☀️۵۹) از امیرالمؤمنین ع روایت شده است که در یکی از خطبههای خود فرمودند:
ای مردم! سخنم را بشنوید و در آن بیندیشید که زمان جدایی نزدیک است.
من امامِ خلایق، و وصیِ بهترینِ مخلوقات، و همسرِ سرورِ زنانِ این امت، و پدرِ عترتِ طاهره و ائمهی هدایتگرم؛
من برادر رسول الله ص و وصی او و ولیّ او و وزیر او و همراه او و برگزیده او و دوست او و رفیق صمیمی اویم؛
من امیر مؤمنان و پیشوای سفیدرویان و سرور اوصیا هستم!
جنگ با من جنگ با خداست و مسالمت با من مسالمت با خداست و اطاعت از من اطاعت از خداست و ولایت من ولایة الله است و شیعه من اولیاء اللهاند و یاران من یاران خدایند.
به کسی که مرا آفرید در حالی که چیزی نبودم سوگند، که قطعا مستحفظان [= کسانی که اهل حفظ و خلوتاند] از اصحاب رسول الله ص میدانستند که همانا ناکثان (پیمانشکنان) و قاسطان (ستمپیشگان) و مارقان (از دینخارجشدگان) بر زبان پیامبر اکرم ص لعن شدند و قطعا کسی که افترا زند زیان بیند.
📚الأمالي( للصدوق)، ص605-606
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ رِضْوَانُ اللهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا الْمُنْذِرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي بَعْضِ خُطَبِهِ:
أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِي وَ اعْقِلُوهُ عَنِّي فَإِنَّ الْفِرَاقَ قَرِيبٌ أَنَا إِمَامُ الْبَرِيَّةِ وَ وَصِيُّ خَيْرِ الْخَلِيقَةِ وَ زَوْجُ سَيِّدَةِ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ أَبُو الْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ وَ الْأَئِمَّةِ الْهَادِيَةِ. أَنَا أَخُو رَسُولِ اللهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَلِيُّهُ وَ وَزِيرُهُ وَ صَاحِبُهُ وَ صَفِيُّهُ وَ حَبِيبُهُ وَ خَلِيلُهُ. أَنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ حَرْبِي حَرْبُ اللهِ وَ سِلْمِي سِلْمُ اللهِ وَ طَاعَتِي طَاعَةُ اللهِ وَ وَلَايَتِي وَلَايَةُ اللهِ وَ شِيعَتِي أَوْلِيَاءُ اللهِ وَ أَنْصَارِي أَنْصَارُ اللهِ. وَ الَّذِي خَلَقَنِي وَ لَمْ أَكُ شَيْئاً، لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ مَلْعُونُونَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ ص الْأُمِّيِّ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى.
@yekaye
☀️۶۰) الف. از امیرالمؤمنین ع درباره جنگیدن ایشان با کسانی که با آنان جنگید روایت شده که فرمودند:
من جز قتال با آنان یا کفر بدانچه خداوند بر حضرت محمد ص نازل کرده است چارهای نداشتم!
📚دعائم الإسلام، ج1، ص388
قال علی ص فیما رویناه عنه و ذكر قتال من قاتله منهم فَقَالَ:
مَا وَجَدْتُ إِلَّا قِتَالَهُمْ أَوِ الْكُفْرَ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ ص.
💢سند و متن کامل این روایت در الأمالی (للمفید)، ص153-154 آمده است
و این مطلب در کتب اهل سنت هم آمده است (مثلا در تاريخ دمشق (ابن عساكر) (ج42، ص473 و ۴۷۴) با دو سند متفاوت از طریق اصبغ بن نباته و مارق عابدی ).
ابن شهر آشوب در مناقب آل أبي طالب ع، ج3، ص21۷ ابراز میدارد که ابن مردویه (مفسر معروف اهل سنت؛ که کتاب تفسیر وی اکنون موجود نیست) این سخن را ناظر به جنگ صفین دانسته و آن را با ۱۵ طریق از امیرالمؤمنین ع روایت کرده است!
اما در نقلی که در تفسير قمي آمده معلوم میشود این سخن حضرت امیر درباره هرسه گروه، و اتفاقا شأن نزولش در جنگ جمل بوده است:
☀️ب. از امیرالمؤمنین ع روایت شده است که در جنگ جمل فرمود:
به خدا سوگند با این گروه پیمانشکن نجنگیدم مگر بر اساس آیهای از کتاب خداوند عز و جل که میفرماید: «و اگر بعد از عهدشان پیمانشان را شکستند و در دين شما طعنه زدند» تا آخر آیه (توبه/۱۲).
و نیز امیرالمؤمنین ع در خطبه معروف به خطبة الزهراء [خطبه۱۰۹ نهجالبلاغه] فرمود:
و به خدا سوگند رسول الله ص بارها، نه یک بار و دوبار و سه بار و چهار بار، با من عهد بست و به من فرمود: ای علی! قطعا تو بعد از من با ناکثین (پیمانشکنان) و مارقین (از دینخارجشدگان) و قاسطین (ستمپیشگان) خواهی جنگید. پس آیا انتظار دارید که آنچه رسول الله ص به من دستور فرموده را ضایع کنم یا اینکه بعد از اسلامم کافر شوم؟!
📚تفسير القمي، ج1، ص283
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَوْمَ الْجَمَلِ:
وَ اللهِ مَا قَاتَلْتُ هَذِهِ الْفِئَةَ النَّاكِثَةَ إِلَّا بِآيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ اللهُ: «وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ».
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي خُطْبَتِهِ الزَّهْرَاءِ:
وَ اللهِ لَقَدْ عَهِدَ إِلَيَّ رَسُولُ اللهِ ص غَيْرَ مَرَّةٍ وَ لَا اثْنَتَيْنِ وَ لَا ثَلَاثٍ وَ لَا أَرْبَعٍ؛ فَقَالَ يَا عَلِيُّ! إِنَّكَ سَتُقَاتِلُ بَعْدِيَ النَّاكِثِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ الْقَاسِطِينَ أَ فَأُضِيعُ مَا أَمَرَنِي بِهِ رَسُولُ اللهِ ص أَوْ أَكْفُرُ بَعْدَ إِسْلَامِي.
@yekaye
☀️۶۱) از امام صادق ع روایت شده است که درباره کسانی که با حضرت علی ع جنگیدند فرمود:
جرم آنان از کسانی که با رسول الله ص جنگیدند بیشتر بود.
گفته شد: یا ابن رسول الله! چگونه چنین است؟
فرمود: زیرا آنان در جاهلیت بودند ولی اینان قرآن را خوانده بودند و فضل صاحبان فضل را میشناختند؛ و بعد از بصیرت بود که کردند آنچه کردند.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص388؛
📚مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج3، ص218
وَ رُوِّینَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی ص أَنَّهُ ذَكَرَ الَّذِینَ حَارَبُوا عَلِیاً ص فَقَالَ:
أَمَا إِنَّهُمْ أَعْظَمُ جُرْماً مِمَّنْ حَارَبَ رَسُولَ اللهِ ص.
قِیلَ لَهُ: وَ كَیفَ ذَلِكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ ص؟
قَالَ: لِأَنَّ أُولَئِكَ كَانُوا جَاهِلِیةً وَ هَؤُلَاءِ قَرَءُوا الْقُرْآنَ وَ عَرَفُوا فَضْلَ أُولِی الْفَضْلِ فَأَتَوْا مَا أَتَوْا بَعْدَ الْبَصِیرَةِ.
@yekaye
☀️۶۲) الف. از امیرالمؤمنین ع درباره کسانی از اهل قبله که با آنها جنگید سوال شد که آیا آنان کافر محسوب میشوند؟
فرمودند:
آنها به احکام و به نعمتها کفر ورزیدند؛ کفری که تفاوت دارد با کفر مشرکانی که با نبوت درافتادند و به اسلام اقرار نکردند؛ که اگر چنان کفری بود دیگر حلال نبود برای ما ازدواج با آنها و استفاده از ذبیحه آنها [= ذبح آنها دیگر ذبح شرعی محسوب نمیشود] و میراثشان.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص388
💢مرحوم ابن حیون بعد از نقل روایت فوق، سه روایت دیگر را که موید آن است آورده است:
(اولین روایتی که در ادامه میآید همان واقعهای است که در منابع اهل سنت هم آمده و در حدیث شماره ۵۰ از معتبرترین منابع اهل سنت روایت شد)
☀️ب. روایت شده است که رسول الله ص در حال تقسیم اموالی در میان مسلمانان بودند که شخصی چشمگود با ابروهای پرپشت ایشان بالای سر ایشان ایستاد و گفت: در تقسیمی که کردی عدالت نورزیدی! و سپس برگشت!
رنگ چهره رسول الله ص [از شدت ناراحتی] تغییر کرد و فرمود: اگر من عدالت نمی ورزم، چه کسی عدالت خواهد ورزید؟! ولیکن قبل از من موسی را هم این طور اذیت کردند و او صبر پیشه کرد.
سپس به اطرافیانش اشاره کرد که چه کسی بلند میشود که کار این مرد را یکسره سازد؟
ابوبکر بلند شد و به او رسید و دید در حرم مسجد دارد نماز میگذارد. [برگشت و] گفت یا رسول الله! او را یافتم که داشت نماز می گزارد.
فرمود: بنشین. دوباره فرمود: چه کسی بلند میشود که کار این مرد را یکسره سازد؟
عمر بن خطاب برخاست و او را یافت که داشت نماز میخواند و برگشت و گفت یا رسول الله! او را یافتم که داشت نماز میگزارد و از نماز هم بیرون نمیآمد. به نظرتان چکار میکردم؟
فرمود: بنشین. دوباره فرمود: چه کسی بلند میشود که کار این مرد را یکسره سازد؟
علی ع برخاست و گفت: من یا رسول الله!
رسول الله ص فرمود: بله؛ تو ای علی؛ اما نمیبینم که به او برسی.
پس وی رفت و او را نیافت و برگشت و به پیامبر ص خبر داد.
ایشان فرمودند: اگر او را کشته بودید بعد از من دو نفر از شما هم با هم اختلاف نمیکردند. و به زودی از جنس این آدم قومی بیرون میآیند که قرآن میخوانند اما از گردنشان بالاتر نمیرود؛ از دین اسلام بیرون خواهند رفت آن گونه که تیر از پرتابش بیرون رود.
گفتند:یا رسول الله! بیرون رفتن تیر از پرتابش یعنی چه؟
فرمودند: گاه صیاد صیدش را با تیر میزند و این تیر به صید میخورد و از او بیرون میرود و شدت ضربه بقدری است که با اینکه تیر به صید خورده اما خونی از آن صید به وی اصابت نمیکند؛ و اینان اینچنیناند؛ با اینکه داخل در اسلام شدند به هیچ دستاویزی از اسلام نیاویختهاند.
☀️ج. و امیرالمومنین ع نیز در جنگ جمل وقتی اصحابش را به جنگیدن تشویق میکرد میفرمود: «پس با پيشوايان كفر بجنگيد، چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست، باشد كه [از پيمانشكنى] باز ايستند» (توبه/12(. سپس میفرمود: به خدا سوگند تا قبل از امروز تیری به سوی کسانی که مصداق این آیه هستند پرتاب نشده بود.
☀️د. و از ایشان روایت شده که در جنگ صفین میفرمود:
بجنگید با کسانی که میگویند «خدا و رسولش دروغ گفتند» و ما میگوییم خدا و رسولش راست گفتند؛ سپس آ»ان غیر از آنچه در سینه دارند ابراز میدارند و میگویند «خدا و رسولش راست گفتند» [اشاره به مضمون آيه ۱سوره منافقون]
📚دعائم الإسلام، ج1، ص389-390
متن روایات فوق:
https://eitaa.com/yekaye/9739
متن روایات شماره ۶۲
☀️الف. وَ عَنْهُ [= علی] ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلَهُمْ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ أَ كَافِرُونَ هُمْ؟
قَالَ كَفَرُوا بِالْأَحْكَامِ وَ كَفَرُوا بِالنِّعَمِ كُفْراً لَیسَ كَكُفْرِ الْمُشْرِكِینَ الَّذِینَ دَفَعُوا النُّبُوَّةَ وَ لَمْ یقِرُّوا بِالْإِسْلَامِ وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ مَا حَلَّتْ لَنَا مُنَاكَحَتُهُمْ وَ لَا ذَبَائِحُهُمْ وَ لَا مَوَارِیثُهُمْ.
☀️ب. رُوِّینَا عَنْ رَسُولِ اللهِ ص وَ عَنْ عَلِی ع مَا یؤَیدُ مَا قُلْنَاهُ؛ فَالَّذِی رُوِّینَاهُ عَنْ رَسُولِ اللهِ ص مِنْ ذَلِكَ:
أَنَّهُ كَانَ یقْسِمُ مَالًا بَینَ الْمُسْلِمِینَ إِذْ وَقَفَ عَلَیهِ رَجُلٌ غَائِرُ الْعَینَینِ مُشْرِفُ الْحَاجِبَینِ فَقَال: مَا عَدَلْتَ فِیمَا قَسَمْتَ! ثُمَّ وَلَّی!
فَتَغَیرَ وَجْهُ رَسُولِ اللهِ وَ قَالَ: فَإِذَا أَنَا لَمْ أَعْدِلْ فَمَنْ یعْدِلُ؟ وَ لَكِنْ قَدْ أُوذِی مُوسَی ع مِنْ قَبْلِی فَصَبَرَ. ثُمَّ أَشَارَ بَعْدَ ذَلِكَ إِلَی مَنْ حَوْلَهُ؛ ثُمَّ قَالَ: مَنْ یقُومُ إِلَی هَذَا فَیقْتُلُهُ؟
فَقَامَ أَبُو بَكْرٍ فَأَصَابَهُ وَ قَدْ قَامَ فِی حَرَمِ الْمَسْجِدِ وَ هُوَ یصَلِّی. فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ ص إِنِّی وَجَدْتُهُ قَائِماً یصَلِّی!
قَالَ: اجْلِسْ. ثُمَّ قَالَ: مَنْ یقُومُ مِنْكُمْ فَیقْتُلُهُ؟!
فَوَثَبَ عُمَرُ فَأَصَابَهُ كَذَلِكَ یصَلِّی فَرَجَعَ فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ أَصَبْتُهُ قَائِماً فِی الصَّلَاةِ مَا خَرَجَ مِنْهَا فَمَا تَرَی فِیهِ؟!
قَالَ: اجْلِسْ. ثُمَّ قَالَ: مَنْ یقُومُ إِلَیهِ فَیقْتُلُهُ؟
فَقَالَ عَلِی: أَنَا یا رَسُولَ اللهِ!
فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ ص: أَنْتَ یا عَلِی؟! وَ مَا أَرَاكَ تُدْرِكُهُ!
فَانْطَلَقَ فَلَمْ یجِدْهُ فَرَجَعَ فَأَعْلَمَ النَّبِی ص؛ فَقَالَ النَّبِی ص: لَوْ قَتَلْتُمُوهُ مَا اخْتَلَفَ بَعْدِی مِنْكُمْ اثْنَانِ؛ وَ سَوْفَ یخْرُجُ مِنْ ضِئْضِئِ هَذَا الرَّجُلِ قَوْمٌ یقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لَا یجَاوِزُ تَرَاقِیهُمْ یمْرُقُونَ مِنَ الدِّینِ كَمَا یمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیةِ!
قَالُوا: یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا مُرُوقُ السَّهْمِ مِنَ الرَّمِیةِ؟
قَالَ: الرَّجُلُ یرْمِی الصَّیدَ فَینَفِّذُهُ وَ یخْرُجُ السَّهْمُ وَ لَمْ یصِبْهُ شَیءٌ مِنَ الدَّمِ لِشِدَّةِ الضَّرْبَةِ وَ قَدْ دَخَلَ فِی الصَّیدِ وَ كَذَلِكَ هَؤُلَاءِ لَا یتَعَلَّقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ بِشَیءٍ وَ إِنْ دَخَلُوا فِیهِ.
☀️ج. وَ أَمَّا مَا رُوِّینَاهُ عَنْ عَلِی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیهِ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُ حَرَّضَ النَّاسَ عَلَی الْقِتَالِ یوْمَ الْجَمَلِ فَقَالَ لَهُمْ:
«فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ ینْتَهُونَ».
ثُمَّ قَالَ: وَ اللهِ مَا رُمِی أَهْلُ هَذِهِ الْآیةِ بِسَهْمٍ قَبْلَ الْیوْمِ.
☀️د. وَ رُوِّینَا عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ یوْمَ صِفِّینَ:
اقْتُلُوا بَقِیةَ الْأَحْزَابِ وَ أَوْلِیاءَ الشَّیطَانِ! اقْتُلُوا مَنْ یقُولُ كَذَبَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَقُولُ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ یظْهِرُونَ غَیرَ مَا یضْمِرُونَ وَ یقُولُونَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُه.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص388-390
@yekaye
☀️۶۳) از موسی مبرقع (برادر امام هادی ع) روایت شده است که:
یحیی بن اکثم (از علمای اهل سنت معاصر وی) نامهای به من نوشت و در خصوص نه یا ده مساله سوالاتی پرسید. من سراغ برادرم (امام هادی ع) رفتم و به ایشان خبر دادم.
ایشان لبخندی زد و فرمود: پاسخش را دادی؟
گفتم: نه.
فرمود: چرا؟
گفتم: بلد نبودم.
فرمود سوالاتش چیست؟
[وی سوالات را خدمت امام ع مطرح میکند؛ از جمله:]
به من خبر بده از این سخن علی ع به ابن جرموز [= کسی که زبیر را بعد از اینکه از لشکر جمل جدا شد تعقیب کرد و او را کشت و سرش را برای حضرت امیر ع آورد.]؛ که به او گفت: بشارت باد قاتل ابن صفیه [=زبیر] را به جهنم! و چرا او را نکشت در حالی که حاکم بود و کسی که حدی از حدود خداوند را بیجهت ترک کند قطعا کافر شده است؛ و به من خبر بده ...
و به من خبر بده که چرا با اهل صفین جنگید و دستور داد که چه کسانی که رودرو میجنگند و چه کسی که فرار میکنند بکشید و با مجروحشان هم مدارا نکنید؛ ولی در جنگ جمل حکمش را تغییر داد و نه با مجروحانشان کاری داشت و نه با کسی که به خانهای وارد شده بود [= از جنگ فرار کرده بود] و اجازه نداد مجروحی را بکشند و هرکس هم که شمشیرش را انداخت امان داد؟ چرا چنین کرد؟ اگر اولی درست بود دومی خطا بود.
امام هادی ع فرمود؛ بنویس.
گفتم: چه بنویسم؟
فرمود: بنویس:
بسم الله الرحمن الرحیم. و اما تو، که امیدوارم که خداوند راه رشد را به تو الهام فرماید؛ نامهات به دستم رسید، همان که میخواستی با آن مرا امتحان کنی و سوالاتی بپرسی که مرا درمانده سازی و به خاطر ناتوانیام باب طعنه زدن بر من را بگشایی. و خداوند تو را بر اساس نیتت جزا خواهد داد و ما این مسائلت را برایت شرح میدهیم پس بدانها خوب گوش بده و دریچه فهمت را برای آنها خوب باز کن و دلت را بدان مشغول بدار که حجت را بر تو تمام کردهایم؛ والسلام.
[سپس امام ع همه را پاسخ میدهند؛ از جمله در خصوص دو سوال فوق فرمودند:]
و اما این سخن علی ع که فرمود: بشارت باد بر قاتل ابن صفیه به جهنم؛ به خاطر سخن رسول الله ص بود که قبلا فرموده بود قاتل ابن صفیه را به جهنم بشارت دهید؛ و او از کسانی بود که در جنگ نهروان شرکت کرد و امیرالمومنین ع آن روز وی را در بصره نکشت چون میدانست که وی در فتنه نهروان کشته خواهد شد. ...
و اما اینکه گفته بودی که چرا علی ع در جنگ صفین دستور جنگیدن و کشتن همه را، چه آنها که رو آورده بودند و چه آنها که پشت کرده بودند، صادر کرد و با مجروحشان هم مدارا نمیکرد ولی در جنگ جمل فراریای را تعقیب نکرد و اجازه کشتن مجروحان را نداد و هرکسکه شمشیرش را انداخت یا داخل خانهاش شد امان داد زیرا اهل جمل امامشان کشته شده بود و جماعتی را نداشتند که به سویش برگردند [و تجدید قوا کنند] و آنان صرفا برگشتند در حالی که دیگر نه قصد جنگ داشتند و نه حیلهای نموده بودند و نه جاسوسی میکردند و نه آماده یورش بعدی بودند و به اینکه از آنان دست بازداشته شود راضی بودند؛ پس حکم در اینجا کنار گذاشتن شمشیر و خودداری از کشتن آنان بود زیرا که دیگر قرار نبود به یاری کسی بروند؛ اما اهل صفین به سوی جماعتی برمیگشتند که آماده کارزار بودند و امامشان هم ایستاده بود و برایشان هرگونه سلاحی اعم از شمشیر و زره و نیزه مهیا کرده بود و وعده پاداش میداد و برایشان استراحتگاهی آماده کرده بود و از مجروحانشان دلجویی میکرد و زخمیها و مجروحانشان را مداوا مینمود و پیادهشان را دوباره سواره میساخت و برای کسی که لباس و زرهاش را از دست داده بود پوشش مهیا میکرد و آنان را دوباره به میدان برمی گرداند؛ پس آنان دوباره به جنگ و خونریزی برمیگشتند؛ و حکم این دو گروه مساوی نیست؛ و اگر علی ع و حکم کردنش در خصوص اهل صفین و اهل جمل نبود نحوه حکم کردن در خصوص سرکشان از میان موحدان معلوم نمیشد؛ پس او بود که این را برایشان شرح داد؛ پس هرکه از او رویگردان شود خود را در معرض هلاکت قرار داده مگر اینکه توبه کند....
📚الإختصاص، ص91-95؛
📚تحف العقول، ص476-481
@yekaye
سند و متن حدیث:
https://eitaa.com/yekaye/9741
سند و متن حدیث ۶۳ (پاسخ امام هادی به نامه یحیی بن اکثم)
مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ الْبَغْدَادِيُّ عَنْ مُوسَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى سَأَلَهُ بِبَغْدَادَ فِي دَارِ الْقُطْنِ قَالَ
قَالَ مُوسَى [أبو أحمد موسى المبرقع أخو أبى الحسن الهادى عليه السلام] كَتَبَ إِلَيَّ يَحْيَى بْنُ أَكْثَمَ يَسْأَلُنِي عَنْ عَشْرِ مَسَائِلَ أَوْ تِسْعَةٍ
فَدَخَلْتُ عَلَى أَخِي فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ ابْنَ أَكْثَمَ كَتَبَ إِلَيَّ يَسْأَلُنِي عَنْ مَسَائِلَ أُفْتِيهِ فِيهَا.
فَضَحِكَ. ثُمَّ قَالَ: فَهَلْ أَفْتَيْتَهُ؟
قُلْتُ: لَا.
قَالَ: وَ لِمَ؟
قُلْتُ: لَمْ أَعْرِفْهَا.
قَالَ: وَ مَا هِيَ؟
قُلْتُ: كَتَبَ إِلَیّ...
وَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ عَلِيِّ لِابْنِ جُرْمُوزٍ بَشِّرْ قَاتِلَ ابْنِ صَفِيَّةَ بِالنَّارِ فَلِمَ لَمْ يَقْتُلْهُ وَ هُوَ إِمَامٌ وَ مَنْ تَرَكَ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ فَقَدْ كَفَرَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ؛
وَ أَخْبِرْنِي ... ؛
وَ أَخْبِرْنِي عَنْهُ لِمَ قَتَلَ أَهْلَ صِفِّينَ وَ أَمَرَ بِذَلِكَ مُقْبِلِينَ وَ مُدْبِرِينَ وَ أَجَازَ عَلَى جَرِيحِهِمْ وَ يَوْمَ الْجَمَلِ غَيَّرَ حُكْمَهُ لَمْ يَقْتُلْ مِنْ جَرِيحِهِمْ وَ لَا مَنْ دَخَلَ دَاراً وَ لَمْ يُجِزْ عَلَى جَرِيحِهِمْ وَ لَمْ يَأْمُرْ بِذَلِكَ وَ مَنْ أَلْقَى سَيْفَهُ آمَنَهُ لِمَ فَعَلَ ذَلِكَ فَإِنْ كَانَ الْأَوَّلُ صَوَاباً كَانَ الثَّانِي خَطَاءً؟
فَقَالَ ع اكْتُبْ.
قُلْتُ وَ مَا أَكْتُبُ
قَالَ اكْتُبْ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ أَنْتَ فَأَلْهَمَكَ اللَّهُ الرُّشْدَ أَلْقَانِي كِتَابُكَ بِمَا امْتَحَنْتَنَا بِهِ مِنْ تَعَنُّتِكَ لِتَجِدَ إِلَى الطَّعْنِ سَبِيلًا قَصُرْنَا فِيهَا وَ اللَّهُ يُكَافِئُكَ عَلَى نِيَّتِكَ وَ قَدْ شَرَحْنَا مَسَائِلَكَ فَأَصْغِ إِلَيْهَا سَمْعَكَ وَ ذَلِّلْ لَهَا فَهْمَكَ وَ اشْتَغِلْ بِهَا قَلْبَكَ فَقَدْ أَلْزَمْتُكَ الْحُجَّةَ وَ السَّلَامُ.
سَأَلْتَ عَن ...
وَ أَمَّا قَوْلُ عَلِيٍّ بَشِّرْ قَاتِلَ ابْنِ صَفِيَّةَ بِالنَّارِ لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص بَشِّرْ قَاتِلَ ابْنِ صَفِيَّةَ بِالنَّارِ وَ كَانَ مِمَّنْ خَرَجَ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ وَ لَمْ يَقْتُلْهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالْبَصْرَةِ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّهُ يُقْتَلُ فِي فِتْنَةِ النَّهْرَوَانِ؛
وَ أَمَّا قَوْلُكَ عَلِيٌّ قَتَلَ أَهْلَ صِفِّينَ مُقْبِلِينَ وَ مُدْبِرِينَ وَ أَجَازَ عَلَى جَرِيحِهِمْ وَ يَوْمَ الْجَمَلِ لَمْ يَتْبَعْ مُوَلِّياً وَ لَمْ يُجِزْ عَلَى جَرِيحٍ وَ مَنْ أَلْقَى سَيْفَهُ آمَنَهُ وَ مَنْ دَخَلَ دَارَهُ آمَنَهُ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ قُتِلَ إِمَامُهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ فِئَةٌ يَرْجِعُونَ إِلَيْهَا وَ إِنَّمَا رَجَعَ الْقَوْمُ إِلَى مَنَازِلِهِمْ غَيْرَ مُحَارِبِينَ وَ لَا مُحْتَالِينَ وَ لَا مُتَجَسِّسِينَ وَ لَا مُنَابِذِينَ وَ قَدْ رَضُوا بِالْكَفِّ عَنْهُمْ فَكَانَ الْحُكْمُ رَفْعَ السَّيْفِ وَ الْكَفَّ عَنْهُمْ إِذَا لَمْ يَطْلُبُوا عَلَيْهِ أَعْوَاناً وَ أَهْلُ صِفِّينَ يَرْجِعُونَ إِلَى فِئَةٍ مُسْتَعِدَّةٍ وَ إِمَامٍ لَهُمْ مُنْتَصِبٍ يَجْمَعُ لَهُمُ السِّلَاحَ مِنَ الدُّرُوعِ وَ الرِّمَاحِ وَ السُّيُوفِ وَ يَسْتَعِدُّ لَهُمُ الْعَطَاءَ وَ يُهَيِّئُ لَهُمُ الْأَنْزَالَ وَ يَتَفَقَّدُ جَرِيحَهُمْ وَ يَجْبُرُ كَسِيرَهُمْ وَ يُدَاوِي جَرِيحَهُمْ وَ يَحْمِلُ رَجِلَتَهُمْ وَ يَكْسُو حَاسِرَهُمْ وَ يَرُدُّهُمْ فَيَرْجِعُونَ إِلَى مُحَارَبَتِهِمْ وَ قِتَالِهِمْ لَا يُسَاوِي بَيْنَ الْفَرِيقَيْنِ فِي الْحُكْمِ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ ع وَ حُكْمُهُ لِأَهْلِ صِفِّينَ وَ الْجَمَلِ لَمَا عُرِفَ الْحُكْمُ فِي عُصَاةِ أَهْلِ التَّوْحِيدِ لَكِنَّهُ شَرَحَ ذَلِكَ لَهُمْ فَمَنْ رَغِبَ عَنْهُ يُعْرَضُ عَلَى السَّيْفِ أَوْ يَتُوبَ مِنْ ذَلِك...
📚الإختصاص، ص91-95؛
📚تحف العقول، ص476-481
@yekaye
یک آیه در روز
🔹۱) درباره هر سه جنگ ☀️۵۴) الف. حضرت علی ع در خطبهای که در نهجالبلاغه نیز آمده فرمودند: امّا بعد
🔹۲) جنگ جمل
☀️۶۴) در روایتی ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام تفسیر و تأویل برخی از آیات را جویا میشود؛ از جمله میگوید:
گفتم: این آیه: «و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید؛ پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز میکند بجنگید، تا به امر خدا برگردد؛ پس اگر بازگشت، بین آن دو به عدل آشتی دهید» (حجرات/۹)؟
فرمود: تأویل این آیه در روز بصره [جنگ جمل] بود و اهل این آیه آنها بودند، و آنان بودند كه بر امیر مؤمنان شوریدند، و همان جا بود كه جنگ و كشتار آنها بر امیر مؤمنان واجب شد تا به فرمان خدا بازگردند، و اگر باز نمیگشتند بر اساس آنچه خدا نازل فرموده بود بر آن حضرت واجب بود كه شمشیر از آنها برندارد تا بازگردند و از موضع خود دست بردارند، چه، آنها با میل و بدون اكراه بیعت كرده بودند، و آنها همان گروه متجاوزی بودند كه خدا فرموده بود. پس بر امیر مؤمنان علیه السّلام واجب بود كه پس از پیروزی با آنها به عدالت رفتار كند، چنان كه رسول خدا با مردم مكّه به عدالت رفتار كرد و بر آنها منّت نهاد و از آنها درگذشت. همچنین امیر المؤمنین علیه السّلام پس از پیروزی بر مردم بصره با آنها به عدالت رفتار كرد چونان پیامبر اكرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم با مردم مكّه، بیكم و كاست.
عرض كردم: مقصود از این آیه: «وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوی: آن [شهرهای] واژگونشده را فروافکند» (نجم/۵۳) چیست؟
فرمود: آنها همان مردم بصرهاند که واژگون شد.
عرض كردم: و آیه «وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیناتِ: و آن شهرهای واژگونشده، كه رسولانشان دلايل روشنی بر آنها آورد» (توبه/۷۰)؟
فرمود: آنها قوم لوط بودند؛ «ائْتَفَكَتْ عَلَیهِمُ» یعنی بر سرشان واژگون شد.
📚الكافی، ج8، ص180
عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِی بْنِ الْعَبَّاسِ، عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ [الحسن] عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ ع فِی قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ...
قُلْتُ: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ»؟
قَالَ: الْفِئَتَانِ إِنَّمَا جَاءَ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیةِ یوْمَ الْبَصْرَةِ وَ هُمْ أَهْلُ هَذِهِ الْآیةِ، وَ هُمُ الَّذِینَ بَغَوْا عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَكَانَ الْوَاجِبَ عَلَیهِ قِتَالُهُمْ وَ قَتْلُهُمْ حَتَّی یفِیئُوا إِلَی أَمْرِ اللهِ، وَ لَوْ لَمْ یفِیئُوا لَكَانَ الْوَاجِبَ عَلَیهِ فِیمَا أَنْزَلَ اللهُ أَنْ لَا یرْفَعَ السَّیفَ عَنْهُمْ حَتَّی یفِیئُوا وَ یرْجِعُوا عَنْ رَأْیهِمْ لِأَنَّهُمْ بَایعُوا طَائِعِینَ غَیرَ كَارِهِینَ، وَ هِی الْفِئَةُ الْبَاغِیةُ كَمَا قَالَ اللهُ تَعَالَی فَكَانَ الْوَاجِبَ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنْ یعْدِلَ فِیهِمْ حَیثُ كَانَ ظَفِرَ بِهِمْ كَمَا عَدَلَ رَسُولُ اللهِ ص فِی أَهْلِ مَكَّةَ إِنَّمَا مَنَّ عَلَیهِمْ وَ عَفَا وَ كَذَلِكَ صَنَعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِأَهْلِ الْبَصْرَةِ حَیثُ ظَفِرَ بِهِمْ مِثْلَ مَا صَنَعَ النَّبِی ص بِأَهْلِ مَكَّةَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ.
قَالَ قُلْتُ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوی»؟
قَالَ: هُمْ أَهْلُ الْبَصْرَةِ هِی الْمُؤْتَفِكَةُ.
قُلْتُ: «وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیناتِ»؟
قَالَ: أُولَئِكَ قَوْمُ لُوطٍ ائْتَفَكَتْ عَلَیهِمُ انْقَلَبَتْ عَلَیهِمْ.
@yekaye
☀️۶۵) از امام صادق عليه السّلام روایت شده كه فرمودند:
سيره و روش حضرت علی عليه السّلام در مورد اهل بصره (در جنگ جمل) برای شيعيانش از آنچه خورشيد بر آن تابيده سودمندتر و بهتر بود؛ آن حضرت میدانست كه آن قوم بعدا به حکومت خواهند رسید؛ و اگر آنان را اسير میكرد، قطعا آنان نیز [بعدا] شیعیان را به اسارت میگرفتند.
گفتم: پس در مورد قائم عليه السّلام برايم بازگو كن كه آيا او نيز همين روش را در پيش خواهد گرفت؟
فرمود: نه، همانا حضرت علی عليه السّلام چون از به حکومت رسیدن آنان آگاه بود، بر آنان منّت نهاد؛ ولی قائم برخلاف اين شيوه عمل میكند، چون آنان دیگر حکومتی نخواهند داشت.
📚الكافی، ج5، ص33؛
📚المحاسن، ج۲، ص۳۲۰
عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ یونُسَ عَنْ أَبِی بَكْرٍ الْحَضْرَمِی قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ ع یقُولُ:
لَسِیرَةُ عَلِی ع فِی أَهْلِ الْبَصْرَةِ كَانَتْ خَیراً لِشِیعَتِهِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْسُ. إِنَّهُ عَلِمَ أَنَّ لِلْقَوْمِ دَوْلَةً فَلَوْ سَبَاهُمْ لَسُبِیتْ شِیعَتُهُ.
قُلْتُ: فَأَخْبِرْنِی عَنِ الْقَائِمِ ع یسِیرُ بِسِیرَتِهِ؟
قَالَ: لَا، إِنَّ عَلِیاً ص سَارَ فِیهِمْ بِالْمَنِّ لِلْعِلْمِ مِنْ دَوْلَتِهِمْ؛ وَ إِنَّ الْقَائِمَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ یسِیرُ فِیهِمْ بِخِلَافِ تِلْكَ السِّیرَةِ لِأَنَّهُ لَا دَوْلَةَ لَهُمْ.
@yekaye
☀️۶۶) الف. ابوحمزه ثمالی روایت کرده است که به امام سجاد ع عرض کردم:
حضرت علی عليه السّلام در مورد اهل قبله مسلمانان [در جنگ جمل] به خلاف سیره رسول خدا صلّی اللّه عليه و اله كه در مورد مشركان رفتار كرده بود، عمل كرد؟!
آن حضرت خشمگين شد. آنگاه نشست و فرمود: به خدا سوگند! در مورد آنان به سیره رسول خدا صلّی اللّه عليه و اله در جريان فتح مكّه سیر کرد. به راستی كه حضرت علی عليه السّلام به مالك اشتر - كه در جنگ بصره (جمل) فرماندۀ خط مقدم سپاه بود - نوشت: به افرادی كه به طرف سپاه حمله نمیكنند، حمله نكند، فراريان را نكشد، مبادرت به كشتن مجروح نكند و هركس در خانهاش را بست در امان است.
[وقتی پیک نامه را به مالک دارد] مالك نامه را گرفت و پيش از آنكه آن را بخواند آن را پيش روی خود جلوی زين اسبش قرار داد. سپس گفت: بجنگید!
با اين اقدام، سپاه شروع به كشتن افراد دشمن كردند تا آنها را به كوچههای بصره وارد كرد، آنگاه نامه را باز كرد و آن را خواند، سپس دستور داد كه يك نفر آن نوشته را با صدای بلند برای سپاهيان بخواند.
📚الكافی، ج5، ص33؛
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص155
الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِی عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِی قَالَ:
قُلْتُ لِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ صإِنَّ عَلِیاً ع سَارَ فِی أَهْلِ الْقِبْلَةِ بِخِلَافِ سِیرَةِ رَسُولِ اللهِ ص فِی أَهْلِ الشِّرْكِ؟!
قَالَ: فَغَضِبَ؛ ثُمَّ جَلَسَ؛ ثُمَّ قَالَ: سَارَ وَ اللهِ فِیهِمْ بِسِیرَةِ رَسُولِ اللهِ ص یوْمَ الْفَتْحِ. إِنَّ عَلِیاً ع كَتَبَ إِلَی مَالِكٍ وَ هُوَ عَلَی مُقَدِّمَتِهِ یوْمَ الْبَصْرَةِ بِأَنْ لَا یطْعُنَ فِی غَیرِ مُقْبِلٍ وَ لَا یقْتُلَ مُدْبِراً وَ لَا یجِیزَ عَلَی جَرِیحٍ وَ مَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ فَهُوَ آمِنٌ. فَأَخَذَ الْكِتَابَ فَوَضَعَهُ بَینَ یدَیهِ عَلَی الْقَرَبُوسِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یقْرَأَهُ. ثُمَّ قَالَ: اقْتُلُوا! فَقَتَلَهُمْ حَتَّی أَدْخَلَهُمْ سِكَكَ الْبَصْرَةِ. ثُمَّ فَتَحَ الْكِتَابَ فَقَرَأَهُ ثُمَّ أَمَرَ مُنَادِیاً فَنَادَی بِمَا فِی الْكِتَابِ.
💢البته درباره تفاوت دو سیره حضرت امیر ع، توضیح دیگری از اهل بیت ع رسیده است که در حدیثی از امام هادی ع قبلا در حدیث شماره ۶۳ گذشت).
ظاهرا آن توضیح مبنای اصلی پاسخ است؛ و این حدیث هم ذیل همان توضیح باید فهم شود؛
و شاهد بر این ادعا هم آن است که در کتب حدیثی معتبر ما شبیه آن پاسخ امام هادی ع توسط برخی از شاگردان مکتب اهل بیت سالها قبل از امام هادی ع داده شده است؛
چنانکه در گفتگوی عبدالله بن شریک و ابان بن تغلب (هردو از شاگردان امام صادق ع) این را مشاهده میکنیم:
☀️ب. عبدالله بن شریک میگوید: [داشتم برای برخی از شیعیان تعریف می کردم که:] پدرم میگفت: هنگامی که دشمنان در جنگ جمل متواری شند امیرالمومنین ع فرمود: فراریان را دنبال نکنید و بر مجروحان پورش نبرید و کسی که در خانهاش رفت و در خانه را بست در امان است؛ اما در جنگ صفین چه کسی که رو کرده بود (در حال حمله بود) و چه کسی که پشت کرده بود (در حال فرار بود) را به قتل میرساند و حمله کردن بر مجروح را هم جایز میشمرد.
پس ابان بن تغلب به عبدالله بن شریک گفت: اینها که دو سیره مختلف شد!
وی پاسخ داد: همانا در خصوص اهل جمل طلحه و زبیر کشته شده بودند؛ اما در این یکی معاویه خودش برپا ایستاده بود و رهبریشان را عهدهدار بود.
📚الكافي، ج5، ص33؛
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص156؛
📚مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج1، ص274
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
لَمَّا هُزِمَ النَّاسُ يَوْمَ الْجَمَلِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تَتْبَعُوا مُوَلِّياً وَ لَا تُجِيزُوا عَلَى جَرِيحٍ وَ مَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ فَهُوَ آمِنٌ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ صِفِّينَ قَتَلَ الْمُقْبِلَ وَ الْمُدْبِرَ وَ أَجَازَ عَلَى جَرِيحٍ!
فَقَالَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ: هَذِهِ سِيرَتَانِ مُخْتَلِفَتَانِ!
فَقَالَ: إِنَّ أَهْلَ الْجَمَلِ قُتِلَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ كَانَ قَائِماً بِعَيْنِهِ وَ كَانَ قَائِدَهُمْ.
@yekaye
یک آیه در روز
🔹۲) جنگ جمل ☀️۶۴) در روایتی ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام تفسیر و تأویل برخی از آیات را جویا
🔹۳) جنگ صفین
احادیث درباره جنگ صفین نیز بقدری فراوان است که مورخ شیعی قرن دوم، نصر بن مزاحم (م۲۱۲) کتاب مفصلی با نام «وقعة الصفین» تالیف کرده است.
در اینجا فقط دو روایت از نهجالبلاغه که ناظر به ابتدا و انتهای این واقعه است، به همراه روایتی از تفسیر فرات کوفی که ناظر به بحبوحه این واقعه است (و فرازی از آن در نهجالبلاغه نیز آمده است)، تقدیم میشود:
☀️۶۷) و از سخنان آن حضرت است هنگامی که اصحاب مىگفتند چرا در رخصت دادن جنگ با شاميان درنگ مىكند؟
امّا گفته شما كه اين همه درنگ به خاطر ناخوش داشتن مرگ است. به خدا، پروا ندارم كه من به آستانه مرگ در آيم يا مرگ به سر وقت من آيد.
امّا گفته شما كه در جنگ با شاميان دو دل ماندهام، به خدا كه يك روز جنگ را واپس نيفكندهام، جز كه اميد داشتم گروهى به سوى من آيند، و به راه حقّ گرايند، و به نور هدايت من راه پيمايند. اين مرا خوشتر است تا شاميان را بكشم و گمراه باشند، هر چند خود گردن گيرنده گناه باشند.
📚نهج البلاغة، خطبه55
و من كلام له ع و قد استبطأ أصحابه إذنه لهم في القتال بصفين
أَمَّا قَوْلُكُمْ أَ كُلَّ ذَلِكَ كَرَاهِيَةَ الْمَوْتِ فَوَاللَّهِ مَا أُبَالِي دَخَلْتُ إِلَى الْمَوْتِ أَوْ خَرَجَ الْمَوْتُ إِلَيَّ؛
وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا وَ إِنْ كَانَتْ تَبُوءُ بِآثَامِهَا.
@yekaye
☀️۶۸) مردی از خوارج از ابن عباس درباره علی بن ابیطالب علیه السلام پرسید. او از وی روی برگرداند ولی او باز سوال کرد.
ابن عباس گفت:
به خدا سوگند امیرالمؤمنین علی (ع) مانند ماه درخشان و شیر خروشان و رودخانه جوشان و بهار گلافشان بود؛ همچون ماه از حیث نور و شکوهش، و همچون شیر از حیث شجاعت و قدم برداشتنش، و همچون رود فرات از حیث جود و سخاوتش، و همچون بهار از حیث سرسبزی و بخشندگیاش. زنان ناتوانند که بعد از پیامبر ص کسی همچو علی ع بزایند.
به خدا سوگند من مانند او انسانی [جنگجویی] نه شنیدهام و نه دیدهام.
او را در جنگ صفین دیدم که عمامهای سفید بر سر داشت؛ و گویی چشمانش همچون چراغی بود و بر جماعتی ایستاده بود و آنها را تشویق و ترغیب میکرد تا اینکه به من رسید، در حالی که من در میان جمعی از مسلمانان بودم،
پس فرمود:
«گروه مسلمانان! ترس از پروردگار را شعار داريد، و صدا فرو آرید و برون را پوشيده به آرامش و وقار، [و در ميدان كارزار دندانها را سخت برهم بفشاريد، كه شمشيرها را باز میدارد از رسيدن به كاسه سر]، و ساز جنگ را آماده سازيد، هر چه بهتر و نيكوتر، و پيش از بركشيدن شمشير آن را در نيام بجنبانيد. از گوشه چشم بنگريد، و ضربت را از چپ و راست رانيد و با تيزی شمشير ضربه بزنيد، و با ياری گرفتن از گامهای خويش ضربت تيغ را كاریتر كنيد.
و بدانيد كه شما در پیش چشم خدایید و پسر عموی رسول وی با شما همراه. پس پياپی بستيزيد و شرم كنيد از آنكه بگريزيد، كه گريز برای بازماندگان مايه ننگ است و ملامت، و آتشی است برای روز قيامت. خود را خرّم و سرخوش داريد، و به آسانی از جان دست بشویید و سبكبال به سوی مرگ گام برداريد. لشكر انبوهِ فراهم، و خيمههای طناب افكنده درهم را هدف حمله خود سازيد. به قلب آن حمله بريد و از كارش بيندازيد كه شيطان – که لعنت خدا بر او باد - در چين و شكن آن خانه گرفته و در ورای آن پناه جسته و پاهای خود را در آن گسترانده است، دستی گذاشته برای حمله و ستيز، و پايی در پس برای گريز. پس استوار باشيد و پايدار، تا عمود حقّ برای شما آشکار گردد و پديدار، كه «شما برتريد و خدا با شماست، و از پاداش كردارتان نخواهد كاست» (محمد/۳۵).»
پس معاویه آمد با گاردی تا بن دندان مسلح، که حدود ده هزار نفر بودند، لشکری غرق در آهن که از آنان جز چشمانی در کلاهخود دیده نمیشد. مردم به لرزه افتادند.
حضرت فرمود:
«چه شده؟ به چه خیره شدهاید؟ از چه درشگفت آمدید؟! اینان جثههایی هستند که دلهایشان [از ترس] به پرواز درآمده و آن را با تزیینهای دروغین مخفی کردهاند، ملخهایی که باد صبا آنان را میپراکند، جماعتی که شیطان دستشان را بسته و گمراهی جانشان را دربرگرفته و عرعرِ اهل بدعت گوششان را کر نموده، و سستیِ باطل و سراب تکاثر در آنان جاری است؛ به طوری که اگر شمشیرهای اهل حق به آن برسد، همچون افتادن پروانه در آتش، فروافتند. حال که چنین است، پس زانوها صاف کنید، ساعدها بچسبانید، تیرها در کمانها گذارید و نیزهها را در پهلوها زنید و استوار باشید، که منم استوارِ «حم» [= حامیم] (زخرف/۱) و آنان یاری نخواهند شد.»
پس آنان حملهور شدند حملهای قدرتمندانه؛ و آنان را از جای برکندند و از موضعشان بیرون راندند و غبار برخاست و صداها فروکش کرد و جز چکاوک آهن و زمزمه پهلوانان صدایی به گوش نمیرسید؛ و جز سری که به زمین میافتاد و دستی که از تن جدا میشد، چیزی دیده نمیشد.
و من در این حال بودم که امیرالمؤمنین (علیه السلام) از گوشهای که گرد و غبارش در حال فروکشکردن بود، پدیدار شد درحالیکه لختههایی [از خون] از آرنجهایش فرو میریخت و خون از شمشیرش میچکید و همچون کمان، خَم شده بود و این آیه را تلاوت میفرمود:
«و اگر دو طایفه از مؤمنان به قتال پرداختند پس بین آن دو آشتی افکنید؛ پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با آن که تجاوز میکند بجنگید، تا به امر خدا برگردد» (حجرات/۹).
و من نبردی سختتر از آنروز ندیدم.
📚تفسیر فرات الكوفی، ص431-432
📚فراز اول سخنان حضرت امیر ع در نهجالباغه، خطبه۶۶ نیز آمده است.
@yekaye
سند و متن حدیث:
https://eitaa.com/yekaye/9747