eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️۳) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: هماانا خداوند امتم را برایم در گِل ممثّل [= مجسم] فرمود و اسامی آنان را به من آموخت همان گونه که «به آدم اسماء، همگی‌شان را تعلیم داد» (بقره/۳۰)؛ ‌پس «اصحاب رایات» (= پرچمداران) بر من گذشتند و من برای علی ع و شیعه استغفار کردم ... 📚الكافي، ج‏1، ص443-444؛ 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص83 و ۸۶؛ 📚تفسير فرات الكوفي، ص393؛ 📚الخصال، ج‏2، ص563؛ 📚الأمالي (للمفيد)، ص126؛ 📚الأمالي (للطوسي)، ص649 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: إِنَّ اللَّهَ مَثَّلَ لِي‏ أُمَّتِي فِي الطِّينِ وَ عَلَّمَنِي أَسْمَاءَهُمْ كَمَا عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها فَمَرَّ بِي أَصْحَابُ الرَّايَاتِ فَاسْتَغْفَرْتُ لِعَلِيٍّ وَ شِيعَتِهِ ... . ☀️ب. از امام صادق ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: ای علی! هماانا خداوند امتم برایم در گِل ممثّل [= مجسم] شد به طوری که کوچک و بزرگشان را دیدم، در حالی که روح‌هایی بودند پیش از اینکه جسمها آفریده شود؛ و من بر تو و شیعیانت عبور کردم و برایتان استغفار نمودم ... 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص84؛ 📚فضائل الشيعة (صدوق)، ص32 ؛ 📚إرشاد القلوب (للديلمي)، ج‏2، ص293 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَا عَلِيُّ لَقَدْ مُثِّلَتْ لِي أُمَّتِي فِي الطِّينِ حَتَّى رَأَيْتُ صَغِيرَهُمْ وَ كَبِيرَهُمْ أَرْوَاحاً قَبْلَ أَنْ يخلق [تُخْلَقَ‏] الْأَجْسَادُ وَ إِنِّي مَرَرْتُ بِكَ وَ بِشِيعَتِكَ فَاسْتَغْفَرْتُ لَكُمْ ... @yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده كه فرمودند: همانا برای خداوند آفريده‌اى از رحمت او وجود دارد كه آنها را از نور و رحمتش و از رحمتش براى رحمتش آفريده است. پس آنها چشم بینای خداوند، گوش شنواى او، زبان او که به اذن او در ميان مخلوقات گویاست، و مورد اعتماد خداوند بر آن‌چه نازل شده – اعم از عذر، هشدار و حجّت - هستند. پس به وسيلۀ آنها، گناهان را نابود و گرفتارى‌ها را دفع مى‌كند و به وسیله آنها رحمت خود را فرود می‌آورد، و با آنان مرده را زنده می‌كند و با آنان زنده را مى‌ميراند و به سویله آنان خلق خود را مورد آزمايش قرار مى‌دهد و به وسيلۀ آنها قضا و دستورات خود را در ميان خلق برقرار مى‌سازد. عرض كردم: فداى شما شوم! آنها چه كسانى‌اند؟ فرمودند:آنها اوصیاء [جانشیان پیامبر ص] مى‌باشند. 📚التوحيد (للصدوق)، ص167؛ 📚بصائر الدرجات، ج‏1، ص62؛ 📚الإمامة و التبصرة من الحيرة (صدوق)، ص132 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً مِنْ رَحْمَتِهِ خَلَقَهُمْ مِنْ نُورِهِ وَ رَحْمَتِهِ مِنْ رَحْمَتِهِ لِرَحِمْتِهِ فَهُمْ عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَةُ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ فِي خَلْقِهِ بِإِذْنِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى مَا أَنْزَلَ مِنْ عُذْرٍ أَوْ نُذْرٍ أَوْ حُجَّةٍ فَبِهِمْ يَمْحُو السَّيِّئَاتِ وَ بِهِمْ يَدْفَعُ الضَّيْمَ وَ بِهِمْ يُنْزِلُ الرَّحْمَةَ وَ بِهِمْ يُحْيِي مَيِّتاً وَ بِهِمْ يُمِيتُ حَيّاً وَ بِهِمْ يَبْتَلِي خَلْقَهُ وَ بِهِمْ يَقْضِي فِي خَلْقِهِ قَضِيَّتَهُ. قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ هَؤُلَاءِ؟ قَالَ: الْأَوْصِيَاءُ. @yekaye
☀️۵) الف. اسماعیل هاشمی می‌گوید: از عملكرد خانواده‌ام در سبك شمردن دين شكايت به امام صادق عليه السّلام بردم؛ فرمودند: اى اسماعيل! از اين مطلب در خانواده‌ات تعجب نکن! زيرا خداوند تبارك و تعالى براى هر خاندانى حجّتى را قرار داده كه در روز قیامت با او حجت را بر آن خاندان تمام می‌‌کند و به ايشان می‌فرمايد: آيا فلانى را در ميان خود نديديد؟ و آيا رفتار درست او را در ميان خود مشاهده نكرديد؟ آيا نمازش را در ميان خود نديديد؟ آيا دين‌داريش را در ميان خود نديديد؟ پس چرا به او اقتدا نكرديد؟ و او حجّتی باشد علیه آنها در روز قيامت. ☀️ب. معاویه بن عمار می‌گوید: امام صادق ع فرمود: همانا شخصی از شما در محله‌ای زندگی می‌کند تا خداوند عز و جل روز قیامت با وی حجت را بر همسایگان او تمام کند و به آنان گفته شود: آیا فلانی در بین شما نبود؟ آیا سخنش را نشنیدید؟ آیا گریه‌های شبانه‌اش را ندیدید؟ پس وی حجتی علیه آنان باشد. 📚الكافی، ج‏8، ص84 ☀️الف. عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیمَانَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْهَاشِمِی عَنْ أَبِیهِ قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَلْقَى مِنْ أَهْلِ بَیتِی مِنِ‏ اسْتِخْفَافِهِمْ بِالدِّینِ فَقَالَ: یا إِسْمَاعِیلُ! لَا تُنْكِرْ ذَلِكَ مِنْ أَهْلِ بَیتِكَ؛ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِكُلِّ أَهْلِ بَیتٍ حُجَّةً یحْتَجُّ بِهَا عَلَى أَهْلِ بَیتِهِ فِی الْقِیامَةِ؛ فَیقَالُ لَهُمْ: أَ لَمْ تَرَوْا فُلَاناً فِیكُمْ؟ أَ لَمْ تَرَوْا هَدْیهُ فِیكُمْ؟ أَ لَمْ تَرَوْا صَلَاتَهُ فِیكُمْ؟ أَ لَمْ تَرَوْا دِینَهُ؟ فَهَلَّا اقْتَدَیتُمْ بِهِ؟! فَیكُونُ حُجَّةً عَلَیهِمْ فِی الْقِیامَةِ. ☀️ب. عنه عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثَیمٍ النَّخَّاسِ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ: إِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ لَیكُونُ فِی الْمَحَلَّةِ، فَیحْتَجُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ عَلَى جِیرَانِهِ [بِهِ‏]؛ فَیقَالُ لَهُمْ: أَ لَمْ یكُنْ فُلَانٌ بَینَكُمْ؟ أَ لَمْ تَسْمَعُوا كَلَامَهُ؟ أَ لَمْ تَسْمَعُوا بُكَاءَهُ فِی اللَّیلِ؟ فَیكُونُ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَیهِمْ. @yekaye
ب. لو یطیعکم فی کثیر من الأمر لعنتم
☀️۶) سعد بن عبدالله قمی، در تشرفی که خدمت امام حسن عسگری و امام زمان ع داشت، از امام زمان ع سوالاتی می‌پرسد که اصل حکایت آن دیدار در جلسه۴۰۸، حدیث۳ http://yekaye.ir/al-ankaboot-29-11/ و فراز دیگری از آن ذیل تدبر ۵ از جلسه ۴۲۵ https://yekaye.ir/al-ahzab-33-6/ گذشت. در فرازی از این سوال و جواب آمده است: عرض كردم: به من خبر ده اى مولاى من که چرا مردم نمی‌توانند خودشان برای خودشان امام اختیار کنند؟ فرمود: امام مصلح برگزینند، یا امام مفسد؟ گفتم: امام مصلح. فرمود: آیا امكان ندارد كه برگزیدۀ آنها مفسد باشد؛ با توجه به اینکه كسى از درون دیگرى كه صلاح است و یا فساد مطّلع نیست؟ گفتم:آرى امكان دارد. فرمود: علّت همین است و براى تو دلیل دیگرى بیاورم كه عقلت کاملا تسلیم شود: بگو ببینم رسولان الهى كه خداوند متعال آنها را برگزیده و بر آنها كتاب فرو فرستاده و آنها را به وحى و عصمت مؤید ساخته تا پیشوایان امّتها باشند و از آنها بر برگزیدن شایسته‌ترند چگونه‌اند؟ مثل حضرت موسى و حضرت عیسى علیهما السّلام، آیا ممكن است با اینکه عقلشان بیشتر و علمشان كامل‌ترست، وقتی تصمیم به انتخاب بگیرند، انتخابشان بر منافق افتد در حالی که گمان می‌کنند وی مومن است؟ گفتم: خیر. فرمود: این حضرت موسى كلیم الله است كه علی‌رغم وفور عقل و كمال علم و نزول وحى بر او، از اعیان قوم و بزرگان لشكر خود براى میقات پروردگارش هفتاد تن را برگزید، از کسانی که در ایمان و اخلاص آنها هیچ گونه شك و تردیدى نداشت؛ امّا منافقین را برگزیده بود؛ خداوند متعال مى‌فرماید: «وَ اخْتارَ مُوسى‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا: و موسی هفتاد نفر از قومش را برای میقات با ما برگزید» (اعراف/۱۵۵) تا آنجا که فرمود «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا اینکه خداوند را آشکارا به ما نشان دهی؛‌پس به خاطر ظلمشان آنان را صاعقه گرفت» (بقره/۵۵)‌؛ و چون مى‌بینیم كه انتخاب کردن حتی از جانب کسی که خداوند وی را به نبوت برگزیده عملا به جای اینکه به اصلح تعلق بگیرد به افسد تعلق گرفت در حالى كه خودش مى‌پنداشت آن اصلح است، مى‌فهمیم انتخاب کردن سزاوار نیست مگر برای كسى است كه بر آنچه در سینه‌ها و ضمایر افراد است آگاه باشد و تغییر و تحولات باطن افراد در محضر او رخ دهد و اینکه برگزیدن مهاجرین و انصار-جایى كه برگزیدۀ پیامبران به جاى افراد صالح افراد فاسد باشند- هیچ ارزشی ندارد. 📚كمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص۴۵۴-۴۶۵ (فراز مربوط به بحث در ص461-462)؛ 📚دلائل الإمامة، ص514-515؛ 📚الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص464 @yekaye سند و متن حدیث: https://eitaa.com/yekaye/9494
سند و متن حدیث ۶ ☀️حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَاتِمٍ النَّوْفَلِی الْمَعْرُوفُ بِالْكِرْمَانِی قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عِیسَى الْوَشَّاءُ الْبَغْدَادِی قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ طَاهِرٍ الْقُمِّی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَحْرِ بْنِ سَهْلٍ الشَّیبَانِی قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَسْرُورٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّی قَالَ: كُنْتُ امْرَأً لَهِجاً بِجَمْعِ الْكُتُبِ الْمُشْتَمِلَةِ عَلَى غَوَامِضِ الْعُلُومِ وَ دَقَائِقِهَا ... إِلَى أَنْ بُلِیتُ بِأَشَدِّ النَّوَاصِبِ مُنَازَعَةً وَ أَطْوَلِهِمْ مُخَاصَمَةً ... فَصَدَرْتُ عَنْهُ مُزْوَرّاً قَدِ انْتَفَخَتْ أَحْشَائِی مِنَ الْغَضَبِ وَ تَقَطَّعَ كَبِدِی مِنَ الْكَرْبِ وَ كُنْتُ قَدِ اتَّخَذْتُ طُومَاراً وَ أَثْبَتُّ فِیهِ نَیفاً وَ أَرْبَعِینَ مَسْأَلَةً مِنْ صِعَابِ الْمَسَائِلِ لَمْ أَجِدْ لَهَا مُجِیباً عَلَى‏أَنْ أَسْأَلَ عَنْهَا خَبِیرَ أَهْلِ بَلَدِی أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ صَاحِبَ مَوْلَانَا أَبِی مُحَمَّدٍ ع فَارْتَحَلْتُ خَلْفَهُ وَ قَدْ كَانَ خَرَجَ قَاصِداً نَحْوَ مَوْلَانَا بِسُرَّ مَنْ رَأَى ... فَوَرَدْنَا سُرَّ مَنْ رَأَى فَانْتَهَینَا مِنْهَا إِلَى بَابِ سَیدِنَا فَاسْتَأْذَنَّا فَخَرَجَ عَلَینَا الْإِذْنُ بِالدُّخُولِ عَلَیهِ... فَلَمَّا انْصَرَفَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ لِیأْتِیهُ بِالثَّوْبِ نَظَرَ إِلَی مَوْلَانَا أَبُو مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ‏: مَا جَاءَ بِكَ یا سَعْدُ؟ فَقُلْتُ: شَوَّقَنِی أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَلَى لِقَاءِ مَوْلَانَا. قَالَ: وَ الْمَسَائِلُ الَّتِی أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَهُ عَنْهَا؟! قُلْتُ: عَلَى حَالِهَا یا مَوْلَای. قَالَ: فَسَلْ قُرَّةَ عَینِی! وَ أَوْمَأَ إِلَى الْغُلَامِ. فَقَالَ لِی الْغُلَامُ: سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ مِنْهَا. فَقُلْتُ لَه‏:... قُلْتُ: فَأَخْبِرْنِی یا مَوْلَای عَنِ الْعِلَّةِ الَّتِی تَمْنَعُ الْقَوْمَ مِنِ اخْتِیارِ إِمَامٍ لِأَنْفُسِهِمْ؟ قَالَ: مُصْلِحٍ أَوْ مُفْسِدٍ؟ قُلْتُ: مُصْلِحٍ. قَالَ: فَهَلْ یجُوزُ أَنْ تَقَعَ خِیرَتُهُمْ عَلَى الْمُفْسِدِ بَعْدَ أَنْ لَا یعْلَمَ أَحَدٌ مَا یخْطُرُ بِبَالِ غَیرِهِ مِنْ صَلَاحٍ أَوْ فَسَادٍ؟ قُلْتُ: بَلَى. قَالَ: فَهِی الْعِلَّةُ وَ أُورِدُهَا لَكَ بِبُرْهَانٍ ینْقَادُ لَهُ عَقْلُك‏؛ أَخْبِرْنِی عَنِ الرُّسُلِ الَّذِینَ اصْطَفَاهُمُ اللَّهُ تَعَالَى وَ أَنْزَلَ عَلَیهِمُ الْكِتَابَ وَ أَیدَهُمْ بِالْوَحْی وَ الْعِصْمَةِ إِذْ هُمْ أَعْلَامُ الْأُمَمِ وَ أَهْدَى إِلَى‏ الِاخْتِیارِ مِنْهُمْ مِثْلُ مُوسَى وَ عِیسَى ع هَلْ یجُوزُ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِمَا وَ كَمَالِ عِلْمِهِمَا إِذَا هَمَّا بِالاخْتِیارِ أَنْ یقَعَ خِیرَتُهُمَا عَلَى الْمُنَافِقِ وَ هُمَا یظُنَّانِ أَنَّهُ مُؤْمِنٌ؟ قُلْتُ: لَا. فَقَالَ: هَذَا مُوسَى كَلِیمُ اللَّهِ مَعَ وُفُورِ عَقْلِهِ وَ كَمَالِ عِلْمِهِ وَ نُزُولِ الْوَحْی عَلَیهِ اخْتَارَ مِنْ أَعْیانِ قَوْمِهِ وَ وُجُوهِ عَسْكَرِهِ لِمِیقَاتِ رَبِّهِ سَبْعِینَ رَجُلًا مِمَّنْ لَا یشُكُّ فِی إِیمَانِهِمْ وَ إِخْلَاصِهِمْ فَوَقَعَتْ خِیرَتُهُ عَلَى الْمُنَافِقِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ اخْتارَ مُوسى‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا» إِلَى قَوْلِهِ «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». فَلَمَّا وَجَدْنَا اخْتِیارَ مَنْ قَدِ اصْطَفَاهُ اللَّهُ لِلنُّبُوَّةِ وَاقِعاً عَلَى الْأَفْسَدِ دُونَ الْأَصْلَحِ وَ هُوَ یظُنُّ أَنَّهُ الْأَصْلَحُ دُونَ الْأَفْسَدِ، عَلِمْنَا أَنْ لَا اخْتِیارَ إِلَّا لِمَنْ یعْلَمُ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ وَ مَا تَكِنُّ الضَّمَائِرُ وَ تَتَصَرَّفُ عَلَیهِ السَّرَائِرُ؛ وَ أَنْ لَا خَطَرَ لِاخْتِیارِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ بَعْدَ وُقُوعِ خِیرَةِ الْأَنْبِیاءِ عَلَى ذَوِی الْفَسَادِ لَمَّا أَرَادُوا أَهْلَ الصَّلَاحِ. 📚كمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص۴۵۴-۴۶۵ (فراز مربوط به بحث در ص461-462)؛ 📚دلائل الإمامة، ص514-515؛ 📚الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص464 @yekaye
☀️۷) الف. قبل از جریان جنگ احد پیامبر اکرم ص منبر رفتند و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمودند: مردم! من در رؤیای صادقه‌ای دیدم که گویی در زره‌ای محفوظ هستم؛ ‌و دیدم شمشیرم ذوالفقار یک طرفش شکست، و گاوی را دیدم که ذبح شد و دیدم که قوچ جنگی‌ای را دنبال و شکار کردم. مردم گفتند: تأویلش چیست؟ فرمودند: اما آن زره محفوظ، مدینه است، که در آن بمانید! اما آنکه شمشیرم ذوالفقار یک طرفش شکست، مصیبتی است که با شهادت یکی از نزدیکانم بر من وارد می‌شود؛ و گاوی را دیدم که ذبح شد کشتگانی در اصحابم است؛ و قوچ جنگی‌ای* که را دنبال و شکار کردم، یکی از سران دشمن است که به دست ما کشته می‌شود ان شاء الله. سپس فرمودند: شما هم نظر مشورتی‌تان را بگویید. نظر خود رسول الله بویژه با رویای صادقه‌ای که دیده بودند این بود که در شهر بمانند؛ ابتدا هم عبدالله بن أبَیّ [منافق معروف، که قرار بود حاکم مدینه شود و با ورود پیامبر ص به مدینه عملا موقعیتش را از دست داد] شروع به سخن گفتن کرد و نظر پیامبر ص را تایید کرد و با نشان دادن شواهدی تاریخی از جنگهایشان توضیح داد که موقعیت مدینه طوری است که اگر در شهر بمانند و بجنگند علاوه بر اینکه عملا زنان و کودکان هم به نحوی می‌توانند کمک کنند، احتمال پیروزی‌شان خیلی بیشتر است؛ و پیامبر ص و برخی از بزرگان شهر هم سخنان وی را تایید کردند. اما در ادامه جوانان، بویژه آنان که در جنگ بدر نتوانسته بودند شرکت کنند شروع به سخن کردند و ابراز کردند که آماده شهادت در راه خدا هستند؛ و برخی دیگر از بزرگان همچون حمزه و سعد بن عباده و نعمان بن مالک و مالک بن سنان (پدر ابوسعید خدری) و إیاس بن أوس و أنس بن قتاده نیز با تاکید بر اینکه اگر از شهر بیرون نرویم ممکن است دشمن گمان کند که ترسیده ایم و با بیان جملاتی که از شجاعت و روحیه شهادت‌طلبی آنان حکایت داشت، نظر جوانان را تایید کردند. سپس پیامبر نماز عصر را خواندند و به مردم گفتند که بروند و آماده جهاد شوند و خودشان هم رفتند و لباس رزم پوشیدند. بعد از رفتن پیامبر ص بین مردم بحثی درگرفت: ‌سعد بن معاذ و أسید بن حضیر گفتند: رسول الله ص نظری داد ولی شما با او مخالفت کردید؛ و این کار خوبی نبود در حالی که مقدرات از آسمان نازل می‌شود؛ و بهتر است به ایشان بگویید که ما تابع نظر شما هستیم؛ و برخی همچنان بر نظر خودشان اصرار داشتند و در این بحثها بودند که پیامبر ص در حالی که لباس رزم پوشیده بودند بیرون آمدند. افراد دور رسول الله ص جمع شدند و بویژه آنان که بر خروج از شهر اصرار داشتند از اصرارشان ابراز پشیمانی کردند اما رسول الله ص فرمود: من نظرم را گفتم ولی شما مخالفت کردید؛ و هیچ پیامبری را نسزد که وقتی لباس رزم پوشید آن لباس را از تن بیرون آورد مگر اینکه خداوند به نحوی بین او و دشمنانش حکمی صادر کند ... *پی نوشت: عموم مورخان، طلحة بن أبی طلحه را، که اول نفری بود از دشمنان که هل من مبارز گفت و به دست امیرالمومنین کشته شد، «کبش الکتیبة: قوچ جنگی» قریش معرفی کرده‌اند؛ مثلا مغازی (الواقدی)، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۶ 📚مغازي (الواقدي م۲۰۷)، ج1، ص209-214 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏14، ص221-226 📚بحار الأنوار، ج‏20، ص123-124 ✅ خداوند فرمود: اگر پیامبر ص از شما فرمان برد به سختی می افتید (حجرات/۷) و این گونه بود که عازم جنگ احد شدند؛ و این ظاهرا تنها جنگی بود که مسلمانان در مرحله‌ای از آن شکست سختی خوردند، عده‌ای موقعیت خود را رها کردند و بسیاری فرار کردند و بسیاری از بزرگانشان همچون حضرت حمزه به شهادت رسیدند و مدینه بعد از این جنگ بشدت داغدار شد. @yekaye متن واقعه👈 https://eitaa.com/yekaye/9496
☀️ متن حدیث۷. الف (گفتگوی پیامبر با اصحاب درباره جنگ احد) ...ظَهَرَ النّبِيّ ص عَلَى الْمِنْبَرِ، فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، ثُمّ قَالَ: أَيّهَا النّاسُ، إنّي رَأَيْت فِي مَنَامِي رُؤْيَا، رَأَيْت كَأَنّي فِي دِرْعٍ حَصِينَةٍ، وَرَأَيْت كَأَنّ سَيْفِي ذَا الْفَقَارِ انْقَصَمَ مِنْ عِنْدِ ظُبَتِهِ، وَرَأَيْت بَقَرًا تُذْبَحُ، وَرَأَيْت كَأَنّي مُرْدِفٌ كَبْشًا. فَقَالَ النّاسُ: يَا رَسُولَ اللهِ، فَمَا أَوّلْتهَا؟ قَالَ: أَمّا الدّرْعُ الْحَصِينَةُ فَالْمَدِينَةُ، فَامْكُثُوا فِيهَا، وَأَمّا انْقِصَامُ سَيْفِي مِنْ عِنْدِ ظُبَتِهِ فَمُصِيبَةٌ فِي نَفْسِي، وَأَمّا الْبَقَرُ الْمُذَبّحُ فَقَتْلَى فِي أَصْحَابِي، وَأَمّا مُرْدِفٌ كَبْشًا، فَكَبْشُ الْكَتِيبَةِ نَقْتُلُهُ إنْ شَاءَ الله... وَقَالَ النّبِيّ ص : أَشِيرُوا عَلَيّ! وَرَأَى رَسُولُ اللهِ ص أَلّا يَخْرُجَ مِنْ الْمَدِينَةِ لِهَذِهِ الرّؤْيَا، فَرَسُولُ اللهِ ص يُحِبّ أَنْ يُوَافَقَ عَلَى مِثْلِ مَا رَأَى وَعَلَى مَا عَبّرَ عَلَيْهِ الرّؤْيَا. فَقَامَ عَبْدُ اللهِ بْنُ أُبَيّ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ، كُنّا نقاتل فى الجاهليّة فيها، ونجعل النّسَاءَ وَالذّرَارِيّ فِي هَذِهِ الصّيَاصِي، وَنَجْعَلُ مَعَهُمْ الْحِجَارَةَ. وَاَللهِ، لَرُبّمَا مَكَثَ الْوِلْدَانُ شَهْرًا يَنْقُلُونَ الْحِجَارَةَ إعْدَادًا لِعَدُوّنَا، وَنَشْبِكُ الْمَدِينَةَ بِالْبُنْيَانِ فَتَكُونُ كَالْحِصْنِ مِنْ كُلّ نَاحِيَةٍ، وَتَرْمِي الْمَرْأَةُ وَالصّبِيّ مِنْ فَوْقِ الصّيَاصِي وَالْآطَامِ، وَنُقَاتِلُ بِأَسْيَافِنَا فِي السّكَكِ... وَكَانَ رَأْيُ رَسُولِ اللهِ ص مَعَ رَأْيِ ابْنِ أُبَيّ، وَكَانَ ذَلِكَ رَأْيَ الْأَكَابِرِ مِنْ أَصْحَابِ رسول الله ص من الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَ: امكثوا فِي الْمَدِينَةِ، وَاجْعَلُوا النّسَاءَ وَالذّرَارِيّ فِي الْآطَامِ، فَإِنْ دَخَلُوا عَلَيْنَا قَاتَلْنَاهُمْ فِي الْأَزِقّةِ، فَنَحْنُ أَعْلَمُ بِهَا مِنْهُمْ، وَارْمُوا مِنْ فَوْقِ الصّيَاصِي وَالْآطَامِ... فَقَالَ فِتْيَانٌ أَحْدَاثٌ لَمْ يَشْهَدُوا بَدْرًا، وَطَلَبُوا مِنْ رَسُولِ اللهِ ص الْخُرُوجَ إلَى عَدُوّهِمْ، وَرَغِبُوا فِي الشّهَادَةِ، وَأَحَبّوا لِقَاءَ الْعَدُوّ: اُخْرُجْ بِنَا إلَى عَدُوّنَا! وَقَالَ رِجَالٌ مِنْ أَهْلِ السّنّ وَأَهْلِ النّيّةِ، مِنْهُمْ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطّلِبِ، وَسَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ، وَالنّعْمَانُ بْنُ مَالِكِ بْنِ ثَعْلَبَةَ، فِي غَيْرِهِمْ مِنْ الْأَوْسِ وَالْخَزْرَجِ: إنّا نَخْشَى يَا رَسُولَ اللهِ أَنْ يَظُنّ عَدُوّنَا أَنّا كَرِهْنَا الْخُرُوجَ إلَيْهِمْ جُبْنًا عَنْ لِقَائِهِمْ، فَيَكُونُ هَذَا جُرْأَةً مِنْهُمْ عَلَيْنَا، وَقَدْ كنت يوم بدر فى ثلاثمائة رَجُلٍ فَظَفّرَك اللهُ عَلَيْهِمْ، وَنَحْنُ الْيَوْمَ بَشَرٌ كثير، وقد كُنّا نَتَمَنّى هَذَا الْيَوْمَ وَنَدْعُو اللهَ بِهِ، فَقَدْ سَاقَهُ اللهُ إلَيْنَا فِي سَاحَتِنَا. وَرَسُولُ اللهِ ص لِمَا يَرَى مِنْ إلْحَاحِهِمْ كَارِهٌ، وَقَدْ لَبِسُوا السّلَاحَ يَخْطِرُونَ بِسُيُوفِهِمْ، يَتَسَامَوْنَ كَأَنّهُمْ الْفُحُولُ... فَدَخَلَ رَسُولُ اللهِ ص بَيْتَهُ، ... فَجَاءَهُمْ سَعْدُ بْنُ مُعَاذٍ وَأُسَيْدُ بْنُ حُضَيْرٍ فَقَالَا: قُلْتُمْ لِرَسُولِ اللهِ ص مَا قُلْتُمْ، وَاسْتَكْرَهْتُمُوهُ عَلَى الْخُرُوجِ، وَالْأَمْرُ يَنْزِلُ عَلَيْهِ مِنْ السّمَاءِ، فردّوا الأمر إليه، فما أمركم فافعلوه وَمَا رَأَيْتُمْ لَهُ فِيهِ هَوًى أَوْ رَأْيٌ فَأَطِيعُوهُ. فَبَيْنَا الْقَوْمُ عَلَى ذَلِكَ مِنْ الْأَمْرِ، وَبَعْضُ الْقَوْمِ يَقُولُ: الْقَوْلُ مَا قَالَ سَعْدٌ! وَبَعْضُهُمْ عَلَى الْبَصِيرَةِ عَلَى الشّخُوصِ، وَبَعْضُهُمْ لِلْخُرُوجِ كَارِهٌ، إذْ خَرَجَ رَسُولُ اللهِ ص ، قَدْ لَبِسَ لَأْمَتَهُ ... فَلَمّا خَرَجَ رَسُولُ اللهِ ص نَدِمُوا جَمِيعًا عَلَى مَا صَنَعُوا، وَقَالَ الّذِينَ يُلِحّونَ على رسول الله ص: مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُلِحّ عَلَى رَسُولِ اللهِ فِي أَمْرٍ يَهْوَى خِلَافَهُ. وَنَدّمَهُمْ أَهْلُ الرّأْيِ الّذِينَ كَانُوا يُشِيرُونَ بِالْمُقَامِ، فَقَالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ، مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُخَالِفَك فَاصْنَعْ مَا بَدَا لَك. فَقَالَ: قَدْ دَعَوْتُكُمْ إلَى هَذَا الْحَدِيثِ فَأَبَيْتُمْ، وَلَا يَنْبَغِي لِنَبِيّ إذَا لَبِسَ لَأْمَتَهُ أَنْ يضعها حتى يحكم الله بينه وبين أعدائه. وَكَانَتْ الْأَنْبِيَاءُ قَبْلَهُ إذَا لَبِسَ النّبِيّ لَأْمَتَهُ لَمْ يَضَعْهَا حَتّى يَحْكُمَ اللهُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَعْدَائِهِ. ثُمّ قَالَ رَسُولُ اللهِ ص : اُنْظُرُوا مَا أَمَرْتُكُمْ بِهِ فَاتّبِعُوهُ، امْضُوا عَلَى اسْمِ اللهِ فَلَكُمْ النّصْرُ مَا صَبَرْتُمْ... @yekaye
☀️۷) ب. در منابع اهل سنت نقل شده است که بعد از جنگ احد، وقتی رسول الله ص از تدفین پیکر شهدای احد فارغ شد راهافتادند و به منطقه حره رسیدند؛ آنگاه حضرت در پیش ایستاد و به مسلمانانی که همراهش بودند فرمود به صف بایستید که می‌خواهیم دعایی کنیم؛ جماعت همراه ایشان در دو صف ایستادند؛ و زنان – که تعدادشان ۱۴ نفر بود – صف عقب ایستادند و حضرت چنین دعا کردند: خدایا! حمد یکسره از آن توست؛ خدایا آنچه تو گشایش دهی منقبض‌کننده‌ای برایش نیست؛ آنچه تو عطا فرمایی منع‌کننده‌ای ندارد؛ و آنکه تو گمراه کنی هدایتگری ندارد؛ و آنکه تو هدایت کنی گمراه‌کننده‌ای ندارد؛ و آن را که تو دور کنی نزدیک‌کننده‌ای ندارد؛ و آن را که تو نزدیک کنی، دورکننده‌ای ندارد. خدایا! از تو برکت و رحمت و فضل و عافیتت را درخواست می‌کنم! خدایا! از تو آن نعمت پابرحایی که تغییر نمی‌کند [= از نعمت به نقمت تبدیل نمی‌شود] و هیچ تمامی ندارد می‌خواهم! خدایا! همانا از تو امان می‌خواهم برای آن روز ترسناک؛ و بی‌نیازی برای آن روز گرفتاری؛ خدایا به تو پناه می‌برم از شر آنچه به ما دادی و شر آنچه از ما دریغ داشتی! خدایا ما را در حالی که تسلیم تو هستیم (مسلمان) بمیران! خدایا! ایمان را محبوب ما گردان و آن را در دلهای ما بیارای و کفر و فسوق و عصیان را نزد ما ناپسند گردان و ما را از رشدیافتگان قرار بده! خدایا! این کافران از اهل کتاب که پیامبرت را تکذیب کردند و راه تو را سد می‌کنند عذاب کن و بر آنان خواری و عذابت را نازل فرما! ای خدای حق! آمین. 📚المغازی (الواقدی م۲۰۷) ج1، ص314-۳۱۵؛ 📚مسند أحمد، ج24، ص247 ؛ 📚شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏15، ص41؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص89-90 ... قَالُوا: فَلَمّا فَرَغَ رسول الله صلى الله علیه و [آله و] سلم من دَفْنِ أَصْحَابِهِ دَعَا بِفَرَسِهِ فَرَكِبَهُ، وَخَرَجَ الْمُسْلِمُونَ حَوْلَهُ عَامّتُهُمْ جَرْحَى، وَلَا مِثْلَ لِبَنِی سَلِمَةَ وَبَنِی عَبْدِ الْأَشْهَلِ، وَمَعَهُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ امْرَأَةً، فَلَمّا كَانُوا بِأَصْلِ الْحَرّةِ قَالَ: اصْطَفّوا فَنُثْنِی عَلَى اللهِ! فَاصْطَفّ النّاسُ صَفّینِ خَلْفَهُمْ النّسَاءُ، ثُمّ دَعَا فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ علیه و [آله و] سلم: اللهُمّ، لَك الْحَمْدُ كُلّهُ! اللهُمّ لَا قَابِضَ لِمَا بَسَطْت، وَلَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیت، وَلَا مُعْطِی لِمَا مَنَعْت، وَلَا هَادِی لِمَنْ أَضَلَلْت، وَلَا مُضِلّ لِمَنْ هَدَیت، وَلَا مُقَرّبَ لِمَا بَاعَدْت، وَلَا مُبَاعِدَ لِمَا قَرّبْت! اللهُمّ إنّی أَسْأَلُك مِنْ بَرَكَتِك وَرَحْمَتِك وَفَضْلِك وَعَافِیتِك! اللهُمّ إنّی أَسْأَلُك النّعِیمَ الْمُقِیمَ الّذِی لَا یحُولُ وَلَا یزُولُ! اللهُمّ إنّی أَسْأَلُك الْأَمْنَ یوْمَ الْخَوْفِ وَالْغِنَاءَ یوْمَ الْفَاقَةِ، عَائِذًا بِك اللهُمّ مِنْ شَرّ مَا أَعْطَیتنَا وَشَرّ مَا مَنَعْت مِنّا! اللهُمّ تَوَفّنَا مُسْلِمِینَ! اللهُمّ حَبّبْ إلَینَا الْإِیمَانَ وَزَینْهُ فِی قُلُوبِنَا، وَكَرّهْ إلَینَا الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ، وَاجْعَلْنَا مِنْ الرّاشِدِینَ! اللهُمّ عَذّبْ كَفَرَةَ أَهْلِ الْكِتَابِ الّذِینَ یكَذّبُونَ رَسُولَك وَیصُدّونَ عَنْ سَبِیلِك! اللهُمّ أَنْزِلْ عَلَیهِمْ رِجْسَك وَعَذَابَك! إلَهَ الْحَقّ! آمِینَ! @yekaye
ج. حبب الیکم الایمان: مراد از ایمان
☀️۹) الف. از امام صادق ع در مورد حب و بغض سوال شد که آیا اینها از ایمان است؟ فرمودند: و آیا ایمان جز حب و بغض است؛ سپس این آیه را تلاوت کردند: «خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود؛ آنان‌اند که رشدیافتگان‌اند.» (حجرات/۷) 📚الكافی، ج‏2، ص125؛ 📚المحاسن، ج‏1، ص262 عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ فُضَیلِ بْنِ یسَارٍ قَال: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ؟ فَقَالَ: وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ؟ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیةَ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ». ☀️ب. و از امیرالمومنین ع روایت شده است: همانا رضایت و خشم است که مردم را گرد هم می‌آورد؛ پس کسی که به امری راضی شد در آن وارد شده و کسی که از چیزی ناراحت و خشمگین بود از آن خارج شده است. 📚المحاسن، ج‏1، ص262 عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَمَةَ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص‏: إِنَّمَا یجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السَّخَطُ فَمَنْ رَضِی أَمْراً فَقَدْ دَخَلَ فِیهِ وَ مَنْ سَخِطَهُ فَقَدْ خَرَجَ مِنْهُ‏ . @yekaye
☀️۱۰) از برید بن معاویه و ابراهیم احمری روایت شده است که ما بر امام باقر علیه السّلام در خیمه‌شان در منى وارد شدیم؛ و زیاد أسود هم خدمت ایشان بود. امام علیه السّلام نگاهى به زیاد انداخت كه پاهایش از فرط پیاده‌روی زخمی و ریش‌ریش شده بود؛ و با دلسوزی و ناراحتی فرمودند: چرا پاهایت به این حال و روز افتاده است؟ عرض كرد: فدایت شوم؛ من با شتری نحیف این سفر را پیمودم و لذا بیشتر راه را پیاده آمدم؛ و این نبود مگر به خاطر عشق و محبتی که به شما داشتم. سپس زیاد سر به زیر انداخت و گفت: من گاه تنها که هستم شیطان سراغم می‌آید و گناهان و معاصی گذشته را به یادم می‌آورد و ناامید می‌شوم؛ اما سپس به یاد دوستى و دلباختگی‌ام نسبت به شما و اینکه تکیه‌گاهم شمایید می‌افتم، آنگاه امید نجات در من شکوفا می‌شود و آن غم از وجودم رخت برمی‌بندد. امام باقر علیه السّلام فرمود: مگر دین جز دوستى (و دشمنی) است؛ و این سه آیه را تلاوت فرمود: «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ: خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست» (حجرات/۷)، «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ: اگر شما چنان‌اید که خدا را دوست می‌دارید پس از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد» (آل عمران/۳۱) و «یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ: دوست دارند کسی را که به سوی ایشان هجرت می‌کند» (حشر/۹). سپس امام ع ادامه دادند: مردى نزد پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم آمد و عرض كرد: یا رسول اللَّه! نمازگزاران را دوست دارم ولى خودم چندان مقید به نماز نیستم؛ و روزه‌گیران را دوست دارم ولى خودم چندان روزه نمى‏گیرم؛ و صدقه‌دهندگان را دوست دارم اما خودم خیلی صدقه نمی‌دهم. رسول الله صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به او فرمود: تو با كسانى هستى [= همنشین خواهی شد] كه دوستشان دارى؛ و از آن توست آنچه که به دست آوری [= پاداش و بهره‌ات متناسب با عملی است که انجام دهی]. سپس امام علیه السّلام ادامه داد: چه مى‏جویید و چه مى‏خواهید؟ آیا خوش ندارید که وقتی آن فزع آسمانى در رسد، هر گروهى به پناهگاه خود روى آورند و ما به پیامبر پناه آوریم و شما به ما. 📚این حدیث در سه منبع زیر با اندک تفاوتی در عبارات آمده بود؛ که ترجمه فوق با تلفیقی از هر سه انجام شد. الف. الكافی، ج‏8، ص79-80 ب. تفسیر فرات الكوفی، ص430 ج. المحاسن، ج‏1، ص263 @yekaye سند و متن احادیث👈 https://eitaa.com/yekaye/9499
سند و متن احادیث بند ۱۰ ☀️الف. عَنْهُمْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِی بْنِ عُقْبَةَ وَ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیمُونٍ وَ غَالِبِ بْنِ عُثْمَانَ وَ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ بُرَیدِ بْنِ مُعَاوِیةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی فُسْطَاطٍ لَهُ بِمِنًى فَنَظَرَ إِلَى زِیادٍ الْأَسْوَدِ مُنْقَلِعَ الرِّجْلِ [منقطع الرجلین‏]. فَرَثَى لَهُ؛ فَقَالَ لَهُ: مَا لِرِجْلَیكَ هَكَذَا؟ قَالَ: جِئْتُ عَلَى بَكْرٍ لِی نِضْوٍ، فَكُنْتُ أَمْشِی عَنْهُ عَامَّةَ الطَّرِیقِ. فَرَثَى لَهُ وَ قَالَ لَهُ عِنْدَ ذَلِكَ زِیادٌ: إِنِّی أُلِمُّ بِالذُّنُوبِ، حَتَّى إِذَا ظَنَنْتُ أَنِّی قَدْ هَلَكْتُ ذَكَرْتُ حُبَّكُمْ فَرَجَوْتُ النَّجَاةَ وَ تَجَلَّى عَنِّی. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ؟ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» وَ قَالَ: «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ» وَ قَالَ: «یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ». إِنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِی ص فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أُحِبُّ الْمُصَلِّینَ وَ لَا أُصَلِّی وَ أُحِبُّ الصَّوَّامِینَ وَ لَا أَصُومُ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اكْتَسَبْتَ. وَ قَالَ: مَا تَبْغُونَ وَ مَا تُرِیدُونَ؟ أَمَا إِنَّهَا لَوْ كَانَ فَزْعَةٌ مِنَ السَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى نَبِینَا وَ فَزِعْتُمْ إِلَینَا. 📚 الكافی، ج‏8، ص79-80 ☀️ب. قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ عُمَرَ الزُّهْرِی قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَینِ بْنِ الْمُفَلَّسِ عَنْ زَكَرِیا بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ وَ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ‏ بُرَیدِ بْنِ مُعَاوِیةَ الْعِجْلِی وَ إِبْرَاهِیمَ الْأَحْمَرِی قَالا: دَخَلْنَا عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ عِنْدَهُ زِیادٌ الْأَحْلَامُ؛ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: یا زِیادُ مَا لِی أَرَى رِجْلَیكَ مُتَعَلِّقَینِ؟ قَالَ: جُعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ؛ جِئْتُ عَلَى نِضْوٍ لِی عَامَّةَ الطَّرِیقِ وَ مَا حَمَلَنِی عَلَى ذَلِكَ إِلَّا حُبِّی لَكُمْ وَ شَوْقِی إِلَیكُمْ. ثُمَّ أَطْرَقَ زِیادٌ مَلِیاً ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ إِنِّی رُبَّمَا خَلَوْتُ فَأَتَانِی الشَّیطَانُ فَیذَكِّرُنِی مَا قَدْ سَلَفَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعَاصِی فَكَأَنِّی آیسٌ ثُمَّ أَذْكُرُ حُبِّی لَكُمْ وَ انْقِطَاعِی [إِلَیكُمْ‏] وَ كَانَ مُتَّكِئاً لكم. قَالَ یا زِیادُ وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیاتِ الثَّلَاثَ كَأَنَّهَا فِی كَفِّهِ‏ «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ. فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ»‏ وَ قَالَ‏ «یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ‏» وَ قَالَ‏ «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ». أَتَى رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: یا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّ الصَّوَّامِینَ وَ لَا أَصُومُ وَ أُحِبُّ الْمُصَلِّینَ وَ لَا أُصَلِّی وَ أُحِبُّ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ لَا أَتَصَدَّقُ [أَصَّدَّقُ‏]. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صأَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لَكَ مَا اكْتَسَبْتَ. أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ لَوْ كَانَتْ فَزْعَةٌ مِنَ السَّمَاءِ فَزِعَ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى مَأْمَنِهِمْ وَ فَزِعْنَا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ فَزِعْتُمْ إِلَینَا. 📚تفسیر فرات الكوفی، ص430 ☀️ج. عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی عُبَیدَةَ زِیادٍ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع‏ فِی حَدِیثٍ لَهُ قَالَ: یا زِیادُ وَیحَكَ وَ هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ؟ أَ لَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ‏ «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ»‏ أَ وَ لَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ ص‏ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ‏» وَ قَالَ‏ «یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ»‏. فَقَالَ: الدِّینُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّینُ‏. 📚المحاسن، ج‏1، ص263 @yekaye
☀️۱۱) الف. از امام باقر ع روایت شده که فرمودند: محبت امیرالمومنین علی ع، ایمان است؛ و بغض و نفرت از ایشان، نفاق؛ سپس این آیه را خواندند: «ولیکن خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست [و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود؛ آنان‌اند که رشدیافتگان‌اند؛ این فضلی از جانب خداوند است و نعمتی]. (حجرات/۷-۸) ☀️ب. در روایتی دیگر از ایشان چنین نقل شده که فرمودند: «محبت ما ایمان و بغض و نفرت از ما کفر است؛ ‌و همین آیه را خواندند. ☀️ج. و در روایتی از امام صادق ع این دو تعبیر این گونه جمع شده است که فرمودند: و این سخن خداوند متعال «خداوند ایمان را محبوب شما کرد» یعنی امیرالمومنین صلوات الله علیه؛ «و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود» (حجرات/۷) یعنی بغض و نفرت از ما؛ کسانی که با رسول الله مخالفت کردند و با ما مخالفند. 📚الف. تفسیر فرات الكوفی، ص428؛ دعائم الإسلام، ج‏1، ص72 ☀️ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَینُ بْنُ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الْأَشَجُّ قَالَ حَدَّثَنَا یحْیى بْنُ یعْلَى عَنْ یونُسَ بْنِ خَبَّابٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: حُبُّ [أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ‏] عَلِی [بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع‏] إِیمَانٌ وَ بُغْضُهُ نِفَاقٌ ثُمَّ قَرَأَ: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ [وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً»]. 📚ب. تفسیر فرات الكوفی، ص428 ☀️قَالَ حَدَّثَنِی عُبَیدُ بْنُ كَثِیرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ الْأَحْمَسِی قَالَ حَدَّثَنَا مُفَضَّلُ بْنُ صَالِحٍ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی حَمَّادٍ عَنْ زِیادِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: حُبُّنَا إِیمَانٌ وَ بُغْضُنَا كُفْرٌ. ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآیةَ: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ [وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ. فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً]. 📚ج. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص215 ☀️وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ‏» یعْنِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ص «وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» بُغْضُنَا لِمَنْ خَالَفَ رَسُولَ اللَّهِ وَ خَالَفَنَا. @yekaye
☀️۱۲) ابوحمزه ثمالی می‌گوید: از امام باقر ع درباره آیه «و کسی که به [جای] ایمان کفر بورزد پس قطعا عملش حبط و نابود می‌شود» (مائده/۵) سوال کردم. فرمودند: ایمان علی بن ابی‌طالب علیه السلام است. و در آیه «ایمان را محبوب شما کرد و دلهایتان را بدان بیاراست» (حجرات/۷) مقصود امیرالمومنین علیه‌السلام است؛ «و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود.» (حجرات/۷) ولایت دشمنان او که بر او تقدم جستند. 📚غرر الأخبار، ص160 عن أبی حمزة الثمالی، قال: سألت أبا جعفر علیه السّلام عن قوله تعالى: «وَ مَنْ یكْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ»؟ قال: الإیمان علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ و فی قوله تعالى: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» عنى أمیر المؤمنین علیه السّلام؛ «وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» ولایة أعدائه المتقدّمین علیه. @yekaye
☀️۱۳) الف. ذیل آیه ۴ (بحث اختلاف قراءات) حدیثی درباره این آیات سوره حجرات از امام صادق ع گذشت. در ادامه آن آمده است: و این سخن خداوند عز و جل «خداوند ایمان را محبوب شما کرد» یعنی امیرالمومنین صلوات الله علیه «و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود.» یعنی اولی و دومی و سومی. 📚کتاب القراءات (سیاری)، ص۱۴۱؛ 📚مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص94 ☀️ب. این مطلب به سند دیگری از امام صادق ع روایت شده با این تفاوت که در پایان آن، به جای اولی و دومی و سومی آمده است:‌ فلانی و فلانی و فلانی. 📚تفسیر القمی، ج‏2، ص319 ج. و با سند سومی بدین صورت روایت شده است که: امام صادق ع درباره آیه «وَ هُدُوا إِلَى الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمِید: و به سخن پاک هدایت شدند و به راه [خداوند] ستوده هدایت شدند» (حج/۲۲) فرمودند: ‌اینان حمزه و جعفر و عبیدة* و سلمان و ابوذر و مقداد بن اسود و عمار بودند که به سوی امیرالمومنین ع هدایت شدند؛ و این که فرمود «ایمان را محبوب شما کرد و دلهایتان را بدان بیاراست» یعنی امیرالمومنین ع، «و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود» (حجرات/۷) یعنی اولی و دومی و سومی. * عبیده بن زیاد بن عبدالمطلب؛ که در جنگ بدر به شهادت رسید. به نقل از وافی، ج۳، ص۸۹۷ 📚الكافی، ج‏1، ص426 📚فراز اول این روایت در برخی منابع اهل سنت (مثلا شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج‏1، ص515 ) نیز آمده است. @yekaye سند و متن احادیث فوق: https://eitaa.com/yekaye/9505
سند و متن احادیث بند ۱۳ ☀️الف. عن أبی عبدالله: ... و فی قوله عز و جل «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإیمانَ وَ زَینَهُ فی‏ قُلُوبِكُمْ» یعنی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و آله، «وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» الاول و الثانی و الثالث. 📚کتاب القراءات (سیاری)، ص۱۴۱؛ 📚مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص94 ☀️ب. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ یحْیى بْنِ زَكَرِیا عَنْ عَلِی بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» یعْنِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، «وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ. 📚تفسیر القمی، ج‏2، ص319 ☀️ج. الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنْ عَلِی بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ هُدُوا إِلَى الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‏ صِراطِ الْحَمِیدِ» قَالَ: ذَاكَ حَمْزَةُ وَ جَعْفَرٌ وَ عُبَیدَةُ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ عَمَّارٌ هُدُوا إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع؛ وَ قَوْلِهِ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» یعْنِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ «وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» الْأَوَّلَ وَ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ. 📚الكافی، ج‏1، ص426 @yekaye
د. حبب الیکم الأیمان و زینه فی قلوبکم: نقش ما در حصول ایمان
۱۴) علی‌رغم مناقشات در اعتبار کتاب فقه الرضا، در این کتاب حدیثی آمده که دو فراز مهم دارد، که این دو فراز مستقلا در منابع دیگر نقل شده است که احتمال صحت آن حدیث را تقویت می‌کند؛ فراز اولش در منابع شیعی از قول سایر ائمه اطهار ع، و فراز دومش در منابع اهل سنت از قول برخی صحابه و تابعین (البته آن را به پیامبر ص نسبت نداده‌اند؛ اما اینکه افراد متعددی از صحابه و تابعین بدون ارجاع به هم یک مطلب را نقل کنند احتمال اینکه آن حدیث نبوی باشد را تقویت می‌کند)؛ از این رو؛ ابتدا مطلب به روایت فقه الرضا تقدیم می‌شود؛‌ سپس عبارات شبیه دو فراز مذکور در سایر منابع: ☀️الف. روایت فقه الرضا: و از آن عالم علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: «قَدَر» [= قضا و قدر] و «عمل» به منزله روح و پیکرند؛ ‌روح بدون پیکر حرکت نمی‌کند و دیده نمی‌شود؛ و پیکر بدون روح هم صورتی است که حرکتی ندارد؛ چون جمع شوند قوی و بسامان و زیبا و ملیح می‌شوند. همچنین است قدر و عمل، اگر قَدر بر عمل واقع نشود خالق از مخلوق شناخته نشود؛‌ و اگر عمل موافق قَدَر نباشد امضا نگردد و به پایان نرسد؛ ولی با اجتماع این دو قوی و بسامان شوند؛ و خداوند را در آن یاری‌ای بر بندگان صالحانش است. سپس این آیه را تلاوت کردند: «ولیکن خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست و کفر و فسوق و عصیان را نزدتان ناپسند نمود» (حجرات/۷). سپس فرمودند: فرزند آدم را بین خدا و شیطان یافتم؛ ‌پس اگر خداوند - تقدست اسمائه- او را دوست بدارد؛‌ خالص و مستخلصش گرداند؛ وگرنه بین او را با دشمنش به حال خود رها کند. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص349 ☀️ب. مشابه فراز اول حدیث فوق در منابع شیعه: به امام سجاد ع عرض شد: خدا مرا فدایت کند! آیا آنچه به مردم می‌رسد بر اساس «قَدَر» [= قضا و قدر] می‌رسد یا به خاطر عمل؟ فرمودند: «قَدَر» [= قضا و قدر] و «عمل» به منزله روح و پیکرند؛ ‌روح بدون پیکر حس نمی‌شود؛ و پیکر بدون روح هم صورتی است که حرکتی ندارد؛ چون جمع شوند قوی و بسامان شوند؛ همچنین است قدر و عمل؛ اگر قَدر بر عمل واقع نشود خالق از مخلوق شناخته نشود، و قَدَر چیزی است است که حس نشود؛‌ و اگر عمل موافق قَدَر نباشد امضا نگردد و به پایان نرسد؛ ولیکن با اجتماع این دو قوی شوند؛ و خداوند را در آن یاری‌ای بر بندگان صالحانش است. سپس فرمودند: همانا از ستمکارترین مردم کسی است که ستمش را عدالت ببیند و عدل شخص هدایت‌شده را ستم. همانا برای بنده چهار چشم است؛ دو چشم که با آن امر آخرتش را می‌بیند؛ و دو چشم که با آن امر دنیایش را می‌بیند؛ پس هنگامی که خداوند عز و جل خیر بنده‌ای را بخواهد دو چشمش را که در دلش است برایش بگشاید؛ ‌پس با آن دو، عیب [غیب در امر آخرتش] را ببیند؛ و اگر غیر از آن را بخواهد دلش را با آنچه در آن است [به حال خود] رها می‌کند. سپس رو به سوال‌کننده کردند و فرمودند: این از آن است؛ این از آن است. 📚التوحید (للصدوق)، ص366-367؛ 📚الخصال، ج‏1، ص240؛ 📚مختصر البصائر، ص358 💢ج. فراز دوم در منابع اهل سنت (و نیز کتب لغت قدیمی) با تعابیر متعدد و از اصحاب مختلف آمده است؛ از جمله: 🔸ج.۱. از ابن مسعود نقل شده است که: همانا مَثَل فرزند آدم، همچون چیزی است که بین خدا و شیطان افتاده باشد؛ اگر خدا را در او حاجتی باشد او را از دسترس شیطان دور می‌کند؛ و اگر خدا را در او حاجتی نباشد بین او و شیطان را خالی می‌کند. 📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص128؛ الدر المنثور، ج2، ص65 🔸ج.۲. مطرف بن عبدالله (از تابعین: ۲-۹۵ ه.ق) نیز جملاتی دارد که دست کم به سه گونه از وی نقل شده است: ➖همانا این انسان را افتاده در میان خدا و شیطان یافتم: ‌پس اگر خداوند در دل او خیری ببیند او را به سوی خود می‌کشد؛‌و اگر خیری در او نبیند او را به حال خودش واگذار می‌کند و کسی که به حال خود واگذار شود هلاک شود. 📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص196؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏1، ص359 ➖همانا این انسان را افتاده در میان خدا و شیطان یافتم: ‌پس اگر خداوند بخواهد سرزنده و شادمان سازد او را به سوی خود می‌کشد؛‌ و اگر غیر این بخواهد بین او و دشمنش را خالی کند. 📚المعرفة والتاریخ (فسوی م۲۷۷) ج2، ص81 ➖همانا بنده را بین خدا و شیطان یافتم: پس اگر خداوند به فریاد بنده‌اش برسد او را نجات می‌دهد و اگر بین او و شیطان را خالی کند هلاک می‌شود. 📚غریب الحدیث (ابوعبید)، ج4، ص385؛ الفائق فی غریب الحدیث (زمخشری)، ج‏2، ص215 ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏19، ص584 @yekaye سند و متن احادیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/9508
سند و متن احادیث بند ۱۴ ☀️الف. وَ رَوَیتُ عَنِ الْعَالِمِ ع أَنَّهُ قَالَ: الْقَدَرُ وَ الْعَمَلُ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ فَالرُّوحُ بِغَیرِ الْجَسَدِ لَا یتَحَرَّكُ وَ لَا یرَى، وَ الْجَسَدُ بِغَیرِ الرُّوحِ صُورَةٌ لَا حَرَاكَ لَهُ، فَإِذَا اجْتَمَعَا قَوِیا وَ صَلُحَا وَ حَسُنَا وَ مَلُحَا. كَذَلِكَ الْقَدَرُ وَ الْعَمَلُ؛ فَلَوْ لَمْ یكُنِ الْقَدَرُ وَاقِعاً عَلَى الْعَمَلِ لَمْ یعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ، وَ لَوْ لَمْ یكُنْ الْعَمَلُ بِمُوَافَقَةٍ مِنَ الْقَدَرِ لَمْ یمْضَ وَ لَمْ یتِمَّ، وَ لَكِنْ بِاجْتِمَاعِهِمَا قَوِیا وَ صَلُحَا وَ لِلَّهِ فِیهِ الْعَوْنُ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ. ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیةَ: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» الْآیةَ. ثُمَّ قَالَ الْعَالِمُ ع: وَجَدْتُ ابْنَ آدَمَ بَینَ اللَّهِ وَ بَینَ الشَّیطَانِ فَإِنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ خَلَّصَهُ وَ اسْتَخْلَصَهُ وَ إِلَّا خَلَّى بَینَهُ وَ بَینَ عَدُوِّهِ. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام، ص349 ☀️ب. أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِی عَنْ سُلَیمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِی عَنْ سُفْیانَ بْنِ عُیینَةَ عَنِ الزُّهْرِی قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع: جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاكَ أَ بِقَدَرٍ یصِیبُ النَّاسَ مَا أَصَابَهُمْ أَمْ بِعَمَلٍ؟ فَقَالَ ع: إِنَّ الْقَدَرَ وَ الْعَمَلَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ، فَالرُّوحُ بِغَیرِ جَسَدٍ لَا تُحَسُّ، وَ الْجَسَدُ بِغَیرِ رُوحٍ صُورَةٌ لَا حَرَاكَ لَهَا، فَإِذَا اجْتَمَعَا قَوِیا وَ صَلُحَا، كَذَلِكَ الْعَمَلُ وَ الْقَدَرُ، فَلَوْ لَمْ یكُنِ الْقَدَرُ وَاقِعاً عَلَى الْعَمَلِ، لَمْ یعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ، وَ كَانَ الْقَدَرُ شَیئاً لَا یحَسُّ، وَ لَوْ لَمْ یكُنِ الْعَمَلُ بِمُوَافَقَةٍ مِنَ الْقَدَرِ لَمْ یمْضِ وَ لَمْ یتِمَّ، وَ لَكِنَّهُمَا بِاجْتِمَاعِهِمَا قَوِیا، وَ لِلَّهِ فِیهِ الْعَوْنُ لِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ. ثُمَّ قَالَ ع: أَلَا إِنَّ مِنْ أَجْوَرِ النَّاسِ مَنْ رَأَى جَوْرَهُ عَدْلًا وَ عَدْلَ الْمُهْتَدِی جَوْراً، أَلَا إِنَّ لِلْعَبْدِ أَرْبَعَةَ أَعْینٍ: عَینَانِ یبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ آخِرَتِهِ، وَ عَینَانِ یبْصِرُ بِهِمَا أَمْرَ دُنْیاهُ، فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَیراً فَتَحَ لَهُ الْعَینَینِ اللَّتَینِ فِی قَلْبِهِ، فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْعَیبَ [الْغَیب‏ فِی أَمْرِ آخِرَتِه‏]، وَ إِذَا أَرَادَ غَیرَ ذَلِكَ تَرَكَ الْقَلْبَ بِمَا فِیهِ». ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى السَّائِلِ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ: هَذَا مِنْهُ هَذَا مِنْهُ. 📚التوحید (للصدوق)، ص366-367؛ 📚الخصال، ج‏1، ص240؛ 📚مختصر البصائر، ص358 💢 ج. 🔸ج.۱. عن ابن مسعود حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ، حَدَّثَنَا أَبِی، حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ عَیاشٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُطَرِّفٍ، حَدَّثَنَا أَبُو حَازِمٍ، عَنْ عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: إِنَّمَا مَثَلُ ابْنِ آدَمَ كَالشَّیءِ الْمُلْقَى بَینَ یدَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَبَینَ الشَّیطَانِ، فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ فِیهِ حَاجَةٌ حَازَهُ مِنَ الشَّیطَانِ، وَإِنْ لَمْ یكُنْ لِلَّهِ فِیهِ حَاجَةٌ ‌خَلَّى ‌بَینَهُ ‌وَبَینَ ‌الشَّیطَان. 📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص128؛ الدر المنثور، ج2، ص65 🔸ج.۲. عن مطرف بن عبدالله ➖وَجَدْتُ هَذَا الْإِنْسَانَ مُلْقًى ‌بَینَ ‌اللَّهِ ‌وَبَینَ ‌الشَّیطَانِ فَإِنْ یعْلَمِ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ خَیرًا یجْبِذْهُ إِلَیهِ وَإِنْ لَا یعْلَمْ فِیهِ خَیرًا وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ، وَمَنْ وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَقَدْ هَلَكَ. 📚الزهد (لأحمد بن حنبل)، ص196؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏1، ص359 ➖إِنِّی إِنَّمَا وَجَدْتُ ابْنَ آدَمَ كَالشَّیءِ الْمُلْقَى ‌بَینَ ‌اللَّهِ ‌وَبَینَ ‌الشَّیطَانِ فَإِنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ ینْعِشَهُ احْتَزَّهُ إِلَیهِ وَإِنْ أَرَادَ بِهِ غَیرَ ذَلِكَ خَلَّى بَینَهُ وَبَینَ عَدُوِّهِ. 📚المعرفة والتاریخ (فسوی م۲۷۷) ج2، ص81 ➖وجدت هَذَا العَبْد بَین الله وَبَین الشَّیطَان فَإِن استشلاه ربه نجا وَإِن خَلاّه والشیطانَ هلك. قَوْله: استَشْلَاه أَی استنقذه وأصل الاِستشْلاء الدُّعَاء. 📚غریب الحدیث (ابوعبید)، ج4، ص385؛ الفائق فی غریب الحدیث (زمخشری)، ج‏2، ص215 ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج‏19، ص584 @yekaye
☀️۱۵) روایت شده است که جمعی از شیعیان بر امام صادق ع وارد شدند و گفتند: ما شما را فقط به خاطر نزدیکی‌تان به رسول الله ص دوست داریم، و نیز به خاطر آنچه از حق شما که خداوند عز و جل واجب کرده است؛ ما شما را به خاطر اینکه در دنیا نصیبی از شما ببریم دوست نداشتیم؛ و دوستی مان نبود مگر به خاطر خدا و آخرت و برای اینکه هریک از ما دینش اصلاح شود و سامان یابد. امام ع فرمودند: راست گفتید؛ راست گفتید. سپس فرمودند: کسی که ما را دوست بدارد همراه ما خواهد بود و روز قیامت با ما خواهد آمد اینچنین؛ دو انگشت سبابه‌شان را کنار هم گذاشتند. سپس فرمودند: به خدا سوگند اگر کسی روز را روزه بدارد و شب را به عبادت برخیزد ولی خداوند را در حالی که ولایت ما را قبول نکرده است ملاقات کند، او را در حالی ملاقات کرده که از او ناراضی یا بر وی خشمگین است؛ سپس فرمودند: این همان سخن خداوند عز و جل است که «و چيزى مانع از این نشد که انفاق‌هایشان پذیرفته شود جز آنكه آنها به خدا و رسول او كفر ورزيدند، و نماز به جا نمى‏آورند مگر در حالى كه كسل‏اند، و انفاق نمى‏كنند مگر آنكه آن را خوش ندارند» (توبه/۵۴). سپس فرمودند: و اینچنین است ایمان، که همراه با آن، عمل ضرری نمی‌رساند*، و همچنین است کفر، که همراه با آن عمل سودی ندارد**. سپس فرمودند: اگر که شما تک و تنها هستید، [ناراحت نباشید زیرا] همانا رسول الله ص تک و تنها بود؛ مردم را دعوت می‌کرد اما اجابتش نمی‌کردند؛ و اولین کسی که او را اجابت کرد علی بن ابی‌طالب بود؛ و رسول الله ص فرمود: همانا جایگاه تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی ع است جز اینکه بعد از من پیامبری نیست. ✳️ پی‌نوشت: *وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَضُرُّ مَعَهُ الْعَمَلُ: یعنی اگر ایمان واقعا در کار باشد، عمل ناشایستی که از روی جهالت یا غفلت از انسان سر زند، انسان را جهنمی نخواهد کرد زیرا آن ایمان حقیقی وجب می‌شود که نهایتا آن عمل مورد مغفرت واقع شود. **وَ كَذَلِكَ الْكُفْرُ لَا يَنْفَعُ مَعَهُ الْعَمَلُ: یعنی اگر کفر واقعا در کار باشد (= کفری که از روی آگاهی و لجاجت باشد)، هیچ عملی که ظاهر خوبی هم دارد واقعا سودی نمی‌رساند؛ زیرا عمل زمانی واقعا خوب است که هم حسن فعلی و هم حسن فاعلی داشته باشد. 📚الكافي، ج‏8، ص106-107 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنِ ثَابِتِ بْنِ أَبِي سَعِيدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمْ قَالُوا حِينَ دَخَلُوا عَلَيْهِ: إِنَّمَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِقَرَابَتِكُمْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِمَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَقِّكُمْ مَا أَحْبَبْنَاكُمْ لِلدُّنْيَا نُصِيبُهَا مِنْكُمْ إِلَّا لِوَجْهِ اللَّهِ وَ الدَّارِ الْآخِرَةِ وَ لِيَصْلُحَ لِامْرِئٍ مِنَّا دِينُهُ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: صَدَقْتُمْ صَدَقْتُمْ. ثُمَّ قَالَ: مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا أَوْ جَاءَ مَعَنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ هَكَذَا. ثُمَّ جَمَعَ بَيْنَ السَّبَّابَتَيْنِ. ثُمَّ قَالَ: ‏وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ النَّهَارَ وَ قَامَ اللَّيْلَ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَلَقِيَهُ وَ هُوَ عَنْهُ غَيْرُ رَاضٍ أَوْ سَاخِطٌ عَلَيْهِ. ثُمَّ قَالَ: وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُسالى‏ وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ». ثُمَّ قَالَ: وَ كَذَلِكَ الْإِيمَانُ لَا يَضُرُّ مَعَهُ الْعَمَلُ وَ كَذَلِكَ الْكُفْرُ لَا يَنْفَعُ مَعَهُ الْعَمَلُ. ثُمَّ قَالَ: إِنْ تَكُونُوا وَحْدَانِيِّينَ فَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَحْدَانِيّاً يَدْعُو النَّاسَ فَلَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُ وَ كَانَ أَوَّلَ مَنِ اسْتَجَابَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صأَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي. 📚فراز اول این حدیث (تا عبارت «لا ینفع معه العمل») در تفسير عياشي (ج‏2، ص89 )، و فراز بعدی آن در محاسن (ج‏1، ص159 ) نیز آمده است. @yekaye
☀️۱۶) الف. از ابوالاسود دوئلی روایت شده که یکبار به ربذه سراغ ابوذر رفتم و او برایم تعریف کرد که یکبار در چه ماجرایی خدمت پیامبر ص شرفیاب می‌شوند و حضرت وصایایی به وی می‌فرمایند که برخی از آنها قبلا گذشت. در فرازی از این حدیث نبوی آمده است: ای ابوذر! چیزی نزد خداوند محبوبتر نیست از ایمان به او و ترک آنچه دستور به ترک آن فرموده است. 📚مكارم الأخلاق، ص463 أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ الْعَالِمُ الْحُسَيْنُ بْنُ الْفَتْحِ الْوَاعِظُ الْجُرْجَانِيُّ فِي مَشْهَدِ الرِّضَا ع قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ الْإِمَامُ أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ قُدِّسَ سِرُّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الهناء [الْهُنَائِيِ‏] قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ عَنْ أَبِي الْأَسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ. فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ‏ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا. فَقَال‏: ... يَا أَبَا ذَرٍّ ... وَ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْإِيمَانِ بِهِ وَ تَرْكِ مَا أَمَرَ بِتَرْكِهِ. ☀️ب. حسن بن زیار می‌گوید: از امام صادق ع درباره آیه «خداوند ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهایتان بیاراست» (حجرات/۷) سوال کردم که آیا بندگان را در انچه خداوند محبوب قرار داد سازندگی ای هست [یعنی آیا خود آنان هستند که این محبت را ایجاد می‌کنند و می‌سازند]؟ فرمودند: نه؛ اصلا این طور نیست. 📚المحاسن، ج‏1، ص199 عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیدٍ عَنْ یحْیى الْحَلَبِی عَنْ أَیوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیادٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ «حَبَّبَ إِلَیكُمُ الْإِیمانَ وَ زَینَهُ فِی قُلُوبِكُمْ» هَلْ لِلْعِبَادِ بِمَا حَبَّبَ صُنْعٌ؟ قَالَ: لَا وَ لَا كَرَامَة. 🔸ج. از آنجا که ممکن است این حدیث دچار سوء برداشت شود حدیث دیگری را که مرحوم برقی اندکی قبل از این حدیث آورده و مرحوم کلینی هم در کافی آورده است توجه شود: ☀️از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: خداوند عملی را جز با معرفت قبول نکند؛ و معرفتی هم نیست جز با عمل؛‌ پس کسی که معرفت پیدا کرد*، آن معرفت وی را به عمل رهنمون شود؛ و اگر کسی عمل نکرد معرفتی ندارد؛ همانا ایمان اجزایش به هم مرتبط است. ✳️پی نوشت * با اینکه سند کافی و محاسن از محمد بن سنان به بعد بر هم منطبق است، اما این عبارت در کافی به صورت «فمن عرف...» آمده؛ اما در محاسن به صورت «و من یعمل ...» آمده؛ (که در این صورت یعنی کسی که عمل می‌کند معرفت است که وی را به عمل رهنمون شده)؛ و هردو می‌تواند درست باشد. 📚الكافي، ج‏1، ص44؛ المحاسن، ج‏1، ص198 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ حُسَيْنٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ فَمَنْ عَرَفَ [أو: وَ مَنْ يَعْمَل‏] دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ أَلَا إِنَّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ. ☀️د. و نیز این حدیث را که باز مرحوم برقی در همانجا آورده است: خداوند بندگانش را به معرفت مکلف نکرده است در حالی که راهی برای آنها بدان نباشد. 📚المحاسن، ج‏1، ص198 عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِی بْنِ عُقْبَةَ وَ فَضْلٍ الْأَسَدِی عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى بَنِی سَامٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمْ یكَلِّفِ اللَّهُ الْعِبَادَ الْمَعْرِفَةَ وَ لَمْ یجْعَلْ لَهُمْ إِلَیهَا سَبِیلًا. @yekaye
ه. کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان
🔸۱۷) فسوق که در این آیه محل بحث است، در آیه‌ای دیگر (فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ؛ بقره/۱۹۷) نیز مورد نهی قرار گرفته است؛ به این مناسبت به این دو حدیث که به توضیح «فسوق» پرداخته‌اند تقدیم می‌شود: ☀️الف. علی بن جعفر از برادر خویش امام کاظم ع پرسید: مقصود از رفث و فسوق و جدال چیست؟ و کسی که مرتکب آنها شود چه باید بکند؟ فرمودند: رفث، همبستری با زنان است؛ فسوق، دروغ [گفتن] است؛ و جدال، این است که شخص بگوید نه والله؛ آره والله؛ پس کسی که مرتکب رفث شود باید یک شتر قربانی کند و اگر نیافت یک گوسفند. و کفاره جدل و فسوق هم این است که صدقه‌ای بدهد؛ اگرکه هریک از این کارهارا در حالت احرام انجام دهد. 📚مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، ص272-273؛ قرب الإسناد، ص234 مُوسَى بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَخِي مُوسَى ع عَنِ الرَّفَثِ وَ الْفُسُوقِ وَ الْجِدَالِ، مَا هُوَ، وَ مَا عَلَى مَنْ فَعَلَهُ؟ قَالَ: الرَّفَثُ: جِمَاعُ النِّسَاءِ، وَ الْفُسُوقُ: الْكَذِبُ وَ الْمُفَاخَرَةُ، وَ الْجِدَالُ: قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ. فَمَنْ رَفَثَ فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ يَنْحَرُهَا، فَإِنْ لَمْ يَجِدْ فَشَاةٌ. وَ كَفَّارَةُ [الْجِدَالِ وَ] الْفُسُوقِ [شَيْ‏ءٌ] يَتَصَدَّقُ بِهِ، إِذَا فَعَلَهُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: هنگامی که احرام بستی بر تو باد رعایت تقوای الهی و کثرت ذکر خداوند و قلت کلام جز در نیکویی؛ که همانا از آنچه موجب کمال حج و عمره می شود این است که انسان زبانش را جز از آنچه نیکوست حفظ کند همان طور که خداوند عز و جل فرموده است؛ چرا که خداوند می‌فرماید: «پس کسی که [با بستن احرام، بر خود] حج را واجب کرد، پس در حج نه رَفَثی باید باشد و نه فسوقی و نه جدالی» (بقره/۱۹۷)؛ و رَفَث، همبستری است؛ و فسوق، دروغ و دشنام است؛ و جدال این است که شخص بگوید نه والله؛ آره والله. 📚الكافي، ج‏4، ص338 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ‏ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ ذِكْرِ اللَّهِ كَثِيراً وَ قِلَّةِ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ. فَإِنَّ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ يَحْفَظَ الْمَرْءُ لِسَانَهُ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ» وَ الرَّفَثُ الْجِمَاعُ وَ الْفُسُوقُ الْكَذِبُ وَ السِّبَابُ وَ الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّه‏. ☀️ج. این مطلب که فسوق به معنای کذب است مستقلا از امام باقر ع [ظاهرا ذیل همین آیه] نیز روایت شده است؛ چنانکه مرحوم طبرسی نقل کرده است. 📚مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏9، ص200 قيل: الفسوق الكذب؛ عن ابن عباس و ابن زيد و هو المروي عن أبي جعفر (ع). @yekaye
☀️۱۸) روایت شده است که حضرت امیر ع [در دوران حکومت خویش] به بازار می‌رفت در حالی که تازیانه‌ای به دست داشت؛ و می‌فرمود: إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفُسُوقِ وَ مِنْ شَرِّ هَذِهِ السُّوقِ: به تو پناه می‌برم از فسوق و از بدی این بازار. 📚الغارات، ج‏1، ص70 حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ قَالَ: وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: كَانَ يَخْرُجُ إِلَى السُّوقِ وَ مَعَهُ الدِّرَّةُ فَيَقُولُ: «إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفُسُوقِ وَ مِنْ شَرِّ هَذِهِ السُّوقِ». @yekaye