این است که مانع شدند از اینکه رسول خدا برایشان آن نوشته را بنویسد، به خاطر درگیریشان و همهمهشان.
📚صحيح البخاري، ج۵، ص۲۱۴۶ (تحقیق مصطفی البغا)
سند و متن حدیث در
https://eitaa.com/yekaye/9233
📝لازم به ذکر است که بخاری در اینجا
(و نیز در ج۱، ص۵۴ و نیز در ج۶، ص۲۶۸۰)
که اسم عمر به عنوان گوینده آن عبارات در مخالفت با پیامبر را آورده،
(و نیز در ج۴، ص۱۶۱۲)
جمله او را به صورت عبارت #درد_بر_او_غلبه_کرده تعبیر کرده؛
ولی در برخی از مواردی که اسم گوینده این سخنان را نیاورده و از تعبیر «قالوا: گفتند» به جای «قال عمر» استفاده کرده، جمله اصلی او را (که دلالت بر شدت بیادبی او نسبت به پیامبر میکند) چنین نقل کرده است که به پیامبر اکرم (ص) در مقابل این درخواست و نگرانیش برای آینده امت، نسبت #هذیانگویی داده است:
➖قالُوا: هَجَرَ رَسُولُ اللَّهِ- گفتند رسول خدا هذیان میگوید❗️
📚صحيح البخاري، ج۳، ص۱۱۱۱ ؛
➖قالُوا: مَا لَهُ أَهَجَرَ – گفتند او را چه شده که هذیان میگوید❗️
📚صحيح البخاري، ج۲، ص۱۱۵۵ ؛
➖قالُوا: مَا شَأْنُهُ أَهَجَرَ – گفتند برای او چه اتفاقی افتاده که هذیان میگوید❗️
📚صحيح البخاري، ج۴، ص۱۶۱۲ و ج۶، ص۹
🤔وقتی انسان با چنین واقعهای مواجه میشود میتواند بفهمد که چرا خداوند متعال در این آیه دوم سوره حجرات، #بلند_کردن_صدا در #محضر_پیامبر را مایه #حبط_تمامی_اعمال معرفی فرمود.
@yekaye
سند و متن حدیث شماره ۵ درباره بلند کردن صدا بر پیامبر ص که مانع کتابت وصیت بسیار ایشان شدند:
☀️حدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُوسَى: حَدَّثَنَا هِشَامٌ، عَنْ مَعْمَرٍ،
وحَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ: أَخْبَرَنَا معمر،
عَنِ الزُهري، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الله، عن ابن عباس رضي الله عَنْهُمَا قَالَ:
لَمَّا حُضِرَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَفِي الْبَيْتِ رِجَالٌ، فِيهِمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ، قَالَ النَّبِيُّ ص: هَلُمَّ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ.
فَقَالَ عُمَرُ: إِنَّ النَّبِيَّ ص قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْوَجَعُ، وَعِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ، حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ.
فَاخْتَلَفَ أَهْلُ الْبَيْتِ فَاخْتَصَمُوا، مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ: قرِّبوا يَكْتُبْ لَكُمُ النَّبِيُّ ص كِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ مَا قَالَ عُمَرُ.
فَلَمَّا أَكْثَرُوا اللَّغْوَ وَالِاخْتِلَافَ عِنْدَ النَّبِيِّ ص، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: قُومُوا.
[هذه العبارة فی نقل آخر: فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ. قَالَ: فَقُومُوا عَنِّي، وَلَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ؛ ج۱، ص۵۴]
قَالَ عُبَيْدُ اللَّهِ: فَكَانَ ابْنُ عَبَّاسٍ يَقُولُ: إِنَّ الرَّزيَّة كُلَّ الرَّزيَّة مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَبَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَابَ، مِنَ اخْتِلَافِهِمْ وَلَغَطِهِمْ.
@yekaye
توضیح مطلب در:
https://eitaa.com/yekaye/9232
🔹د. #ریا
☀️11) الف. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است:
از رسول الله ص سوال شد که فردای قیامت نجات در چیست؟
فرمودند: همانا نجات در این است که با خدا خدعه نکنید که خداوند با شما خدعه کند؛ زیرا هرکس به خداوند خدعه بزند خداوند به او خدعه میزند و ایمان را از او جدا میکند و اگر میفهمید میدید که به خودش خدعه زده است!
گفته شد: و چگونه میشود به خدا خدعه زد؟
فرمود: اینکه کاری را که خداوند دستور داده را انجام مدهد اما هدفش غیرخداست؛ پس تقوای الهی در پیش گیرید و ازریا بپرهیزید که همانا شرک به خداوند است. همانا روز قیامت ریاکار با چهار اسم فراخوانده میوشد: ای کافر! ای فاجر! ای دغلباز! ای زیانکار! عملت تباه شد و اجرت به هدر رفت و هیچ بهرهای نداری! امروز پاداشت را از همان کسی که برای او کار میکردی التماس کن!
📚الأمالي( للصدوق)، ص582
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَارُونَ الْفَامِيُّ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع:
أَنَ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ فِيمَا النَّجَاةُ غَداً؟
فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ!
فَقِيلَ لَهُ: وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ؟
قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَهُ اللَّهُ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ. إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ: يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ؛ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ.
☀️ب. از امیرالمومنین ع سوال شد: چه کسی به شقاوت عظیم گرفتار است؟
فرمودند: کسی که دنیا را به خاطر دنیاطلبی ترک کند! که هم دنیا را از دست داده و هم در آخرت زیانکار است؛ و کسی که عبادت ورزد و سخت تلاش کند و روزه بگیرد اما برای ریا در پیش مردم؛ چنین کسی در دنیای ما از لذات دنیای محروم مانده و سختیای به وی رسیده که اگر مخلص بود به خاطر آن سختی سزاوار ثواب میشد؛ پس در حالی وارد آخرت میشود که میپندارد که اعمالی دارد که ترازوی عملش را سنگین میکند اما همه را در آنجا «گرد و غباری پراکنده» مییابد...
📚مجموعة ورام، ج2، ص95
قَالَ وَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنِ الْعَظِيمُ الشَّقَاءُ؟
قَالَ رَجُلٌ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا فَفَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَسِرَ الْآخِرَةَ وَ رَجُلٌ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ وَ صَامَ رِيَاءً لِلنَّاسِ فَذَاكَ حُرِمَ لِذَاتِ الدُّنْيَا مِنْ دُنْيَانَا وَ لَحِقَهُ التَّعَبُ الَّذِي لَوْ كَانَ بِهِ مُخْلِصاً لَاسْتَحَقَّ ثَوَابَهُ فَوَرَدَ الْآخِرَةَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ قَدْ عَمِلَ مَا يَثْقُلُ بِهِ مِيزَانُهُ فَيَجِدُهُ هَباءً مَنْثُورا ...
@yekaye
🔹ه. عدم خودداری از #محرمات و عدم رعایت حلال و حرام در اموال
☀️۱2) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال شد که میفرماید: «و به سراغ هر گونه عملى كه كردند بیاییم، و آن را چون گرد و غبارى پراكنده سازيم» (فرقان/23).
فرمودند: به خدا سوگند هرچند اعمالی داشتند درخشانتر از حریر مصری؛ ولیکن وقتی حرامی برایشان پیش میآمد آن را رها نمیکردند.
📚الكافي، ج2، ص81
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَن ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً».
قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ أَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الْقَبَاطِيِّ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمُ الْحَرَامُ لَمْ يَدَعُوهُ.
📚این حدیث با سندی دیگر و تفاوت مختصری در عبارات در الكافي، ج5، ص126 نیز آمده است.
📝همچنین این مضمون در ضمن حدیث شماره «۹.ج» هم گذشت؛
و همین مضمون در کتب اهل سنت از قول رسول الله ص هم روایت شده است
📚(مثلا شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص243 )
@yekaye
🔹و. ظلم در حق کارگر
☀️۱۳) از امام صادق ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایتی طولانی نقل شده که پیامبر چه کارهایی را نهی کردند که در فرازی از آن آمده است:
رسول الله ص فرمودند: کسی که در خصوص اجرت شخصی که برای انجام کاری وی را اجیر کرده به وی ظلم کند خداوند عمل وی را تباه میکند و بوی بهشت را بر او حرام میگرداند در حالی که بوی بهشت از فاصلهای که پیمودن آن پانصد سال طول می کشد احساس میشود.
📚الأمالي( للصدوق)، ص427؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص12
رُوِيَ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ: ... قَالَ رَسُولَ اللَّهِ ص:
مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَام.
@yekaye
🔹ز. آرزوی گرانی و سختی برای مومنان
☀️۱۴) از رسول الله ص روایت شده است:
هر كس يك شب براى امت من آرزوى گرانى كند خداوند اعمال چهل ساله او را تباه خواهد كرد.
📚نهج الفصاحة، ص754 (ح2937)؛ كنزالعمال، ج4، ص98
قال رسول الله ص:
مَنْ تَمَنّى عَلى اُمَّتِى الْغَلاءَ لَيْلَةً وَاحِدَةً اَحْبَطَ اللّه ُ عَمَلَهُ اَرْبَعينَ سَنَةً.
@yekaye
🔹ح. هرگونه آزار و اذیت و توهین در حق مومن (ولو در حق بدن وی پس از مرگ!)
۱۵) روایتی طولانی از پیامبر اکرم ص نقل شده که آن را آخرین خطبهای میدانند که ایشان پیش از شهادتشان در مدینه ایراد فرمودند و در آن به پاداش و عقاب اعمال مختلف اشاره کردند.
در فرازهایی از این روایت به اعمالی که منجر به تباهی عمل شده اشاره کردهاند؛ که جالب اینجاست که عمده آنها ناظر است به نحوهای از ابعادی از حق الناس در قبال سایر مومنان.
از جمله فرازهای آن:
☀️الف. کسی که غیبت کند ویا به یک زن یا مرد پاکدامن تهمت [روابط نامشروع] بزند خداوند عمل وی را تباه کند و روز قیامت هفتاد هزار فرشته از پس و پیش به وی تازیانه زنند و گرفتار نیش مارها و عقربها شود تا اینکه دستور آید و روانه آتش جهنم شود.
☀️ب. کسی که بدگویی برادر دینیاش را نزد صاحب قدرتی کند در حالی که واقعا بدی و امر ناپسندی از وی سر نزده باشد خداوند عمل وی را تباه گرداند.
☀️ج. کسی که در حق برادر دینیاش کار نیکی انجام دهد و سپس بر او منت بگذارد عملش تباه شود و تلاشش به هدر رود.
☀️د. کسی که مردهای را غسل دهد و امانت را در مورد وی ادا کند به ازای هر تار مویی برایش ثواب آزادکردن بردهای نوشته شود و صد درجه وی را بالا برند.
عمر بن خطاب سوال کرد: یا رسول الله: چگونه امانت را در مورد وی ادا کند؟
فرمودند: عورتش را و زشتیهایش را بپوشاند؛ که اگر عورتش و زشتیهاش را نپوشاند اجر وی تباه گردد و آبروی خودش در دنیا و آخرت برود.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۸۵ و ۲۹۰ و ۲۹۲
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّيَ الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو الصِّينِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَائِشَةَ السَّعْدِيِّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالا:
خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ وَفَاتِهِ وَ هِيَ آخِرُ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا بِالْمَدِينَةِ حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ تَعَالَى ...
☀️الف. (ص۲۸۵) مَنِ اغْتَابَ وَ مَنْ رَمَى مُحْصَناً أَوْ مُحْصَنَةً أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ جَلَدَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ تَنْهَشُ لَحْمَهُ حَيَّاتٌ وَ عَقَارِبُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّار.
☀️ب. (ص۲۸۵) وَ مَنْ سَعَى بِأَخِيهِ إِلَى سُلْطَانٍ لَمْ يَبْدُ لَهُ مِنْهُ سُوءٌ وَ لَا مَكْرُوهٌ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَه.
☀️ج. (ص۲۹۰) وَ مَنِ اصْطَنَعَ إِلَى أَخِيهِ مَعْرُوفاً فَمَنَّ بِهِ عَلَيْهِ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ خَابَ سَعْيُهُ .
☀️د. (ص۲۹۲) وَ مَنْ غَسَّلَ مَيِّتاً فَأَدَّى فِيهِ الْأَمَانَةَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ رُفِعَ لَهُ بِهِ مِائَةُ دَرَجَةٍ.
فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: يَا رَسُولَ اللَّهِ كَيْفَ يُؤَدِّي فِيهِ الْأَمَانَةَ؟
قَالَ: يَسْتُرُ عَوْرَتَهُ وَ يَسْتُرُ شَيْنَهُ وَ إِنْ لَمْ يَسْتُرْ عَوْرَتَهُ وَ شَيْنَهُ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ كُشِفَ عَوْرَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
@yekaye
🔹ط. عدم تسلیم به قضای الهی و جزع کردن در مصیبتها
☀️۱6) الف. از امام باقر ع روایت شده است:
سزاوارترین خلایق به اینکه تسلیم باشد دربرابر آنچه خداوند مقدر فرموده است کسی است که خداوند عز و جل را میشناسد؛ و کسی که به قضای الهی رضایت دهد قضای الهی بر او وارد شود و خداوند اجر وی را عظیم گرداند؛ و کسی که از قضای الهی ناخرسند گردد و بر آن خشم بگیرد قضای بر او وارد گردد و خداوند اجر وی را تباه کند.
📚الكافي، ج2، ص62
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
أَحَقُّ خَلْقِ اللَّهِ أَنْ يُسَلِّمَ لِمَا قَضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ رَضِيَ بِالْقَضَاءِ أَتَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ عَظَّمَ اللَّهُ أَجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ الْقَضَاءَ مَضَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ.
📚شبیه این مضمون در الخصال (ج1، ص23) از امام صادق ع نیز روایت شده است.
☀️ب. جابر میگوید از امام باقر ع سوال کردم: جزع چیست؟
فرمود: شدیدترین جزع، فریاد به واویلا سر دادن و صورت و سینه خراشیدن و موی جلوی سر کندن است؛ و کسی که نوحهسرایی برپا کند صبر را ترک گفته و در غیر راه قدم نهاده؛ و کسی که صبر پیشه کند و استرجاع [= انا لله و انا الیه راجعون] بگوید و خدا عز و جل را حمد گوید، پس بدانچه خداوند با او کرده راضی شده و اجرش برعهده خداست؛ و کسی که چنین نکند قضای الهی بر او جاری شده در حالی که او هم سزاوار مذمت گردیده و اجرش را خداوند متعال تباه کرده است.
📚الكافي، ج3، ص223
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ جَمِيعاً عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ؟
قَالَ أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَيْلِ وَ الْعَوِيلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِنَ النَّوَاصِي وَ مَنْ أَقَامَ النُّوَاحَةَ فَقَدْ تَرَكَ الصَّبْرَ وَ أَخَذَ فِي غَيْرِ طَرِيقِهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ اسْتَرْجَعَ وَ حَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ رَضِيَ بِمَا صَنَعَ اللَّهُ وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ يَفْعَلْ ذَلِكَ جَرَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ هُوَ ذَمِيمٌ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ تَعَالَى أَجْرَهُ.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ.
☀️ج. از امیرالمومنین ع روایت شده است:
صبر به اندازه مصیبت نازل میشود [یعنی هر مصیبتی که بر شخصی وارد شود خداوند به اندازه آن به وی صبر میدهد؛ و این گونه نیست که مصیبتی نازل شود که فوق توان و تحمل شخصی باشد و وی در بیتحملی جزع و فزع کردن ذیحق باشد]
و کسی که هنگام مصیبت دست با ران خویش بکوبد (به علامت نارضایتی و اعتراض) عملش تباه شود.
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، حکمت 144
وَ قَالَ ع يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُه
📚عین همین روایت از امام صادق ع (من لا يحضره الفقيه، ج4، ص416 ) آمده است؛ و
این روایت از امیرالمومنین ع در تحف العقول، ص221 و الخصال، ج2، ص621 نیز آمده است؛ فقط فاقد جمله اول است؛ و
این مضمون از امام کاظم به این صورت آمده که «اگر دست روی ران بکوید یا دست روی دست بزند اجرش تباه شده است» (تحف العقول، ص403 ) و
از امام جواد ع به این صورت آمده است که: «کسی که جزعش بر صبرش غلبه کند اجرش تباه شود و از این امر به خداوند پناه میبریم. (تحف العقول، ص456 )
@yekaye
🔹ی. در روابط بین زن و شوهر
☀️۱7) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
هر زنی که به شوهرش بگوید: من هرگز از تو خیر ندیدم قطعا عمل آن زن حبط و تباه شده است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص440؛ مكارم الأخلاق، ص215
رَوَى جَمِيلُ بْنُ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
أَيُّمَا امْرَأَةٍ قَالَتْ لِزَوْجِهَا مَا رَأَيْتُ قَطُّ مِنْ وَجْهِكَ خَيْراً [مَا رَأَيْتُ مِنْكَ خَيْراً] فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهَا.
☀️ب. از رسول الله ص روایت شده است:
اگر زنی همه آنچه از طلا و نقره در زمین است را به خانه شوهرش ببرد سپس روزی از روزها به سر شوهرش بزند و بگوید: تو کی هستی؟! همه این اموال مال من بوده! عملش تباه میشود هرچند که از عابدترین مردم باشد مگر اینکه توبه کند و برگردد و از همسرش معذرتخواهی کند.
📚مكارم الأخلاق، ص202
مِنْ كِتَابِ الرِّيَاضِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
لَوْ أَنَّ جَمِيعَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ حَمَلَتْهُ الْمَرْأَةُ إِلَى بَيْتِ زَوْجِهَا ثُمَّ ضَرَبَتْ عَلَى رَأْسِ زَوْجِهَا يَوْماً مِنَ الْأَيَّامِ تَقُولُ مَنْ أَنْتَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالِي حَبِطَ عَمَلُهَا وَ لَوْ كَانَتْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ إِلَّا أَنْ تَتُوبَ وَ تَرْجِعَ وَ تَعْتَذِرَ إِلَى زَوْجِهَا.
@yekaye
🔹ک. بسیاری از گناهان (روابط نامشروع، شرب خمر، حسد، و ...)
۱۸) بسیاری از گناهان نیز به طور خاص موجب حبط اعمال دیگر انسان میشود؛ که در روایات گاهی با همین تعبیر «ححبط عمل» و گاه با تعابیر دیگر از این اثر تباهکندگی گناهان یاد شده است که در اینجا صرفا به چند نمونه اشاره میشود:
▪️در همان خطبه طولانیای که در حدیث ۱۵ اشاره شد روابط منافی عفت در ابعاد گوناگون نیز موجب حبط عمل معرفی شده است؛
به این دو فراز از این خطبه توجه کنید:
☀️الف. و کسی که با زنی از راه حرام نکاح کند یا با مردی ویا بچهای نکاح کند خداوند متعال وی را با بدبوترین جنازه محشور کند به طوری که همه مردم از بوی بد وی اذیت شوند تا اینکه وارد جهنم شود و خداوند از او هیچ ما به ازا و فدیهای نپذیرد و عمل وی تباه گردد و او را در تابوتی که با میخهای آهنین محکم شده بگذارند
☀️ب. و غضب خداوند شدت گرفت بر زن شوهرداری که نگاهش دائما به کسانی غیر از همسر یا محارمش است؛ که اگر چنین باشد خداوند هر کاری را که انجام داده تباه میکند؛ و اگر در بستر غیر همسرش بیارمد بر خداوند است که وی را بعد از اینکه در قبر عذابش کرد به آتش جهنم اندازد.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص282 و ۲۸۷
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّيَ الْحُسَيْنُ بْنُ زَيْدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو الصِّينِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَائِشَةَ السَّعْدِيِّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالا خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ وَفَاتِهِ وَ هِيَ آخِرُ خُطْبَة ...
☀️الف. وَ مَنْ نَكَحَ امْرَأَةً حَرَاماً فِي دُبُرِهَا أَوْ رَجُلًا أَوْ غُلَاماً حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنْتَنَ مِنَ الْجِيفَةِ يَتَأَذَّى بِهِ النَّاسُ حَتَّى يَدْخُلَ جَهَنَّمَ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صِدْقاً وَ لَا عَدْلًا وَ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ يَدَعُهُ فِي تَابُوتٍ مَشْدُوداً بِمَسَامِيرَ مِنْ حَدِيدٍ وَ يُضْرَبُ عَلَيْهِ فِي التَّابُوتِ بِصَفَائِحِهِ حَتَّى يبشك [يَتَشَبَّكَ] فِي تِلْكَ الْمَسَامِيرِ فَلَوْ وُضِعَ عِرْقٌ مِنْ عُرُوقِهِ عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ أُمَّةٍ لَمَاتُوا جَمِيعاً وَ هُوَ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ عَذَابا
☀️ب. وَ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى امْرَأَةٍ ذَاتِ بَعْلٍ مَلَأَتْ عَيْنَهَا مِنْ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا فَإِنَّهَا إِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ أَحْبَطَ اللَّهُ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتْهُ فَإِنْ أَوْطَأَتْ فِرَاشَ غَيْرِهِ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ تَعَالَى أَنْ يُحْرِقَهَا بِالنَّارِ بَعْدَ أَنْ يُعَذِّبَهَا فِي قَبْرِهَا
☀️ج. از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که به فرد شرابخوار سلام دهد یا با او معانقه یا مصافحه نماید [یعنی به او روی خوش نشان دهد به نحوی که گویی شرابخواری وی مهم نیست] خداوند عمل چهل سالهاش را تباه کند.
📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص152
وَ رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص:
مَنْ سَلَّمَ عَلَى شَارِبِ الْخَمْرِ أَوْ عَانَقَهُ أَوْ صَافَحَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَلَيْهِ عَمَلَهُ أَرْبَعِينَ سَنَةً.
☀️د. از امیرالمومنین ع روایت شده است:
حسد کارهای نیک را میخورد [= از بین میبرد] آن گونه که آتش هیزم را میخورد.
📚كنز الفوائد، ج1، ص136
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
الْحَسَدُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
.
1️⃣«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ»
از ناهنجاریهای مهم در ارتباطات اجتماعی این است که بخواهیم با بلند کردن صدای خود بر دیگری، بر او غلبه کنیم. ظاهرا این ناهنجاری در آن زمان هم – مثل امروز- شیوع داشته (کجهر بعضکم لبعض) است.
چنانکه در مقدمه اشاره شد به نظر میرسد محور مباحث سوره حجرات، ارتباطات اجتماعی است؛ و جالب این است که به عنوان اولین معضل - حتی قبل از نزاع و تمسخر دیگران و غیبت و تجسس و ... - مساله «صدا بلند کردن در هنگام صحبت» را مطرح کرده است.
@yekaye
#حجرات_2
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
.
3️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون»
اهمیت «ادب معاشرت» برای دیندار بودن تا حدی است که بیادبی (بلند صحبت کردن) با پیامبر ص میتواند اعمال خوب و ثوابهای انسان را از بین ببرد (حبط اعمال).
🤔 ظاهرا ریشه این بیادبی در محضر پیامبر، رعایت نکردن ادب و احترام افراد بین خودشان است (كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ). شاید بر همین اساس است که لقمان حکیم به عنوان یک دستور کلی، فرزندش را از بلند کردن صدا با همگان برحذر میدارد: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمير» (لقمان/۱۹) چرا که وقتی کسی با افراد همرتبه خویش ادب را رعایت نکند، این امر چنان برایش به صورت یک رویه عادی درمیآید که دیگر محضر پیامبر ص و غیرپیامبر نمیفهمد؛ و آنگاه وقتی در قبال رسول الله ص چنین کرد اعمالش حبط میشود.
📛آیا هیچ توجه کردهایم که عدم رعایت ادب در همین ارتباطات ساده اجتماعی میتواند زمینهای برای حبط اعمال باشد؟!.
📝تبصره
به نظر میرسد یکی از مهمترین ریشههای شخصیتی بیادبی، پست و حقیر بودن شخص است؛ چرا که از کسی که حقیر و پست است امکان سر زدن هر بدی وجود دارد؛
از امام هادی ع روایت شده است:
«مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ: کسی که نزد خودش پست شده از شر او ایمن مباش»
📚(تحف العقول، ص484).
@yekaye
#حجرات_2
یک آیه در روز
۱۰۶۷) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْه
.
5️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون»
این عادت زشتِ «غلبه بر دیگران با بلند کردن صدای خود»،
خصوصا در مقابل کسی که میخواهد سخن خدا را به گوش ما برساند،
مانع دریافت حقیقت خواهد شد،
و شاید بدین جهت است که اعمال فرد حبط و تباه میشود؛ زیرا با بلند کردن صدای خود، سخن دین را درست نمیشنود و راه سالم نگه داشتن ثواب عمل خود را یاد نمیگیرد.
@yekaye
#حجرات_2